برچسب: حوادث روز

  • رویا: پدرم خواست از ارتباط شیطانی دست بردارم ولی من درگیر هوس های جوانی شده بودم

    رویا: پدرم خواست از ارتباط شیطانی دست بردارم ولی من درگیر هوس های جوانی شده بودم

    دیگر کارد به استخوانم رسیده است، به خاطر اشتباهات مکرر و دیوانه بازی های خودم تاوان سختی را پرداختم نمی‌دانم چرا و…

    رویا: پدرم خواست از ارتباط شیطانی دست بردارم ولی من درگیر هوس های جوانی شده بودم

    زن 21 ساله که رویا نام داشت، در حالی که آثار زخم های عمیق و شکستگی بینی اش را به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی نشان می داد، تأییدیه پزشکی قانونی را روی میز مشاور گذاشت و گفت: شما را به خدا به دختران جوان بگویید این عشق های هوس آلود چند ماه بیشتر دوام ندارد، بنابراین همانند من خود را توجیه نکنید که ما یکدیگر را دوست داریم و چیزی نمی تواند ما را از رسیدن به یکدیگر باز دارد!

    زن جوان که دیگر اشک هایش سرازیر شده بود ادامه داد: پدرم مرد زحمت کشی بود و یک مغازه کفاشی داشت. او با واکس زدن و دوخت و دوز کفش های مردم هزینه زندگی خانواده 5 نفره ما را تأمین می کرد. اگرچه آثار زخم های چکش بر دستان زبرش خودنمایی می کرد اما درآمدش کفاف زندگی ما را نمی داد و زندگی مان به سختی می گذشت با این وجود پدرم همه تلاشش را به کار می برد تا نان حلالی بر سفره خانواده اش بگذارد و ما را تشویق می کرد فقط ادامه تحصیل بدهیم تا روزی به ما افتخار کند.

    من هم در همین شرایط درس می خواندم و همواره به وجود پدر زحمتکشم افتخار می کردم اما پس از آن که دیپلم گرفتم نتوانستم در دانشگاه دولتی پذیرفته شوم از سوی دیگر هم می دانستم پدرم توان پرداخت شهریه های سنگین دانشگاه های دیگر را ندارد به همین دلیل در حالی از ادامه تحصیل منصرف شدم که با «برات» آشنا شده بودم. او شاگرد پدرم بود و من به بهانه های مختلف او را می دیدم. پس از آن که مدتی به طور پنهانی با یکدیگر در ارتباط بودیم روزی «برات» مرا خواستگاری کرد اما پدرم به هیچ وجه از شخصیت اخلاقی و خانوادگی «برات» راضی نبود. پدرم خیلی مرا نصیحت کرد که دست از این ارتباط نامشروع بردارم و به خدا توکل کنم اما من درگیر هوس های جوانی شده بودم و تنها راه سعادتم را در ازدواج با برات می دیدم.

    مخالفت شدید پدرم موجب شد تا فریب حرف های عاشقانه برات را بخورم و در تصمیم برای فرار از خانه، او را همراهی کنم این گونه بود که من و برات با فرار از خانه پدرم را مجبور کردیم با ازدواج ما موافقت کند اما هنوز چند ماه از این عشق دیوانه وار نگذشته بود که آرام آرام چشمانم باز شد و توانستم عیب هایی که پدرم به او نسبت می داد را ببینم. همسرم دیروقت به خانه باز می‌گشت و با زنان دیگری ارتباط داشت. حتی مدتی بعد متوجه اعتیادش شدم ولی نمی توانستم به خانواده ام چیزی بگویم او بیکار شده بود و نمی توانست هزینه های زندگی را تأمین کند. به خاطر اشتباهات مکررم در زندگی روی بازگشت نزد پدرم را نداشتم و از سوی دیگر هم نمی توانستم کتک کاری های او را در حالی که باردار هستم تحمل کنم! این بود که با شرمندگی از پدرم کمک خواستم اما ای کاش…

     

    منبع: رکنا

  • زن عصبانی شوهرش را با آب شکر جوشان کشت!

    یک زن که شوهر در خوابش را به قتل رسانده بود به زندان محکوم شد.

    یک زن انگلیسی که با ریختن آب جوش میکس شده با شکر روی شوهرش اقدام به قتل وی کرده بود باید ادامه عمرش را در زندان بگذراند. در این حادثه که در تاریخ ۱۴ جولای سال گذشته و در چشر انگلیس رخ داد «کورینا اسمیت» ۵۹ ساله، همسر ۸۱ ساله اش «مایکل باینِس» را به قتل رساند.

    این جنایت هولناک هنگامی توسط این زن انجام شد که قربانی در خواب بود. بنا به گزارش پلیس که در دادگاه ارائه شد در این جنایت، اسمیت ۳ کیلوگرم شکر را با یک سطل بزرگ آب جوش میکس و سپس آن را روی همسرش پاشید.

    قربانی پس از این حادثه در حالی که به دلیل سوختگی شدید به مدت ۵ هفته در بیمارستان بستری بود سرانجام جانش را از دست داد. بر اساس رای صادره که توسط هیئت ژوری دادگاه چشر در ماه ژوئن صادر شد اسمیت باید مدت ۳۸ سال را در زندان بگذراند. این در حالی است که این زن قبل از آزادی مشروط باید ۱۲ سال را در زندان سپری کند.

    هنوز انگیزه اصلی قاتل از ارتکاب این جنایت اعلام نشده، اما گفته می‌شود که اسمیت به دلیل انتشار شایعاتی در مورد همسرش که فکر می‌کرده درست باشد به علت ناراحتی و عصبانیت از وی دست به این اقدام زده است.

     

    منبع: بی بی سی

  • قتل جوان دشتستانی در نیمه های شب/ کشف جنازه در جاده تاریک

    قتل جوان دشتستانی در نیمه های شب/ کشف جنازه در جاده تاریک

    قتل جوان دشتستانی در جاده ای تاریک توسط مردان ناشناسی صورت گرفت. مرگ جوان ۳۵ ساله، خانواده اش را داغدار کرد و پلیس در جستجوی قاتلان این شخص است.

    قتل جوان دشتستانی در نیمه های شب/ کشف جنازه در جاده تاریک

    طبق گزارش منابع محلی، حوالی نیمه شب گذشته جوان 35 ساله ای در جاده دشتی به دلایل نامشخص توسط شخص یا اشخاصی با شلیک گلوله به قتل رسید.

    بنابر همین گزارش هیچگونه اطلاعات دیگری در خصوص این حادثه در دست نیست.

    پلیس دشتستان در محل حاضر و موضوع در حال پیگیری است.

     

    منبع: رکنا

  • تیر و دره؛ سرباز و خبرنگار!

    عصرایران؛ محمد جلالی – گویا تیر و روز دومش با خود عهد بسته که اتوبوس‌های خاص را از دره پرت کند…

    داشتم خود را آماده می‌کردم برای حادثه‌ی غمبار دوم تیرماه، در شرقی‌ترین شهر فارس و در نی‌ریز، داستان اتوبوس سربازان و دره مرگ و گردنه لای‌رز.

    جالب آنجاست که این اتفاق بامداد چهارشنبه‌ 1395 رخ داد… در تحریریه غوغایی به پا بود. یک به یک خبر سقوط سربازان و مرگشان مخابره می‌شد!

    از هر رسانه‌ای تماس می‌گرفتند و می گفتند شما که در نی‌ریز هستید چه خبر تازه‌ای دارید؟ چرا چنین شد و چنان؟! این دره مخوف نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا به شهرت رسید.

    در دورترین نقطه دنیا هم همه فهمیدند که گردنه لای‌رز خطرناک است و مرگ آفرین، تسلیت پشت تسلیت، سفر مقامات مختلف یک به یک به نی‌ریز با هر چیز که شده از سواری گرفته تا هلی‌کوپتر! می‌آمدند و می‌گفتند: چرا این راه ایمن‌سازی نشده؟

    مقام معظم رهبری تسلیت گفت و دستور به حل مشکل جاده را داد.

    برای ما که ساکن این شهریم سقوط تریلی، سواری و آمبولانس در این مسیر عادی شده و به نظر می‌رسید دادمان دیگر خریدار ندارد…

    سربازان می‌خواستند در آن شب تلخ، از کنار دریاچه بختگان عبور کنند و خود را به خانه و خانواده برسانند.

    عکس‌هایی دردناک، توشه‌هایی با کلی خاطره، همه از اتوبوس آبی رنگ مرگ به زیر انداخته شد…

    تشییع پیکر خبرنگاران ایرنا و ایسنا (عکس)

    ادای احترام سربازان در میدان سرباز هر شهری به خوبی فضای آن زمان را ترسیم می‌کرد.

    اما اینها همه برای همان چند ماه اول بود و هر چه از این حادثه تلخ گذشت گردنه بیشتر به فراموشی سپرده شد.

    در سالروز این حادثه و در سال گذشته حادثه‌ای دیگری افتاد و بیماری در آمبولانس در همین گردنه جان خود را از دست داد و هنوز گردنه پر از خاطرات تلخ است…

    اما باز هم در چهارشنبه و باز هم در دوم تیرماه پس از 5 سال از آن حادثه، در غرب ایران اتوبوس دیگری به دره افتاد و سقوط کرد، آن هم با هدف دیدن دریاچه بود آن هم دریاچه ارومیه…

    و حالا تلخی پشت تلخی… دو خبرنگار بانو جان باختند و تعدادی مصدوم… می‌دانیم عشق است که باعث شده در این کار بمانند اما حالا دیگر نیستند تا داد مردم را بستانند. می‌خواستند از امروز دریاچه بگویند اما امروزشان خط پایان راهشان شد…

    می‌گویند یکی از آنها همین چند روز آینده قرار بود ازدواج کند، تصمیمی که به یک آرزو مبدل شد…

    حسن ظهوری خبرنگار عصر ایران هم شاید برایتان نامش آشنا باشد. او کسی بود که پشت مستندها قرار می‌گرفت و پرده از ناگفته‌ها برمی‌داشت و زینب رحیمی این بانوی پرتلاش هر دو دراین اتوبوس بودند و مصدوم شدند.

    این حادثه و تلاقی‌اش با اتوبوس سربازان نشان داد که هنوز جاده‌های ایران به استاندارد نزدیک نیست و ناوگان عمومی‌امان هم چندان حرفی برای گفتن ندارند…

    تیر و دره، خبرنگار و سرباز تراژدی دیگری را رقم زد و باید درس عبرت گرفت.

  • زورگیری در شیراز / 2 نفر فرار کردند

    زورگیری در شیراز / 2 نفر فرار کردند

    زورگیری در شیراز / 2 نفر فرار کردند

    با توجه به ازدحام جمعیت ۲ همدست متهم از محل متواری شدند که تلاش برای دستگیری آنان ادامه دارد.

     رئیس پلیس شهرستان شیراز گفت: فرد زورگیری که قصد حمله به مامور نیروی انتظامی در این شهر را داشت، به ضرب گلوله مجروح و دستگیر شد.
    سرهنگ فرج شجاعی در این باره گفت: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر درگیری سه زورگیر قمه به دست با شهروندان در یکی از محله‌های شیراز، ماموران انتظامی در کمتر از سه دقیقه به محل مورد نظر اعزام شدند.

    وی افزود: ماموران انتظامی کلانتری “۲۴ ابوذر” در بررسی‌های اولیه مطلع شدند که یک دستگاه موتورسیکلت در حال تردد بوده است که سه نفر زورگیر با استفاده از قمه، برای سرقت موتورسیکلت اقدام کرده بودند و با مقاومت راکب مواجه شدند.

    فرمانده انتظامی شیراز گفت: زورگیران با مشاهده پلیس با قمه به سمت ماموران و شهروندانی که قصد کمک به راکب داشتند حمله ور شدند و قصد زخمی کردن آنان را داشتند که یکی از کارکنان انتظامی با رعایت قانون به کارگیری سلاح پای یکی از زورگیران را هدف اصابت گلوله قرار داد.

    شجاعی گفت: با توجه به ازدحام جمعیت ۲ همدست متهم از محل متواری شدند که تلاش برای دستگیری آنان ادامه دارد.
    وی گفت: زورگیر ۲۸ ساله به بیمارستان منتقل شده و حال عمومی وی رضایت بخش است.
    این مقام انتظامی خاطر نشان کرد: پلیس شهرستان شیراز با جدیت به مقابله با افراد مجرم خصوصا زورگیران و سارقانی می‌پردازد که به دنبال ایجاد ناامنی در جامعه هستند.
  • فرد کلاهبردار را شناسایی کنید

    فرد کلاهبردار را شناسایی کنید

    رئیس پلیس آگاهی استان مرکزی از انتشار تصویر فردی کلاهبردار با دستور شعبه ۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اراک خبر داد و از شهروندان خواست اگر اطلاعی از وی در دست دارند، موضوع را به پلیس گزارش کنند.

    فرد کلاهبردار را شناسایی کنید

    سرهنگ کارآگاه “کامیار چهری” در اینباره گفت: چندی پیش شخصی با ارائه شکوائیه ای اذعان کرد که فردی با معرفی خود به عنوان تبعه یکی از کشورهای خارجی از او کلاهبرداری کرده است.

    فرد کلاهبردار را شناسایی کنید

    وی اضافه کرد: در تحقیقات انجام شده مشخص شد که این فرد شیاد با معرفی خود به عنوان تبعه یکی از کشورهای خارجی و با شگردی خاص و تقاضای پول رایج کشور و همچنین نشان دادن تعدادی دلار، از فرد شاکی کلاهبرداری کرده و مبلغی از حساب بانکی او برداشت داشته است.

    رئیس پلیس آگاهی استان مرکزی خاطرنشان کرد: در روند رسیدگی به این پرونده اطلاعاتی از کلاهبرداری های دیگر این فرد به همین روش از شهروندان در استانی دیگر نیز به دست آمد که با دستور شعبه ۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اراک، تصویر به دست آمده از متهم جهت شناسایی در اختیار رسانه ها قرار می گیرد.

    وی خاطرنشان کرد: از شهروندان درخواست می شود در صورت داشتن هر گونه اطلاعات از این فرد، با شماره تلفن ۰۸۶۲۱۸۲۶۲۱۶ پلیس آگاهی استان مرکزی تماس بگیرند.

  • پایان خونین عشق زن 46ساله و پسر 26ساله/ می خواستم با دختری جوان ازدواج کنم،اجازه نمی داد

    پایان خونین عشق زن 46ساله و پسر 26ساله/ می خواستم با دختری جوان ازدواج کنم،اجازه نمی داد

     

    صاحبخانه در تحقیقات به مأموران گفت: من تنها در یک خانه دو طبقه قدیمی زندگی می‌کنم. دوستم امشب در خانه من میهمان بود. ساعتی بعد کسی زنگ خانه را زد چون من سرگرم آشپزی بودم دوستم برای باز کردن در به طبقه پایین رفت اما دقایقی بعد متوجه صدای فریادهای او شدم با عجله پایین رفتم که ناگهان با جسد خونین دوستم رو به رو شدم. بعد هم مرد جوانی را دیدم که از خانه‌ام فرار کرد.

    به‌دنبال این جنایت، موضوع از سوی مأموران کلانتری 149 امامزاده حسن به بازپرس حبیب‌الله صادقی اعلام شد. با این گزارش، تحقیقات بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. مقتول زن 46 ساله‌ای به‌نام کیمیا بود که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.پایان خونین عشق زن 46ساله و پسر 26ساله/ می خواستم با دختری جوان ازدواج کنم،اجازه نمی داد

    دستگیری عامل جنایت

    تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت هولناک ادامه یافت. دوربین‌های مداربسته اطراف محل جنایت مورد بازبینی قرار گرفت. دوربین‌ها ورود و خروج مرد جوانی را به خانه قدیمی ضبط کرده بودند. طبق تصاویر مرد جوان پای پیاده به خانه قدیمی رفته و لحظاتی بعد هم هراسان و سراسیمه آنجا را ترک کرده بود.

    در ادامه تحقیقات مشخص شد که کیمیا مدتی است با پسر 26 ساله‌ای به‌نام یاشار آشنا شده است. با به‌دست آمدن هویت یاشار و مطابقت تصویر او با متهم فراری مشخص شد که یاشار عامل قتل است. بدین ترتیب پس از هماهنگی‌های قضایی مأموران راهی مغازه موبایل فروشی که پسرجوان در آن مشغول به کار بود شدند و او را دستگیر کردند. متهم ابتدا منکر جنایت بود اما زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد، به قتل کیمیا اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، یاشار در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

    گفت‌وگو با متهم

    چطور با کیمیا آشنا شدی؟

    سه سال قبل برای خرید تلفن همراه به مغازه‌ای که در آن کار می‌کردم آمد و همانجا با او آشنا شدم. کم کم آشنایی‌مان ادامه پیدا کرد و من به او علاقه‌مند شدم.

    پس چرا او را به قتل رساندی؟

    من کیمیا را دوست داشتم اما او مدام مرا تهدید می‌کرد چون می‌دانست خانواده‌ام دختری را برایم نشان کرده‌اند و اصرار دارند که من با او ازدواج کنم. اگر خانواده‌ام متوجه می‌شدند من با زنی که 20 سال از خودم بزرگ‌تر است ارتباط دارم کل خانواده به هم می‌ریخت و آبرویم می‌رفت. همیشه هراس داشتم آنها از این ماجرا با خبر شوند و کیمیا که این موضوع را فهمیده بود برای اینکه خانواده‌ام از این ماجرا با خبر نشوند از من باج می‌گرفت. او به این بهانه میلیون‌ها تومان از من پول گرفت.

    شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟

    دیگر از دست کیمیا و تهدیدهایش خسته شده بودم از طرفی هر چه پول در می‌آوردم از من می‌گرفت. به کیمیا زنگ زدم، گفتم می‌خواهم باهات صحبت کنم. او هم آدرس خانه دوستش را داد. زمانی که رسیدم، کیمیا به طبقه پایین آمد و دوباره باهم صحبت کردیم. گفتم دست از سر من بردار اما بی‌فایده بود، در یک لحظه به قدری عصبانی شدم که با چاقویی که به همراه داشتم چند ضربه به او زدم و بعد از خانه فرار کردم.

    پس از جنایت چه کردی؟

    چاقو را در بوستانی دفن کردم که پلیس آن را پیدا کرد و بعد هم به خانه رفتم.

    23302

    منبع: خبر آنلاین

  • آزاده نامداری که بود؟ / مرگ مجری جنجالی ممنوع الکار در سعادت آباد

    آزاده نامداری که بود؟ / مرگ مجری جنجالی ممنوع الکار در سعادت آباد

    خبر مرگ مجری جوان تلویزیون که البته در سالهای اخیر ممنوع التصویر شده بود، امشب یک شوک خبری بزرگ ایجاد کرد.

    اما آزاده نامداری که بود که با وجود سالها گوشه‌گیری و نبودن در رسانه‌ها، خبر مرگ او چنین بازتابی داشت.

    آزاده نامداری مجری و تهیه‌کنندهٔ تلویزیون ایرانی بود. او با اجرا در برنامه تازه‌ها در سیمای خانواده به شهرت رسید.

    او کار خود را با همکاری با شبکه زاگرس (کرمانشاه) آغاز کرد و سپس با کمک اقبال واحدی به تهران آمد و در برنامه «خط مستقیم» شبکه تهران به تهیه کنندگی سعید غفاری و رضا داستانی به اجرا در تلویزیون ادامه داد. نامداری در سال ۱۳۸۴ به عنوان مجری بخش تازه‌ها در برنامه سیمای خانواده شبکه یک شروع به فعالیت کردکه تا ۴ سال ادامه داشت که در بهمن ۱۳۸۸ به اجرای خود در تازه‌ها پایان داد.

    او در ادامه مجری برنامه غیرمنتظره شد که روزهای شنبه تا چهارشنبه از شبکه دو سیما پخش می‌شد. سری اول برنامه غیرمنتظره در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۸۹ آغاز شد و در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۸۹ به پایان رسید. سری دوم این برنامه از ۱ آبان ۱۳۸۹ آغاز شد و در آخرین پنجشنبه سال به کار خود پایان داد.

    در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ در سری جدید برنامه غیرمنتظره با عنوان جمع ما به عنوان مجری حضور پیدا کرد. این برنامه کاری از گروه اجتماعی شبکه دو سیما، به تهیه‌کنندگی الهه بهبودی به صورت زنده از شنبه تا سه‌شنبه بعد از خبر ۲۰:۳۰ و در ۶۰ قسمت ۴۰ دقیقه‌ای پخش می‌شد و سری اول آن تا اول ماه رمضان آن سال ادامه یافت. وی همچنین سابقه اجرای برنامه «ورزش امروز» شبکه جام جم ۱، همچنین اجرای برنامه «شب‌نشینی» از شبکه جهانی جام جم، برنامه‌های مناسبتی، برنامه رادیو هفت و برنامه «صبحی دیگر» از شبکه آموزش را در کارنامه خود دارد.

    او سال ۱۳۹۱ را در حالی با برنامه سال تحویل در کنار احسان علیخانی آغاز کرد که در همان تعطیلات نوروزی، اجراء هر شب برنامه جنجالی «خانمی که شما باشی» را بر عهده داشت ولی به ناگاه خبری مبنی بر منع فعالیت وی، در کنار فرزاد حسنی و احسان علیخانی پخش شد. پس از نه ماه دوری از تلویزیون بالاخره نام او به عنوان نویسنده در برنامه پشت صحنه احسان علیخانی ظاهر شد.

    با آغاز سال ۱۳۹۲ نامداری سری دوم برنامه «خانمی که شما باشی» را نویسندگی، مجری‌گری و تهیه‌کنندگی کرد. تا کنون پنج سری از برنامه «خانمی که شما باشی» از شبکه دوم سیما پخش گردیده‌است.

    آزاده نامداری که بود؟ / مرگ مجری جنجالی ممنوع الکار در سعادت آباد

    در تاریخ ۲۵ مهر ماه در حالی که زمزمه ممنوع‌التصویری وی شایعه شده بود با حضور در در برنامه شب آدینه، رکورد آمار پیامکی صدا و سیمای مرکز استان همدان را شکست. این مجری جوان در حالی از حضور خود در سال ۹۴ با ششمین سری از برنامه مستند خود با عنوان خانمی که شما باشی، در تلویزیون، خبر داده بود که یکبار دیگر برنامه اش توقیف شد در حالی که تیزرهای این برنامه از شبکه دو پخش شده بود.

    نامداری نخستین مجری تلویزیون بود که «چادر ملی» و «چادر قهوه‌ای» پوشید.

    او در مصاحبه با مجله زندگی ایده‌آل در سال ۱۳۹۴ گفت برخاسته از یک خانواده سنتی است و تا هفت نسل قبل از او همه در خانواده‌شان چادر بر سر می‌کرده‌اند.

    نامداری در سال ۹۵ پس از سه سال دوری از عرصه اجرا با برنامه گفتگو محور آبان بر روی شبکه آپارات مجدداً به صحنه بازگشت. او در در این برنامه به گفتگوهای چالشی با فعالان مختلف زن در عرصه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی پرداخت.

    او همچنین در همین سال، کتابی در قالب مجموعه داستانی کوتاه با همین نام توسط انتشارات علمی فرهنگی منتشر کرد.

    اما آنچه باعث شهرت این مجری باسابقه شده بود، حاشیه‌های زندگی شخصی‌اش بود.

    در اردیبهشت ۱۳۹۲، فرزاد حسنی و آزاده نامداری با حضورشان در کنسرت فرزاد فرزین ازدواج خود را رسانه‌ای کرده و در ۶ تیر ۱۳۹۲ به عقد هم درآمدند و سید حسن خمینی عاقد آن‌ها بود. اما بعد از حدود یک سال در خرداد ۱۳۹۳ این دو از هم جدا شدند و در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ خبر طلاق رسماً توسط آزاده نامداری رسانه‌ای گشت.

    آزاده نامداری علت این جدائی را با انتشار عکسی از خودش با چشم کبود در اینستاگرام، خشونت فرزاد حسنی اعلام کرد. وی در سال ۱۳۹۴، با سجاد عبادی پسر رحیم عبادی ازدواج کرد. فرزند کسی که در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، رئیس سازمان ملی جوانان بود.

    آزاده نامداری که بود؟ / مرگ مجری جنجالی ممنوع الکار در سعادت آباد

    در اوایل مرداد ۱۳۹۶ فیلم و عکس‌هایی از آزاده نامداری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که او را بدون پوشش سر در یک مکان عمومی (پارک) در شهری در سوئیس در حالی که شیشه آب جو فلدشلاشن در دست داشت نشان می‌دهد.

    انتشار این تصاویر بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی داشت. در شبکه‌های اجتماعی عده‌ای آزاده نامداری را به «ریاکاری» متهم و از انتشار این عکس‌ها حمایت کردند. این اتهام به این دلیل مطرح شد که او در برنامه‌های تلویزیونی و در مصاحبه‌های خود همواره به عنوان چهره‌ای شناخته می‌شد که فعالانه از «حجاب کامل» به‌خصوص «چادر مشکی» دفاع و برای آن تبلیغ می‌کرد. گروهی دیگر انتشار این تصاویر را «نقض حریم خصوصی» خواندند و انتشار عمومی آن را «غیرقانونی» یا «غیراخلاقی» دانستند.

    آزاده نامداری در ۲ مرداد ۱۳۹۶ در یک پیام ویدئویی به انتشار این تصاویر واکنش نشان داد و گفت در مکانی سرسبز بوده که «محارم» او حضور داشتند. در پاسخ، برخی موضوع غیرقانونی بودن انتشار این تصاویر را به دلیل حضور نامداری در یک مکان عمومی نابجا دانستند و اعتقاد داشتند که او یک چهره عمومی است که در بسیاری از موارد به صورت خودخواسته و فعال از «حجاب کامل» دفاع کرده، بنابراین نه تنها انتشار تصاویر او غیراخلاقی نیست بلکه حتی برای روشنگری افکارعمومی لازم است.

    حالا مرگ این مجری باسابقه با طرح احتمال قتل یا خودکشی وی بازتاب گسترده‌ای داشته است. یک منبع آگاه در این باره به خبرنگار ما گفته چند روز قبل از درگذشت، با او صحبت کرده و وی حال مساعدی داشته است.

    به این ترتیب حالا حتی مرگ نامداری هم پایان خبرسازی این چهره نیست و باید هنوز منتظر خبرهای بیشتر درباره زندگی او بود.

     

    منبع: سرناخبر

  • «آزاده نامداری» درگذشت/ اعزام بازپرس ویژه قتل به محل کشف جسد/ جزئیات تازه از زبان معاون اول دادستان تهران

    «آزاده نامداری» درگذشت/ اعزام بازپرس ویژه قتل به محل کشف جسد/ جزئیات تازه از زبان معاون اول دادستان تهران

    معاون اول دادستان تهران با تایید خبر فوت آزاده نامدرای گفت: تعیین علت فوت نیاز به آزمایش سم شناسی دارد.

    مجری سابق صداوسیما درگذشت.

    لحظاتی پیش پیکر بی‌جان «آزاده نامداری» یکی از مجریان سابق صداوسیما در منطقه سعادت‎ آباد تهران کشف شد. هنوز جزئیات بیشتری از این ماجرا در دست نیست.

    گفته می شد او باردار بوده اما خودش هفته پیش در صفحه اینستاگرامش این موضوع را رد کرده بود.

    خانمی که گویا مادر ‎آزاده نامداری است با اورژانس تماس گرفته و اعلام کرده است که با کارت عابر بانک به زور در ورودی را باز کرده و وارد خانه شده و با پیکر بی‌جان دخترش مواجه شده است.

    اعزام بازپرس ویژه قتل به محل کشف جسد «آزاده نامداری» و آغاز تحقیقات پلیسی

    قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب ساعتی قبل فوت یک زن جوان را در محل سکونتش به بازپرس ویژه قتل اعلام کرده و در اظهارات اولیه اعلام کرده که این فرد آزاده نامداری است.

    وی افزود: بازپرس ویژه قتل تهران به محل حادثه اعزام شده است اما هنوز از صحت و سقم هویت اعلام شده اطلاعی در درست نیست.
    سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامه داد: پس از حضور بازپرس در صحنه قتل ابتدا هویت متوفی و سپس علت مرگ وی بررسی خواهد شد.

    مرکز اطلاع رسانی پلیس اعلام کرد: در ساعت ۱۹:۵۰ عصر امروز در پی تماس تلفنی پدر مرحومه آزاده نامداری مجری سابق تلویزیون با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر فوت نامبرده در آپارتمانش در یکی از برج های شهرک غرب تهران بلافاصله عوامل انتظامی برای بررسی صحنه به محل اعزام شدند.

    بررسی‌های اولیه نشان داد که نامبرده ۴۸ ساعت قبل فوت کرده است.

    همچنین اظهار شده است: بنابر اظهارات والدین “آزاده نامداری” همسر و فرزند وی در شمال به سر می برند و نامبرده تنها در آپارتمانش حضور داشته که به دلیل عدم تماس با والدینش آنها نگران شده و با مراجعه به محل زندگی او متوجه می شوند که وی فوت کرده است و تحقیقات پلیسی برای مشخص شدن علت فوت نامبرده آغاز شده و اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.

    جزئیات تازه از مرگ آزادی نامداری از زبان معاون اول دادستان تهران

    معاون اول دادستان تهران با تایید خبر فوت آزاده نامدرای گفت: تعیین علت فوت نیاز به آزمایش سم شناسی دارد.

    احمد رحمانیان در این رابطه توضیح داد: به دنبال اعلام خبر فوت این مجری سابق صداوسیما تیم بررسی صحنه متشکل از بازپرس کشیک دادسرای جنایی تهران، پزشکی قانونی و… در محل کشف جسد در منزلی در سعادت آباد حاضر شدند.

    وی ادامه داد: در بررسی های اولیه هیچگونه جراحتی مشاهده نشده است.

    معاون اول دادستان تهران با اشاره به برخی مسائل پیرامون خودکشی این مجری سابق صداو.سیما بیان کرد: تعیین علت دقیق فوت و اینکه ایا آزاده نامداری خودشکی کرده نیاز به سم شناسی دارد و تاکنون مدرکی دال بر خودکشی وی به دست نیامده است.

    رحمانیان اظهار کرد: جسد این مجری سابق صداوسیما به پزشکی قانونی منتقل شده و پس از انجام ازمایشگاه لازم علت دقیق فوت اعلام می شود.

     

    منبع: مهر

  • فریب خوردن دختر ایرانی از آقای بازیگر/ خانه‌ام را به نامش زدم ولی با من ازدواج نکرد!

    فریب خوردن دختر ایرانی از آقای بازیگر/ خانه‌ام را به نامش زدم ولی با من ازدواج نکرد!

     

    “شاهین صمدپور”، یکی از نام آشناترین مستندسازهای اجتماعی کشورمان، به تازگی با دختری گفت‌و‌گو کرده که مدعی است توسط یک بازیگر معروف، فریب خورده است.

    “7 تیر سال 86 من با این آقا که یکی از بازیگرهای معروف سینماست، آشنا شدم. در سینما او را دیدم و همان جا شماره من را گرفت…  رابطه خوبی هم داشتیم، حسابی عاشق او شده بودم اما … “.

    “شاهین صمدپور”، یکی از نام آشناترین مستندسازهای اجتماعی کشورمان، به تازگی با دختری گفت‌و‌گو کرده که مدعی است توسط یک بازیگر معروف، فریب خورده است.

    در ادامه صحبت‌های این دختر را که این‌روزها تومور مغزی هم دارد و شرایطش مناسب نیست را خواهید خواند.

    فریب خوردن دختر ایرانی از آقای بازیگر/ خانه‌ام را به نامش زدم ولی با من ازدواج نکرد!

    گفت اول خانه‌ات را به نامم بزن بعد ازدواج می‌کنیم

     

    این دختر در ویدئویی که “صمدپور” در اینستاگرام شخصی‌اش منتشر کرده است، می‌گوید: “بعد از چندین سال آشنایی، یک روز این بازیگر معروف به من گفت که اول برویم محضر و خانه‌ات را به نام من بزن و بعدش می‌رویم دفتر عقد و ازدواج. قرار بود با هم ازدواج کنیم… اما بعد از این‌که خانه‌ام به نامش شد، مدام به او می‌گفتم که چرا به قول‌هایی که به من دادی، عمل نمی‌کنی؟”

    او درباره ابتلایش به سرطان و واکنش این بازیگر هم می‌گوید: “از سال ۹۴، تومور مغزی گرفتم. وقتی که متوجه این ماجرا شد به من پیامک داد که به فکر مرگ تدریجی باش. اگر تو واقعاً سرطان داری، حرص چی رو می‌زنی؟ آدمی که سرطان داشته باشه به فکر ثوابه نه ویلا و زمین.” صمدپور با این توضیح که این بازیگر معروف در رأی بدوی به سه سال‌و‌نیم زندان محکوم شده، پروانه شغل دومش لغو و ۹۱ روز هم زندان قطعی در انتظارش است، از این دختر درباره واکنش این بازیگر به این اتفاقات می‌پرسد که او می‌گوید: “بعدش که از او شکایت کردیم، گفت طناب دار دور گردن خودت و خانواده‌ات می‌اندازم و من خیلی نفوذ دارم.”

     

    مادر این دختر هم می‌گوید: “یک روز به دخترم زنگ زد و گفت که من می‌خواهم بروم مسافرت، برو و برای من چمدان بخر. دخترم رفت خرید. به دخترم گفتم که این کار را نکن، گوش نکرد. چند وقت بعد به دخترم گفت که برو برای من سینمای‌خانگی بخر. فاکتور خرید همه این‌ها را دارم.”

    به دخترهای جوان می‌گویم گول پسرها را نخورید

    این دختر در پاسخ به این سوال صمدپور که اگر این بازیگر این ویدئو را ببیند، می‌خواهی چه چیزی به او بگویی، بدون مکث می‌گوید: “فقط بهش میگم ازش متنفرم، متنفر. به دختران جوان هم می‌گویم که گول پسرها رو نخورید،   پسرهای زیادی هستن که این جوری اند.”