برچسب: جشنواره فجر

  • پربیننده‌ترین فیلم جشنواره فجر ۳۹ کدام است؟/ عکس

    پربیننده‌ترین فیلم جشنواره فجر ۳۹ کدام است؟/ عکس

     

    “شیشلیک” با بازی رضا عطاران پربیننده‌ترین و فیلم “مامان” کم بیننده‌ترین آثار سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هستند.

    جشنواره فیلم فجر اکران مردمی‌اش را به شیوه محدود اما جدید در دوره هجدهم همچنان ادامه می‌دهد و مخاطبان سینما می‌توانند با خرید بلیت به شکل مجازی به تماشای فیلم‌های دوره سی‌و‌نهم بنشینند.پربیننده‌ترین فیلم جشنواره فجر ۳۹ کدام است؟/ عکس|خبر فوری

    در میان ۱۶ فیلم حاضر در جشنواره تاکنون این “شیشلیک” محمدحسین مهدویان است که با حدود ۷ هزار بیننده تا ظهر امروز، ۱۸ بهمن‌ماه توانسته از دیگر آثار در جذب مخاطب پیش بگیرد.

     

    پربیننده‌ترین فیلم جشنواره فجر ۳۹ کدام است؟/ عکس|خبر فوری

     

    “ابلق” ساخته نرگس آبیار دیگر فیلم مورد اقبال تماشاگران سینماهای مردمی است که ۶ هزار و ۱۵۴ بیننده را به سمت خود کشانده و “بی همه چیز” نیز با ۵ هزار و ۶۹۳ مخاطب در رده سوم آثار پرمخاطب جشنواره فجر قرار دارد.

     

    اکران فیلم‌های جشنواره در سالن‌های مردمی تا سه‌شنبه ۲۱ بهمن‌ماه ادامه خواهد یافت.

     

     

  • از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی

    از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی

     

    بابک کریمی که این روزها یکی از فیلم‌های پرمخاطب جشنواره را در سینماها دارد، معتقد است «همه باید به فکر راهکاری برای زندگی با کرونا باشیم.»

    یکی از سه فیلم پرمخاطب سی و نهمین جشنواره فجر، ساخته جدید محسن قرایی با نام «بی‌همه چیز» است؛ فیلمی اقتباس شده از نمایشنامه مشهور «ملاقات با بانوی سالخورده» اثر فریدریش درونمات که در روزهای گذشته هم فیلم و هم بازی بازیگرانش مورد تحسین خیلی ‌از منتقدان و تماشاگران جشنواره قرار گرفته است.از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی|خبر فوری

    در این فیلم بابک کریمی که فیلم «سینما شهر قصه» را از جشنواره سال قبل هنوز در نوبت اکران دارد، با بازیگرانی همچون هدیه تهرانی، پرویز پرستویی، هادی حجازی‌فر، فرید سجادی حسینی و پدرام شریفی همبازی شده که با بیشتر آن‌ها اولین تجربه همکاری را داشته است. این فیلم در روزهایی که کرونا ناشناخته بودن خود را تحمیل می‌کرد، جلوی دوربین رفت و به جشنواره رسید.

    فیلمبرداری در روزهای وحشت کرونا

    کریمی درباره تجربه کار در روزهای کرونایی می‌گوید: «آن زمانی که ما فیلمبرداری را شروع کردیم در روزهای اوج شیوع کرونا بودیم؛ همان روزهایی که ترس و وحشت نسبت به آن زیاد بود. البته ما خوشبختانه در روستایی کار می‌کردیم که هیچ موردی از کرونا گزارش نشده بود و از این لحاظ به یک محیط سالم رفتیم و خیلی از سکانس‌ها در فضای باز فیلمبرداری می‌شد. با این حال یک تیم پزشکی همیشه سر پروژه حضور داشت، هر روز صبح عوامل تب سنجی می‌شدند و اگر دمای بدن کسی کمی بالا  بود بلافاصله تست گرفته و تا مشخص شدن نتیجه به منزل فرستاده می‌شد. در آنجا اتاق لباس و  گریم و محلی که برای صرف غذا در نظر گرفته شده بود به تجهیزاتی مجهز بود که شب‌ها همه چیز را ضدعفونی می‌کرد و از این لحاظ تدابیر سفت و سختی داشتیم.»

    از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی|خبر فوری
    بابک کریمی در «بی همه چیز»
     

    او اضافه می‌کند: «البته با این وجود چند نفری کرونا گرفتیم و من هم مبتلا شدم. اما حین کار این اتفاق نیفتاد و  در یک جمع خانوادگی مبتلا شدم و حدود یک ماه و نیم نتوانستم سر کار بروم. به همین دلیل همکارانم مجبور شدند در سکانس‌های گروهی، پلان‌های مرا بعدا فیلمبرداری کنند. در این پروژه استانداردی رعایت شد که من در پروژه‌های دیگری هم که می‌رفتم توضیح می‌دادم تا آن‌ها هم همان تدابیر را اجرا کنند، چون همه به این شکل کار نمی‌کنند به‌ویژه آن‌که به هر حال انجام این تدابیر هزینه‌های گروه را بالا می‌برد،  هرچند آرامش و امنیت خاطر بیشتری به همراه دارد. در سکانس‌های گروهی ما، همیشه پزشک و پرستار سر صحنه حضور داشتند چون صحنه‌های سنگینی بودند مخصوصا سکانس ابتدایی و پایانی که تعداد جمعیت بسیار زیاد بود.»

    برای وفاداری در اقتباس از کتاب باید خیانت کرد

    این بازیگر درباره اقتباسی بودن این فیلم که کم‌تر چنین اتفاقی در ایران تجربه می‌شود و سختی‌های ساخت فیلم اقتباسی می‌گوید: «یک قاعده وجود دارد که می‌گویند وقتی می‌خواهیم از یک کتاب اقتباس کنیم باید از یک جایی آن را فراموش کنیم برای این‌که روایت آن در یک مدیوم دیگری طراحی شده است. رمان، نوشته‌ای وابسته به کلام است اما سینما، تصویر و حرکت است. در اقتباس باید عصاره داستان گرفته شود و حس و حال آن با مدیوم جدید منتقل شود. شاید باید فکر کنیم اگر خود فردریش دورنمات فیلمساز بود و می‌خواست این داستان را فیلم کند چه کار می‌کرد؟ چگونه تمام روایتش را تصویر می‌کرد؟ برای ساخت این فیلم باید از فرم تئاتر بیرون می‌آمدیم و فرم تصویر را با تاثیر نگاه‌ها به جای کلام جایگزین می‌کردیم.»

    کریمی به کتاب‌های موراویا که فیلم‌های زیادی از آن‌ها ساخته شده اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «بعد از فیلم «دنباله رو» به کارگردانی برتولوچی که ساختاری جدید داشت، وقتی از موراویا پرسیدند آیا ناراحت نیستی که با داستان کتابت این‌طور برخورد شده و این چنین تغییر کرده؟ پاسخی داده بود که خیلی جالب است. گفته بود: «اصلا ناراحت نیستم، چون برای آن‌که به یک کتاب وفادار باشید باید به آن خیانت کنید»، به همین دلیل نباید فراموش کنیم که سینما یک مدیوم عجیب و غریب است و اگر بخواهیم عین به عین کتابی را اجرا کنیم آن وقت یک کتاب مصور و متحرک خواهیم داشت.»

    او در پاسخ به این‌که آیا این فیلم با توجه به اقتباس از یک اثر معروف خارجی می‌تواند در سینمای دنیا عرضه شود؟ اضافه می‌کند: «فکر می‌کنم «بی همه چیز» می‌تواند به عنوان یک اثر اقتباسی در دنیا مطرح شود، اگرچه بعضی جزئیاتش برای ما ایرانی‌ها معنای دیگری دارد و ممکن است برای یک غیرایرانی درک یا توضیحش سخت باشد، اما قطعا ویژگی‌های دیگری دارد که می‌تواند برای مخاطب خارجی هم جذاب باشد.»

    بازی کنار پرستویی و هدیه تهرانی چالش جالبی بود

    وی که با بیشتر بازیگران این فیلم اولین تجربه همکاری را داشته می‌گوید: «به‌جز پدرام شریفی که در «ماهی و گربه » حضور داشت، تقریباً با بقیه اولین کار مشترک را داشتم. قبلاً همیشه تماشاچی کارهای پرویز پرستویی و هدیه تهرانی و مشتاق فیلم‌های‌شان بودم. بازیگران توانمندی هستند و برای من چالش خوبی بود که در کنار آن‌ها کار کنم.»

    از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی|خبر فوری
    باران کوثری و هدیه تهرانی در «بی همه چیز»
     

    او درباره هدیه تهرانی که این روزها به‌خاطر بازی در این فیلم تحسین شده است، ادامه می‌دهد: «در میان بازیگران زن هستند کسانی که جذابیت مرموز این کاراکتر را بتوانند خلق کنند، اما اگر هر کس دیگری به‌جز خانم تهرانی بود، یک فیلم دیگری می‌داشتیم. هدیه تهرانی به‌ویژه با آن لباس‌ها و گریم تأثیرگذار انتخاب بسیار درستی بود و یادم هست برای گریم و پیدا کردن یک ترکیب خوب کلاه و لباس تست‌های زیادی انجام شد. کلا فکر می‌کنم تمام بازیگرها حتی آن‌هایی که رل‌های کوتاهی داشتند، سر جای خود بودند. ضمن این‌که باید به باران کوثری هم اشاره کرد که خیلی جسارت داشت چون حاضر شد گریمی سنگین داشته باشد تا این قدر زشت شود و کم‌تر کسانی پیدا می‌شوند که این گریم را تحمل کنند.»

    «بی‌همه چیز» سمبل امروز است

    بابک کریمی با تایید این‌که «بی همه چیز»  با وجود اقتباسی بودن و روایت یک داستان در زمان قدیم اشاره‌های به‌روزی از جامعه دارد، می‌گوید: «درست است که تاریخ داستان به زمان‌های گذشته برمی‌گردد اما سمبل امروز است. غرض این نبود که یک ماجرای قدیمی را تعریف کنیم، در واقع درد دل‌ها و کنش‌های اجتماعی امروز را تعریف کردیم. من فکر می‌کنم طرح چنین مسائلی در یک دوران قدیمی‌تر باعث می‌شود به این موضوعات با کمی فاصله نگاه کنیم و اگر این ماجرا امروزی می‌شد به دسته‌ها و گروه‌ها و آدم‌های زیادی برمی‌خورد، ولی وقتی قصه را به جای دیگری در یک زمان دور می‌برید مسئله‌ شخصی در آن وجود ندارد. انگاری آن موضوعات و مقوله‌ها را از بالا و از فاصله‌ای دور نگاه می‌کنیم. آن وقت می‌توانیم بفهمیم نسبت ما با آن مقوله در دوران امروز چقدر است.»

    شیوه زندگی با کرونا را باید یاد بگیریم

    او که تابستان امسال قرار بود به جشنواره ونیز برود ولی به دلیل ابتلا به کرونا نتوانست، درباره برگزاری جشنواره فجر و حس و حال خودش به آن با وجود هشدارهایی که مرتب داده می‌شود، می‌گوید: «روزهایی که پاندمی شروع شده بود ما نمی‌دانستیم که چه اتفاقی می‌افتد. دنیا در حال کشف کرونا بود و نگرانی‌های زیادی وجود داشت و خیلی کارها تعطیل شدند، ولی در همان ایام از کاری که در ونیز انجام شد، بسیار خوشم آمد. آن‌ها تلاش زیادی کردند تا همه تدابیر رعایت شود که بتوانند جشنواره را برگزار کنند، در حالی که برایشان بسیار سخت بود اما در نهایت جشنواره را برگزار کردند. الان برداشت شخصی من این است که ما حالا حالاها باید با کرونا زندگی کنیم و نباید اسیر آن شویم. باید شیوه زندگی کردن با کرونا را یاد بگیریم. ما نمی‌توانیم زندگی خود را تعطیل کنیم. در روزهای اول شرایط فرق داشت و همه چیز را تعطیل کردیم اما الان دیگر جا افتاده است. روزهایی را یادم می‌آید که وقتی در تهران راه می‌رفتم یا به جایی مثل بازار تجریش می‌رفتم یک سوم آدم‌ها ماسک نداشتند، اما همین چند روز قبل که رفتم، دیدم همه ماسک دارند. به هر حال شعور انسانی هم باید به درد بخورد و ما باید سعی کنیم این شرایط را مدیریت کنیم، یعنی بپذیریم کرونا هست اما نباید از زندگی کردن پرهیز کنیم.»

    این بازیگر ادامه داد: «هنر و سینما اکسیژن روح جامعه هستند به‌ویژه در جاهایی مثل سینما که شرایط قابل کنترل است و می‌توان تعداد حضور افراد را محدود کرد. من در همین جشنواره دیدم که صندلی‌های برج میلاد با فاصله قرار داده شده، تدابیر بهداشتی‌ اجرا می‌شدند و از این پس هم این کار می‌تواند ادامه داشته باشد. ما باید زندگی را به جلو ببریم و شیوه زندگی کردن با کرونا را پیدا کنیم.»

    کریمی در پایان تاکید کرد: «معتقدم تعطیلی جشنواره دیگر خیلی زیادی بود چون همان‌طور که با تدابیر بهداشتی فیلم می‌سازیم، پس با همان شرایط هم می‌شود فیلم را تماشا کرد.‌ از این پس به نظرم باید برای استادیوم‌ها هم فکری کرد. الان دیگر وقت این است که فکر و راهکار پیدا کنیم.»

  • فداکاری فاطمه‌ معتمدآریا و نادیده گرفتن یکی از رویدادهای بزرگ زندگی‌اش

    فداکاری فاطمه‌ معتمدآریا و نادیده گرفتن یکی از رویدادهای بزرگ زندگی‌اش

    حمیدرضا آذرنگ که در فیلم‌ «روزی روزگاری آبادان» از بازی فاطمه معتمدآریا بهره برده است، از فداکاری او در این فیلم تقدیر کرد.

    به گفته حمیدرضا آذرنگ در بیش از یک سالی که صرف ساخت فیلم «روزی روزگاری آبادان» شد، فاطمه معتمدآریا با فداکاری حتی از دیدن تولد نوه‌اش چشم پوشید تا گروه سازنده فیلم را تنها نگذارد.

    فداکاری فاطمه‌ معتمدآریا و نادیده گرفتن یکی از رویدادهای بزرگ زندگی‌اش|خبر فوری

    آذرنگ، کارگردان فیلم «روزی روزگاری آبادان» است که نقش‌های اصلی‌اش را محسن تنابنده و فاطمه معتمدآریا بازی کرده‌اند.

     

  • واکنش رضا عطاران به درگذشت علی انصاریان

    واکنش رضا عطاران به درگذشت علی انصاریان

     

    رضا عطاران، بازیگر فیلم سینمایی «روشن» در نشست رسانه‌ای این فیلم ضمن ابراز تأسف از درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان به خاطره خود از ورود مرحوم انصاریان به عرصه بازیگری اشاره کرد.

    واکنش رضا عطاران به درگذشت علی انصاریان|خبر فوری

    نشست خبری فیلم سینمایی «روشن» به کارگردانی روح‌الله حجازی از آثار حاضر در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر عصر امروز پنجشنبه ۱۶ بهمن‌ماه با حضور عوامل، در برج میلاد محل برگزاری این رویداد، برگزار شد.

    روح‌الله حجازی در ابتدای این نشست ضمن تسلیت درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان گفت: ما عزیزان زیادی را این روزها از دست داده‌ایم و حضور در برج میلاد برای گروه ما سخت بود. امیدواریم از این بعد شاهد از دست دادن عزیزانی با سن کم و با این شرایط نباشیم.

    جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده این اثر هم گفت: من و آقای حجازی خیلی سال پیش کار کرده بودیم و با خواندن این فیلمنامه شرایط را درک کردیم خواستیم با هم همکاری کنیم رضا عطاران هم خیلی به ما کمک کرد.

    عطاران: خاطرات زیادی با میناوند و انصاریان داشتیم

    رضا عطاران، بازیگر این اثر بیان کرد: من با مهرداد میناوند و علی انصاریان با هم خاطره زیادی داشتیم. اولین کاری که آقای انصاریان در تلویزیون انجام داد زیر آسمان شهر بود. از او دعوت کردیم به کار بیاید و خودش هم خیلی علاقه‌مند بود. امیدوارم زودتر شرایط عوض شود و اگر قرار است واکسنی خریداری شود، زودتر این اتفاق رخ دهد تا دیگر شاهد درگذشت اینگونه عزیزانمان نباشیم.

    وی درباره حضور متفاوتش در فیلم روشن هم گفت: اولین باری که فیلمنامه را خواندم کاراکتر روشن شخصیتی بود که جای کار داشت و متفاوت از شخصیت‌هایی بود که تا حالا دیده بودم. کسی که این انفعال عجیب و غریب را دارد، فشارهایی که از اطراف به او وارد می‌شد باعث نمی‌شود او اتفاق بدی را رقم بزند، شخصیت عجیب و غریبی بود که دوستش داشتم.

    سارا بهرامی، دیگر بازیگر این اثر بیان کرد: فیلمنامه روشن را خیلی دوست داشتم و علاقه‌مند بودم با آقای حجازی همکاری کنم، حضور رضا عطاران برایم تعیین کننده بود. همیشه دغدغه من سینما و بازی کردن نقش‌های مختلف بوده است اصلاً به کوتاه یا بلند بودنش فکر نکردم.

    حجازی: عطاران نبود، روشن را نمی‌ساختم

    حجازی در بخش دیگر اظهار کرد: پیش از گرفتن پروانه ساخت، همان اول گفتم آقای عطاران اگر بازی کنید فیلم را می‌سازم و اگر نه، نمی‌سازم. او پتانسیلی دارد که به نظرم باید فیلمنامه‌هایی برایشان نوشته شود که بعد دیگر از توانایی‌هایشان دیده شود.

    این کارگردان درباره نسبت وضعیت کاراکتر اصلی با شرایط مردم ایران در ۸ سال اخیر گفت: من فیلمساز سیاسی نیستم، بیشتر فیلمساز اجتماعی هستم که بیشتر به وجوه روانشناسی می‌پردازد اما می‌شود از آثار اجتماعی تعابیر سیاسی داشت. مسأله من شخصیتی مثل روشن بود که در جامعه ما مثل او زیاد هستند. من فیلمساز اگر اینگونه فیلم نسازم روشن خواهم بود دنبال این نیستم که بخواهم بگویم در این دوره هستم و باید فیلمی منطبق بر آن بسازم دغدغه من روابط انسان‌هاست در این اثر دوربین من بازتر شده و مسائل جامعه‌شناسی هم در فیلم وجود دارد.

    وی گفت: من فکر می‌کنم این بار موضوعی را انتخاب کردم که مربوط به طبقه متوسط نیست. این بار به سراغ طبقه فرودست رفتم و سعی کردم با کمک عوامل به یک رنگ و نوری برسیم.

    سینما وظیفه دارد به نقاط کور بپردازد

    این کارگردان درباره فضای تاریک فیلم برخلاف نام کاراکتر اصلی‌اش ادامه داد: برای اولین بار است که فیلم من کاراکتر محور است دوربین همه جا با اوست و به اندازه نیاز به او پرداخته‌ام. اگر همگی دوربین خودمان را به جاهایی ببریم که کمتر دیده شده است متوجه می‌شویم که این تناقض از کجا می‌آید. سینما وظیفه دارد این مسایل را بگوید و به نقاط کور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بپردازد.

    حجازی در پاسخ به پرسش دیگری درباره فضای نمادین فیلم روشن تاکید کرد: من دنبال نماد نیستم و آن دوره‌ای که این چنین بود گذشته است. در دوره‌ای اگر فیلمی در تک لوکیشن ساخته می‌شد گفته می‌شد منظور از آن ایران است اما گذر زمان نشان داده این تعابیر محلی از اعراب ندارد. همیشه گذر زمان به ما دو نکته را ثابت می‌کند؛ اینکه آیا فیلمسازانی که این نگاه‌ها را در زمان خود داشتند درست دیده‌اند یا نه و اینکه مایی که این قضاوت را داشتیم قضاوت درستی داشته‌ایم یا نه.

    مرتضی نجفی فیلمبردار این پروژه هم گفت: از مرحله فیلمنامه با آقای حجازی درباره این حرف می‌زدیم که کادر مربع داشته باشیم چون تنهایی شخصیت روشن را بیشتر نشان می‌داد و سعی کردیم تهران تاریک را نشان ندهیم بلکه تهران روشنی را به نمایش بگذاریم. بر اساس کادر مربع طراحی صحنه شد و لوکیشن‌ها انتخاب شد. خوشحالم که در خدمت این تیم خفن بودم.

    میثم مولایی تدوینگر این فیلم گفت: «روشن» فیلم چالش برانگیز و شخصیت محور بود و این مهم بود که کجا باید تمرکز کنیم و کجا روی کاراکتر اصلی تمرکز کنیم تا حس کندی نداشته باشد.

    سهیل دانش اشراقی طراح صحنه این پروژه گفت: کار با روح‌الله حجازی خیلی لذت‌بخش است چون فرم، تصویر، رنگ و نور برای او خیلی مهم است. در انتخاب لوکیشن سختی زیادی کشیدم و سعی کردیم انتخاب‌های دقیقی داشته باشیم شب‌هایی پنج شش ساعت می‌گشتیم تا جای برخی پلان‌ها را پیدا کنیم در عین حال سعی می‌کردیم اگزجره نباشد مثلاً سعی می‌کردیم نورهای قرمز باشد اما خیلی مشخص نباشد من تا حالا تجربه رئال شهری نداشتم و این برای من عجیب و جذاب بود. سعی کردیم قاب جذابی داشته باشیم.

    بامداد افشار، آهنگساز این فیلم سینمایی هم گفت: این جزو سخت‌ترین کارهای من بود اسفند سال گذشته این فیلم ساخته شد که اوج کرونا بود، استودیوها بسته بود. گفتگوهای آنلاینی داشتیم. ساخت پروژه برای من جزو تجربه‌های عجیب بود. شخصیت روشن به لحاظ موسیقی برای من سخت بود یعنی در عین سادگی ملودی، باید بار دراماتیک را می‌داشتیم.

    سرگل لواسانی بازیگر خردسال این اثر گفت: اولین تجربه حرفه‌ای و بی نظیر من بود در کنار آقای عطاران خیلی به من خوش گذشت، این کار را خیلی دوست داشتم به طوری که وقتی کار تمام شد گریه کردم.

    نازنین سهامی‌زاده دیگر بازیگر این فیلم گفت: این تجربه برای من بی نظیر و درخشان بود با یک گروه بی‌نظیر کار کردیم و بیشتر برای من یک کلاس درس بود که باید کلی چیز یاد می‌گرفتم من در آغاز راه هستم ولی این شروع پرقدرت بود چون با یک تیم پرقدرت اتفاق افتاد. تجربه بسیار دل‌نشینی بود.

    فیلمساز نباید به دولت‌ها بپردازد

    حجازی در پاسخ به سوالی درباره تعدد خودکشی در فیلم‌های جشنواره امسال و ارتباط آن با اعتراض به دولت فعلی گفت: فیلم من خودکشی ندارد. امیرکبیر جمله معروفی دارد. چیزی که می‌کاریم سال‌ها طول می‌کشد برداشت کنیم نباید به دولت‌ها بپردازیم باید مبنایی تر به هر چیزی نگاه کنیم من فیلم‌ساز نگاه خودم را دارم و شما هم نگاه خود را خواهید داشت من آنچه را دیدم که هست، صحنه‌های مستند این فیلم را خیلی دیدیم.

    وی افزود: مصداق واقعی صحنه پایانی این فیلم را خیلی دیده‌ایم. آدم‌هایی در این جامعه هستند که شرایط اقتصادی خوبی ندارند و این مسأله مبنایی است ما درگیر جناح بازی‌های سیاسی شده‌ایم هر کسی وعده اصلاح می‌دهد اما به نظرم نباید درگیر جناح بازی شویم در هیچ دوره‌ای تغییری رخ نمی‌دهد، من برای یک دولت و دو دولت فیلم نمی‌سازم برای مردم خودم فیلم می‌سازم و باید فیلمی بسازم که ماندگار باشد.

    وی درباره ممیزی‌های فیلم گفت: من قواعد مملکت را می‌دانم، چارچوب‌ها را می‌شناسم و تلاش کردم به فرم برسم. سعی کردم به فرمی برسم. این محدودیت‌ها باعث شده به یک زبان جدید برسم البته در میان این محدودیت‌ها خلاقیتی رخ می‌دهد.

    حجازی ادامه داد: اگر می‌گوییم زبان سینما قدرتمندتر از سینماست به خاطر همین است که در تشخیص فیلم‌ها اشتباه نمی‌کنیم. تهرانی که در واقعیت امروز می‌بینیم در فیلم ما خوش رنگ و لعاب تر شده است.

     

  • به جایزه فکر نمی‌کنم

    به جایزه فکر نمی‌کنم

     

    باران کوثری که با گریمی متفاوت در فیلم “بی همه چیز ” به ایفای نقش پرداخته است، در پاسخ به این سئوال که آیا فکر می‌کند با این نقش موفق به گرفتن سیمرغ می‌شود، گفت: من به جایزه فکر نمی‌کنم، البته این به معنی آن نیست که جایزه خوشحالم نمی‌کند.به جایزه فکر نمی‌کنم|خبر فوری

    این بازیگر سینما گفت: گرفتن این نقش برایم جایزه محسوب می‌شود و چه بهتر که از معتبرترین جشنواره فیلم ایران جایزه هم بگیرم یا بابت بازی در این فیلم نامزد شوم.

    فیلم سینمایی «بی همه چیز» اقتباسی از نمایشنامه “ملاقات با بانوی سالخورده” فریدریش دورنمات است که پایان تراژیک آن در فیلم حفظ شده است. در این فیلم که فضایی کاملا متفاوت از دیگر فیلم‌های قرایی دارد، بازی‌های خوبی از بیشتر بازیگران فیلم دیده می‌شود.

    باران کوثری گریمی متفاوت دارد که ممکن است او را با این نقش، یکی از کاندیداهای بازیگری کند.

    داستان فیلم در یک روستا می گذرد و منظره‌های بکر و خوش رنگ تصاویری جذاب را به تماشا می گذارند.

     

  • همه چیز درباره اسامی فیلم‌های جشنواره فجر

    همه چیز درباره اسامی فیلم‌های جشنواره فجر

     

    اسم یا عنوان، اولین عامل مؤثر در جذب مخاطب است که البته می بایست معرف فضای فیلم هم باشد.

    جمشید خاوری، جانشین تولید سینما و تلویزیون در یادداشتی همه  ۱۱۰ فیلم متقاضی شرکت در جشنواره که نه، اما ۶۲ فیلمی که در جشنواره پذیرفته شدند را زیر ذره بین برده و از این زاویه به آنها نگاه کرده است.همه چیز درباره اسامی فیلم‌های جشنواره فجر|خبر فوری

    کدام فیلم ها اسمشان تغییر کرد؟

    بی همه چیز (محسن قرائی): در ابتدا با همین اسم، پروانه ساخت گرفت اما هنگام ثبت نام در جشنواره به آن ایراد گرفتند و کارگردان، نام “بدون همه چیز” را پیشنهاد داد. چند روز بعد با صحبت هایی که وی با مسئولین سازمان سینمایی داشت دوباره نام اثر به همان “بی همه چیز” تغییر کرد که با توجه به درونمایۀ فیلم، اسم مناسب تری به نظر می رسد.

    طلاخون (ابراهیم شیبانی): این فیلم در ابتدا “چرک نویس های یک زن خانه دار” نام داشت. بعد به “خورشید همچنان می درخشد” تغییر یافت و در نهایت به “طلاخون” رسید.

    تارا (کاوه قهرمان) : این فیلم در ابتدا “زندگی و دیگر هیچ” نام داشت.

    منصور (سیاوش سرمدی): این فیلم در ابتدا “اوج 110” نام داشت که گویا نام یک مدل هواپیمای جنگی ساخت ایران است اما به بعد به “منصور” تغییر نام پیدا کرد. فیلم درباره زندگی سرلشکر خلبان منصور ستاری است.

    مصلحت (حسین دارابی): فیلم با اسم “مصلحت نظام” پروانه ساخت گرفت اما بعد کارگردان مجبور به تغییر نام به “پدری” شد. در هنگام ثبت نام در جشنواره با همان نام “مصلحت نظام” ثبت نام کرد اما باز هم مجبور به تغییر شد و در نهایت با حذف کلمه نظام، با نام “مصلحت” در جشنواره حضور دارد.

    هُرماس(مهدی صاحبی): این فیلم قبلا “شبانه های ورونیکا” نام داشت.

    معنای بعضی از فیلمهای جشنواره

    ابلق: در لغت به معنای اسب سیاه و سفید است.

    یَدو: از نام شخصیت اصلی فیلم که “یدالله” است گرفته شده.

    زاوالا: نام روستایی است که قصه در آنجا اتفاق می افتد.

    تی تی: در گویش گیلکی به معنای شکوفه درخت است.

    خط فرضی: یکی از اصول مهم فیلمسازی، رعایت خط فرضی است که شکستن آن اشتباه است.

    گیجگاه: نقطه حساسی در بدن است که اگر ضربه بخورد ممکن است حافظه را دچار اختلال کند.

    بام بالا (با علامت سکون روی میم): نام نوعی پرنده است.

    لیپار: نام یک تالاب در چابهار است.

    هُرماس: به معنای اهریمن و شیطان است.

    حیواناتی که فیلم شدند!

    تعدادی از فیلمسازان نیز از اسامی حیوانات برای فیلم خود بهره گرفته اند. مثل آهو، کوسه، جوجه تیغی، شاهین، لاک پشت و حلزون و…
    چند اسم ترکیبی هم داشتیم مثل: ماهی و برکه، مرد حلزونی، پیله و پروانه، شاه ماهی، و …

    فیلمهایی که از قهرمان شان نیرو گرفتند

    امسال چند فیلم هم داریم که اسامی شخصیت های اصلی قصه را به عنوان نام فیلم انتخاب کرده اند. فیلمهایی مثل: مهران، یدو، شهربانو، تارا، نیلگون، منصور، آهو و بالاخره “روشن” که نام رضا عطاران در فیلمی به همین نام است.

    اسمهای عجیبی که از جشنواره جا ماندند

    موافقت اصولی، عرعروها و مزغون زن ها، جنس مخالف، باباسیبیلو و جیگر زولیخا از جمله فیلمهایی بودند که اسامی عجیب داشتند و هر کدام به دلایلی از حضور در جشنواره باز ماندند.

     

  • حمله سایبری به سایت فروش بلیت جشنواره فجر

    حمله سایبری به سایت فروش بلیت جشنواره فجر

     

    پایگاه فروش بلیط جشنواره فجر در ساعات اولیه فروش مورد حمله سایبری قرار گرفت.

    مدیر اجرایی جشنواره فیلم فجر اعلام کرد: “در ساعات اولیه فروش بلیط فیلم‌ها مورد حمله سایبری قرار گرفتیم و تدابیر امنیتی فنی را در نظر گرفتیم تا مشکل مرتفع شد.”حمله سایبری به سایت فروش بلیت جشنواره فجر|خبر فوری

    وی افزود” تاکنون اقبال مخاطبان بسیار خوب بوده و ۴۸ هزار بلیت آثار با توجه به محدودیت سالن های نمایش (ظرفیت ۳۰ درصدی) فروخته شده است.”

     

  • چرا پروانه معصومی برای دریافت جایزه “گل های داودی” غایب بود؟

    چرا پروانه معصومی برای دریافت جایزه “گل های داودی” غایب بود؟

     

    پروانه معصومی در بخشی از گفتگویی که به تازگی با بولتن جشنواره فیلم فجر داشته است، خاطرات جالبی از دریافت جایزه سومین دوره جشنواره فجر مطرح کرده است.

    جشنواره فیلم فجر در دوره سوم برگزاری اش با اهدای جایزه بازیگری زن برای اولین بار به پروانه معصومی و همچنین حضور سینماگرانی چون محمدعلی سجادی، کیومرث پوراحمد، رسول صدرعاملی با اولین ساخته های شان در جشنواره و نمایش فیلم های ابراهیم حاتمی کیا، عباس کیارستمی و ایرج کریمی در بخش فیلم کوتاه این رویداد، سپری شد.

    در ادامه مرور تاریخچه ای، جشنواره فیلم فجر به سومین دوره برگزاری آن می رسیم که از 12 تا 22 بهمن ماه سال 1363 برگزار شد و دبیری آن را سید محمد بهشتی برعهده داشت.

    هیات داوران در بخش حرفه ای: مهدی حجت، محمد خزاعی، زنده یاد سیف الله داد، زنده یاد اکبرعالمی و محمد علی نجفی بودند.

    از جمله فیلم سازان به نامی که در این دوره جشنواره فیلم فجر ، فیلم داشتند می توان از کیومرث پوراحمد،سیروس الوند، امیر قویدل، مهدی صباغ زاده، زاون قوکاسیان، زنده یاد علی حاتمی، رسول صدرعاملی، زنده یاد یدالله صمدی،ابوالفضل جلیلی نام برد.

    و نکته جالب توجه حضور آثار ابراهیم حاتمی کیا، زنده یاد ایرج کریمی و زنده یاد عباس کیارستمی در بخش فیلم های کوتاه بود.

    از نکات قابل تامل دوره سوم برگزاری جشنواره فیلم فجر، اضافه شدن بخش فیلم های اول بود که اسامی فیلم سازانی چون محمد علی سجادی، کیومرث پوراحمد، رسول صدرعاملی ، امیر قویدل و…. در این بخش مشاهده می شود که با اولین ساخته های سینمایی شان در این دوره حضور دارند.

    فیلم “کمال الملک” علی حاتمی پرمخاطب ترین فیلم جشنواره بود.

    و اما برگزیدگان؛ بهترین فیلم “مترسک” حسن محمدزاده، بهترین کارگردانی: یدالله صمدی برای “مردی که زیاد می دانست”، هیات داوران از فیلم نامه فیلم های “کمال الملک” به خاطر دیالوگ، “مترسک” به خاطر پرداخت عاطفی  و “مردی که زیاد می دانست” به خاطره ایده تقدیر کردند.

    لوح زرین بهترین بازیگر خردسال: محمدرضا مرسلی (مترسک)، لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم زن: جیران شریف (مترسک)،لوح زرین بازیگر نقش اول زن:پروانه معصومی برای (گل های داودی)، لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد: جمشید مشایخی برای (گل های داودی و کمال الملک)،تدوین: لوح زرین عباس گنجوی (تاتوره و گل های داودی)، موسیقی متن:لوح زرین کامبیز روشن روان (گل های داودی و دوله تو)، فیلمبرداری لوح زرین: فیروز ملک زاده برای (گل های داودی ).

    اما اتفاق قابل تامل این دوره، اهدای جایزه بازیگری زن بود که در دو دوره قبلی اتفاق نیفتاده بود، پروانه معصومی که در سومین دوره جشنواره فیلم فجر، فیلم های چون «راه دوم»، «همه فرزندان من»، «تاتوره»، «گل های داودی» را داشت برای فیلم «گل های داودی» جایزه بازیگری زن را گرفت و سه سال بعد هم برای حضور در فیلم های «جهیزیه برای رباب» و «شکوه زندگی» این جایزه را گرفت.

    پروانه معصومی در بخشی از گفتگویی که به تازگی با بولتن جشنواره فیلم فجر داشته است، خاطرات جالبی از دریافت این جوایز مطرح کرده است.

    این بازیگر به دوره سوم جشنواره فیلم فجر اشاره می کند و جایزه ای که برای “گل های داودی” گرفته است و می گوید: در آن دوره تبلیغاتی هم نشده بود. فرش قرمزی نبود و بازیگران چندان برای دیده شدن از این کارهایی که امروز مد شده است، انجام نمی‌دادند. من هیچ چیزی نمی‌دانستم و به دیده شدن در کار فکر نمی‌کردم. وقتی آقای صدرعاملی پیشنهاد همکاری به من دادند و فیلمنامه را خواندم، چند بخش بود که به نظرم رسید درست نیست و خوش‌بختانه آقای صدرعاملی با انعطافی که داشتند، آن موارد را درست کردند و نقش همان شد که می‌خواستم. هنگامی که ماجرای جایزه گرفتن من در فجر اتفاق افتاد، سر فیلم‌برداری فیلم «چمدان» با مرحوم جلال مقدم در شمال بودیم. متل ما گل سرخ بود و فرم آن مانند قطار دراز بود و تمام اتاق‌ها تا انتها کنار هم چیده شده بود. فکر می‌کنم در اولین اتاق آقای مقدم و در اتاق آخر استاد انتظامی حضور داشتند. در اواسط من بودم و در اتاق‌های دیگر هم خواهر خانم آقای تارخ، خود ایشان و سایر عوامل. چندان بازیگری نداشتیم. یادم هست یک روز صبح زود، حدود ساعت هفت و 10 دقیقه بود که دیدم در اتاقم را می‌زنند. در را باز کردم، دیدم استاد عزت الله انتظامی پشت در هستند و دستشان را بالای سرشان گرفته‌اند. بعد شروع به دست زدند کردند. گفتم چی شده؟ گفتند تبریک می‌گویم، جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره گرفتید. گفتم از کجا و چه کسی گرفتم؟ گفتند در جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین بازیگر زن شناخته شدی. خوشحال شدم، چون این خبر را استاد به من داده بودند. گذشت و نمی‌دانم جایزه را به چه کسی داده بودند. در خانه برده بودند و به پسرم دادند؟ یادم نیست.

    او درباره خاطره اش از جایزه دوم هم یادآور می شود: “دومین جایزه من از جشنواره فجر برای دو فیلم «جهیزیه‌ برای رباب» و «شکوه زندگی» بود. یادم هست رفته بودیم فیلم «شاید وقتی دیگر» آقای بیضایی را ببینیم. جمعیتی حدود 13، 14 نفر بودیم و آن دوره به‌سختی بلیت پیدا می‌شد و من از سینمایی که در لاله‌زار بود، برای همه بلیت تهیه کردم، از جمله خانم رخشان بنی‌اعتماد و همسرشان، همسرم و… هم‌زمان با نمایش فیلم اختتامیه جشنواره فیلم فجر بود. یک‌دفعه به همسرم گفتم دفعه پیش من در اختتامیه نبودم تا جایزه بگیرم، هزار حرف برایم درآوردند. مثلا یکی گفت چون باید چادر به سر می‌کرد، به اختتامیه نرفته بود و  از این دست حرف‌ها که همیشه می‌گویند. گفتم من یک ماشین می‌گیرم و به تالار وحدت می‌روم. شوهرم به سر تا پای من نگاه کرد که چکمه شیکی به پا و پالتویی به تن داشتم و یک روسری سفیدی هم داشتم. آن دوره وزیر ارشاد آقای خاتمی بودند. من خودم را به تالار وحدت رساندم. آن سال فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» اثر خانم درخشنده هم در جشنواره حضور داشت. در مراسم اختتامیه خانم هما روستا هم در ردیف من نشسته بودند و کنار هم بودیم. ایشان از دیدن من بسیار ابراز خشنودی کردند، به واقع خانم بسیار محترمی بودند.

    وقتی که نام من را به عنوان برنده اعلام کردند، واقعا شوکه شدم. رفتم جایزه را گرفتم و بازگشتم. یک نفر که نمی‌خواهم اسم او را بیاورم، اجازه نداد که خوشحالی من تمام شود و به خانم روستا گفت این جایزه حق تو بود که به این اهدا کردند. خانم روستا گفت مبارکش باشد. او از این رفتار بسیار ناراحت شد و اشک در چشمانش جمع شده بود.

    من بلافاصله از سالن خارج شدم و هر چه خبرنگاران خواستند مصاحبه کنم، گفتم اجازه دهید من چیزی نگویم و بروم. به خانه که رسیدم، دیدم چه گل‌هایی دوستان برای من فرستاده بودند. ولی آن حرف بسیار برای من دردآور بود، چون اگر یک آدم بی‌اهمیت بود که این حرف را می‌زد، می‌گفتم ندانسته است، اما مثلا آدم فرهیخته‌ای بود که بعدها گفت اشتباه کردم، اما برای من مهم نبود که اشتباه کرده یا نکرده است. در هر صورت حرف خود را زد، چون آدم باید دقت کند چه حرفی از دهانش بیرون می‌آید، چون وقتی بیرون آمد، دیگر نمی‌تواند آن را درست کند.”

  • پرکارترین بازیگر جشنواره فجر امسال

    پرکارترین بازیگر جشنواره فجر امسال

     

    داوران سی و نهمین جشنواره فیلم فجر که از این هفته شروع به دیدن فیلم‌ها کرده‌اند، به طور متوسط روزی ۴ فیلم می‌بینند؛ بنابراین می‌توان انتظار داشت داوری فیلم‌ها تا پایان هفته اول بهمن‌ماه انجام شود.

    در جشنواره امسال، جمشید هاشم‌پور بازیگر ۷۶ ساله سینمای ایران با ۶ فیلم «برای مرجان»، «گیج‌گاه»، «راند چهارم»، «روز ششم»، «شیشلیک» و «لب‌خط» پرکارترین بازیگر مرد جشنواره است تا ثابت کند همچنان دود از کنده بلند می‌شود. رتبه دوم هم در اختیار همایون ارشادی ۷۳ ساله است که در ۵ فیلم «حکم تجدیدنظر»، «روز ششم»، «زدوبند»، «نیلگون» و «شاه‌ماهی» ایفای نقش کرده است.پرکارترین بازیگر جشنواره فجر امسال|خبر فوری

    در میان بانوان سینمای ایران و در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، ۳ بازیگر با ۳ فیلم پرکارترین محسوب می‌شوند: بهناز جعفری با فیلم‌های «شهربانو»، «سه روز و سه قتل» و «لیپار»؛ گلاره عباسی با فیلم‌های «ابلق»، «بعد از اتفاق» و «شهربانو» و نسیم ادبی با فیلم‌های «بی‌آبان»، « گل به خودی» و «لب‌خط».

     

  • داریوش مهرجویی دوباره نیامد/ راه جدای لامینور از فجر

    داریوش مهرجویی دوباره نیامد/ راه جدای لامینور از فجر

     

    در حالی که انتظار می‌رفت فیلم “لامینور” متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر باشد، خبرهای تازه حکایت از عدم حضور مجدد مهرجویی در این جشنواره دارد.

    فیلم سینمایی “لامینور” داریوش مهرجویی در جشنواره فیلم فجر حضور نخواهد داشت.

    بر خلاف اخبار منتشر شده داریوش مهرجویی همچون سال گذشته برای فیلم “لامینور” متقاضی حضور در جشنوارهداریوش مهرجویی دوباره نیامد/ راه جدای لامینور از فجر|خبر فوری فجر نیست و در انتظار نمایش عمومی فیلم است، به همین جهت، فرم شرکت در جشنواره را پر نکرده و در نتیجه نمایش این فیلم در جشنواره سی و نهم فیلم فجر منتفی است.

    “لامینور” تازه ترین اثر داریوش مهرجویی از بنیانگذاران موج‌ نوی سینمای ایران و خالق ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران همچون “گاو”،”هامون”،”دایره مینا”،”اجاره نشین ها”، “لیلا”، “سارا”، “سنتوری” ، “میهمان مامان” و… است.

    علی نصیریان ، پردیس احمدیه، سیامک انصاری ، بیتا فرهی، علی مصفا ، مهرداد صدیقیان ، بهناز جعفری، کاوه آفاق ، امرالله صابری، رضا داودنژاد، دیبا زاهدی، سیامک ادیب، محمد رضا شهبانی نوری، شراره رنجبر، محمد جواد جعفرپور، مهرنوش ذوالفقاری، محمد هادی عطایی، مهدی مرتضایی، یاسمن کوزه گر، هومن بهزادی، شیدا مودب، هانا وارسته، سبحان خسروی، احمد یاوری، فرهاد ریش سفیدی، علی بلوردی و فریماه فرجامی بازیگران فیلم “لامینور” هستند.

    داریوش مهرجویی دوباره نیامد/ راه جدای لامینور از فجر|خبر فوری

    “لامینور” به کارگردانی داریوش مهرجویی با تدوین هایده صفی یاری، ‌طراحی و ترکیب صدا محمدرضا دلپاک، موسیقی کریستف رضایی، طراحی گریم عبدالله اسکندری و مدیریت فیلمبرداری بهرام بدخشانی ، طراحی لباس گلناز گلشن، طراحی صحنه امیر حسین حداد، برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان حمید غفارزاده ، صدابرداری امیرحاتمی و دستیاری کارگردان امیر سیدی ، عکاسی فاطمه حسنوند با مدیریت تولید فواد بوربور و با نویسندگی مشترک وحیده محمدی‌فر و داریوش مهرجویی به تهیه کنندگی رضا درمیشیان ساخته شده است.

    طبق اعلام دست اندرکاران این فیلم، “لامینور” کاملا بدون حمایت دولتی ، بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی تولید شده است.