برچسب: تعرض

  • 6 نکته درباره پرونده پژمان جمشیدی: از اتهامی که ثابت نشده تا زنی که می گفت موقع رابطه دست و پایش را ببندند/ «تبرئه» می شود یا «درس عبرت»؟

    6 نکته درباره پرونده پژمان جمشیدی: از اتهامی که ثابت نشده تا زنی که می گفت موقع رابطه دست و پایش را ببندند/ «تبرئه» می شود یا «درس عبرت»؟

    با توجه به این که خبر پرونده پژمان جمشیدی رسانه ای شده و حتی کسانی را که خبرخوان نیستند هم درگیر کرده است، جا دارد قوه قضائیه با رعایت دقت و ملاحظات علمی و حقوقی و با بهره گیری از پاک ترین و سالم ترین قضاتش، در رسیدگی به این پرونده تسریع کند تا اگر جرمی تحقق نیافته، اعاده  حیثیت شود ولی اگر ثابت شود که تعرضی صورت گرفته، چنان برخورد شدید و قاطعی کند که او درس عبرتی برای دیگران شود تا دیگر کسی جرأت نکند به زنان و دختران این سرزمین دست درازی کند.

    6 نکته درباره پرونده پژمان جمشیدی: از اتهامی که ثابت نشده تا زنی که می گفت موقع رابطه دست و پایش را ببندند/ «تبرئه» می شود یا «درس عبرت»؟

    عصر ایران؛ جعفر محمدی – بازداشت پژمان جمشیدی، بازیگر معروف سینمای ایران، فراگیرترین خبر روز گذشته ایران بود. هر چند که قانوناً تا اثبات اتهام، نباید نامی از متهم برده شود، ولی شهرت این سوپراستار پولساز سینمای کمدی ایران به حدی بود که نه نامش پنهان ماند و نه اتهام فوق سنگین اش: تجاوز!

    در این باره نکات زیر قابل توجه است:

    1 – امیدواریم که اتهام انتسابی به پژمان جمشیدی، درست نباشد؛ اول از همه برای این که دختر قربانی نشده باشد و برای این که دست مردی به چنین عمل زشتی آلوده نشده باشد و دوم این که خاطرات ملتی که با سریال ها و فیلم های او خنده بر لبانشان نشسته، به واژه آزار دهنده تجاوز آلوده نشود.

    2 – آنچه مسلم است این که هنوز هیچ اتهامی درباره پژمان جمشیدی ثابت نشده است؛ تجاوز، اتهام بزرگی است که در همه جای دنیا سنگین ترین مجازات ها را دارد. حواس مان باشد که دیگران را صرفاً از روی شنیده ها و این که فلان رسانه این طور نوشته و در فلان کانال آن طور می گفتند، قضاوت نکنیم. هیچ کدام از ما، حتی پوشه پرونده پژمان جمشیدی را ندیده ایم، پس چطور می توانیم با اطمینان برای دیگران تعریف کنیم که او دست و پای دختری را بسته و به او تجاوز کرده است؟ ما، حداکثر می توانیم درباره “ادعایی با این موضوع” صحبت کنیم. فراتر از این، اخلاقی نیست.

    3 – در عین حال شهرت و شاید نفوذ او نباید کوچک ترین خدشه ای به روند رسیدگی وارد کند؛ اتفاقاً قضات باید با چهره های مشهوری که رفتارهای مجرمانه از آنها سر می زند، برخورد قاطعانه تری داشته باشند؛ خاصه آن که در اینجا پای دختری در میان است که اگر مورد تعرض قرار گرفته باشد، احقاق حق او، وظیفه بدیهی محکمه است. اگر جرم پژمان جمشیدی ثابت شود، باید شدیدترین مجازات درباره اش اعمال شود، بی هیچ درنگ و تردیدی.

    4 – پرونده پژمان جمشیدی، گویا از چند وقت پیش در جریان بوده است ولی انتشار خبر آن به این گستردگی و بازداشت او در این مرحله از پرونده، می تواند محل حرف و حدیث باشد: از رسیدن قاضی به مرحله ای از اطمینان در پرونده که او را مجاب به بازداشت کرده است تا به حاشیه رفتن برخی موضوعات مانند حواشی لو رفتن فیلم عروسی دختر شمخانی!
    اطلاع رسانی حرفه ای در این خصوص می تواند گمانه زنی های نادرست را بزداید.

    5 – این بند الزاماً درباره پرونده پژمان جمشیدی نیست و نکته ای کلی است که هم مردم و  هم قضات و پلیس ها باید بدان توجه کنند:
    برخی زنان و دختران، وارد رابطه ای نامشروع با مردان می شوند و با رضایت طرفین به روابط جنسی ادامه می دهند. بعدها وقتی رابطه شان شکراب شد، نقش قربانی قصه را برای خودشان انتخاب می کنند که فلانی به من تعرض کرد!
    دوستی از پرونده ای سخن می گفت که در آن، زنی با چهره های معروف وارد رابطه می شد و به آنها می گفت که فانتزی جنسی او این است که هنگام رابطه، دست و پایش را ببندند و با خشونت با او رابطه برقرار کنند. مردها هم می پذیرفتند، غافل از این که او از این صحنه های به ظاهر خشن، مخفیانه تصویر برداری می کند تا بعداً با همین فیلم ها او را متهم به تجاوز کند و برای شکایت نکردن، حق السکوت بگیرد.

    هر چند که رابطه جنسی نامشروع، چه در قالب تجاوز باشد و چه با تراضی طرفین، ناپسند و مطرود است ولی هم در عرف و هم در قانون و حتی شرع، فرق دارد که زنی با پای خود وارد محدوده رابطه جنسی شده باشد با این که او را به زور به جایی کشانده و به عنف، با او رابطه جنسی برقرار کرده باشند.
    فراموش نکنیم همان طور که مردان پلیدی که زنان را قربانی هوس های کثیف شان می کنند، زیادند، زنان شیطان صفتی که جاذبه های جنسی خود را وسیله ای برای ارتقاء موقعیت، کسب درآمد یا آسیب زدن به دیگران می کنند نیز کم نیستند. کار زشت و مجرمانه، مرد و زن نمی شناسد.

    6 – با توجه به این که خبر پرونده پژمان جمشیدی رسانه ای شده و حتی کسانی را که خبرخوان نیستند هم درگیر کرده است، جا دارد قوه قضائیه با رعایت دقت و ملاحظات علمی و حقوقی و با بهره گیری از پاک ترین و سالم ترین قضاتش، در رسیدگی به این پرونده تسریع کند تا اگر جرمی تحقق نیافته، اعاده  حیثیت شود ولی اگر ثابت شود که تعرضی صورت گرفته، چنان برخورد شدید و قاطعی کند که او درس عبرتی برای دیگران شود تا دیگر کسی جرأت نکند به زنان و دختران این سرزمین دست درازی کند.

  • از سیر تا پیاز بازیگران علیه بازیگران ؛ شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی ، بابک کریمی و شبنم فرشادجو

    از سیر تا پیاز بازیگران علیه بازیگران ؛ شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی ، بابک کریمی و شبنم فرشادجو

    در چند روز گذشته نتیجه شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از 3 بازیگر دیگر ترانه علیدوستی، شبنم فرشادجو و بابک کریمی در رسانه‌ها بازتاب پیدا کرد، اما بعد از اعلام نتیجه باز وکلای هر دو طرف به شرح آنچه رخ داده است پرداختند و …

    از سیر تا پیاز بازیگران علیه بازیگران ؛ شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی ، بابک کریمی و شبنم فرشادجو

    عصر ایران  – در چند روز گذشته نتیجه شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی  از 3 بازیگر دیگر ترانه علیدوستی، شبنم فرشادجو و بابک کریمی در رسانه‌ها بازتاب پیدا کرد،  اما بعد از اعلام نتیجه باز وکلای هر دو طرف به شرح آنچه رخ داده است پرداختند و …

    شبنم فرشادجو اعلام کرد که نتیجه دادرسی قرار منع تعقیب برای آنها بوده و در اینستاگرام پستی منتشر کرد و نوشت: «ما بردیم».

    فرشادجو در ادامه نوشت: «در پی شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی علیه اینجانب شبنم فرشادجو ترانه علیدوستی و بابک کریمی به همراه چند تن دیگر به اتهام افتراء توهین و نشر اکاذیب به شعبه ۴ بازپرسی داد سرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.

    موضوع شکایت مربوط به پستی از من با موضوع عدم حمایت از شخص متهم به خشونت و آزار گری جنسی بود که منتشر کرده بودم و سایر دوستان آن را بازنشر کردند.

    از سیر تا پیاز بازیگران علیه بازیگران ؛ شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی ، بابک کریمی و شبنم فرشادجو

    بازپرس همه ما را احضار کرد هرچند به دلیل عدم حضور در ایران نتوانستم شخصاً دلایلم را شرح دهم، اما خوشبختانه سایر دوستان در دادسرا حاضر شده و به تفصیل دلایل و شهود خود را ارائه کردند و باز پرس نیز تحقیقات مفصلی را انجام داده که منجر به صدور قرار منع تعقیب شد.

    البته شاکیان با هم به قرار صادره اعتراض کردند. اما قراره صادره در دادگاه نیز به نفع ما تایید شد و هم از اتهام افترا و توهین تبرئه شدیم. به عبارت دیگر ما امر غیرواقعی و کذبی را به حبیب رضایی و مهدی کوشکی منتسب نکرده و تنها حقیقت را بیان کردیم.»

    وکیل حبیب رضایی چه گفت؟

    ساعاتی بعد از این پست شبنم فرشادجو، مسئول تیم وکلای حبیب رضایی توضیحاتی را در قالب یک ویدئو در صفحه شخصی این بازیگر ارائه کرد و گفت:

    «با توجه به رسانه‌ای شدن نتیجه پرونده شکایت آقای حبیب رضایی و حساسیت موضوع لازم دیدم به عنوان مسئول تیم وکلای ایشون فارغ از نقد حقوقی که به عنوان یک وکیل دادگستری به قرار صادره دارم مطالبی را خدمتتان عرض کنم.

    اولا بعد از ثبت شکایت موکل ما ، شکایت دیگری ثبت شد که متاسفانه با یکی شدن پرونده‌ها، موضوع شکایت موکل ما تحت تاثیر آن شکایت دوم قرار گرفت و در متن قرار صادره هم دلایل و شواهدی که به آن استناد شده، از جمله شهادت تعدادی از افراد و همچنین پرونده خانه تئاتر، متعلق به شاکی دوم پرونده است.

    ثانیا صدور قرار منع تعقیب، اعتراض ما به قرار و ارجاع پرونده به دادگاه مصادف شد با وقایع بعد از شهریور سال گذشته که در نهایت منجر شد به بازداشت بعضی از هنرمندان، از جمله خانم ترانه علیدوستی. بلافاصله بعد از بازداشت خانم علیدوستی موکل من مصرا انصرافش از ادامه پیگیری پرونده را به من اعلام کرد. در نتیجه دفاعیاتی که ما برای ارائه به دادگاه آماده کرده بودیم، به دادگاه ارائه نشد.

    دلیل انصراف موکل من این بود که  اولا حضور در دادگاهی که یک طرفش به دلیل فعالیت‌های اجتماعی الان در زندان هست را نمی‌خواست و مورد تائیدش نبود و ثانیا ایشان در همان مقطع در هیاتی در خانه سینما به صورت شبانه‌روزی مشغول پیگیری و حل مشکل هنرمندان زندانی بود و پیگیری شکایتش  در آن مقطع را منصفانه نمی‌دانست.

    نکته سوم اینکه این قراری که صادر شده به هیچ وجه به معنی اثبات ادعاهای مطرح شده علیه موکل من نیست و در ادله‌ای هم که مطرح کرده‌اند، هیچ دلیلی که ادعاهای کذب مطرح شده را اثبات کند، وجود ندارد. متاسفانه برخی از افراد با انتشار گزینشی این قرار، اظهار خوشحالی کردند و آن را مساوی با اثبات ادعاهایشان دانسته‌اند و گفته‌اند هر چه ما در این زمینه گفته‌ایم درست بوده است. اگر اینطور تصور می‌شود می‌توانند ادعاهایشان را به صورت قانونی در مرجع قضایی مطرح کنند و موکل من آمادگی دارد در هر مرجع قانونی پاسخ این اتهامات واهی را بدهد و از خود دفاع کند. ضمنا با توجه به نتیجه‌گیری که از آن سو شده، مبنی بر اینکه این قرار نشان داد که هر چه ما در این زمینه گفتیم درست بوده، لازم می‌دانم که بخشی از این قرار را از متن آن عینا بخوانم.

    وی در ادامه بخشی از متن قرار را قرائت می‌کند: «سوی دیگر این ارتباط هم زنان و دخترانی هستند که برای بیشتر دیده شدن و در اختیار گرفتن نقش‌های بهتر جانب صواب و خویشتن‌داری را رعایت ننموده و به جهت رسیدن به مطامع مادی و طبیعی خود چشم بر روی حقایق و واقعیت‌ها بسته و بعضا از طرق غیر رسمی، غیرشرعی و غیرقانونی با مخدوش کردن جایگاه والای زن و نقض حریم عفاف و حجاب به مقاصد خود نائل آمده‌اند و باعث گردیده‌اند فضای غیر حرفه‌ای، غیراخلاقی و آزاردهنده در عرصه سینما و تئاتر حاکم گردد.»

    از سیر تا پیاز بازیگران علیه بازیگران ؛ شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی ، بابک کریمی و شبنم فرشادجو

    پاسخ وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی به اظهارات وکیل حبیب رضایی

    بعد از اظهارات وکیل حبیب رضایی، زهرا مینویی و صدرا خالقی وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی هم در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق به تفصیل گزارشی از روند پرونده ارائه کردند:

    «اردیبهشت سال گذشته موکل من و همکارم آقای دکتر صدرا خالقی خانم ترانه علیدوستی از شعبه چهار بازپرسی دادگاه فرهنگ و رسانه اخطاری دریافت کردند. با مراجعه به دادسرا متوجه شدیم که آقای حبیب رضایی و مهدی کوشکی از موکل ما با عنوان «نشر اکاذیب و افترا» شکایت کردند. در مدت زمانی که فرصت داشتیم تا خانم علیدوستی برای ثبت اظهارات‌شان به بازپرسی بروند فهمیدیم که موضوع شکایت هم بازنشر استوری خانم شبنم فرشادجو درباره شاکیان است. نهایتا ما در جلسه بازپرسی حاضر شدیم و موکل‌ اظهاراتش را ثبت کرد.

    این البته فقط یک‌بار نبود و برای ثبت اظهارات‌مان و پیگیری پرونده بارها به دادسرا مراجعه کردیم. خانم ترانه علیدوستی حداقل سه بار حاضر شدند و ما هم دلایل و لوایح متعددی را در این زمینه به دادسرا ارائه دادیم و شهود فراوانی را هم با خود به دادسرا بردیم. فرایند معرفی شهود به دادسرا فرایند زمان‌بری بود و ما چهره‌های مختلفی را بعضا چند نفر را در یک روز و بعضا برخی که مشهورتر بودند را به دلیل حفظ جریان محرمانگی در یک روز مجرا برای شهادت‌دادن به دادسرا بردیم.

    با توجه به اینکه در این پرونده شاهدانی وجود دارند که از بازیگران سرشناس سینما هستند، ما از بازپرس خواستیم تا برای حفاظت از شهود قرار عدم دسترسی به پرونده و استماع محرمانه شهادت صادر کند که با موافقت بازپرس مواجه شد. به‌هر‌روی حضور شهود فراوان در این پرونده و شهادت صریح و با جزئیات و با سند و مدرک به پیشبرد پرونده کمک فراوانی کرد. شهود درباره هر دو شاکی پرونده شهادت دادند؛ اگرچه درباره یکی از شاکی‌ها چند نفر با هم در دادسرا حاضر شدند و شهادت دادند و درباره شاکی دیگر شهود برای حفظ هویت‌شان در روزهای مجزایی شهادت دادند.

    شاید بتوان گفت فرایند شهادت‌دادن شهود ۱۰ روز در این پرونده طول کشید. حضور شهود ما در پرونده موجب شد تا تیم شاکی‌ها هم به صرافت بیفتند و شاهدهایی را به دادسرا فرا‌بخوانند تا شهادت شهود ما را کم یا بی‌اثر کنند. تیم شاکیان البته فقط به این مسئله هم اکتفا نکردند و تقاضای مواجهه حضوری بین شهود، و موکلین ما و شاکیان داشتند که ما هم به لحاظ حقوقی و هم به لحاظ اخلاقی با این کار مخالف بودیم و دلایل حقوقی و فقهی خود را هم به بازپرس ارائه دادیم. بازپرس هم این اقدام را مصداق اشاعه فحشا تلقی کردند و با این پیشنهاد مخالفت کردند.

    نهایتا بعد از همه این مراحل بازپرس محترم قرار مدنظرشان را صادر کردند که یک قرار مفصل، مستدل و مشتمل بر پنج صفحه است. در این قرار تصریح شده که شهود در دادسرا حاضر شدند و شهادت داده‌اند و بازپرس به یقین رسیده تا چنین قراری را صادر کند. در این پرونده برای هر دو نفر تحقیقات مفصلی انجام شد و در مورد هر دو نفر هم شهودی به دادسرا معرفی شدند که منجر به صدور چنین قراری شد. در‌نهایت قرار منع تعقیب مهر‌ماه سال گذشته صادر شد. یعنی وقتی که اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی رخ داده بود. شاکیان در موعد قانونی و در همین تاریخ به قرار صادر‌شده اعتراض کردند و پرونده به دادگاه رفت. در دادگاه هم بعد از چند ماه و حوالی دی ۱۴۰۱ قرار صادر‌شده را تأیید کردند».

    از سخنان وکیل حبیب رضایی چنین بر می‌آمد که پرونده شکایت آنها از مهدی کوشکی جداست و آنها در این پرونده و رسانه‌ای‌شدنش از محل اتفاقات رخ‌داده در پرونده مهدی کوشکی متضرر شده‌اند. وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی درباره اینکه آیا یک شکایت با نام این دو بازیگر به دست آنها رسیده یا شکایت‌های مجزایی در این زمینه رخ داده بود، به «شرق» می‌گویند: «حبیب رضایی و مهدی کوشکی با هم شکایت کردند. چیزی که به ما ابلاغ شد دو شکایت جدا از هم نبود و نوشته شده بود «موضوع شکایت آقایان حبیب رضایی و مهدی کوشکی».

    از سیر تا پیاز بازیگران علیه بازیگران ؛ شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی ، بابک کریمی و شبنم فرشادجو

    موضوع دیگری که از وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی به آن پاسخ دادند، ادعای تأثیر اتفاقات اخیر در روند پرونده است. زهرا مینویی در پاسخ به این سؤال گفت:

    «من قویا این مورد را رد می‌کنم. به چند دلیل. یکی اینکه قرار منع تعقیب در مهر‌ماه صادر شد که اعتراضات با شدت زیادی در جریان بود و افراد مختلفی هم بازداشت شده بودند. من مستقیما با خانه سینما در آن زمان در‌حال کار بودم و در چندین جلسه‌ای که خانه سینما برای پیگیری امور برگزار می‌کردند هم حضور داشتم.

    در هیچ‌کدام از این جلسات موکل ایشان را ندیدم. شاید ایشان در جلساتی هم حضور داشتند اما در جلسات متعددی که بنده شرکت کردم، حضوری نداشتند. اسم ایشان در میان اعضای کمیته پیگیری خانه سینما هم نبودند. در برنامه‌های پیگیری هم که در دادگاه‌ انقلاب حاضر بودیم، من تنها آقای کوهیان، خانم اسکندی و چند بازیگر دیگر را دیدم ولی اثری از ایشان نبود. با‌این‌حال اینها اعتراض‌شان به قرار صادر‌شده را در مهر‌ماه ارائه کردند و علیرغم ادعایی که می‌گویند بعد از اعتراضات خواستار عدم پیگیری بودند اما هیچ لایحه‌ای از سوی آنها برای انصراف یا عدم پیگیری ثبت نشده. ضمن اینکه خودشان هم می‌گویند که بعد از بازداشت خانم علیدوستی “دفاعیات‌شان را ارائه نکردند”.

    این در حالی است که روال کار بعد از اعتراض چنین است که پرونده به دادگاه ارائه می‌شود و دادگاه کیفری معمولا جلسه‌ای تشکیل نمی‌دهد بلکه لایحه اعتراض در آن خوانده و سپس تصمیم‌گیری می‌شود. در جریان این ماجرا هم دادگاه جلسه رسیدگی تشکیل نداد و اساسا وکلا را هم راه نداد و تنها درباره اعتراض تصمیم‌گیری کرد».

    وکلای این دو بازیگر سینما در پاسخ به اینکه این قرار به چه معنی است و از آن برداشت‌های مختلفی در فضای مجازی و افکار عمومی شده هم می‌گویند: «این قرار به این معنی است که موکلین ما امر کذبی را به شاکیان نسبت ندادند. اما برداشت مفهوم مخالف نفیا و اثباتا به لحاظ منطق حقوقی صحیح نیست. اما برای بازپرس احراز نشد که موکلین ما جرمی را مرتکب شدند. در‌مجموع باید این مسئله را به افکار عمومی واگذار کرد».

    زهرا مینویی در بخش پایانی این گفت‌وگو در پاسخ به این سؤال که آیا این حکم یک دستاورد برای جریان حق‌خواهی زنان است که در سال‌های اخیر راه افتاده هم می‌گوید: «این حکم یک دستاورد برای ۸۰۰ زن است. ما این دستاورد را مدیون تلاش چندین و چند نفر هستیم. در ابتدا از بازپرس محترم شعبه چهار که با دقت حقوقی و فقهی فوق‌العاده و رعایت تمام موازین انصافه و دادرسی عادلانه و بی‌طرفانه به موضوع رسیدگی کرد، تشکر می‌کنیم که کاملا برای این پرونده وقت گذاشتند.

    شنیدن اظهارات زنانی که مورد تعرض و آزار قرار گرفته بودند، آن‌هم با جزئیات فراوان آزاردهنده اصلا کار ساده‌ای نیست. نکته دیگر اینکه این دستاورد را مدیون زنانی هستیم که پا پیش گذاشتند و شهادت دادند. همه کسانی که مصلحت‌اندیشی، محافظه‌کاری، ترس از‌دست‌دادن کار و چیزهای دیگر را کنار گذاشتند و مقابل بازپرس نشستند و با جزئیات فراوان اتفاقات رخ‌داده را بیان کردند. بسیاری در این زمینه مستند ارائه کردند و مثلا پرینت پیام‌های حاوی آزار کلامی را در اختیار دادسرا قرار دادند. همین یک دستاورد بزرگ است تا زنانی که مورد تعرض قرار گرفتند، بدانند می‌توانند به رسیدگی عادلانه امیدوار باشند و اعتماد کنند».

    موضع مهدی کوشکی

    از سوی دیگر مهدی کوشکی تنها واکنشی که به این اتفاقات نشان داد این بود در صفحه‌ی شخصی‌اش پستی منتشر کرد و نوشت: «جهان حیرت آوریست» !

    پست مهدی کوشکی در اینستاگرام

  • بازداشت مربی متخلف مدرسه فوتبال در مشهد / تعلیق فعالیت دو خبرنگار

    بازداشت مربی متخلف مدرسه فوتبال در مشهد / تعلیق فعالیت دو خبرنگار

    هیچ گونه سند و مدرکی دال بر انجام تعرض فیزیکی از سوی مربی موصوف نسبت به دانش آموزان این مدرسه فوتبال نزد دستگاه قضائی ارائه نشده و به اثبات نرسیده است.

    بازداشت مربی متخلف مدرسه فوتبال در مشهد / تعلیق فعالیت دو خبرنگار

    دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی ضمن اعلام خبر بازداشت یک مربی متخلف یکی از مدارس فوتبال در مشهد گفت: هیچ فرد و گروهی در برابر قانون از حاشیه امن برخوردار نیستند.

    به گزارش مهر، محمدحسین درودی اظهار کرد: برپایه همین گزارش و متعاقب انتشار اخبار گوناگون در خصوص رویداد تخلف در یک مدرسه فوتبال در مشهد در فضای مجازی، پرونده‌ای به منظور بررسی چگونگی ماجرا و صحت و سقم اخبار منتشره در دستگاه قضائی تشکیل و تحقیقات همه جانبه با نظارت دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی به صورت ویژه توسط یکی از شعب بازپرسی آغاز و نهایتاً با انجام بررسی‌های لازم افراد دخیل در ماجرا با حضور در مرجع قضائی توضیحات و دفاعیات خود را ارائه کردند.

    دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی گفت: در فرایند تحقیقات انجام شده برای ۳ نفر از خبرنگاران و یکی از مسئولان اداره ورزش و جوانان مشهد قرار تأمین قانونی صادر شد.

    وی افزود: در ادامه تحقیقات انجام شده مربی این مدرسه فوتبال در شعبه بازپرسی حاضر و اتهامات انتسابی به ایشان تفهیم و قرار تأمین مناسب صادر شد.

    درودی بیان کرد: تعداد دو نفر از خبرنگاران دخیل در ماجرا و نیز مربی این مدرسه فوتبال طی صدور قرار نظارت قضائی به مدت ۶ ماه به ترتیب از فعالیت‌های رسانه‌ای و مربیگری منع شده‌اند.

    دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی اظهار کرد: بر این اساس و مطابق تمام تحقیقات انجام شده هیچ گونه سند و مدرکی دال بر انجام تعرض فیزیکی از سوی مربی موصوف نسبت به دانش آموزان این مدرسه فوتبال نزد دستگاه قضائی ارائه نشده و به اثبات نرسیده است.

    وی افزود: دستگاه قضائی در راستای حمایت از بازیکنان این مدرسه فوتبال و پیشگیری از اخلال در امور ورزشی آنها، دستورات لازم را نسبت به مسئولان مربوطه صادر کرده تا با نظارت ویژه، آموزش‌های ورزشی آنان دنبال و پیگیری شود.

  • شکایت 2 بازیگر مرد از ترانه علیدوستی / علیدوستی: بر سر مواضعم خواهم ایستاد

    شکایت 2 بازیگر مرد از ترانه علیدوستی / علیدوستی: بر سر مواضعم خواهم ایستاد

    علیدوستی: چه خوب که همه در دادگاه تاریخ هم پاسخگو خواهیم بود. امید است سمت درست تاریخ ایستاده باشیم.

    شکایت 2 بازیگر مرد از ترانه علیدوستی / علیدوستی: بر سر مواضعم خواهم ایستاد

    ترانه علیدوستی با انتشار پستی در اینستاگرامش خبر داد که به افترا و نشر اکاذیب متهم است. او در این پست نوشت:

    ‌«شاید برایتان جالب باشد که دو شکایت از من نزد قوه قضاییه به ثبت رسیده است. از طرف آقایان حبیب رضایی ‌و مهدی کوشکی. اتهام؟ افترا و نشر اکاذیب.ضمن به حق دانستن فعالیت‌های این روزهایمان به عنوان نماینده بیش از هشتصد زن سینماگر، با کمال میل در این خصوص از خودم دفاع خواهم کرد و بر سر مواضعم خواهم ایستاد. تا قسمت چه باشد.

  • مردی که به 8 زن تجاوز کرده بود، اعدام نمی شود/ شاکیان رضایت دادند

    مردی که به 8 زن تجاوز کرده بود، اعدام نمی شود/ شاکیان رضایت دادند

     

    این مرد پنج سال قبل در جریان شکایت‌های پی‌درپی که به مأموران ارائه شد، بازداشت شد. زنانی که از او شکایت کرده بودند ادعا کردند از سوی این مرد مورد تعرض قرار گرفته‌اند.

     

    شاکیان مدعی بودند مردی آنها را به‌عنوان مسافر سوار بر خودرو کرده و بعد مورد تعرض قرار داده است. هشت زن 20 تا 50‌ساله از این مرد شکایت کرده بودند که در نهایت بعد از چندین روز تله‌گذاری مأموران پلیس، متهم که پوریا نام دارد، بازداشت شد. او بعد از مواجهه با شاکیان از سوی آنها شناسایی شد و هرچند تلاش می‌کرد همه چیز را انکار کند؛ اما سرانجام مجبور به اعتراف شد. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و بعد از پایان جلسات بازجویی پرونده برای رسیدگی آماده شد.
    در جلسه دادگاه سه نفر از هفت شاکی حضور داشتند. ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای پوریا به اتهام سرقت چهار خودروی پراید، سه خودروی مزدا ۳، ربودن هشت زن و آزار هفت نفر از آنها و همچنین ضرب‌وجرح و سرقت از این افراد، اشد مجازات خواست.
    سپس اولین شاکی که زن 49ساله و صاحب مزدا 3 نوک‌مدادی بود، در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من به میهمانی رفته بودم. ساعت نزدیک چهار صبح بود که به خانه‌ام در حوالی خیابان دماوند برگشتم و متوجه شدم ماشینم سرقت شده است. یک هفته از این ماجرا گذشته بود که پلیس با من تماس گرفت و گفت خودروی من را پیدا کرده است. ماشینم به‌شدت آسیب دیده بود و شیشه‌های آن شکسته و تمام اموالم از داخل آن سرقت شده بود که خسارت آنها را می‌خواهم. دیگر قربانی پوریا نیز به مأموران گفت: خواهرم پزشک است. چون مدتی بود به پادرد مبتلا شده بود، خودروی مزدا ۳ سفیدم را در اختیارش قرار داده بودم تا با آن به مطب برود. متهم ماشینم را از مقابل مطب خواهرم سرقت کرده و با به‌جاگذاشتن مزدای اولی که دزدیده بود، فرار کرد. چند روز بعد پلیس در تعقیب‌وگریز توانست متهم را بازداشت کند. او با ماشین من قصد فرار داشت که یک تاکسی سد راهش شد و متهم پس از برخورد با تاکسی به‌ناچار متوقف شد. ماشین من در این تصادف و همچنین در تیراندازی پلیس در جریان تعقیب‌وگریز برای بازداشت متهم به‌شدت آسیب دیده و من خسارت آن را می‌خواهم.

    دیگر شاکی پرونده نیز به دادگاه گفت: من روز حادثه از جلسه اولیا و مربیان مدرسه دخترم به خانه برمی‌گشتم و در محدوده اسلامشهر منتظر تاکسی بودم که یک پراید مدل‌پایین مقابل پایم توقف کرد. فکر کردم راننده مسافرکش است، سوار شدم اما راننده ظاهری به‌هم‌ریخته و کثیف داشت. تاول و زخم‌های روی دستش باعث شد به او مشکوک شوم. می‌خواستم پیاده شوم اما راننده گفت مسیر را اشتباه آمده است. او به این بهانه که باید دنده‌عقب برود، صندلی ماشین را خواباند. سپس می‌خواست من را آزار دهد که التماس کردم دست از سرم بردارد. به او گفتم شوهر و بچه دارم اما با یک پیچ‌گوشتی به من حمله کرد.
    این زن ادامه داد: متهم پیچ‌گوشتی را روی پهلویم گذاشت و گفت کلیه‌ام را سوراخ می‌کند. می‌خواستم با موبایل با شوهرم تماس بگیرم، اما او تهدیدم کرد که با چاقو به چشمانم می‌زند و من را نابینا می‌کند. او بدون توجه به التماس‌هایم من را آزار داد تا اینکه توانستم به‌سختی قفل در را بشکنم و خودم را به بیرون از ماشین پرتاب کنم. من از این مرد شیطان‌صفت شکایت دارم. سایر زنانی که به دام این شیطان خطرناک افتادند، از 20 تا 55 سال دارند اما در دادگاه حاضر نیستند. متهم همه آنها را در پوشش مسافربر به دام انداخت و آزار داد. من برای او حکم اعدام می‌خواهم.
    سپس متهم در جایگاه ایستاد. او اتهام آدم‌ربایی و زنای به‌عنف را نپذیرفت و گفت سرقت خودروها را قبول دارد. متهم توضیح داد: من قبلا در یک شرکت خودروسازی کار می‌کردم. به‌همین‌دلیل یاد گرفته بودم درِ ماشین‌ها را با پنس جراحی باز کنم. اتومبیل‌ها را سرقت کردم اما سایر اتهام‌ها را قبول ندارم. این شاکیان قصد دارند من را تحت فشار قرار دهند تا پول بیشتری بگیرند.
    بعد از دفاعیات متهم و وکیل مدافع او، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده این مرد، او را به اعدام و 15 سال زندان محکوم کردند.

    متهم و وکیلش به رأی صادرشده اعتراض کردند اما دیوان عالی کشور رأی را متقن دانست و آن را تأیید کرد. درحالی‌که همه‌ چیز برای اعدام پوریا آماده شده بود، خانواده او با زنان شاکی صحبت کردند و بعد از رفت‌وآمدهای بسیار موفق شدند رضایت آنها را جلب کنند و قربانیان شکایت خود را درباره تجاوز پس گرفتند. به‌این‌ترتیب این بار پوریا و وکیل‌مدافعش درخواست اعاده دادرسی کردند. با توجه به اینکه شکات شکایت خود را پس گرفته بودند، درخواست اعاده دادرسی متهم پذیرفته و پوریا از مرگ یک گام دور شد.

    به این ترتیب پرونده او یک بار دیگر به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد تا دوباره بررسی شود. او به‌زودی در شعبه 5 پای میز محاکمه می‌رود.

    23302

    منبع: خبر آنلاین

  • فریب دختر16ساله توسط مرد34ساله/ به من گفت طلاهایت را بیاور به آنها ورد بخوانم تا طلسمت بشکند

    فریب دختر16ساله توسط مرد34ساله/ به من گفت طلاهایت را بیاور به آنها ورد بخوانم تا طلسمت بشکند

    با شکایت زن جوان، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای اطلاع از سرنوشت دختر نوجوان آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که سوگند با مرد 34 ساله‌ای به‌نام بهنام در ارتباط است. با شناسایی هویت بهنام تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند اما در ادامه دریافتند بهنام نیز ناپدید شده است.

    تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند رد مرد جوان را در یکی از شهرستان‌های شمالی بزنند. با شناسایی مخفیگاه مرد جوان، مأموران وارد عمل شده و با دستگیری بهنام، دختر 15 ساله را در خانه وی پیدا کردند.

    فریب اینستاگرامی

    سوگند درتحقیقات گفت: 6 ماه قبل با دختری به‌نام ستاره در فضای مجازی آشنا شدم. کم کم ارتباطمان بیشتر شد و من دیگر ستاره را مثل خواهر خودم می‌دانستم. با او از مشکلات خانوادگی‌ام می‌گفتم و تقریباً از همه مسائل زندگی‌ام با خبر بود. از آنجا که ما همیشه در فضای مجازی پیام می‌دادیم و تلفنی با هم صحبت نکرده بودیم من همچنان تصور می‌کردم او یک دختر است اما وقتی برای اولین بار با او تماس گرفتم در کمال ناباوری دریافتم ستاره درواقع یک پسر است و خودش را به من دختر معرفی کرده بود.

    او ادامه داد: از این ماجرا شوکه شده بودم و می‌خواستم ارتباطم را قطع کنم، اما ستاره یا همان بهنام به من گفت روانشناس است و می‌تواند مشکلات زندگی‌ام را برطرف کند. او می‌گفت که به خاطر کرونا مطبش تعطیل است و تلفنی به من مشاوره می‌دهد. بعد از مدتی هم گفت من را طلسم کرده‌اند و برای شکستن این طلسم باید طلاهای خودم و مادرم را بیاورم تا با خواندن ورد روی طلاها، طلسم شکسته شود.

    سوگند ادامه داد: من حرف‌هایش را باور کردم و بعد از برداشتن طلاها به ترمینال شرق تهران رفتم و آنجا بود که برای اولین بار بهنام را دیدم. با دیدن چهره‌اش خیلی تعجب کردم، عکسی که او از خودش در واتس اپ برایم فرستاده بود با چهره‌اش بشدت متفاوت بود. وقتی تعجب مرا دید گفت عکسش برای قبل از تصادف است و او به علت تصادف شدیدی که داشته چهره‌اش اینگونه دگرگون شده است. من با دیدن بهنام؛ تصمیم به بازگشت به خانه گرفتم اما او به من گفت اگر به خانه برگردم خانواده‌ام مرا مجازات می‌کنند. پدر و مادرم همیشه باهم دعوا داشتند و یکی از مواردی که باعث شد خانه را ترک کنم همین مسأله بود. سوار خودرو که شدم در راه بهنام به من قرصی داد که بی‌هوش شدم. بعد هم به یک کلبه روستایی رفتیم و مرا در آنجا مورد آزار و اذیت قرار داد. او طلاهایم را نیز سرقت کرد و آنها را حدود 30 میلیون تومان فروخت.

    بهنام اما در بازجویی‌ها منکر آدم ربایی و آزار و اذیت سوگند شد و گفت: دانشجوی انصرافی رشته روانشناسی هستم و 6 ماه قبل در اینستاگرام با سوگند آشنا شدم. من به او نگفتم که از خانه فرار کند و با من بیاید. او به من گفت 18 ساله است و چون پدر و مادرش اختلاف دارند از زندگی با آنها خسته شده است. بعد هم از من خواست او را به شمال ببرم تا دریا را ببیند. من او را دوست دارم و قصد ازدواج داشتم. طلاها را هم خودش به من داد بفروشیم و با طلاهای مادرم آنها را فروختیم.

    بازپرس جنایی دستور بازداشت متهم جوان را صادر کرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

     

    منبع: خبر آنلاین

  • شکار دختران در اینستاگرام به بهانه انتخاب بازیگر

    شکار دختران در اینستاگرام به بهانه انتخاب بازیگر

    دو پسر شرور به بهانه انتخاب بازیگر برای فیلم‌های تبلیغاتی و برگزاری شوی لباس سه دختر جوان را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دادند.

    به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، سیزدهم بهمن امسال پرونده‌ای با موضوع آزار و اذیت خانمی ۲۵ ساله از شعبه دهم دادگاه کیفری یک تهران در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که در آن شاکی پرونده مدعی بود توسط ۲ سرنشین یک خودروی ۲۰۶ سفید رنگ مورد ضرب و شتم، تهدید و آزار و اذیت قرار گرفته است.
    تست بازیگری
    شاکی پرونده پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «حدود یک هفته پیش در اینستاگرام با فردی آشنا شدم که از من و تعدادی دیگر از خانم‌های جوان درخواست تست بازیگری و اجرای شوی لباس کرده بود.
    او ادامه داد: حدود یک هفته در خصوص شرایط و نحوه انجام تست بازیگری با این شخص از طریق فضای مجازی (اینستاگرام) در ارتباط  بودم تا اینکه روز سیزدهم بهمن از طریق پیامک به من اطلاع داده شد که ساعت ۸ شب راننده شرکت… به‌دنبال من خواهد آمد تا مرا برای انجام تست بازیگری به دفتر شرکت ببرد.
    زن جوان گفت: به این بهانه و ترفند بود که آدرس محل سکونتم را گرفتند؛ رأس ساعت ۸ شب یک ماشین ۲۰۶ سفید که مرد جوانی راننده‌اش بود به خانه ما در بزرگراه اشرفی اصفهانی مراجعه کرد. وقتی سوار خودرو ۲۰۶ شدم، راننده خودرو متن فیلمنامه‌ای را به من داد و خواست تا زمان رسیدن به شرکت آن را حفظ کنم و مدعی شد که بر اساس آن تست بازیگری گرفته خواهد شد. در محدوده بازار مبل یافت آباد بود که راننده خودرو به‌صورت تلفنی با شخصی تماس گرفت و مدعی شد که دفتر شرکت شلوغ است و قرار شده تا تست بازیگری در دفتر شماره ۲ شرکت انجام شود؛ دقایقی بعد نیز در مقابل یکی از مجتمع‌های فروش مبلمان در بازار یافت آباد فرد دیگری که خود را فیلمبردار معرفی کرد سوار ماشین شد.
    تعرض در خودرو
    شاکی جوان ادامه داد: او از راننده خواست تا به سمت دفتر شرکت در شهرری برود. هنوز مسافت زیادی نرفته بودیم که ناگهان خودرو ۲۰۶ به داخل باغ متروکه ای  رفت.
    او ادامه داد: خیلی ترسیده بودم؛ می‌خواستم از ماشین پیاده شوم اما در‌های ۲۰۶ از داخل باز نمی‌شد؛ مرد فیلمبردار ناگهان به سمت من حمله ور شد و در ادامه با توقف ماشین، راننده ۲۰۶ نیز به صندلی عقب خودرو آمد و با تهدید و ضرب و شتم مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند؛ پس از آن مرا در همان بیابان‌های تاریک از ماشین پیاده کرده و فرار کردند.
    دومین شکایت
    همزمان با آغاز رسیدگی به این شکایت پرونده مشابه دیگری نیز به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ رسید که به همان شیوه و شگرد، دختری ۱۹ ساله مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود؛ در بررسی اظهارات این دختر خانم مشخص شد که در شب حادثه مادرش او را همراهی می‌کرده اما در ادامه سرنشینان ۲۰۶، در زمان پارک خودرو و پیاده شدن مادر این دختر از فرصت استفاده کرده و دختر جوان را ربودند. در جاده‌ای خاکی وی را مورد آزار و اذیت قرار دادند. با توجه به حساسیت هر ۲ پرونده، کارآگاهان اداره شانزدهم با اقدامات ویژه پلیسی و بررسی تصاویر به دست آمده از مراکز تجاری منطقه یافت آباد موفق به شناسایی خودرو ۲۰۶ سفید رنگ شدند. با شناسایی هویت مالک خودرو به محل سکونت وی در باقرشهر مراجعه کرده و در تحقیقات میدانی مشخص شد که مالک خودرو چند سالی است که فوت کرده و خانواده‌اش نیز محل سکونتشان را تغییر داده‌اند.
    دستگیری پسر ۲۰۶ سوار
    در ادامه کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که در حال حاضر خودرو در اختیار پسر وی بوده و با نشان دادن تصویر جواد ۲۱ ساله به دو دختر جوان بلافاصله او را شناسایی کردند. در ادامه مخفیگاه وی در منطقه باقرشهر شناسایی و سرانجام در بیست و ششم بهمن دستگیر شد؛ خودرو ۲۰۶ سفید رنگ نیز در مقابل محل سکونتش شناسایی، توقیف و در بازرسی از داخل خودرو یک عابربانک متعلق به یک خانم کشف شد.
    با دستگیری جواد وی چاره‌ای جز اعتراف نداشت و در همان ساعت اولیه دستگیری به آزار و اذیت ۲ شاکی پرونده اعتراف و یکی از دوستانش به‌نام حمید (۲۲ ساله) را معرفی کرد؛ حمید نیز در همان محدوده زندگی جواد در منطقه باقرشهر دستگیر و هر ۲ متهم به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.
    جواد پس از انتقال به اداره شانزدهم پلیس آگاهی، در خصوص نحوه شناسایی این دو دختر گفت: با گردش در فضای مجازی بویژه اینستاگرام، داخل صفحات شخصی خانم‌های جوانی می‌شدم که تصاویر شخصی خودشان را در آنجا بارگذاری کرده بودند؛ در ادامه از طریق دایرکت (Direct) برای آنها پیام فرستاده و خودم را مدیر یک شرکت فیلمسازی معرفی می‌کردم و بعد از جلب اعتماد آنها نقشه‌ام را با همدستی دوستم اجرا می‌کردم.
    سومین قربانی
    با پیدا شدن عابر بانک یک خانم در خودرو ۲۰۶ کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی موفق به شناسایی سومین شاکی پرونده در استان البرز شدند که وی نیز با مشاهده متهمان بلافاصله آنها را شناخت و گفت که به همین شیوه و شگرد از سوی آنها مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی – معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ- در این باره گفت: در حال حاضر پرونده متهمان، به اتهام «آزار و اذیت» و «آدم ربایی»، با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند؛ از کسانی که با این شیوه و شگرد از سوی این دو متهم مورد آزار و اذیت قرار گرفتند دعوت می‌شود تا برای شناسایی متهمان و پیگیری شکایت‌های خود به نشانی اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.