برچسب: تجاوز

  • تکذیب تجاوز معلم به 18 دانش آموز / فقط 7 خانواده شکایت کردند

    تکذیب تجاوز معلم به 18 دانش آموز / فقط 7 خانواده شکایت کردند

    اصل اتهام وارده به معلم مرد در فردوس، کودک‌آزاری بوده و پرونده قضایی هفت نفر از شاکیان ثبت شده است.

    رئیس کل دادگستری خراسان جنوبی: موضوع تجاوز معلم به ۱۸ کودک که در رسانه‌های معاند منتشر شده، صحت ندارد/ محکومیت متهم  به ۲ سال ممنوعیت اقامت در فردوس/ فقط هفت خانواده شکایت کردند

    رئیس کل دادگستری خراسان جنوبی گفت: با اعتراض برخی شاکیان به حکم صادر شده از سوی دادگاه، پرونده آزار و اذیت کودکان در فردوس به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال شده است و بررسی‌ها و تحقیقات قانونی همچنان ادامه دارد.

    به گزارش ایلنا، حجت‌الاسلام علی موحدی‌راد به رسانه‌ها اعلام کرد: خرداد گذشته و در پی اعلام شکایت خانواده‌های هفت نفر از دانش‌آموزان دختر، مبنی بر اینکه فرزندشان توسط معلمی هدف آزار و اذیت و بهره‌کشی جنسی قرار گرفته است، بلافاصله پرونده‌ای در این باره تشکیل شد و با طی روال قانونی در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ مورد رسیدگی قرار گرفت.

    وی گفت: پس از انجام تحقیقات مقدماتی در مراجع انتظامی و دادسرا، مشخص شد که متهم ۵۵ساله که هیچ سابقه محکومیت کیفری هم ندارد، با نشان دادن فیلم‌های مبتذل از طریق گوشی تلفن همراه به دختران خردسال و برخی رفتارهای غیراخلاقی، اقدام به آزار و اذیت و بهره‌کشی جنسی از طریق در اختیار گرفتن کودکان خردسال می‌کرد.

    رئیس کل دادگستری خراسان جنوبی تصریح کرد: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، پرونده مذکور از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت دادگاه کیفری ۲ براساس استنادات قانونی و با وجود انکارهای متهم در برخی از اتهامات وارد شده، وی را به دلیل در دسترس قرار دادن محتویات مستهجن برای اطفال و نوجوانان به تحمل سه ماه حبس تعزیری، به اتهام آزار و اذیت به تحمل ۲ سال زندان و درباره بهره‌کشی جنسی از طریق در اختیار قرار گرفتن اطفال به تحمل پنج سال زندان محکوم کرده است.

    وی افزود: از سوی دیگر دادگاه متهم را از باب مجازات تکمیلی به ۲ سال ممنوعیت اقامت در فردوس محکوم کرده است.

    حجت‌الاسلام موحدی‌راد بیان کرد: در عین حال و با اعتراض برخی شاکیان به حکم صادر شده از سوی دادگاه، این پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال شده است و بررسی‌ها و تحقیقات قانونی همچنان ادامه دارد تا همه زوایا و ابعاد این ماجرای تاسف بار مورد بررسی‌های قضایی قرار گیرد.

    وی گفت: این متهم حدود ۲۹ سال سابقه فعالیت در آموزش و پرورش را داشته است اما برگزاری کلاس‌های تقویتی آن هم در پارکینگ منزل مسکونی هیچ ارتباطی به آموزش و پرورش ندارد، با وجود این دستگاه قضایی با این گونه جرایم به‌شدت برخورد می‌کند.

    رئیس کل دادگستری خراسان جنوبی در پایان به خانواده‌ها توصیه کرد: حتما برای برگزاری کلاس‌های خصوصی و تقویتی به مکان‌های مورد اعتماد و تایید شده مراجعه کنند و قبل از هر چیز درباره مکان برگزاری یا فرد مربی تحقیق کنند تا چنین حوادثی برای دیگران تکرار نشود.

    وی با تاکید بر اینکه فقط هفت نفر از خانواده‌ها شکایت کرده‌اند تصریح کرد: دستگاه قضایی با جدیت این پرونده را پیگیری خواهد کرد و اجازه نمی‌دهد حقی تضییع شود.

    دادگستری استان خراسان جنوبی پیش از این در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: اصل اتهام وارده به معلم مرد در فردوس، کودک‌آزاری بوده و پرونده قضایی هفت نفر از شاکیان ثبت شده است.

    در این اطلاعیه آمده است: موضوع تجاوز معلمی در فردوس به ۱۸ کودک که در رسانه‌های معاند منتشر شده، صحت ندارد و تکذیب می‌شود.

  • شکایت 2 بازیگر مرد از ترانه علیدوستی / علیدوستی: بر سر مواضعم خواهم ایستاد

    شکایت 2 بازیگر مرد از ترانه علیدوستی / علیدوستی: بر سر مواضعم خواهم ایستاد

    علیدوستی: چه خوب که همه در دادگاه تاریخ هم پاسخگو خواهیم بود. امید است سمت درست تاریخ ایستاده باشیم.

    شکایت 2 بازیگر مرد از ترانه علیدوستی / علیدوستی: بر سر مواضعم خواهم ایستاد

    ترانه علیدوستی با انتشار پستی در اینستاگرامش خبر داد که به افترا و نشر اکاذیب متهم است. او در این پست نوشت:

    ‌«شاید برایتان جالب باشد که دو شکایت از من نزد قوه قضاییه به ثبت رسیده است. از طرف آقایان حبیب رضایی ‌و مهدی کوشکی. اتهام؟ افترا و نشر اکاذیب.ضمن به حق دانستن فعالیت‌های این روزهایمان به عنوان نماینده بیش از هشتصد زن سینماگر، با کمال میل در این خصوص از خودم دفاع خواهم کرد و بر سر مواضعم خواهم ایستاد. تا قسمت چه باشد.

  • جزئیات تازه در پرونده قاتل «خانه وحشت»

    جزئیات تازه در پرونده قاتل «خانه وحشت»

    پرونده مردی که متهم به قتل یک زن و حبس دو دختر در خانه اش است با کشف سرنخ های تازه وارد مرحله تازه ای از تحقیقات شد.

    جزئیات تازه در پرونده قاتل «خانه وحشت»

    به‌ دنبال کشف جسد ناشناس دختر جوان داخل کیسه‌ای نایلونی در واحد شماره 6 ساختمانی در خیابان خرمشهر خیابان قزوین و رهایی دو دختر 20 و 21 ساله از اسارتگاه مرد شیطان صفت تحقیقات به دستور بازپرس محمد وهابی آغاز شد.
    در ادامه تحقیقاتی که روز گذشته در دادسرای امور جنایی پایتخت صورت گرفت، سعید (متهم) در حالی که منکر اتهام قتل است سعی داشت با داستانسرایی‌های مختلف مسیر تحقیقات را تغییر دهد، وی در ادامه تحقیقات مدعی شد: من جنایتی مرتکب نشده‌ام، فتانه و شراره دل به من بسته بودند شراره به مقتول حسادت می‌کرد و برای همین او را کشت. وی که با دیدن خبرنگاران در دادسرا شروع به تهدید و توهین به آنها کرده بود وقتی با تذکر بازپرس پرونده رو به رو شد گفت: من از زن‌ها متنفرم نمی‌توانم علت این خشم و نفرت را بگویم اما همین موارد باعث شده تا نسبت به خبرنگاران خانم هم حس خوبی نداشته باشم.

    مسافر ترکیه
    شراره، دختر جوانی که 8 ماه داخل کمد نگهداری می‌شد، در تحقیقات گفت: من فرزند ناخواسته پدر و مادرم بودم. پدرم بارها سعی کرده بود من قبل از به دنیا آمدن سقط شوم همین کارها باعث شد که من با پای فلج به دنیا بیایم. بی‌سواد هستم و قبل از اینکه در دام سعید بیفتم، پول‌هایم را جمع کردم و تصمیم گرفتم به ترکیه بروم. از اسلامشهر راهی تهران شدم اما از شانس بد زمانی رسیدم که ساعت کاری بانک‌ها تمام شده بود و نتوانستم پولی از حسابم برداشت کنم و مجبور شدم که شب را در تهران بمانم. اما جایی برای ماندن نداشتم و در اطراف راه‌آهن سرگردان بودم که سعید را دیدم و او گفت می‌تواند برای آن شب به من جا بدهد. من هم راهی خانه سعید شدم و 8 ماه در خانه او محبوس شدم. در تمام این مدت در کمد محبوس بودم و او اجازه نمی‌داد حتی به دستشویی بروم. چون اعتیاد به مواد مخدر داشتم، سعید برایم شیشه تهیه می‌کرد و در شبانه روز یک وعده غذا به من می‌داد.

    فیلم‌های جنجالی
    قربانی دوم این پرونده فتانه است، دختری همسن و سال شراره با این تفاوت که او رکورد دار حبس در خانه مخوف است. 3 سال زندگی در خانه‌ای که جز هراس و ترس در آن چیزی وجود نداشت. فتانه بشدت از سعید می‌ترسد و وهم این را دارد که اگر او آزاد شود؛ هرجایی باشد او را پیدا کند و بکشد.فتانه گفت: دیپلم که گرفتم پدرم اجازه نداد ادامه تحصیل بدهم و مرا کتک می‌زد که کار کنم تا بتوانم هزینه مواد مخدر او را تهیه کنم. آخرین بار هم مرا از خانه بیرون انداخت. من سرگردان مانده بودم که کجا بروم، به خودم که آمدم دیدم در میدان راه‌آهن هستم و چند دقیقه بعد سعید به سراغم آمد و گفت جایی برای ماندن دارد. با سعید همراه شدم و هرگز نمی‌دانستم که چه سرنوشت شومی در انتظارم است.او ادامه داد: وقتی وارد خانه سعید شدم، او مرا حبس کرد و برای اینکه ما به فرار فکر نکنیم؛ از ما فیلم گرفت. فیلم‌های سیاه و فیلم‌هایی که ما را مجبور کرده بود به مقدسات و اشخاص مطرح کشور توهین کنیم. می‌گفت اگر فرار کنید فیلم‌ها را به پلیس می‌دهم و به‌خاطر اهانتی که مرتکب شده‌اید به اعدام محکوم می‌شوید. یک روز صدای سعید که از خواهرش پیچ گوشتی می‌خواست را شنیدیم و صدای فریادهای دختر جوان را که کمک می‌خواست . بعد از آن صدای مقتول برای همیشه قطع شد و دو یا سه ماهی جسدش داخل حمام نگهداری می‌شد، اما بعد از آن جسد به داخل اتاق انتقال داده شد و سعید مدام عود روشن می‌کرد تا بوی تعفن جسد بیرون نرود. خواهر سعید هم همان شب با ما دستگیر شد.  فتانه به بازپرس گفت: دلم نمی‌خواهد به خانه پدرم برگردم چون سرنوشت خوبی در انتظارم نیست، اگر می‌شود مرا به بهزیستی تحویل دهید.

    بررسی صحت روانی متهم
    به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، سعید برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای رازگشایی از جنایات احتمالی او ادامه دارد. این در حالی است که طبق اظهارات پلیس  مشخص شد در یک ماه گذشته جسد دو زن جوان دیگر نیز در همان محدوده کشف شده است و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت هنگام بازرسی از خانه متهم، کارت شناسایی زن جوانی را به‌دست آورده‌اند و به دستور بازپرس جنایی، کارت شناسایی و اجساد کشف شده مورد بررسی قرار خواهند گرفت تا مشخص شود که آنان قربانیان متهم دستگیر شده هستند یا خیر.

  • باند پنج نفره متجاوزان متلاشی شد؛ اعتراف به قتل دو نوجوان

    باند پنج نفره متجاوزان متلاشی شد؛ اعتراف به قتل دو نوجوان

    رئیس پلیس آگاهی استان البرز از بازداشت ۵ نفر از اعضای باند قتل نوجوانان در این استان خبر داد و گفت: متهمان تاکنون به دو فقره قتل اعتراف کرده‌اند.

    باند پنج نفره متجاوزان متلاشی شد؛ اعتراف به قتل دو نوجوان

    محمد نادر بیگی در نشست خبری با اصحاب رسانه که در پلیس آگاهی استان البرز برگزار شد با اشاره به اینکه در 18 آذرماه پرونده یک مورد قتل به پلیس آگاهی ارسال شد اظهار داشت: در پی اعلام گزارشی مبنی بر رها شدن یک جوان 21 ساله دست، پا و دهان بسته در یکی از مناطق این استان نیروهای پلیس آگاهی فورا برای پیگیری این حادثه به محل مورد نظر اعزام شدند.

    وی افزود: نیروهای امدادی و پلیس سریعا این جوان را که با مشکل شدید اکسیژن خون مواجه شده بود را به بیمارستان انتقال دادند.

    رئیس پلیس آگاهی استان البرز با بیان اینکه این جوان بعد از یک هفته به دلیل مشکلات به وجود آمده درگذشت بیان کرد: پس از تحقیقات به عمل آمده مشخص شد یک تیم پنج نفره به صورت ترکیبی نوجوانان بین 15 تا 21 ساله را سوار ماشین کرده و آنها را به بیابان‌های کرج برده و ضمن سرقت اموال طعمه‌ها گاهی چند مورد تعرض و تجاوز نیز داشتند.

    نادر بیگی با اشاره به اینکه تمام متهمان این پرونده توسط پلیس آگاهی بازداشت شدند گفت: این متهمان به دو فقره قتل و چندین فقره سرقت و آزار به شهروندان اعتراف کردند.

    وی با بیان اینکه یکی از متهمان بازداشت شده دارای سابقه بوده که در این پرونده به قید وثیقه آزاد شده است تصریح کرد: تمام نوجوانان و افرادی که به این شیوه از آنها سرقت شده می‌توانند برای شکایت به پلیس آگاهی مراجعه کنند.

  • اخاذی بعد از ربودن و تجاوز به پسر جوان

    اخاذی بعد از ربودن و تجاوز به پسر جوان

    اواسط سال گذشته پسر 18 ساله‌ای به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت و از دو مرد شرور به خاطر آدم‌ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد.

    اخاذی بعد از ربودن و تجاوز به پسر جوان

    او گفت: شب حادثه برای رفتن به جشن تولد دوستم  از خانه خارج شدم. در خیابان به انتظار خودرو بودم که پرایدی در مقابل پایم توقف کرد. به غیر از راننده، دو مرد جوان هم سوار خودرو بودند که ابتدا تصور کردم آنها مسافر هستند اما بعد از مدتی متوجه شدم همدستان راننده هستند.

    بعداز طی مسافتی، راننده تغییر مسیر داد، ناگهان یکی از همدستانش چاقویی روی پهلوی من قرار داد و سر مرا زیر صندلی کرده و به راه افتادند. نمی‌دانم چقدر طول کشید که در مقابل خانه‌ای قدیمی خودروی پراید توقف کرد.

    24 ساعت اسارت
    پسر جوان گفت: آنها یک شبانه روز مرا در خانه‌شان گروگان گرفته و پس از اینکه مرا کتک زدند، مورد آزار و اذیت قرار داده و  فیلم سیاه تهیه کردند بعد هم مرا در خیابانی خلوت رها کردند. در مدتی که در آن خانه حبس بودم، شماره تلفن مرا گرفتند و بعد از رهایی، تهدیدها شروع شد.

    آنها مرا تهدید می‌کردند که اگر به آنها  پول و طلا ندهم، تصاویر و فیلم‌های سیاهی را که از من گرفته بودند در فضای مجازی منتشر خواهند کرد.

    ترس از انتشار فیلم‌ها و  آبروریزی باعث شد که طلاهای مادرم را که حدود 50 میلیون تومان بود از خانه سرقت کنم و به آنها بدهم. اما در نهایت تصمیم گرفتم این راز سیاه را به خانواده‌ام بگویم و آنها مرا کمک  کردند که شکایت کنم.

    با شکایت پسر جوان به دستور بازپرس حبیب‌الله صادقی تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. درحالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت، کارآگاهان با دو شکایت مشابه مواجه شدند.

    در ادامه تحقیقات و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل ربایش، یکی از اعضای باند شناسایی و بازداشت شد. متهم در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و گفت: آدم‌ربایی و آزار و اذیت را قبول دارم اما فیلم و عکسی نگرفته‌ایم. ما برای ترساندن آنها و اینکه بتوانیم از آنها اخاذی کنیم، به دروغ گفتیم فیلم گرفته‌ایم.

    در حالی که بررسی‌ها برای شناسایی دو همدست دیگر متهم  ادامه داشت، شماره پلاک خودروی پراید مردان شرور نیز به دست آمد و مدتی بعد مأموران پلیس موفق شدند خودروی پراید را در یکی از خیابان‌های تهران شناسایی کنند. اما راننده، خودرو را رها کرده و پای پیاده فرار کرد.

    بدین ترتیب پرونده با یک متهم از جنبه جرم تعرض به دادگاه کیفری فرستاده شد و  قضات دادگاه متهم  را به ۱۰ سال حبس محکوم کردند. تحقیقات برای دستگیری دو متهم دیگر همچنان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند رد یکی از متهمان را که در بازار تهران  از مردم اخاذی و زورگیری می‌کرد شناسایی کنند. بدین ترتیب مأموران راهی بازار شده و دومین متهم پرونده نیز بازداشت شد.

    وی نیز به ربودن مسافران و آزار و اذیت آنها اعتراف کرد. تحقیقات برای دستگیری سومین عضو فراری باند ادامه دارد.

     

    منبع: ایران

  • شمارش معکوس برای محاکمه کیوان.الف

    شمارش معکوس برای محاکمه کیوان.الف

    کیوان.الف که به اتهام آزار و اذیت دختران جوان در بازداشت به‌سر می‌برد قرار است چند روز دیگر در دادگاه انقلاب محاکمه شود. شمارش معکوس برای محاکمه این متهم در شرایطی آغاز شده که اتهام او افساد فی‌ الارض است.

    شمارش معکوس برای محاکمه کیوان.الف

    رسیدگی به اتهامات کیوان. الف از اوایل شهریورماه سال گذشته آغاز شد. پس از آنکه در فضای مجازی توییتر و اینستاگرام هشتگی با عنوان تجاوز خبرساز و جنجالی شد.

    برخی از افرادی که به‌ گفته خودشان قربانی تجاوز شده و جرأت نکرده بودند شکایت کنند، در فضای مجازی به بازگویی روایت‌های تلخی از لحظاتی که قربانی تجاوز شدند پرداختند تا شاید از این طریق بتوانند متجاوز را رسوا کنند. بسیاری از این روایات تکان‌دهنده علیه یکی از دانشجویان دانشگاه تهران به نام کیوان. الف بود که بازتاب گسترده‌ای داشت.

    دختری جوان مدعی شده بود که کیوان او را فریب داده و به خانه‌اش کشانده و بعد از تعارف نوشیدنی مسموم به او تجاوز کرده است. بقیه دختران نیز روایات مشابهی علیه این مرد مطرح کردند و این در حالی بود که هیچ دختری از ترس آبرویش از فرد متجاوز شکایت رسمی نکرده بود.

    آنطور که قربانیان مطرح کرده بودند، متهم دانشجوی رشته باستان‌شناسی بود که پس از آشنایی با دختران دانشجو در دانشگاه یا فضای مجازی آنها را به خانه خود دعوت می‌کرد. دختران دانشجو مدعی شدند که وی مشروبات الکلی سرو می‌کرده که آنها پس از نوشیدن از هوش می‌رفتند.

    وقتی هم به‌هوش می‌آمدند که کار از کار گذشته بود و متوجه می‌شدند که به آنها تجاوز شده است. روایت‌های افشاگرانه از این مرد باعث جریحه‌ دار شدن احساسات عمومی جامعه مخصوصا زنان و دختران شد. در ادامه مأموران پلیس امنیت عمومی، وارد عمل شده و متهم را دستگیر و در نهایت 5 نفر از این متهم به‌طور رسمی شکایت کردند.

    با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. قضات دادگاه پس از بررسی شکایت تجاوز به عنف 5 دختر علیه کیوان. الف اتهام متهم را افساد فی‌الارض دانستند و به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارسال شد.

    حالا در شرایطی که جلسه رسیدگی به این پرونده چندمرتبه به تعویق افتاده است، وکیل شاکیان از محاکمه کیوان.الف در روز 23 آبان خبر می‌دهد. شیما قوشه در این‌باره گفت: قرار بود متهم اواخر شهریورماه در دادگاه انقلاب محاکمه شود، اما دادگاه به روز یکشنبه چهارم مهرماه موکول شد ولی در این تاریخ هم دادگاه برگزار نشد و به‌تعویق افتاد.

    وی در ادامه گفت: ابتدا به پرونده متهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان با اتهام زنای به عنف رسیدگی شد اما قضات دادگاه اعلام کردند اقدامات متهم مقدمه افساد فی‌الارض است و پرونده برای رسیدگی به دادگاه انقلاب ارسال شد. حالا برای سومین‌بار قرار است ۲۳آبان‌ماه متهم در دادگاه محاکمه شود.

    وکیل شاکیان درباره تعداد قربانیان متهم گفت: ابتدا حرف از 40 شاکی بود اما تاکنون فقط ۵نفر که موکل من هستند اسامی‌شان در پرونده دیده می‌شود و فرد دیگری از متهم شکایت نکرده است.

     

    منبع: همشهری

  • زاویه‌های پنهان پرونده تجاوز «ک.الف»

    زاویه‌های پنهان پرونده تجاوز «ک.الف»

     

    تجربه آزار جنسی نه تنها به این دلیل که آدم‌ها را گوشه رینگ گیر می‌اندازد و هجوم توجهی ناخواسته را به سمت آنان روان می‌کند، بلکه بیشتر به این دلیل که عاملیت انسان‌ها را به کلی زیر سوال می‌برد، تجربه‌ای دشوار است.

    ک.الف می‌تواند شکایت کند، این عبارتی است که برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی و حتی کسانی که جسته و گریخته مساله را دنبال می‌کردند، مدام در مورد پرونده تکرار می‌کنند که «می‌تواند از رسانه‌ها شکایت کند»، «می‌تواند از متهم‌کنندگان شکایت کند»، «می‌تواند از حساب‌های توییتری شکایت کند» و … . می‌گویند کسانی که او را به تجاوز متهم کردند با میل خودشان با او رابطه داشته‌اند و می‌گوید دختری که به خانه مردی می‌رود می‌داند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و شاید اصلا دلش می‌خواسته!زاویه‌های پنهان پرونده تجاوز «ک.الف»|خبر فوری

    اما دختران شاکی پرونده در مورد ماجرا چه می‌گویند؟

    «ک.الف آدم با ملاحظه‌ای بود. در مکالمه‌ها و قرارهای قبلی که دسته‌جمعی بودیم آدمی آگاه و مودب بود. در حرف‌زدن حتی اشاره‌های جنسی که کسی را معذب کند، نمی‌کرد.

    دعوت کرد که نوشیدنی که خودش درست کرده را امتحان کنم. فکرش را هم نمی‌کردم که با یک پیک نوشیدنی آنطور مست شوم. روزهای بعدش پیگیر بود و سوالاتی می‌کرد انگار چیزی می‌داند که من نمی‌دانستم.»

    «چیزی که من‌ نمی‌دانستم» بالاخره در مکالمه آنلاین چند دوست قدیمی که هر کدام یک طرف دنیا بودند و ک.الف آشنای مشترکشان بود بیرون زد. یکی از دخترها به دیگران گفت: «این یارو، من یه چیز محوی ازش یادمه، عذاب وجدان دارم، نمی‌دونم درسته یا نه» و آن حس، حس مشترکی بود که دختران زیادی بعد از بیرون‌آمدن از خانه ک.الف تجربه کرده بودند؛ سوال از اینکه «مگه چقدر خورده بودم که هیچی یادم نمیاد؟»

    منتشرشدن اولین روایت‌ها در توییتر، باعث شد دختران دیگرانی هم به یاد بیاورند که روی پای خودشان به خانه‌ای رفته‌اند و وقت بیرون‌آمدن گیج بوده‌اند، سردرد داشته‌اند و مردی که قرار نبود با آنان رابطه جنسی داشته باشد، بعد از یک شب مهمانی از آنان سوالات خصوصی پرسیده است.

    یکی از این دختران می‌گوید: «بعد از سال‌ها، هنوز احساس گناه می‌کنم. آنقدر در چت‌ها و حرف‌های قبل از آن شب محترم بود و آنقدر دوستان مشترک بسیار معتبری داشتیم که هرگز فکر نمی‌کردم قرار است یک قرار بعدازظهر به چنین جایی ختم شود. هنوز فکر می‌کنم که می‌توانستم از خودم دفاع کنم و نکردم، می‌توانستم جلوی آن اتفاق را بگیرم و نگرفتم.

    حتی روز بعدش در حالی که حالم بد بود، هنوز نمی‌توانستم باور کنم که تجاوزی رخ داده است. اینکه بعد از آن شب هم تماس می‌گرفت و احوالپرسی می‌کرد باعث شده بود که اصلا به چنین چیزی فکر نکنم. حالا که به ماجرا نگاه می‌کنم انگار می‌توانم بخوانم که از اول برنامه‌ریزی داشت، برای قبلش و بعدش برنامه‌ریزی داشت، می‌دانست که چه کاری می‌کند و وقتی در جلسه بازپرسی هم دیدمش، هیچ پشیمانی‌ای نداشت.»

    ک.الف به روایت یکی از شاکیانش، در جلسه بازپرسی به شاکی، دختر جوانی که خانواده‌اش را سال‌ها پیش از دست داده و سال‌هاست که تنها زندگی می‌کند گفته «قبول داری که خودت مقصری؟» و این همان نگاهی است که بعد از انتشار روایت‌های تعرض نه تنها در این مورد، بلکه در مورد افراد شناخته و ناشناخته دیگر هم به وفور دیده شده است.

    «قبول داری که خودت مقصری؟» ادامه همان ایده‌ای است که می‌گوید «کرم از خود درخته»، «چیزی که پوشیدی باعث میشه بهت تجاوز کنن»، «اگه اونجا نرفته بودی، این اتفاق نمی‌افتاد»، «اگه نخشو نگرفته بودی» و … . این ایده تا آنجا ادامه پیدا می‌کند و جزئی می‌شود که برخی در واکنش می‌گویند: «بله، اگه دختری روی زمین وجود نداشته باشه، کسی تجاوز نمیکنه، پس تقصیر دختراست».

    با علنی‌شدن موضوع و تبی که به دنبال آن ایجاد شد، دستگاه قضایی قول پیگیری داد و پلیس متهم را بازداشت کرد.

    هر چند او فرصت کافی داشت تا نوشیدنی‌ها و داروهایی که دختران ادعای وجود آن را مطرح کرده بودند از بین ببرد، با اعلام اینکه از خانه او فیلم‌های تعرض به دخترانی که هوشیار نیستند پیدا شده است، شاخه دیگری به پرونده اضافه شد. اتهام از تعرض و تجاوز به «افساد فی‌الارض» تغییر کرد که یعنی ک.الف متهم به ارتکاب «گسترده» جرائم منسوب به او شده است.

    پلیس از کسانی که نسبت به ک.الف ادعای تعرض داشتند دعوت کرد که برای بررسی موضوع به پلیس امنیت مراجعه کنند و اطمینان داد که شاکیان با اتهام‌هایی از جمله درباره مصرف مشروبات الکلی یا رابطه مادون زنا روبه‌رو نخواهند بود.

    دخترانی که صحبت کرده‌اند درباره پیگیری پلیس می‌گویند: «افسری که با ما صحبت کرد آدم معقول و محترمی بود. خیلی از ما باور نمی‌کردیم که بتوانیم چهره‌ای چنین مهربان هم ببینیم.» اما همان طور که دختران می‌گویند، این یک نمونه استثنایی بوده است. یکی از دختران می‌گوید: «یک بار که برای صحبت‌کردن به پلیس امنیت رفتم با آدم‌هایی مواجه شدم که فکر می‌کردند ما شاکیان پرونده پول گرفتیم. فکر می‌کردند ما هرزه‌ایم.

    مثلا یکی به من گفت برای کارهایی که کردید پول گرفتید؟ یا جزئیاتی را تعریف می‌کرد و از من می‌خواست که بگویم همین اتفاق‌ها رخ داده است یا نه. البته اینطور آدم‌ها ربط مستقیمی به شکایت ما نداشتند و انگار صرفا از سر فضولی می‌خواستند به ماجرا سرک بکشند ولی این لحن زننده و این تعبیرهای کثیف که در مورد ما استفاده می‌کردند، همان چیزی بود که ما می‌ترسیدیم بشنویم؛ همان چیزی که در شبکه‌های اجتماعی خیلی‌ها درباره ما می‌گفتند.»

    دختران می‌گویند وقتی شروع به تعریف‌کردن ماجرا کردند، همان اتفاقی افتاد که انتظارش را داشتند. می‌گویند راه که افتادند، ترسشان ریخت: «کم‌کم یه حلقه حمایتی کوچیک درست شد».

    در حالیکه عموم کسانی که با روایت‌های تعرض و آزار جنسی مواجه می‌شوند، خارج از همان فرهنگ حاکم بر جامعه نیستند اما ناباوران، پرخاشگران و مدعیانی که با اولین اعتراض به سلطه مردسالاری رگ غیرتشان به جنبش می‌افتد و می‌خواهند از کیان فرهنگ تجاوز دفاع کنند، دست بکار می‌شوند. هزاران نوشته تحقیرآمیز، توهین‌های جنسی، متهم‌کردن دختران به اینکه دروغگو و رسوا هستند، دنبال منافع دیگری هستند، می‌خواهند خودشان را مطرح کنند، می‌خواهند برای خودشان محملی درست کنند، می‌خواهند جلب توجه کنند، دست به یکی کرده‌اند تا آبروی ک.الف را ببرند، می‌خواهند ادای جنبش آمریکایی metoo را در بیاورند، از خارج‌نشین‌ها پول گرفته‌اند یا توسط آنها تحریک شده‌اند و مانند آن، در کنار پیام‌های فراوان خصوصی و عمومی که چه با زبان نرم، چه با زبان توهین‌آمیز، درخواست رابطه و دوستی می‌دادند، فقط بخشی از رنجی است که دخترانی که جرات اعلام جرم داشته‌اند، در روزها و هفته‌ها و حتی ماه‌ها بعد از علنی‌کردن روایت‌ها و شکایت‌هایشان تجربه کرده‌اند.

    ماجرا البته به اینجا ختم نشد. همان ابتدا هم وقتی ادعای تعرض و تجاوز مطرح شد، عده‌ای به شاکیان حمله کردند و گفتند: «مجازات این جرم اعدامه. این دخترا حق نداشتن این جوون رو با مجازات اعدام روبه‌رو کنن. حالا هم توی اعدام احتمالیش شریکن». تا پیش از مطرح‌شدن وجود «فیلم» در خانه ک.الف، یکی از چالش‌هایی که پرونده شکایت با آن روبه‌رو بود پیچیدگی جدی اثبات اتهام تجاوز جنسی بود و برخی پیش‌بینی می‌کردند که همه چیز ذیل عنوان «رابطه کمتر از زنا» جمع شود و علاوه بر آن دختران شاکی هم با اتهام‌هایی روبه‌رو شوند. وقتی اتهام افساد فی‌الارض مطرح شد، اعتراضات به شاکیان و حتی وکلای آنها از این هم بیشتر شد.

    حالا مساله این بود که دختران چرا ادعای خود را علنی کرده‌اند که مجازات اعدام بر اساس اتهام افساد فی الارض، اقلا در افکار عمومی غیرقابل اجتناب باشد.

    مدتی است که درباره پرونده ک.الف سکوت شده است. گفته می‌شود که بازپرسی‌های این پرونده تمام شده و در نوبت برگزاری جلسه دادگاه قرار گرفته است. تلاش برای ارتباط با بازپرس پرونده و سوال درباره روند تحقیقات بی‌نتیجه بوده است.

    وکیل متهم می‌گوید از آنجا که اتهام افساد فی‌الارض به دلیل تعداد محدود اتهامات به موکلش وارد نیست و دادسرا هم صلاحیت تحقیق درباره اتهام تجاوز را ندارد، درخواست خواهد کرد که تمام تحقیقات باطل و پرونده به دادگاه کیفری یک ارسال شود تا تحقیقات درباره اتهام تجاوز به عنف آغاز شود.

    رفع این اتهام هم با یک استدلال خیلی ساده و پیش پا افتاده امکان‌پذیر است: «دخترها خودشان به میل خودشان به منزل الف رفته‌اند و در خانه بین مرد و زن تنها هر اتفاقی ممکن است بیفتد».

    اثبات تجاوز جنسی، یکی از دشوارترین فرایندهای قضایی را دارد و اگر اتهام افساد برداشته و پرونده به دادگاه کیفری یک ارسال شود، نه تنها ممکن است دختران شاکی پرونده ک.الف متهم به ارتباط نامشروع شوند، بلکه ممکن است به دلیل علنی‌کردن روایت‌های خودشان از آنچه پشت سر گذاشته‌اند، با اتهام تشویش اذهان هم روبه‌رو شوند.

    با این حال اندکی پیش از پایان سال گذشته دادگاه کیفری یک رای به عدم صلاحیت خود در پیگیری این پرونده داده و آن را به دادگاه انقلاب فرستاده است؛ موضوعی که تا حدود زیادی روشن می‌کند اتهام افساد فی الارض در مورد ک.الف جدی است و بعید است او و وکلا براحتی بتوانند آن را از پرونده حذف کنند.

    تصمیم‌گیری درباره اینکه در این پرونده واقعا چه اتفاقی افتاده است به عهده دادگاه است اما فعلا آنچه روشن است اینکه تجربه تعرض جنسی و روایت آن برای حق‌خواهی و جلوگیری از آسیب‌دیدن دیگران و حتی احساس سبکی ناشی از زمین‌گذاشتن بار عظیم تحمیل چنین توهینی که می‌تواند طیفی از آزارهای کلامی و روانی تا تجاوز را شامل شود، تجربه‌ای بسیار دشوارتر از آن است که بتوان درباره آن صحبت کرد.

    تجربه آزار جنسی نه تنها به این دلیل که آدم‌ها را گوشه رینگ گیر می‌اندازد و هجوم توجهی ناخواسته را به سمت آنان روان می‌کند، بلکه بیشتر به این دلیل که عاملیت انسان‌ها را به کلی زیر سوال می‌برد، تجربه‌ای دشوار است. دخترانی که ک.الف را متهم کرده‌اند می‌گویند نمی‌دانستند که او چه چیزی به خوردشان داده است و نمی‌دانستند که در ساعت‌های ناهوشیاری از تنشان چه استفاده‌ای شده است و وقتی شروع به روایت کردند احتمال نمی‌دادند که با آن همه توهین و افترا روبه‌رو شوند و وقتی برای پیگیری موضوع پا به مقر پلیس گذاشتند نمی‌توانستند از خودشان در برابر نگاه غالبی که آنها را دخترانی ناسالم ارزیابی می‌کرد دفاع کنند و در جلسه بازپرسی وقتی با ک.الف روبه‌رو شدند نمی‌توانستند در برابر اصرار او بر اینکه دختران به رفتاری که با آنها شده است رضایت داشته‌اند، فریاد بزنند.

    نابرابری در قدرت، همان بستری است که تعرض و تجاوز جنسی را ممکن می‌کند. اینکه تا چه زمانی در برابر این نابرابری سکوت و با طرف قدرتمندتر هم‌دستی می‌کنیم، سوالی است که هر یک از ما باید از خودش بپرسد و در برابر وجدانش به آن پاسخگو باشد.

    تلاش برای گفت‌وگو با بازپرس و مامورانی که پیگیری این پرونده را به عهده داشته‌اند بی‌نتیجه مانده است.

    امیدواریم فرصتی فراهم شود تا ماموران نیروی انتظامی و مسئولان دستگاه قضایی در مورد نحوه پی‌جویی جرایم جنسی و برخورد درست با آزاردیدگان و افزایش آگاهی درباره این جرایم در افکار عمومی آماده گفت‌وگو باشند.

     

  • حذف شخصیت کارتونی پپه لو پیو، به علت ترویج فرهنگ تجاوز

    حذف شخصیت کارتونی پپه لو پیو، به علت ترویج فرهنگ تجاوز

     

    شخصیت کارتونی راسو (پپه لو پیو) به علت ترویج فرهنگ تجاوز و تعرض از انیمیشن لایو-اکشن «اسپیس جم ۲» حذف شد.

    هالیوود ریپورتر نوشت: انتشار مقاله‌ای جنجالی توسط نویسنده نیویورک تایمز باعث شد که شخصیت کارتونی «پپه لو پیو» راسو از دنباله‌ «اسپیس جم ۲» برادران وارنر حذف شود.

    این مقاله مدعی شده است که این شخصیت کارتونی فرهنگ تجاوز را تشدید کرده و باعث شده است که در فضای مجازی بحث‌های زیادی شکل بگیرد. این شخصیت کارتونی اولین‌بار در کارتون‌های «لونی تونز» وارنر پیدا شده بود.

    به دنباله این مقاله، منابع نزدیک به کمپانی برادران وارنر می‌گویند که سکانسی که این کاراکتر در آن حضور دارد، در تدوین پروژه حذف خواهد شد.حذف شخصیت کارتونی پپه لو پیو، به علت ترویج فرهنگ تجاوز|خبر فوری

    البته برخی از ناظران پروژه می‌گویند که این شخصیت در این انیمیشن لایو-اکشن حضور ندارد و حتی برخی مدعی‌اند که در صورت حذف این شخصیت، ارتباطی به مقاله مذکور ندارد. اما رسانه‌های خبری مانند ددلاین نیز آن را تکذیب می‌کنند و عامل سانسور را مقاله نیویورک تایمز می‌دانند.

    در یکی از این سکانس‌ها، پپه لو پیو، دست بازیگر زن فیلم را می‌بوسد و او نیز به صورت راسو سیلی می‌زند. حذف این سکانس، باعث رنجش این بازیگر که خود از قربانیان آزار جنسی است شده و گفته که این سیلی باید به صورت چنین شخصیت متعرضی زده می‌شد.

    این اولین سانسور شخصیت‌های کارتون «لونی تونز» نیست زیرا در سال گذشته نیز HBO Max شخصیت «المر فاد» را به دلیل استفاده خشونت‌آمیز از اسلحه حذف کرد.

     

  • مردی که به 8 زن تجاوز کرده بود، اعدام نمی شود/ شاکیان رضایت دادند

    مردی که به 8 زن تجاوز کرده بود، اعدام نمی شود/ شاکیان رضایت دادند

     

    این مرد پنج سال قبل در جریان شکایت‌های پی‌درپی که به مأموران ارائه شد، بازداشت شد. زنانی که از او شکایت کرده بودند ادعا کردند از سوی این مرد مورد تعرض قرار گرفته‌اند.

     

    شاکیان مدعی بودند مردی آنها را به‌عنوان مسافر سوار بر خودرو کرده و بعد مورد تعرض قرار داده است. هشت زن 20 تا 50‌ساله از این مرد شکایت کرده بودند که در نهایت بعد از چندین روز تله‌گذاری مأموران پلیس، متهم که پوریا نام دارد، بازداشت شد. او بعد از مواجهه با شاکیان از سوی آنها شناسایی شد و هرچند تلاش می‌کرد همه چیز را انکار کند؛ اما سرانجام مجبور به اعتراف شد. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و بعد از پایان جلسات بازجویی پرونده برای رسیدگی آماده شد.
    در جلسه دادگاه سه نفر از هفت شاکی حضور داشتند. ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای پوریا به اتهام سرقت چهار خودروی پراید، سه خودروی مزدا ۳، ربودن هشت زن و آزار هفت نفر از آنها و همچنین ضرب‌وجرح و سرقت از این افراد، اشد مجازات خواست.
    سپس اولین شاکی که زن 49ساله و صاحب مزدا 3 نوک‌مدادی بود، در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من به میهمانی رفته بودم. ساعت نزدیک چهار صبح بود که به خانه‌ام در حوالی خیابان دماوند برگشتم و متوجه شدم ماشینم سرقت شده است. یک هفته از این ماجرا گذشته بود که پلیس با من تماس گرفت و گفت خودروی من را پیدا کرده است. ماشینم به‌شدت آسیب دیده بود و شیشه‌های آن شکسته و تمام اموالم از داخل آن سرقت شده بود که خسارت آنها را می‌خواهم. دیگر قربانی پوریا نیز به مأموران گفت: خواهرم پزشک است. چون مدتی بود به پادرد مبتلا شده بود، خودروی مزدا ۳ سفیدم را در اختیارش قرار داده بودم تا با آن به مطب برود. متهم ماشینم را از مقابل مطب خواهرم سرقت کرده و با به‌جاگذاشتن مزدای اولی که دزدیده بود، فرار کرد. چند روز بعد پلیس در تعقیب‌وگریز توانست متهم را بازداشت کند. او با ماشین من قصد فرار داشت که یک تاکسی سد راهش شد و متهم پس از برخورد با تاکسی به‌ناچار متوقف شد. ماشین من در این تصادف و همچنین در تیراندازی پلیس در جریان تعقیب‌وگریز برای بازداشت متهم به‌شدت آسیب دیده و من خسارت آن را می‌خواهم.

    دیگر شاکی پرونده نیز به دادگاه گفت: من روز حادثه از جلسه اولیا و مربیان مدرسه دخترم به خانه برمی‌گشتم و در محدوده اسلامشهر منتظر تاکسی بودم که یک پراید مدل‌پایین مقابل پایم توقف کرد. فکر کردم راننده مسافرکش است، سوار شدم اما راننده ظاهری به‌هم‌ریخته و کثیف داشت. تاول و زخم‌های روی دستش باعث شد به او مشکوک شوم. می‌خواستم پیاده شوم اما راننده گفت مسیر را اشتباه آمده است. او به این بهانه که باید دنده‌عقب برود، صندلی ماشین را خواباند. سپس می‌خواست من را آزار دهد که التماس کردم دست از سرم بردارد. به او گفتم شوهر و بچه دارم اما با یک پیچ‌گوشتی به من حمله کرد.
    این زن ادامه داد: متهم پیچ‌گوشتی را روی پهلویم گذاشت و گفت کلیه‌ام را سوراخ می‌کند. می‌خواستم با موبایل با شوهرم تماس بگیرم، اما او تهدیدم کرد که با چاقو به چشمانم می‌زند و من را نابینا می‌کند. او بدون توجه به التماس‌هایم من را آزار داد تا اینکه توانستم به‌سختی قفل در را بشکنم و خودم را به بیرون از ماشین پرتاب کنم. من از این مرد شیطان‌صفت شکایت دارم. سایر زنانی که به دام این شیطان خطرناک افتادند، از 20 تا 55 سال دارند اما در دادگاه حاضر نیستند. متهم همه آنها را در پوشش مسافربر به دام انداخت و آزار داد. من برای او حکم اعدام می‌خواهم.
    سپس متهم در جایگاه ایستاد. او اتهام آدم‌ربایی و زنای به‌عنف را نپذیرفت و گفت سرقت خودروها را قبول دارد. متهم توضیح داد: من قبلا در یک شرکت خودروسازی کار می‌کردم. به‌همین‌دلیل یاد گرفته بودم درِ ماشین‌ها را با پنس جراحی باز کنم. اتومبیل‌ها را سرقت کردم اما سایر اتهام‌ها را قبول ندارم. این شاکیان قصد دارند من را تحت فشار قرار دهند تا پول بیشتری بگیرند.
    بعد از دفاعیات متهم و وکیل مدافع او، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده این مرد، او را به اعدام و 15 سال زندان محکوم کردند.

    متهم و وکیلش به رأی صادرشده اعتراض کردند اما دیوان عالی کشور رأی را متقن دانست و آن را تأیید کرد. درحالی‌که همه‌ چیز برای اعدام پوریا آماده شده بود، خانواده او با زنان شاکی صحبت کردند و بعد از رفت‌وآمدهای بسیار موفق شدند رضایت آنها را جلب کنند و قربانیان شکایت خود را درباره تجاوز پس گرفتند. به‌این‌ترتیب این بار پوریا و وکیل‌مدافعش درخواست اعاده دادرسی کردند. با توجه به اینکه شکات شکایت خود را پس گرفته بودند، درخواست اعاده دادرسی متهم پذیرفته و پوریا از مرگ یک گام دور شد.

    به این ترتیب پرونده او یک بار دیگر به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد تا دوباره بررسی شود. او به‌زودی در شعبه 5 پای میز محاکمه می‌رود.

    23302

    منبع: خبر آنلاین

  • فریب دختر16ساله توسط مرد34ساله/ به من گفت طلاهایت را بیاور به آنها ورد بخوانم تا طلسمت بشکند

    فریب دختر16ساله توسط مرد34ساله/ به من گفت طلاهایت را بیاور به آنها ورد بخوانم تا طلسمت بشکند

    با شکایت زن جوان، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای اطلاع از سرنوشت دختر نوجوان آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که سوگند با مرد 34 ساله‌ای به‌نام بهنام در ارتباط است. با شناسایی هویت بهنام تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند اما در ادامه دریافتند بهنام نیز ناپدید شده است.

    تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند رد مرد جوان را در یکی از شهرستان‌های شمالی بزنند. با شناسایی مخفیگاه مرد جوان، مأموران وارد عمل شده و با دستگیری بهنام، دختر 15 ساله را در خانه وی پیدا کردند.

    فریب اینستاگرامی

    سوگند درتحقیقات گفت: 6 ماه قبل با دختری به‌نام ستاره در فضای مجازی آشنا شدم. کم کم ارتباطمان بیشتر شد و من دیگر ستاره را مثل خواهر خودم می‌دانستم. با او از مشکلات خانوادگی‌ام می‌گفتم و تقریباً از همه مسائل زندگی‌ام با خبر بود. از آنجا که ما همیشه در فضای مجازی پیام می‌دادیم و تلفنی با هم صحبت نکرده بودیم من همچنان تصور می‌کردم او یک دختر است اما وقتی برای اولین بار با او تماس گرفتم در کمال ناباوری دریافتم ستاره درواقع یک پسر است و خودش را به من دختر معرفی کرده بود.

    او ادامه داد: از این ماجرا شوکه شده بودم و می‌خواستم ارتباطم را قطع کنم، اما ستاره یا همان بهنام به من گفت روانشناس است و می‌تواند مشکلات زندگی‌ام را برطرف کند. او می‌گفت که به خاطر کرونا مطبش تعطیل است و تلفنی به من مشاوره می‌دهد. بعد از مدتی هم گفت من را طلسم کرده‌اند و برای شکستن این طلسم باید طلاهای خودم و مادرم را بیاورم تا با خواندن ورد روی طلاها، طلسم شکسته شود.

    سوگند ادامه داد: من حرف‌هایش را باور کردم و بعد از برداشتن طلاها به ترمینال شرق تهران رفتم و آنجا بود که برای اولین بار بهنام را دیدم. با دیدن چهره‌اش خیلی تعجب کردم، عکسی که او از خودش در واتس اپ برایم فرستاده بود با چهره‌اش بشدت متفاوت بود. وقتی تعجب مرا دید گفت عکسش برای قبل از تصادف است و او به علت تصادف شدیدی که داشته چهره‌اش اینگونه دگرگون شده است. من با دیدن بهنام؛ تصمیم به بازگشت به خانه گرفتم اما او به من گفت اگر به خانه برگردم خانواده‌ام مرا مجازات می‌کنند. پدر و مادرم همیشه باهم دعوا داشتند و یکی از مواردی که باعث شد خانه را ترک کنم همین مسأله بود. سوار خودرو که شدم در راه بهنام به من قرصی داد که بی‌هوش شدم. بعد هم به یک کلبه روستایی رفتیم و مرا در آنجا مورد آزار و اذیت قرار داد. او طلاهایم را نیز سرقت کرد و آنها را حدود 30 میلیون تومان فروخت.

    بهنام اما در بازجویی‌ها منکر آدم ربایی و آزار و اذیت سوگند شد و گفت: دانشجوی انصرافی رشته روانشناسی هستم و 6 ماه قبل در اینستاگرام با سوگند آشنا شدم. من به او نگفتم که از خانه فرار کند و با من بیاید. او به من گفت 18 ساله است و چون پدر و مادرش اختلاف دارند از زندگی با آنها خسته شده است. بعد هم از من خواست او را به شمال ببرم تا دریا را ببیند. من او را دوست دارم و قصد ازدواج داشتم. طلاها را هم خودش به من داد بفروشیم و با طلاهای مادرم آنها را فروختیم.

    بازپرس جنایی دستور بازداشت متهم جوان را صادر کرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

     

    منبع: خبر آنلاین