برچسب: بچه مهندس

  • روزبه حصاری: خروجی «بچه مهندس۴» مشخص کرد که چرا من نبودم

    روزبه حصاری: خروجی «بچه مهندس۴» مشخص کرد که چرا من نبودم

    ایسنا نوشت: روزبه حصاری، بازیگر «افرا» همکاری با بهرنگ توفیقی را لذت‌بخش دانست و گفت: بعد از «بچه مهندس» سعی کردم با سعه صدر و تامل بیشتری وارد کار شوم و از حرفه‌ای بودن تیم سازنده مطمئن شوم و سپس پیشنهادی را قبول کنم.

    روزبه حصاری: خروجی «بچه مهندس۴» مشخص کرد که چرا من نبودم

    بازیگر نقش مسعود در سریال «افرا» درباره نقشش (محیط‌بان) در سریال در حال پخش بهرنگ توفیقی، توضیح داد: مسعود قصه، نماینده تمام افرادی است که مسئولیت‌پذیر ایستاده‌اند تا وظایفشان را انجام بدهند و به نوعی از این مسئولیت‌پذیری سرخورده شده‌اند. به هرحال ما در مملکتی زندگی می‌کنیم که مشاغل و افراد با قومیت‌ها و تخصص‌های مختلف، امور کشور را پیش می‌برند و طبیعی است که وقتی یک شخص مسئولیت‌پذیر در انجام وظایفش کوتاهی نمی‌کند و تمام و کمال مسئولیتش را انجام می دهد، ممکن است به واسطه پذیرفته نشدن توسط افرادی که غیرمسئولانه لباس مسئولیت بر تن کرده‌اند، دچار ناراحتی، غم، اندوه و نوعی سرخوردگی شوند.

    این حجم از تلخی مسعود به کجا برمی‌گردد؟

    حصاری خاطرنشان کرد: من ناراحتی و غم مسعود در سریال «افرا» را به گله‌ای تعبیر می‌کنم که این گله را در ساحت‌های مختلف کاری در افراد مختلف دیده‌ام. شخصاً مسعود و امثال مسعود را خیلی خوب درک می‌کنم اما اینکه چه می‌شود که کاراکتر مسعود به این حال می‌سد، بخش عمده‌ای از آن روی کاغذ نوشته شده و به هرحال ما به عنوان بازیگر باید آنچه که کارگردان و نویسنده طلب می‌کنند را اجرا کنیم اما آنچه که در زاویه دید خودم است، می‌توانم بگویم مسعود دچار سرکوب کودک درون و آسیب جدی شده است و چنین حجم از تلخی این کاراکتر هم به همین دلیل برمی‌گردد.

    بازیگر نقش مسعود همچنین خاطرنشان کرد: اینکه اتفاق خوب یا بدی برای مسعود خواهد افتاد را نمی‌توانم افشا کنم، اما این را می‌دانم راجع به سریالی صحبت می‌کنیم که غافلگیرکننده است؛ ضمن اینکه فکر می‌کنم ابعاد انسانی که این سریال در پیش گرفته به نظرم خیلی مهم تر از این است که برای چه کاراکتری چه اتفاقی خواهد افتاد.

    خروجی «بچه مهندس ۴» گواه تصمیمم است

    حصاری که در فصل چهارم سریال «بچه مهندس» حضور نداشت، درباره ادامه همکاری‌اش با این پروژه و اینکه نظرش درباره تغییر بازیگران در سریال‌های ادامه‌دار چیست؟ تصریح کرد: اساس و قواعد نگاه حرفه‌ای اینگونه است که در واقع امتیاز کار با تهیه‌کننده است و اگر دلش بخواهد بازیگر را تغییر می‌دهد. فکر می‌کنم خروجی کاری که امروز روی آنتن دارم و کاری که روزگاری تصمیم گرفتم در آن بازی نکنم، گواه همه چیز است و دلیل انتخاب کردن یا نکردن مرا کاملا مشخص می‌کند. اما ایراد آنجا شکل می‌گیرد که وقتی دو عنصر به لحاظ کاری با هم به تفاهم نمی رسند، تخریب شکل می‌گیرد که این اتفاق بدی است؛ چراکه به هرحال این نگاه باید حرفه‌ای شود و زمان می‌برد تا این اتفاق بیفتد و من به تنهایی نمی‌توانم کاری کنم. فکر می کنم خروجی «بچه مهندس۴» مشخص کرد که چرا من نبودم و در عین حال خروجی «افرا» مشخص کرد که چرا در آن حضور پیدا کردم.

    او اضافه کرد: در مورد «بچه مهندس۳» بی نهایت خوشحالم که با آقای غفاری همکاری داشتم و عامه مردم کار را دوست داشتند و حتی اهل فن هم نسبت به این کار لطف داشتند. در نهایت برای این همکاری خدا را شکر کردم اما اینکه دست به تخریب همکارمان بزنیم به نظرم از شأن هنرمند بودن و فیلمسازی به دور است. بهتر است روی توانمندی های خودمان تمرکز کنیم.

     

  • درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟

    درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟

    در فوتبال همیشه از ضرورت مقابله با “بازیکن سالاری” حرف زده‌اند و حال در تلویزیون هم انگار “بازیگر سالاری” دارد باب می‌شود!

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – روزهای گذشته بسیاری از رسانه ها به نقل از سعید سعدی، تهیه کننده سریال «بچه مهندس 4»، از کنار گذاشته شدن «روزبه حصاری» بازیگر نقش «جواد جوادی» و در واقع نقش اول سریال خبر دادند.
    سعید سعدی، درخواست های غیر متعارف این بازیگر را دلیل حذف او از این مجموعه عنوان کرد و اعلام کرد که بازیگر جایگزین این نقش بزودی انتخاب و اعلام خواهد شد.
    سایت « راه دانا» در خصوص جزئیات این برکناری اعلام کرده است:
    «این بازیگر جوان که به گفته بسیاری با فصل سوم این سریال به شهرت رسیده است، برای حضور و بازی در فصل چهارم «بچه مهندس» درخواست حقوق ماهیانه 200 میلیونی داشته (حقوق یک سوپراستار سینما) درصورتی که ابتدای پروژه با تهیه کننده سریال بر سر عدد 40 میلیون تومان به توافق رسیده بود. همه این ها به قول تهیه کننده سریال وقتی «غیر متعارف» می شود که دستمزد همین آقای بازیگر برای فصل قبل حدود 7 میلیون تومان در ماه بوده است.»
    درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟
    در فوتبال همیشه از ضرورت مقابله با “بازیکن سالاری” حرف زده‌اند و حال در تلویزیون هم انگار “بازیگر سالاری” دارد باب می‌شود، البته این اقدام تهیه کننده سریال بچه مهندس در راستای جلوگیری از چنین اتفاقی در تلویزیون قابل تقدیر است.
    در زمانه امروز با توجه به فراگیر بودن ارتباطات به سادگی قبل از شروع سریال می‌توان به مخاطبان اطلاع رسانی کرد که فلان بازیگر در نقش فلان شخصیت در فصل جید این سریال ظاهر شده است و هیچ اتفاق خاصی هم رخ نخواهد داد و مردم به سرعت این جایگزینی را می‌پذیرند.
    همین الان سریال شرم بر روی آنتن است که در 6 قسمت ابتدایی مرحوم سیروس گرجستانی نقش “عزیز آقا” را بازی می‌کرد اما بعد از کوچ ابدی ایشان سیاوش طهمورث جایگزین شد و از قسمت 7 سریال به بعد سیاوش طهمورث ایفاگر نقش “عزیز آقا” شد. البته در خلال پخش این 2 قسمت به فاصله یک شب با اطلاع‌رسانی رسانه‌ای مخاطبان در جریان قرار گرفته و به سادگی این تغییر محقق شد، حال در فاصله میان 2 فصل یک سریال تغییر بازیگر و زمینه‌چینی آن بسیار ساده‌تر است.

    این تغییر به دلیل دستمزد درخواستی بازیگر باعث می‌شود به یک سریال دیگر هم اشاره کنیم، در ادامه همین خبر آمده است: « چندی پیش خبر ساخت فصل هفتم سریال پایتخت رسانه‌ای شد و «اخبار درگوشی» درخواست دستمزد 5 میلیاردی یکی از بازیگران مهم این سریال را شرط حضور او برای فصل هفتم این مجموعه عنوان کرده است؛ این رقم زمانی بهتر درک می شود که بدانیم کل برآورد ساخت فصل جدید پایتخت حدود 30 میلیارد تومان تخمین زده شده است.»
    دستمزد 5 میلیاردی برای سریالی 15 قسمتی تقریبا هر قسمت بیش از 330 میلیون تومان می‌شود!
    اگرچه هنوز صحت و سقم این خبر مشخص نشده است اما واقعیت این است که در تلویزیون پرداخت چنین دستمزدی هم درست نیست و هم اینکه بسیاری از معادلات را بر هم می‌زند.
    در بخش خصوصی سرمایه‌گذار بخش خصوصی به هر دلیلی هر رقمی دوست داشته باشد به بازیگران دستمزد می‌دهد و هیچ کسی هم نمی‌تواند او را بازخواست کند که چرا چنین اعداد و ارقامی را پرداخت کرده است. بخش خصوصی بنابر مصالح خود وارد سرمایه‌گذاری برای سریال یا فیلم شده و احتمالا اهداف بسیار بالاتر از دستمزد یک سوپر استار یا سلبریتی را محقق می‌سازد که چنین اعداد و ارقامی را پرداخت می‌کند ولی تلویزیون ما تکلیفش روشن است.
    درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟
    فارغ از اینکه معیار چنین دستمزدهایی چیست باید گفت صداوسیما پولش از طرف دولت داده می‌شود و بر اساس جدول اعلام شده برای بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۰، بودجه مصوب نهایی سازمان صداوسیما در سال ۹۹، مبلغ ۱۹۱۵ میلیارد تومان بوده است و برای سال ۱۴۰۰ هم سهم سازمان صداوسیما برای تولید برنامه‌های صوتی و تصویری از بودجه پیشنهادی، معادل ۲۶۱۹ میلیارد تومان است.
    حال در سالی که کشور به دلیل تحریم‌ها و کرونا یکی از سخت‌ترین شرایط‌های اقتصادی را دارد از سر می‌گذراند واقعا برای خرج‌های اضافی نه توجیهی دارد و نه امکان، بهترین اقدام هم این است که استراتژی را عوض کرد.
    درست است که استقبال مخاطب از یک سریال بسیار ارزشمند است ولی پرسش اینجاست که عوامل سریال و بازیگران پایتخت در سال سختی چون امسال حاضرند دستمزدهای کمتری بگیرند یا خیر؟
    آیا مطرح ساختن چنین دستمزدی برای آن نیست که اصلا این سریال تولید نشود چون به یاد داریم که 2 بازیگر اصلی سریال سال گذشته اعلام کردند که بعد از پایتخت 6 دیگر به هیچ عنوان با تلویزیون همکاری نخواهند کرد! اگرچه همان فصل 6 هم به دلیل شیوع کرونا ناتمام ماند و سیروس مقدم (کارگردان پایتخت) اعلام کرد «قسمت‌های آخر پایتخت، طلب مخاطبان از ما باشد…»
    و آیا اگر فارغ از همه این بحث‌ها پایتخت 7 باز با همین شرایط تولید شود تمام این اتفاقات برای آن بوده است که مسیر رسیدن به دستمزدهایی نجومی هموارتر شود؟ و بسیاری پرسش‌های دیگر …
    دوباره ذکر کنیم که تلویزیون در ایران یک رسانه خصوصی نیست.

  • یک منتقد: آقایان این کاره نیستند، رسانه شوخی نیست!

    یک منتقد: آقایان این کاره نیستند، رسانه شوخی نیست!

    یک منتقد با بیان اینکه خیلی از مردم حتی از پخش بعضی‌ از سریال‌های رمضانی خبر هم نداشتند، می‌گوید: بعضی از کسانی که دست‌اندرکار چنین اتفاقاتی هستند را باید توبیخ کرد. رسانه شوخی نیست.

    محمدتقی فهیم ـ منتقد سینما و تلویزیون ـ با انتقاد از عملکرد تلویزیون و سریال‌های مناسبتی ماه رمضان گفت: به نظر می‌آید شبکه‌ها این بخش از مدیریت را زیاد جدی نگرفته‌اند و منتظر سیما فیلم هستند تا سریالی را برای آن شبکه در نظر بگیرد. نتیجه‌اش را امسال دیدیم. سریال‌ها ضمن اینکه فضای متناسب با رمضان را نداشتند، از نظر جذابیت‌های دراماتیک، تاثیرگذاری و جذب مخاطب هم تلویزیون توفیقی به دست نیاورد. نباید اداری کار کنند. نتیجه‌اش فاجعه است. مردم امسال زیاد در مورد سریال‌ها صحبت نمی‌کردند و دیدن و ندیدنشان برایشان فرقی نمی‌کرد.

    او با بیان اینکه مناسبت‌های مختلف یکی از ظرفیت‌های خوب برای تلویزیون به منظور جذب و ممانعت از ریزش مخاطب است، گفت: مناسبت‌ها برای مخاطبان هم فرصتی است که بیشتر پای تلویزیون بنشینند. هر سالی که به این مناسبت توجه بیشتری شده، تقویمی کار کردند و با توجه به آن فضا ارائه اثر کردند، تلویزیون توفیق بیشتری داشته است. الان می‌بینیم سریال‌های سال‌های گذشته که شبکه آی‌فیلم پخش می‌کند را هنوز مردم می‌بینند. به نظر می‌آید چند سالی است که این تقویم کنار گذاشته شده و تلویزیون کار مناسبتی را خیلی جدی نمی‌گیرد و هر چیزی که در چنته و دم دست دارد، پخش می‌کند.

    فهیم افزود: ماه رمضان تبدیل به جشنواره کوچکی در دل رسانه ملی شده بود که داورانش مردم بودند. بدون اینکه سازمان صداوسیما هزینه‌ای کند تبدیل به جشنواره‌ای با داوران هشتاد میلیونی شده بود که در پایان ماه رمضان نتیجه با صحبت‌های مردم مشخص می‌شد اما این جشنواره را از دست دادیم و الان دیگر نه مردم و نه رسانه‌ها رغبتی به صحبت درباره‌ سریال‌ها ندارند.

    او با اشاره به اهمیت رسانه در دنیا گفت: هر وقت تلویزیون به این سمت گرایش پیدا کند که فکر می‌کند اگر آنتن پر شود کافی است، میدان شکست مدیریت رسانه‌ای رقم می‌خورد. در دنیا هم همین‌طور است. رسانه‌های دنیا برای یک مخاطب فراخوان مدیریتی می‌دهند که چرا مخاطب از دست دادیم. یک رسانه پویا و مهم به خاطر کم شدن مخاطب دچار تحولات مدیریتی می‌شود. برای همین است که رسانه‌ها حاکم بر جهان شدند.

    فهیم با تاکید بر لزوم بررسی جدی این شرایط عنوان کرد: ما عقب‌گرد کردیم و بی‌تفاوت شده‌ایم که جای بررسی جدی دارد. حالا که ماه رمضان تمام شد فرصت خوبی است تا بنشینند و بررسی کنند اصلا بعضی از این سریال‌ها چرا باید در ماه رمضان پخش شود؟. بعضی از سریال‌ها حتی ضدفرهنگ عمل می‌کنند و برای همه این‌ها بودجه صرف شده است. باید بررسی کنند چرا کاری که با این همه بودجه تولید شده بازخوردش این است.

    او در ادامه گفت: ما مناسبت‌های دینی و ملی زیاد داریم و همه این‌ها مهم‌اند و فرصت خوبی هستند. مردم در این دوران توجه بیشتری دارند و می‌خواهند به داشته‌های خودشان بیفزایند و داشته‌هایشان را محک بزنند.

    این منتقد با بیان اینکه همیشه حداقل دو سریال تاثیرگذار و سرگرم‌کننده باید از آنتن تلویزیون پخش شود، گفت: اگر یک اتفاق خوب در بخش مدیریتی شبکه‌ها نیفتد ما شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود. ما در حرکت به سمت افق آینده همواره با دشواری‌های بیشتری روبه‌رو هستیم چون تلاش‌های جهانی بیشتر می‌شود. باید بتوانیم در رقابت درونی‌ خودمان به دست‌آوردهای بهتری برسیم تا بتوانیم با تلاش‌های بیرونی مواجه شویم. مردم الان قدرت انتخاب زیادی دارند. ما نباید عقب بمانیم. حداقل یکی ـ دو سریال خوب و تاثیرگذار همیشه باید روی آنتن داشته باشیم. وقتی ما دو سریال تاثیرگذار روی آنتن نداشته باشیم یعنی یک‌ جای کار می‌لنگد و کلیت این ضعف‌ها به بخش مدیریتی مربوط می‌شود.

     

    سریال زیر خاکی

     

    فهیم در پایان برای مثال نظرش درباره سریال «زیرخاکی» که از دیگر سریال‌های رمضان امسال پربیننده‌تر به نظر می‌رسید را اینگونه بیان کرد: قسمت‌های اولیه «زیرخاکی» خیلی نچسب بود اما به تدریج هر چقدر به سمت طنز موقعیت پیش رفت بامزه شد و بده بستان‌های بین فریبزر و پریچهر و کاوه خوب عمل کرد. اوایل سریال خود، من میمیک‌ و فیزیک صورت پژمان جمشیدی را نمی‌توانستم تحمل کنم اما به تدریج از آن قالب درآمد و به تدریج جا افتاد و پذیرفته شد.
    او گفت: وقتی می‌خواهیم کار طنز کنیم حتما نباید فرم فیلم فارسی باشد مانند سینما که رفتن به سمت قالب فیلم فارسی نتیجه‌اش فاجعه در سینما و کمدی‌های سطحی و ناقص است. تلویزیون باید مراقب باشد. اینکه زن تحقیر شود، بچه تحقیر شود و حتی خود قهرمان داستان، از ویژگی‌های فیلم فارسی است.

    این منتقد تاکید کرد: «زیر خاکی» از نظر فرم و ساختمان اثر پذیرفتنی نبود. یک کار دم‌دستی و سطحی بود نه کار نقادانه بود و نه خیلی قابل توجه؛ اما سرگرم کننده بود. سرگرمی مهم است اما کافی نیست. سرگرمی باید هدفی را دنبال کند. شاید در قسمت‌های بعدی راضی‌کننده‌تر باشد اما تا اینجا که یک فیلم فارسی بود که سریال شده بود.»

    منبع: ایسنا

  • این 80 یا 90 درصد بیننده سریال تلویزیونی از کجا آمده است؟

    این 80 یا 90 درصد بیننده سریال تلویزیونی از کجا آمده است؟

    نکته مهمی که می‌تواند اساس این نظرسنجی‌ها را در صورت واقعیت ادعا، از نظر علمی زیر سئوال ببرد، جایی بود که فیلمنامه‌نویس به لیست محدود شماره‌های تماس اشاره کرد.

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – بسیاری اوقات شاهد خبر پربیینده ترین سریال یا برنامه تلویزیون بوده‌ایم که معمولا هم با این عبارات همراه است مثلا :« براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در هفته اول نوروز ۹۹، بیش از ۹۰درصد مردم سراسر کشور بیننده برنامه‌های تلویزیونی بوده‌اند که ۸۰.۵درصد آن‌ها برنامه‌های ویژه نوروز را تماشا کرده‌اند. در میان برنامه‌های مختلف سریال نوروزی، «پایتخت۶» شبکه یک سیما با ۷۵درصد مخاطب بیشترین بیننده را داشته است.»
    یا همین اخیرا درباره برنامه های ماه رمضان اعلام شد: سریال «زیر‌خاکی» از شبکه یک با ۴۴ درصد مخاطب در صدر این فهرست قرار داد. سریال «بچه مهندس۳» از شبکه دو با ۳۳ درصد مخاطب در رتبه دوم و «سرباز» از شبکه سه با ۲۴ درصد در رتبه سوم است.
    حال نکته‌ای که محل بحث و مورد مناقشه است چگونگی انجام این نظرسنجی‌ها و به دست آوردن چنین آمارهایی است. آمارهایی چون اعلام بیش از 90 درصد مردم بیننده برنامه‌های تلویزیونی بوده‌اند و …
    ماجرا از آنجا شروع شد که “حسن وارسته” نویسنده سریال «بچه مهندس» در یک گفت‌وگوی لایو اینستاگرامی با صفحه رسمی روابط عمومی تلویزیون گفت: « من این نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات را قبول ندارم. با این دوستان سال های سال کار کردم و می دانم چطور آمار می‌گیرند. خیلی روش‌هایشان به روز نیست.
    براساس شماره تلفن‌های ثابت نظرسنجی می‌کنند و این روزها هم که به خاطر شیوع کرونا فقط یک سوم پرسنلشان کار می‌کنند و خیلی نمی‌شود روی نتیجه این نظرسنجی حساب کرد.»
    او به این مسئله اشاره کرد که خودش در تقریبا یکی دو دهه اخیر با مرکز افکارسنجی رسانه ملی در ساختمان مشخص آنها در مجموعه جام جم همکاری داشته و از این گفت که به حبیب‌اللهی مدیر سابق و همچنین مدیران جدید این مجموعه اشکالات این شیوه نظرسنجی را گوشزد کرده است. هرچند مجری برنامه لایو اشاره کرد که این سیستم‌های سنجش تغییر کرده است اما حسن وارسته با تاکید بر اینکه بر اساس فکت‌هایی تازه صحبت می‌کند گفت که از جزئیات مطلع است.
    نکته مهمی که می‌تواند اساس این نظرسنجی‌ها را در صورت واقعیت ادعا، از نظر علمی زیر سئوال ببرد، جایی بود که وارسته به لیست محدود شماره‌های تماس اشاره کرد. یعنی اینکه در نمونه‌گیری تصادفی از کل جامعه، این نظرسنجی‌ها در جمعی محدود انجام می‌شود که احتمال شرطی شدن به سئوالات را دارد و یا نمونه مناسبی برای اینکه به کل جامعه تعمیم داده شوند، نیست.
    وارسته در ادامه صحبت‌هایش به روش‌های نوینی اشاره کرد که می‌توانند جایگزین تماس با چند شماره ثابت باشند. وی گفت:« مثلا تلوبیون یا یوتیوب و آپارات می‌توانند مرجع خوبی باشند. میزان بازدید سریال‌ها در تلوبیون کاملا مشخص است.»
    گاهی اوقات اشاره شده است که نظرسنجی‌های ماهانه روابط عمومی سازمان صداوسیما معمولا از بازه‌های ۴۱۶ نفری به دست می‌آیند و بر اساس پیمایش‌های تلفنی به کل جامعه تعمیم داده می‌شوند.
    بر خلاف برخی از ادعاها که «من تلویزیون نمی‌بینم و …» بر اساس شواهد و تجربه می‌توان گفت اتفاقا تلویزیون در بین قشرهای مختلف جامعه به عنوان یک پایگاه ثابت حضور دارد و بسیاری هم بیننده برنامه‌ها و سریال‌های آن هستند، البته نه به آن شوری شور “90 درصدی” و نه به بی نمکی “کسی که اصلا تلویزیون نمی‌بینه”، همواره طیف‌های ثابتی در جامعه هستند که مخاطب آن هستند.
    واقعیت این است که سریال‌ها و برنامه‌هایی که بیننده‌شان زیاد باشد به شکلی خود را بروز می‌دهند و جامعه هم به سرعت متوجه آن خواهد شد، درباره آن حرف زده شده و از طرف رسانه‌ها هم مورد توجه قرار می‌گیرد و یا در شبکه‌های اجتماعی به اشکال مختلف مطرح می‌شود. همین امسال سریال‌های «پاینخت6 و یا «نون، خ2» و «زیر خاکی» نمونه‌هایی واضح از استقبال تماشاگران از آنها بودند.
    نمونه جالب در تعطیلات عید امسال این بود که بعد از پخش 4 یا 5 قسمت از سریال پایتخت وزارت ارتباطات اعلام کرد و نشان داد که در ساعت پخش این سریال حجم ترافیک اینترنت کاهش چشمگیری دارد و حتی در زمان آگهی بازرگانی وسط سریال دوباره شاهد بالا رفتن ترافیک اینترنت بودیم.
    از بحث و سخن‌هایی که در فضای مجازی هم پیرامون یک برنامه یا سریال شکل می‌گیرد می‌توان پی برد که آیا مخاطب داشته است یا خیر ولی برخی اوقات هم همین شبکه‌های اجتماعی درصد خطا رابالا می‌برد برای مثال یک بخش کوتاه 2 یا 3 دقیقه‌ای از یک برنامه در فضای مجازی به هر دلیلی مورد توجه قرار می‌گیرد و بازنشر زیادی هم پیدا می‌کند و یا با بحث و جدل فراوان درباره آن همراه می‌شود ولی واقعا نمی‌توان گفت تمام این اتفاقات دلیلی بر پر بیننده بودن آن برنامه یا سریال است و شاید فقط همین بریده ویدیوی آن است که تا این اندازه توجه جلب کرده است.
    حال که نویسنده سریال بچه مهندس چنین با دلیل و برهان و بر اساس همکاری خود با مرکز تحقیقات صداوسیما اساس این نظرسنجی‌ها را زیر سوال برده است جا دارد تا صداوسیما و علی الخصوص تلویزیون – برای احترام به مخاطب هم شده – روند و چگونگی این نظرسنجی‌ها رابه شکلی صریح اعلام کند و نشان دهد که این آمارهای غالبا بالای 80 و 90 درصد بر چه اساسی به دست آمده است؟
    این شفاف‌سازی هم به نفع خود صداوسیماست و هم اینکه باعث می‌شود برنامه‌سازان هم جایگاه واقعی برنامه خود را بدانند.