برچسب: بازیگر پیشکسوت

  • بازیگر پیشکسوت: بعد از سرطان باید با کرونا بجنگم

    بازیگر پیشکسوت: بعد از سرطان باید با کرونا بجنگم

    رضا ناجی بازیگر سینما و تلویزیون بیان کرد که با توجه به شرایط ویژه‌ای که بعد از شکست دادن سرطان دارد باید مراقب کرونا باشد.

    بازیگر پیشکسوت: بعد از سرطان باید با کرونا بجنگم

    رضا ناجی بازیگر سینما و تلویزیون درباره جدیدترین فعالیت‌های خود گفت: دو سال پیش متوجه شدم که روده‌ام دچار مشکل شده است، البته روده‌ام را حدود ۱۶ سال پیش عمل کرده بودم و بعد از آزمایشات متعدد پزشکان گفتند مشکلی نمی‌بینند. اما دو سال پیش دوباره همان درد را داشتم، بعد از مراجعه به چند پزشک، آنها گفتند باید روده را دربیاوریم اما با مشورت با خانواده، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نزد همان پزشکی بروم که ۱۶ سال پیش من را جراحی کرده بود. به همان پزشک مراجعه کردم و او گفت باید عمل کنیم اما بعد از جراحی چند آزمایش دادم و تشخیص سرطان روده داد. بلافاصله شیمی درمانی را آغاز کردم که این پروسه هفت ماه طول کشید اما حالا پنج ماه است که حالم خوب است.

    وی افزود: البته این بیماری به طور کلی بهبود پیدا نمی‌کند ضمن اینکه من هفت ماه تحت شیمی درمانی بودم و این داروها بدن من را ضعیف کرده‌اند با این حال، اوضاع جسمانی خوبی دارم.

    ناجی بیان کرد: در ادامه نیز پزشکم به من متذکر شد حالا که سرطان را شکست داده‌ام باید مراقبت‌های ویژه‌ای داشته باشم. چون بدنم ضعیف شده و نباید بیمار شوم البته من هر دو دوز واکسن کرونا را دریافت کرده‌ام‌.

    بازیگر «آواز گنجشک‌ها» بیان کرد: در این مدت پیشنهادهایی هم برای همکاری شد ولی وقتی سر صحنه یکی از همین فیلم‌ها رفتم، دیدم که عوامل ماسک نزده‌اند و پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند، بنا به وضعیت ویژه‌ای هم که دارم حضور در آن پروژه را نپذیرفتم با این حال اگر فیلمی باشد که بدانم پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند حضور در آن را می‌پذیرم.

    این بازیگر در پایان گفت: این برای من خطرناک است که حضور در محیط‌های آلوده را تجربه کنم. به تازگی نیز چند نفر از دوستانم را به دلیل ابتلا به کرونا از دست دادم، مثلاً زنده یاد علی سلیمانی یکی از همان‌ها بود که از درگذشتش متاثر شدم. او واقعاً حیف شد، درگذشتش ضایعه‌ای بود که باورکردنی نیست.

     

    منبع: مهر

  • وقتی فرو رفتن در نقش، پای آقای بازیگر را به بیمارستان باز کرد

    وقتی فرو رفتن در نقش، پای آقای بازیگر را به بیمارستان باز کرد

     

    رضا اسعدی بازیگر تلویزیون، تئاتر و سینما از تجربه عجیب خود در بازیگری گفت.

    اسعدی در گفت‌وگو با برنامه رادیویی «وقتی خیال در می‌زند» شبکه رادیویی فرهنگ به بخشی از خاطرات دوران کرونایی خود وسختی‌های کار بازیگری اشاره کرد.وقتی فرو رفتن در نقش، پای آقای بازیگر را به بیمارستان باز کرد|خبر فوری

    او گفت: «در فیلم «دوران سربی» نقش یک چوپان را داشتم و برای اینکه این نقش را بازی کنم مدتی را به این کار اختصاص دادم. حتی وقتی قرار بود در فیلم دیگری نقش معلمی که  دیالیز می‌شود را بازی کنم به بیمارستان رفتم و با نشان دادن کارت بازیگری در بخش دیالیزی بیمارستان خوابیدم و وقتی فیلم در میبد ساخته شد، مردم می‌گفتند این بازیگر اینجا دیالیز می‌شود و کلی کمپوت و آبمیوه برای من آورده بودند. من آن نقش را خیلی دوست داشتم.»

    نخستین حضور احمدرضا اسعدی به عنوان بازیگر به سال ۱۳۶۷  و بازی در فیلم «دوران سربی» به کارگردانی خسرو معصومی است.

     

  • دیگر نقش معتاد بازی نمی‌کنم!

    دیگر نقش معتاد بازی نمی‌کنم!

     

    سعید امیرسلیمانی در مدت یک سال اخیر بیکار نبوده و در چند فیلم سینمایی بازی کرده است و سریال «باخانمان» را روی آنتن دارد.

    این موضوع بهانه گفت‌وگوی ما با این بازیگر آثار به یادماندنی «هزار دستان»، «قهوه تلخ»، «مدرس»، «تبریز در مه»، «معمای شاه»و «کفش‌های میرزا نوروز» شد که نقش‌های مهم تاریخی و ژانرهای مختلف را تجربه کرده است.

    برویم سراغ بازی خوب‌تان در سریال «باخانمان»؛ به عنوان یک پیشکسوت وقتی نقشی به شما پیشنهاد می‌شود، چه معیارهایی برای پذیرش آن دارید؟

    برزو نیک نژاد قبل از ساخت سریال من را برای چند نقش، یعنی هم نقش معتاد «ناصر آراسته» و هم نقش «رشید»، خدمتکار خانه «مصطفی» در نظر گرفته بود. وقتی دعوت به کار شدم به نیک‌نژاد گفتم نقش معتاد را زیاد بازی کرده‌ام و دوست ندارم دیگر بازی کنم، علاوه بر آن نقش «ناصر» طولانی است و دوست دارم نقش خوب و کوتاهی بازی کنم. اتفاقاً، وقتی نقش «رشید» را برایم تعریف کرد، دیدم جای کار دارد و پذیرفتم. او نوکر «مصطفی» است، اما به اربابش بیشتر دستور می‌دهد و همین برایم جذابیت داشت.دیگر نقش معتاد بازی نمی‌کنم!|خبر فوری

    اشاره کردید که چون در کارنامه‌تان تجربه بازی در نقش معتاد را داشتید، نپذیرفتید که نقش «ناصر» را بازی کنید.

    تاکنون پنج، شش بار نقش معتاد را بازی کرده‌ام. در اولین سریال بعد از انقلاب، در «شاه دزد» نقش معتاد را بازی کردم. بعد از آن، همه پیشنهادها این گونه بود؛ بنابراین دیگر بازی نکردم تا بیش از ۱۰ سال بعد که در «مهریه بی‌ بی» خودم پیشنهاد دادم که این نقش را بازی کنم. بعد از آن هم، باز هر چه نقش معتاد داده شد، نپذیرفتم چون به من انگ می‌خورد و متهم به بازی در این گونه نقش‌ها می‌شدم؛ همان‌گونه که بعد از بازی در نقش اسدا… علم، سه بار این نقش را بازی کردم و بعد از سریال «معمای شاه»، اعلام کردم که دیگر این نقش را بازی نمی‌کنم؛ مگر این که کارگردانی بخواهد کتاب خاطراتش را بسازد.

    کارنامه تان پر از نقش‌های مختلف است. می‌خواهم بدانم برای بازی در نقش‌های متعدد چه می‌کنید؟

    نقش قاتل آیت ا… مدرس را در سریال «مدرس» بازی کردم. البته در این سریال هفت یا هشت نقش داشتم. اگر نقش نیاز به تحقیقات علمی داشته باشد، کتاب می‌خوانم؛ در غیر این صورت جغرافیایی برای شخصیت می‌نویسم و درباره‌اش فکر می‌کنم که آن شخصیت چه خانواده و گذشته‌ای داشته، در کجا زندگی ‌کرده، چگونه بزرگ شده است و بعد در قالب آن نقش می‌روم.

    در مقطعی کارگردانی کردید، چرا ادامه ندادید؟

    نگذاشتند کارگردانی کنم، از من خوش‌شان نمی‌آمد؛ زمانی می‌گفتند خودی، نخودی و بیخودی، یادتان هست؟ من آن زمان خودی نبودم و حالا شاید برای مردم خودی شده باشم. مسئولان آن زمان می‌گفتند بازیگر خوبی هستی چرا می خواهی کارگردانی کنی؟ و من هم به آن‌ها می‌گفتم در بازیگری تجربه‌هایی کسب کرده‌ام و حالا می‌خواهم تجربه‌های دیگری در زمینه کارگردانی کسب کنم؛ اما نشد.

    با رفیق قدیمی‌تان زنده یاد «علی حاتمی» چند تجربه مشترک داشتید. خاطره‌ای از همکاری‌هایتان دارید؟

    وقتی داستان‌های مولوی را با هم کار می‌کردیم، خودروی ژیانی داشتم که بعد از پایان فیلم برداری در شمال، من و زنده‌یادها علی حاتمی و جمشید مشایخی، سوار بر آن به سمت تهران می‌رفتیم. علی پیشنهاد داد که ناصرالدین شاه و کریم شیره‌ای را بسازیم و جمشید، ناصرالدین‌شاه شود و من نقش کریم شیره‌ای را بازی کنم. بعد از دو، سه ماه، علی گفت که نمی‌شود این سریال را ساخت، بنابراین، درباره ناصرالدین شاه و ملیجک، سریال «سلطان صاحبقران» را ساختیم و چون ملیجک شش قسمت بیشتر در قصه نبود، قهر کردم و گفتم دوست دارم در ۱۳ قسمت سریال باشم و این گونه شد که در هر قسمت، در یک نقش بازی کردم و «سلطان صاحبقران» ساخته شد. هفت، هشت نقش در این سریال بازی کردم و در همه قسمت‌ها حضور داشتم. یکی از ویژگی‌های علی، حسود بودنش بود و اعتقاد داشت که هنرمند باید حسود باشد تا در کارش موفق شود و همیشه سر همین موضوع با او بحث می‌کردم. علی همیشه به خانمم می‌گفت که عیب سعید این است که حسود نیست. زنده‌یاد علی حاتمی قلم خیلی شیوایی داشت و در طراحی صحنه بی‌نظیر بود، روحش شاد. از میان آثار زنده‌یاد حاتمی، فیلم ‌«سوته دلان» را خیلی دوست داشتم. البته همه آثار علی خوب بودند، چون برای همه آن‌ها خیلی زحمت می‌کشید.

     

  • “روبر حسین” بازیگر و کارگردان ایرانی‌الاصل فرانسوی، درگذشت

    “روبر حسین” بازیگر و کارگردان ایرانی‌الاصل فرانسوی، درگذشت

     

    روبر حسین، بازیگر و کارگردان ایرانی‌الاصل فرانسوی، بازیگرِ سری “انژلیک” و کارگردان وسترن اروپایی “گورستان بدون صلیب” [هر دو در کنارِ میشل مرسیه]، درگذشت.

    روبر حسین، فیلمساز و بازیگر ایرانی‌الاصل فرانسوی، متولد پاریس البته، که سال‌ها قبل، شهرتی هم به‌عنوان بازیگر در ایران داشت، درگذشت. حسین را بیش‌تر به‌عنوان بازیگر سری فیلم‌های “انژلیک” و کارگردان وسترن “گورستان بدون صلیب” می‌شناسند، که در هر دو فیلم با بازیگر مشهور آن زمان، میشل مرسیه همکاری کرد. پدر او امین‌الله حسین، آهنگساز بسیار مشهورِ ایرانی تبار مقیم فرانسه بود. او کارگردان یک بینوایان با بازی لینو ونتورا در نقش ژان والژان هم بود که سال‌ها پبش از صداوسیما پخش شد، و به‌عنوان بازیگر هم در اقتباس دیگری از این رمان ویکتور هوگو، به‌کارگردانی کلود للوش ظاهر شد. نام او در میان بازیگران ریفیفی ژول داستن هم به‌چشم می‌خورد. حسین هنگام مرگ، نودوسه سال داشت.

     

  • گلایه‌های بازیگر زن پیشکسوت از بیکاری و بی‌توجهی

    گلایه‌های بازیگر زن پیشکسوت از بیکاری و بی‌توجهی

     

    بازیگر فیلم «دخترشیرینی فروش» گفت: بازی نمی‌کنم، چون پیشنهادی نیست و اگر هم باشد می‌خواهند با مبلغ بیست سال پیش برایشان بازی کنم.فرحناز منافی‌ظاهر درباره شیوه و وضعیت انتخاب بازیگران در سینما گفت: وضعیت نقش گرفتن و انتخاب بازیگر در سینمای امروز وضعیت به شدت وخیمی است، پیشتر بازیگران براساس اولویت، کیفیت و سابقه انتخاب می‌شدند اما امروز به راحتی با آوردن سرمایه می‌توان هر نقشی را خرید. سینمای امروز به سمت انتخاب بازیگران سرمایه دار رفته است، بازیگرانی که یا خودشان پول دارند و یا می‌توانند برای فیلم اسپانسر جذب کنند، نکته ناراحت کننده آنجاست که این بازیگران معمولا بی استعداد هستند و اثر را نابود می‌کنند اما این اتفاق انگار برای فیلمساز اهمیتی ندارد و با هر کیفیتی صرفا برای پول نقش به آن نابازیگر می‌رسد.گلایه‌های بازیگر زن پیشکسوت از بیکاری و بی‌توجهی|خبر فوری

    وی با اشاره به سابقه خود در سینما افزود: عجیب است بازیگری باشی که اکثریت سابقه‌ات برای بازی در فیلم‌های سینمایی باشد اما مخاطب خیال کند که تو بازیگر سینما نبوده و تنها برای سریال ساخته شده‌ای، شخص من بعد از نزدیک به سی فیلم سینمایی هیچ پیشنهادی از سینما ندارم، اگر هم پیشنهادی باشد برای نقش‌های بی اهمیت و گذرا است. 

    بازیگر فیلم «عروس» حضور برخی بازیگران در سینما را نابجا دانست و اضافه کرد: من در سریال «پدرسالار» بازی کردم، سریالی که در زمان خود بهترین سریال بود، خیابان برای دیدنش خلوت می‌شد، باور کنید اگر به کسی بگویی که یک بازیگر زمانی در پرمخاطب ترین سریال کشور بازی می‌کرده و نقش اصلی داشته و حالا بیکار است تعجب می‌کند اما من اینگونه شدم. 

    بازیگر فیلم «دخترشیرینی فروش» دلیل کم‌کاری خود را اینگونه تشریح کرد: بازی نمی‌کنم، چون پیشنهادی نیست و اگر هم باشد می‌خواهند با مبلغ بیست سال پیش برایشان بازی کنم. مشخصاً من با این وضع بازی نمی‌کنم و ترجیح می‌دهم بیکار باشم.

    منافی‌ظاهر با اشاره به بد عهدی بسیاری از تهیه‌کنندگان سینما خاطرنشان کرد: بسیاری از پروژه‌های سینمایی با بدقولی تهیه‌کنندگان به مشکل می‌خورد. خود من سال‌ها پیش در یک پروژه بازی کردم و هنوز ۶ میلیون دستمزدم را دریافت نکردم. شش میلیون تومان آن موقع در حال حاضر چه ارزشی دارد. تازه با این وضع تهیه کننده هنوز هم نمی‌خواهد پولم را بدهد و پس می‌خواهد پولم را سر قبرم بیاورد؟

     

  • بهروز تقوایی درگذشت

    بهروز تقوایی درگذشت

     

    بهروز تقوایی، بازیگر پیشکسوت نمایش‌های شادی‌آور ایرانی، پس از دو سال درگیری با یک بیماری مزمن، درگذشت.

    بهروز تقوایی بازیگر پیشکسوت نمایش‌های ایرانی که سابقه بازی او در نمایش‌های لاله‌زار و طی دو دهه اخیر در گونه تئاتر آزاد احیاگر گونه «کمدی سفید» از شاخه‌های نمایش ایرانی صبح امروز (چهارشنبه ۱۰ دی‌ماه) به دلیل بیماری مزمنی که طی دو سال اخیر گریبانگیر وی شده بود درگذشت.بهروز تقوایی درگذشت|خبر فوری

    زنده‎نام بهروز تقوایی که کار بازیگری را به شکل جدی و حرفه‌ای در اواخر دهه ۵۰ در تئاتر لاله‌زار آغاز کرد، از هنرمندانی بود که در گونه نمایش‌های شادی‌آور ایرانی و به ویژه گونه «کمدی سفید» – نقش‌هایی غیر از شخصیت سیاه و گونه نمایش سیاه‌بازی – تبحر ویژه‌ای داشت و صاحب سبک بود.

    وی صبح امروز (چهارشنبه ۱۰ دی‌ماه) به دلیل بیماری مزمنی که طی دو سال اخیر گریبانگیر وی شده بود، درگذشت.

    تقوایی پیرو مکتب هنر نمایش‌های سنتی تهران بود هرچند که اصالتی آذری داشت. وی طی دهه ۶۰ و ۷۰ هم‌زمان با سال‌های فعالیت تماشاخانه‌های لاله‌زار مانند تماشاخانه نصر به شکل مستمر تجربه بازی با بزرگان نمایش سنتی و آئینی کشورمان چون زنده‌نام سعدی افشار را داشت. او هم‌زمان با به محاق رفتن فعالیت‌های نمایشی در لاله‌زار و تعطیل شدن سالن‌های این منطقه وارد گونه تئاتر آزاد شد. تقوایی طی دهه ۸۰ و دهه ۹۰ به شکل مستمر در این‌گونه از آثار نمایشی مشغول فعالیت بود، هرچند که طی یکی، دوسال اخیر به سبب درگیری با بیماری کمتر به ایفای نقش می‌پرداخت.

    بهروز تقوایی درگذشت|خبر فوری

    روحش شاد و یادش گرامی

     

  • فلاش بک اساسی

    فلاش بک اساسی

     

    طی حدود ۶ دهه حضور در سینمای ایران با بزرگانی صاحب نام و صاحب سبک همکاری داشته‌ام که از افتخارات زندگی‌ام بوده و به این تفاهم و نتیجه آن به خود می‌بالم آن سال‌ها با همه تلخی‌ها و شیرینی‌ها سپری شد، بعد از انقلاب سینما تقریبا از حرکت ایستاده بود و من هم به مانند دیگران حیران از این توقف ناگهانی، اواسط دهه ۶۰ توسط دوستان ملاقاتی با جوانی پرشور و حال و لبریز از انرژی داشتم اون جوان پرشور کیانوش عیاری عزیز بود. حاصل اون دیدار و همکاری شد فیلم ارزنده ماندگار آبادانی‌ها و شبح کژدم. دوران پرکاری من بعد از چند سال دوباره آغاز شده بود بدون اغراق فیلم‌های خوب با کارگردان‌های ارزنده نظیر مجید جوانمرد و مهدی صباغ زاده و حسین فرح بخش و عبدالله علیخانی در مقام تهیه کننده و خیلی از عزیزان دیگر داشتم، حال خوشحال و مسرورم از آن همکاری‌ها.

    اوایل دهه ۸۰ به علت بیماری و از دست دادن همسر عزیزم ناخواسته از دوربین و فضای سینما فاصله گرفتم چون با رفتن او بخشی از وجودم در زیر خروارها خاک مدفون شد طی سال‌هایی که در زندان درونم دربند بودم پیشنهادات زیادی از طرف دوستان همکاران سینما داشتم ولی هیچ کدام من را برای حضور مجدد و بازی درجلوی دوربین مجاب نمی‌کرد.

    حدود ۲سال پیش با تماس و دعوت جوانی پرشور از انرژی و لبریز از عشق برای بازی در یک فیلم سینمایی دوباره دعوت به کار شدم. پرانرژی بودن لبریز از عشق بودن این جوان من را یاد کیانوش عیاری عزیز انداخت. بعد از دعوت این جوان عاشق سینما فلاش بک اساسی زدم به سال‌های دور و آن روزها برایم تداعی شد بله و به راستی علاقه و عشق خالص این جوان من را مجاب کرد که در اولین فیلم سینمایی این عاشق سینما بازی کنم.

    فلاش بک اساسی|خبر فوری

    عادل تبریزی کارگردان آتیه‌دار سینمای ایران با صبر و حوصله و دقت فراوان که این روزها کمتر در سینما می‌بینیم اثر سینمایی گیج گاه را کارگردانی کرد و در حین کار از ایشان غیر از حرفه‌ای بودن و ادب و متانت و درست به جای آوردن و خاطرات خوش چیزی به خاطر ندارم به جرات می‌توانم بگویم جناب عادل تبریزی از بهترین کارگردان‌های سینمای فعلی و آینده ایران خواهند بود.

    گیج گاه حرف دل بچه های دهه شصته ایران است. زمانی که بنده چند اثر مشترک با دوست همکار عزیزم جمشیدهاشم‌پور داشتم امثال عادل تبریزی‌ها بیننده سفت و سخت فیلم‌های آن دوران بودند که در نهایت باعشق خالص خواست ادامه دهنده راه ما باشند، گیج گاه گوشه نگاهی به یکی از آثار مشترک من و جمشید هاشم‌پور عزیز دارد به نام فیلم گروگان به کارگرانی اصغر هاشمی عزیز و به تهیه کنندگی پویا فیلم به امید پایان هرچه سریعتر عمر کرونا و اکران فیلم سینمایی گیج گاه در بهترین سینماهای کشور و آرزوی موفقیت برای کارگردان خاص و دوست داشتنی سینمای ایران.

  • تهمینه، بازیگر قدیمی سینمای ایران و همسر ایرج قادری، به‌دلیل کرونا درگذشت

    تهمینه، بازیگر قدیمی سینمای ایران و همسر ایرج قادری، به‌دلیل کرونا درگذشت

     

    تهمینه اطمینان‌مقدم بازیگر قدیمی سینمای ایران و همسر زنده‌یاد ایرج قادری بر اثر کرونا در ۸۵ سالگی درگذشت.

    به‌همین مناسبت گزارشی بخوانید از این بازیگر و خاطراتش که از سایت باکس آفیس ایران نقل می‌کنیم. تهمینه اطمینان مقدم متولد سال ۱۳۱۴ است. او خواهرزاده شهلا ریاحی بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر است و اولین بار به وسیله او حرفه بازیگری را تجربه کرده است.تهمینه، بازیگر قدیمی سینمای ایران و همسر ایرج قادری، به‌دلیل کرونا درگذشت
    اطمینان مقدم در مورد ورودش به عرصه بازیگری می گوید:
    «دو سال بعد از ازدواجم با ایرج قادری، شهلا ریاحی خاله ام که آن سال ها در تئاتر و سینما بسیار فعال بود به من پیشنهاد داد وارد عرصه هنر شوم. اوایل تئاتر کار می کردم و فضا را به شدت دوست داشتم. تئاتر محیط بسیار خوبی داشت. ایرج قادری آن سال ها کار خودش را داشت و در داروخانه کار می کرد.پس از مدتی کار در تئاتر به سینما دعوت شدم و باعث شد بسیار درگیر مشکلات شهرت شوم. من آدم این حرفه نبودم. به خاطر همین خیلی زود بازیگری را کنار گذاشتم. در سال های شهرتم علی رغم لطف و علاقه مردم، بسیار اوضاع برایم سخت شده بود. به همین خاطر تصمیم به مهاجرت گرفتم.»
    او در مورد چگونگی آشنایی اش با ایرج قادری می گوید:
    «داستان آشنایی من با ایرج قادری داستان عاشقانه و توامان بانمکی است. همانطور که گفتم قادری آن سال ها داروخانه داشت. روزی من برای گرفتن دارو به محل کار قادری رفتم و همان نگاه اول کار خودش را کرد. به قول معروف عشق در یک نگاه شکل گرفت. فردای آن روز به بهانه خرید آسپرین و در واقعیت برای دیدن دوباره قادری به داروخانه رفتم. وقتی بیرون آمدم دیدم کسی صدایم می کند. ایرج قادری بود. رو به من کرد و گفت با من ازدواج می کنی؟ من هم گفتم بله!
    آن زمان ۱۷ سال داشتم و قادری نیز ۱۹ سالش بود. به دلیل سن کم خانواده هر دو ما مخالف ازدواجمان بودند و سر آخر با اصرار به این ازدواج تن دادند.»
    او با اشاره به رفتار خوب قادری با اطرافیان و همچنین مردم می گوید:
    «ایرج عاشق مردم بود. به همین دلیل وقتی او را از دست دادم راضی نشدم در بهشت زهرا خاک شود. آن جا به قول معروف آدم های فوکول کراواتی برای عکس انداختن و دیده شدن جمع می شوند. من ترجیح دادم او در بهشت سکینه خاک شود. آن جا از این خبرها نیست. مردم عادی حالا مهمان مزار او هستند. او همیشه دوست داشت در کنار مردم باشد. یادم است اگر از خانه بیرون می رفتم، وقتی برمیگشتم میدیدم نگهبان و مغازه دار و .. توی خانه جمع اند و قادری دارد از آن ها پذیرایی می کند. وقتی از ماجرا سوال می کردم می گفت این ها مردم اند و من عاشقشان هستم. دوست دارم همیشه در کنارم باشند.»