سعید روستایی از مخاطبانی که به فیلم «متری شیش و نیم» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر رای دادند، قدردانی کرد.
*
سعید روستایی از مخاطبانی که به فیلم «متری شیش و نیم» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر رای دادند، قدردانی کرد.
*
پایگاه خبری رسا نشر– مهدی سوری: در تعریف #اینفلوئنسر آورده اند: کسی است به علت قدرت، دانش و جایگاه اجتماعی خود این قدرت را دارد که تصمیم خرید مردم را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال یک #ورزشکار می تواند تاثیر بسزایی در انتخاب لباس ورزشی داشته باشد. زیرا مردم بر این باورند که این فرد دانش و تجربه کافی در این زمینه دارد و می تواند در این مورد بهترین مشاور دیگران باشد. یعنی امتیازهای ویژه ای که در ۹۰ درصد از ایفلوئنسر های ایرانی وجود ندارد. این افراد بقدری زیاد هستند که حتی ممکن است در رفت و آمدهای روزمره آنها را در خیابان و مترو در حال تبلیغ و شو آف ببینید. محل تجمع همه اینفلوئنسرهای ایرانی اینستاگرام است. این روزها همه دلشان می خواهد شاخ مجازی باشند. دوست دارند #سلبریتی شوند و حتی اینفلوئنسر!
فضای مجازی و فعالیت ایرانیان در شبکه های اجتماعی به لطف دولت یازدهم حسن روحانی با افزایش سرعت #اینترنت و مجاز شدن شبکه های موبایلی به ارائه ۳G و ۴G شکل واقعی اش را پیدا کرد. #تلگرام و #اینستاگرام مهمترین شبکه های اجتماعی هستند که مورد استقبال بیش از حد ایرانیان است. هرچند تلگرام در چند ماه گذشته فیلتر شد ، اما هنوز همان مخاطبان خود را حفظ کرده است. اینستاگرام نیز با بیش از ۲۵ میلیون کاربر ایرانی مهمترین شبکه اجتماعی مبتنی بر محتوای تصویری و ویدئویی بشمار می رود. طبیعی است که ۲۵ میلیون کاربر محتوا می خواهد. و هرکسی در این شبکه تلاش می کند تا جایگاه و محبوبین خود را افزایش دهد.
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد و در برخی موارد آبروی آدمیزاد در اینستاگرام وجود دارد. کاربران ساعتها در این شبکه حضور دارند. استوری ها و پست ها را نگاه می کنند. لایک و کامنت می گذارند. و این حرکت تبدیل به یک رقابت برای برتر بودن و خاص بودن شده است. به هر روشی می خواهند معروف شوند. تعدا فالورها باید بالای ۱۰۰ هزار باشد تا اعتبار پیدا کند. مهم نیست چه محتوایی را منتشر می کنید. همینکه لایک و ویو بالا داشته باشد کافیست. میزان و معیار در این شبکه دانش، جایگاه اجتماعی و ارزش محتوایی نیست. بلکه شما می توانید با نشر چرندیات صفحه خود را مدیریت و به معروفیت برسانید. اینجاست که پای درآمد آسان وصد البته شیرین تبلیغات اینستاگرامی باز می شود. اینجا شما نیستید که به دنبال پول و آگهی دهنده می روید.بلکه آگهی دهندگان به نوبت خودشان به سراغ شما می آیند. هرچه صفحه شما قوی تر و محتواهای عامه پسند تری داشته باشد، شانس گرفتن اگهی های بیشتری دارید. البته ناگفته نماند صفحات بسیاری هستند که محتوای مطلوب تولید می کنند و یا کار تخصصی انجام می دهند. اما کم نیستند انفلوئنسر نماهایی که با ساخت کلیپ های مزخرف، انتشار محتوای نا مناسب و مبتذل به دنبال عایدی بیشتر از اینستاگرام هستند. تاجایی که حاضرند برای گرفتن پول و لایک بیشتر عریان شوند و آبرو و شخصیت خود و خانواده را فدا کنند. از تبلیغات سایت های شرط بندی که بعضاً فیشینگ و کلاهبردار هستند گرفته تا معرفی صفحات فروش محصولات غیر مجاز ، آگهی تزریق بوتاکس تا اکستنشن طبیعی!و از همه بدتر تبلیغ دعا نویسی و جادو جنبل. مهم نیست چقدر کار آگهی دهنده ها درست باشد.کلاهبردار باشد یا کاسب. آیا آنچه که در آگهی گفته می شود درست است یا نه. مهم اینجا فقط پول است و پول. راز بقای شاخ های اینستاگرامی تبلیغات محصولات و خدمات درجه چندمیست که اگر کارشان درست بود که به این افراد رجوع نمی کردند.
یکی از شرایط ایفلوئنسری داشتن دانش و تجربه است. بعنوان مثال یک ورزشکار حرفه ای می تواند با توجه به دانش و تجربیاتش در صفحه خود خدمات و محصولات مرتبط که مورد اعتماد است را با ذکر دلایل به ورزش دوستان معرفی کند. به دنبال کنندگان خود مشاوره بدهد و به نوعی انان را در آن رشته خاص پشتیبانی و هدایت کند. مسلماً با انجام عمل پیکره تراشی و تزریق ژل و چربی هیچکس یک مدل نمی شود. و اساساً در داخل کشور کار مدلینگ آنقدرها هم رسمی و قابل اجرا نیست. چگونه است که بیش از هزاران نفر مدل و فعال صنعت مدلینگ داریم؟ همینطور در معرفی محصولات آرایشی و بهداشتی. هستند افراد بسیاری که صفحات آرایشی و بهداشتی ایجاد کرده اند، محصول معرفی می کنند و مشاوره می دهند. اما هیچ تخصص و تجربه ای در این زمینه ندارند. پوست و موی این افراد دقیقا مانند آزمایشگاهی است که محصولات معرفی شده روی آن تست می شود.
یکی دیگر از مصائب این روزهای اینستاگرام تیستر های غذا و فود بلاگر ها هستند. کافیست یک نفر ایده ای را در فضای مجازی پیاده کند. به سرعت برق و باد و در کوتاهترین زمان همه به دنبال پیاده کردن آن ایده می روند. فود تیستری هم از همین ایده هاست. بیش از ۱۰۰ صفحه معرفی و تیست غذا شناسایی شده است که همگی هر روز در این رستوران و آن فست فود در حال خزیدن و خوردن هستند. از نظر آنها هر رستوران و فست فودی را که تبلیغ می کنند بینظیر و عالی است. غذای مجانی میخورند و به ازای هر تبلیغ ۱ تا ۵ میلیون تومان می گیرند. معلوم است که اگر غذای بد هم جلویشان باشد با لذت بخورند و بگویند به به! عالیه ..
همانطور که در ابتدا گفتم تعداد بیشتری از کاسبان اینفلوئنسر نام در اینستاگرام کم نیست. اما هستند افرادی که کارشان حرف ندارد. افرادی که با وجود داشتن فالور بالا شاخ اینستاگرام به آن معنای زشت و زننده نیستند.شخصیت و معرفت دارند.اهل تبلیغات سخیف و معرفی محصولات سطح پایین نیستند. در برخورد و انتشار مطالب فوق العاده حرفه ای هستند. و از همه مهمتر اینکه هیچ ادعایی ندارند. یکی از این افراد دختر ایرانی تباریست که ساکن آمریکاست. مریم تریپ با وجود دوری از ایران، اما فوق العاده ایرانی زندگی می کند. صفحه وی بصورت اختصاصی به سفر و توریسم می پردازد. مسافرت می رود و تمام لحظات قشنگ خود را با دیگران به اشتراک می گذارد.مناطق مختلف و جذابیت های توریستی آنها را معرفی می کند.به قول یکی از دوستان استوری های مریم بقدری کامل و تاثیر گذار است که آدم احساس می کند همان لحظه در آن سفر با وی همراه شده است. این بانوی ایرانی نه تبلیغ می کند و نه دنبال فالور و حاشیه است. اما از نظر من بسیار موفق و محبوب است.و این یعنی یک اینفلوئنسر واقعی ….

پایگاه خبری رسا نشر-مهدی سوری: در خبرها آمده بود که یکی از نمایندگان مجلس از شورای عالی فضای مجازی خواسته بود به جهت جلوگیری از نفوذ دشمن فیلترشکن ها را جمع کند .برای ان دسته از دوستانی که نمی دانند فیلتر شکن چیست؟ باید عرض کنم فیلتر شکن عبارت است از یک تونل و پورت باز که محدودیت های ایجاد شده در بستر سرویس دهنده اینترنت را دور می زند. و روش های گوناگونی هم برای عبور از فیلترینگ ایجاد شده است. به همین دلیل جلوگیری از فعالیت فیلترشکن ها تقریباً محال است. تنها کاری که دولت ها می توانند انجام بدهند بستن پروتکل و مسدود کردن آی پی سرویس دهنده است. و خود این امر هم بسیار هزینه و زمان بر خواهد بود. از طرفی با مسدود کردن آی پی ها در فعالیت وب سایتهای دیگری که بر روی همان سرور قرار دارد خلل بوجود می آید.
همه روزه وی پی ان ها و نرم افزار های فیلتر شکن فراوانی روانه دنیای اینترنت می شوند. خیلی از این سرویس ها رایگان هستند. یعنی برای استفاده از آنها پولی نمی پردازید. اما در عمل شما را مجبور به دیدن آگهی ها می کنند و یا اینکه باج افزار هستند و شما مجبور به دانلود برنامه ها و مشاهده سایت ها هستید. برخی از این برنامه ها هم که اطلاعات کاربران را بدون آنکه متوجه باشند در سرور اصلی ذخیره می کند. وی پی ان ها و فیلتر شکن ها گاه با هدف و شعار دسترسی به اینترنت آزاد توسط سازمان ها و نهادها طراحی و ایجاد می شوند.که شاید انگیزه های فرهنگی و سیاسی و بقولی جنگ نرم در میان باشد. در همه جای دنیا سایت های مخرب ، مبتذل، کلاهبرداری، شرط بندی و قمار و سایت هایی از این دست را حذف و مسدود می کنند . چراکه تنها یکی از همین سایت ها می تواند بنیان خانواده ای را از بین ببرد. در کشور ما هم این سیاست وجود دارد و به نظرم خیلی هم در این بحث موفق بوده ایم. من با بستن سایت های پورنوگرافی، شرط بندی و مروج خشونت و توهین به ادیان کاملا موافقم. اما از طرف دیگر در فرهنگ سازی و آموزش به کاربر که از این سایت ها بر حذر باشد و حتی آنها را گزارش کند خیلی عقب هستیم و می توانیم بگویم آنطور که باید به آن پرداخته نشده است.
از آنجاییکه هنوز هم مخالف فیلتر تلگرام هستم. و همانطور که قبلاً هم پیش بینی کرده بودم پروژه ی فیلترینگ این پیام رسان با شکست مواجه می شود. باید بگویم که دوران مسدود کردن و فیلتر کردن گذشته است. کاش زمان و هزینه های هنگفتی را که صرف فیلترینگ کردیم ، برای فرهنگ سازی و مسئولیت پذیری کاربران در اینترنت و شبکه های اجتماعی صرف می کردیم. کاش کاربران را مجبور به مهاجرت به پیام رسان داخلی نمی کردیم. آن هم پیام رسان هایی که یک دهم تلگرام و واتس آپ کارایی و محبوبیت ندارد. فقط در عرض چندماه همه کاربران تلگرام دوباره به این پیام رسان بازگشتند. حتی اگر هاتگرام و تلگرام طلایی هم نبود باز هم همین اتفاق می افتاد. برایم خیلی جالب است که رسانه هایی که با فیلتر تلگرام همراهی و موافقت می کردند و با شوق به پیام رسان های داخلی کوچ کردند، پس از مدتی از کسادی بازارشان و نداشتن ویو و عضو فعال، سر کج کردند و دوباره کانال تلگرامشان را بروز کردند.
فضای مجازی آسیب زاست. حتی همانطور که رهبر انقلاب هم فرمودند دشمن در این فضا برای ایجاد یأس و نا امیدی در تلاش است و جوانان ما باید در این صحنه ها باشند و با این جریان مقابله کنند. اما چگونه؟ توئیتر یکی از مهمترین شبکه های اجتماعی دنیاست که در ایران متاسفانه اکثریت فارسی نویسانش را دشمنان و مخالفان نظام تشکیل می دهند. چرا؟ چون چندین سال است که فیلتر است. فیس بوک همینطور. تلگرام و این روزها هم اینستاگرام …
تمام کارشناسان، روحانیان، مسئولین و تصمیم گیرندگان در رابطه با فضای مجازی باید بدانند و بپذیرند که هیچ راهی برای جلوگیری و رهایی قطعی از فعالیت فیلتر شکن ها وجود ندارد.مگر اینترنت را کلا قطع کنیم. سایفون از سال ۸۸ در ایران فعال است. و ده ها هزار نفر از آن استفاده می کنند. فری گیت و اولترا سورف چند سال است که فعالند.مسدود کردن آی پی ها و پورت این برنامه ها همیشه موقتی بوده و باز تونل جدیدی برای عبور از فیلترینگ باز می کنند. در این شرایط باز هم حرف زدن از فیلتر کردن نه تنها اشتباه است بلکه هدر دادن زمان و دادن فرصت بیشتر به دشمن به حساب می آید. تنها با داشتن یکی از این برنامه ها می توان سایت های پورن و ضد اخلاقی را باز کرد. با استفاده از این روش ها پای بد افزارها و باج افزارها به رایانه ها باز خواهد شد و هزاران خطر دیگر امنیت اطلاعات ایرانیان را تهدید می کند. تنها به این دلیل که محبوب ترین شبکه های اجتماعی فیلتر شده اند.همین …
از زمان آغاز فعالیت تلگرام به دلیل جذابیت ها و امکانات انحصاری نسبت به سایر شبکه ها این برنامه طرفداران زیادی پیدا کرد. و به همراه اینستاگرام مهمترین شبکه های اجتماعی فعال در ایران نام گرفت. من فکر می کنم سیاست مسدود کردن این برنامه بهانه ای به دست بدخواهان و دشمنان انقلاب و همینطور مدیران کانال های مبتذل داد تا با دادن سرویس های فیلترشکن و پروکسی رایگان اعضا و طرفداران بیشتری جذب کنند. این کانال ها با استفاده از روش mtproto اسپانسر ورود امن بدون فیلتر شکن به تلگرام می شوند و کاربر بالاجبار باید کانال اسپانسر را دنبال کند. حال این کانال می تواند سیاسی و ضد انقلاب باشد. کانال مبتذل و منتشر کننده تصاویر مستهجن باشد و یا کلاهبرداری، شرط بندی و قمار …
رشد قارچ گونه mtproto ها بقدری است که با بستن آی پی ها ، لینک های جدیدتری داده می شوند. حتی خیلی ها از این راه کسب درآمد می کنند. با فروش وی پی اس، کانفیگ ام تی پروتو و جذب ممبر از این طریق درآمد زیادی برای عده ای حاصل شده که قطعاً تنها کسانیکه از فیلتر این پیام رسان راضی و خشنودند، همین افراد هستند. این موقعیت را ما به آنها داده ایم. و این خطرات را خود ما برای میلیون ها ایرانی به وجود اورده ایم . اگر فقط یک روز اسپانسرهای این لینک ها را بررسی کنید متوجه خواهید شد چرا می گویم خطر فیلترینگ بیشتر از باز بودن این برنامه است. چگونه راضی می شوید کودک و نوجوانی برای اینکه بتواند در تلگرام با دوستانش در ارتباط باشد مجبور شود در کانالی که مناسب سن او نیست عضو شود. اگر مطالعه مطالب و محتوای جنسی و بزرگسال را برای کودک ۱۰ ساله مناسب می دانید که دیگر هیچ ….
هر چند کاربران معمولی هم میتوانند برای ایجاد هماهنگی بین حسابهایی که دارند، از این ویژگی نهایت بهره را ببرند. برای استفاده از این قابلیت جدید کافیست عکس یا ویدیوی دلخواهتان را انتخاب کرده تا وارد بخش ساخت پست شوید. اینجا در کنار اضافه کردن کپشن و هشتگ، حالا گزینه جدیدی میبینید که به شما اجازه ارسال محتوای پستتان در حسابهای کاربری دیگر را میدهد.
قابلیت یادشده در حال حاضر برای اپلیکیشن iOS اینستاگرام عرضه شده که میتوانید آخرین نسخه آن را همین حالا از اپ استور دریافت کنید. متأسفانه هنوز مشخص نشده که آیا این قابلیت برای نسخه اندروید هم منتشر میشود یا خیر.
اما این که قابلیت مذکور با اندکی تأخیر برای اندروید هم معرفی شود، تقریبا قطعی به نظر میرسد. تا آن موقع باید برای اعلام رسمی اینستاگرام منتظر بمانیم.
خانه ملت نوشت: عضو ناظر مجلس در کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه با بیان اینکه شورای عالی فضای مجازی و کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه تنها کانالهای فیلترینگ هستند، گفت: تاکنون حکمی برای فیلترینگ اینستاگرام صادر نشده است.
چند روز گذشته خبرهایی درباره فیلتر اینستاگرام منتشر شد. اما ضریب نفوذ اینستاگرام در ایران چقدر است؟ یک بررسی نشان میدهد حدود ۲۴ میلیون کاربر ایرانی در اینستاگرام فعالیت دارند، یعنی تقریبا ۳۰٪ از جمعیت ایران.
فردین علیخواه: این مطلب درباره نظم اجتماعی و نظارت اجتماعی و بررسی جامعه شناسی یک مساله است که دارای محتوای خاص بزرگسالان است.

همان اینستاگرامی که به گفته اهل فن محل فساد و ترویج بی دینی است چند وقتی است مرا به خود مشغول کرده است. هر روز و هر لحظه صفحه نرگس کلباسی را چک می کنم. نرگس درست از همان روزهای ابتدایی زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب زندگی خود را وقف مردم زلزله زده روستاهای سرپل ذهاب کرده و هم اکنون حتی با وجود اتمام ساخت خانه های ۶ روستا در این مناطق در آنجا حضور دارد و همپای زنان و مردان آن خطه کمک و همراهی می کند.
رسا نشر– شبنم حاجی اسفندیاری: زلزله کرمانشاه که آمد یک اتفاق نادر رخ داد. جمع آوری کمک از طرف افراد مشهور یا همان سلبریتی ها و حتی افراد خیلی معمولی جامعه، آن هم بدون وابستگی به مراکز دولتی و خصوصی در زمینه بحران و کمک رسانی. بماند که یکی از دلایل این رخداد از عدم اعتماد مردمی به نهادهای دولتی و امداد رسانی نشأت می گیرد. اما همه پای کار شدند . عده ای برای کمک مستقیم روانه مناطق زلزله زده شدند و عده ی دیگری مشغول جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی. از جواد خیابانی گرفته تا صادق زیبا کلام، از علی دایی تا محراب قاسم خانی و ….. . اما افراد دیگری هم بودند که مثل بقیه خیلی هم معروف و #سلبریتی نبودند. اما دلشان همراه با مردم دردمند کرمانشاه و سرپل ذهاب بود. می دانستند از این دولت و آن سازمان کاری بر نمی آید و باید با کمک مردم برای دستگیری از زلزله زدگان و بازماندگان این حادثه دلخراش بپا خیزند. یکی از آنها نرگس کلباسی است. دختر خیر ایرانی که انگار همچون فرشته ی نجات در بزنگاه حاضر شد و به مناطق زلزله زده رفت.
همان اینستاگرامی که به گفته اهل فن محل فساد و ترویج بی دینی است چند وقتی است مرا به خود مشغول کرده است. بیش از یک سال از حادثه دلخراش زلزله در کرمانشاه و سرپل ذهاب می گذرد. هر روز و هر لحظه صفحه نرگس کلباسی را چک می کنم. نرگس درست از همان روزهای ابتدایی زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب زندگی خود را وقف مردم زلزله زده روستاهای سرپل ذهاب کرده و هم اکنون حتی با وجود اتمام ساخت خانه های ۶ روستا در این مناطق در آنجا حضور دارد و همپای زنان و مردان روستایی برای زدودن آثار ویرانی ها تلاش می کند. نرگس کلباسی دختر ایرانی _ بریتانیایی زاده ی ایران زمین است که بیشتر عمر خود را خارج از کشور گذرانده است . اما به گفته ی خودش آموزه های پدرش مهر ایران و ایرانی را در دلش نهاده است. نرگس زمانیکه در هند ساکن بود یتیم خانه ای را با ۵۰۰ کودک نیازمند و معلول راه اندازی کرد و برای انسان های بی گناه و غیر همزبان مادر شد. او که تمام زندگی اش را وقف بنیاد خیریهٔ پریشان کرده است در هند دچار مشکلی قضایی شده و به قتل غیر عمد محکوم می شود. اما در نهایت با کمک کنسول گری ایران و کمپین های مردمی تبرئه می شود و به موطن خود باز می گردد.
زلزله کرمانشاه درس های بزرگی دارد. درس های عبرت آموزی که اگر سر لوحه کارمان قرار دهیم می توانیم خیلی از ضعف های امروز جامعه را از بین ببریم. مهم ترین آن درس انسانیت است. ظهور شیر زنانی چون نرگس کلباسی برای حمایت و همراهی از مردمی که بر اثر بلایای طبیعی گرفتار آمدند آن هم در شرایط بد جامعه ی امروز که هرکسی درگیر مشکلات خودش است، یک موهبت است. کاش هزاران هزار نرگس داشتیم. کاش برای هرجا که از دولتمردان و ارگان ها جز شعار و سیاسی بازی کار دیگری بر نمی آید یک لشکر از نرگس ها حامی این مردم می شدند. کاش در مدارس ما بجای تربیت مهندس و وکیل انسان هایی را تربیت می کردند که انسانیت ، شجاعت و شرافت مهمترین هدف زندگی شان باشد. درست مثل نرگس کلباسی، مثل یاسمن خالقیان، مثل سولماز نباتی و …
یاسمن خالقیان خبرنگار جوانی که هنوز هم در حال کمک رسانی به آسیب دیدگان کرمانشاهی است. او علاوه بر ارسال گزارش ها و تصاویر ویرانی های زلزله پاییز گذشته ، با دوستانش کمک های فراوانی را به اهالی شهرهای زلزله زده کرده اند.

درس بزرگ دیگر زلزله کرمانشاه اعتماد است. اینکه چگونه در فضای مجازی که این روزها به توپ بسته شده است و هرکسی از هر سو ضربتی بر آن می زند، نرگس، یاسمن و سولماز توانسته اند اعتماد مردم را جلب کنند.کمک های مردمی را از همان روزهای اول جمع آوری و در مناطق زلزله زده به دست نیازمندان رساندند. و اکنون با وجود گذشت یکسال از این ماجرا، مشارکت ها روز به روز بیشتر شده است.تا جایی که کمک هایی که نرگس کلباسی جمع می کند گاه از ۱۰۰ میلیون تومان در روز فراتر می رود. در حالیکه اگر یک سازمان دولتی درخواست کمک بدهد شاید این روزها نیمی از این مبلغ را هم نتواند جمع کند! این اعتماد از کجا آمده است؟ غیر از صداقت و عمل به وعده ها؟
شاید افراد دیگری هم باشند که نامی از آنها برده نشده است.همه این افراد قابل تقدیرند و باید که قدردان این همت بلند و روح لطیفشان باشیم. اینستاگرام این فرصت را به این دوستان داد تا دیده شوند و در راهی قدم بردارند که دعای خیر هموطنان نیازمند و حادثه دیده همیشه همراهشان باشد.مسلما این افراد نه برای دنبال کننده و نه لایک بیشتر این کار را نکرده اند. چرا که در این صورت اکنون باید از این مساله فارغ می شدند . عمر مفید شو آف نوع دوستی ، کمک و انسانیت در فضای مجازی تنها یک هفته است. در حالیکه اکنون بیش از یک سال از زلزله می گذرد….
راستی من هم یک خبر دارم. چندی پیش دختر جوانی به من مراجعه کرد و گفت ” بعد از کلاس پدرم به دنبالم نیامد و مجبور شدم با اتوبوس به منزل بروم. اتوبوس خلوت بود و جز یک پیر مرد و یک پسر جوان هیچ کسی در اتوبوس نبود. پیر مرد دو ایستگاه بعد پیاده شد و پس از آن من باردار شدم. چه باید بکنم؟”
پایگاه خبری رسا نشر– مهدی سوری: همانگونه که کارشناسان وظیفه دارند تا با پژوهش و کار کارشناسی موضوعات مورد تخصص خود را به جامعه منتقل کنند، رسانه ها هم وظیفه دارند تا روشنگری کنند. می توانند گفتمان ها و نظریات را نقد کنند و حتی آن را به چالش بکشند. حال نظریه پرداز، گوینده و کارشناس هرکسی که می خواهد باشد. از رئیس جمهور گرفته تا کارشناس صدا و سیما. اتفاقاً وظیفه رسانه سنگین تر و مهم تر است. چراکه کارشناس بودن دلیل بر حق بودن و درست بودن مطالب بیان شده نیست. اما رسانه نمی تواند و نباید دروغ بگوید. نباید تحلیل آبکی کند و هرچه که خود فکر می کند به خورد جامعه دهد. چراکه رسانه تاثیرش همگانی است و ممکن است یک اشتباه رسانه ای فاجعه ای را به بار آورد.
قطعاً شما هم ماجرای باردار شدن دختر ۱۲ ساله به واسطه ۲ گیگ اینترنت مجانی را شنیده اید. روح الله مومن نسب کارشناس مدعی این خبر، پیشتر نیز از تجاوز ۸ نفره به یک دختر جوان به واسطه استفاده از واتس آپ خبر داده بود. حال اینکه چرا خبرهای اینچنین برای ایشان جالب و جذاب است و ایشان منبع این خبرها هستند بماند. متاسفانه صدا وسیما خیلی سال است که از دست رفته است. عقلانیت و خرد گرایی جای خود را به باند بازی و تفکرات جناحی داده اند. وقتی تمام توان این رسانه بر ضد مردم، خواسته ها و نیازهایشان بکار گرفته می شود قطعاً خروجی اش کارشناسی می شود که بدنبال این است که جرقه تجاوز از طریق کدام اپلیکیشن زده شده است.
راستی من هم یک خبر دارم. چندی پیش دختر جوانی به من مراجعه کرد و گفت ” بعد از کلاس پدرم به دنبالم نیامد و مجبور شدم با اتوبوس به منزل بروم. اتوبوس خلوت بود و جز یک پیر مرد و یک پسر جوان هیچ کسی در اتوبوس نبود. پیر مرد دو ایستگاه بعد پیاده شد و پس از آن من باردار شدم. چه باید بکنم؟”
چرا کسی جلوی این اتوبوس ها را نمی گیرد؟ یعنی اگر یکی از مسئولین این دختر را جای دختر خود بداند باید چرخ تمام اتوبوس ها را پنچر کرد. باید که تمام ایستگاه ها را به آتش کشید.
من به نظرم می رسد باید پدر، بابای مدرسه، راننده اتوبوس، شرکت واحد اتوبوسرانی، شهرداری تهران، پلیس راهور و شرکت شهاب خودرو و حتی ان پیرمردی که دو ایستگاه جلو تر پیاده شد باید پاسخگوی بلایی که بر سر این دختر آمده است باشند. چرا که همه در بوجود امدن این داستان دخیل هستند و باید از خود شرم کنند. این دختر بعد تر به من گفت” دو ایستگاه بعد من به پسر بلیط را دادم که به راننده بدهد. و اینگونه رابطه ما با هم شکل گرفت. همه اش تقصیر آن اتوبوس لعنتی است. تازه دود هم می کرد.”
این همان منطق امثال این کارشناس و کارشناسان و سخنرانان وابسته است که برخی از آنها از منطق به دورند. وقتی هم که پاسخشان را می دهی آنقدر آسمان و ریسمان به هم می بافند که سر درد بگیری. هرگز قانع شدن و بازگشت از حرف در باور اینان جایی ندارد. حال اگر برفرض دختر مورد نظر آقای مومن نسب، از نرم افزار سروش یا گپ با پسر متجاوز چت می کرد، و از این طریق گرفتار می شد مسلماً هرگز هرگز این خبر را کار نمی کردند. و اگر هم مجبور به بیان بودند قطعا باز هم گناه را بر گردن تلگرام می انداختند که ریشه فساد ها از این برنامه رواج پیدا کرده وگرنه پیام رسان داخلی به نوبه خود که نمی تواند باعث فساد و گناه شود.
من روح الله مومن نسب را نمی شناسم. اما بعد از ماجرای بارداری اینترنتی یک جستجوی ساده کردم و دیدم ایشان ید طولایی در مخالفت با اینترنت ، تکنولوژی و فضای مجازی دارد. ضمن اینکه دیدم سایت ها و شخصیت هایی از وی حمایت کردند که وابستگی این فرد به تفکر آنان بر من محرز گردید. از این رو بیشتر از این بحث بر سر این مطلب اسراف وقت است بدون حصول نتیجه. چراکه تا این نوع افراد در رسانه ملی تریبون دارند هیچ اتفاق خوبی قرار نیست بیفتد…