برچسب: اینستاگرام

  • چرا امثال «سحر تبر» مهم هستند؟

    از بازداشت او ذوق‌زده نیستم، در مورد مسائل قانونی و حقوقی این ماجرا سوادی ندارم و نمی‌دانم آیا می‌شود کسی را به خاطر این اقدامات دستگیر کرد یا نه، اما از آنجائیکه بازداشت یک دختر جوان همواره با خودش نوعی مظلومیت همراه می‌آورد از منظری دیگر به این ماجرا ورود می‌کنم که «چرا سحر تبر مهم است»؟

    عصرایران؛ احسان محمدی- دستگیری دختر جوانی به نام فاطمه خ. مشهور به سحر تبر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. در خبر آمده است: «او به‌واسطه عمل‌های متعدد زیبایی و گریم‌های مشمئزکننده و هنجارشکن، اقدام به جذب فالوور در حساب اینستاگرام خود می‌کرد».
    از بازداشت او ذوق‌زده نیستم، در مورد مسائل قانونی و حقوقی این ماجرا سوادی ندارم و نمی‌دانم آیا می‌شود کسی را به خاطر این اقدامات دستگیر کرد یا نه، اما از آنجائیکه بازداشت یک دختر جوان همواره با خودش نوعی مظلومیت همراه می‌آورد از منظری دیگر به این ماجرا ورود می‌کنم که «چرا سحر تبر مهم است»؟
    بیشتر از 25 میلیون ایرانی عضو اینستاگرام‌اند. رتبه ششم بیشترین صفحه در جهان. آن هم در شرایطی که ما از لحاظ جمعیتی هجدهمین کشور دنیا به شمار می‌رویم. دلایل این استقبال متعددند.
    اینستاگرام ایرانی شهری شگفت‌انگیز است که در آن داوود هزینه دلبری می‌کند، اکستنش تهرانی عشوه می‌ریزد، بهادر وحشی میکس هشت پا با تخم‌مرغ گندیده می‌بلعد، تتلو آواز می‌خواند، وحید خزایی فحش می‌دهد، ساشا سبحانی به ریش ملت می‌خندد و …
    اینها شاخ‌ها و پلنگ‌های اینستاگرام هستند. یعنی وقتی وسط این جنگل راه می‌روی باید مواظب باشی آنها و هوادارانشان تکه پاره‌ات نکنند. سحر تبر هم یکی از این چهره ها به شمار می رفت. آخرین بار که صفحه اش را دیدم تقریباً 200 هزار نفر بیشتر از کل مردم کشور ایسلند او را دنبال می‌کردند.
    با گریم عجیب و غریب شبیه جن‌زده‌ها، بدنی استخوانی، موهایی نارنجی و صدایی تودماغی جلوی دوربین جیغ می‌زد و هزاران هزار نفر او را لایک می‌کردند! همین! او با همین شمایل و کارها تبلیغ می‌گرفت و درآمد داشت.
    اگر عضو اینستاگرام هستید و او را نمی‌شناسید شما در شهری زندگی می‌کنید که رهبران اثرگذارش را نمی‌شناسید. مواظب باشید یک وقت پلنگی، شاخی خفت‌تان نکند! این شاخ‌ها و پلنگ‌ها دارند سبک زندگی ما را عوض می‌کنند. ممکن است کسی بگوید:
    –  اینها؟ اصلاً تو این حد و اندازه‌ها نیستند!
    اما همین «اینها» بازار را دست‌شان گرفته‌اند. با تبلیغ یک کالا، فروش آن را تضمینی می‌کنند. گاهی برای تبلیغ یک محصول دهها میلیون تومان می‌گیرند. برای همان استوری که شما ثانیه ای می بینید و رد می‌شوید.  فکر می‌کنید اهل بازار مغز گنجشک خورده‌اند که چنین پولی را محض رضای خدا بدهند به «اینها»؟
    همین «اینها»، روی فروش پوشاک، لوازم آرایش، مواد غذایی و حتی کالاهای فرهنگی مثل موسیقی آنقدر عمیق اثرگذارند که ذائقه را هم تغییر داده‌اند. برخی از خواننده‌ها پول می‌دهند که همین «اینها»، رویش حرکات موزون کنند و دابسمش‌اش را بسازند و هزاران نفر ببیند و فروش و محبوبیت بیشتر…
    اگر حال این دختر رقت‌انگیز به نظر می‌رسد و اگر از دستگیری او ناراحت هستید، در شکل‌گیری این اتفاق هرکدام از ما که او و امثال او را با فالو کردن به رسمیت می‌شناسیم، اعتبار می‌دهیم و تشویقش می‌کنیم، مقصریم. ما تکثیرشان می‌کنیم و آنها ذائقه فرهنگی (Cultural Taste) ایجاد می‌کنند و دختران و پسران کم سن و سال‌تر به جای آنکه بروند هنری بیاموزند با چنین معرکه‌گیری های بی‌فایده‌ای به شهرت و ثروت می‌رسند.
    امثال این چهره‌ها به دیگران هم می‌گویند لازم نیست کار خاصی بلد باشید، زحمتی بکشید، کتاب بخوانید، عمرتان را صرف آموختنی موسیقی کنید، کافی است به هر قیمتی متفاوت باشید تا «دیده و پسندیده شوید». این یعنی ایجاد ذائقه فرهنگی. یعنی این افراد مهم هستند و انکار کردن آنها خطاست.
    وقتی غر می‌زنیم که فرهنگ و شعور از این مملکت‌رفته، مغزها فرار کرده‌اند و ببوها مانده‌اند، یادمان نرود که خودمان هم با میدان دادن به افراد کم‌مایه، بی‌سواد و بی‌هنر مقصریم. فقط تقصیر حکومت نیست. تقصیر ماست که با لایک و فالو کردن به بقیه می گوییم این راه دیده شدن و موفقیت است.
    سحر تبر جوان است و دو وسوسه «شهرت» و «ثروت» زانوی پیران دنیادیده را هم می‌لرزاند، شاید کمترین گناه را بشود به نام او نوشت، با دستگیری‌اش هم اتفاق خاصی نمی‌افتد، سحرتبرها و امیر تتلوها و ساسی مانکن‌ها تکثیر شده‌اند، یادتان می‌آید ترانه «جنتلمن» چطور یک کشور را درگیر خودش کرد؟ جز این است که این افراد دارای ضریب نفوذ بالایی میان نسل جدید شده‌اند؟
    در کنار همه عوامل می‌توان به یک نکته هم اشاره کرد: وقتی به دلایل مختلف فضا را برای کار و فعالیت آنها که می‌اندیشند، هنر و شعور و خردی دارند تنگ می‌کنیم، کار کردن‌شان پرهزینه و کم قدر و منزلت می‌شود، عرصه به دست این افراد می افتد و جولان می دهند و ستاره می شوند و ذائقه خلق می‌کنند… از سحر تبر ننالید، از ماست که برماست!
  • بیماری ماندانا سوری بازیگر «قهوه تلخ» و همت مردم؛ يکي داستان است پر آب چشم

    اگر فردا یا نهایتا پس فردا خبر و عکس آوارگی و ویلچر نشین شدن او هم منتشر شد، من یکی توان نگریستن به خود را در هیچ آینه‌ای ندارم.

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – حدود 10 روز قبل پوریا ذوالفقاری (منتقد سینما) از بیماری ام، اس ماندانا سوری (بازیگر، که با سریال قهوه تلخ بسیار شناخته شد) و شرایط دشوار زندگی او خبر داد و در اینستاگرامش نوشت:
    «ماندانا سوری احتمالا برای بسیاری یادآور سریال های قهوه تلخ و ویلای من و آیتم های طنز است ولی برای ورودی های سالهای هشتاد و چهار تا هشتاد و شش آموزشگاه سمندریان، او همکلاسی پر شر و شور و پر انرژی و انگیزه است که از همان زمان هم روی آثار مدیری تعصب داشت و با استادانی که طعنه و متلکی نثار طنزهای تلویزیونی می کردند، جدل می کرد.
    ماندانا با سریال های طنز به شهرت رسید ولی درست زمانی که پیشنهادها به سمتش سرازیر شد و دقیقا در بزنگاهی که هر بازیگر سالها برای رسیدن آن تلاش می کند، فهمید که به ام اس مبتلا شده. در فضای پچپچه ای سینمای ایران این خبر خیلی زود دهان به دهان و دفتر به دفتر پیچید و نام ماندانا سوری از گزینه های ایفای نقش ها کنار گذاشته شد. ماندانا ماند و ام اس و فشار فزاینده مالی.
    همکلاس سابق من و بازیگری که زمانی خنده به لب های مان آورد، حالا دارد توان حرکت را از دست می دهد و تهیه داروهای ام اس برایش روز به روز دشوارتر می شود. این را اینجا می نویسم که در روزهای بعد اگر خدای نکرده خبرهای بدتری رسید، کسی با ادعای بی خبری از وخامت حال او وجدان معذبش را آرام نکند. برای کمک به ماندانا سوری همین حالا هم دیر است.»
     
    «شماره حساب را به شکل عمومی اعلام نکنید»
    3 روز بعد از این اطلاع رسانی، ذوالفقاری در پستی دیگر نوشت:
    «از دو روز پیش که خبر وضعیت ماندانا سوری را در این صفحه اعلام کردم با یکی از پیش‌بینی نشده ترین شرایط زندگی حرفه ای ام مواجه شدم. انبوهی همراهی از سوی رسانه ها و پرسش درباره ی چگونگی کمک به ماندانا سوری و متقابلا تماس های فراوانی از سوی اهل سینما مبنی بر این که شماره حساب را به شکل عمومی اعلام نکنید و این وظیفه ی خود بچه های سینماست که به همکارشان کمک کنند. شرایط جسمی و روحی ماندانا هم طوری نبود که بتوانم بخشی از تماس ها را متوجه او کنم و حتی اجازه ی دادن شماره تماس خود را به دیگران به من نداد و درخواست هیچ گفتگویی را نپذیرفت…
    در این وضعیت کمی تا قسمتی آچمز، تنها کاری که از من بر می آمد گرفتن شماره حسابی از او و ارسالش برای سینماگرانی ست که اعلام آمادگی کرده اند تا ماندانا سوری را در پیمودن مراحل درمان یاری کنند. شماره حساب او برای آنها که اعلام آمادگی کرده اند ارسال می شود. از همه کسانی که پیام های شان بی پاسخ ماند پوزش می طلبم. و از آنهایی که همراهی کردند ممنونم. امیدوارم کمک سینماگران مشکل را حل کند و طوری باشد که مجبور نشوم در پست دیگری از عموم مردم درخواست کمک کنم! این را بر خلاف خواست و غرور ماندانا می نویسم؛ وضعیت اصلا مطلوب نیست.»
     
    «من یکی توان نگریستن به خود را در هیچ آینه ای ندارم»
    و باز چند روز بعد متنی دیگر منتشر کرد:
    «لطفا این متن را لایک نکنید. پیام های همدردی نگذارید. در دایرکت در خواست دیدار با ماندانا سوری را ندهید. هیچ یک از این ها دوای دردهای جسمی و مالی او نیست. از سینماگرانی که شماره کارت گرفتند و کمک کردند ممنونم. ولی مجموع کمک ها دوازده میلیون تومان شد. قریب یک ششم مبلغ مورد نیاز برای نجات ماندانا سوری. من شماره کارت ماندانا را برای کمک های مردمی اعلام می کنم. اگر فردا یا نهایتا پس فردا خبر و عکس آوارگی و ویلچر نشین شدن او هم منتشر شد، من یکی توان نگریستن به خود را در هیچ آینه ای ندارم. اگر همکاران ماندانا و سینماگران و هرکسی که شماره کارت او را گرفته می توانند بی شرمساری به زندگی خود ادامه دهد، خب مبارکشان باشد. متاسفم…
    ( 0120 – 7487 – 2910 – 5022 / بانک پاسارگاد – به نام ماندانا سوری )
     
    «درباره نحوه‌ی هزینه‌ای این مبلغ هر زمانی می‌توانید سوال بپرسید»
    این متن باعث شد بسیاری از هنرمندان، ورزشکاران و … شماره حساب سوری و شرایط او را بازنشر کنند و از مردم بخواهند که هر کس تمایل دارد از کمک دریغ نکند، بعد از 24 ساعت پوریا ذوالفقاری دوباره مطلبی دیگر منتشر کرد:
    «لطفا کمک رسانی به ماندانا سوری را متوقف کنید و این متن را بخوانید.
    اول: دست تک تک تان را می بوسم. از سینماگرانی که علاوه بر کمک رسانی پیگیر و نگران حال همکارشان شدند تا عمومی دوستانی که پای کار آمدند و مبالغی کمک کردند که در زندگی شخصی شان هم رقم قابل توجهی بود. و حکم قطره هایی را پیدا کرد که دریا می سازند.
    دوم: در نخستین پست مرتبط با این اتفاق از “فشار فزاینده مالی” نوشتم و در دومی از خطر “آوارگی و ویلچر نشین شدن او.” پس از رسیدن نخستین کمکها، اولین کاری که ماندانا کرد برداشتن آگهی های فروش وسایل شخصی اش از سایت دیوار بود. نمی دانم بیش از این چه باید بگویم که وضعیت مالی او روشن شود.
    سوم: بسیاری از میزان کمک مورد نیاز می پرسیدند. واقعا برای ما رسیدن به چنین رقمی دشوار بود. این بیماری به شکل پیشرفته اش با ماندانا هست و اقدامات درمانی برای جلوگیری از پیشرفت آن باید در طول زندگی او ادامه داشته باشد. مثل یک عمل جراحی نیست که انجام شود و تمام. ولی بیماری ماندانا و نداشتن درآمد به دلیل دشواری انجام کار، مجموعه ای مشکلات اقتصادی را به مشکلات جسمی و روحی او افزوده بود. من واقعا نمی دانم چه مبلغی برای تداوم درمان یک بیمار مبتلا به ام اس پیشرفته تا پایان زندگی اش کفایت می کند. با یک حساب و کتاب اولیه طبق گفته های ماندانا گفتم اگر رقمی شصت میلیون تومانی تهیه شود، تا سه یا چهارماه می توانیم هزینه های درمان را بپردازیم و شاید در این فاصله بتوان ماندانا را بیمه کرد و از هزینه ی درمان کاست. اما اتفاقی که با لطف و سخاوت شما افتاد، نگرانی ما را تا یک سال و شاید بیشتر عقب راند.
    چهارم: سرنوشت کمک های مردمی در این دیار گاه چنان مبهم شده که اخلاقا وظیفه خود می دانم میزان و نحوه ی هزینه آن را اعلام کنیم. در آخرین صحبت امشبم با ماندانا او با ناباوری از رسیدن رقم کمک به حدود سیصد میلیون تومان خبر داد. می خواهم ضمن تشکر و تعظیم بسیار بسیار زیاد، بگویم ماندانا دست کم تا یکسال دغدغه مالی برای تهیه مایحتاج اولیه زندگی و درمان بیماری اش نخواهد داشت. اگر بتوان کارهای بیمه او را انجام داد این مبلغ مدتی طولانی تر به کار درمانش خواهد آمد. در باره نحوه ی هزینه ای این مبلغ هر زمانی می توانید سوال بپرسید و از من و ماندانا سوری توضیح و مدرک بخواهید. ما با هر متر و معیار اخلاقی موظف به پاسخ دادنیم.
    باز هم دنیایی سپاس. قدردان مهر و بزرگواری و سخاوت و اعتماد تان هستیم. شما ماندانا را نجات دادید…»
    ماندانا سوری هم خود اعلام کرد:
    «شماه کارتی از من منتشر شد، در طول ۴۸ ساعت کاربران زیادی به این حساب پول واریز کردند. همدردی ها را که دیدم تعجب بودم. می دانستم مردم مهربانی داریم اما شوکه شده بودم و فقط به خاطر این همه مهربانی اشک می ریختم.  باورم نمی شد انقدر مردم با من همدردی کرده باشند. من همان ماندانایی بودم که تا دیروز خود را تنها می دیدم. از همه مردم ممنونم.»
    «زنده باد مردم» 
    از روند 10 روزه این اتفاق می‌توان دریافت که چه اندازه وضعیت کنونی انسان دچار تغییر شده است و این انفجار اینترنتی پتانسیل چه استفاده‌های در راستای حرکت‌های انسانی دارد، واقعا اگر شبکه‌های اجتماعی نبود اصلا چنین اتفاقی به این شکل و در این مدت زمان کوتاه رخ می‌داد؟
    در این میان از چند نکته نباید غافل شد : کل این داستان بارقه‌ای از امید را در دل هر انسانی زنده نگه می‌دارد، نشان می‌دهد هر گاه جامعه احساس کند باید از خود حرکتی بروز دهد منتظر هیچ کس و هیچ تائیدی نمی‌ماند.
    آفرین به «پوریا ذوالفقاری» که در قبال مشکل دوست قدیمی خود فقط به چند جمله دلداری دهنده ساده کفایت نکرد و حرکتی انجام داد که سر منشا این اتفاقات شد، انجام این کار اصلا تصمیم ساده‌ای نیست و قطعا این چند روز پر از استرس و نگرانی از چند جهت برای او بوده است، ولی دمش گرم که کنش داشت و این نگرانی‌ها او را به نشستن و دست روی دست گذاشتن وا نداشت، و تحسینی دوباره که نسبت به تمام کسانی که کمک کرده‌اند خود را پاسخ‌گو می‌داند و در اولین فرصت اطلاع رسانی کرد.
    و آفرین بر جامعه‌ای که هر کس در حد و توان خود کمکی کرده است تا گره از زندگی انسانی باز کنند که روزهایی وساعاتی با نقش‌آفرینی او خاطراتی داشته‌اند.
  • پیام تتلیتی‌ها به مسؤولان فرهنگی؛ چرا در دهه 60 مانده‌اید؟!

    بسیاری از این جماعت که 15 میلیون کامنت گذاشته‌اند و البته کمتر از 15 میلیون نفرند، در ایران زندگی می‌کنند؛ در ایران مدرسه رفته‌اند؛ بر اساس آمار صدا و سیما، اکثریت تلویزیون تماشا می کنند و قاعدتا بر اساس آموزش‌ها، هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نباید به تتلو و امثال او علاقه‌مند می‌شدند، اما شدند.

    عصرایران؛ مصطفی داننده- تتلیتی‌ها یا همان طرفداران امیر تتلو، این روزها حسابی همه تحلیل‌گران و ناظران اجتماعی ایران را انگشت به دهان گذاشته است. 15 میلیون کامنت زیر یک پست  اینستاگرامی تتلو، نشان داد تحولی عجیب در سپهر اجتماعی ایران در حال رخ دادن است.
    ذائقه نسل جدید ایران عوض شده است، این مهم‌ترین پیام این کامنت‌هاست. عجیب هم نیست. نسل‌ها نسبت به نسل قبلی خود دچار تحول می‌شوند. همانطور که روزگاری نوجوانان و جوانان، عاشق سینه چاک کباب، جگر و مرغ بودند و حالا به پیتزا، ساندویچ و غذاهای فست فودی دل سپرده‌اند.
    مسئله این است که انگار مسؤولان فرهنگی ما بر عکس مردم در گذشته مانده‌اند و فکر می‌کنند جامعه باید در دهه 60 و 70 بماند. با تغییر ذائقه مردم چه برخوردی شد؟ پیتزا ممنوع شد؟ ساندویچ قدغن شد؟
    نه، در کنار رستوران‌های سنتی، فست فودهای متعدد هم به پا شد. هر کسی دوست داشته باشد غذای سنتی بخورد به رستوران‌ها مراجعه می‌کند و هر که ساندویچ دوست داشته باشد، به فست فودی‌ها می‌رود.
    اوضاع فرهنگ هم همین است. در تمام این سال‌ها، امثال تتلو محدود بودند. آنها به دلیل محدودیت‌ها به خواننده‌های زیر زمینی معروف شدند و کم کم طرفداران خود را پیدا کردند.
    توجه کنید در تمام این سال‌ها هیچ کدام از این خواننده‌ها به تلویزیون که پر مخاطب‌ترین رسانه ایران است، راه پیدا نکردند. هیچ صحبتی هم از آنها در صداوسیما نمی‌شود اما به واسطه فضای مجازی این افراد برای خود نامی دست و پا کرده اند و حالا به جایی رسیده‌اند که رکورد کامنت در یک شبکه اجتماعی جهانی را می‌شکنند!
    تازه مگر چهره های فاخر را در صدا و سیما می بینند که بگوییم آن را نشنو و این را گوش کن؟
    شما با نسلی روبرو هستید که چالش‌های اجتماعی‌اش، پخش آهنگ‌های پر فحش تتلو، برای پدر و مادرهاست و به تصویر کشیدن واکنش آنها.
    بسیاری از این جماعت که 15 میلیون کامنت گذاشته‌اند و البته کمتر از 15 میلیون نفرند، در ایران زندگی می‌کنند؛ در ایران مدرسه رفته‌اند؛ بر اساس آمار صدا و سیما، اکثریت تلویزیون تماشا می کنند و قاعدتا بر اساس آموزش‌ها، هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نباید به تتلو و امثال او علاقه‌مند می‌شدند، اما شدند. این علاقه به خاطر این است که اتفاقات اجتماعی و فرهنگی در یک برهه زمانی متوقف نمی‌شوند و همچون رودی پر آب در حال حرکت هستند.
    نمی‌شود مثل زمانی که با ویدیو مخالف بودیم با فضای مجازی، موسیقی و سینما مخالفت کنیم. انتشار کتاب خاطرات محمد سرافراز رییس پیشین صدا وسیما نمونه خوبی از قدرت فضای مجازی در عصر ماست. او می‌توانست سال‌ها منتظر مجوز وزارت ارشاد بماند، اما تصمیم گرفت متن خاطرات خود را در فضای مجازی منتشر کند. این کار باعث شد تا هم اثر او را ببیند و هم در موردش حرف بزنند.
    واقعا الان مجوز دادن و ندادن به آثار هنری به معنای ندیده شدن آنهاست؟ نه، شما مجوز ندهید آنها کار خود را می‌کنند. تتلو مگر مجوز داشت؟ حسین تهی مگر مجوز دارد؟
    مسؤولان فرهنگی هم باید تن به این رود بسپارند و تصمیم‌هایی بگیرند که با وضعیت فعلی جامعه هماهنگ باشد. آنها باید باور کنند که دهه 60 و 70 تمام شده است  و دیگر کسی منتظر تصمیم‌های آنها نمی‌ماند و کار خود را می‌کنند.
  • تتلیتی‌ها رکورد جهانی اینستاگرام را شکستند

    این رکورد پیش از این با 8.9 میلیون کامنت در اختیار یک فرد مشهور با ۱۴۷ میلیون فالوئر بود.

    مخاطبان امیرتتلو در فضای مجازی رکورد جهانی کامنت اینستاگرام را با بیش از 15 میلیون کامنت شکستند. این رکورد پیش از این با 8.9 میلیون کامنت در اختیار یک فرد مشهور با ۱۴۷ میلیون فالوئر بود.
    به گزارش رسا نشر ، چندی پیش امیر تتلو خواننده در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد تا وقتی کامنت‌های یکی از پست‌هایش به ۱۰ میلیون نرسد، موزیک جدیدش را منتشر نمی‌کند. چند روز گذشت اما کامنت‌ها به این مقدار نرسید و تتلو در یک پست با ادبیات خاص خودش خطاب به مخاطبانش گفت که اگر تا فلان ساعت تعداد کامنت‌ها به ده میلیون نرسد دیگر در اینستاگرام فعالیتی نمی‌کند.
    همین تهدید برای مخاطبانش کافی بود تا در کمتر از چند روز تعداد کامنت‌ها را به ده میلیون برسد؛ اما تتلو این بار گفت که کامنت‌ها باید به ۱۲، ۱۳ و در آخر ۱۶ میلیون برسد. در انتها هم شب گذشته طرفداران امیرتتلو توانستند ۱۵ میلیون کامنت بگذارند و تتلو بالاخره موزیک جدیدش را منتشر کرد.
    به گزارش ایرنا تاکنون بیشترین رکورد برای یک فرد مشهور با ۱۴۷ میلیون فالوئر  8.9 میلیون کامنت بوده است. به همین خاطر تتلو با کمتر از ۲ میلیون فالوئر از طرفدارانش خواست تا رکورد کامنت‌ها را بشکنند و با ۱۵ میلیون کامنت این رکورد شکسته شد.
  • توضیحات صبا کمالی درباره پست جنجالی اینستاگرامی‌اش که حذف کرد

    صبا کمالی با حذف یک پست اینستاگرامی‌اش، تاکید کرد از کسانی که او را بی‌اعتقاد و دشمن مذهب معرفی کرده‌اند، بسیار گله‌مند است.

    به گزارش  رسا نشر به نقل از  خبرآنلاین، صبا کمالی، بازیگر سینما و تلویزیون، پس از انتقادهای گسترده از یک پست اینستاگرامی‌اش، ضمن پاک کردن آن، توضیحاتی را ارائه کرد.

    او نوشت: «به علت کج‌فهمی، بی‌سوادی، متعصب بودنِ بدون تفکر، اطلاع نداشتن از اصول نمایشنامه‌نویسی که رشته اول تحصیلی منه، به علت بیماری افرادی از جامعه که چه بسا حقوق بگیرانِ جیره‌خوارِ دشمنان ایران باشند، نسبت‌های بس ابلهانه به من زدند و من رو بدون اعتقاد معرفی کردند….و از کامنت‌هایی که گذاشتند متوجه شدم….اتفاقا بسیار بی‌وجدان هم هستند.

    به این علت، گفت‌وگوی تخیلی و صمیمانه خودم با امام حسین (ع) را برداشتم. و از اینکه من رو بی‌اعتقاد یا دشمن مذهبم معرفی کردند، بسیار گله‌مند هستم.

    در نمایشنامه، ما حتی با خدا جدل می‌کنیم و حتی دعوا….این‌که دیگران امامان رو از خدا بالاتر می‌دونند ، خودشون می‌دونند چرا………

    لعنت خدا بر ستمگران هر دوران و هر سرزمینی که امام حسین (ع) و جوان‌های رشید ایران، براش شهید شدند.»

  • واکنش تلویزیون به مرگ یک موجود زنده؛ شوخی یا توهین؟

    سال‌هاست که تلویزیون به عقاید مردم احترام نمی‌گذارد و کار خود را می‌کند اما حالا کار به جایی رسیده است که هم احترام را نگه نمی‌دارد هم آن را مسخره می‌کند.

    عصرایران؛ مصطفی داننده- در هفته‌ای که رفت، واکنش‌ها به مرگ گربه بزرگمهر حسین‌پور کاریکاتوریست و طراح شناخته شده کشور حسابی جنجال به‌پا کرد. مهم‌ترین و جنجالی‌ترین واکنش مربوط به دو مجری جوان شبکه افق بود.
    دو مجری جوانی که این مرگ و هم‌دردی هنرمندان با بزرگمهر را تا توانستند مسخره کردند. خیلی‌ها گفتند این یک شوخی بوده است و حسین‌پور و دیگران نباید از آن ناراحت باشند اما در واقعیت این برنامه یک شوخی نبود بلکه توهین به احساسات یک فرد بود.
    به هر دلیلی بزرگمهر به این گربه علاقه داشته  و با مرگ او غمگین شده است. توجه کنید علاقه او به یک ماشین یا یک لیوان نبوده است، او دلبسته یک موجود زنده شده بود.

    ابراز همدردی دیگران با این مرگ هم به خاطر این علاقه بوده است. به خاطر احساساتی که جریحه دار شده است.
    واقعا رفتار تلویزیون در این ماجرا قابل درک نیست. چرا یاد نگرفته‌ایم به عقاید دیگران احترام بگذاریم حتی اگر آن را قبول نداریم. فردی یک گربه، یک سگ، یک موجود زنده یا حتی یک انگشتر را از دست داده است و به خاطر آن ناراحت است. چرا به این ناراحتی احترام نمی‌گذاریم و سعی می‌کنیم آن را مسخره کنیم؟
    شاید خیلی‌ها بگویند این برنامه تنها یک شوخی بوده است و نباید از آن ناراحت شد.  این استدلال قابل قبول نیست چون احساسات یک فرد را نشانه گرفته است. همانطور که در بالا اشاره شد این گربه برای بزرگمهر حسین پور بخشی از یک زندگی بوده است و بین این دو یک رابطه عاطفی ایجاد شده بود و مسخره کردن آن یعنی توهین به این احساسات.
    نکته جالب این است که در دین ما حیوانات مورد احترام هستند و حتی توصیه شده است که با آنها رفتار تحقیر آمیز نداشته باشیم.
    البته هدف این برنامه مسئله دیگری بود. به شکل ذاتی تلویزیون به دنبال این است که نشان دهد دغدغه طبقه هنرمند و روشنفکر ایران با مردم فرق دارد. مثلا با پخش این برنامه می‌خواست بگوید ببیند اینها نگران مرگ یک گربه هستند و کاری به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ندارند.
    تلویزیون یک نکته را فراموش کرده است که این روزها نگه داشتن حیوانات خانگی در ایران دیگر همگانی شده است و ما از جنوب تا شمال بسیاری از شهرها شاهد نگه داشتن گربه و سگ در خانه‌ها هستیم. و آیا به خاطر مشکلات اقتصادی انسان باید چشم به روی احساسات خود ببندد و دیگر به این مسائل نپردازد؟
    البته سال‌هاست که تلویزیون به عقاید مردم احترام نمی‌گذارد و کار خود را می‌کند اما حالا کار به جایی رسیده است که هم احترام را نگه نمی‌دارد هم آن را مسخره می‌کند.

  • فرمانده ناجا: مسؤول یا مشهور برای ناجا فرقی ندارد/ برخورد با بی‌حجابی و بدحجابی سلبریتی‌ها

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: پلیس در برخورد با قانون گریزان هیچ تفاوتی قائل نشده و برایش فرقی ندارد که متخلف، یک فرد مسؤول است یا مشهور.
    سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی در گفت‌وگو با  فارس، در خصوص تمهیدات پلیس در برخورد با بی‌حجابی و بدحجابی سلبریتی‌ها اظهار داشت: پلیس وظیفه دارد طبق قانون با هرگونه هنجارشکنی و حرکتی مخل قانون برخورد کند.
    فرمانده نیروی انتظامی تصریح کرد: برای پلیس فرقی نمی‌کند که شخص قانون‌گریز، فرد مشهوری (سلبریتی) باشد یا یک فرد عادی یا حتی یک مسؤول؛ چراکه پلیس در برخورد با ناهنجاری‌ها و کسانی که قانون‌گریزند و به حقوق دیگران تعدی می‌کنند هیچ تفاوتی قائل نبوده و یکسان برخورد می‌کند.
    عالی‌ترین مقام انتظامی کشور خاطرنشان کرد: برای پلیس فرقی نمی‌کند که چه فردی خلاف قانون عمل کرده است؛ چرا که ما طبق وظیفه با قانون‌گریزان برخورد می‌کنیم.
    گفتنی است شهروندان در سامانه فارس من نسبت به بی‌حجابی و بدحجابی در مترو با ذکر موضوعی با عنوان «درخواست برخورد قانونی با سلبریتی های مروج بی حجابی و بد حجابی» پیگیری این موضوع را از خبرگزاری فارس، خواستار بودند.

  • خبر فوری: اختلال در اینستاگرام

    خبر فوری: اختلال در اینستاگرام

    دقایقی قبل شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران و بخش هایی از آسیا و اروپا دچار اختلال و از دسترس خارج شد.
    بنا بر گزارشات رسیده شبکه اجتماعی اینستاگرام از دقایقی قبل در همه سرویس دهنده های اینترنت دچار اختلال شده و دسترسی به آن امکان نداشت. این اختلال در بخش هایی از آسیا و اروپا رخ داده که هم اکنون در اکثر نقاط این اختلال بر طرف شده و هم اکنون اینستاگرام در دسترس می باشد.

    دسترسی به آخرین مطالب رسا نشر در اینستاگرام با آی دی rasanashr@

  • ۳۰ میلیون برای یک پست تبلیغاتی! / مظنه تبلیغ در اینستاگرام سلبریتی‌ها

    به عنوان یک برند معروف به سراغ سلبریتی‌هایی همچون بهنوش بختیاری، پوریا پورسرخ، رامبد جوان و … رفتیم تا قیمت انتشار یک پست تبلیغاتی در اینستاگرام‌شان را دربیاوریم
    روزنامه خراسان نوشت: «خیلی‌ها ازم پرسیدن لباسی که توی جشنواره پوشیدم کار کی بوده؟ پیج خیاط خوش سلیقه‌مو این زیر تگ می‌کنم. شما هم برید و کاراشو ببینید.
    راستی اگه تا همین هفته دیگه برای سفارش کارتون اقدام کنید، 20 درصد تخفیف می‌گیرید و… .» کپشن را خواندید؟ حالا با دو ضربه روی ویدئو یا تصویر بزنید تا لایک هم گذاشته باشید.
    بعد روی آدرس داخل کپشن بزنید تا فرد مدنظر را دنبال کنید و از کارهای او هم عقب نمانید. فکر می‌کنید این وسط چه اتفاقی افتاد؟ هیچی! فقط مقدار قابل‌توجهی پول جابه جا شد و اصلا شما متوجه نشدید.
    می‌پرسید چقدر؟ باید بگویم چیزی در حدود چندمیلیون ناقابل! ما هر روز وارد اینستاگرام می‌شویم تا از دنیای دور وبرمان با خبر شویم؛ ببینیم بازیگر مورد علاقه‌مان امروز چه کرده؟ کدام یکی‌شان حاشیه‌ساز شده و آن سیاستمدار همیشه خبرساز چه گفته یا چه بیانیه‌ای صادر کرده است اما غافل از این‌که خیلی از چیزهایی که مورد پسند ماست، فقط و فقط یک ترفند پول‌ساز است که صفحات اینستاگرامی بعضی‌ها را پرمخاطب یا چندصدهزار لایک عاشقانه را روانه پست مجازی این آدم‌ها می‌کند.
    اگر باور نمی‌کنید، پرونده امروز «زندگی سلام» را بخوانید. در پرونده امروزبه صورت تلفنی ، تلگرامی یا در دایرکت سراغ چندچهره بازیگر، کمدین و خواننده رفتیم و به عنوان یک برند معروف از آن‌ها پرسیدیم که برای یک پست تبلیغاتی داخل صفحه اینستاگرامی‌شان چقدر پول می‌گیرند؟
    در ضمن با چند اینفلوئنسر یا شاخ اینستاگرامی هم تماس گرفتیم و رقم پیشنهادی‌شان برای یک پست تبلیغاتی را پرسیدیم خلاصه در این پرونده دنبال این بودیم لایک ها و فالو کردن های ما چقدر می تواند در درآمد زایی چهره ها موثر باشد. لایک هایی که گاهی اوقات بدون دقت و توجه سهم دیگران می شود.
    بین 10 تا 20 میلیون برای خانم بازیگر!
    چه کسی؟ بهنوش بختیاری
    چقدر فالوئر دارد؟ 1/8 میلیون
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    پست‌های «بهنوش بختیاری» در اینستاگرام حول سه موضوع است. او در اینستاگرام، تولد اعضای خانواده را تبریک می‌گوید، از ازدواج و خبرهای خوب می‌نویسد و درباره موضوعات روز واکنش نشان می‌دهد.
    «بختیاری» یک برند جواهرات معروف هم دارد و همین باعث شده بخشی از صفحه اینستاگرامی‌اش، تصاویری از جواهرفروشی لاکچری‌اش باشد. البته چیز دیگری هم هست؛ شما اگر وارد صفحه «بهنوش بختیاری» شوید، اولین موضوعی که به چشم‌تان می‌خورد اطلاعات روی پروفایل اوست که نوشته شده: «حامی ترنس‌ها و …» او در طول این سال‌ها با پیجش از افرادی که ترانسکچوال هستند حمایت کرده است. البته بختیاری به جز صفحه شخصی، صفحه‌ای با موضوع کتاب خوانی را مدیریت می‌کند که 34 هزار دنبال کننده دارد و این صفحه هم می تواند منبع کسب درآمدی برای خانم بازیگر باشد.
    مسئول صفحه «بهنوش بختیاری» در ارتباط با ما هزینه تبلیغ در صفحه او را 20 میلیون اعلام می‌کند. او می‌گوید: «این مبلغ برای حضور ایشان درکنار شما و تهیه یک ویدئوی تبلیغاتی است که به مدت سه روز در اینستاگرام می‌ماند. اما اگر بخواهید خودتان یک ویدئوی تبلیغاتی بفرستید، باید 10 میلیون بپردازید تا 24 ساعت آن را در پست آخر قرار بدهیم.»
    شاخ‌های اینستاگرامی چقدر می‌گیرند؟
    از درآمد بعضی چهره‌های معروف گفتیم اما کلی آدم هم در فضای مجازی وجود دارند که در دنیای واقعی اصلا شناخته شده نیستند. آن‌ها نه بازیگرند، نه خواننده و نه فوتبالیست اما شاید بیشتر از بعضی چهره‌ها، مخاطب مجازی داشته باشند. آن‌ها هرکدام با ترفند خاصی کسب شهرت کرده‌اند.
    مثلا یکی‌شان دابسمش می‌سازد و در صفحه اینستاگرامی‌اش می گذارد که از خنده روده‌برمان می‌کند یا دیگری هرروز کارهای خطرناکی انجام می‌دهد و ویدئوی آن را به دست مخاطبانش می‌رساند.
    مهم‌ترین دلیل حضور اینفلوئنسرها یا شاخ‌های اینستاگرامی در این دنیا، پول است و پول در دنیای مجازی یعنی فالوئر بیشتر.
    برای این‌که بدانیم تبلیغ در صفحات آقایان و خانم‌های شاخ اینستاگرامی چقدر هزینه دارد با آن‌ها ارتباط برقرار کردیم و در یک کلمه پرسیدیم که با چه مبلغی حاضر به تبلیغ هستند؟
    25 میلیون برای یک استوری!
    چه کسی؟ پوریا پورسرخ
    چقدر فالوئر دارد؟ 2.4 میلیون
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    شما وقتی وارد صفحه اینستاگرامی «پوریا پورسرخ» می‌شوید اولین چیزی که حس می‌کنید این است که آقای بازیگر یک فوتبالی دوآتشه است.
    او در صفحه شخصی‌اش عکس یادگاری می‌گذارد، از فیلم و سریال‌های جدیدش می‌نویسد، درباره مسائل اقتصادی، ورزشی و بعضا سیاسی اظهار نظر می‌کند و گاهی هم آگهی تبلیغاتی می‌گذارد.
    مدیر برنامه‌های پورسرخ در ارتباط تلفنی با ما می‌گوید که آقای بازیگر برای هر استوری تبلیغاتی مبلغ هفت میلیون تومان می‌گیرد اما شرایط برای پست تبلیغاتی داخل صفحه فرق می‌کند و اگر بخواهید داخل صفحه، پست یا ویدئو بگذارید باید 15 میلیون بپردازید.
    مدیر برنامه «پورسرخ» البته پیشنهاد دیگری هم دارد. او می‌گوید: «ما می‌توانیم با آقای پورسرخ هماهنگ کنیم تا جای شما بیایند و ویدئوی حضور ایشان را در استوری اینستاگرامی بگذاریم که در شرایط عادی 25 میلیون هزینه دارد.»
    تا 30 میلیون برای قهرمان خنده!
    چه کسی؟ علی صبوری
    چقدر فالوئر دارد؟ 1.6 میلیون
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    «علی صبوری» قبل از این‌که کمدین باشد یک اینفلوئنسر اینستاگرامی است. درست است که تا قبل از «خنداننده‌شو» به این اندازه شناخته شده نبود اما آقای کمدین همان زمان ویدئوهای بامزه‌ای تولید می‌کرد و در صفحه اینستاگرامی‌اش می‌گذاشت که مخاطبان زیادی داشت.
    او حالا و بعد از «خنداننده‌شو» بیشتر از یک ونیم میلیون دنبال کننده دارد و هرچند وقت، کمدی ویدئوهایی یک تا چند دقیقه‌ای می‌سازد و کلی لایک می‌گیرد که اتفاقا خیلی هم بی‌حاشیه نیست.
    از همان اول که «صبوری» با خنداننده‌شو شناخته شد او و دو سه نفر دیگر جزو کسانی بودند که با شوخی‌هایی بعضا منشوری حسابی خبرساز شدند. این قصه فقط به خندوانه ختم نشد و کمدین خندوانه حالا به همراه چندنفر دیگر گاهی اوقات با ویدئوهای طنزآمیز نامناسب همه‌مان را متعجب می‌کند.
    مدیر برنامه «علی صبوری» در ارتباط تلگرامی با ما می‌گوید که نفر اول فصل دوم «خنداننده‌شو» برای آگهی‌هایی که در استوری کار می‌شود، حداقل سه میلیون می‌گیرد.
    البته ما می‌توانیم ویدئوی تبلیغاتی بسازیم و برای او بفرستیم که در این صورت دستمزد آقای کمدین هم متفاوت است. این مبلغ از 30 میلیون شروع می‌شود و با توجه به شرایط ما و مدتی که ویدئوی مد نظرمان در اینستاگرام می‌ماند به این رقم اضافه خواهد شد.
    15 میلیون برای خواننده‌ خاص!
    چه کسی؟ مجید خراطها
    چقدر فالوئر دارد؟ 1.2 میلیون
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    از میان چهره‌ها، بعضی‌هایشان کار را راحت کرده‌اند. آن‌ها همان بالای صفحه اینستاگرام‌شان، شماره تلفنی برای هماهنگی گذاشته‌اند و این یعنی به جز کار و حرفه اصلی، اهل همکاری تبلیغاتی و پول درآوردن هم هستند. صفحه اینستاگرامی برای خواننده‌ها شرایط ویژه‌تری دارد.
    شما وقتی وارد صفحه شخصی هرکدام از خواننده‌ها می شوید فقط و فقط با یک مورد روبه رو هستید؛ موزیک ویدئوها یا بخش‌های جذاب ترانه‌هایی که به بازار آمده.
    مدیر برنامه «مجید خراطها» در ارتباط با خبرنگار «زندگی‌سلام» هزینه تبلیغ در استوری اینستاگرام آقای خواننده را پنج میلیون تومان اعلام می‌کند. او می‌گوید که تبلیغ داخل صفحه اینستاگرام «خراطها» فقط در این صورت میسر است که او در کنار شما حاضر شود و یک ویدئوی تبلیغاتی تهیه شود که این ویدئو به مدت 72 ساعت در صفحه اینستاگرامی‌اش می‌ماند و 15 میلیون تومان هم خرج دارد.»
    22 میلیون برای رفیق جناب‌خان!
    چه کسی؟ رامبد جوان
    چقدر فالوئر دارد؟ 8.9 میلیون
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    گاهی غرغر و انتقاد، گاهی خاطره و نوستالژی، گاهی کمک و همدردی و گاهی تصاویر ماندگار خندوانه، جناب خان و … . این همه چیزی است که «رامبد جوان» در صفحه اینستاگرامی‌اش به اشتراک می‌گذارد. رامبد که بعد از سفرش به کانادا حسابی حاشیه‌ساز شده، چند هزار فالوئر به صفحه اینستاگرامی‌اش اضافه کرده و احتمالا بااین شرایط، نرخ تبلیغات را هم بالا برده است.
    چندوقت پیش در صفحه سینما و تلویزیون از هزینه سفر آقای پرحاشیه به کانادا گفتیم که واکنش‌های زیادی به دنبال داشت. این‌که یک هنرمند از کجا می‌تواند هزینه های زیادی را برای تولد فرزندش در یک کشور خارجی بپردازد، انتقادات بسیاری به دنبال داشت.
    رامبد در ارتباط با خبرنگار ما آدرس مسئول صفحه اینستاگرامی‌اش را فرستاد و مسئول صفحه هم اعلام کرد که مجری خندوانه برای هرپست تبلیغاتی داخل صفحه 22 میلیون می‌گیرد که این مبلغ برای یک پست تبلیغاتی 24 ساعته است و اگر بخواهید پست تبلیغاتی را داخل استوری بگذارید، باید 12 میلیون تومان دیگر هم بپردازید.
    استوری هایی که 3 میلیون می ارزد
    چه کسی؟ پرستو صالحی
    چقدر فالوئر دارد؟ 1.6 میلیون
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    «پرستو صالحی» هم جزو بازیگرانی است که انگار«پرویز پرستویی» درونش گاهی اوقات شعله‌ور می‌شود! چون هرازگاهی با ترندشدن بعضی از خبرها در فضای مجازی حسابی از خجالت مسئولان در می‌آید و تاجایی که می‌تواند به انتقاد از آن‌ها می‌پردازد.
    این را هم بگوییم که «پرستو صالحی» به یک و نیم میلیون فالوئرش صرفا به منبع کسب درآمد نگاه نمی‌کند. همین چندوقت پیش او مطلبی را روی صفحه‌اش گذاشت که با واکنش مثبت مخاطبانش همراه بود. او نوشته بود: «در ادامه حرکت خوب دوست و همکار عزیزم آقای کامبیز دیرباز از این به بعد جمعه‌ها صفحه من هم در اختیار شماست که در فضای مجازی نان حلال در می‌آورید.
    برای تبلیغات کسب و کارتون از این به بعد کامنت‌های صفحه من در روزهای جمعه برای شماست و در صورت صلاحدید صفحه شما را استوری می‌گذارم و تگ‌‌تون می‌کنم تا کسب وکارتون تبلیغ بشود و….» او در دایرکت اعلام می‌کند که برای استوری سه میلیون تومان می‌گیرد. خانم بازیگر برای تبلیغ داخل صفحه هم شرایط خاصی دارد و هزینه را با توجه به آن‌ها اعلام می‌کند که هیچ عدد تقریبی در این باره به ما نگفت!
    2 میلیون می‌گیرم و فقط همین!
    چه کسی؟ ابوطالب حسینی
    چقدر فالوئر دارد؟ 353 هزار
    صفحه اینستاگرامی‌اش چه شرایطی دارد؟
    «ابوطالب حسینی» به جز استندآپ‌هایی که برای مراسم و برنامه‌های مختلف انجام می‌دهد در شبکه ورزش کار می‌کند. صفحه اینستاگرامی کمدین خندوانه فقط و فقط به یک موضوع ارتباط دارد.
    «ابوطالب حسینی» از صفحه اینستاگرامی‌اش فقط استفاده شخصی می‌کند و به جز تصاویری از دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و ویدئوهایی از استندآپ‌هایش چیز دیگری نمی‌گذارد. او در ارتباط با خبرنگار ما می‌گوید که برای استوری تبلیغاتی دو میلیون تومان می‌گیرد و به جز فضای استوری هیچ جوره حاضر به همکاری تبلیغاتی نیست.
  • عکس | دلتنگی کامبیز دیرباز برای عادل فردوسی‌پور با انتشار عکسی خاطره‌انگیز

    کامبیز دیرباز با انتشار عکسی از خود و عادل فردوسی‌پور در زمین فوتبال، از نبود مجری برنامه تلویزیونی «۹۰» در تلویزیون ابراز دلتنگی کرد.

    کامبیز دیرباز با انتشار عکسی از خود و عادل فردوسی پور در اینستاگرام نوشت: «فوتبالیستها، به یاد عادل فردوسی پور که این روزها جایش به دشت خالیست.»