دوشنبه بارانی ششم آبان، کیانوش عیاری مشغول فیلمبرداری سریال «۸۷ متر» است که از تماسهای تلفنی خبرنگاران در جریان خبری شوکهکننده قرار میگیرد. فیلمش که پس از حدود یک دهه توقیف، با اصلاحات مجوز نمایش گرفته، چهار روز از اکران نگذشته، با حکم دادستانی متوقف شده. لابد عیاری در موقعیت عجیبی قرار گرفته، سالها برای ساخت سریالی «روزگار قریب» که جزو گنجینههای صداوسیماست وقت گذاشته و در روزهایی که مشغول ساخت کاری تازه برای تلویزیون است این گونه با بیمهری مواجه شده است.
دلیل توقیف اول: تهدید به استیضاح وزیر
انگار روند نمایش و توقیف «خانه پدری» روی دور تسلسل افتاده. دی ماه سال ۹۳ هم فیلم بعد از سه سال و نیم توقیف برای دو روز در گروه هنر و تجربه روی پرده اکران رفت اما یکباره قفل توقیف بر در «خانه پدری» خورد. ترویج خشونت یکی از اتهاماتی بود که به فیلم زده میشد و واکنشهای منفی نسبت به اکران فیلم آنقدر بالا بود که ممکن بود کل وزارتخانه را تحتالشعاع قرار دهد. دو سال بعد کیانوش عیاری در روایتش از آن سالها این گونه میگوید: «گفتند مجلس اعلام کرده که اگر فیلم پایین کشیده نشود وزیر استیضاح خواهد شد. در حالی که مجلس اعلام کرد به این ماجرا ورود نکرده در دومین روز فیلم پایین کشیده شد.»
توقیف دوم به دستور دادسرای فرهنگ و رسانه
با وجود پشت سر گذاشتن چنین تجربهای اما واکنش عیاری به اخبار منتشر شده درباره توقیف دوباره فیلمش به دستور دادستانی، همین تک عبارات است: «حکم توقیفی به من ابلاغ نشده، تا زمانی که خبر را به طور رسمی به من اعلام نکنند، آن را باور نمیکنم.» نه کسی حکم دادستانی را دیده و نه نامه رسمی ارسال شده. سازمان سینمایی در پاسخ به سؤال اهالی رسانه اظهار بیاطلاعی میکند و بهصورت رسمی اعلام میکند که حکمی دریافت نکرده. منبع خبر همچنان خبرگزاری وابسته به صداوسیماست. سایتهای فروش آنلاین فیلم فعال است و همچون سه روز گذشته استقبال از «خانه پدری» ادامه دارد که یکباره همه چیز متوقف میشود. حکم توقیف «خانه پدری» به ساختمان بهارستان میرسد و روابط عمومی سازمان سینمایی اعلام میکند که اکران فیلم با دستور دادسرای فرهنگ و رسانه متوقف شده است.
دادسرای تهران: مرتکبین و مقصرین تحت تعقیب قانونی قرارگرفتند
ساعاتی بعد دادسرای تهران اعلام کرد که حسب دستور دادستانی علاوه برجلوگیری از پخش فیلم «خانه پدری»، کلیه مرتکبان و مقصران نیز تحت تعقیب قانونی قرارگرفتهاند. روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران در خصوص توقیف فیلم «خانه پدری» با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «با توجه به اینکه اکران فیلم «خانه پدری» بازتاب بسیار منفی و گستردهای در اذهان جامعه بشری بهدنبال داشته و به نحوی توهین به اعتقادات مذهبی جامعه ایران و ترویج خشونت علیه زنان و زیر سؤال بردن سنن، رسوم و فرهنگ ناب ایرانی-اسلامی و ارائه تصویر وارونه و کذب از خانواده ایرانی در این فیلم مشهود است و پخش آن سلامت روحی و روانی جامعه را بهمخاطره انداخته به نحوی که با واکنش منفی اقشار و گروههای مختلف در جامعه همراه بوده بنابراین از باب پیشگیری از هر گونه اخلال در نظم عمومی و صیانت از سلامت روح و روان جامعه بر اساس گزارشات واصله از دستگاههای ضابط پرونده، موضوع به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع و طبق دستور دادستان تهران دستور جلوگیری از ادامه اکران فیلم مذکور و پخش آن صادر گردید.
لازم به ذکر است بنا به گزارش مراجع نظارتی با وجود اینکه مقرر شده بود که فیلم یاد شده مورد اصلاح و بازسازی قرار گیرد ولی در این خصوص اقدام اصلاحی انجام نگرفته فلذا حسب دستور دادستانی علاوه بر جلوگیری از پخش فیلم مذکور، کلیه مرتکبین و مقصرین نیز تحت تعقیب قانونی قرار گرفتند.»
انتظامی: نظر قاطبه مخاطبان با برداشت بازپرس دادستانی متفاوت است
«خانه پدری» درباره یک قتل خانوادگی است و بازتاب یک جنایت کهنه در خانواده را بررسی میکند. زهر صحنه مناقشهبرانگیز فیلم با اعمال اصلاحاتی گرفته شده اما نه «مثبت ۱۵» روی پوستر مخالفان را متقاعد میکند و نه اصلاحاتی که با تعامل سازمان سینمایی و سازنده فیلم اعمال شده. در چند روز گذشته دلواپسان آنچنان به فیلم تازه از بند توقیف رها شده عیاری تاختهاند که حالا مجوزی که سازمان سینمایی برای اکران فیلم صادر کرده زیر سایه حکم دادسرای فرهنگ و رسانه قرار گرفته. تمام نگاهها به ساختمان خیابان کمالالملک و دفتر حسین انتظامی دوخته شده. ایستادن سازمان سینمایی و وزارت ارشاد بر سر مجوزهایش همانطور که سید محمد طباطبایینژاد معاون نظارت و ارزشیابی سازمان در زمان خبر رفع توقیف «خانه پدری» وعده داده، بدیهیترین انتظاری است که اهالی فرهنگ و هنر دارند. اولین واکنش رئیس سازمان سینمایی مذاکره و تعامل با مراجع ذیصلاح برای حل مشکل توقیف اکران فیلم است.
حسین انتظامی طبق قانون بر مرجعیت قانونی تصمیمگیری شورای پروانه ساخت و نمایش تأکید دارد. او به ایرنا میگوید: «اعضای شورای پروانه نمایش و قاطبه منتقدان و جامعهشناسان، خانه پدری را فیلمی در ترویج خشونت نمیدانند.» انتظامی به معترضانی که معتقدند اصلاحی در فیلم صورت نگرفته پاسخ میدهد: «با مذاکره مسئولان سازمان سینمایی با کارگردان فیلم، بار تصویری خشن صحنههای ابتدایی آن، کاسته و با تمهیدات تصویری و صوتی، اصلاح شد. جای تعجب است که عدهای میگویند هیچ اصلاحی در این فیلم صورت نگرفته است.»
او در بخش دیگر صحبتهایش در دفاع از فیلم «خانه پدری» تأکید میکند: «نظر قاطبه مخاطبانی که این فیلم را در چهار روز نمایش آن دیدهاند، با برداشت بازپرس مربوط در دادستانی تهران متفاوت است. اکثر مخاطبان و کارشناسان، این فیلم را ترویج خشونت علیه زنان نمیدانند، بلکه متقابلاً آن را روایتی در تخطئه تحجر و اثرگذار نسبت به قتلهای ناموسی یافتهاند. این فیلم وقتی با بافتار جامعه امروز تحلیل میشود، یکی از برکات انقلاب اسلامی را بیان میکند؛ چرا که بیننده، وضعیت امروز زنان در جامعه را با آن چیزی که در ابتدای قرن حاضر یعنی دوره پهلوی اول بوده است مقایسه میکند. حتی در اپیزود پایانی فیلم که در عصر جمهوری اسلامی میگذرد، چهرهای که از زن تصویر میشود بانویی فعال و تحصیلکرده است.»
قوه قضائیه و سازمان سینمایی تعامل میکنند؟
بنابر اظهارات حسین انتظامی، سازمان سینمایی، تهیهکننده، کارگردان و پخشکننده این فیلم، قانونمندی خود را با اجرای فوری حکم دادستانی تهران نشان دادهاند اما در عین حال از ریاست محترم قوه قضائیه تقاضا دارند که با ورود به این موضوع موجبات دلگرمی و همدلی و انسجام اصحاب فرهنگ و هنر فراهم شود. کیانوش عیاری که بعد از خبر حکم توقیف دادستانی ترجیح داده در سکوت منتظر گشایشهای تازه در سایه تعامل و گفتوگو باشد میگوید: «آقای حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی عاقلانهترین مسیر را طی میکنند و آن طرح مسأله با ریاست قوه قضائیه است.»
کارگردان «خانه پدری» با اشاره ضمنی به تصمیمات ابراهیم رئیسی در دوره ریاستش بر قوه قضائیه ابراز امیدواری میکند: «در شرایطی که آقای رئیسی برخوردهای غافلگیرکننده در دوره چند ماهه ریاستشان بر قوه قضائیه داشتهاند میتوانم امیدوار باشم که چه بسا نگاهی منصفانه نه صرفاً نسبت به این فیلم بلکه به مقوله سانسور در کشور داشته باشند.»
او در پایان بر همکاری با سازمان سینمایی برای رفع مشکل فیلم «خانه پدری» تأکید میکند: «منتظر اقدامهای بعدی حسین انتظامی هستم و بهعنوان سازنده فیلم اگر کاری از من بربیاید که ایشان بخواهند دریغ نمیکنم.»
۲۳۲۴۳
برچسب: اکران خانه پدری
-
کیانوش عیاری امیدوار به اکران دوباره «خانه پدری»
-
روزنامه ایران:در جامعه ای که در ملاءعام اعدام صورت می گیرد،باور کردنی نیست که فیلم”خانه پدری” به خاطر صحنه خشن توقیف شود
این فیلم برای پخش باید اصلاحاتی را انجام میداد که داده است. مسأله اصلی وجود خشونت عریان در کشتن یک دختر است که تغییرات داده شده مورد تأیید شورای مربوط در ارشاد قرار گرفته است. حتی اگر تغییرات مزبور از نظر برخی کافی نباشد، این مسأله متوجه شورای مزبور است و ربطی به دستاندرکاران فیلم ندارد.
مشکل واقعی این فیلم چیست؟ آیا کسی باور میکند که مسأله در حد نمایش یک صحنه خشونتآمیز باشد؟ در جامعهای که همچنان اعدام در ملأعام انجام میشود این حد از حساسیت درباره خشونت یک صحنه از فیلم که همه میدانند فیلم است و نه واقعیت، جالب است. صحنهای که تعدیل هم شده است.چرا سعی نمیکنیم مسائل را شفاف بیان کنیم؟ کسانی که در این مدت در رسانههای خود علیه این فیلم سخن گفتهاند، آشکارا یک چیز را پنهان میکنند و در عین حال فقط به بخش خشونت آن تأکید میکنند. مگر نه اینکه افتخار اسلام این است که جاهلیت عرب را محکوم کرد؟ جاهلیتی که دختران را زنده به گور میکردند. پس چرا عدهای از به تصویر کشیدن این جاهلیت در قرن گذشته ناراحت هستند؟ جاهلیتی که با وقوع انقلاب به حاشیه رفته بود و زنان به مرور جایگاه شایسته و بایسته خود را بهدست آوردند و اتفاقاً این موضوع در فیلم نیز بخوبی بازتاب یافته است. آخرین نسل از دختران و زنان حاضر در فیلم کسی است که در انقلاب بزرگ شده، فرد بااعتماد بهنفسی است که استقلال دارد، ایده دارد، نظر دارد و آن را مقایسه کنیم با نسل اول دختران و زنانی که در فیلم حاضرند و مربوط به قرن گذشته هستند که موجوداتی منفعل و مظلوم و توسری خور هستند.اگر منطق مخالفان این فیلم را بخوبی واکاوی کنیم، در پشت آن دفاع از ساختاری مردسالار که هیچ نسبتی با ارزشهای دینی ندارد نهفته است. ساختاری که پس از انقلاب و در جریان انقلاب دچار تزلزل جدی شد، اکنون دوباره میکوشد خود را در پوشش دفاع از سنت بازسازی و زنده کند. این شیوه عمل هیچگاه منتج به نتیجه مطلوب آنان نخواهد شد، زیرا هنگامی که اینگونه فیلمها با مانع مواجه شوند، بهطور طبیعی سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ ناامن میشود و سرمایهها به سوی فیلمهای سطحی و اکشن و طنز و لودهبازی میرود که برای جلب مخاطب و فروش گیشه، صریحترین شوخیهای جنسی را در فیلم انجام میدهند و محصولات فرهنگی مبتذل خود را روانه بازار میکنند. بعد به اعتراض فریاد برمیآورند که چرا فرهنگ خراب شده است؟ آن روزی که بیشترین فشارها را به هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی وارد میکردند، باید به این روزها فکر میکردند که جای آنان در بازار را امثال تتلوها پر خواهند کرد. فشار به سینمای فرهنگی و دارای پیام نیز نتیجهای جز فربه شدن سینمای لودگی و نه حتی طنز فاخر نخواهد داشت. -
نفرین زمین؛ برای خانه پدریِ کیانوش عیاری
حالا در متنی که دورانی هفتاد ساله را در پنج مقطع زمانی مرور می کند، این روند با الگویی پالایش یافته، مخاطب را با خود همراه می سازد.عیاری در خانه پدری با روایتی هندسی سر و کار دارد. انواع و اقسام موتیف های تکرار شونده دیداری و شنیداری و موقعیتی، در اثر حضور دارند تا قطعات این پازل را قرینه وار کنار هم قرار دهند. این فرم، تناسبی تام با درونمایه فیلم دارد و هرگز به مثابه ساختاری تحمیلی بر پیکره آن قرار نمی گیرد.
کلیت مضمون فیلم، تکرار و بلکه تکثیر یک فرهنگ خاص در دوران های پسازمانی است که عملکرد ناشی از آن، پیامدهایی کنترل ناشدنی را در فضاهای نسلی بعد از خود دارد. این ایده می طلبد تا چنان الگوی ساختاری ای ( از فرم اپیزودیک گرفته تا همان مایه های تکرارشونده) بر اثر حکمفرما شود. اما هنر عیاری آن است که این هندسه را در فضایی انتزاعی و مکانیکی ترسیم نمی کند و لحظه لحظه زندگی در آن جاری است. او می داند چگونه ضرباهنگ را روی ساده ترین و متداول ترین کارهای روزمره قرار دهد تا با ترکیب گره های داستانی با این لحظات متعارف، شکلی بدیع در اختیار مخاطب قرار گیرد که در آن، هم نقاط عطف هیجان انگیز قصه لحاظ شود و هم مکث روی آمد و شد ها و گفت و گوهایی که اگر در فضایی خارج از این فرمول بود، چه بسا از آن با ریتمی کند و آهسته یاد می کردیم. اما اکنون این ریتم به رغم ظاهر کندش، روندی بسیار پویا را در خود می پروراند که مکمل همان ایده های مهیج متن است. مثلا در همان اپیزود اول که قرار است پدر (کربلایی حسن) و پسر نوجوانش (محتشم)، دختر جوان خانواده را به دلیلی که خود حیثیتی می انگارندش، به قتل برسانند با ماجرایی مهیب رو به رو هستیم.
سکانس قتل دخترک، چنان تکان دهنده و شوکه کننده است که با چشمانی خیره به قاب تصویر متمرکز شده ایم. شاید اگر فیلمسازی دیگر با الگویی متفاوت می خواست این صحنه را بسازد با توسل به کات های مختلف و پی در پی و موسیقی ای پر سر و صدا و سایر تمهیدات متداول این خیره کنندگی را سطحی وسیع تر می بخشید. اما عیاری بیش از آن که به فکر گسترش سطح باشد در پی افزایش عمق ماجرا است. پس نیازی نمی بیند که از تمهیدات معمول این جور فضاها استفاده کند. برعکس، دوربین او خونسردانه ناظر فاجعه ای به این مهمی است و به جای آگراندیسمان روی مقتول، بر عناصر محیطی مانند سنگ هاون و یا حتی تشت اشتباهی ای که پسرک برای آوردن آب می خواهد بیاورد تأکید می کند.( این تأکید ظریف در اپیزود مربوط به خودکشی دختر در اپیزود سوم هم تکرار می شود: برای استفراغ دختر، ابتدا یک پارچ فلزی می آورند و بعدا لگن) عیاری به این نیز اکتفا نمی کند.
گذر روی جزئیات به ظاهر بی اهمیت در زمان بعد از قتل و دفن دخترک، همچنان ادامه دارد: میوه خوردن مرد شیرینعقل، ورود مشتری ای که قالی اش را برای رفو داده بود (و چقدر این ماجرای رفوکاری با بحث پنهان کاری جنایت همپوشانی نمادین خوبی برقرار می کند)، انعامی که مشتری به محتشم می دهد و دیالوگ هایی که موضوع واحدی را چند بار تکرار می کنند. این شیوه شاید در فیلمی با فرمتی دیگر عیب به حساب می آمد، ولی در این الگوی عیاری اتفاقا یک مزیت هوشمندانه است. او با گذر از روی این جزئیات دارد به تعمیق احساسی و ادراکی جنایت تکان دهنده زیرزمین کمک می کند. او بهت ناشی از تماشای آن جنایت را در یک نما و فصل خلاصه نمی کند و با این تمهیدات، رسوب های به جا مانده از حس مزبور را پی در پی در نماها و سکانس های بعدی تثبیت و ته نشین می سازد. بدین ترتیب تماشاگر حس عمیق تری با قصه فیلم و آدم ها و موقعیت هایش پیدا می کند.
از این دست ایده ها در سرتاسر اثر وجود دارد: از قاشق غذایی که در دست محتشم میانسال باقی مانده و خودش در پی جلوگیری از باز شدن در اتاق محل اختفای جسد است گرفته تا قوطی تریاکی که با حوصله روی بردن و آوردنش توسط پسرک تأکید به عمل می آید. فصلی از اپیزود چهارم که دختر جوان محتشم در حال پاکسازی زیرزمین است از این حیث مثال زدنی است. اصابت میل پرده روی سرش که به جراحت و خونین شدن سرش می انجامد و نیز بی اخیاری اش در دفع ادرار در اثر فشار ناشی از عصبیت پدر، یادآور خون و ادراری است که در اپیزود اول از دختر معصوم حسن دیده بودیم. جدا از این نباید حضور موثر اله مان هایی را که به ساخت فضای مورد نظر عیاری کمک می کنند از یاد برد.
نمونه بارز آن، انگورهایی هستند که خوشه خوشه در فضای خانه و از جمله زیرزمین آویزان هستند و سرسبزی و طراوت شان در کنار عصبیت موجود در درام ( از خشونت علیرضا علیه همسرش گرفته تا شوکه مادر بعد از فهمیدن جنایت)، تلخی اوضاع را مضاعف جلوه می دهند. می دانیم که عنصر فضاسازی در فیلم های عیاری از نمونه های مثال زدنی در سینمای ایران است و حالا در خانه پدری، با توجه به لوکیشن نسبتا واحد در هر پنج اپیزود ( تنها در لحظات معدودی از ساحت زیرزمین و حیاط خارج می شویم: اپیزود سوم که وارد اتاق خواستگاری می شویم) و شخصیت هایی واحد که در طول زمان در نسل های بعد از خود تکرار و تکثیر می شوند، این امر، در قالب استادانه تری دنبال می شود. تصور درام خانه پدری، بدون فضای بصری آن بسیار مخدوش است. در چوبی، پنجره های مشبک، قالب دالانی راهروها، حیاط بزرگ، رف های کوچک کنار دیوار، دیوارهای کاه گلی، اتوهایی که برای رفوکاری به کار می رود، تار عنکبوت های تنیده شده در گذر زمان، دار قالی و…هر یک عناصری هستند که در پرورش مختصات موقعیتی و حتی شخصیتی داستان نقشی مهم دارند ( حتی این نکته در نمودهای شخصیتی هم جاری است؛ مثل زال بودن خواهر کوچک تر محتشم) و بدین ترتیب بین فضا و درام همبستگی محکمی برقرار می شود. عیاری در خانه پدری، روی فرهنگی زوم کرده است که در بطن خود پنهان کاری را پرورش می دهد و همه جنایت ها و خشونت ها و گره های بعدی نیز از دل آن زاده می شوند.
برای همین هم هست که عیاری سراغ این که اصلا چرا کربلایی حسن دخترش را می کشد نمی رود و به همین که ماجرا رنگ و بویی ناموسی و حیثیتی داشته بسنده می کند. تعصب جاری در این فرهنگ در نمودهایی مثل بوسه زدن برادر و برادرزاده حسن بر دست و پای او بعد از اطمینان به مرگ دختر و یا خودداری از حمل دختربرادری روی دوش عمویش و تذکر ناصر به خواهرش در مورد رعایت پوششش و…متبلور است، اما بیش از آن، اصرار این جماعت بر نهان سازی اقدام هایی است که محقانه رویش نظر دارند.
موتیف پنهان کاری در سرتاسر اثر و در هر یک از اپیزودها جاری است: پنهان کردن جسد دختر در کف زیرزمین، پنهان کردن ماجرای قتل آن، پنهان کردن خواهر زال محتشم در زیرزمین، پنهان کردن کل اتاقی که جسد در آن دفن است با استفاده از قفل و تیغه کشیدن، پنهان شدن زن علیرضا در زیرزمین برای کتک نخوردن از شوهرش، و…روح سرگشته ملوک تا زمانی که اصرار بر پنهان سازی جنایتی است که در حقش روا داشته شده است، سنگینی حضور خود را بر وقایع مستولی می دارد؛ چه در قالب دق کردن مادر و چه در به هم خوردن خواستگاری و چه در بی آبرویی در مجلس ختم کربلایی حسن. سکته مغزی محتشم به محض رویت استخوان هایی خواهری که به دست خود کشته بودش، اوج این استیلا است. این صرفا یک حکایت اخلاقی نیست، یک قاعده انسانی و اجتماعی است؛ کما این که در به هم خوردن رابطه ناصر و نامزدش هم جریان دارد.
ملوک همچنان مدفون است؛ اما باز قتل و دفنش به نیت پنهان کاری باقی مانده است. آیا نفرین او به وسعت امتداد زمان، گسترده تر نخواهد شد؟ این سلسله اپیزودها با مقاطع 17-18 ساله در ذهن ما ادامه خواهد داشت…تا زمانی که حقیقت بر جنایت فائق آید.
* کارشناس و منتقد سینما -
قدردانی مازیار میری از ایستادگی حسین انتظامی
مازیار میری، کارگردان سینمای ایران در واکنش به رفع توقیف فیلم سینمایی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری از حسین انتظامی، رییس سازمان سینمایی قدردانی کرد و در اینستاگرام نوشت: «آقای حسین انتظامی از شما متشکرم، متشکرم از این که ایستادگی کردید و یکی از بهترین فیلمهای سینمایی ایران که به غلط در بند توقیف بود را نمایش دادید.
آقای انتظامی شما به خوبی در این روزهای مدیریت بر سینما ایران متوجه شدید که دشمنان افتخارات سینمای ایران، قسم خوردگانی هستند که حتی نمیداند چرا دشمن هستند ولی ماموریت دشمن را بازی میکنند و ما انتظارمان از شما همین ایستادگی است که امروز با اکران «خانه پدری» داشتهاید و البته نمایش فیلمهای دیگری که با یک سوتفاهم بزرگ مثل فیلم «صد سال به این سالها» در محاق توقیف قرار گرفتهاند.
آقای انتظامی در کنار شما و البته با شما کمک کنیم سایه این همه سوتفاهم از سر سینما ایران بر داشته شود. سینمای ایران یکی از افتخارات سرزمین ماست و آنها نیز میداند
باز هم از شما ممنونم که خانه پدری را با حال خوب می بینیم.»
فیلم سینمایی «خانه پدری» پس از ۱۰ سال توقیف توانست از امروز رنگ پرده نقرهای را به خود ببیند.
۵۷۲۴۳