برچسب: امیرحسین ثابتی

  • «دزد بزرگ» می خواهد «کودک نماینده» را «پشت و رو» کند: رانت خواران سیاسی و اقتصادی به جان هم افتاده اند یا جنگ زرگری است؟!

    «دزد بزرگ» می خواهد «کودک نماینده» را «پشت و رو» کند: رانت خواران سیاسی و اقتصادی به جان هم افتاده اند یا جنگ زرگری است؟!

    هر چند که ثابتی و همفکران سیاسی اش در مجلس، معمولا نماینده مطالبات اکثریت مردم نیستند، ولی دست بر قضا در این یک فقره ، حرف دل مردم را می زنند، مردمی که تا دیروز می شنیدند فردی به نام بابک زنجانی با شامورتی بازی و تاسیس بانک جعلی و سند سازی و ساخت و پاخت و به اسم دور زدن تحریم ها، میلیاردها دلار از پول مردمی که یک سوم شان زیر خط فقرند، دزدیده و به خاطر فساد عظیمش به مرگ محکوم شده است ولی یک شب خوابیدند و بیدار شدند و دیدند مفسد اقتصادی و اعدامی دیروز، نه تنها آزاد و رها در جامعه می چرخد که شرکت های میلیاردی در عرصه هایی مختلف اقتصادی علم کرده و ادعا می کند که منجی اقتصاد ایران خواهد بود!

    «دزد بزرگ» می خواهد «کودک نماینده» را «پشت و رو» کند: رانت خواران سیاسی و اقتصادی به جان هم افتاده اند یا جنگ زرگری است؟!

    عصر ایران – امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی و بابک زنجانی، مفسد اقتصادی دیروز و کارآفرین امروز(!) در فضای مجازی به جان هم افتاده و برای همدیگر خط و نشان کشیده اند. ثابتی، زنجانی را دزد بزرگ نامیده و گفته که دست از سرش برنخواهد داشت و زنجانی هم او را “کودک نماینده” خوانده و تهدید کرده که چنان پشت و رویش خواهد کرد که عبرتی برای “نفوذی”ها باشد.

    به نظر می رسد 4 نکته در این باره قابل تأمل باشد:

    1 – وصف یک شخص با رویکرد منفی، دو وجه دارد:

    – یکی تحقیر او به واسطه چیزی که در اختیار خودش نیست، مانند معلولیت، رنگ پوست، خاستگاه اجتماعی، سن و نظایر این ها که قطعا غیر انسانی و غیر اخلاقی است.
    – دیگر یادآوری جنبه ای منفی درباره شخص که برخلاف نوع نخست، ناشی از تصمیم‌ و رفتار خود اوست، مانند حسود، هوسران، مال مردم خور، تندرو و… .
    بابک زنجانی، در حمله به امیرحسین ثابتی، او را به وصف، “کودک نماینده” نکوهیده و به زعم خود تحقیر کرده است.
    این در حالی است که اولاً سن آدمیزاد در اختیار خودش نیست و ثانیاً نعمت جوانی که ثابتی از آن برخوردار است، اساسا صفتی منفی نیست که کسی آن را دستمایه وهن دیگری قرار دهد.
    بابک زنجانی، نمی تواند حتی این را بگوید که مجلس ، جای فردی به سن و سال ثابتی نیست چرا که شرایط سنی نمایندگان مجلس را، نه زنجانی که قانون تعیین می کند و ثابتی، واجد شرط سنی برای نمایندگی است.
    پس به کار بردن اصطلاح کودک نماینده، درباره یک نماینده مجلس اساسا فاقد مبناست، ضمن آن که موهن و غیر اخلاقی هم است.
    بله، می توان رفتاری را ولو در فردی کهنسال، کودکانه خواند ولی مشخص است که خود او را با کودک نامیدن ، گفتاری از سنخ ادب نیست.

    وانگهی، زنجانی در حالی ثابتی 37 ساله را کودک نماینده می خواند که خودش در زمان احمدی نژاد که به اصطلاح تحریم ها را دور می زد، 37 ساله بود؛ با این حساب و با ادبیات خودش آیا می توان او را کودک تاجر یا کودک رانتخوار آن دوران خواند؟! به راستی چطور یک فرد 37 ساله می تواند نفت مملکت را ببرد و میلیاردها دلار بخورد ولی اگر کسی به همان سن، یکی از 290 نماینده مجلس باشد، می شود کودک نماینده؟!

    2 – ثابتی، هر چند در انتخاباتی حداقلی و با رایی حداقلی به مجلس رفته ولی در هر حال، اینک بر کرسی نمایندگی تکیه زده است.
    او طبق قانون اساسی حق دارد درباره همه امور کشور نظر دهد (و همه مردم کشور هم می توانند نظر او را نقد کنند). از این منظر، ثابتی پیگیر وضعیت بدهی میلیارد دلاری بابک زنجانی شده است و لذا تهدید او به خاطر تعقیب حقوق عامه، فاقد وجاهت است.

    هر چند که ثابتی و همفکران سیاسی اش در مجلس، معمولا نماینده مطالبات اکثریت مردم نیستند، ولی دست بر قضا در این یک فقره ، حرف دل مردم را می زنند، مردمی که تا دیروز می شنیدند فردی به نام بابک زنجانی با شامورتی بازی و تاسیس بانک جعلی و سند سازی و ساخت و پاخت و به اسم دور زدن تحریم ها، میلیاردها دلار از پول ملتی که یک سوم شان زیر خط فقرند، دزدیده و به خاطر فساد عظیمش به مرگ محکوم شده است ولی یک شب خوابیدند و بیدار شدند و دیدند مفسد اقتصادی و اعدامی دیروز، نه تنها آزاد و رها در جامعه می چرخد که شرکت های میلیاردی در عرصه هایی مختلف اقتصادی علم کرده است و ادعا می کند که منجی اقتصاد ایران خواهد بود!

    مردم ایران و از جمله ثابتی حق دارند بپرسند چه شد که ناگهان ورق برگشت؟ چه کسانی پشت بابک زنجانی اند که حتی وقتی بانک مرکزی می گوید او  بدهی اش را نداده، برای عالی ترین نهاد بانکی مملکت هم خط و نشان می کشد؟ اگر بابک زنجانی بیش از دو میلیارد دلار را برگردانده، اسناد و مدارکش کو؟ این که گفته می شود او رمز ارزی درست کرده و می خواهد آن را به جای دلار به بانک مرکزی قالب کند درست است؟ گیریم که این فرد بعد از سال ها حبس،  دو میلیارد را بازگردانده است؛ این حجم انبوه از پول های نجومی در دست او چه می کند؟
     و از همه مهم تر، چگونه او توانست است در چند سالی که با دولت احمدی نژاد سَر و سِر داشت به ناگاه به یکی از ثروتمندترین افراد ایران تبدیل شود؟
    از هر کسی بپرسی خانه و زندگی و دارایی‌ ات را از چگونه به دست آوردی؟ می تواند داستان اقتصادی اش را شفاف و دقیق تعریف کند که چقدر حقوق داشت، چقدر پس انداز کرد، وام گرفت، فلان زمین اش گران شد، طلا های عروسی اش را فروخته و … و نهایتا امروز بعد از مثلا 20 سال، 10 میلیارد تومان دارایی دارد.
    سوال مردم از بابک زنجانی این است که تو چگونه به این ثروت چنین نجومی رسیدی؟ پولت را ازکجا آوردی؟ آدم خلّاقی بودی؟ استارتاپی تاسیس کردی که چشم جهانیان را خیره کرد و ارزشش چند هزار برابر شد؟ چیزی اختراع کردی که چنان جهانشمول شده که مدام از اقصی نقاط به حساب های ارزی ات حق بهره برداری می ریزند؟ ارثی بزرگ به تو رسیده است؟ یا پیامک گل ممد افغانی، این بار درست بوده و واقعا سکه های گرانقیت تاریخی و طلایی را که حین چوپانی کشف کرده، با تو تقسیم کرده است؟!
    یا هیچ کدام از این ها نبوده و آن ماجرای کاسبان تحریم که تو را پیشانی کار کردند و بسیار بیشتر از تو خوردند و بردند و تو، فقط نوک قله فساد شان هستی، درست است؟
    این ها سوالاتی هستند که روح ملتی را می خراشند و گویا تعمدی جدی و منفعت محور در این میان وجود دارد که پاسخی بدان ها داده نشود.
    3 – بابک زنجانی، محصول مستقیم دولت محمود احمدی نژاد است، همانی که اعضای جریان پرهیاهوی ثابتی ها، او را نظر کرده امام زمان (عج) می دانستند و هر که او را نقد می کرد، “بی  بصیرت”می نامیدند.
    حالا معلوم شده آن مردمی بودن، انقلابی نمایی و ساده زیستی و دم از امام زمان(عج) زدن ها، فقط پرده هایی از جنس ریا ، برای پوشاندن نقل و انتقال کلان پول ملت ایران به جیب خودی ها و تولید بابک زنجانی ها بوده است. شگفتا که حقانیت منتقدان دیروز -که معلوم شد با بصیرت ترین مردمان بودند- ثابت شده ولی همچنان فقط ثابتی ها را به مجلس راه می دهند!
    ثابتی و امثال او، اگر در حمله به زنجانی حسن نیت دارند و پای جنگ زرگری در میان نیست ، از جایگاهی که در اختیار دارند پیگیر خاستگاه او ، بالا بَرندگان دیروز و حامیان امروزش شوند و الا پرداختن صرف به زنجانی، تقلیل یک فساد چند وجهی با بازیگران پشت پرده فراوان به یک رانتخواری فردی است و این در حالی است که اساساً  چنین سطحی از فساد مالی، با یک فرد یا یک گروه کوچک تبهکار میسر نیست.

    4 – ثابتی، در توئیت خود نوشته است که تک تک سلول های بدن زنجانی با رانت رشد کرده اند.
    رانت، یعنی اختصاص امتیازی خاص به فرد یا گروهی و محروم کردن دیگران از آن امتیاز، در حالی که بقیه نیز باید بتوانند بدون محدودیت از آن بهره مند شوند. مثلاً اگر امروز همه تاجران ایران می توانند بر اساس قوانین گمرکی، پارچه وارد کنند، یعنی رقابتی آزاد در جریان است ولی اگر فردا، دولت مصوبه ای داشته باشد و واردات پارچه را به شرکتی وابسته به حزب حاکم منحصر کند، به نفع آن مجموعه خودی و به زیان بقیه، خلق رانت کرده است.

    با این تعریف، بابک زنجانی، از رانتی که دولت مدعی پاکدستی(!) یعنی دولت احمدی نژاد در اختیار او قرار داده بود، بهره برده و ثروتمند شده است.
    دقیقاً بر اساس همین تعریف، خود امیر حسین ثابتی هم از رانت بهره برده و به مدد آن توانسته به مجلس شورای اسلامی راه یابد. همان گونه که اگر رانت اقتصادی به زنجانی داده نمی شد، نمی توانست این همه ثروت اندوزی کند، اگر رانت سیاسی هم به ثابتی و امثال او داده نمی شد، نمی توانستند عنوان نماینده مجلس را یدک بکشند.
    همان طور که به اسم دور زدن تحریم ها، بازرگانان واقعی را کنار زدند و یک عده خودی با دلارهای این ملت، فربه شدند ، به اسم حفظ نظام و انقلاب هم کسانی که می توانستند صدای مردم در خانه ملت باشند را ردصلاحیت کردند یا کاری کردند که خودشان پا پیش نگذارند و آن وقت، انتخاباتی بین خودی های دلبخواه شان برگزار کردند که اکثریت مردم، حتی حاضر به شرکت در آن، ولو در حد رأی سفید هم نشدند و چنین شد که ثابتی زیر سایه رانت سیاسی، ناگهان شد نماینده مجلس!

    به بیان دیگر، اگر سلول به سلول زنجانی، از رانت است، ثانیه به ثانیه حضور ثابتی در مجلس هم، رانتی است و همان اندازه که نقد ثابتی به زنجانی مبنی بر رانت خواری درست است، بر خودش نیز وارد است، با این فرق که یکی رانت اقتصادی خورده و دیگری رانت سیاسی. از این روست که می توان پیش بینی کرد دعوای این دو به هیچ نتیجه مشخصی نخواهد رسید چرا که در واقع، رانت خواران سیاسی و اقتصادی به جان هم افتاده اند و در طول تاریخ، حتی یک مورد هم نداریم که با دستمال کثیف، شیشه ای تمیز شده باشد، همان طور که مشاهده نشده است که رانت با رانت پاک شود.

  • یادداشت تند امیرحسین ثابتی خطاب به عراقچی: استعفا دهید!

    یادداشت تند امیرحسین ثابتی خطاب به عراقچی: استعفا دهید!

    امیرحسین ثابتی نماینده تهران در مجلس به مواضع عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشور در گفت‌وگو با فاکس نیوز واکنش نشان داد.

    یادداشت تند امیرحسین ثابتی خطاب به عراقچی: استعفا دهید!

    امیرحسین ثابتی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در یادداشتی به مواضع وزیرامورخارجه کشور در گفت‌وگو با فاکس نیوز واکنش نشان داد و نوشت: متاسفانه روح حاکم بر سخنان شما در این مصاحبه، مانند سخنان دکتر پزشکیان در گفتگو با کارلسون بود و انگار شما باور کرده اید که ایران مجرم است و باید هرطور شده دل امریکا را به دست بیاورد! در حالیکه ما در موضع مدعی هستیم و این امریکا و اروپایی ها هستند که باید به عنوان مجرم، پاسخگوی اقدامات خصمانه شان علیه ایران باشند.

    به گزارش خانه ملت، در این یادداشت نوشته شده است:

    باسمه تعالی

    جناب آقای دکتر عراقچی
    وزیر امور خارجه

    سلام علیکم

    متن کامل مصاحبه تان با شبکه امریکایی فاکس نیوز را خواندم و از اینکه وزیر امور خارجه کشورم تا این حد منفعلانه صحبت کرده، خجالت زده شدم.

    متاسفانه روح حاکم بر سخنان شما در این مصاحبه، مانند سخنان دکتر پزشکیان در گفتگو با کارلسون بود و انگار شما باور کرده اید که ایران مجرم است و باید هرطور شده دل امریکا را به دست بیاورد! در حالیکه ما در موضع مدعی هستیم و این امریکا و اروپایی ها هستند که باید به عنوان مجرم، پاسخگوی اقدامات خصمانه شان علیه ایران باشند.

    جناب آقای عراقچی!

    در ادامه سوالاتی را مطرح می کنم که لازم است تا یکبار برای همیشه برای افکار عمومی به این پرسش ها پاسخ دهید؛

    ۱. در ابتدای مصاحبه تان گفته اید که “در حال حاضر امکان مذاکرات مستقیم با امریکا وجود ندارد اما اگر آنها آماده یک گفتگوی برد برد (غیرمستقیم) باشند، آماده انجام آن هستم”

    ابتدا بفرمایید فایده مذاکرات غیرمستقیم اول تان در عمان و ایتالیا به جز غافلگیری و جنگ چه بود که حالا از آمادگی برای ادامه دادن همان مذاکرات ناموفق سخن می گویید؟ آیا جز این است که مشخص شد آن مذاکرات، یک عملیات مشترک فریب بین امریکا و اسرائیل برای غافلگیری و حمله به ایران بود؟ چرا همچنان بر ادامه آن مدل ناموفق اصرار دارید؟

    در همین باره:

    ۲. در بخش دیگری از مصاحبه تان گفته اید که “آماده انجام هرگونه اقدام اعتمادساز برای اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران هستم”

    واقعا حیرت انگیز است که هنوز در فکر اعتمادسازی با کسی هستید که هیچ اراده ای برای فهم ماهیت صلح آمیز برنامه اتمی ایران ندارد و در حالیکه خودتان در جای دیگری از این مصاحبه تاکید کردید تاسیسات اتمی ایران با حمله امریکا دچار آسیبهای جدی شده، بفرمایید دقیقا در این اعتماد سازی جدید می خواهید چه چیزی را بدهید تا امریکای لجوج و نفهم متقاعد شود که ماهیت برنامه اتمی ایران صلح آمیز است؟

    جناب عراقچی! اگر به اعتمادسازی هم باشد فکر نمی کنید بعد ۲۲ سال مذاکره اتمی، این بار نوبت امریکاست تا برای ایران اعتمادسازی کند؟ چرا در منظومه فکری شما، همیشه ایران متهم است که به اندازه کافی اعتمادسازی نکرده و یکبار به این فکر نمیکنید که نوک پیکان مطالبه برای اعتمادسازی را به سمت غرب ببرید؟

    ۳. در بخش دیگری از مصاحبه تان با نفی اصل تفکیک قوا و جایگاه مجلس، بر خلاف مصوبه اخیر مجلس مبنی بر تعلیق همکاری ایران با آژانس، گفته اید که “ما همکاری مان با آژانس را متوقف نکرده و همچنان به آن ادامه می دهیم”

    جناب آقای عراقچی!

    چرا چنین سخنی را بیان کرده و قانون تصویب شده توسط بیش از ۹۸٪ نمایندگان را نادیده گرفته اید؟ و برخلاف غربی ها که همیشه از مصوبات و جایگاه پارلمان هایشان به عنوان یک اهرم فشار بر ایران استفاده می کنند، شما مصوبه قانونی مجلس را منکر می شوید و در حقیقت دست خودتان را خالی می کنید؟

    ۴. متاسفانه در بخش پایانی مصاحبه تان نص صریح سخن امام خمینی(ره) درباره ضرورت نابودی اسرائیل را نیز زیر سوال برده اید که باید پرسید مگر شما جز جایگاه حقوقی وزیر خارجه جمهوری اسلامی، جایگاه دیگری هم دارید؟

    چنانچه این سخن تان به خاطر عدم آشنایی با منظومه فکری ایشان و یا یک اشتباه سهوی بوده لطفا خطای تان را اصلاح کنید و اگر هم بر چنین موضع غلطی اصرار دارید دلسوزانه پیشنهاد می کنم از جایگاه حقوقی تان استعفا دهید و سپس به عنوان یک کارشناس، هر موضعی خواستید اتخاذ کنید نه آنکه در جایگاه وزیرخارجه جمهوری اسلامی منکر مواضع بنیانگذار جمهوری اسلامی شوید! در غیر این صورت بنده و امثال بنده در مجلس سکوت نکرده و نخواهیم گذاشت به اسم وفاق، جمهوری اسلامی استحاله شود چرا که وحدت باید حول حقیقت و مبانی انقلاب باشد نه حول تحریف و استحاله انقلاب.

    در پایان بار دیگر یاد آور می شوم که ادبیات منفعلانه شما در این گفتگو ارتباطی با یک ملت پیروز نداشت که در ۱۲ روز توانست دو قدرت اتمی را تا حدی مستاصل کند که دشمنانش پیشگام آتش بس شوند، بلکه برعکس مواضع تان به گونه ای بود که انگار در این جنگ نابرابر آنها به همه اهدافشان رسیدند و این ما بودیم که شکست خوردیم و طبیعی است که چنین ادبیاتی در شان یک ملت مقاوم و پیروز نبوده و نیست.

    از خداوند متعال اصلاح مواضع و رویکردهای شما و سپس توفیق تان در مسیر خدمت به کشور را خواستارم.

    والسلام

    امیرحسین ثابتی منفرد
    نماینده مردم شریف ایران از حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، پردیس وشمیرانات

     

  • ۴ دروغ بزرگ امیرحسین ثابتی در نطق مجلس

    ۴ دروغ بزرگ امیرحسین ثابتی در نطق مجلس

    غوغای ثابتی ، اما صرفا به خاطر آنچه علیه عراقچی در صحن علنی مجلس گفت، نبود. او در توییتر نیز نوشت: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و … به دنیا آمده‌اند «آشنا» با آن‌ها میداند، اما شیرمردان فاطمیون را، چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده اند «غریبه» با من حساب می‌کند.»

    ۴ دروغ بزرگ امیرحسین ثابتی در نطق مجلس

    امیرحسین ثابتی از جمله حاشیه‌سازترین چهره‌های سیاسی بود. او در مجلس نطقی تند علیه عراقچی و برجام داشت. در توییتر هم با هشتک مرگ بر ناسیونالیسم جنجال آفرید.
    به گزارش اقتصاد 24، امیرحسین ثابتی در مجلس نطقی تند در مخالفت با عراقچی داشت که بسیار مورد توجه قرار نگرفت؛ نه اینکه توانسته باشد نمایندگان مجلس یا حتی شهروندان پیگیر جلسات رای اعتماد را متقاعد کند که اعتماد به عراقچی درست نیست. اظهارات او از آن جهت مورد توجه قرار گرفت که توام با دروغ و حرف‌های تکراری بود.
    غوغای ثابتی، اما صرفا به خاطر آنچه علیه عراقچی در صحن علنی گفت، نبود. او در توییتر نیز نوشت: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و … به دنیا آمده‌اند «آشنا» با آن‌ها میداند، اما شیرمردان فاطمیون را، چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده اند «غریبه» با من حساب می‌کند.»
    این مواضع ضد ایرانی و همچین آنچه در مجلس گفت، با واکنش‌هایی همراه شد. هادی محمدی، فعال رسانه‌ای در حوزه سیاست خارجی، نوشت: «همان دروغ‌ها و خلاف‌گویی‌های ۸ سال اخیر در مورد برجام را ادامه می‌دهند. همچون نواری که هر بار به بهانه‌ای از اول میگذارند و فقط خودشان باور می‌کنند. حتی دوستان قدیمیشان هم از این دروغ‌ها عبور کرده‌اند، اما تندرو‌ها بعد از شکست اخیر متوهمانه ادامه می‌دهند»
    اکبر منتجبی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب نیز نوشت: «جهت اطلاع آقای ثابتی: به گزارش ایرنا، علی باقری در نشست سه شنبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک گفت: برجام به عنوان یک ابتکار موفق چند جانبه توانست یکی از موضوعات غیر ضروری و یک نگرانی ساختگی از سوی کشور‌های غربی در خصوص برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران مورد توجه قرار دهد …»
    ۴ دروغ بزرگ امیرحسین ثابتی در نطق مجلس
    احسان بداغی روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب نیز بخشی از نطق ثابتی را منتشر کرد و نوشت: «در همین یک دقیقه ۴ دروغ بزرگ می‌گوید:
    -نابودی راکتور اراک
    -از بین رفتن تلاش دانشمندان هسته‌ای
    -مکانیسم ماشه
    -امضا کری تضمین است»
    او در ادامه نوشت: «دروغ بودن سیمان ریختن در قلب راکتور اراک بعد از برجام نشانه‌های زیادی دارد. از جمله اینکه هم اکنون طبق آمار سازمان انرژی اتمی، راندمان تولید آب سنگین ایران در خنداب ۲۰% است، در حالی که در اروپا بین ۱۳ تا ۱۵% است. اگر راکتور اراک نابود شده، پس این‌ها چیست؟
    همچنین ادعای بر باد رفتن تلاش دانشمندان هسته‌ای در برجام اگر صحیح است چطور ایران حدفاصل پائیز ۹۹ تا بهار ۱۴۰۰ ظرف کمتر از ۵ ماه توانست به غنی‌سازی ۶۰% برسد؟ پس یا ادعای از بین رفتن صنعت هسته‌ای کشور دروغ بوده یا ادعای رسیدن به این غنی‌سازی در ۵ ماه
    منتقدان برجام مکانیسم ماشه را اینگونه خلاصه می‌کنند: این بند اجازه می‌دهد تمامی تحریم‌ها به صورت خودکار بازگردند، بدون آن که اعضای شورا در این خصوص حق وتو داشته باشند.
    الان ۶ سال از خروج آمریکا از برجام گذشته. با همین تعریف چند قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بازگشته؟
    برخلاف ادعای دلواپسان، عبارت «امضا کری تضمین است» نه به برجام بلکه به اجرای قانون لغو روادید آمریکا برمی‌گردد. عراقچی حتی در همان سخنان تاکید کرده بود امضا آن نامه توسط کری متضمن رفتار دولت‌های بعدی آمریکا نیست. اما دلواپسان این بخش‌ها را تحریف می‌کنند.»
    جواد دلیری، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب همزمانی نطق تند ثابتی علیه یک دیپلمات را با سالگرد کوتادی ۲۸ مرداد مورد توجه قرار داده و جالب دانسته است.