برچسب: اقتصاد ایران

  • معاون وزیر ارتباطات: اقتصاد دیجیتال کشور، سیر نزولی دارد

    گزارش‌ها حاکی از آن است که سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص ملی ایران طی دو سال اخیر کاهش یافته است؛ روندی نگران‌کننده در حالی که بسیاری از کشورها گامی بلند در جهت تقویت این بخش برداشته‌اند. این مسئله، پرسش‌های جدی درباره دلایل این عقب‌گرد و مسیر اصلاحی پیش‌رو مطرح می‌کند.

    معاون وزیر ارتباطات: اقتصاد دیجیتال کشور، سیر نزولی دارد

    به گزارش رسا نشر و به نقل از ایسنا، احسان چیت‌ساز، معاون سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی توسعه فاوا و اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات، با اشاره به بررسی‌های انجام‌شده در این حوزه، از سیر نزولی اقتصاد دیجیتال کشور در بازه زمانی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ خبر داد. او با بیان این‌که اقتصاد دیجیتال در بسیاری از کشورهای جهان نقشی فزاینده در تولید ناخالص ملی ایفا می‌کند، بر لزوم توجه ویژه به این بخش در ایران تأکید کرد.

    چیت‌ساز در تشریح اجزای اقتصاد دیجیتال، آن را به سه لایه اصلی تقسیم کرد: لایه کاربرهای ارتباطی، لایه خدمات پلتفرمی و لایه سرریز حوزه فناوری اطلاعات در اقتصاد متداول. به گفته او، وضعیت هر یک از این لایه‌ها در تعیین رشد یا افول کلی اقتصاد دیجیتال مؤثر است.

    بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص ملی کشور در سال ۱۴۰۰ حدود ۴.۷۲ درصد بوده است. این در حالی است که تحقق توسعه پایدار و جهش اقتصادی، مستلزم افزایش این سهم و همگام‌سازی آن با سایر کشورهاست. دلایل متعددی برای این سیر نزولی وجود دارد که به اعتقاد چیت‌ساز، بخش قابل توجهی از آن به اتفاقاتی برمی‌گردد که در هسته اصلی اقتصاد دیجیتال رخ داده است.

    قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

    این هشدار در شرایطی مطرح می‌شود که بسیاری از کسب‌وکارها و فعالان اقتصادی به دنبال بهره‌گیری از فرصت‌های ناشی از تحول دیجیتال هستند. متوقف شدن یا کاهش رشد اقتصاد دیجیتال، می‌تواند مانعی جدی بر سر راه توسعه کارآفرینی، نوآوری و ایجاد اشتغال باشد.

    آیا می‌توان با اتخاذ سیاست‌های حمایتی مناسب و رفع موانع موجود، روند نزولی اقتصاد دیجیتال را معکوس کرد؟ آیا تمرکز بر توسعه زیرساخت‌های دیجیتال، ارتقای مهارت‌های نیروی انسانی و حمایت از کسب‌وکارهای نوپا می‌تواند راهگشای بهبود وضعیت موجود باشد؟ پاسخ به این سوالات، نیازمند همکاری و هم‌افزایی میان بخش‌های دولتی و خصوصی است تا بتوان از ظرفیت‌های بالقوه اقتصاد دیجیتال به نحو احسن بهره‌مند شد.

     

  • حذف صفرها از پول ملی؛ آشنا: سفره مردم را برداشتید

    حذف صفرها از پول ملی؛ آشنا: سفره مردم را برداشتید

    حسام‌الدین آشنا، مشاور سابق رئیس‌جمهور، با اشاره به طرح حذف چهار صفر از پول ملی، در یک انتقاد صریح، این اقدام را به معنای کاهش ارزش سفره‌های مردم تعبیر کرد. او در شبکه‌های اجتماعی نوشت که حذف صفرها در واقع جابجایی ممیز است و این جابجایی، قدرت خرید مردم را هدف قرار می‌دهد. این اظهارنظر در حالی مطرح می‌شود که بحث‌ها درباره پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این طرح همچنان ادامه دارد و منتقدان نگران افزایش تورم و بی‌ثباتی اقتصادی هستند.

    حذف صفرها از پول ملی؛ آشنا: سفره مردم را برداشتید

    به گزارش رسا نشر، آشنا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «زمانی بود که ریال‌هایمان هم شیر داشت و هم خط؛ از وقتی ارز را ترجیح داده اند، نه از شیرمان یالی مانده از خطمان نشانی! صفرهایی که از سمت راست بر می‌دارید در واقع با یک ممیز در سمت چپ قرار می‌دهید. اینها که حذف کردید صفر اسکناس نبود، سفره مردم بود.» این اظهارات، بازتابی از نگرانی‌های عمیق درباره وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است.

    حذف صفرها از پول ملی؛ آشنا: سفره مردم را برداشتید

    در همین حال، برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند که حذف صفرها به تنهایی نمی‌تواند مشکل تورم را حل کند و نیازمند اصلاحات ساختاری در اقتصاد است. آن‌ها هشدار می‌دهند که اگر سیاست‌های پولی و مالی مناسب اتخاذ نشود، حذف صفرها ممکن است منجر به افزایش قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید مردم شود. به نظر می‌رسد که این موضوع، نیازمند یک بررسی دقیق و کارشناسی است تا از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری شود.

    حالا سوال اینجاست که آیا حذف صفرها واقعاً می‌تواند به ثبات اقتصادی کمک کند یا تنها یک اقدام ظاهری است که مشکلات واقعی را پنهان می‌کند؟ آیا دولت برنامه‌ای جامع برای مقابله با تورم و حفظ قدرت خرید مردم دارد؟ گذر زمان و عملکرد دولت در این زمینه، پاسخ این سوالات را مشخص خواهد کرد. اما آنچه مسلم است، سفره مردم نباید قربانی تصمیمات اقتصادی شود.

     

     

  • CFT و بن‌بست اقتصادی: پوردهقان هشدار می‌دهد

    CFT و بن‌بست اقتصادی: پوردهقان هشدار می‌دهد

     

    مصطفی پوردهقان، نماینده اردکان، با انتقاد تند از تلاش برخی نمایندگان برای دوفوریتی‌کردن طرح توقف اجرای کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT)، هشدار داد که این اقدام می‌تواند کشور را به بن‌بست اقتصادی بکشاند. او با این پرسش که چرا باید به جای تمرکز بر مسائل معیشتی مردم، قانونی که پس از سال‌ها بررسی به تصویب رسیده را به چالش کشید، بر ضرورت پیوستن ایران به استانداردهای بین‌المللی تاکید کرد.

    CFT و بن‌بست اقتصادی: پوردهقان هشدار می‌دهد

    به گزارش رسا نشر و به نقل از خبرآنلاین، پوردهقان با اشاره به آسیب‌های روانی ناشی از فراز و نشیب‌های تصویب CFT در سال‌های گذشته، تاکید کرد که هرگونه تاخیر یا توقف در اجرای این قانون، به بدنه شکننده اقتصاد ایران ضربه می‌زند. او از نمایندگان مخالف خواست تا پاسخ دهند که آیا هدفشان، نگه داشتن اقتصاد کشور در بن‌بست و انزوا است یا تلاش برای همسویی با قوانین بین‌المللی و حفظ منافع ملی.

    برای اطلاع از قیمت‌های به‌روز طلا، سکه و ارز کلیک کنید.

    نماینده اردکان با بیان اینکه ۲۰۰ کشور دیگر به این کنوانسیون پیوسته‌اند، پرسید که چرا ایران باید استثنا باشد. او با انتقاد از رویکرد برخی نمایندگان که CFT را محصول استکبار می‌دانند، خواستار توجه به واقعیت‌های اقتصادی و ضرورت تعامل با جهان شد.

    این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که در روزهای اخیر، تلاش‌هایی برای دوفوریتی‌کردن طرح توقف اجرای CFT در مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است. این موضوع، بار دیگر بحث‌های جدی در مورد پیامدهای پیوستن یا عدم پیوستن ایران به این کنوانسیون را به جریان انداخته است.

    آیا نمایندگان مخالف CFT، به درستی از پیامدهای بلندمدت این تصمیم آگاه هستند؟ آیا می‌توان با انزواطلبی اقتصادی، مشکلات معیشتی مردم را حل کرد؟

     

  • تأیید حذف چهار صفر از پول ملی در مجمع تشخیص: چه خبر از آینده اقتصاد؟

    تأیید حذف چهار صفر از پول ملی در مجمع تشخیص: چه خبر از آینده اقتصاد؟

    مجمع تشخیص مصلحت نظام با حذف چهار صفر از پول ملی موافقت کرد. این تصمیم که پس از بررسی‌های فراوان اتخاذ شده، می‌تواند نقطه عطفی در سیاست‌های پولی کشور باشد و تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد ایران داشته باشد. اما این تغییرات چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت و آیا می‌تواند به بهبود اوضاع اقتصادی کمک کند؟

    تأیید حذف چهار صفر از پول ملی در مجمع تشخیص: چه خبر از آینده اقتصاد؟

    به گزارش ایسنا، هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، به ریاست محمدباقر ذوالقدر، با حضور اعضا، نمایندگان قوای مقننه و قضاییه، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تشکیل جلسه داد و پس از بررسی لایحه «اصلاح بند الف ماده ۵۸ قانون بانک مرکزی»، حذف چهار صفر از پول ملی را مغایر با سیاست‌های کلی نظام ندانست.

    قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

    در این جلسه، گزارش کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع ارائه شد و پس از توضیحات دکتر سید شمس‌الدین حسینی، تاجگردون و فرزین، اعضای هیئت به تبادل نظر پرداختند و در نهایت، این مصوبه مهم را تایید کردند. این تصمیم، پس از مدت‌ها بحث و بررسی در سطوح مختلف، سرانجام به مرحله اجرا نزدیک‌تر می‌شود و می‌تواند تغییرات قابل توجهی در معاملات و محاسبات مالی ایجاد کند.

    این گام می‌تواند به ساده‌سازی محاسبات، کاهش هزینه‌های چاپ اسکناس و ارتقای وجهه پول ملی در عرصه بین‌المللی کمک کند. اما در عین حال، نگرانی‌هایی نیز در مورد تورم و تأثیرات این تغییر بر قدرت خرید مردم وجود دارد. این تصمیم، بیش از هر چیز، مسئولیت سنگینی را بر دوش سیاست‌گذاران و نهادهای اقتصادی می‌گذارد تا با اتخاذ تدابیر مناسب، از بروز نوسانات ناخواسته جلوگیری کنند.

    با این حال، آیا این تغییرات واقعاً می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کند؟ آیا این اقدام، تنها یک راه‌حل موقتی است یا گامی بلندمدت در جهت اصلاح ساختار پولی ایران؟ آینده نشان خواهد داد که این تصمیم، چه تأثیری بر زندگی مردم و اقتصاد کشور خواهد داشت.

  • فرشاد مومنی؛ اقتصاددان : آبروبرتر از فساد در ایران نیست/ اگر قادر به برخورد نیستید از صحنه کنار بروید

    فرشاد مومنی؛ اقتصاددان : آبروبرتر از فساد در ایران نیست/ اگر قادر به برخورد نیستید از صحنه کنار بروید

    آنهایی که دل بستگی به این کشور و به این نظام دارند باید بدانند که هیچ مساله ای آبرو برتر و فاجعه سازتر از گستره و عمق کنونی فساد در ایران نیست. متفکران بزرگ توسعه می گویند فساد به مثابه عریان ترین صورت شناخته شده فراگیر در کل جهان و در طول تاریخ بشر برای تعرض به حقوق مالکیت است این تعرض به حقوق مالکیت هم جنبه تعرض به حقوق عمومی دارد و هم جنبه تعرض به حقوق افراد.

    فرشاد مومنی؛ اقتصاددان : آبروبرتر از فساد در ایران نیست/ اگر قادر به برخورد نیستید از صحنه کنار بروید

    استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در مورد فساد باید یک فراخوان ملی بدهیم و از کل رسانه هایی که هنوز آلوده به فساد و رانت نشده اند، استمداد کنیم که به کمک بیایند و ابعاد فاجعه سازی فساد را در همه عرصه های نظام حیات جمعی برملا کنند تا ان شاءالله هم اراده و هم سازمان مناسب و هم اندیشه راهگشا برای مبارزه جدی تر با فساد فراهم شود.
    به گزارش جماران؛ فرشاد مومنی در نشستی با عنوان  “دستاوردها و چالش های اجرای دو دهه کنوانسیون جهانی مبارزه با فساد و فرصت های پیش رو ” پیرامون بحث مبارزه با فساد در ایران و جهان، اظهار کرد: پس افتادگی و عقب ماندگی ذهنی و عملی گردانندگان کشور در زمینه فساد از حدود متعارف خارج شده و به نظر می رسد که برای جدی شدن حل و فصل مساله فساد در ایران ما به کارهای اندیشه ای خیلی گسترده تر و پیگیری جدی تر وجوه نهادی نیازمند هستیم.
    وی افزود: رسانه ها باید به کمک بیایند و به نظام تصمیم گیری های اساسی کشور، شدت شرم آور بودن این که ما در ربع پایانی لیست فاسد ترین کشورهای دنیا قرار داریم، را یادآوری کنند و ابعاد هزینه هایی که هم نظام ملی و آینده کشور متحمل می شود را  برملا کنند.

    چرا باید بدیهیات را هم به مسئولان بگوییم؟!

    حتی نیاز داریم بدیهیات اولیه عقلی در این زمینه را مجددا از نو مرور کنیم. باید به مسئولان کشور بگوییم که نمی شود در مقام شعار و ادعا ما هیچ کسی را در جهان به حساب نیاوریم اما در نزد کل جهانیان به عنوان یکی از فاسدترین کشورهای دنیا شناخته شویم!این در واقع علاوه بر سهل انگاری به نوعی ضداسلامی است . و بنابراین به نظر می رسد ما به یک جهاد ملی و نهضت ملی برای مبارزه با فساد نیاز داریم. در این مسیر وقتی می خواهیم بدیهیات اولیه عقلی را گوشزد کنیم شاید یکی از موارد این است که ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود یکی از جمع بندی هایش این است که هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نمی شود مگر این که از درون فاسد و پوسیده شده باشد.

    آبروبرتر از فساد در ایران نیست

    آنهایی که دل بستگی به این کشور و به این نظام دارند باید بدانند که هیچ مساله ای آبرو برتر و فاجعه سازتر از گستره و عمق کنونی فساد در ایران نیست. متفکران بزرگ توسعه می گویند فساد به مثابه عریان ترین صورت شناخته شده فراگیر در کل جهان و در طول تاریخ بشر برای تعرض به حقوق مالکیت است این تعرض به حقوق مالکیت هم جنبه تعرض به حقوق عمومی دارد و هم جنبه تعرض به حقوق افراد.
    در این زمینه مسئولیت اصلی با حکومت است. کتاب درخشان “نظم و زوال سیاسی” فوکویاما را که ملاحظه کنید در آنجا می گوید فساد چیزی است که به شکل طبیعی قابل مشاهده نیست؛ بنابراین فساد را باید از طریق نشانه هایش شناسایی کرد و می گوید یکی از مهمترین نشانه های فساد این است که نشانه جنگ قدرت در درون ساختار قدرت است.

    فساد، عامل اصلی بحران مشروعیت

    از دریچه سیاسی گفته می شود هیچ عنصری به اندازه “فساد” نیروی محرکه ایجاد بحران مشروعیت برای حکومت و بحران اعتماد و رابطه مردم با حکومت نیست و اساسا این پدیده ساختار انگیزشی را در جامعه دچار یک بهم ریختگی فاجعه ساز کرده و از جنبه اقتصاد سیاسی هم، فساد نشانه سلطه مناسبات نهادی غیرحساس به استثمار ضعیف ترین گروه های اجتماعی است.
    علاوه بر این از جنبه دینی برای آنهایی که داعیه حکومت دینی دارند، این شرایط و عدم حساسیت نسبت به آن قباحت دارد و چه برسد به این که در جهت گسترش و تعمیقش هم کار کنند! از این دریچه فکر می کنم ما به شدت نیاز داریم به ساختار قدرت کمک کنیم که بهتر بفهمند که با این شیوه غیرحساس در عمل نسبت به فساد با خودشان و با آینده کشور چه می کنند.

    فساد بزرگترین تهدید ثبات و امنیت یک کشور است

    آنها که مدعی اند پشه را در هوا نعل می کنند، اگر صادقند روی مبارزه با فساد تمرکز کنند

    فرشاد مومنی در ادامه سخنرانی خود با اشاره به موضوع جلسه با بیان این که «درخشان ترین و جامع ترین و راهبردی ترین حرف ها در مورد فساد متعلق به خانم سوزن رز اکرمن (استاد آمریکایی حقوق و سیاسی) است و ایشان می گوید که فساد بزرگترین تهدید ثبات و امنیت یک کشور است.» گفت: آنهایی که می گویند یک پشه در هوا نعل می کنیم، اگر صادق و عالم برای حفظ ثبات و امنیت کشور باشند باید روی مساله فساد و مبارزه با آن تمرکز کنند نه این که خودشان بزرگترین متهمان گسترش و تعمیق فساد باشند!
    خانم اکرمن در کتاب خود درباره فساد می گوید فساد نشانه این است که ساختار قدرت قادر نیست پاداش مناسبی برای فعالیت های تولیدی در مقابل فعالیت های غیرتولیدی یا ضدتولیدی بدهد!
     گفته می شود که کانون اصلی تمرکز برای مواجهه با مساله فساد، جدیت نظام قاعده گذاری در ارتقای بنیه اندیشه ای است؛ چه در درون قوه مجریه و چه در سطح بالاتری در مجلس. اگر  ساختاری نهادی سفله گزین و غیرشایسته محور باشد و شایسته ها را با کمترین بهانه جویی حذف کند، معنایش این است که ساختار با علی رغم ادعاهایش  به دنبال مناسبات گسترش دهنده فساد است.

    وقتی پاکدامن ترین ها حذف شوند …

     وقتی کسانی که بزرگترین وجه شهرتشان پاک دامنی شان است و امتحان های بزرگی در دوران جنگ پس داده اند و در مسئولیت های اجرایی هم بزرگترین افتخارشان این بوده که پاک دامن ترین دوره های آن دستگاه، مربوط به دوره آنها بوده حذف می شوند، دیگر با آب زمزم هم آثار این حیثیت از دست رفته را نمی شود، پاک کرد.
    از منظر دانش توسعه هیچ عنصری در میان سیاست های اتخاذ شده توسط یک حکومت، به اندازه شوک درمانی محرک فساد و نابود کننده انگیزه های  فعالیت مولد نیست. وقتی که می گوییم مولد، یعنی خلاقیت در اندیشه هم جزء این فعالیت هاست. آن مناسباتی که فاسد و فاسد پرور باشد، هزینه فرصت ابراز آزادانه نظریه های کارشناسی را بالا می برد و این طور می شود که اهل علم ترجیح می دهند سکوت کنند.

    قباحت فساد نزد بخش هایی از ساختار قدرت ریخته!

    چند روز پیش یکی از مسئولان کلیدی کشور می گفت ما آمدیم ژست ضمانت بخشی به سوت زنی درباره فساد گرفتیم اما در تجربه عملی بیشترین تنبیه ها در این دوره معطوف به کسانی شده است که فسادها را برملا کردند! این سخنان واقعا اسباب شرم و خجالت است که یک مقام مسئول چند روز پیش وقتی درباره فساد بزرگ فاجعه آمیز در ماجرای چای و واردات چای مورد پرسش قرار گرفت، گفت این چیزی نیست و قدیمی است و آن را توجیه کرد. در حالی که باید توضیح دهد چه کسی کجا چه خطاها و سهوهایی انجام داده که این اتفاق افتاده است. قباحت تن دادن به فساد نزد بخش هایی از ساختار قدرت آن قدر ریخته که با آرامش می گویند چیزی نیست و مال چند سال پیش است!
    با این همه ژست و تسبیح و انگشتر و پیشانی پینه بسته همین پاسخ است؟! این که حیثیت کشور از بین رفته مهم نیست؟! این چیزهای خیلی تکان دهنده ای است.

    شوک درمانی ساختار قدرت را به تسخیر مافیاها در می آورد

    به گزارش جماران از این نشست؛ شوک درمانی مهمترین کارکردش این است که ساختار قدرت را گیج می کند. متحیر می شوند و جهت را از دست می دهند و آماده تن دادن به هر چیزی می شوند. این ماجرای شوک درمانی که ریشه اصلی اش مالی سازی افراطی است، در نهایت منجر می شود به این که ساختار قدرت به تدریج و به صورت فزاینده به تسخیر مافیاها در بیاید و در نتیجه فرآیندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع منافع مافیاها به منافع مردم و منافع ملی و آینده نظام مرجح دانسته می شود. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته، بلافاصله بعد از شوک درمانی، همیشه مافیاهای رسانه ای فعال و فریب کاری های سیستمی ظاهر می شود.

    تحت عنوان ریاضت مفت خورها و رباخوارها و دلال ها و واردات چی ها را رها می کنند 

    در کتاب فساد در نظام سرمایه سالار که یکی از عمیق ترین صورت بندی های نظری و تجربی در زمینه فساد را ارائه داده، می گوید در مناسبات فریبکاری ذیل آن بسته سیاستی که شوک درمانی را توجیه می کند، برنامه ریاضت اقتصادی مطرح می شود و حکومت تحت این عنوان از مسئولیت های کلیدی خودش در زمینه امور حاکمیتی طفره می رود؛ یعنی تحت عنوان ریاضت، مفت خورها و رباخوارها و دلال ها و واردات چی ها را رها می کنند و دولت هزینه های خود را در مورد آموزش، سلامت، تغذیه و مسکن مردم به حداقل می رساند!
      واقعا اگر در این خانه کس است این حرف بس نیست؟! در سال 2023 صندوق بین المللی پول گزارشی منتشر کرده که در آن می گوید: اندازه مداخله های حاکمیتی در ایران که با نسبت G به GDP اندازه گیری می شود، جزء پایین ترین نسبت ها در سطح دنیاست و فقط 5 کشور هستند که از ایران شرایط بدتری دارند. این برای ما که داعیه فرهنگ داریم شرم آور است؛ آن چه قضیه را معنادار می کند این است که رتبه ایران از نظر فساد هم افتضاح تر از نصف میانگین جهانی است!

    کثیف ترین دلالی ها در مورد داروهای بیماران است

    وزیر افشاگر فساد دوره احمدی نژاد جلوی چشم همه عزل شد!

    کثیف ترین دلالی ها روی مورد نیازترین داروهای بیماران صورت می گیرد و این چقدر شرم آور است! یادتان باشد احمدی نژاد که آن قدر ژست ضد فساد می گرفت وقتی وزیرش افشا کرد که اینها تخصیص های دلاری برای داروهای حیاتی را به وزارت بهداشت نداده و به دلال هایی داده اند که لوازم آرایش و خودروهای لوکس وارد کنند، در روز روشن  و جلوی چشم همه، آن خانم وزیر عزل شد!نشانه هایی ازاین دست که خیلی هم شرم آور و تلخ و غم انگیز است، اصلا کم نیست
    اسم ریاضت اقتصادی را می آورند ولی در نظام مالیات ستانی شان بیشترین فشارها روی حقوق بگیران است و بیشترین سوبسید ها و رهاسازی ها مربوط به مالیات بر ثروت است. گویا یعنی هر چه که ثروتمندتر باشید بیشتر مورد عنایت هستید.
    در این مملکت دستگاه های رسمی و نه گروه های رادیکال منتقد حکومت، کمیسیون اقتصادی مجلس در سال 1400 گزارشی منتشر کرده است و نشان می دهد که طی 1380 تا 1399 یعنی در دوره بیست ساله در این مملکت از وقتی  بانک های خصوصی آمدند تناسب بین روندهای نقدینگی و تورم و تولید از بیخ و بن به هم ریخته است.

    زورشان فقط به ضعیف ترین مردم و گروه های جامعه می رسد

     این استاد دانشگاه ادامه داد: نهادهای نظارتی گویی مانند شبح شده اند و فقط زورشان به ضعیف ترین گروه های جامعه می رسد! کمیسیون اقتصادی مجلس می گوید در آن دوره بیست ساله که بانک های خصوصی آمدند در عرض 20 سال رشد تولید صرف نظر ازاین که کیفیت آن تولید چیست و خودش ماجراها دارد رشد تولید 36 درصد و رشد تورم 3090 درصد بوده است! اما رشد نقدینگی 10250 درصد بوده است!
    این یعنی میدان دادن به بانک های خصوصی! در همان گزارش می گوید در این دو دهه هر چه به سال های جدیدتر نزدیک می شویم، به ازای هر یک واحد خلق نقدینگی توسط حکومت، بانک های خصوصی بیش از شش برابر حکومت نقدینگی خلق کرده اند ولی در آن تحلیل هایی که در مافیاهای رسانه ای مطرح است، کلا هم نقش شوک درمانی در این اوضاع و احوال نقدینگی مسکوت گذاشته می شود و هم نقش بانک های خصوصی و از همه مهمتر این که نقش سقوط بنیه تولیدی کشور در این زمینه هم حفظ شده است!
    این چه بساطی است که نقش سقوط بنیه تولید ملی به عنوان تعیین کننده ترین عنصر در توضیح فاجعه استمرار 50 سال تورم دو رقمی در ایران حذف شده و همه بحث بر سر کسری مالی دولت است و اصابت تصمیمات هم به فقرا!
    در کتاب فساد در نظام سرمایه سالار (به قلم گای استندینگ اقتصاددان انگلیسی)  می گوید مناسباتی راه می اندازند تحت عنوان خصوصی سازی و زیان ها و بحران های شوک درمانی را عمومی سازی می کنند و دارایی عمومی را اختصاصی سازی می کنند!

    انتظار  شرافتی بیشتر می رفت!

    انتظار می رفت شرافتی فراتر از آنچه دیده شده در بخش خصوصی مولد ببینیم و آنها در این باره حرف بزنند که بعد از این که کلیدی ترین واحدهای تولیدی این کشور با یک ساز و کار غیرشفاف و مشکوک خصوصی سازی می شود بلایی سر نیروی کار می آورند که تظاهرات می کنند. این نشانه ها کافی است تا ببینیم تحت عنوان خصوصی سازی و آزاد سازی و تضعیف پول ملی چه بر سر این کشور آمده است.

    پشت پرده واردات خودروی خارجی دست دوم یا برقی، تقویت مافیای وارداتچی است

    در این کتاب آمده است که وقتی بحث از یارانه می شود، در برابر این که یارانه به اموری مثل نان تعلق گیرد که بقای انسان ها به آن وابسته باشد! بلوا راه می اندازند و تحمل نمی کنند ولی اگر غیر عادی ترین سوبسیدها به رانتی معدنی ها داده شود همه دم فرو می بندند! مسئولان وزارت صنعتی که تمام هم و غم شان واردات است و حتی می گویند پیش به سوی واردات خودروهای دست دوم خارجی، حالا که می خواهند آبروداری کنند می گویند به سوی خودروی برقی برویم؛ در حالی که حتی یک کلمه درباره ضریب مونتاژ این خودروهای برقی نمی گویند! در پشت پرده هدف این است که مافیای وارداتچی باید تقویت شود!
    در تمام دنیا اگر قرار باشد مبارزه با فساد جدی شود اصل بر پیشگیری می شود. در حالی که اینجا عزیزان همین جور دائم از طراحی یک برنامه ملی مبارزه با فساد بر محوریت  پیش گیری طفره می روند. یعنی ساختار نهادی اول اجازه می دهد که بی شمار فساد واقع بشود، بعد با ظرفیت اندکی که دارد تلاش می کند با گزینش بین فسادهای متعدد با برخی از آنها مقابله کند!
    در کتاب مذکور مساله بعدی که عنوان می شود این است که می گویند قلب بازتولید فساد، سیاست های اقتصادی بحران ساز و فسادزاست. آن وقت در اینجا وجوه نهادی فساد را رها کرده اند و تا بحث فساد می شود، فقط اشخاص مطرح می شوند. یقینا افراد فاسد هم باید تنبیه شوند و کسی در این تردید ندارد، اما حکومتی که نفهمد اصلاح نهادها مهمتر از افراد است نمی تواند بفهمد خیلی از این افراد که به ورطه فساد می افتند قربانی این ساختار فاسد هستند.
    مومنی در ادامه تحلیل مساله فساد در ایران و ریشه ها و بسترهای فسادزا؛ توضیح داد: در این جلسه یک نمونه ای عرض کنم تا آقای مسئول باز نگوید این چیزی نیست و قبلا اتفاق افتاده است! در تاریخ 4 مهر 1402 مرکز پژوهش های مجلس گزارش رسمی منتشر کرده است تحت عنوان پایش ثبات و سلامت نظام بانکی، و به طور مشخص راجع به بانک آینده صحبت می کند. ( من یک جلسه را به این موضوع اختصاص می دهم که بدانید شرم آورترین شیوه حکمرانی در نظام اقتصادی ما مربوط به شیوه حکمرانی در بانک های خصوصی است و تقریبا تمام آنها به عریان ترین شکل تمام قواعد ساختار قدرت را زیر پا گذاشته اند و جالب است سیستمی که می تواند برای چند ده هزار تومان دزدی، حکم اعدام می دهد در اینجا تساهل و تسامح می کند!)
    گزار ش های رسمی می گوید 50 درصد سهم رشد پایه پولی مربوط به رویه های نابهنجاری است که در بانک آینده انجام شده و سوال بزرگ این است که وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و سازمان برنامه مشغول چه کاری هستند که این اتفاق می افتد؟ گزارش مرکز پژوهش ها می گوید کفایت سرمایه در این بانک شده منفی 140 درصد است! بانک آینده 75 درصد تسهیلات را به آدم ها و شرکت های زیرمجموعه خود، خاصه خرجی کرده و تازه اینها دم دستی ترین کاری است که شده است! در برابر این موضوع تساهل دارند، اما  بی رحمانه اجازه می دهند که هزینه های مسکن و درمان کمر مردم ایران را بشکند!
    به انها که می گویند بانک آینده هم چیزی نیست و ما اطلاعاتش را خیلی وقت است داریم، می گویم خیلی زحمت کشیده اید و نیازی به وجود شما نیست! شما روی این صندلی هایی هستید که باید پاسخگو باشید که این چه شرافتی است که أدم صندلی را اشغال کند و ابتدایی ترین مسال را هم پاسخ ندهد؟!

    اگر قادر به برخورد نیستید صحنه را کنار بروید

    اولین کار کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، ملی کردن همه بانک های خصوصی بود

    ما لزوما اینها را به عنوان آدم بدی نمی دانیم اما اگر صلاحیت ندارند و قادر نیستند برخورد کنند کنار بروند. اگر صحنه را ترک کنید خیلی درجه شرافت تان بالاتر است تا این که زل بزنید و در برابر این اتفاقات، صدایی از آنها در نیاید! اقتصاد های موفق دنیا وقتی شرایط بحرانی داشتند بدون استثناء اولین کارشان ملی کردن بانک های خصوصی بود. چه در سطح کشورهای پیشرفته صنعتی و چه در حال توسعه موفق.
    گزارش مرکز پژوهش ها می گوید بانک آینده، ماهیانه 7 هزار میلیارد و 500 میلیون تومان اضافه برداشت از بانک مرکزی ثبت می کند یعنی این که در واقع کل هزینه های این بانک را مردم می پردازند! این گزارش همچنین می گوید ماهیانه تقریبا بالغ بر 4 هزار میلیارد تومان به زیان انباشته این اضافه می شود و صدها پله از شاخص هایی که منجر به تعطیلی یک بانک می شود، عبور کرده است و عزیزان در این مورد بزرگواری شان گرفته و به روی خودشان هم نمی آورند!

    اولویت کلیدی بازنگری بنیادی، در ساختار نهادی است 

    شما مدیون 85 میلیون ایرانی هستید که کمرشان زیر فشار تورم در حال خرد شدن است

    واقعیت این است که در ماجرای مبارزه با فساد در ایران؛ اولویت کلیدی، بازنگری بنیادی در ساختار نهادی است و از جنبه اولویت اجرایی عملی، هم رسیدگی به فسادها و سوءاستفاده ها و بحران های ایجاد شده توسط بانک های خصوصی است. در تمام دنیا می گویند فساد نیروی محرکه ضعف بنیه تولیدی و در نتیجه تحمیل تورم به کشور می شود.
    بانک های خصوصی هم از طریق دامن زدن به زبانه های آتش تقاضای کل به این ماجرای تورم دامن می زنند و هم از طریق وارد کردن ضربه های مهلک به بخش مولد کشور. وقتی این طور می شود من به آن عزیزان که با اعصاب راحت می گویند این چیزی نیست، می گویم شما بدانید که مدیون هشتاد و پنج میلیون ایرانی هستید که کمرشان زیر فشار این تورم در حال خرد شدن است.

    در مورد فساد فراخوان ملی بدهیم

    فرشاد مومنی در پایان صحبت هایش در این نشست، از همه مردم به ویژه از رسانه ها خواست تا در زمینه مبارزه و افشای فساد، به مملکتشان کمک کنند و اظهار کرد: در مورد فساد باید یک فراخوان ملی بدهیم و از کل رسانه هایی که هنوز آلوده به فساد و رانت نشده اند، استمداد کنیم که به کمک بیایند و ابعاد فاجعه سازی فساد را در همه عرصه های نظام حیات جمعی برملا کنند تا ان شاءالله هم اراده و هم سازمان مناسب و هم اندیشه راهگشا برای مبارزه جدی تر با فساد فراهم شود.
  • وزیر اقتصاد دولت سیزدهم چه وعده هایی به مردم داده است؟

    وزیر اقتصاد دولت سیزدهم چه وعده هایی به مردم داده است؟

     

    وزیر اقتصاد دولت سیزدهم اعلام کرده است تمام تلاش خود را برای تأمین کسری بودجه از روش‌های غیر تورم‌زا، کنترل رشد بی ضابطه نقدینگی و مدیریت بازار ارز و کنترل نوسانات ارزش پول ملی به کار خواهد بست.

    وزیر اقتصاد دولت سیزدهم چه وعده هایی به مردم داده است؟|خبر فوری

     

    سید احسان خاندوزی متولد ۲۳ شهریور ۱۳۵۹ وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران است؛ او هم‌اکنون عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز است. احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم خود را به عنوان فردی برخاسته از طبقه متوسط و آگاه از آلام اقتصادی مردم معرفی کند و مهمترین وظیفه خود را ایفای حقوق اقتصادی ملت می داند.

    جزئیات بیشتر در:

    به اجرای تفاهم نامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین کمک می‎کنیم/ به رهاشدگی بانک‌ها خاتمه می‌دهم
    از میان وعده های اقتصادی وی می توان به صحبت های خاندوزی در خصوص کنترل نرخ تورم اشاره کرد؛ وی در جلسه صحن علنی مجلس در دفاع از خود گفت: تورم بی سابقه و مزمن و کاهش درآمد سرانه شکاف بزرگی بین درآمد و هزینه خانوارها ایجاد نموده، سفره مردم را کوچک کرده و معیشت روزمره اقشار متوسط و کم درآمد را با دشواری و صعوبت همراه ساخته است. اگر چه حل مساله تورم هماهنگی همه دستگاه‌های سیاستگذار و مجری را می‌طلبد و نیاز به زمان کافی دارد اما اینجانب تمام تلاش خود را برای تأمین کسری بودجه از روش‌های غیر تورم‌زا، کنترل رشد بی ضابطه نقدینگی و مدیریت بازار ارز و کنترل نوسانات ارزش پول ملی به کار خواهم بست.

    وی همچنین وعده داده است که زمینه های حضور گسترده سرمایه‌های خارجی در ایران را فراهم کند و در این خصوص گفته است که ما خواهیم کوشید زمینه حضور گسترده سرمایه‌های خارجی از جمله سرمایه ایرانیان خارج از کشور را در اقتصاد ایران فراهم سازیم به گونه‌ای که هموطنان مذکور نه تنها معادل بلکه بیش از سرمایه‌گذار خارجی تشویق شوند.

    وعده تجارت ۲برابری با چین

    از میان دیگر وعده های اقتصادی وی در تعامل با کشورهای خارجی می توان به کمک به اجرایی سازی تفاهم نامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، احیای کریدور شمال-جنوب در تعامل با روسیه و همچنین ترمیم مناسبات راهبردی اقتصادی با هند و ترکیه و سایر شرکای آسیایی و منطقه‌ای اشاره کرد.

    اکوایران در گزارشی آورده است که خاندوزی اعلام کرده بود که تجارت ایران با چین باید دو برابر شود.

    وعده ایجاد تجربه مثبت برای سهامداران خرد

    وی در بخشی از صحبت های خود وعده ایجاد تجربه مثبت برای سهامداران خرد را داده است و در این خصوص گفته است که برای سهامداران خرد تجربه مثبتی ایجاد می‌کنیم تا افزایش نقش بازار سرمایه را داشته باشیم، بنگاه‌های خوب و خوشنامی در صف عرضه اولیه قرار دارند که می‌توانند کمک کننده باشند، همچنین به تخلفات گذشته‌ای که در بازار بورس صورت گرفت رسیدگی خواهیم کرد و مشوق‌هایی برای تازه واردان بازار سرمایه قرار می‌دهیم.

    احسان خاندوزی در گفت و گویی که خرداد سال ۱۳۹۹ با روزنامه دنیای اقتصاد داشت تاکید کرده بود: که باید به دنبال استفاده از ادامه فرصت رونق بازار سرمایه برای کمک به بخش‌های تولید بود. او در مقام نماینده مجلس گفته بود:انگیزه ما این است که این رونق ادامه پیدا کند، اما منتفعان آن باید بخش‌های تولیدی باشند و رونق بازار سرمایه باید کمکی برای رونق تولید و اشتغال کشور باشد.

    او در خصوص قانون بازار اوراق بهادار نیز که قانون مادر بورس است به دنبال اصلاح پنج محور بود:۱-اصلاح ساختار سازمان بورس،۲-شفافیت صدور مجوزها، ۳-واریز بخشی از کارمزد سازمان به صندوق تثبیت،۴-شفافیت صورت‌های مالی سازمان، ۵-منع پذیرش شرکت بدون بازارگردان. پس از نزول بورس نیز از مجموع هفته توئیت های خاندوزی درباره بورس این گونه بر می آید که وزیر پیشنهادی اقتصاد با برخی سیاست های حمایتی از بورس مخالف بوده است؛ او در واکنش به سیاست های حمایتی در اردیبهشت ۱۴۰۰ که به مصوبات ۳+۷ معروف شد در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: تلاش مجلس و دولت ارزشمند است، اما رییس بانک مرکزی باید در برابر دو مورد از ۱۰ فرمان می‌ایستاد.

    گفتنی است که وی در بخش دفاع از برنامه‌های بورسی خود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی یکی دیگر از اهداف و برنامه های خود را بازگرداندن اعتماد به بازار سرمایه برای تامین مالی توسعه اقتصادی و احیای اعتماد از دست رفته مردم به این بازار عنوان کرد.

    وعده شناورسازی نرخ ارز

    خاندوزی اخیرا در گفتگویی با دنیای اقتصاد اعلام کرده که مخالفت سرکوب کردن قیمت دلار است می‌خواهد کاری انجام دهد که سیاست ارزی در ایران قابل پیش‌بینی باشد. اما او دقیقا اعلام نکرده که برای اجرای چنین سیاستی چه روشی در پیش دارد.

    وی همچنین در گفت و گو با اکو ایران تاکید کرد سیاست تخصیص ارز بر مبنای دلار ۴۲۰۰ ابعاد مخاطره آمیز و فساد آلودی دارد و باید این سیاست کنار گذاشته شود.

    وعده توقف برداشت ها از بانک مرکزی

    خاندوزی در گفتگو با دنیای اقتصاد به مساله پولی کردن کسری بودجه اشاره کرده است و گفته نباید اجازه چنین کاری را بدهیم و باید مانع برداشت پول از بانک مرکزی شد.

    وعده عادلانه کردن نظام مالیاتی

    احسان خاندوزی در دوره کارشناسی و نمایندگی یکی از موافقان به کارگیری ابزارهای مالیاتی بود. او اعتقاد داشت: این ابزارها علاوه بر اینکه می تواند کسری بودجه دولت را رفع کند ابزار سیاستی نیز است. او مالیات را ترمز رشد قیمت خودرو و مسکن می دانست و در دوران نمایندگی دو پروژه مهم را دنبال می کرد؛ مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه های خالی.

    خاندوزی اعتقاد دارد یکی از چالش‌های دیرینه نظام مالیاتی در ایران فاصله داشتن از شاخص‌های عدالت مالیاتی است. به این معنا که رقم پرداختی مالیات ارتباطی با میزان سطح درآمد افراد ندارد.کسانی که منبع درآمد آنها از منشاء کار و فعالیت رسمی اقتصادی تحت عناوین کارگری، کارمندی و یا فعالیت خویش فرمایی است نسبت به کسانی که منبع درآمد آنها از محل کار با سرمایه خودشان است و از طریق دادوستد در بازار دارایی‌ها کسب درآمد می‌کنند، مالیات بیشتری می پردازند، در واقع گروه دوم مالیات بسیار ناچیزی می‌پردازند و سهم این گروه از مجموع درآمدهای دولت نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار ناچیز است.

    وعده توقف رشد حقوق به عنوان فرصتی موقت برای اصلاحات اساسی‌تر

    احسان خاندوزی درباره افزایش حقوق دیدگاهی دارد که نزدیک به دیدگاه کسانی است که در کشورهای موفق توانسته اند اصلاح نظام اداری را پیش ببرند. او امضا کننده نامه ای است که تاکید دارد: تلاش های دولت و مجلس برای کسب رضایت اقشار مختلف مردم و کارمندان و بازنشستگان از طریق راه‌حل‌های تسکینی مستقیم، به طور عمیقی به تشدید تورم، بصورت غیرمستقیم دامن میزند. اگرچه جبران توان خرید کارکنان دولت را با جبران اثر تورم توجیه می‌کنند اما جبران این کاهش توان خرید از طرقی که خود منجر به تشدید تورم شود به هیچ وجه عقلانی و پذیرفتنی نیست. در واقع این قبیل اقدامات، منافع عموم و بخصوص قشر ضعیف را قربانی رضایت طبقه ای خاص کرده و در نهایت امر نیز نارضایتی عمومی را تشدید میکنند.

    در این نامه که خاندوزی تاکید دارد مانفیست دولت سیزدهم می تواند باشد تاکید شده با توجه به رقابت میان دستگاه ها برای افزایش حقوق مسیر تحول اقتصادی را مانند بسیاری از کشورهایی که تجربه موفقی در اصلاحات اقتصادی داشته‌اند آغاز کند. البته تاکید شده  توقف رشد حقوق فرصتی موقت برای اصلاحات اساسی‌تر فراهم می‌کند.

  • تزریق نااطمینانی به بازار‌ها/ تاثیر انتخابات بر بازار

    تزریق نااطمینانی به بازار‌ها/ تاثیر انتخابات بر بازار

     

    آنچه بر بازار‌ها می‌گذرد نشان می‌دهد که اعلام هر موضعی مستقیما بر بازار‌ها تاثیرگذار است و حتی معاملات در سطح خرد مانند خرید خانه یا خودرو نیز به این بستگی دارد که چه کسی به پاستور برود.شنبه، آخرین روز برای ثبت‌نام کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ بود و براساس اعلام وزارت کشور ۵۹۲ نفر ثبت‌نام کردند که از این بین ۵ نفر از آن‌ها اقتصاددان یا آشنا به اقتصاد هستند که سابقه مدیریت در نهاد‌ها یا سازمان‌های اقتصادی را داشتند یا دارند؛ حسن سبحانی، شمس‌الدین حسینی، عباس آخوندی، محمد خوش‌چهره و عبدالناصر همتی. تقریبا تمام افراد مشهور سیاسی و اقتصادی در بیانیه‌های خود، مشکلات اقتصادی، افزایش بیکاری و کاهش رفاه را به طور ویژه مدنظر قرار داده بودند و وعده‌هایی مبنی بر بهبود شرایط نیز اعلام کردند. اگرچه واکنش بازار‌ها به این وعده‌ها در روز گذشته، افزایش نسبی نرخ ارز، تشکیل صف برای دلار سهمیه‌ای، کاهش اندک در شاخص بورس و البته افزایش بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیون تومانی قیمت در بازار خودرو‌های وارداتی به دلیل تغییرات نرخ دلار بود. آنچه بر بازار‌ها می‌گذرد، نشان می‌دهد که اعلام هر موضعی، مستقیما بر بازار‌ها تاثیرگذار است و حتی معاملات در سطح خرد مانند خرید خانه یا خودرو نیز به این بستگی دارد که چه کسی به پاستور برود و چه کسانی را به عنوان کابینه معرفی کند.تزریق نااطمینانی به بازار‌ها/ تاثیر انتخابات بر بازار|خبر فوری

    ارز؛ نگران تحولات
    پس از اتمام مهلت نام‌نویسی کاندیدا‌ها برای انتخابات ریاست‌جمهوری، قیمت دلار روز گذشته و تا پیش از ظهر به حدود ۲۳ هزار تومان رسید که پس از مدتی با جهشی دیگر نرخ ۲۳ هزار و ۳۸۰ تومان را ثبت کرد. اگرچه افزایش ۱۱۰۰ تومانی نرخ دلار طی روز‌های شنبه تا یکشنبه در مقایسه با جهش‌های چند هزار تومانی دلار در سال گذشته، زیاد نیست، اما این امر نشان می‌دهد که نرخ دلار نیز تا چه اندازه به وعده‌ها وابسته است؛ تقریبا در تمام بیانیه کاندیدا‌های شناخته شده ریاست‌جمهوری، کلی‌گویی، انتقاد از وضع موجود، راهکار‌های بلندمدت برای بهبود شرایط دیده می‌شد که اگر مذاکرات وین به نتیجه قابل قبولی نرسد، ثمری نخواهد داشت. اگرچه نباید از «طولانی شدن مذاکرات وین» نیز به عنوان یکی از سیگنال‌های تاثیرگذار افزایش نرخ دلار به سادگی عبور کرد. اما عامل دیگری که باعث افزایش قیمت دلار در روز گذشته شد، ثبت‌نام همتی برای انتخابات بود. البته که پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد رییس کل بانک مرکزی بیشتر به عنوان کاندیدایی برای بازگو کردن مشکلات بانکی در روز‌های مناظره به ساختمان فاطمی رفته، اما واکنش بازار‌ها به اعلام کاندیداتوری او نوعی نگرانی را میان معامله‌گران ایجاد کرده که همین امر بر نرخ دلار در روز گذشته تاثیر گذاشت. همتی بار‌ها بر این موضوع تاکید کرده بود که FATF می‌تواند از بار مشکلات بانکی و معاملات مالی با سایر کشور‌ها بکاهد و شرایط سختی که بر کشور می‌گذرد را تسهیل کند. اما آنچه در اولین روز پس از مشخص شدن آرایش کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری پیش از اعلام نظر شورای نگهبان بر بازار ارز گذشت، تشکیل صف خرید دلار سهمیه‌ای به دلیل افزایش نرخ دلار بازار آزاد و نیمایی بود. در روز شنبه اختلاف میان این دو نرخ ۱۳۰۰ تومان بود که در روز یکشنبه به حدود ۲۸۸۰ تومان رسید. البته برخی معامله‌گران بر این باورند که بازارساز ارزی تمایلی به ارزپاشی و پایین نگه داشتن نرخ ارز حتی در شرایطی که مذاکرات وین طولانی شده، ندارد. البته که هفته گذشته همتی در این خصوص گفته بود که «بانک مرکزی به ارزپاشی اعتقادی ندارد، اما روند بازار نزولی است و نرخ ارز کاهش پیدا می‌کند.»

    تزریق پول به بورس، جلوی کاهش را می‌گیرد؟
    با وجود اینکه انتظار می‌رفت با افزایش حدود ۱۱۰۰ تومانی نرخ ارز، شاخص نیز نوسان‌های بزرگ‌تری را تجربه کند، اما روز یکشنبه شاخص کل بورس با افتی ۷۹۱ واحدی به رقم یک میلیون و ۱۸۸ هزار و ۸۰۴ واحد رسید. البته به نظر می‌رسد مهم‌ترین عامل در کاهش کم‌رمق شاخص، متقارن شدن دامنه نوسان و البته واریز ۵۰ میلیون دلار از ۲۰۰ میلیون دلار از منابع صندوق توسعه باشد. براساس آنچه در اخبار منتشر شده روز گذشته «بانک مرکزی معادل ریالی ناشی از فروش ۵۰ میلیون دلار از منابع ارزی حساب صندوق توسعه ملی را به «صندوق تثبیت بازار سرمایه» واریز کرد.» براساس آنچه پیش‌تر همتی گفته بود قرار است این ۲۰۰ میلیون دلار به صورت تدریجی به بازار تزریق شود. البته که با توجه به مشکلات مالی دولت و عدم امکان انتقال دلار‌های نفتی به کشور، معادل ریالی ۵۰ میلیون دلار از طریق چاپ پول تامین و به بازار تزریق شده که این امر در میان‌مدت بر تورم نیز تاثیرگذار خواهد بود. اگرچه منشا این تورم نیز حمایت همه‌جانبه مسوولان از بازار سرمایه و ایجاد شوقی کاذب برای ورود مردم  به خصوص دارندگان سرمایه‌های خرد به این بازار است. هر چند به نظر نمی‌رسد حمایت‌های مالی و لفظی از بازار سرمایه نیز بتواند رشد‌های مرداد سال ۹۹ را مجددا تکرار کند؛ آمار‌ها نشان می‌دهد از ابتدای امسال تا پایان هفته گذشته شاخص بورس با ۱۲۳ هزار و ۷۰۷ واحد کاهش، معادل ۹.۴۶ درصد افت کرده از سوی دیگر شاخص بورس در هفته‌ای که گذشت نیز با ۱۱هزار و ۷۳۸واحد افزایش تنها یک‌درصد رشد داشته است. بنابراین محتمل است که شاخص بورس در کانال‌های یک میلیون و ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار واحدی به تعادل برسد، مگر اینکه رخدادی در سطح کلان سیاسی و بین‌المللی بتواند بر نااطمینانی از آینده همچنین ابهام در‌خصوص روند متغیر‌های اقتصادی، تغییری ایجاد کند که البته مهم‌ترین عامل تاثیرگذار بر بازار در حال حاضر مذاکرات وین و FATF است.

    آینده اقتصاد چیست؟
    نگرانی بازار و فعالان آن از «ناکافی بودن اختیارات کاندیدا‌ها برای تحقق بخشیدن به وعده‌ها» است.
    به خصوص آنکه شمار وعده‌های اقتصادی نیز کم نیست و وضعیت متغیر‌های اقتصادی نیز نگران‌کننده است؛ از ایجاد سالانه یک میلیون شغل تا بنزین ۲۰ هزار تومانی و یارانه بنزین، همگی بر شاخص‌های اقتصادی تاثیر می‌گذارد و پربیراه نیست اگر «این جنس وعده‌ها» را توده‌گرایانه و تورم‌زا خواند. براساس آخرین آمار بانک مرکزی از متغیر‌های پولی، نرخ رشد نقدینگی تا سال گذشته به رقم ۴۰.۶ درصد رسید که رکوردی در ۴۲ سال اخیر محسوب می‌شود در این مدت نقدینگی حدود ۱۰۰۳ هزار میلیارد تومان و پایه پولی نیز ۱۰۳ هزار میلیارد تومان افزایش داشته است. هر دو متغیر در پایان سال ۹۹ به ۳۴۷۵ و ۴۵۵ هزار میلیارد تومان رسیده‌اند. بنابراین به نظر می‌رسد عملی کردن هر وعده‌ای که نیاز به منابع مالی عظیمی داشته باشد، آن هم در شرایط فعلی که دلار‌های نفتی به دلیل مشکلات مالی و بانکی به راحتی به کشور وارد نمی‌شوند و بخشی از منابع مالی ایران نیز در سایر کشور‌ها بلوکه است، گزینه چاپ پول، مهم‌ترین گزینه برای عملی کردن وعده‌ها باشد. در این برهه، آینده اقتصادی بیش از گذشته به نتایج مذاکرات گره خورده است؛ از این جهت که هر روند رو به جلویی در مذاکرات می‌تواند فروش و درآمد‌های نفتی کشور را افزایش دهد.

     

  • با رفتن ترامپ، اقتصاد ایران می تواند نفس بکشد،اگر تندروهای داخلی بگذارند

    با رفتن ترامپ، اقتصاد ایران می تواند نفس بکشد،اگر تندروهای داخلی بگذارند

     

    ترامپ رفت و اقتصاد ایران نفسی به راحتی کشید. در چهار سالی که او بر مسند ریاست جمهوری آمریکا قرار داشت به مردم ایران بسیار سخت گذشت.

    به عبارت صریح‌تر، مردم در وسط تیغه‌های یک قیچی قرار گرفته بودند که یک لبه‌اش ترامپ و فشار تحریم‌ها و تبعاتش چون رشد قیمت ارز، گرانی، کمبود کالا، کاهش درآمدها و مانند آن بود و لبه دیگرش برخی تندروهای داخلی و اقتصاد زیرزمینی که در کمین ماهی گرفتن از آب گل‌آلود تحریم‌ها بود و هست و اثرات تحریم‌ها را تشدید می‌کرد.با رفتن ترامپ، اقتصاد ایران می تواند نفس بکشد،اگر تندروهای داخلی بگذارند|خبر فوری

    اکنون ترامپ رفته و با رفتنش یک لبه قیچی کند و شل شده و اگرچه ممکن است حذف یا کاهش تحریم‌ها به این سادگی نباشد و مقداری زمان ببرد، اما دست‌کم تشدید تحریم‌ها از میان رفته و جو روانی مثبتی در کشور ایجاد شده که اثراتش را در کاهش نسبی قیمت ارز در هفته اخیر می‌بینیم.

    مردم هم خوشحالند و نوعی خوشبینی به بهبود شرایط اقتصادی و کاهش قیمت‌ها وجود دارد که امید بسیاری به تحقق آن می‌رود. با این حال لبه دیگر قیچی همچنان هست و کار خواهد کرد. اولویت اصلی آن هم به احتمال زیاد، جو دادن و ایجاد التهابات مصنوعی و پمپاژ تردید و نگرانی و ابهام به مردم و جو کشور است. این ابهام زایی با هدف کاهش اثربخشی رفع تحریم‌ها به اقتصاد، وفور و تنوع کالا و کاهش قیمتها انجام می‌شود. روشن است بخش پنهان و زیرزمینی اقتصاد ایران از باقی ماندن و تداوم تحریم‌ها سود می‌برد و اکنون تمام تلاشش را به کار می‌گیرد تا جلوی اثر رفع یا شل شدن تحریم‌ها به اقتصاد را بگیرد و در این میان به ابزارهای مختلفی بخصوص ناامید کردن مردم از بهبود شرایط متوسل می‌شود.

    به عنوان مثال، دست‌کم به طور روانی و انتظاری، قیمت ارز رو به کاهش است و این کاهش، قیمت بسیاری از کالاها را تحت تأثیر قرار داده و همچنین بازیگران بزرگ بازار ارز را که حتماً مردم عادی نیستند را متضرر خواهد کرد.

    لذا انواع و اقسام جوسازی‌ها و التهاب‌آفرینی‌ها و آیه یأس خواندن‌ها شروع شده و بیشتر هم خواهد شد تا جلوی ریزش بهای ارز گرفته شود. همچنین نوعی جوسازی برای تداوم انحصارهای طبیعی ناشی از تحریم که اکنون باید از میان رفته یا کاهش یابد، با اسم رمز «حمایت از تولید داخل» آغاز شده و بیشتر هم خواهد شد. اما آگاهان می‌دانند که این فقط آدرس غلط دادن است و حمایت واقعی از تولید داخل در گرو بهبود کیفیت، تیراژ و کاهش قیمت است و ایجاد انحصار، فقط به نفع گروهی خاص و حتماً به ضرر مردم و پایمال کردن حق طبیعی آنها برای استفاده از کالاها و خدمات ارزان و با کیفیت است. صداهایی هم از بازار و تجار برخواهد خاست که احتمالاً ناشی از عدم آمادگی آنها برای کاهش دادن قیمت کالاهایشان و مقاومت در راستای بالا ماندن قیمت‌هاست که البته به نظر نمی‌رسد این مقاومت راه به جایی ببرد چرا که جو روانی غالب، کاهش قیمت‌ها و انتظار برای آن است که به رکود در برخی بازارها منتهی شده است. صادرکنندگان هم از کاهش نرخ ارز ناشی از شل شدن تحریم‌ها گلایه خواهند کرد چرا که مزیت قیمت ارز برای آنها از بین رفته و باید برای صادرات کالاها، راههای جدید پیدا کنند.

    از این نمونه‌ها زیاد است و مجموع آن، نوعی جدال قیمتی در اقتصاد ایران ایجاد خواهد کرد. اما مسئله اصلی این نیست، بلکه توجه دادن حاکمیت به این واقعیت است که مقاومت نجیبانه مردم در برابر اثرات تحریم‌ها، کوچک شدن سفره‌ها، رشد شدید قیمت‌ها و بروز کمبودها اکنون و با کنار رفتن عامل اصلی، باید پایانی خوش به دنبال داشته باشد و هرگونه تعلل در اثر دادن کاهش یا رفع تحریم‌ها در زندگی روزمره مردم و بهبود وضعیت زندگی آنان، خطایی نابخشودنی است. لذا تکلیف قوای سه‌گانه و البته نیروهای سیاسی، کارشناسان و دیگر نهادها و جریانات این است که از هرگونه التهاب آفرینی، بحران‌سازی مصنوعی و اظهار نظرهای تند و هیجانی که به هر نحو باعث کاهش اثرگذاری تحریم‌ها بر زندگی و معیشت مردم بشود، بپرهیزند و بدانند که قضاوت عمومی، این‌گونه رفتارها را به مثابه آب ریختن به آسیاب اقتصاد زیرزمینی تعبیر خواهد کرد. بخصوص هرگونه رقابت سیاسی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو باید با در نظر داشتن و ملاحظه رفاه و معیشت مردم انجام شود و از هر وسیله‌ای که باعث بالا ماندن قیمت‌ها به‌خصوص در مورد نرخ ارز پرهیز شود.

    به عبارت صریح‌تر، اکنون که ترامپ و فشارهایش رفته و افقی روشن در برابر زندگی و معیشت مردم و اقتصاد کشور قرار گرفته، هرگونه تلاش برای تاریک کردن این افق و گرفتن اولین شب آرامش اقتصاد ایران پس از ترامپ، در تقابل با منافع ملی است.

     

  • افزایش قیمت دلار امروز دیگر تقصیر کسی نیست/ با کمبود منابع مواجهیم

    افزایش قیمت دلار امروز دیگر تقصیر کسی نیست/ با کمبود منابع مواجهیم

     

    افزایش قیمت دلار امروز دیگر تقصیر کسی نیست/ با کمبود منابع مواجهیم|خبر فوری

    نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین می‌گوید اکنون کسی در کشور مسبب افزایش قیمت ارز نیست چرا که با یک حساب ساده می‌توان مشاهده کرددرشرایط کمبود منابع، اداره کشور با درآمد فعلی در وضعیتی جز این ممکن نخواهد بود.

    مجیدرضا حریری در رابطه با دلایل افزایش قیمت ارز گفت: ببینید این یک حساب ساده است که چرا نرخ پول ملی تا این اندازه کاهش پیدا می‌کند. گرچه باید توجه داشت در شرایط امروز ما اتفاقات سیاسی کشورهای دیگر هم بر بازار موثر است. به بیان دیگر حتی تغییر کابینه در کاخ سفید بر بازار این تاثیرات شگرف دارد.

    وی ادامه داد: این ناشی از نقشی است که ما در عرصه سیاست بین‌الملل برای خود انتخاب کردیم. از سوی دیگر به شکل سنتی در پایان دوره ریاست جمهوری هشت ساله نیز کشور ما دچار آشفتگی سیاسی می‌شود که امسال این مهم همزمان با انتخابات امریکا و شیوع کرونا بود که شرایط را به شکل شدیدتری تحت تاثیر خود قرار داد.

    این عضو اتاق بازرگانی افزود: این وقایع سبب شده تا رقم فروش نفت ایران به ناچیزترین حد خود رسیده است. این در حالی است که ۱۰ سال پیش ما سالانه ۱۲۰ میلیارد دلار درآمد نفتی در کنار ۳۰ میلیارد دلار درآمد غیرنفتی داشتیم. امسال خوش‌بینانه از فروش نفت تنها پنج میلیارد دلار ارزآوری شود. آمار پنج ماهه صادرات غیر نفتی نیز بیانگر آن است که حداکثر ۳۰ میلیارد دلار درآمد داشته باشیم.

    این فعال اقتصادی با اشاره به درآمد ۴۳ میلیارد دلاری حاصل از صادرات غیرنفتی تصریح کرد: در بهترین حالت امسال ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار درآمد ارزی کشور خواهد بود که این رقم برای اداره کشوری با ابعاد ایران بسیار اندک و ناچیز است. تا کنون نیز دولت توانسته بود از پس اندازهای تاکنونی استفاده کند و امور را اداره کند اما اکنون این درآمدها به حداقل رسیده و دیگر نمی‌توان روی آنها حساب کرد.

    حریری تاکید کرد: به این ترتیب از نرخ ریال به شکل روزمره کاسته خواهد شد و هر کسی هم که در دولت باشد با این وصف کاری نمی‌تواند بکند. به بیان ساده‌تر اکنون دیگر به نظر من چیزی تقصیر دولت نیست و با کمبود منابع عملا امکان فعالیت دولت کاسته شده است.

    او با اشاره به رفتار دولت در سال ۹۶ گفت: اگر بخواهیم دولت را در زمینه‌ای مقصر بدانیم باید به سه سال قبل برگردیم. انتظار می‌رفت با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، دولت تهدیدهای او مبنی بر خروج از برجام را جدی می‌گرفت که به هر دلیلی نگرفت. در آن صورت می‌شد از منابع ارزی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلاری کشور بهتر استفاده کرد تا مشکلات دیرتر به وجود آیند. با این حال امروز نمی‌توانیم در این وضعیت دولت را مسبب مشکلات امروز بدانیم.

    او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا صادرکنندگان ارز خود را به کشور وارد نمی‌کنند گفت: بله و متاسفانه چنین می‌کنند. بخش عمده ارز حاصل از صادرات به کشور وارد نمی‌شود و بهانه‌هایی که در این رابطه آورده می شود هم صرفا توجیه است. ما در سال چیزی در حدود ۱۲ میلیارد دلار فرار سرمایه داریم و چیزی بین ۱۲ تا ۲۵ میلیارد دلار هم کالای قاچاق وارد کشور می‌شود. واقعا این ارز از منابع بانک مرکزی تامین می‌شود؟ خیر از منابع صادرکنندگان استفاده می‌شود.

    این فعال اقتصادی تصریح کرد: باید توجه کنیم که بیش از ۸۰ درصد صادرکنندگان غیرنفتی کشور شرکتهای حاکمیتی هستند. در میان ۲۰ درصد سهم بخش خصوصی نیز ۹۰ درصد صادرات از سوی تنها ۱۰ درصد انجام می‌شود. این ها همان کسانی هستند که بیشترین ارز حاصله را به کشور نمی‌اورند و در کشورهای مختلف اقدام به خرید ملک و مسکن می‌کنند و تا فشار بالای سرشان نباشد حاضر نخواهند بود ارز مورد نیاز کشور را وارد کنند.

    حریری با بیان اینکه بحث مربوط به ارز صادرکنندگان نیاز به تفصیل بیشتری دارد ادامه داد: قهرمانان صادراتی که روزی مدالهای زرین خود را دریافت می‌کردند اکنون کجا هستند؟ موقع ارز پس دادن این قهرمانها کجا هستند. بخشی از این افراد خود ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفتند و در لیست بزرگترین بدهکاران بانکی هستند. به باور من مقابله با این فساد ممکن است اگر نهادهای نظارتی و بازرسی کل کشور عزم لازم را داشته باشند.