برچسب: اعدام

  • یک زوج تبهکار، چند مدیر ارشد و دو نماینده مجلس؛ قوه قضائیه به مبارزه با دانه درشت ها ادامه می دهد؟

    زن و شوهر نسبتاً جوانی که در سطح جامعه ناشناخته اند ولی اکنون مشخص شده است که هزاران میلیارد تومان حیف و میل کرده اند و گذشته از اموال غیرمنقول و سپرده های بانکی و خودروها و … تنها در خانه شان 24 هزار و 700 سکه تمام بهار آزادی و 100 کیلو طلا وجود داشته است.

    عصر ایران؛ جعفر محمدی – “حکم اعدام برای یک زن و شوهر و احکام حبس برای مدیرعامل پیشین سایپا، حراست وقت و معاون سابق بازاریابی این شرکت و دو نماینده مجلس به اتهام اخلال در بازار خودرو” ؛ این مهم ترین خبری بود که روز گذشته سخنگوی قوه قضائیه رسانه ای کرد.
    در این باره نکاتی چند قابل تأمل است:
    1 – درست در روزهایی که قیمت خودرو افسار پاره کرده و به ناکجا می رود، انتشار چنین خبری از سوی قوه قضائیه، اندکی از دردهای مردم نگران ایران را التیام می بخشد؛ هر چند که هنوز زخم بسیار است و مرهم اندک.
    2 – بی مناسبت نیست به بهانه این پرونده به سه اصل در علم جرم شناسی اشاره کنم:
    الف) در جرم شناسی اصلی وجود دارد که می گوید هر چه مجازات قطعی تر باشد، بازدارندگی اش بیشتر است. به بیان دیگر اگر فردی بداند که عمل مجرمانه ای قطعاً یا با احتمال بسیار بالا با مجازات مواجه می شود، ترجیح می دهد آن را مرتکب نشود.
    متاسفانه از هم پاشیدگی نظم و نسق دستگاه های عمومی و نیز گسترش فساد در لایه های مختلف باعث شده است هر کسی به خود اجازه انواع فسادهای اقتصادی را بدهد و تقریباً مطمئن باشد که مجازات نخواهد شد.
    در همین پرونده نیز قطعاً زمانی که محکومین فعلی بر مسند مدیریت و نمایندگی و ریاست بودند، با این باور که می دزدند و می برند و کسی هم متعرض شان نمی شود، به اقدامات مجرمانه دست زده اند.
    شکست این باور، یکی از مهم ترین کارکردهای دستگاه قضایی است. برخوردهای قاطع با مجرمان فعلی این پیام را به مجرمان بالقوه می دهد که “مجازات قطعی است” و بهتر است از ارتکاب جرم اجتناب کنند.
    ب) اصل دیگر در جرم شناسی، تناسب جرم و مجازات است. تبهکاران، به ویژه در جرائم مالی همواره درگیر محاسبه سود و زیان جرم خود هستند. اگر مجازات به حدی سنگین باشد که ارتکاب جرم اصطلاحاً صرف نکند، میزان ارتکاب نیز کاهش می یابد.
    ج) سرعت در مجازات نیز اصل مهم دیگری است که عدم توجه به آن، باعث تقویت مجرمین می شود. اگر ساز و کارهای قضایی به سمتی پیش بروند که پروند ها در عین دقت، با سرعت رسیدگی شوند، قدرت بازدارندگی قانون، افزایش می یابد.
    به نظر می رسد در این پرونده، قوه قضائیه توانسته است هر سه اصل را تا حد زیادی رعایت کند. این پرونده می توانست سال های سال طول بکشد و مشمول مرور زمان شود و متهمان سر از کانادا در بیاورند و در نهایت با احکام سبکی مانند انفصال و حبس های کوتاه مدت و … قضیه فیصله یاید. اما خوشبختانه چنین نشد و در زمانی مناسب، احکامی سنگین علیه متهمان صادر شد. هر چند شخصاً با حکم اعدام به ویژه در پرونده های مالی موافق نیستم ولی معتقدم که در پرونده های این چنینی که علاوه بر اموال عمومی با افکار عمومی نیز مرتبط است، باید مجازات شدیدی را برای مجرمین در نظر گرفت؛ “ترحم بر پلنگ تیز دندان، ستمکاری بود بر گوسفندان”.
    3 – وجود یک زن و شوهر در این پرونده که هر دو نیز به اعدام محکوم شده اند، از نکات توجه برانگیز ماجراست. زن و شوهر نسبتاً جوانی که در سطح جامعه ناشناخته اند ولی اکنون مشخص شده است که هزاران میلیارد تومان حیف و میل کرده اند و گذشته از اموال غیرمنقول و سپرده های بانکی و خودروها و … تنها در خانه شان 24 هزار و 700 سکه تمام بهار آزادی و 100 کیلو طلا وجود داشته است.
    در پرونده آمده است که این زوج در تبانی با مدیرعامل وقت سایپا به زد و بندهای مالی در خصوص 6700 خودرو پرداخته اند و علاوه بر آن مرتکب بیش از 3000 میلیارد تومان پولشویی و اخلال در نظام توزیع و بازار سکه و … شده اند.
    حال این پرسش متصور است که آیا این همه جرم، تنها در تعامل با مدیر عامل و معاون بازاریابی وقت سایپا میسر شده است یا افراد ذی نفوذ دیگری نیز بوده اند که از این زوج حمایت کرده و تحت نام آنها به ارتکاب اعمال خلاف مبادرت ورزیده اند؟ این رسم “تبهکاران یقه سفید” در تمام دنیاست که خود رأساً مبادرت به کار خلاف نمی کنند بلکه افرادی گمنام و طمعکار را ویترین کار قرار می دهند تا اگر روزی هم برخورد قانونی شد، ردی از اصل کاری ها در میان نباشد.

    4 –
    محکومیت دو نماینده مجلس در این پرونده نیز جالب توجه است، خاصه آن که یکی از این دو – محمد عزیزی – عضو هیات تحقیق و تفحص از سازمان بالادستی خودرو سازی (ایدرو) بوده است و هر چه در آن زمان نوشتیم که مگر قحطی نماینده است که متهم بازار خودرو را عضو هیات تحقیق از خودرو کرده اید، توجهی نشد و اکنون خبر رسیده که هم او و هم فریدون احمدی، نائب رئیس اول کمیسیون صنایع و معادن مجلس محکوم شده اند به 61 ماه حبس.
    5 – قوه قضاییه در دوران جدید، شروع خوبی در عرصه مبارزه با فسادهای مالی داشته است. روزی که مقام ذی نفوذ سابق در قوه قضائیه (اکبر طبری) دستگیر شد، این امید به وجود آمد که مبارزه با فساد دانه درشت ها آغاز شده است؛ امروز نیز که مدیر عامل وقت سایپا و دو نماینده فعلی مجلس به مجازات قانونی محکوم شده اند، این امید بیشتر شده است اما هنوز در آغاز راه هستیم و قوه قضائیه برای بازیابی اعتبار خود نزد افکار عمومی، نیازمند استمرار برخورد با دانه درشت ها و دانه درشت تر هاست.
    هزینه سوء استفاده از بیت المال باید به حدی سنگین شود که چرتکه مجرمان آن را برنتابد  و جرم، از صرفه بیفتد.
  • اشک های دختر ۷ ساله پدر را از چوبه دار نجات داد

    اشک های دختر ۷ ساله پدر را از چوبه دار نجات داد

    مرد جوان که درجریان نزاع خیابانی، ناخواسته دوست جوانش را به قتل رسانده بود، سحرگاه دیروز و پس از آخرین وداع با خانواده‌اش پای چوبه دار رفت .

    به گزارش روزنامه ایران، مظاهر- ۳۰ ساله- مرد متأهلی است که سوم شهریور ۹۳ در جریان درگیری خیابانی در یکی از محله‌های کرج پسر جوانی به نام سعید را با ضربه چاقو از پای درآورده بود.

    عامل قتل پس از دستگیری تحت بازجویی‌ قرارگرفت و گفت که در دفاع از خود و ناخواسته مرتکب قتل شده است. اما با توجه به‌حضور مأموران یگان گشت نیروی انتظامی در محل وقوع درگیری ادعای وی دفاع مشروع شناخته نشد و او به قصاص نفس محکوم شد.

    پرونده این ماجرا پس از تأیید نهایی دیوانعالی کشور و استیذان ریاست قوه قضائیه، برای اجرا به دادگستری استان البرز ارسال شد. این درحالی بود که تلاش‌های طولانی مردم محل و مسئولان واحد صلح و سازش، برای جلب رضایت اولیای دم بی‌نتیجه مانده بود.

    سرانجام صبح دیروز مرد جوان پس از طی تشریفات قانونی لازم، پای چوبه دار برده شد اما لحظاتی قبل از به‌دار آویخته شدن، دخترهفت ساله‌اش که شاهد این صحنه بود با گریه و التماس از اولیای دم درخواست کرد پدرش را به‌خاطر خدا و او ببخشند. سرانجام درحالی که همه حاضران درمحوطه اجرای حکم با شنیدن حرف‌های دختربچه متأثرشده بودند ناگهان پدرمقتول دراقدامی خداپسندانه و بدون هیچ چشمداشتی اعلام کرد طناب دار را ازگردن مرد اعدامی بازکنند. اوگفت: «به خاطرخدا واشک‌های دخترش از قصاص گذشتیم.»

    تنها مددکار اجتماعی ندامتگاه مرکزی کرج در این باره گفت: طی این مدت خیلی تلاش شد تا بتوانیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم، اما آنها به هیچ عنوان حاضر به رضایت و گذشت نبودند و فقط خواهان حکم قصاص بودند.

    محکوم در این مدت بسیار نادم ناراحت بود و هر وقت وی را می‌دیدیم یا سر نماز بود یا قرآن به‌دست داشت. بچه‌های سالن هم دوستش داشتند. او ساعت‌ها به‌خاطردختر ۷ساله‌اش گریه می‌کرد و می‌گفت: «دخترم بدون پدر چکار کند؟! به خدا از روی عمد نبود. یک لحظه غفلت باعث این حادثه شد.»
    سرانجام دراوج شکوه انسانی و ناباوری همگان، اولیای دم ازقصاص قاتل فرزندشان گذشتند.

    وی درپایان گفت: این نخستین پرونده امسال ندامتگاه ما بشمار می‌رود که اولیای دم بدون دریافت هیچ مبلغی رضایت دادند و من به‌عنوان یک مددکار اجتماعی قدردان این همه بزرگی و بخشش آنها هستم.

    مرد نجات یافته که با چشمان اشکبار از بالای چوبه دار پایین آمده بود درحالی که از اولیای دم قدردانی می‌کرد، دخترکوچولویش را درآغوش کشید و او را غرق بوسه کرد.

    اوگفت: من و سعید دوستان صمیمی بودیم. آن‌روز شوم سعید با دوستاش در پارک بود که به طرفش رفتم تا خبری به او بدهم که ناگهان بی‌دلیل درگیر شدیم .

    مصاحبه با اعدامی نجات یافته از اعدام

    این مدت در زندان چطور گذشت؟

    خیلی سخت، ولی قرآن، نماز، دعا و یاد خدا آرامم می‌کرد. حتی حافظ یک جزء قرآن شدم. از دوهفته قبل هم خبر داشتم اعدام خواهم شد. با این حال فقط زیارت عاشورا، نماز و قرآن خواندم و توکل به خدا و ائمه کردم.

    الان چه حالی داری؟

    به خدا شرمنده خانواده دوستم هستم و پایشان را می‌بوسم .ممنون آنها هستم که نگذاشتند دخترم بدون پدر، بزرگ شود و به من هم عمردوباره‌ای دادند.