برچسب: اعتراض

  • بازداشت شهردار اهواز پس از خودسوزی یک مغازه‌دار / دستگیری فعالان مجازی

    بازداشت شهردار اهواز پس از خودسوزی یک مغازه‌دار / دستگیری فعالان مجازی

    خودسوزی یک مغازه‌دار اهوازی در پی اختلاف با شهرداری، به دستگیری شهردار و مسئول اجراییات این نهاد و همچنین چند فعال مجازی که در فضای آنلاین به دنبال تشدید تنش بودند، منجر شد. این حادثه تلخ، بار دیگر موضوع حقوق شهروندی و نحوه تعامل دستگاه‌های اجرایی با مردم را به محور بحث‌های حقوقی و اجتماعی تبدیل کرده است.

    بازداشت شهردار اهواز پس از خودسوزی یک مغازه‌دار / دستگیری فعالان مجازی

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، دادستان عمومی و انقلاب اهواز، امیر خلفیان، در توضیح این حادثه اظهار کرد: مغازه‌دار متوفی، یک مغازه متعلق به شهرداری را در محدوده پارک زیتون اجاره کرده بود. پس از انقضای قرارداد و با توجه به برنامه‌ریزی شهرداری برای توسعه پارک، تذکرات لازم برای تخلیه مغازه به او داده شده بود، اما متأسفانه او از همکاری خودداری کرد.

    خلفیان افزود: در همین راستا گزارشی به معاونت حقوق عامه دادستانی اهواز ارسال شد و معاون دادستان دستور داد تخلیه مغازه با رعایت تمام جوانب قانونی، حقوقی و اخلاقی و حفظ اموال مغازه‌دار در زمان مناسب انجام شود. اما شهرداری، بدون توجه به تأکیدات مقام قضایی و شروط تعیین‌شده، به صورت خودسرانه و در زمان نامناسب مجدداً برای تخلیه اقدام کرد.

    قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

    دادستان اهواز ادامه داد: متوفی ظاهراً از قبل بنزین تهیه کرده بود و در حین عملیات تخلیه، اقدام به خودسوزی کرد. خوشبختانه عوامل اجراییات شهرداری بلافاصله آتش را خاموش کردند و فرد به مراکز درمانی منتقل شد.

    او تصریح کرد: بر اساس بررسی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته، شهرداری در این حادثه بر اساس دستور مقام قضایی عمل نکرده است. به همین دلیل برای شهردار و مسئول اجراییات شهرداری قرار نظارت قضایی صادر شده و تا زمان بررسی کامل تخلفات آنها، از حضور در محل کار منع شده‌اند. علاوه بر این، برای سه نفر دیگر نیز دستور جلب به دادرسی صادر شده است.

    خلفیان در پایان خاطرنشان کرد: تعدادی از افرادی که در فضای مجازی به دنبال ایجاد تنش و آشوب بودند نیز شناسایی و با قرار کفالت آزاد شده‌اند.

    این حادثه نه تنها یک تراژدی انسانی است، بلکه زنگ هشداری برای مسئولان شهری است تا در تعامل با شهروندان، به حقوق و کرامت انسانی آنها احترام بگذارند. آیا می‌توان با رویکردی همدلانه‌تر و در نظر گرفتن شرایط معیشتی افراد، از بروز چنین فجایعی جلوگیری کرد؟ این پرسشی است که باید در دستور کار مسئولان قرار گیرد تا دیگر شاهد تکرار چنین حوادث تلخی نباشیم.

  • حذف جنجالی اثر بنکسی از دیوار دادگاه لندن: چه شد؟

    حذف جنجالی اثر بنکسی از دیوار دادگاه لندن: چه شد؟

    یک اثر هنری جنجالی از بنکسی که قاضی را در حال ضرب و شتم یک معترض نشان می‌داد، از دیوار یک دادگاه قدیمی در لندن پاک شد. این اتفاق، که با واکنش‌های متفاوتی همراه بود، بار دیگر توجه‌ها را به هنر خیابانی و مسائل اجتماعی جلب کرد.

    حذف جنجالی اثر بنکسی از دیوار دادگاه لندن: چه شد؟

    به گزارش خبرآنلاین، داستان از این قرار است که نقاشی دیواری بنکسی، که روی آن یک قاضی در حال کتک زدن یک معترض به تصویر کشیده شده بود، از دیوار دادگاه سلطنتی حذف شد. این اقدام، برخلاف سرنوشت بسیاری از آثار دیگر بنکسی که به موزه‌ها راه یافته یا در حراجی‌ها به قیمت‌های نجومی فروخته شده‌اند، با یک تصمیم اداری رقم خورد.

    این اثر هنری که با تکنیک استنسیل بر روی دیوار نقش بسته بود، معترضی را نشان می‌داد که روی زمین افتاده و پلاکاردی خونین در دست داشت، در حالی که قاضی با لباس رسمی خود در حال ضربه زدن به او با چکش بود. پاک کردن این اثر از روی دیوار ساختمان تاریخی دادگاه، واکنشی بود به ارزش‌های تاریخی و معماری بنا که باید حفظ می‌شدند، به گفته‌ی سخنگوی دادگاه.

    در همین حال، پلیس متروپولیتن اعلام کرده که در حال بررسی این موضوع است که آیا این اقدام مصداق خرابکاری مجرمانه بوده یا خیر. هنوز از سوی نماینده‌ی بنکسی واکنشی به این اتفاق نشان داده نشده است.

    به نظر می‌رسد که بنکسی، با انتشار عکس این اثر در اینستاگرام خود، اصالت آن را تأیید کرده بود؛ همان‌طور که معمولاً این کار را برای تأیید آثارش انجام می‌دهد.

    این هنرمند مرموز که هویتش همچنان در هاله‌ای از ابهام است، همواره با آثارش به انتقاد از سیاست‌های دولت در زمینه‌هایی مانند مهاجرت و جنگ پرداخته است.

    هرچند این اثر به طور مستقیم به موضوع خاصی اشاره نداشت، اما برخی فعالان آن را واکنشی به ممنوعیت گروه «فلسطین اکشن» از سوی دولت بریتانیا تلقی کردند؛ گروهی که در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گرفته است.

    لازم به ذکر است که حدود ۹۰۰ نفر در اعتراض به این ممنوعیت در لندن دستگیر شدند.

    دادگاهی که این اثر بر روی دیوار آن نقش بسته بود، میزبان دادگاه‌های تجدیدنظر و عالی است که هر دو در بررسی ممنوعیت «فلسطین اکشن» نقش داشته‌اند. اگرچه قضات تجدیدنظر در ابتدا درخواست این سازمان را رد کردند، اما یک قاضی دادگاه عالی مجوز بررسی این درخواست را صادر کرد، که البته دولت با آن مخالفت کرده است.

    این ماجرا، بیش از هر چیز، نشان می‌دهد که هنر خیابانی تا چه اندازه می‌تواند تأثیرگذار و در عین حال، شکننده باشد. آیا این پاک کردن، به خاموش کردن صدای بنکسی منجر خواهد شد، یا برعکس، باعث می‌شود تا پیام او بیشتر شنیده شود؟ آیا این اثر، در آینده، جای خود را در موزه‌ها یا مجموعه‌های خصوصی پیدا خواهد کرد؟ زمان، پاسخ این سوالات را خواهد داد.

    “`

  • این اعتراض را سیاسی نکنید!! امید کجاست؟؟

    این اعتراض را سیاسی نکنید!! امید کجاست؟؟

    شاید برای همین است که در بازی همه حقیقت را انتخاب می کنند، شاید جرأتش را نداریم که مرز بین واقعیت و حقیقت را آشکار کنیم.

    اعتراض

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری: زندگی در شرایط کنونی ایران، درست مانند بازی جرأت یا حقیقت است. بازی که کم پیش می آید یک نفر بدون هیچ آسیب و چالشی برنده از آن بیرون بیاید. همه ما به روزی دچار شده ایم که هرگز فکرش را نمی کردیم. دست سرنوشت بطری را آنقدر بد چرخاند که سر آن به سمت ما نشانه رفت و حالا با این پرسش سخت مواجه شده ایم؛ جرأت یا حقیقت؟

    درست از زمانی که خودم را شناختم و مانند هم سن و سالانم رویاها و آرزوهایی را در سر داشتم و تا توانستم برای رسیدن به آنها، حتی با وجود ناملایمات آن دوران تمام تلاشم را به کار گرفتم تا سرنوشتم را تغییر دهم و زندگی ام را آنگونه که باید باشد، سامان بخشم. من نه، همه ما چنین چیزی را می خواستیم. هیچکس به دنبال زندگی رقت انگیز و فلاکت بار نیست و از آن لذت نمی برد! برای همین است که امید داریم، کار می کنیم، و با تلاش بسیار، نگاهمان به آینده است. برای همین است که اشرف مخلوقات نام گرفته ایم. تا فکر کنیم، یاد بگیریم و بسازیم.  و همزمان با بزرگ شدن جسممان، خودمان هم رشد کنیم.

    اما بر خلاف تمام باورها و منطقی که به من می‌گوید راهم را درست انتخاب کرده ام، هیچ چیز به خوبی پیش نمی رود. هرچه ما بیشتر می دویم، مقصد دورتر می شود. هرچه بیشتر تلاش می کنیم، کمتر به دست می آوریم. و هرچه بیشتر می فهمیم، کمتر نتیجه می گیریم؟ چه چیزی اشتباه است؟ مگر مثبت بودن، انگیزه داشتن، هدف داشتن، خوبی کردن، کمک کردن، کار و تلاش بسیار کردن، نباید در نهایت به آرامش و رفاه ختم شود؟

    ثروت را نمی گویم. رفاه نسبی و در حد معمول!. پس چرا به مقصدمان نمی رسیم؟ چرا هر روز دستمان خالی تر از روز پیش است؟ چرا نا امید تر از گذشته ایم؟ و چرا حالمان خوب نیست؟ اگر تلاش برای زندگی بهتر حقیقت است،پس چرا با واقعیت فاصله بسیار دارد؟ چرا فقط درد و رنج فقط نصیب ما می شود؟ چرا دیگر از لبخندهای بی دلیل و خوشی های کوچک خبری نیست؟ چرا دنیا بر سر برخی هایمان چنان آوار شده است که از یک ایرانی دلسوز و فداکار به یک همشهری عصبانی، خودخواه و منفعت طلب تبدیل شده ایم؟ چرا تحمل یکدیگر را نداریم؟ و هزاران سوال دیگر وجود دارد که حتی کسی جرأت ندارد آن را بپرسد.

    شاید برای همین است که در بازی همه حقیقت را انتخاب می کنند، شاید جرأتش را نداریم که مرز بین واقعیت و حقیقت را آشکار کنیم. شاید جرأت نداریم کسانی که مسبب این روزها هستند را مخاطبمان قرار دهیم و بپرسیم چرا؟ چرا پدران و مادران خسته اند و جوانان نا امید؟ و کودکان بی هدف …

    همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که اگر منِ شهروند مسئولیت اجتماعی خودم را به خوبی انجام داده ام، با ناملایمات و سختی ها کنار آمده ام. به وقتش برای بهبود اوضاع در همه انتخابات‌ها شرکت کرده ام؛ چرا باید نمایندگانی نصیبم شود که بجای پذیرش اشتباهات و نقائص موجود، رهنمود‌های تمسخر آمیز می دهند و گاه کم‌کاری و مشکلاتی را که خودشان و تفکراتشان باعث و بانی آن است به گردن ما می اندازند؟ آقای نماینده محترم! شما برای ما کار خاصی نکرده اید، اکنون حق ندارید توصیه کنید که به زندگی خفت‌بار تن دهیم و به شهرهای اقماری کوچ کنیم. با مترو و اتوبوس رفت و آمد کنیم و … . شما کاری برای ما نکردین. برای اهالی پرند و رباط کریم هم کاری نکرده اید که ما تهرانی ها را به زندگی در پرند و شهرهای اطراف تهران دعوت می کنید….

     

  • فارس: طعنه 2 مداح به اجتماع ضدایرانی برلین/ جمعیت یک «سلام فرمانده» 120 هزار نفر بود

    فارس: طعنه 2 مداح به اجتماع ضدایرانی برلین/ جمعیت یک «سلام فرمانده» 120 هزار نفر بود

    فارس: طعنه 2 مداح به اجتماع ضدایرانی برلین/ جمعیت یک «سلام فرمانده» 120 هزار نفر بود

    حسین طاهری: این بود شنبه تاریخی برلین؟! خسته نباشید! جمعیت یک اجتماع سلام فرمانده ما یک استادیوم ۱۲۰ هزار نفری آزادی بود! و البته چون جا نبود خیلی‌ها برگشتند

    امیر عباسی و حسین طاهری ۲ تن از مداحان کشورمان، به تجمع افراد ضدانقلاب در شهر برلین واکنش نشان دادند.
    به گزارش فارس، روز گذشته و بعد از تبلیغات فراوان در کشورهای غربی، تجمع ضدانقلاب‌ها در شهر برلین برگزار شد و در حالی که با اتوبوس و مشوق‌های بسیار تلاش کردند تا افراد را از شهرها و کشورهای مختلف به برلین بیاورند و حتی از اتباع دیگر کشورها هم استفاده کردند، به گفته رسانه‌هایشان حدود ۵۰ هزار نفر شرکت کردند. امیر عباسی و حسین طاهری ۲ تن از مداحان کشورمان به این تجمع واکنش نشان دادند.
    امیر عباسی: به اندازه جمعیت یک شب مسجد ارک هم نشد
    پیشاپیش بابت قیاس لشکر حق و باطل عذر می‌خواهم؛ ولی یک هفته به هر دری زدند، اتوبوس و قطار رایگان گذاشتند، کیک و ساندیس و … آخرش هم به اندازه جمعیت یک شب مسجد ارک هم نشد.
    حسین طاهری: جمعیت یک اجتماع سلام فرمانده ما ۱۲۰ هزار نفر بود
    این بود شنبه تاریخی برلین؟! خسته نباشید! جمعیت یک اجتماع سلام فرمانده ما یک استادیوم ۱۲۰ هزار نفری آزادی بود! و البته چون جا نبود خیلی‌ها برگشتند؛ ۲۲ بهمن و روز قدس و…هم که گفتن نداره! بعد شما با‌ حمایت تمام رسانه‌های دنیا… کلاً شدین۵۰ هزار نفر؟! نکشین ما را با این شنبه‌های تاریخی…
  • هجمه های ناروا علیه تنها کودک ساز سینمای ایران!

    هجمه های ناروا علیه تنها کودک ساز سینمای ایران!

    اگر من جای سید جواد هاشمی بودم دست به ترکیب فیلمم نمی بردم. آنهایی که دیروز به تن نیمه لخت او در فیلم اعتراض کردند، امروز به فیلمی کودکانه هجمه وارد کردند. و حتماً فردا روزی دیانت او را هم زیر سوال می برند.

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : سید جواد هاشمی را از کودکی می شناسم. از فرهنگسرای ابوذر، محله امامزاده حسن! آنجا که معلم وار و رایگان به کودکان تئاتر آموزش می داد و من هم از قضا دورانی شاگردی اش را کردم. اتفاقاً آن وقت ها ظهر تابستان هم در استخر همان مجموعه به همراه مردم عادی شنا می کرد و کسی هم منعش نکرد! برای ما سید جواد هاشمی خاطره ساز بزرگی است. مگر می شود از دفاع مقدس و سینمای پر ابهت دهه هفتاد در ژانر جنگی یاد کرد و سید جواد را در بطن آن ندید؟

    هجمه های ناروا علیه تنها کودک ساز سینمای ایران!

    انگار حاشیه سازی و جدایی هم طیفان و دست کم آنان که گمان می کردند سید جواد هاشمی به دلیل اینکه مذهبی است و بچه جبهه و جنگ ، قطعاً باید مثل خودشان فکر کند! از جایی شروع شد که این هنرمند سینما و تلویزیون ایران، در مسیر فکری آنان و وارد بازی های کثیف سیاسی و انتخاباتی نشد! سید راه خودش را رفت. در هر نوع فیلم و سریالی که فکر می کرد شخصیت مناسبی دارد بازی کرد. از اخراجی ها تا زخم کاری. و حتی کارگردانی فیلم برای کودکان! شاید او یقین کرده بود کودکان پاک و معصوم از چند رنگی و ریا به دورند و ارزش دارد که برایشان کار ساخت.

    به شخصه انتخاب جواد هاشمی را برای ساخت فیلم در ژانر کودک قابل ستایش می دانم. ژانر فراموش شده ای که در دو دهه اخیر کسی جرأت نمی کرد به سمتش برود. منِ دهه شصتی به خوبی به یاد دارم سینمایی که برای سن من فیلم می ساخت. از پاتال و آرزوهای کوچک تا دزد عروسک ها!! اما انگار از یک جایی به بعد ساختن این فیلمها جز دردسر چیز دیگری نداشت. شهامت سید جواد هاشمی برای احیای سینمای کودک و نوجوان نتنها ستودنی است ، بلکه باید دولت با تغییر در رویه فعلی خود، راه را برای ساخت فیلم های عروسکی و کودکانه باز کند و از هزکسی که وارد این عرصه می شود، تقدیر کند!

    قدر مسلم رقص و آواز فیلم “شهر گربه ها” از برنامه های مشابه در سیما بیشتر نیست. فیلم کودکانه محیط شاد می خواهد! در دوران انیمیشن ها و فیلم ها پر قدرت جهانی که به آسانی و بصورت دوبله های جذاب در اختیار کودکان است، باید فیلمی را بسازید که بتواند کودکان را متقاعد به دیدن کند! کودکان حتی از بزرگترها سخت پسند تر هستند. به محض اینکه فیلم حوصله شان را سر ببرد، قید دیدنش را خواهند زد. این گیرایی و فضا در فیلم های قبلی سید جواد هاشمی و مخصوصا در سری فیلم های “آهوی پیشونی سفید” به خوبی دیده می شود. شهر گربه ها مجوز اکران دارد. هیچ تناقضی هم در دورنش نیست. منتها یک سری افراد معلوم الحال که برچسب مذهبی دارند، برای تخریب این کارگردان بهانه جویی می کنند. کمپین 12 هزار نفری تشکیل می دهد و اگر تک تکشان را گیر بیاورید، متوجه می شوید کمتر از 10 درصدشان فیلم را دیده اند. و مابقی فقط میرزا بنویس و دنبال روی یک سری افراد معلوم الحال هستند. اصلاً مگر در ایران چند درصد مردم سینما می روند؟ آن هم در دوران رکود سینمای کرونا زده؟ با همین استدلال ساده مشخص می شود که موج اعتراض به این فیلم مصنوعی و غیر واقعی است.

    من جای سید جواد هاشمی بودم دست به ترکیب فیلمم نمی بردم. آنهایی که دیروز به تن نیمه لخت او در فیلم اعتراض کردند، امروز به فیلمی کودکانه هجمه وارد کردند. و حتماً فردا روزی دیانت او را هم زیر سوال می برند. برای انان که عادت به خرابکاری دارند باید گفت که دست از هنر و هنرمندان بردارید. خانه نشین کردن و فراری دادن هنرمندان افتخار نیست .

  • خوزستان را دریابید، اما با هم نجنگید!!

    خوزستان را دریابید، اما با هم نجنگید!!

    رفع این معضل بزرگ فقط به دست حاکمیت است و باید با برنامه ریزی و اقدام عاجل ، آب را دوباره به رودها و تالاب های این استان بازگرداند.

     

    پایگاه خبری رسا نشر – شبنم حاجی اسفندیاری: خوبی مردم ایران همین است. وقتی در گوشه ای از این کشور مشکلی به وجود می آید یا حادثه ای رخ می دهد؛ بی آنکه به نسبت های قومیتی، فرهنگی و سیاسی فکر کنند برای کمک رسانی، همراهی و همدلی با هرآنچه در توان دارند به عرصه می آیند. و با هر روشی که می توانند کمک می کنند. خیلی ها دل را به دریا می زنند و به محل حادثه می روند تا شاید کمکی از دستشان برآید. و این وجه تمایز ایرانیان با دیگر ساکنان این کره خاکی است.

    خوزستان را دریابید، اما با هم نجنگید!!

    همانند زلزله رودبار و منجیل، زلزله بم، زلزله آذربایجان، زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب، سیل لرستان، سیل سیستان،  و حالا هم کمبود آب در خوزستان. هر کجا که نیاز باشد از یک پتو و بخاری گرفته تا کمک های نقدی، همطونانمان را تنها نگذاشته ایم. خصوصاً با رواج فضای مجازی و به کمک شبکه های اجتماعی مشکلات مناطق حادثه دیده بیشتر به چشم می آید. چند سالی است درخواست کمک ها از نهادهایی مانند کمیته امداد و هلال احمر به دست گروههای مردمی و سلبریتی ها و افراد سرشناس افتاده و با همراهی مردم معجزه های بزرگی همچون کمک رسانی بی نظیر ایرانیان به زلزله و کرمانشاه سرپل ذهاب به وقوع پیوسته است.

    اما همان موقع هم بحث‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی بالا گرفت که درست است درخواست کمک و همراهی با حادثه‌دیدگان یک کار انسانی و وظیه ملی است. اما همه اینها وظیفه حاکمیت است.  این دستگاهها و نهادهای مسئول مانند هلال احمر، وزارت بهداشت، وزارت کشور و در کل دولتی هاست که باید در این حوادث حضور فعال داشته باشند. این حمایت‌ها باعث می شود که حاکمیت از خود سلب مسئولیت کند و چشم به کمکهای مردمی بدوزد. مثلاً زمانی که صادق زیباکلام و علی دایی مسئولیت ساخت مسکن در کرمانشاه و سرپل ذهاب را بر عهده گرفتند خیلی ها به این ماجرا معترض شدند که وزارت راه  و بنیاد مسکن چه کاره است که مردم پول جمع کنند و برای آسیب دیدگان خانه بسازند؟

    راستش را بخواهید پر بیراه هم نمی گفتند. اما واقعیت امر این است که اگر ما منتظر انجام وظیفه این ارگانها بمانیم، نه یک فصل سرما، بلکه ممکن است چند سال طول بکشد تا این دوستان بتوانند وعده‌هایشان را عملی کنند. و آنوقت ما  برای هموطنی که در سرمای استخوان سوز کرمانشاه باید در کانکس و چادر بماند دلمان خون می شود. برای همین است بدون درنظر گرفتن مسئولیت‌ها و نگاه به حاکمیت، خودمان تلاش می کنیم و با همت همه هموطنانمان حتی زودتر از امدادگران آب و غذا و چادر به آسیب دیدگان می رسانیم. با همه این تفاسیر اصل موضوع پابرجاست. دولتها اولاً وظیفه دارند که با ایجاد قوانین و زیرساخت های استاندارد، شرایط امن و دسترسی به امکانات اولیه زندگی را برای شهروندانشان در نقاط مختلف کشور فراهم کنند. و دوماً در مواقع بروز حوادث طبیعی و غیر مترقبه با تمام امکانات که از قبل در مراکز بحران دپو کرده اند، به کمک حادثه دیدگان بشتابند. و این امر در مناطق حادثه خیز کشور دارای اهمیت بالاتری است.

    [better-ads type=”banner” banner=”224411″ campaign=”none” count=”2″ columns=”1″ orderby=”rand” order=”ASC” align=”center” show-caption=”0″ lazy-load=”enable”][/better-ads]

    در رابطه با خوزستان هم موضوع همین است. عده ای از فعالان فضای مجازی پیش قدم شده اند و با درخواست از مردم  برای ارسال آب معدنی و تانکر آب همیاری و همراهی خواسته اند. منتها موضوع خوزستان به مانند کم آبی سیستان و بلوچستان یا در مواقع زلزله و سیل های گذشته نیست. موضوع فقط آبِ شرب نیست. خشکسالی بیشتر، زمین های کشاورزی و دامداری ها را به خطر انداخته است. اشتباهات راهبردی گذشته و تغییر در اکوسیستم منطقه ایِ کارون ، هورالعظیم و سایر رودها، کشاورزی خوزستان را به ورطه نابودی کشانده و حقیقتاً این مشکل با کمک های مادی و تهیه آب حل نخواهد شد. اگر کمی مطالعه کنید خواهید دید که مشکل خوزستان بزرگ تر از این چیزهاست. برای همین است که رفع این معضل بزرگ فقط به دست حاکمیت است و باید با برنامه ریزی و اقدام عاجل ، آب را دوباره به رودها و تالاب های این استان بازگرداند. استانی که مردمانی مظلوم و محروم دارد. خوزستانی که روزگاری دیوار مستحکم دفاع از این آب و خاک شد و اجازه عبور دشمن از خاکش را به داخل استان دیگری نداد.

    حالا خوزستان به کمک نیاز دارد. مردم این دیار از بی عدالتی و تبعیض به تنگ آمده اند و خشمگین هستند. باید برای آنان کاری کرد. از اینرو ضمن همراهی و اتحاد با خوزستان باید از مسئولین خواست که با سریعترین روش ها مشکلات را حل کنند. و ما هم بجای جنگیدن با دیگران و اینکه آب معدنی فرستادن خوب است یا نه، از هر طریقی می‌توانیم مردم خوزستان را دریابیم. نمیدانم چرا به دنبال تخریب همدیگر هستیم. منطق معترضین به کسانیکه تصمیم به کمک های اینچنینی را گرفته اند نمی فهمم. یکی می گوید این دسیسه شرکت های آب معدنی است! دیگری می گوید مگر مردم خوزستان فقیرند؟ یا مگر با آب معدنی می شود زمین را سیراب کرد؟ همانطور هم که در بالا گفتم ابراز محبت هموطنان در مورد مشکل فعلی خوزستان راه گشا نیست و حل این مشکل نیازمند بازنگری در رفتار دولت با منابع طبیعی خوزستان است. اما هیچکس حق ندارد، انسان دوستی دیگران را با هر دلیلی زیر سوال ببرد و آن را تخریب کند. بله! در خوزستان آب معدنی هست. اما اگر هزار باکس آب معدنی از شهرهای دیگر به روستاییان و افرادی که توان مالی تهیه همه روزه آب معدنی را ندارند ارسال شود، خود کمک بزرگی است. پس اگر کاری نمی کنید یا کاری از دستتان بر نمی آید، مقابل خوبی کردن دیگران نایستید. تانکرهای آبی که به سمت خوزستان می رود شاید رودخانه را پر آب نکند. اما می تواند آب مورد نیاز یک دامداری را برای چند روز تامین کند. به هر حال مشکل آب خوزستان به زودی حل می شود. اما اینکه شما در زیر کولر نشسته اید و اجازه رفتن تانکر آب به یک روستا را صادر نمی کنید هم لطفی به روستاییان، کشاورزان و دامداران گرفتار خوزستانی نمی کنید.

    جوانان و مردم خوزستان بزرگ در این شبها نشان دادند که خودشان در گرفتن حقشان از همه مصمم‌تر و توانا‌ترند. همینکه سکوت نکردند و دردشان را فریاد زدند نشان از عزت نفس و اراده ی بزرگی است که نمونه آن را در دهه شصت هم با ایستادن مقابل لشکر دشمن بعثی از آنها دیده بودیم. اما ما اگر واقعاً دلمان برای خوزستان می سوزد و با مردم دیار قهرمانان، همدل و همراه هستیم به جای بهانه گیری و سنگ اندازی مقابل خوبی های دیگران، باید از هر راه و روشی که می توانیم خوزستان را دریابیم. حتی با انتشار یک پست با #خوزستان .

     

  • کشته شدن یک نفر در تجمع اعتراضی مردم خوزستان به کم‌ آبی

    کشته شدن یک نفر در تجمع اعتراضی مردم خوزستان به کم‌ آبی

    سرپرست فرمانداری شادگان از کشته شدن یک شهروند جوان شادگانی در جریان تجمع اعتراضی شب گذشته مردم شادگان به وضعیت کم‌آبی در این شهرستان خبر داد.

    کشته شدن یک نفر در تجمع اعتراضی مردم خوزستان به کم‌ آبی

    امید صبری‌پور گفت: شب گذشته برخی از مردم شادگان در اعتراض به وضعیت تنش آبی ناشی از خشکسالی تجمع کرده بودند که افراد فرصت‌طلب و اغتشاشگر، یکی از این تجمع‌کنندگان را با ضرب گلوله از پا درآوردند.

    وی افزود: در جریان این تجمع افرادی اغتشاشگر به قصد تحریک مردم اقدام به تیراندازی هوایی کرده که متاسفانه یکی از این تیرها به فردی که در صحنه حضور داشت، اصابت کرد و منجر به فوت وی شد.

    صبری‌پور ادامه داد: شناسایی افراد مسبب این حادثه در دستور کار نیروهای انتظامی و امنیتی قرار گرفته است.

    شهرستان شادگان در ۷۰ کیلومتری جنوب اهواز واقع شده است. خشکسالی از اول امسال باعث تنش آبی در استان خوزستان شده است.

     

    منبع: ایرنا

  • برگزاری تجمع اعتراض به سخنان ظریف مقابل وزارت خارجه

    برگزاری تجمع اعتراض به سخنان ظریف مقابل وزارت خارجه

    در این تجمع یک روحانی به نمایندگی از شرکت کنندگان صحبت کرد و اظهارات ظریف و پاسخ ترامپ به وی را حقارت‌آمیز خواند و مدعی شد که این سخنان اقتدار کشور را زیر سوال برده است .

    تعدادی از معترضان به سخنان اخیر وزیر خارجه کشورمان در گفت‌وگو با نشریه آلمانی اشپیگل با سردادن شعارهایی در مقابل وزارت خارجه تجمع کردند.

    به گزارش ایسنا، در این تجمع که در برابر ساختمان « نه شرقی نه غربی » وزارت امور خارجه بعد از ظهر امروز (دوشنبه) برگزار شد، شعارهایی علیه محمدجواد ظریف در مذمت مذاکره با آمریکا بعد از شهادت قاسم سلیمانی و ترور وی از سوی آمریکایی‌ها سر داده شد.

    تجمع‌کنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی در انتقاد به سخنان ظریف، شعارهایی از جمله مرگ بر سازشکار، مرگ بر منافق، مرگ بر اسراییل، مرگ بر انگلیس، ظریف حیا کن، وزارت خارجه را رها کن، ایرانی می میرد ذلت نمی پذیرد، الله اکبر، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر منافق سازشکار، نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا، حرف ما یک کلام انتقام انتقام، خونی که در رگ ما است هدیه به رهبر ما است، مذاکره با دشمن، خنجر زدن به میهن و … سر دادند.

    در این تجمع یک روحانی به نمایندگی از شرکت کنندگان صحبت کرد و اظهارات ظریف و پاسخ ترامپ به وی را حقارت‌آمیز خواند و مدعی شد که این سخنان اقتدار کشور را زیر سوال برده است .

    او گفت: همه در کشور باید در راستای گرفتن انتقام خون شهید سلیمانی از آمریکا حرکت کنند و همه ما فریاد بزنیم هیهات منا الذله.

    برگزاری این تجمع در حالی است که سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان امروز (دوشنبه) در جمع خبرنگاران درباره حاشیه‌های چند روز اخیر و سوء برداشت از اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران در گفت‌وگو با نشریه اشپیگل ابراز تاسف کرد که “برخی رسانه‌ها توئیت‌های فارسی دونالد ترامپ را منبع خود قرار داده‌اند”.

    وی تصریح کرد: صحبت‌های آقای ظریف حرف تازه‌ای نبود چون سیاست اصولی جمهوری اسلامی را بیان کرد. این همان صحبتی است که مقام معظم رهبری، دولت و مقامات به عنوان یک حرف اصولی و اساسی همواره بیان کرده‌اند.

    در این تجمع پرچم آمریکا توسط تعدادی از شرکت‌کنندگان به آتش کشیده شد.

  • موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

    موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

    هیچ حد وسطی وجود ندارد. شما نمی توانید بی طرف باشید. یا اینکه نظری غیر از نظر تعیین شده اتخاذ کنید. یا با ما هستید و یا بر ضد ما . یا دوست هستد و یا در صف دشمنان ما قرار میگیرید. مهم نیست چه کسی هستید. چه جایگاهی دارید. اصلاً چگونه فکر می کنید. شما یا سفید هستید و یا سیاه …

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : مسائل و اتفاقات در ایران کم نیستند. در هر رویداد و مسئله مهمی نقطه نظراتی توسط افراد و افکار مختلف در جامعه شکل می گیرند. داده ها بسرعت تجزیه و تحلیل می شوند و در نهایت مواضع پیرامون آن مساله اتخاذ می شود. حال با بیانیه رسمی از طرف سازمان یا نهاد دولتی، و یا نظرات افراد عادی جامعه در کوچه و بازار و فضای مجازی. این نظرات می تواند متفاوت از هم باشد. ممکن است من و شمای نوعی بر سر یک موضوع اتفاق نظر داشته باشیم. و یا اینکه به شدت با هم در تقابل باشیم. اما در این وسط هستند افرادی که موضوع برایشان مهم نیست. یا اینکه نظری ندارند و دلشان نمی خواهد واکنش نشان بدهند. حتی شاید نظرشان متفاوت از ما که موافق یا مخالف هستیم باشد. موضع گیری در قبال مسائل و رویدادها با توجه به اهمیت،  شخصیت و  مسئولیت موضع گیرنده متفاوت است و می تواند نظر یک مسئول با نظر آحاد جامعه صد در صد در خلاف هم باشد.

    در ایران اما در هر حادثه و رویدادی حتی بدون بررسی دقیق و اعلام نتیجه رخداد، سریعاً به موضوع واکنش داده می شود. مهم نیست چه اتفاقی باشد. در نهایت دو جبهه شکل میگیرد. موافقین و مخالفین. این رویدادها می تواند ورزشی باشد، انتخاباتی باشد و یا حادثه ای باشد مانند سقوط هواپیما به دلیل اشتباه سیستم پدافندی نظامی. یک عده نظراتی دارند. و واکنش نشان می دهند. بدون فوت وقت یک جماعتی پیدا می شوند تا مخالفت خود را با نظر گروه اول ابراز کنند. و این مخالفت ها هم اکثراً توأم با توهین، تهدید و فشار همراه است. موضع گروهی که قدرت و زور آن بیشتر باشد و ابزار اطلاع رسانی بیشتری در دست داشته باشد، در اینجا به حق نزدیک تر است. هرچند اگر هم به حق و صحیح نباشد!!

    بعنوان نمونه در پی سرنگون کردن اشتباهی هواپیمای مسافربری و کتمان حقیقت موضوع تا سه روز بعد، عده ای از هنرمندان از این دروغی که به جامعه گفته شده بود دلخور شدند و در یک اقدام بی سابقه از حضور در جشنواره های هنری فجر انصراف دادند. دلیلشان هم حال بد این روزهای دی ماه بود. با شروع انصراف ها ، یک عده دیگر پیدا شدند و با این اقدام مخالفت کردند. صراحت در مخالفت بد نیست. اما اینکه بخواهیم چون مخالف آن حرکت هستیم ابتدا توهین کنیم. و بعد از ابزار تهدید استفاده کنیم، نه خوشایند یک جامعه اسلامی است و نه در قامت دموکراسی جای میگیرد. چرا نمی توانیم مخالف خود را درک کنیم. و به تصمیمش احترام بگذاریم ؟ اصلاً چرا باید با ربط و بی ربط نظر بدهیم. به استاد دانشگاه، مهندس و یک نظامی ارتباطی ندارد که بخواهد در امور هنرمندان دخالت کند. یا موافق این اتفاق هستید و یا مخالف. خیلی راحت می توانید اگر هم مخالف هستید دلایل مخالفت خود را ابراز کنید. دلیلی ندارد که هرکسی بلند شود و در صفحه مجازی اش با تخریب دیگران مخالفتش را با تحریم جشنواره فجر بیان کند.
    سارا بهرامی دلش نمی خواهد در جشنواره امسال حضور داشته باشد. شهاب حسینی دوست دارد جشنواره پر رونق باشد. سیروان خسروی هم نظر خودش را دارد. اما آیا کرامت انسانی مهم تر است یا جشنواره فجر!! دلیلی ندارد چون مهراب قاسمخانی این موضوع را نمیخواهد، سیروان خسروی به وی و دوستانش بتازد که خودنمایی می کنید و … . شما در هیچ مساله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت نداشتید. اشکالی ندارد. کسی هم اصرار نکرده است. توهینی هم به شما نکرده اند. حالا اکنون که عده ای تصمیمی را گرفته اند به آن احترام بگذار. مخالفتی دارید بیان کنید. اما روش توهین و تهدید روش تندروهایی است که فرمانشان به دست هیچکس نیست.
    هنرمندان و سلبریتی ها در هرکجا پرچمدار و پر رنگ ترند. حتی از سیاستمدار ها بیشتر دیده می شوند. برای همین است که اگر هنرمندان در یک خیریه و یک حادثه حضور پر رنگ تری دارند ، حمایت ها از آن بیشتر می شود. نمونه اش زلزله کرمانشاه و سر پل ذهاب !  همین هنرمندان می توانند سکوت کنند. می توانند نسبت به مسائل جامعه بی تفاوت باشند و برایشان مرگ و میر آدم ها مهم نباشد. تا کمتر در مذام اتهام قرار بگیرند. اما اگر ریسک می کنند و آبرویشان را با آن مساله گره می زنند ، نباید مدام مورد آزار و توهین قرار بگیرند. حتی اگر این حضور ، درخواست رإی دادن به حسن روحانی باشد! هنرمندان به واسطه محبوبیت و طرفداران زیادی که دارند می توانند تاثیر زیادی داشته باشند . در همین مساله زلزله کرمانشاه. آنها حمایت کردند. حتی حضور فیزکی داشتند. کمک مالی کردند و مردم را تشویق به حمایت و همراهی کردند. اشکالی ندارد اگر برخی خود نمایی هم کردند. عکس سلفی هم اگر گرفتند . اتفاقاً به عقیده من خودنمایی در کار خوب، چیز بدی نیست. حتی اگر بازیگر یا ورزشکاری برای ارضاء حس خودنمایی و پز دادن یک کار خیر انجام می دهد، تاثیر مثبتی که روی جامعه می گذارد بسیار با ارزش تر از حقیقت این ماجراست. عمر فخر فروشی یک هنرمند با کمکی که می کند شاید به اندازه یک استوری 24 ساعته است. اما عمل مثبت و خیر او در اذهان جامعه باقی می ماند.
    بد نیست کمی در برخورد با نظرات و افکار دیگران تأمل کنیم. من می توانم مخالف باشم. میتوانم موافق باشم. اما حق ندارم بر ضد دیگری حرکتی نابجا انجام دهم. سهم من و شما در همه چیز مساوی است. سفیدی و سیاهی در جامعه معنا ندارد. دوستی و دشمنی در میان هموطنان یک کشور جایگاهی ندارد. این انسانیت است که ملاک همه چیر است. ملاک خوبی و بدی. اینکه چگونه فکر می کنم، چه می پوشم و چه می گویم تا زمانیکه به دیگران ضربه وارد نمی کند به خود من مربوط است و هیچکس اجازه ندارد نظرش را به من تحمیل کند. امروز شاید موافق شما باشم. فردا مخالف و پس فردا هیچ نظری نداشته باشم. در نهایت من هم همچون شما از این آب و خاکم. لطفاً به نظرات هم احترام بگذاریم …
     
    مهدی سوری

  • ذوالنوری: اغتشاشگران آموزش دیده و حرفه‌ای بودند/ برنامه اصلی آنها برای انتخابات و دهه فجر بود

    رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، با اشاره به حوادث اخیر در کشور گفت: نکته مهم در اغتشاش‌های اخیر، نوع برنامه ریزی و آموزش آنها برای ایجاد شرارت، غارتگری، کشتار و جنایت در کشور، حرفه‌ای بودن و آموزش هایی است که برای ایجاد شرارت دیده بودند.
    به گزارش ایرنا؛ مجتبی ذوالنوری روز دوشنبه در نشستی پیرامون حوادث اخیر در مدرسه علمیه مهدی موعود(ع) در قم، با بیان این که دستگیر شدگان حادثه اخیر از طیف های مختلف همچون سلطنت طلبان و منافقین هستند، افزود:‌برنامه اصلی این مزدوران برای انتخابات و دهه فجر بود و وقتی دیدند این حادثه اخیر ایجاد شد، وارد میدان شدند.
    رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس تاکید کرد: افزایش ناگهانی قیمت بنزین برای دشمنان قسم خورده نظام هم غافلگیر کننده بود، ولی وقتی دیدند مردم برای بنزین وارد میدان شدند، اشرار هم از این فرصت استفاه کردند.
    وی بیان داشت: در این حادثه اخیر ۷۲۵ بانک، ۹۰۰ پمپ بنزین نابود شد ۳۰آمبولانس خسارت دید ۸۰ فروشگاه زنجیره ای خاکستر شد و کمتر شهری است که ساختمان شهرداری و شورای شهر، آزمایشگاه پزشکی آسیب ندیده باشد.حتی در بعضی از شهرها از فاصله نزدیک به مردم شلیک می کردند.
    رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: میزان حجم خسارت اعم از غارتگری، آتش زدن و جنایت … درطی دو روز نشان از انسجام و هدفمند بودن برنامه ها بوده است.
    ذوالنوری گفت: اگر در این حادثه اخیر رهبری ورود نمی کردند، معلوم نبود کشور گرفتار چه مصائبی می شد. اگر نظام در این قضایای اخیر عقب نشینی می کرد، باز هم خسارت برای کشور دو چندان می شد.
    نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی اظهارداشت: امروز دشمن می فهمد که ولایت فقیه با این حرکت خود چه معجزه ای برای کشور ایجاد کرد.
    رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، با بیان این که سرمایه ملی کشور، رهبری و مردم هستند و بی توجهی به این مسئله مشکلات جدی به نظام وارد کرده است، گفت: اگر مردم بعد از صحبت های رهبر معظم انقلاب به خانه رفتند، به عشق رهبری بود؛ به خاطر رفع مشکلات نبوده است.
    وی افزود: در مساله اخیر رهبر معظم انقلاب با آن صحبت های حکیمانه برای جلوگیری از اغتشاش ها به میدان آمد که این موجب شد تا آن حوادث بیشتر برای رهبری هزینه داشته باشد.