افرادی که از ایران پول گرفتهاند اکنون پشت میلههای زندان هستند، و هشدار میدهد که هرکسی به تهران کمک کند با مجازاتی تا ۱۵ سال زندان روبرو خواهد شد.
رویترز نوشت: اسرائیل روز چهارشنبه یک کارزار تبلیغاتی سراسری را آغاز کرد که شهروندان را تشویق میکند در برابر وسوسههای ایران برای جاسوسی مقاومت کنند و هشدار میدهد که پیامدهای این کار بسیار سنگینتر از هرگونه پاداش مالی است.
به گزارش انتخاب؛ در ادامه گزارش رویترز آمده است: این کارزار بیسابقه در پی گزارش ها مبنی بر افزایش تلاشهای ایران برای جذب اسرائیلیها به همکاری اطلاعاتی و حدود یک ماه پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل که در آن ایالات متحده نیز با حمله به تأسیسات هستهای ایران مشارکت داشت، آغاز شده است.
این کارزار با عنوان «پول آسان، هزینه گزاف – به دشمن ایرانی کمک نکنید» توسط سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شینبت) و اداره ملی دیپلماسی عمومی طراحی شده و قرار است از طریق رادیو، وبسایتهای اصلی و شبکههای اجتماعی منتشر شود.
در یکی از دو ویدیوی ۲۰ ثانیهای این کارزار، مردی در حال غذا خوردن با خانوادهاش دیده میشود و در ویدیوی دیگر مردی همراه دوستانش در حال نوشیدن است، تا اینکه جملهای بر روی صفحه ظاهر میشود: «آیا ارزش دارد زندگی تو یا خانوادهات برای پنج هزار شِکِل نابود شود؟»
پنجهزار شِکِل (برابر با ۱۴۹۰ دلار) بهوضوح اشارهای است به مبلغی که برخی اسرائیلیها در قبال همکاری با ایران دریافت کردهاند.
در این آگهی آمده است افرادی که از ایران پول گرفتهاند اکنون پشت میلههای زندان هستند، و هشدار میدهد که هرکسی به تهران کمک کند با مجازاتی تا ۱۵ سال زندان روبرو خواهد شد.
اداره ملی دیپلماسی عمومی اعلام کرده است که شینبت و پلیس اسرائیل در سال گذشته بیش از ۲۵ مورد را کشف کردهاند که در آنها اسرائیلیهایی مظنون به جذب شدن توسط ایران برای انجام مأموریتهای اطلاعاتی بودهاند و بیش از ۳۵ نفر با اتهامات سنگین امنیتی روبرو شدهاند.
این اداره افزود: «این کارزار اهمیت ملی بالایی دارد، بهویژه پس از (جنگ با ایران)، زیرا انتظار میرود که ایران تلاشهای خود را برای جذب مأمور و اجرای عملیات در داخل اسرائیل افزایش دهد.»
در سوی دیگر، ایران در ماه گذشته چند نفر را پس از محکومیت به همکاری با اسرائیل و تسهیل عملیاتهای محرمانه در داخل کشور، اعدام کرده است.
حملات هوایی روز چهارشنبه اسرائیل به دمشق، از جمله حمله به ساختمان وزارت دفاع و اطراف کاخ ریاست جمهوری سوریه به سرعت در رسانههای جهان منتشر شد. اسرائیل مدعی است که در حمایت از جمعیت اقلیت دروزی سوریه به دمشق حمله کردهاست و تا تامین امنیت کامل آنها حملات به سوریه را ادامه خواهد داد. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان حملات اسرائیل به سوریه را محکوم کردهاند.
به گزارش رسا نشر به نقل از خبرآنلاین، حملات روز چهارشنبه اسرائیل به دمشق، استمرار حملاتی است که اسرائیل از آذرماه گذشته و پس از سقوط حکومت بشار اسد علیه خاک سوریه آغاز کردهاست. در طول این مدت اسرائیل سرزمینهای بیشتری از سوریه را تصرف کردهاست و تمامی توان نظامی سنگین ارتش سوریه را در حملات هوایی از بین بردهاست.
در حالیکه رژیم اسرائیل ادعا میکند حملات به سوریه با هدف حمایت از جمعیت اقلیت دروزی سوریه انجام میشود، اما بسیاری از دروزیهای سوریه با دخالت خارجی در امور سوریه مخالف هستند. به صورت سنتی جمعیت دروزی سوریه بسیار ملیگرا تلقی میشوند و هر چند در طول هفتههای گذشته وارد نبرد خونین با نیروهای دولت مرکزی شدهاند، اما اغلب شیوخ دروزی درخواستی از اسرائیل برای مداخله نداشتهاند. در حالیکه اکثریت شیوخ بلندپایه دروزی در استان سویدا در حال رایزنی و مذاکره برای آتشبس با دولت انتقالی احمد الشرع هستند، حکمت الهجری، یکی از شیوخ دروزی از «کشورهای جهان» برای حمایت از جمعیت دروزی درخواست کمک دادهاست و حاضر به پیوستن به مذاکرات آتشبس نشدهاست.
روز چهارشنبه بار دیگر دولت مرکزی سوریه و دروزیها یک آتشبس جدید اعلام کردند، هر چند یک روز قبل از آن هم توافق آتشبسی در استان سویدا بین دروزیها و نیروهای دولت مرکزی اعلام شدهبود که دوام نیاورد.
درگیریهای اخیر سویدا از کجا شروع شد؟
اقلیت دروزیهای سوریه مدتهاست با اقلیت بدوی سوریه درگیر بودهاند. هفته گذشته هنگامی که یک نوجوان دروزی در جاده دمشق مورد سرقت قرار گرفت، جمعیت دروزیهای سوریه به شدت خشمگین شدند. دروزیها در تلافی این اقدام، چندین بادیهنشین را به گروگان گرفتند و درگیری بین دو جامعه در شهر سویدا، نزدیک مرز اسرائیل، آغاز شد که بیش از ۱۰۰ کشته برجای گذاشت. دولت انتقالی سوریه رهبری احمد الشرع، برای کنترل اوضاع و به اصطلاح ایجاد آرامش نیروهایی را اعزام کرد. اما نیروهای افراطی اسلامگرای وابسته به دولت مرکزی وضع را بدتر کردند. برخی از این نیروها در جریان عملیات، غیرنظامیان دروزی را کشتند و با تراشیدن سبیلهایشان، آنها را تحقیر کردند. این اقدامات باعث شد که درگیریها در استان سویدا گسترش پیدا کند و تعداد زیادی از شهروندان دروزی و نیروهای مسلح وابسته به دولت انتقالی دمشق کشتهشوند.
بر اساس گزارش نهاد دیدبان حقوق بشر سوریه، از زمان آغاز درگیریها در روز یکشنبه، بیش از ۳۰۰ نفر کشته شدهاند. این ناظر جنگی اعلام کرد که ۶۹ فرد مسلح دروزی و همچنین ۴۰ غیرنظامی کشته شدند که ۲۷ نفر از آنها در «اعدامهای خودسرانه … توسط اعضای وزارتخانههای دفاع و کشور» به قتل رسیدند. علاوه بر این، ۱۶۵ نیروی سوری و ۱۸ جنگجوی بدوی نیز کشته شدهاند. دولت انتقالی دمشق، اقدامات علیه دروزیها در منطقه را محکوم کردهاست و خواستار آتشبس در استان سویدا شدهاست. اما دروزیها به شدت نسبت به نیروهای دولت مرکزی بدبین هستند و معتقدند که اقدامات عامدانهای برای قتل عام و سرکوب اقلیت دروزی توسط نیروهای دولت مرکزی انجام شدهاست. دولت انتقالی سوریه همواره تاکید کردهاست که همه اقلیتهای سوریه از جمله کردها، علویها و دروزیها را به رسمیت میشناسد و قصد دارد یک حکومت فراگیر برای همه شهروندان سوریه تشکیل دهد، اما در عمل نیروهای افراطگرای وابسته به حکومت جدید در همه نقاط اقلیتنشین با اقلیتها درگیر شدهاند. از جمله در ماه مارس، نیروهای دولت موقت در منطقه لاذقیه با اقلیت علوی درگیری شدند و ۱۰ها نفر را کشتند.
همزمان روز چهارشنبه تعداد زیادی از دروزیهای مستقر در منطقه جولان اشغالی با عبور از موانع مرزی اسرائیل به سمت استان سویدا حرکت کردند. اسرائیل از این جمعیت دروزی خواستهاست که از «مرز» عبور نکنند، اما دروزیها توجهی به هشدارهای ارتش و دولت اسرائیل نکردهاند و اعلام کردهاند که برای حمایت از همکیشان خود از جولان اشغالی به سمت سویدا حرکت میکنند.
دروزیها چه کسانی هستند؟
دروزیها یک گروه مذهبی و قومی عرب متمایز از بلندیهای جولان در شمال سرزمین اشغالی فلسطین، جنوب سوریه و لبنان هستند. مذهب آنها به عنوان شکلی از اسلام شیعه تکامل یافته، اما آنها خود را مسلمان نمیدانند و دروز را یک دین مستقل تلقی میکنند. به نوشته سیانان این گروه که ریشه در قرن یازدهم میلادی در مصر دارد، پیرو شاخهای از اسلام است که اجازه هیچگونه تغییر دین (نه ورود به آن و نه خروج از آن) و ازدواج با غیر دروزیها را نمیدهد. در سوریه، جامعه دروزی در سه استان اصلی در جنوب این کشور، یعنی سویدا، درعا و قنیطره، نزدیک به بلندیهای جولان که توسط اسرائیل اشغال شدهاست، متمرکز هستند.
بیش از ۲۰ هزار دروزی در بلندیهای جولان زندگی میکنند؛ فلات استراتژیکی که اسرائیل در جنگ ششروزه سال ۱۹۶۷ از سوریه تصرف کرد و سپس در سال ۱۹۸۱ رسماً آن را به خاک خود ضمیمه کرد. دروزیها این سرزمین را با حدود ۲۵ هزار شهرکنشین یهودی که در بیش از ۳۰ شهرک پراکنده شدهاند، تقسیم میکنند. اکثر دروزیهای ساکن در جولان خود را سوری میدانند و هنگام تصرف منطقه توسط اسرائیل، پیشنهاد تابعیت اسرائیلی را رد کردند. به کسانی که نپذیرفتند، کارت اقامت اسرائیلی داده شد، اما آنها شهروند اسرائیلی محسوب نمیشوند.
در میان دروزیها در مورد تعلق خاطر به منطقه از جمله همکاری با اسرائیل اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. بخشی از دروزیها پس از اعلام موجودیت اسرائیل در جنگ ۱۹۴۸ که، در کنار اسرائیل علیه ارتشهای عربی جنگیدند. آنها امروزه نیز به عنوان سرباز، حضور چشمگیری در صفوف ارتش اسرائیل دارند.
حدود ۱۴۵ هزار دروزی در داخل اسرائیل و بلندیهای جولان اشغالی سوریه سرائیل زندگی میکنند و حدود ۱.۶ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند. آنها همچنین جوامع بزرگی در لبنان و سوریه دارند. نیمی از حدود یک میلیون پیرو آئین دروزی در سوریه زندگی میکنند و حدود ۳ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
به نوشته بیبیسی از زمان سقوط بشار اسد در آذر ماه سال گذشته، دروزیها در برابر تلاشهای دولت برای تحمیل حاکمیت بر جنوب سوریه مقاومت کردهاند. در حالی که جناحهای دروزی در سوریه در رویکرد خود نسبت به مقامات جدید، از احتیاط تا رد کامل، متفاوت هستند اما در مجموع بسیاری از آنها با حضور امنیتی رسمی سوریه در سویدا مخالفند و در برابر ادغام در ارتش سوریه مقاومت کردهاند – و به جای آن به شبهنظامیان محلی تکیه کردهاند.
آیا دروزیها از دخالت اسرائیل حمایت میکنند؟
در میان دروزیها در سوریه دو دستگی جدی پدید آمدهاست. به صورت تاریخی دروزیها اساسا خود را اقلیتی متعلق به سرزمین سوریه تلقی میکنند. بسیاری از دروزیهایی که در خاک اشغالی سوریه از جمله در بلندیهای جولان زندگی میکنند، هرگز حاضر نشدهاند تابعیت اسرائیل را بپذیرند و خود را همچنان سوری میدانند. با این حال دروزیهایی که در سرزمین فلسطین زندگی میکنند، رابطه نزدیکتری با حکومت اسرائیل دارند و با اعزام فرزندانشان برای خدمت در ارتش اسرائیل در جنایات این رژیم مشارکت میکنند.
در حال حاضر نیز در میان رهبران دروزی در استان سویدا در سوریه اختلاف نظر وجود دارد. یکی از شیوخ ارشد دروزی در سویدا یعنی یاسر جربوع، اعلام کرد که آتشبسی با دولت سوریه مورد توافق قرار گرفته است. او از همه پیروان خود خواستهاست که سلاح را زمین بگذارند و به آتشبس با نیروهای دولتی احترام بگذارند.
دولت انتقالی دمشق هم از این آتشبس استقبال کردهاست. اما یک شیخ دروزی دیگر به نام حکمت الهجری، هرگونه آتشبس را رد کرد و تاکید کردهاست که هیچ آتشبسی میان دروزیها و دولت انتقالی سوریه شکل نگرفتهاست. با این حال به نوشته الجزیره بسیاری از دروزیها در سوریه نمیخواهند اسرائیل از جانب آنها مداخله کند.
مداخلههای اسرائیل به سوریه به بهانه حمایت از اقلیت دروزی، درست از همان روز فروپاشی حکومت بشار اسد آغاز شد. از همان زمان رهبران دروزی نسبت به این بهانهجویی برای تصرف خاک سوریه و حمله به این کشور انتقاد کردهاند. ولید جنبلاط، رهبر سیاسی دروزیان لبنان بارها تاکید کردهاست که دروزیها به حمایت هیچ نیروی خارجی نیاز ندارند. البته به شکل تاریخی دروزیهای لبنان موضع به شدت ضد اشغالگری و هوادار فلسطین دارند.
عقبنشینی نیروهای دولت مرکزی سوریه از استان سویدا
چرا اسرائیل به سوریه حمله کرد
روز سهشنبه، دفتر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اعلام کرد که اسرائیل «به دلیل اتحاد برادرانه عمیق با شهروندان دروزی خود در اسرائیل، و همچنین پیوندهای خانوادگی و تاریخی آنان با دروزیهای سوریه، متعهد به جلوگیری از آسیب به دروزیها در سوریه است.» حدود ۱۳۰ هزار دروزی اسرائیلی در مناطق کرمل و الجلیل در شمال اسرائیل زندگی میکنند. به نوشته الجزیره، برخلاف سایر جوامع اقلیت در داخل مرزهای فلسطین اشغالی، مردان دروزی بالای ۱۸ سال از سال ۱۹۵۷ به خدمت سربازی در ارتش اسرائیل فراخوانده شدهاند و اغلب به مناصب عالیرتبه میرسند، در حالی که بسیاری نیز در نیروهای پلیس و امنیتی مشغول به کار میشوند. این در حالی است که اقلیت عرب-اسرائیلی مسلمان و یهودیان حریدی از خدمت نظامی معاف هستند.
حمله به سوریه همزمان با جلسه استماع پرونده فساد نتانیاهو انجام شد که بار دیگر تردیدها نسبت به تلاش نتانیاهو برای دامن زدن به جنگ خاورمیانه برای توقف فرآیند رسیدگی به اتهاماتش را تقویت کرد.
به گزارش الجزیره دفتر نخستوزیر اسرائیل همچنین به طور یکجانبه «منطقه غیرنظامی» را در جنوب غربی سوریه اعلام کرده است که «ورود نیروها و تسلیحات را به جنوب سوریه ممنوع میکند.» دولت سوریه اعلامیه اسرائیل مبنی بر ایجاد منطقه غیرنظامی را رد کرده و به همراه جامعه جهانی، بارها از اسرائیل خواسته است که اقدامات نظامی نقضکننده حاکمیت سوریه را متوقف کند. پیشتر در روز سهشنبه، حکمت الهجری خواستار حمایت بینالمللی از «همه کشورها» برای «مقابله با کارزار وحشیانه» توسط نیروهای دولتی و متحدانشان «با استفاده از تمام ابزارهای ممکن» شد. الهجری در یک بیانیه ویدیویی گفت: «ما با یک جنگ تمامعیار نابودی روبرو هستیم.»
با این حال، بیانیهای که توسط سایر رهبران دروزی صادر شد، از مداخله دولت سوریه در سویدا استقبال کرده و از دولت خواست تا حاکمیت خود را اعمال کند. این بیانیه همچنین از گروههای مسلح در شهر خواست تا سلاحهای خود را به نیروهای دولتی تحویل دهند و خواستار آغاز گفتگو با دمشق شد.
در عین حال رژیم اسرائیل چندان علاقهای به دولت انتقالی و رهبران جدید سوریه ندارد. به نوشته تلگراف، هنگامی ابومحمد الجولانی و گروه هیات تحریر الشام در سال ۲۰۲۴ برای سرنگونی رژیم اسد در سوریه اقدام کرد، اسرائیل از این فرصت استفاده کرد تا بخش عمدهای از داراییهای نظامی سوریه، شامل تانکها، کامیونها، موشکها و سلاحها را بمباران و منهدم کند. این امر باعث شده که الشرع، جنگجوی سابق القاعده که به سیاستمدار تبدیل شدهاست، برای اعمال کنترل امنیتی بر بخشهای وسیعی از کشور با مشکل مواجه شود.
بلافاصله پس از به قدرت رسیدن ابومحمد الجولانی که حالا به نام اصلیاش احمد الشرع شناخته میشود، اسرائیل به شدت لابی کرد تا او و گروهش همچنان به عنوان تروریست شناخته شوند. اما اسرائیل از این که دونالد ترامپ با رهبر جدید سوریه طرح دوستی ریخت و به خواست سعودیها و ترکها مشروعیت حکومت او را پذیرفت، غافلگیر شد. به نوشته تلگراف برخی معتقدند اسرائیل از زمان سفر رئیسجمهور آمریکا به خلیج فارس در حدود دو ماه پیش، به دنبال بهانهای برای برهم زدن وضعیت جاری در سوریه و تلاش برای برکنار حکومت انتقالی بوده است.
روز چهارشنبه، دو وزیر کابینه اسرائیل از ارتش این کشور خواستند تا الشارع را «حذف» کند. امیخای چیکلی، وزیر امور دیاسپورا و مبارزه با یهودستیزی اسرائیل، گفت: «ما نباید در برابر رژیم تروریسم اسلامی-نازی القاعده با کت و شلوار و کراوات، دست روی دست بگذاریم.» وی افزود: «هرکس احمد الشارع را رهبر مشروعی بداند، سخت در اشتباه است — او یک تروریست و قاتلی وحشی است که باید بدون تأخیر حذف شود.»
اگرچه حکومت جدید سوریه با ایران همسو نیست، اما میراث اسلامگرایانه دارد و اسرائیل نسبت به اهداف این گروههای اسلامگرا که در گذشته با القاعده در ارتباط بودند تردید دارد. همچنین این نکته قابل توجه است که نام مستعار الشارع، ابومحمد الجولانی است که عنصر «الجولانی» آن مدتهاست با بلندیهای جولان، منطقه مورد مناقشه در جنوب سوریه و شمال اسرائیل که اسرائیل در سال ۱۹۸۱ بخش زیادی از آن را به طور یکجانبه ضمیمه کرد، مرتبط بوده است.
کامران غضنفری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: رژیم صهیونیستی، جمهوری آذربایجان را اسرائیل دوم خطاب میکند. از سوی دیگر اخبار گوناگونی از نقش پایگاه موساد در آذربایجان در ترورهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،کامران غضنفری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در نطق میاندستور جلسه علنی امروز (چهارشنبه ۲۵ تیرماه) مجلس شورای اسلامی، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار به میهن اسلامی گفت: از آنجا که رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان در حملات نظامی به جمهوری اسلامی ایران با یکدیگر همکاری داشتند، مروری بر روابط دو رژیم خواهیم داشت.
بنا بر روایت خانه ملت، نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس ادامه داد: روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی از سال ۱۳۷۲ آغاز شد. از همان هنگام مواضع ضد ایرانی و ضد شیعیان در باکو شروع شد و بسیاری از شیعیان و رهبران آنها دستگیر و به زندان افتادند و برخی نیز به شهادت رسیدند و این سرکوبها تاکنون همچنان ادامه دارد.
وی افزود: نتانیاهو و سایر نخستوزیران اسرائیل بارها به باکو سفر کرده و با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان دیدار و مذاکره کردند. رژیم باکو ارتباط تنگاتنگ نظامی با رژیم صهیونیستی داشته و طی دو دهه گذشته فرماندهان اسرائیلی کار آموزش نظامیان آذربایجان را بر عهده داشتهاند و تسلیحات نیروهای مسلح آذربایجان نیز توسط اسرائیل فراهم شده است.
غضنفری تصریح کرد: ارتش آذربایجان و اسرائیل دهها رزمایش مشترک برگزار کردند. باکو، تلآویو و واشنگتن رابطه تنگاتنگ اطلاعاتی و امنیتی با یکدیگر داشته و افسران اطلاعاتی موساد و سازمان سیا در یک طبقه از ساختمان سازمان امنیت جمهوری آذربایجان مستقر هستند. استقرار پایگاهها و رادارهای جاسوسی و تجهیزات شنود و جنگ الکترونیکی تحت نظارت موساد در مرز آذربایجان با ایران یکی از موارد همکاریهای مشترک رژیم باکو با اسرائیل است.
وی ادامه داد: ۱۳ سال پیش رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که برای حمله به تأسیسات هستهای ایران چهار فرودگاه در جمهوری آذربایجان در اختیار دارد. وزیر دفاع رژیم صهیونیستی سال گذشته در سفر به آذربایجان گفته بود آذربایجان تنها شریک استراتژیک ما نیست بلکه دارایی اسرائیل است.
این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی، جمهوری آذربایجان را اسرائیل دوم خطاب میکند. از سوی دیگر اخبار گوناگونی از نقش پایگاه موساد در آذربایجان در ترورهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است. از جمله گفته میشود عملیات ترور برخی از دانشمندان هستهای ایران در سالهای قبل از طریق پایگاه موساد در جمهوری آذربایجان هدایت شده است.
غضنفری با اشاره به نقش اسرائیل در ماجرای شهادت آیتالله رئیسی و همکاری باکو با آن گفت: در اوایل اردیبهشت ۱۴۰۳ یکی از مسئولان آمریکایی در یک جلسه خصوصی گفته بود که اسرائیل در نظر دارد یک شخصیت مهم ایران را ترور کند. در اواخر اردیبهشت ۱۴۰۳ الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان اصرار میکند شهید رئیسی برای افتتاح سد قیز قلعهسی در نقطه صفر مرزی شخصاً حضور پیدا کند، این در حالی است که قبلاً قرار بوده این افتتاح در سطح پایینتری یعنی وزرای دو کشور انجام شود و نه در سطح روسای دو کشور!
وی افزود: باید توجه داشت که الهام علیاف چند روز قبل از شهادت آیتالله رئیسی با یک خاخام اسرائیلی ملاقات کرده بود. چندی بعد از سرنگونی بالگرد آیتالله رئیسی، طبق یک گزارش اطلاعاتی پنتاگن، سقوط بالگرد رئیسجمهور نتیجه طراحی و همکاری مشترک اسرائیل، انگلیس و دولت آذربایجان بوده است. مدتی بعد بنگیور، از اعضای کابینه نتانیاهو نیز طی اعترافی میگوید: با کشتن یک رئیسجمهور ایرانی بزرگترین پشتیبان محور مقاومت را از سر راه برداشتیم. یعنی اعتراف میکند شهادت آیتالله رئیسی کار رژیم صهیونیستی بوده است.
غضنفری تأکید کرد: از آنجا که رژیم آمریکایی-اسرائیلی-باکو هیچ عکسالعملی از سوی ایران در قبال این خباثتها و جنایات خود نمیبیند، دچار توهم شده و برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با صهیونیستها وارد همکاری نظامی میشود.
وی به حمله رژیم صهیونیستی در ۵ آبان ۱۴۰۳ اشاره کرد و گفت: در حمله به برخی اهداف در شاهرود، آذربایجان با اسرائیل همکاری داشت. در همین رابطه شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد دولت آذربایجان در این حمله به اسرائیل کمک کرده بود.
این نماینده مجلس ادامه داد: الهام علیاف که در اقدامات خصمانه قبلی و توطئههای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران هیچ عکسالعمل و مجازاتی از سوی ایران مشاهده نکرده بود، مجدداً به فکر توطئه افتاد. در عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در خرداد ۱۴۰۴ نیز با اسرائیل همکاری کرد و خاک و آسمان خود را در اختیار آنها گذاشت. هواپیماها و پهپادهای اسرائیلی از خاک و آسمان آذربایجان به فضای جمهوری اسلامی ایران نفوذ کردند.
غضنفری همچنین گفت: بنا بر گزارشات مختلف، بمبباران شهرهای تبریز، اردبیل، رشت و تهران نتیجه مستقیم همکاری رژیم باکو با اسرائیل بوده است. این اقدامات خیانتکارانه رژیم الهام علیاف همواره با مماشات و چشمپوشی غیرقابل توجیه جناب پزشکیان مواجه میشود. باکو به دنبال بر اندازی جمهوری اسلامی ایران است و جناب پزشکیان به دنبال دوستی با علی اف!
غضنفری به اقدام اخیر رئیسجمهور اشاره کرد و افزود: حدود دو هفته قبل، به جای مجازات رژیم باکو، جناب پزشکیان در یک موضع منفعلانه نسبت به صهیونیست حاکم بر باکو با واسطهگری مشکوک “عباس گودرزی” به دیدار الهام علیاف رفت و وی را سخت در آغوش گرفت.
غضنفری در ادامه به انتقاد از مواضع دولت پرداخت و گفت: نکته دیگری که از آقای پزشکیان باید پرسید این است که چه موقع عشق و علاقه جنابعالی به مذاکره با اصلیترین دشمن جمهوری اسلامی ایران یعنی آمریکا خاتمه مییابد؟ شما خلاف واقع ادعا میکنید که منویات مقام معظم رهبری را عملی میکنید، اما در عمل ۱۸۰ درجه برعکس آن عمل میکنید.
وی ادامه داد: رهبری فرموده بودند مذاکره با دولت ترامپ سم مهلک است اما شما درخواست مذاکره با این کشور را کردید. ایشان فرمودند مذاکره با آمریکا نه عاقلانه، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه است. ما چند روز بعد درخواست مذاکره با این کشور را میکنید. دولت ترامپ از حمله رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران حمایت همهجانبه کرده و سپس اقدام به بمبباران تأسیسات هستهای ایران میکند، اما چند روز بعد شما اعلام آمادگی برای مذاکره با آمریکا میکنید. ویاللعجب که چند روز پیش نیز ترامپ قاتل و جنایتکار را طرفدار صلح مینامید.!!
به دنبال حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به ستادکل فرماندهی و کاخ ریاست جمهوری سوریه، اخبار منتشره از فرار جولانی از دمشق خبر می دهند.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از الجزیره، شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از یسرائیل کاتز وزیر جنگ این رژیم گزارش داد: ارتش به حملات خود علیه نیروهای سوری ادامه میدهد. نظام سوریه باید دروزی ها در استان سویدا را به حال خود رها کند و نیروهایش را عقب ببرد. ما به سیاست منطقه عاری از سلاح در سوریه ادامه میدهیم. حملات ما علیه نیروهای سوری تا عقب نشینی آنها از سویدا ادامه خواهد داشت.
به گزارش مهر، پس از این تهدید، ارتش صهیونیستها حملات خود به سوریه را آغاز کردند.
رژیم صهیونیستی: فرماندهی ستادکل سوریه را بمباران کردیم
ارتش رژیم صهیونیستی امروز چهارشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد: ما فرماندهی ستادکل و یک هدف نظامی دیگر را در منطقه کاخ ریاستجمهوری سوریه در دمشق بمباران کردیم.
اسپوتنیک: اسرائیل مقر نیروهای جولانی در درعا را هم بمباران کرد
منابع محلی در گفتگو با خبرنگار اسپوتنیک اعلام کردند: جنگندههای اسراییل، مقر تیپ ۱۳۲ دولت انتقالی در اطراف شهر درعا واقع در جنوب سوریه را هدف قرار دادند.
ارتش صهیونیستها: از دیشب ۱۶۰ هدف در سوریه بمباران کردیم
ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که جنگندههای این رژیم از دیشب به ۱۶۰ هدف در سوریه حمله کردهاند. ارتش رژیم صهیونیستی در ادامه اضافه کرد که حملات به اماکن دولتی سوریه ادامه خواهد داشت و متوقف نمیشود.
خبرهایی از کشته شدن وزیر دفاع رژیم جولانی
خبرهای تایید نشدهای از کشته شدن مرهف ابوقصره وزیر دفاع رژیم جولانی در ساختمان ستادکل ارتش سوریه توسط جنگندههای صهیونیست حکایت دارد.
ترکیه حملات رژیم صهیونیستی به سوریه را محکوم کرد
وزارت امور خارجه ترکیه با صدور بیانیهای، حملات اخیر رژیم صهیونیستی به مرکز دمشق را محکوم کرده و آن را تلاشی برای تخریب تلاشهای دولت سوریه در مسیر برقراری صلح، ثبات و امنیت در این کشور دانست.
تظاهرات در حومه دمشق علیه رژیم جولانی
ساکنان «جرمانا» در ریف دمشق ضمن حمایت از دروزیها، خواستار سقوط رژیم الجولانی شدند.
عملیات ترور در شمال دمشق
منابع سوری از عملیات ترور در شمال پایتخت سوریه خبر دادند.
سیاستمدار لبنانی: جولانی از دمشق گریخته است
رئیس حزب التوحید العربی لبنان و از سیاستمداران دروزی از فرار سرکرده تروریستهای مستقر در سوریه خبر داد.
۱۹ نفر در دمشق کشته و زخمی شدند
به دنبال حمله رژیم صهیونیستی به سوریه، وزارت بهداشت این کشور اعلام کرد: در حملات اسرائیل به دمشق یک نفر کشته و ۱۸ نفر دیگر زخمی شدند.
ارتش اسرائیل اعلام کرد که هدف آنها از حملهای که روز یکشنبه در غزه روی داد، یک شبهنظامی جهاد اسلامی بود اما یک مشکل فنی باعث شد که مهمات آنها «دهها متر دورتر از هدف» در نزدیکی یک مرکز توزیع آب فرود آیند و ۱۰ نفر از جمله شش کودک کشته شود.
ارتش اسرائیل اعلام کرد حملهای که روز یکشنبه در نزدیکی یک مرکز توزیع آب در غزه روی داده و منجر به کشته شدن شش کودک شده، حادثهای ناشی از «خطای فنی» بوده است.
به گزارش عصر ایران به نقل از یورو نیوز؛ به گفته مقامات بیمارستان منطقه، در پی حمله ارتش اسرائیل روز یکشنبه به یک مرکز توزیع آب در نزدیکی اردوگاه نصیرات، دستکم ۱۰ نفر از جمله شش کودک کشته شدند.
نیروهای ارتش اسرائیل اعلام کردند که هدف آنها در این حمله، یک شبهنظامی جهاد اسلامی بوده است اما یک مشکل فنی باعث شده است که مهمات آنها «دهها متر دورتر از هدف» فرود آیند.
ارتش اسرائیل افزود که این حادثه در دست بررسی است و از «ادعاها درباره تلفات ناشی از این حمله در آن منطقه» آگاه است. ارتش افزود که «از هرگونه آسیب این حمله، به غیرنظامیان غیرمرتبط، متاسف است».
به گفته مقامات اورژانس پزشکی، حمله دیگری نیز بعد از ظهر یکشنبه علیه گروهی از شهروندان که در خیابانی در مرکز شهر غزه در حال قدم زدن بودند، منجر به کشته شدن ۱۱ نفر و زخمی شدن حدود ۳۰ نفر دیگر شده است.
مقامات بیمارستان شهدای الاقصی نیز گفتند که در شهر مرکزی «الزوايده» حمله اسرائیل به یک خانه منجر به کشته شدن ۹ نفر از جمله سه کودک شده است.
ارتش اسرائیل از حمله به این خانه اظهار بیاطلاعی کرده اما گفته است که در ۲۴ ساعت گذشته بیش از ۱۵۰ محل را هدف قرار داده است، از جمله انبارهای سلاح، محل استقرار پرتابگرهای موشک و پستهای تکتیراندازی.
اسرائیل حماس را به دلیل تلفات غیرنظامیان مقصر میداند زیرا این گروه در مناطق پرجمعیت فعالیت میکند.
با وجود ماهها مذاکره با هدف برقراری آتشبس، آزادسازی گروگانهای اسرائیلی و رساندن کمکهای بشردوستانه به غزه، مذاکرات اسرائیل و حماس همچنان دچار بنبست است.
اسرائیل میگوید که پس از تسلیم و خلع سلاح و تبعید حماس، به این جنگ پایان خواهد داد؛ چیزی که حماس با آن مخالف است.
حماس میگوید که حاضر است ۵۰ گروگان باقیمانده (که گفته میشود تنها حدود ۲۰ نفر از آنها زنده هستند) را در ازای پایان جنگ و خروج کامل نیروهای اسرائیلی آزاد کند.
جنگ اسرائیل و حماس زمانی آغاز شد که شبهنظامیان فلسطینی به رهبری حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی به جنوب اسرائیل حمله کردند و حدود ۱۲۰۰ نفر را که بیشتر آنها غیرنظامی بودند، کشتند. حماس ۲۵۱ نفر را نیز به گروگان گرفت.
به گفته تشکیلات بهداشتی غزه که تحت کنترل حماس است، از ۷ اکتبر به این سو، حملات اسرائیل منجر به کشته شدن بیش از ۵۸ هزار فلسطینی شده است. این تشکیلات هنگام اعلام آمار کشته شدگان، تمایزی میان نظامیان و غیرنظامیان قائل نمیشود.
ارتش اسرائیل نیز میگوید که از آغاز این جنگ تاکنون ۸۹۰ نفر از سربازانش جان خود را از دست دادهاند.
رسانه رسمی رهبری نوشت: در نامه یوآو گالانت با الگویی روبرو هستیم که بر پایهی تکنیک «جابجایی ایستگاهی» عمل میکند. تحلیل محتوای نامه نشان میدهد که با یک عملیات روانی تمامعیار مواجهیم. گالانت بهطور مکرر بر قدرت اطلاعاتی اسرائیل تأکید میکند و تصویری فراواقعگرایانه از اشراف اطلاعاتی ارائه میدهد: ادعای رصد تمام تحرکات، اشراف کامل به ساختار تصمیمگیری ایران و حتی دانستن تصمیمها پیش از اتخاذ آنها.
رسانه KHAMENEI. IR در مقالهای با عنوان «شلیکی در جنگ شناختی» به نامه یوآو گالانت، وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی، واکنش نشان داد.
این رسانه در این زمینه نوشت: نامهای که اخیراً از سوی یوآو گالانت، وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی، خطاب به رهبر انقلاب اسلامی منتشر شده، به لحاظ ساختاری و محتوایی، ویژگیهایی فرامتنی دارد که آن را به متنی منحصر بهفرد تبدیل کرده است. متن کامل نامه، از ابتدای مقدمه تا انتهای امضا، شامل ۱۳۵۴ کلمه است که بخش اصلی آن (بدنهی نامه) حدود ۱۱۵۴ کلمه را دربر میگیرد.
با تحلیل محتوای این متن از منظر کمی و کیفی، به حدود ۴۸ تا ۵۰ نکتهی مستقل در آن برخورد میکنیم؛ بهعبارتی، حدود ۵۰ محور محتوایی در این نامه گنجانده شده است. از میان اینها، دستکم ۲۳ نکته از جنس محوری و اساسیاند. این سطح از تراکم محتوایی در یک متن کوتاه، آن را به متنی غیرمعمول و پیچیده بدل میکند که فراتر از یک شخص است.
در این نامه با الگویی روبرو هستیم که بر پایهی تکنیک «جابجایی ایستگاهی» عمل میکند. ابتدا در ظاهر اطلاعات درست و مستند ارائه میشود تا اعتماد مخاطب جلب شود؛ سپس، با دستکاری دادهها، زمینه برای القای نکات نادرست فراهم میشود. این شیوه اگرچه ساده است، اما از منظر روانشناسی اقناع، بسیار مؤثر و پیچیده بهکار رفته است.
بر اساس برآوردهای برخی اتاقهای فکر و تحلیلگران غربی، تصمیمگیریهای رهبر انقلاب عمدتاً مبتنی بر ارزیابی شخصی، دریافتهای میدانی، و گزارش نهادهای داخلی خودی است. بنابراین، اگر ادعای گالانت در ابتدای نامهاش را جدی بگیریم -اینکه «۳۰ سال است شما پروژه من هستید» – باید پذیرفت که او با چنین پیشزمینهای، بهتر از هر کسی میدانسته که رهبر انقلاب اساساً مخاطب اثرپذیری برای این نامه نیست. از همین رو میتوان گفت که مخاطب اصلی نامه نه رهبر جمهوری اسلامی، بلکه سه گروه تصمیمسازان درون ساختار حاکمیتی ایران، متحدان منطقهای ایران و مردم ایران هستند.
تحلیل محتوای نامه نشان میدهد که با یک عملیات روانی تمامعیار مواجهیم. گالانت بهطور مکرر بر قدرت اطلاعاتی اسرائیل تأکید میکند و تصویری فراواقعگرایانه از اشراف اطلاعاتی ارائه میدهد: ادعای رصد تمام تحرکات، اشراف کامل به ساختار تصمیمگیری ایران و حتی دانستن تصمیمها پیش از اتخاذ آنها. این تصویرسازی در واقع معادل روانی همان توصیفی است که در یک تحلیل دیگر از آن به عنوان «عقاب آسمان و شیر زمین» یاد شده بود، تصویری اغراقآمیز از توانمندی اسرائیل.
در کنار جنگ روانی، عنصر جنگ روایی نیز پررنگ است. روایتسازی، جای سلاح را میگیرد. گالانت، یا تیم نویسندگان پشت نامه، از روایت برای بازتعریف موقعیت استفاده میکنند. اسرائیل، پس از شکست در نبردهای اخیر -از جمله عملیات «طوفان الاقصی» و جنگ ۱۲ روزه- اکنون به جای استفاده از زرادخانه واقعی، به جنگ شناختی و روایتمحور روی آورده است.
در نهایت، این نامه را باید در چهارچوب جنگ شناختی در حال گسترش بین ایران و اسرائیل ارزیابی کرد؛ جنگی که میدان اصلی آن نه جبهههای مرزی، بلکه افکار عمومی و میدان ادراک است.
روزنامه لبنانی «الاخبار» با ارائه گزارشی در رابطه با جنگ اخیر ایران و رژیم صهیونیستی نوشت تل آویو یک جنگ ترکیبی علیه ایران را آغاز کرده که شامل مجموعهای از حملات سایبری، تحریمها و عملیات رسانهای برای تضعیف سپاه پاسداران و مقابله با نفوذ ایران است.
به گزارش خبرآنلاین، این روزنامه لبنانی در گزارش خود نوشت از پایان تجاوزات رژیم صهیونیستی به ایران تاکنون، مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران بارها هشدار دادهاند که دشمنان کشور بهواسطه محدودیت ابزارهای کاملا سنتی در مقابله با آنچه بهعنوان «تهدید ایران» توصیف میشود، به جنگی ترکیبی علیه ایران روی آوردهاند.
به گزارش روز شنبه ایرنا، براساس نظریه «بیل نیمت» افسر ارتش آمریکا، «جنگ ترکیبی الگویی نوین از جنگ چریکی محسوب میشود که در آن فناوریهای روز برای عملیات روانی به کار گرفته میشوند». ایننوع از جنگ شامل بخش عمدهای از تکنیکهای مربوط به جنگهای نسل چهارم است؛ مانند بهرهگیری از قدرت نرم از طریق تحریمهای اقتصادی و سیاسی، عملیات خرابکاری، ترورو ترکیبی از نیروهای نظامی رسمی و غیررسمی، همچنین استفاده از شبکههای جاسوس و مزدور داخلی و خارجی.
این مدل جنگ در جنبههایی نیز با جنگهای نسل پنجم تلاقی دارد؛ بهویژه تمرکز بر راهاندازی کمپینهای هدفدار فرهنگی و سیاسی که با استفاده از فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی، مردم را به شورش علیه حکومت تحریک میکند. این اقدامات در نهایت با حملات سایبری، شکاف اجتماعی و آشوب را افزایش میدهند تا اعتماد عمومی نسبت به نهادهای حاکمیتی سست شده و ساختار سیاسی کشور دچار فروپاشی شود.
طرح زامیر: چارچوبی نظری برای سناریوی تهاجم
با توجه به شرایط موجود و با الگوگیری از نسخههای پیشین راهبردهای نظامی اسرائیل کهمحور آنها پیشرفتهای فناورانه و برتری اطلاعاتی و جاسوسی با پشتیبانی آشکار غرب، چه در زمینه هوش مصنوعی و نفوذ به سامانههای نرمافزاری و چه در حوزه عملیات رسانهای و جنگهای روانی و دیجیتال است، جای تعجب نیست که «ایال زامیر» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، نسخه اختصاصی خود از «جنگ ترکیبی» را در برخورد با ایران از بایگانی بیرون آورده است.
خلاصه کلی این نسخه، در پژوهشی آمده که زامیر در زمان فعالیتش بهعنوان پژوهشگر در«مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ تهیه کرده است. این تحقیق ۷۵ صفحهای که در ماه مه ۲۰۲۲ تحت عنوان «مقابله با راهبرد منطقهای ایران: برنامهای جامع و بلندمدت» منتشر شده، ایران را تهدیدی برای رژیم صهیونیستی تعریف میکند که «سطح آن از تهدیدات متداول فراتر است، هرچند زیر آستانه هستهای باقی میماند». زامیر هشدار داده که جمهوری اسلامی ایراندر پی تبدیل شدن به «قدرت غالب منطقهای» در منطقهای است که شاهد تنشهایی است که میتواند نوع ساختار نظم سیاسی آن طی دهههای آینده را شکل دهد.
طرح زامیر همسو با موضعگیری کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر درباره روند مذاکرات هستهای ایران است که ادعا میکند آمادگی ایران برای امتیازدهی حتیدر صورت توافق درباره محدودیتهای برنامه هستهای، بر مبنای ملاحظات «موقتی» و «تاکتیکی» با هدف کسب منافع اقتصادی از غرب صورت میگیرد؛ منافع اقتصادیای کهتوان ادامه دادن «کارزار راهبردی» ایران علیه دشمنان منطقهای و جهانیاش را تقویت میکند. به همین خاطر، زامیر درباره مخاطرات ناشی از هرگونه سهلانگاری در برابر دولت ایران هشدار میدهد.
بر اساس این فرض که «ایران جز با اقدام بازدارنده صریح مهار نمیشود» و «نمیتوان بااقدامات پراکنده یا محدود با پروژههای آن مقابله کرد»، زامیر خواستار طراحی رویکردی «چندلایه، بلندمدت و چندمحوره» شده است؛ رویکردی که در آن اسرائیل، همراه با آمریکا و متحدان عرب، با تقسیمکار مشخص و کارآمد در قالب سازوکار منطقهای منسجم همکاری کند. این رویکرد باید از همه ابزارهای اجرایی نه فقط نظامی، بلکه دیپلماتیک،اطلاعاتی، اقتصادی، رسانهای و امنیتی بهصورت همزمان و هماهنگ بهره ببرد. هدف اصلی این طرح، تضعیف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان نقطه اتکای ساختار جمهوری اسلامی و کاهش توانایی آن در مدیریت ارتباطات با متحدان منطقهای ایران است.
بر اساس دیدگاه ایال زامیر، ادغام اسرائیل در فرماندهی مرکزی ایالات متحده فرصت مهمیرا برای شکلگیری ائتلافی میان تلآویو و چند کشور عربی فراهم کرده است؛ ائتلافی که حوزههایی همچون امنیت اطلاعات، دفاع هوایی و نبردهای سایبری را در برمیگیرد وبا هدف مقابله با نفوذ گسترده ایران در منطقه پیگیری میشود.
یکی از نتایج اصلی پژوهش زامیر، پیشنهاد او برای اتخاذ رویکردی موسوم به «انتقام بازدارنده هدفمند» با هدف ناکام گذاشتن همه اقدامات ایران علیه دشمنانش، به جای درپیش گرفتن راهبرد جنگ فراگیر است؛ در کنار آن، زامیر خواستار اجرای سیاستهایی برای منزویسازی متحدان ایران در منطقه و قطع مسیرهای پشتیبانی آنهاست. مجموعه این اقدامات باید در قالب سازوکار منطقهای گستردهتری ادغام شود تا ایران به عنوان یک«دشمن استراتژیک بلندمدت» دیده شود، نه صرفاً یک تهدید موقت. در این چارچوب، ابزارهایی مانند تحریمهای اقتصادی، تضعیف توان سایبری ایران، افزایش نظارت و عملیاتاطلاعاتی و گسترش توافقهای ابراهیم بهعنوان ابزارهای فشار سیاسی و راهبردی مورد توجه قرار گرفتهاند.
همچنین زامیر به «رویارویی اندیشهها» نیز توجه دارد؛ نبردی که هدف آن تخریب و از بین بردن «گفتمان ایدئولوژیک ایران» از درون بهویژه در میان جوامع شیعی است. در کنار آن،طرح او بر تقویت جریانهای فرهنگی و مذهبی موسوم به «معتدل» از طریق «برجستهسازی جلوههایی از اسلام با رویکرد باز و تأکید بر ارزشهای باثبات دموکراتیک» تمرکز دارد.
جنگ پنهان
از جمله مواردی که با ابعاد عملیاتی «طرح زامیر» همپوشانی دارد، تهدیداتی است کهارتش رژیم اشغالگر در طول جنگ، از طریق رسانهها و فضای دیجیتال متوجه چهرههای سیاسی و نظامی ایران کرده است. افزون بر آن، بیش از شش هزار حمله سایبری علیه ایران انجام شده که شماری از آنها زیرساختهای بانکی را هدف قرار دادهاند.
در پاسخ، حملات سایبری متقابل ایران منجر به افزایش چشمگیر (حدود ۷۰۰ درصدی) در حملات علیه منافع رژیم صهیونیستی از جمله پلتفرمهای دولتیو زیرساختهای حساس، بنا بر دادههای شرکت امنیت سایبری «رادویر» شده است.
همچنین ساعاتی پس از اعلام دونالد ترامپ در پلتفرم «تروث سوشال» درباره حمله نیروهای آمریکاییبه تأسیسات هستهای ایران، این شبکه اجتماعی مورد حمله سایبری قرار گرفت؛ همزمان با آن، دستکم ۱۵ نهاد و ۱۹ وبسایت آمریکایی نیز هدف حملات مشابه قرار گرفتند.
به گزارش الاخبار، روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» به نقل از برخی مقامات صهیونیستی نوشت: اطلاعات امنیتی مربوط به ایران که جمعآوری آن «سالها به طول انجامیده» ازمنابع متعددی استخراج شدهاند؛ از جمله «اطلاعات انسانی»، «منابع باز»، «ماهوارههای تجاری»، «تلفنهای هک شده» و «عوامل مخفی که بهصورت محلی جذب شدهاند»؛ و اینسازوکارها زمینهای را برای ایجاد «انبارهای سری جهت مونتاژ پهپادها» و «استفاده از سیستمهای تسلیحاتی کوچک نصبشده روی خودروهای عمومی» در داخل خاک ایران فراهمکردهاند.
گزینههای ایران
در سوی دیگر ماجرا، ایران با نشان دادن ارادهای جدی برای تقویت سازوکارهای ضدجاسوسی و توانایی در کنترل تبعات نفوذ اطلاعاتی گستردهای که در طول جنگ رخ داد، نشانداده که قصد دارد راهبردهای امنیتی خود را بازتعریف کند.
همچنین، گزارشهایی منتشر شده مبنی بر آنکه ایران تصمیم گرفته تمامی خدمات وابسته بهسامانه موقعیتیاب جهانی آمریکا (GPS) را در خاک خود متوقف کرده و بهصورت رسمی از سامانه چینی (BeiDou) بهره گیرد؛ اقدامی که در راستای تقویت «حاکمیتدیجیتال» با همکاری شرکای بینالمللی ضدغربی ارزیابی میشود.
بر اساس تحلیلها، این تغییرات بیانگر تحولاتی در شیوه برخورد فرماندهی نظامی ایرانبا محور آمریکا ـ اسرائیل است؛ تحولی که نهتنها بر رویکردهای تقابل منطقهای اثر گذاشته بلکه بر نحوه مدیریت تعاملات سیاسی درونمرزی و فرامرزی نیز بهویژه در سایه تجربیات کسب شده در جریان جنگ اخیر مؤثر بوده است.
قرار دادن موضع وزارت خارجه اسراییل و براندازان در کنار مخالفان داخلی مصاحبۀ اخیر رییس جمهور تعجب روزنامۀ کیهان را برانگیخت اما بیشتر به نمایندگان مجلس توجه نشان داده با این حال اهل فن را به یاد اتفاق 25 سال قبل انداخته که روزنامۀ ایران طی چند روز به کیهان تاخت و دوم مرداد با این تیتر منتشر شد: “دور جدید افشاگریهای ایرنا دربارۀ مافیای رسانهای/ کیهان، یکی از مهمترین منابع خبری رادیو اسراییل”
عصر ایران؛ سروش بامداد- کانال تلگرامی روزنامۀ کیهان از قرار دادن نام اصول گرایان منتقد رییس جمهور در کنار وزارت خارجۀ اسراییل و رضا پهلوی که به نوشتۀ اصلاحات نیوز “از مصاحبۀ رییس جمهور خشمگین شدند” ابراز تعجب کرد و از هیأت رییسۀ مجلس شورای اسلامی خواست با “فرد هتاک به جایگاه مجلس” برخورد کند. این در حالی است که:
اولا:“اصلاحات نیوز” به عنوان رسانه 10 موضع علیه مصاحبۀ رییس جمهور را در کنار هم قرار داده و تنها نوشته “خشمگین” شدند و نسبت دیگری به آنها نداده است.
ثانیا هر چند مدیر این رسانه (علی احمدنیا) این تصویر را در صفحۀ شخصی خود قرار داده اما بر اساس سمت خود در بخش اطلاع رسانی دولت موضع نگرفته است تا لازم باشد با او به عنوان “فرد هتاک” بر خورد شود و روایت کرده نه هتک.
ثالثا هر چند برخی اظهار نظرها از نمایندگان مجلس است اما عینا نقل کرده و کاری به نهاد مجلس و جایگاه مجلس نداشته تا هیأت رییسه در راستای حفظ شأنیت مجلس برخورد کند.
به لحاظ تاریخی اما قضیه از دو جنبه قابل توجه است:
نخست این که کیهان عادت دارد تهمت بزند نه این که متهم شود. به روزنامههای اصلاح طلب بگوید زنجیرهای و به سایتهای مستقل اجارهای. به یک رسانه بگوید غربگرا و به دیگری غربگدا و ابایی از اتهام و توصیف با عنوان “پادوی اسراییل” هم ندارد. برای هر فعال سیاسی غیر اصولگرا لقبی به کار گیرد و تنها کسی که از حملات کیهان فعلا مصون مانده رفیق سابق خودشان و مدیر مسؤول پیشین کیهان – مهدی نصیری- است که حالا اپوزسیون شده و روزگاری همین لحن را علیه روشنفکرانی چون سروش و شاملو و نراقی به کار میبرد. هر چند برخی نویسندگان آن دوره که لحن هتاکانه داشتند ( مانند یوسفعلی میر شکاک) بعدتر عذرخواهی کردند و از آن ادبیات فاصله گرفتند.
وجه دوم اما این است که معمولا رسانهها سعی میکنند با کیهان درنیفتند تا کار دست آنان ندهد ولی 25 سال قبل اتفاق عجیبی رخ داد. چون تنها سه ماه بعد از توقیف گسترده مطبوعات مستقل و دوم خردادی در 4 اردیبهشت 1379 و در اول مرداد 1379 روزنامۀ ایران که طبعا به خاطر آن که ارگان دولت بود از این توقیف گسترده در امان مانده بود به تندی به کیهان تاخت و روز بعد در دوم مرداد 1379 با این تیتر منتشر شد: “دور جدید افشاگری های ایرنا دربارۀ مافیای رسانهای/ کیهان، یکی از مهم ترین منابع خبری رادیو اسراییل“
روزنامه ایران 25 سال قبل تصمیم گرفت چند روز از لاک دفاعی و کتک خوری کیهان خارج شود و نقش مهاجم به خود گرفت
در همان صفحه اول هم با ذکر تاریخ مطالب متعددی از رادیو اسراییل نقل کرد که در آنها به مطلبی در کیهان استناد شده بود.
این شمارۀ روزنامۀ ایران تاریخی شد و خود روزنامه خبر داد شماره دیروز آن – اول مرداد 1379- نایاب شده است.
سابقه نداشت که رسانهای دیگر به کیهان که مصون پنداشته میشد چنین اتهامی وارد کند. حالا 25 سال بعد از تیتر مشهور “ایران” با عنوان “کیهان، یکی از مهمترین منابع خبری رادیو اسراییل” که مثل بمب در فضای سیاسی و رسانهای دوران اصلاحات منفجر شد یک رسانه در دنیای دیجیتال و اینترنت تیتر زده “چه کسانی از مصاحبۀ رییس جمهور خشمگین شدند؟” و از این قرار توضیح داده و 10 موضع را نقل کرده:
–وزارت خارجه اسراییل: تمسخر موضع صلحآمیز ایران
–سفیر اسراییل در سازمان ملل: پزشکیان دروغ میگوید!
–رضا پهلوی: کسی فریب صلحآمیز بودن ایران را نمیخورد
– مسیح علینژاد: هی کارلسون! از پزشکیان سؤال نپرس
– حمید رسایی: یکی گفت پزشکیان فقط به درد مراسم خواستگاری میخورد نه ریاست
–امیر حسین ثابتی: مصاحبه شرمآور بود. برخورد ما با دولت عوض خواهد شد
–میثم ظهوریان: پزشکیان به همدستِ ظالم پناه برد
–زهرهسادات لاجوردی: ملت ایران تا کی باید هزینۀ ساده لوحی شما را بدهد؟
– حسین شریعتمداری: اظهارات آقای پزشکیان در این مصاحبه با “مواضع کشورمان” فاصلهای پرناشدنی دارد!
– قاسم روانبخش: آقای پزشکیان! ای کاش سکوت میکردید
کیهان از این گزارش این گونه تفسیر و برداشت کرده: عجیب اما واقعی. مسؤول اطلاع رسانی دولت، نمایندگان منتقد مصاحبۀ اخیر پزشکیان را اسراییلی دانست. به عبارت دیگر ترجیح داده روی اسامی چند نماینده مانور دهد.
با این حال به نظر میرسد خاطرۀ 25 سال قبل روزنامۀ ایران هم تازه شده باشد. 25 سال قبل روزنامۀ رسمی دولت اصلاحات تصمیم گرفت ولو برای دو سه روز از لاک محافظه کاری و کتک خوری خارج شود و به کیهان تاخت و حالا رسانه نزدیک به دولت وفاق ملی بی آن که گارد تهاجمی گرفته باشد 10 نظر مخالف دربارۀ مصاحبه رییس جمهور را کنار هم قرار داده است.
25 سال قبل اما چندان ادامه نیافت ولی حالا با وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و ادامه یافتن قضیه با نامه نمایندگان تهران در مجلس که در واقع نماینده 5 تا 10 درصد مردم تهران هستند بعید است حاشیههای ماجرای مصاحبه رییس جمهور پزشکیان تمام شود.
استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور مذاکرات، امروز سهشنبه مدعی شد که مذاکرات غیرمستقیم درباره جنگ غزه پیشرفت چشمگیری داشته و امید میرود طرح آتشبس ۶۰ روزه تا پایان این هفته به نتیجه برسد.
نماینده ویژه آمریکا در امور مذاکرات استیو ویتکاف سهشنبه مدعی شد که مذاکرات درباره جنگ غزه پیشروی داشته و ممکن است طرح آتشبس ۶۰ روزه تا آخر هفته آغاز شود.
به گزارش فارس؛ استیو ویتکاف در حضور خبرنگاران در کاخ سفید مدعی شد که ممکن است تا آخر هفته مذاکرات درباره آتشبس موقت در نوار غزه به نتیجه برسد.
وی در پاسخ به سؤال رئیسجمهور آمریکا درباره مذاکرات گفت: «ما اکنون در حال مذاکره غیرمستقیم هستیم. ما چهار مسئله پیش رو داشتیم و اکنون به یک موضوع رسیدیم.»
ویتکاف در ادامه افزود: «ما امیدواریم که تا آخر این هفته به توافقی برسیم که آتشبس ۶۰ روزه را به ارمغان بیاورد.»
او همچنین ابراز امیدواری کرد که این مذاکرات به «صلح با دوام» منجر شود.
پیش از این چند دوره مذاکرات درباره توافق آتشبس انجام شده بود که به گفته جنبش مقاومت فلسطین، به خاطر اقدامات و بدعهدیهای رژیم صهیونیستی به ثمر نرسیدند.
علاوه بر این، حماس آمریکا را به جانبداری از اسرائیل در مذاکرات متهم کرده که منجر به بدبینی بیشتر فلسطینیان به طرحهای پیشنهادی برای آتشبس شده است.