برچسب: ازدواج دختران

  • «تُرشیدگی دختران» داستان دیروز و «کودک همسری» مساله امروز

    «تُرشیدگی دختران» داستان دیروز و «کودک همسری» مساله امروز

     

    یک جامعه‌شناس گفت: مساله دیروز خانواده‌ها ترشیدگی دختران و مساله امروز آنها ازدواج زود هنگام است. امروزه خانواده‌ها حاضر نیستند دختران را در سنین کمتر از ۱۸ سال به ازدواج در آورند.

    در گذشته بیش از ۸۰ درصد افراد جامعه ازدواج‌ پیش از ۱۸ سالگی را ضروری می‌دانستند در حالی که تفکر امروزی عکس آن است و از این رو افراد کودک همسری را به عنوان یک مساله تلقی می‌کنند.«تُرشیدگی دختران» داستان دیروز و «کودک همسری» مساله امروز|خبر فوری

    سعید معیدفر در وبینار «سلامت خانواده و ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و حقوقی کودک همسری»، اظهار کرد: در گذشته مهم ترین نقش‌ها در اختیار مردان بود و زنان و افراد با سنین پایین نقش‌های اصلی را بر عهده نداشتند، اما امروزه با مفاهیمی نظیر شهروندی و تساوی حقوق مواجه‌ایم و نمی‌توانیم زنان را به عنوان تابعین در نظر بگیریم بلکه همه در مقابل قانون مساوی و در زندگی اجتماعی سهیم‌اند و از این رو است که کودک همسری در تزاحم با امر شهروندی محسوب می‌شود.

    ۱۷ درصد ازدواجها در برخی مناطق، کودک همسری است

    دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه در برخی مناطق کشور ۱۷ درصد از ازدواج‌ها کودک همسری هستند، ادامه داد: نه تنها در گذشته ازدواج زیر سن ۱۸ سال در جامعه مساله نبود بلکه امری رایج و معتبر بوده است و تمام تلاش بر این بوده ازدواج زیر سن ۱۸ سال انجام شود چراکه ضرورت و کارکردهایی داشته است.

    وی گفت: در گذشته جمعیت زیاد لازمه تولید محصول بوده است بنابراین نیروی انسانی زیاد ضرورت بقای درون جامعه بوده، از سوی دیگر در گذشته به علت فقدان بهداشت آمار مرگ نیز زیاد و اینگونه سن ازدواج به بلوغ جسمی نزدیک می‌شده تا تعداد بیشتری فرزند برای تجدید نسل وجود داشته باشد. از سوی دیگر اجتماعات پیشین، اجتماعات ساده‌ای بودند به طوری که افراد برای نقش آفرینی در گروه‌های اجتماعی نیاز به تخصص نداشتند، بسیاری از نقش ها از پیش تعیین می شده و حتی ازدواج افراد از بدو تولد مشخص می‌شده است و ضرورتی به تاخیر انداختن ازدواج وجود نداشت.

    معیدفر تصریح کرد: امروزه با دو واقعه جدید مواجه شدیم که ازدواج کودکان را به مساله تبدیل کرده است و آن دو واقعه “تغییر شرایط زیست” و “تغییر ذهنیت ما نسبت به این نوع ازدواج ها” است. زندگی اجتماعی در گذشته روستا نشین بوده و نوع تولید مبتنی بر این روند بوده است. در گذشته بیش از ۸۰ درصد جمعیت ما روستا نشین بودند اما امروزه این روند معکوس شده و حتی زندگی روستا نشینان همانند زندگی شهرنشینان شده است.

    وی با اشاره به مسئولیت و مهارت و دانش بالا برای تربیت کودک در عصر جدید، اظهار کرد: امروزه امکان تربیت فرزند بدون دانش از بین رفته است. امروز ما به لحاظ کمی فرزندان را تربیت نمی‌کنیم بلکه کیفیت مهم است و از این رو این سوال پیش می‌آید که آیا ازدواج در کودکی امکان تربیت فرزندی که در جهان  بتواند موثر باشد را فراهم می‌کند؟.

    دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران به بیان پیامدهای کودک همسری در دنیای معاصر پرداخت و گفت: توسعه نیافتگی، شکل نگرفتن خانواده پایدار، استثمار زنان، افزایش خشونت خانگی، خیانت و فرار، خودسوزی و خودکشی و سایر آسیب‌های اجتماعی، پیامدهای روانی و اجتماعی، تثبیت فرهنگ جنس دوم و… از جمله پیامدهای کودک همسری است.

    معیدفر معتقد است که امروزه خانواده‌ای پایدار است که رابطه میان اعضای آن پویا است. در گذشته زنان تا حد زیادی جنس دوم محسوب می‌شدند و کودک همسری نیز فرایند جنس دوم و پدر سالاری و مرد سالاری گذشته را تشدید و بازتولید می‌کند و اینگونه است که استمرار کودک همسری به استثمار زنان می‌انجامد.

    به گفته این جامعه شناس از جمله عوامل کودک همسری در جامعه امروز فقر، محرومیت از تحصیل، اعتیاد، مهاجرت، نگرانی برخی خانواده‌های سنتی از بی‌آبرویی، تقابل سنت و مدرنیته، چرخه معیوب فرهنگ و جامعه پذیری و بازتولید ایدئولوژی خانه نشین کردن زنان است.

    معیدفر در پایان گفت: کودک همسری معلول فقر، تبعیض و آسیب‌های اجتماعی و… است و این چرخه با ازدواج کودکان استمرار پیدا می‌کند  و می‌تواند خود را باز تولید کند. شکاف عمیق طبقاتی، توسعه نابرابر و فقر از جمله عوامل ازدیاد کودک همسری است و همین امر است که منجر به توجه بیش از پیش به کودک همسری در جامعه امروز شده است.

    روز نخست این وبینار با همکاری انجمن علمی مامایی ایران، معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری و انجمن علمی پزشکی اجتماعی در ۴ اسفند و روز دوم آن در ۵ اسفند برگزار شد.

     

  • تغییر معیار ازدواج جوانان به سمت «علاقه» و «عاطفه»

    تغییر معیار ازدواج جوانان به سمت «علاقه» و «عاطفه»

     

    تغییر معیار ازدواج جوانان به سمت «علاقه» و «عاطفه»|خبر فورییک عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: معیارهای ازدواج برای دختران تغییر کرده است چراکه تحقیقات نشان می‌دهد معیارهای جامعۀ امروز به سمت معیارهای احساسی و اخلاقی مثل علاقه و عاطفه متمایل شده است.

    مرضیه ابراهیمی در نخستین جلسه از سلسله‌نشست‌های «واکاوی تجربه زیسته دختران دانشجو» گفت: درحال‌حاضر با این امر مواجه هستیم که تمایل به ازدواج کاهش پیدا کرده است، اما صرفاً با این آگاهی نمی‌توان دربارۀ نگرش جوان به ازدواج به نتیجه‌ای رسید.

    این پژوهشگر با تاکید بر لزوم پرداختن به این مسئلۀ فرهنگی ـ اجتماعی افزود: تغییرات زیادی در سطح فرهنگی درحال رخ‌دادن است که نیاز به پیش‌بینی و کنترل آن داریم، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی. ارزش‌های ازدواج تجلی‌گر ارزش‌های فرهنگی کلی و کلان جامعه است و سیاست‌گذاری فرهنگی ناگزیر از پرداختن به پژوهش‌های فرهنگی در امر ازدواج است.

    همچنین در دومین جلسه از این سلسله نشست که با موضوع «فرصت‌ها و چالش‌های دانشگاه برای دختران دانشجو» برگزار شد، خدیجه کشاورز ، پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ابتدا از رشد علاقۀ دختران به تحصیل در دانشگاه در دهه‌های اخیر سخن گفت و رشد پذیرفته‌شدگان دختر در دانشگاه‌ها و افزایش درصد جمعیتی دختران نسبت به پسران را در دانشگاه‌های دولتی گواه این مطلب قلمداد کرد.

    به  گفته این پژوهشگر، این تغییر، متناسب با فرصت‌هایی است که تصور می‌شود دانشگاه برای دختران فراهم می‌کند.

    وی از نتایج پژوهشی خبر داد که در آن، با نظرسنجی و مصاحبه از دانشجویان دختر تعدادی از دانشگاه‌های سراسر کشور، مشکلات و چالش‌های پیش‌روی آنها بررسی شده بود.

    به گفتۀ وی، در این پژوهش، فاصلۀ انتظار دختران دانشجو و واقعیتی که در آینده با آن روبه‌رو می‌شوند، ارزیابی شده است.

    کشاورز افزود: دانشجویان دختر این فاصلۀ میان انتظار و واقعیت را به نظام فرهنگی ـ ارزشی دانشگاه، نظام آموزشی دانشگاه و اساتید دانشگاه نسبت می‌دهند. نگرانی از دسترسی به بازار کار، تفاوت کیفیت دانشگاه‌های مرکز و دیگر دانشگاه‌ها، و بی‌نشاطی فضای دانشگاه از دیگر مواردی است که دکتر کشاورز به‌عنوان چالش‌های دانشگاه برای دختران دربارۀ آن‌ها سخن گفت.

    این پژوهشگر در بخشی از این گفت‌وگو، نقدها به نظام ارزشی ـ فرهنگیِ دانشگاه را این‌گونه تشریح کرد: از جملۀ این موارد می‌توان به فضای بستۀ دانشگاه، تبعیض‌ها، استمرار نابرابری‌های جنسیتی، سلطۀ مردانه بر فعالیت‌ها و تشکل‌های دانشجویی، بی‌احترامی به فردیت و ارزش‌های دانشجویی، بومی‌گزینی جنیستی و… اشاره کرد.

    وی در خصوص تناقضی که نظام فرهنگی ـ ارزشی برای دختران دانشجو به ‌همراه دارد، معتقد است که از طرفی با ترویج ایدۀ پیشرفت و رشد دختران در دانشگاه و تشویق به تحصیل در مقاطع بالاتر مواجهیم، و از طرف دیگر فاصلۀ نظام ارزشی و هنجاری ما، اعم از مواردی مانند تشویق به ازدواج تا 25سالگی، با ترویج‌های این‌چنینی باعث می‌شود دختران تحصیل‌کردۀ ما احساس غبن و ضرر کنند. توسعۀ هنجاری جامعه بایستی با زیست کنونی دختران دانشجو همخوان باشد.

    در سومین جلسه از این سلسله‌نشست‌ها نیز که با موضوع «فرصت‌ها و چالش‌های زیست خوابگاهی برای دختران دانشجو» برگزار شد، کرم حبیب‌پور، عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی در آغاز به دیدگاهی اشاره کرد که در بین مسئولان دانشگاهی و نظام آموزشی کشور رایج است و در آن، خوابگاه را صرفاً به ابزاری فیزیکی و کاربردی تقلیل می‌دهند.

    حبیب‌پور با بیان مسائل ویژه‌ای که زندگی خوابگاهی برای دانشجویان به‌وجود می‌آورد بر لزوم فاصله‌گرفتن از این دیدگاه تأکید و تصریح کرد: زندگی خوابگاهی باید از منظرهای جامعه‌شناختی و همچنین روان‌شناختی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.

    وی با اشاره به مطالعه‌ای که با همین ملاحظه در دانشگاه خوارزمی انجام شده است خاطرنشان کرد: این نگاه با توجه به مناسبات زندگی خوابگاهی، به‌ویژه برای دختران دانشجو، آسیب‌زا خواهد بود.

    از جمله دلایلی که دکتر حبیب‌پور برای این مطلب مطرح کرد، تغییر سبک زندگی دختر دانشجو نسبت به سبک زندگی قبلی خود در خانواده و جداشدن از محیط خانه است.

    وی به‌رغم ارزیابی مثبت از این تغییر به موجب فرصتی که برای تمرین زندگی مستقل فراهم می‌آورد، لزوم نگاه ویژه به زیست خوابگاهی دانشجویان دختر را ضروری تلقی کرد و گفت: محدودیت‌های زندگی دختران در محیط خانه و کنار خانواده بعد از ورود به دانشگاه تغییر می‌کند. همچنین تحولات ارزشی در میان دختران، معنای متفاوتی به زیست خوابگاهی دختران می‌دهد.

    وی در ادامه به ذکر چالش‌های زیست خوابگاهی دختران پرداخت و از عدم‌تناسب امکانات رفاهی خوابگاه با تمایلات و مطالبات دختران دانشجو سخن گفت.

    حبیب‌پور افزود: بر اساس مطالعات می‌دانیم معنای امکانات رفاهی برای دختران متفاوت است و ازاین‌رو این مسئله نیازمند توجه ویژه است. مواردی چون ضعف طراحی‌های معماری، عدم توجه به طراحی داخلی متناسب با زیست دختران و… از جمله مواردی است که حبیب‌پور در این زمینه به آن اشاره کرد.

    مورد دیگری که حبیب‌پور در ادامه به آن پرداخت، چالش‌های روان‌شناختی‌ای است که زندگی در خوابگاه و تغییر محیط زندگی برای دختران به‌همراه می‌آورد و اذعان کرد: احساس تنهایی، غربت و افسردگی از آسیب‌هایی است که جداشدن از فضای مدرسه و ورود به دانشگاه می‌تواند موجب شود که البته با همکاری واحدهای مددکاری و مشاوره قابل کنترل است و همچنین با گذشت زمان حساسیت آن کاهش پیدا می‌کند.

    وی در خصوص امنیت روانی دختران دانشجو گفت: یکی از اتفاقاتی که باعث سلب آسایش دختران در خوابگاه‌ها می‌شود، ورود کارمندان تأسیساتی مرد به خوابگاه‌ها است.

    حبیب‌پور دربارۀ نقش خوابگاه‌ها در به‌وجودآمدن آسیب‌های مختلف از جمله آسیب‌های مربوط به مسائل جنسی و… سخن گفت و در کنار تشریح علل و مسببات آنها، راهکارهایی برای به حداقل‌رساندن این آسیب‌ها ارائه کردند.