برچسب: ادبیات ایران

  • چرا زبان فارسی یک «اَبَرزبان» است؟

    چرا زبان فارسی یک «اَبَرزبان» است؟

     

    مدیر گروه فرهنگ و ادب رادیو ایران و عضو شورای پاسداشت زبان فارسی رادیو در یادداشتی با عنوان «زبان فارسی یک «ابرزبان» است» که به مناسبت ۲۷ شهریورماه، روز شعر و ادب فارسی، نوشته، آورده است: «زبان بر اساس نیاز به وجود آمده است و ارتباط بنیادی‌ترین نیاز انسان، به عنوان موجودی هوشمند و اجتماعی بوده است. در واقع ارتباط و گفت‌وگو، مهم‌ترین دلیل وجودی پدیدار شدن زبان است، البته در کنار آن، انتقال احساس و باورها و خواسته‌ها هم در هر زبانی به نوعی وجود داشته است.

     

    گفته می‌شوچرا زبان فارسی یک «اَبَرزبان» است؟د بیش از هفت‌هزار زبان در جهان وجود داشته که از این شمار، حدود صد زبان گویش‌وران پرتعدادی دارند و می‌توان آن‌ها را زبان‌های پرکاربرد دانست.

    زبان انگلیسی و زبان ماندارین با بیش از یک میلیارد گویش‌ور در بالای این فهرست جای دارند و از لحاظ کمّی، گویندگان پرشماری دارند.

    اما یکی دیگر از مهم‌ترین کاربردهای زبان، انتقال اندیشه و دانش است و همچنین بهره‌گیری از زبان به مثابه ابزار هنر.

    تنها تعداد اندکی از زبان‌ها توانسته‌اند از دایره نیازهای نخستین فراتر بروند و احتیاجات بشر اندیشمند را مثل نیاز به اجتماع، فرهنگ، تمدن و اندیشه و هنر مطرح کنند.

    به عبارت دیگر، برخی از زبان‌ها توانسته‌اند وارد سطوحی دیگر شوند و کارکرد و جایگاهی فرازبانی بیابند.

    این زبان‌ها وارد سه ساحتِ اندیشه، هنر و دانش شده‌اند و توانسته‌اند نقش تمدن‌ساز بیابند و جایگاه خود را از مجموعه‌ای نشانگانی و واژگانی فراتر ببرند و فرهنگ و مدنیت بیافرینند.

    از این چشم‌انداز، بنده زبان‌ها را به دو دسته کلی تقسیم می‌کنم؛ زبان و اَبَرزبان.

    زبان، سامانه‌ای از نشانه‌ها، واژه‌ها و دستور خاص خود است که ارتباط و گفت‌وگو را شکل داده و احساس و باورهای یک قوم یا ملت را انتقال می‌دهد.

    «ابرزبان» علاوه‌بر این تعریف، وارد فضای فرازبانی شده و دربردارنده اندیشه، دانش و هنر در ساحت فرازمانی و فرامکانی است.

    در واقع ویژگی‌های «ابرزبان» را می‌توانیم چنین برشماریم: ۱. زبانی که دارای آثار متعدد ادبی، دانشی و اندیشه‌ای باشد ۲. زبانی که تاثیرگذاری جهانی داشته باشد. ۳. زبانی که یک تمدن و فرهنگ را به وجود آورده باشد. ۴. ابرزبان، یک زبانِ مادر است، یعنی مجموعه‌ای از خرده‌فرهنگ‌ها، زبان‌ها و آثار را در زیرمجموعه خود دارد.

    این توانشِ فرهنگی به دلیل غنای یک زبان و گویشوران آن به دست می‌آید و زبان را به پدیده‌ای جهانی و فرازمانی بدل می‌کند.

    زبان فارسی یک ابرزبان است. نمونه‌های دیگر ابرزبان‌ها، عربی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه است.

    باید گفت که ابرزبان‌ها ممکن است در برخی شاخصه‌ها پررنگ‌تر و در بعضی کم‌توان‌تر ظاهر شده باشند اما توانسته‌اند قله‌های رفیع ادبی، اندیشه‌ای و هنری را در خود جای دهند و تولیدکننده دانش باشند.

    زبان فارسی یک زبان مادر است، مجموعه‌ای از زبان‌ها مثل سُغدی، تاتی، پشتو، کردی، مازنی و… در زیرمجموعه این زبان قرار می‌گیرد، بسیاری از دانشمندان از این زبان برخاسته و آثار علمی خود را در عرصه جهانی عرضه کرده‌اند. از نظر ادبی، جایگاه زبان فارسی رتبه‌ای رشک‌انگیز و والا دارد، از ۱۰ شاعر برجسته جهان، حداقل پنج تن متعلق به زبان فارسی است.

    در روز شعر و ادب فارسی، زبان اندیشمندانه و شاعرانه خود را قدر بدانیم و در نگهبانی و پاسداشت آن بکوشیم.»

    ۵۸۵۸

  • انتقاد از بازیگران مشهوری که پا در کفش نویسندگان کردند/ از بهاره رهنما تا گلاره عباسی و امیر آقایی

    انتقاد از بازیگران مشهوری که پا در کفش نویسندگان کردند/ از بهاره رهنما تا گلاره عباسی و امیر آقایی

     

    ادبیات وادی جذابی است که میل به قدم زدن در آن برای هر کسی می‌تواند وسوسه‌کننده باشد؛ حتی اگر کسی در حوزه کاری خودش شهرتی دست و پا کرده باشد، باز به ادبیات که می‌رسد، می‌خواهد اگر شده ذره‌ای از آن بچشد یا دست به کار شود و آشی بپزد! حالا شور یا بی‌نمک! نتیجه این کنجکاوی و میل به چشیدن طعم ادبیات، می‌شود ورود چهره‌های نام‌آشنایی که پیش از این در کسوت‌های دیگری شناخته می‌شدند و حالا سر از ادبیات درآورده‌اند و رمان، داستان و مجموعه شعر منتشر می‌کنند. در ادامه ورود تعدادی از بازیگران یا به‌اصطلاح سلبریتی‌ها به حوزه‌های مختلف ادبی، گلاره عباسی، بازیگر سینما و تلویزیون هم دست به قلم شده و نخستین رمانش را به‌نام «مریلین مونرو سر جردن!» منتشر کرده‌است؛ کتابی که هنوز از راه نرسیده، با حاشیه مواجه شده‌است. در این نوشتار به جز ماجرای کتاب گلاره عباسی، از آثار ادبی چند بازیگر دیگر هم خواهید خواند که در میدان ادبیات زورآزمایی کرده‌اند.

    انتقاد از بازیگران مشهوری که پا در کفش نویسندگان کردند/ از بهاره رهنما تا گلاره عباسی و امیر آقایی

    اعتراض محمدامین چیتگران به گلاره عباسی

    نشر نیماژ کتاب «مریلین مونرو سر جردن!» نوشته گلاره عباسی را در ۹۶ صفحه با قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر کرده‌است. در معرفی کتاب آمده که نویسنده به تنهایی‌های یک زن افسرده خانه‌دار عینیت بخشیده؛ زنی که دوست داشته بازیگر شود. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «زن‌ها یک جوری نگاهم می‌کردند و من بیشتر یک جوری نگاهشان می‌کردم. آن‌ها مریلین مونروی چتر قرمز وسط تهران ندیده بودند و من از بس زن شبیه آن‌ها دیده بودم، یک جوری نگاهشان می‌کردم؛ زن‌هایی که یک کم قوز کرده بودند و سردشان بود و کیسه‌های ماکارونی و گوشت چرخ‌کرده و آجیل چهارشنبه‌سوری این‌قدر توی دست‌هایشان سنگینی می‌کرد که داشتند فرو می‌رفتند توی زمین». چند روز بعد از انتشار این کتاب، محمدامین چیتگران، نویسنده کشورمان و صاحب اثر «مرلین مونرو غمگین نیست»، با نوشتن متنی در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام، به گلاره عباسی اعتراض کرد. این نویسنده نوشته است: «مرلین مونرو متعلق به من نیست. هیچ انحصاری روی آن ندارم، اما دو سوال: اول) بهتر نبود قبل از انتشار کتاب این عنوان را در گوگل یک جست‌وجوی ساده می‌کردید؟ فرض کنیم شما آن‌قدرها خلاقیت نداشتید. ناشر شما چی؟ نباید این‌کار را می‌کرد؟ من مطمئنم ناشر این موضوع را با توجه به شناختی که این مجموعه از من دارند، با شما مطرح کرده‌اند. دوم) در رمان من، یک فصل مهم آن قصه در جغرافیای خیابان جردن تعریف می‌شود. حتی عنوان فصل هم هست‌، اما بعدها به خاطر ملاحظات وزارت ارشاد، این عنوان تغییر کرد. این هم اتفاقی‌ است؟ یعنی واقعاً از یک اتفاق ساده شده است عنوان رمان شما؟ آیا در ممیزی، سلبریتی‌ها از ما برترند؟ من از همین‌جا شما را دعوت به یک لایو اینستاگرامی می‌کنم تا درمورد کتاب‌هایمان حرف بزنیم. حرف بزنیم تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد. دیگر این قضیه آن‌قدر روشن و رسواست که نمی‌دانم در پاسخ چه خواهید گفت. حتماً یادم می‌ماند که عنوان کتاب بعدی‌ام را با مشورت شما انتخاب کنم. شاید یاد گرفتید و درسی شد». باید دید خانم بازیگر چه جوابی به سؤالات آقای نویسنده خواهد داد.

    پاوه‌نژاد، رهنما، اوتادی، آقایی و دیگران

    گلاره عباسی اولین بازیگری نیست که وارد حوزه ادبیات شده‌است و آخرین آن‌ها هم نخواهد بود. پیش از این بازیگرانی بوده‌اند که داستان و مجموعه شعر منتشر کرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به الهام پاوه‌نژاد، بهاره رهنما، بهنوش بختیاری،  امیر آقایی، لیلا اوتادی و… اشاره کرد. در این سال‌ها اشعار بهاره رهنما و لیلا اوتادی بیشترین واکنش‌ها را از سوی اهالی ادبیات داشته‌است و هر از گاهی، تصویر یک یا چند صفحه از کتاب‌های شعرشان در فضای مجازی دست به دست و بحث‌برانگیز می‌شود. لیلا اوتادی مجموعه شعر خود را به نام «در بهشتی که کلاغی نیست، مترسک هم نیست» در سال ۹۳ منتشر کرد که یکی از جنجالی‌ترین اشعارش این است: «من/ تو بوده‌ام/ تو/ تو بوده‌ای/ ما/ تو بوده‌ایم/ من و تو/ ما…/ نبوده‌ایم/ آشنا/ نبوده‌ایم/ هم‌صدا/ نبوده‌ایم». از آخرین اشعار بهاره رهنما هم که به‌تازگی در فضای مجازی با واکنش‌های زیادی روبه‌رو شده، شعری با عنوان «بی‌خوابی» است: «همه کارخانه‌های داروسازی را خلع سلاح کرده‌ای/ دیازپام/ اکسازپام/ لورازپام/ کلونازپام/ همه در مقابل یک شب به‌خیر تو هیچ‌اند». یکی دیگر از بازیگرانی که به واسطه چاپ مجموعه اشعار با انتقاد اهالی ادبیات مواجه شده، امیر آقایی است. «بیدها در باد» یکی از کتاب‌های این بازیگر است و این هایکو یکی از آن‌هاست: «کجای این خانه/ گم شده‌ای/ مارمولک کوچولو». صابر اَبَر هم از جمله بازیگرانی است که در سال ۹۷ با ورودش به دنیای کتاب، سر و صدای زیادی به‌پا کرد. «تا هفت خانه آن‌ورتر» اسم کتاب ۴۳۶ صفحه‌ای صابر ابر است که در معرفی آن آمده‌: «این کتاب درباره‌ صد زندگی است؛ صد داستان، صد مادر، صد غذا، صد عشق و صد تکه از ایران. «تا هفت خانه آن‌وَرتر» با بهانه آشپزی، نگاهی ساده و بی‌پرده به هنری بزرگ دارد که کار هرکسی نیست؛ هنری که به ‌سرعت در حال فراموشی است. نام این هنر زندگی است و بس». این کتاب که در سال انتشارش، ۳۰۰ هزار تومان قیمت داشت، با انتقادهای فراوانی مواجه شد.

    ورود برخی به عرصه ادبیات از سرِ جاه‌طلبی است

    قطب‌الدین صادقی، نویسنده، کارگردان و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است در هیچ هنری نباید پاسبان وجود داشته باشد. او درباره ورود بازیگران به حوزه‌های مختلف ادبی می‌گوید: «شاید یکی واقعاً شاعر بود؛ مثلاً سهراب سپهری نقاش بود که شاعر شد یا محمدعلی سپانلو قصه‌نویسِ پژوهشگرِ شاعر شد و بازیگری هم کرد. ما باید امکان شکوفایی را به آدم‌هایی که علاقه خاصی به بعضی از رشته‌ها دارند، بدهیم تا دست‌وپنجه‌ای نرم کنند، ولی حقیقتش را بخواهید جهان امروز به‌شدت تخصصی است. هرکسی نمی‌تواند نویسنده و شاعر باشد؛ هرکسی نمی‌تواند فیلم‌ساز یا کارگردان تئاتر باشد. بهتر است که انسان همه انرژی‌اش را در یک رشته به‌کار بگیرد و در آن غور کند. این گرایش‌هایی که می‌بینید بیشتر جاه‌طلبی و دغدغه پول درآوردن است».

    ۵۸۵۸