برچسب: اخبار حوادث
-

تلفات سیل امام زاده داوود: پیدا شدن پیکر 8 تن دیگر
سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران از کشف و خارج کردن پنج جسد از پایین و بالای بازارچه امامزاده داوود (ع) خبرداد.سید جلال ملکی، در گفتوگو با ایسنا درباره آخرین جزئیات از اقدامات آتشنشانان درپی سیلاب رخ داده در ارتفاعات امامزاده داوود (ع) اظهارکرد: ماموریت آتشنشانان که از دقایق اولیه وقوع سیلاب در منطقه امامزاده داوود (ع) حاضر شده بودند، امروز نیز ادامه پیدا کرد و آتشنشانان به جستو جو در مناطق سیل زده برای یافتن مفقودشدگان ادامه دادند. در جریان همین جستجوها نیز صبح امروز عوامل آتشنشانی سه جسد را که احتمالا مربوط به همین حادثه سیل بوده در پاییندست رودخانه کن کشف کردند، که البته باید اجساد به پزشکی قانونی منتقل شده و نظر قطعی درباره دلیل مرگ آنان صادر شود. -

مرگ سالانه ۵۴ هزار ایرانی بهدلیل وقوع انواع سوانح/ دو برابر اروپاییها مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی داریم
سوانح یک بحث علمی است، اما متاسفانه تصور میشود با تجربههای خام یا اطلاعات سطحی که افراد در طول زندگیشان بهدست میآورند، مسئله سوانح را میشود حل کرد، حتی با همین اطلاعات سطحی برای کشور و سازمانها نسخه میپیچند
یک کارشناس گفت: سوانح از مهمترین علل مرگومیر در کشور است؛ سالانه چیزی حدود ۵۴ هزار نفر بهدلیل سوانح و حوادث جان خود را از دست میدهند.
به گزارش خبرآنلاین؛ حوادث ماههای اخیر یکبار دیگر زنگ خطر ایمنی را به صدا درآورد، ساختمان متروپل در آبادان فرو ریخت تا تراژدی پلاسکو تکرار شود، قطار مشهد-یزد در میانه راه به یک بیل مکانیکی برخورد کرد تا با انحراف از مسیر جان تعدادی انسان گرفته شود، دو کارگر در روزیکه هواشناسی پیشبینی وزش باد شدید کرده بود در ارتفاع مشغول بهکار شدند تا با سقوط جان خود را از دست بدهند، سر یک کودک بین بدنه و پنجره خودرو گیر کرد تا به مرگی دلخراش دچار شود، ایربگ یا همان کیسه هوای خودروهای داخلی باز نشدند تا سهم خود را در مرگومیرهای جادهای داده باشند، و سیل جان هم وطنان ما را گرفت.
همه این موارد نشان میدهد رعایت نشدن ایمنی چگونه میتواند با خلق حوادث یا سوانح مرگهایی دلخراشی رقم بزند، طوریکه بهگفته رئیس مرکز ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیتهای دانشگاه شهید بهشتی: «متاسفانه به جای پیشگیری بعد از حادثه اشک میریزیم.»
مرگ سالانه ۵۴ هزار نفر بهدلیل وقوع حوادث
«سالانه چیزی حدود ۵۴ هزار نفر بهدلیل سوانح و حوادث جان خود را از دست میدهند، سوانح ترافیکی، سقوط از ارتفاع، مرگومیر ناشی از مسمومیتها و غرق شدن از عمدهترین علل مرگومیر ناشی از سوانح هستند.»
اینها صحبتهای حمید سوری است، او که درباره ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیتها مطالعات زیادی انجام داده به خبرآنلاین میگوید: «سوانح یک بحث علمی است، اما متاسفانه تصور میشود با تجربههای خام یا اطلاعات سطحی که افراد در طول زندگیشان بهدست میآورند، مسئله سوانح را میشود حل کرد، حتی با همین اطلاعات سطحی برای کشور و سازمانها نسخه میپیچند، در صورتی که سوانح یک مسئله علمی است و ما متاسفانه درس نمیگیریم تا برای پیشگیری اقدام اساسی انجام دهیم.»
سوری ادامه میدهد: «سوانح از مهمترین علل مرگومیر در کشور است، اما متاسفانه آنقدر که بر روی بعد از یک رخداد تاکید وجود دارد درباره قبل از وقوع رخداد تاکیدی نیست.»
چرا پیشگیری نمیکنیم؟
«پیشگیری بهتر از درمان است»، این جمله اگرچه تکراری است، اما سادهترین جملهای است که وضعیت موجود ایمنی را به چالش میکشد، بعید است کسی درباره این جمله تردید کند، اما همیشه فراموش میشود، برای اینکه پیشگیری با آرزو کردن متفاوت است، نیاز به اطلاعات دقیق و برنامهریزی و دارد.
رئیس مرکز ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیتها میگوید: «اپیدمیولوژی سوانح در کشور ما نشان میدهد مستندات علمی موثق بومی کم داریم تا تصمیمات درستتر، موثرتر و کم هزینهتر داشته باشیم، برای همین تصمیمگیریهای ما در خصوص سوانح در فضای تاریک و مبهم گرفته میشود.»
او ادامه میدهد: «در بحث ارتقای ایمنی باید برنامه جامعی داشته باشیم و نظارت کافی انجام بگیرد، اما متاسفانه در خیلی از زمینهها که دچار خسارت میشویم نه نظارت کافی انجام میگیرد نه پایش درستی انجام میشود تا متوجه شویم در طول زمان چه تغییراتی حاصل شده است، و نه همه این موارد به طور مستمر ارزشیابی میشود تا متوجه شویم مداخلههایی که انجام دادیم چقدر موثر بودهاند. متاسفانه به جای پیشگیری بعد از حادثه اشک میریزیم.»
عدم سرمایهگذاری برای افزایش ایمنی
سوری در پاسخ به این پرسش که دلیل بیبرنامه بودن دربارهی ارتقاء ایمنی چیست میگوید: «یکی از مشکلات عدم سرمایهگذاری کافی برای تحقیق و آموزش است، منظور از سرمایه فقط مسائل مالی نیست بلکه مثلاً متناسب با نیازهایی که داریم رشتههای تحصیلی ایجاد نشده است، دانشگاههای ما نسبت به ایمنی کمتر توجه کردهاند درصورتی که ایمنی یک مسئله میان رشتهای است و رویکرد جزیرهای به آن داشتن کافی نیست.»
سهم ۲۰ درصدی کیفیت خودروها در بروز حوادث رانندگی
یکی از موارد رعایت نشدن ایمنی، تولید خودروهای داخلی است، مسئلهای که مدتی است مورد توجه پلیس قرار گرفته و هر از چند گاهی سبب افزایش اختلاف پلیس با شرکتهای خودروساز میشود، بهخصوص باز نشدن کیسه هوای خودروها طی ماههای اخیر مورد توجه کارشناسان ایمنی قرار گرفته است.
سوری درباره تاثیر کیفیت خودرو در بروز سوانح رانندگی به خبرآنلاین میگوید: «رخداد سوانح ترافیکی علتهای چندگانه دارد، علتهایی که بر یکدیگر اثرگذار هم هستند، اما وقتی این اثرگذاری را محاسبه میکنیم طبیعی است که خطای انسانی عمدهترین علت در بروز حوادث رانندگی باشد، اما درخصوص سهم خودرو با توجه به بررسی عوامل حوادث، چیزی حدود ۲۰ درصد علت حوادث رانندگی که در کشور رخ میدهد به خاطر خودروهای نا ایمن است، بههمین دلیل خودروهای نا ایمن نقش جدیتری نسبت به جاده نا ایمن در بروز تصادفات رانندگی دارند.»
او در مقایسهی استاندارد ایمنی ایران با کشورهای حوزه اتحادیه اروپا بیان میکند: «متاسفانه علیرغم تلاشهای گذشته که سبب کاهش حوادث شده است همچنان جایگاه خوبی در جهان از نظر بروز سوانح و حوادث نداریم، بنابراین خیلی کارها باید انجام شود تا به سطح استاندارد جهانی برسیم، در خصوص سوانح ترافیکی از میانگین جهانی بالاتر هستیم اما اگر در مقایسه با کشورهای موفق محاسبه کنیم وضعیت خوبی نداریم، مثلاً در اروپا میزان مرگ ناشی از سوانح ترافیکی چیزی حدود ۱۰ نفر در ۱۰۰ هزار نفر است اما این رقم در کشور ما حدود ۲۰ نفر در ۱۰۰ هزار نفر است، این یعنی دو برابر کشورهای اروپایی در کشور ما مرگ و میر ناشی از سوانح ترافیکی وجود دارد.»
نقش تحریمها در کاهش استاندارد ایمنی در کشور چقدر است؟
رئیس مرکز ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیتهای دانشگاه شهید بهشتی، در پاسخ به این پرسش که نقش تحریمها در کاهش کیفیت ایمنی در کشور چقدر است بیان میکند: «تحریمها در خصوص عدم تهیه تجهیزات در بروز سوانح تاثیر داشته اما بهنظرم قبل از تجهیزات و تحریم، ما در مدیریت سوانح بهخصوص در پیشگیری از رخداد مشکل داریم.
در اینباره دانش کافی و سازوکارهای بهروز شده وجود ندارد، ما هنوز در سازوکارهای مدیریت سوانح مشکل داریم، بنابراین در چنین شرایطی تعمیم دادن بروز حوادث به خطای انسانی کار درستی نیست، احساس میکنم مشکل عمده ما در مدیریت رخداد به خصوص در مرحله پیشگیری است، اما در بعد از وقوع رخداد در امکاناتی مانند پزشکی، جراحی و موارد دیگر خوب هستیم، اما در مرحله پیش رخداد ایراد اساسی داریم.»
-

قتل پسر ورزشکار توسط دوست17ساله اش
حدود ساعت 11صبح سهشنبه 21 تیر، صدای درگیری و به دنبال آن فریادهای کمک پسر جوانی در یک خانه ویلایی، اهالی خانه را به حیاط کشاند.
آنها پسر نوجوانی را دیدند که چاقو به دست قصد فرار از خانه را دارد اما بلافاصله او را دستگیر کردند. در یکی از اتاقهای خانه نیز با جسد هماتاقی او مواجه شدند.
با مشاهده جسد موضوع به پلیس اعلام شد و دقایقی بعد بازپرس محمد وهابی و تیم جناییاش راهی محل جنایت شدند.در تحقیقات اولیه عامل جنایت که پسری 17ساله بود، گفت: 8ماهی میشود که با مقتول همخانه هستم. من کارگر نظافتچی هستم و مقتول هم کارگر بود اما در کنار کارش ورزش هم میکرد. او در کار بدنسازی و پرورشاندام بود و همیشه به خاطر این موضوع به من فخر میفروخت و مدام از خودش تعریف میکرد. همین مسأله باعث اختلاف ما شده بود. من چند روز قبل به شمال سفرکردم و به او گفتم 10روز دیگر از سفر برمیگردم و تا آن موقع از این خانه برو. مقتول قبول کرد اما زمانی که از سفر برگشتم، او هنوز آنجا را ترک نکرده بود. دوباره شروع به کریخوانی کرد و من از روی عصبانیت با چاقو او را زدم، قصد فرار داشتم که دستگیر شدم.
تحقیقات به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.
منبع: ایران -

عکسهایی از “متروپل” فروریخته در آبادان
بخشهایی از ساختمان بزرگ ۱۰ طبقه متروپل در خیابان امیری آبادان پیش از ظهر دوشنبه (۲ خرداد ۱۴۰۱) فروریخت.
-

آخرین خبرها از ریزش برج متروپل آبادان / 7 کشته تاکنون
ریزش بخشی از فاز دو برج تجاری متروپل در خیابان امیری آبادان تاکنون 7 کشته و تعدادی زخمی برجای گذاشت. 8 نفر در این رابطه دستگیر شده اند. احتمال حضور شهروندان دیگری در زیر آوار وجود دارد.
یک بالگرد، هفت خودروی نجات و پنج تیم تخصصی جستوجو و نجات و سگهای زنده یاب برای امدادرسانی به محل اعزام شدهاند.ریزش ساختمان 10 طبقه در آبادان تعدادی کشته و زخمی برجای گذاشت.
این ساختمان به نام متروپل در خیابان امیری آبادان است. منابع امدادی می گویند حدود 80 نفر زیرآوار گرفتار شده اند.
سخنگوی اورژانس کشور درباره جزئیات گفت: حوالی ساعت ۱۲:۵۰ امروز یک ساختمان ۱۰ طبقه تجاری-اداری در آبادان در معرض ریزش قرار گرفته بود که مدتی بعد بخشی از آن دچار ریزش شد. علت ریزش این ساختمان در حال بررسی است.
بازداشت شدگان حادثه آبادان به ۸ نفر رسید
23:30 – رئیس دادگستری خوزستان گفت: تعداد بازداشت شدگان حادثه ریزش برج متروپل آبادان به ۸ نفر رسید و برخورد قاطعی با تمامی کسانی که نقش مستقیم و غیرمستقیمی در این حادثه داشتند صورت خواهد گرفت./فارس
شرایط “متروپل”بسیار ناپایدار است؛ امکان ریزش کامل سازه11:00 – فرماندار ویژه آبادان: با توجه به شرایط محل حادثه متروپل و سازهای که متاسفانه غیرپایدار است و هر لحظه احتمال ریزش آن وجود دارد، از مردم تقاضا داریم که از تجمع و حضور در محل حادثه جداً خودداری کنند. شرایط بسیار ناپایدار است و امکان ریزش وجود دارد./ایسناافزایش قربانیان به ۷ نفر22:50 – مدیرعامل هلال احمر خوزستان: علائم حیاتی به صورت سیگنالی از طریق دستگاههای زندهیاب به دست آمده است بنابراین احتمالا در زیرزمین ساختمان متروپل افرادی گرفتار هستند. این حادثه تاکنون منجر به کشته شدن هفت نفر و مصدومیت ۳۱ نفر شده است./ایسنا20:30 – خبرنگار صدا و سیما: تاکنون ۶ فوتی و ۲۹ مصدوم داشته است.
اسامی فوتی ها و مصدومان
20:00 – روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی آبادان تاکنون امیر لفطوی، مهدی اسماعیلی، مهدی کشکی، علی نیک پور قنواتی و یک فردی که هویت وی مشخص نیست در این حادثه دلخراش جان خود را از دست داده اند.همچنین تا به این لحظه ۲۸ مصدوم در بیمارستانهای منطقه بستری هستند.اسامی مصدومان بستری شده شامل : بیمارستان ۱۷ شهریور۱. سید محبوبه پورشرف هاشمی ۲۵ ساله بستری۲. عبدالرسول محجوب فر۴۲سالهبیمارستان امام خمینی۱. نگار درآباد ۲۸ساله۲. سید مرتضی طهوری ۵۷ساله۳. منصور توسلی ۶۱ساله۴. نوید مزرعاوی۲۶ ساله۵. عبدا… باوی پور۶. حسین عسکراوی ۲۱ساله۸. علیرضا اسدی سامانی۵۳ساله۹. محمدعلی کرمزاده۳۶ ساله۱۰. علی بحرامیان۲۴ ساله ترخیص۱۱. میثم عرفی ۳۱ساله۱۲ حدیث هاشم مطوری۱۳. دانیال دریس ۲۱ ساله ترخیص شد۱۴-حسین رسولی ۴۴ ساله۱۵. فاطمه آل ناصر۳۱ساله۱۶. کامران سامانی نژاد۵۶ ساله با رضایت شخصی مرخص۱۷. عباس بچاری ۳۴ساله۱۸. مجید توسلی۴۲ سالهبیمارستان شهید بهشتی۱. طارق قیم ۳۵ سال۲. معصومه کوشیکی۵۶ ساله۳. عبدا… بحرانی پور ۲۴ ساله۴. مسیح صادقی ۷ساله۵. حمیدصادقی۶. علیرضافرحانیان ۳۲ ساله18:00 – رییس سازمان اورژانس کشور خبر داد؛ احتمال محبوس شدن ۵۰ نفر در حادثه ریزش ساختمان ۱۰ طبقه در آبادان/ایرنا
افزایش فوتی ها به 5 نفر
ساعت: 16:41 – فرماندار آبادان: تعداد فوتیهای حادثه ریزش متروپل ۵ نفر و مصدومان آن ۲۷ نفر است. حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد ساختمان تخریب شده است.
مهدی ولیپور، رییس سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر نیز درباره این حادثه به ایسنا، گفت: چهار تیم امدادی از شهرستانهای خرمشهر، ماهشهر و شادگان همراه با دو تیم سگهای زندهیاب و خودروهای ست نجات به محل حادثه اعزام و عملیات تخلیه و ایمن سازی صحنه آغاز شد، گفت: تیم واکنش سریع استان و همچنین بیش از ۵۰ نیروی امدادی از شهرهای همجوار برای اعزام به محل حادثه آماده باش هستند.
ولیپور اضافه کرد: علاوه بر آن یک بالگرد، هفت خودروی نجات و پنج تیم تخصصی جستوجو و نجات و سگهای زنده یاب برای امدادرسانی به محل اعزام شدهاند.
بر اساس اعلام امدادگران حاضر در محل، احتمال محبوس شدن افرادی در زیر آوار وجود دارد.
-

کشف جسد تکه تکه شده در سطل زباله/ پودر آویشن راز قتل را فاش کرد/ چرا قاتل روی جسد مثله شده پودر آویشن ریخت؟
فرمانده انتظامی شهرستان ری از دستگیری متهم ۲۰ ساله ای خبر داد که پس از ارتکاب قتل، مقتول را تکه تکه در سطل زباله انداخته بود.
سرهنگ دوستعلی جلیلیان در این باره گفت: در ساعت ۶:۱۰ امروز در پی خبر واصله از سوی مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ در خصوص پیدایش گونی آغشته به خون در سطل زباله ای در محدوده علائین شهرری، با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله تیم عملیاتی کلانتری ۱۷۲ عبدالعظیم(ع) در محل حاضر شد.
وی عنوان کرد: در بررسی های انجام شده مأموران با تعدادی از اعضای قطعه قطعه شده از بدن مرد میان سال روبرو شدند که مقدار زیادی پودر آویشن روی آن پاشیده شده بود که با هماهنگی های با قاضی کشیک ویژه قتل، تحقیقات تخصصی در راستای کشف دیگر اعضای بدن مقتول و شناسایی و دستگیری قاتل در دستور کار پلیس قرار گرفت.
فرمانده انتظامی شهرستان ری افزود: مأموران انتظامی و کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی های تخصصی و رصدهای میدانی در کوچه های اطراف محل کشف جسد، جوان ۲۰ ساله ای را در حال انتقال وسایلی از منزلش به داخل خودروی پراید با چهره پریشان مشاهده کردند که در بررسی انجام شده در بین وسایل پودر آویشن مشاهده می کنند و در نهایت با توجه به اینکه روی جسد کشف شده نیز پودر آویشن ریخته شده بوده به فرد مشکوک میشوند.
این مقام انتظامی با اشاره به اینکه با هماهنگی های قضائی منزل فرد مورد بازدید شد، گفت: مأموران انتظامی و کارآگاهان پلیس آگاهی با ورود به منزل آثار خون را در محل مشاهده کردند و در بررسی های بیشتر قطعات دیگر بدن مقتول را داخل یک گونی کشف شد.
سرهنگ جلیلیان خاطرنشان کرد: در تحقیقات متهم به قتل مرد ۴۰ ساله اقرار کرد و بیان داشت چند روز قبل با مقتول در میدان شهرری آشنا شده و مدتی با هم دوست بودند تا اینکه شب حادثه او را به منزلش برده و در خصوص موضوعی با یکدیگر درگیر و با چند ضربه چاقو او رابه قتل رسانده و بدنش را قطعه قطعه کرده است.
وی گفت که پس از پایان تحقیقات اولیه و تشکیل پرونده متهم تحویل مراجعه قضایی شد.
منبع: ايسنا -

حریق گسترده ساختمان 3 طبقه در محدوده بازار تهران
.سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از حریق یک ساختمان در محدوده بازار تهران خبر داد.
سید جلال ملکی در این باره اظهار کرد: ساعت ١۶:٣١ روز جاری یک مورد آتش سوزی در یک کارگاه در محدوده بازار تهران، در خیابان مصطفی خمینی، کوچه غفاری به سامانه ١٢۵ سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران اطلاع داده شد که بلافاصله پس از آن سه ایستگاه به همراه تجهیزات پشتیبانی به محل اعزام شدند.
وی ادامه داد: آتش نشانان در مدت زمان کمتر از سه دقیقه به محل رسیدند. و مشاهده کردند در کوچه های باریک بازار تهران، یک ساختمان سه طبقه قدیمی دچار حادثه شده است. این ساختمان یک طبقه زیرزمین و دو طبقه زیر زمین داشت که در یک طبقه انبار مصنوعات پارچه ای و یک طبقه نیز کارگاه پرداخت کاری فلزات بود.
ملکی با بیان اینکه کنار هم قرارگرفتن یک کارگاه پارچه و پرداخت کاری وضعیت ناایمنی را ایجاد کرده بود گفت: محل دچار آتش سوزی شده و کاملا شعله ور بود. آتش نشانان در وهله اول چندین سیلندر ۱۱ و حتی ۵۰ کیلویی را از محل خارج کردند چراکه اگر انفجاری رخ می داد حتما یک بحران ایجاد می شد.
سخنگوی آتش نشانی تهران ادامه داد: با حضور به موقع نیروهای آتش نشانی حریق تحت کنترل در آمده و مورد مصدومیت تا به این لحظه گزارش نشده است. باید فکری به حال برخی از این مشاغل بشود که اینگونه سیلندرهای گاز به صورت کاملا ناایمن کنار یکدیگر قرار میگیرند. وضعیت برق و گاز ناایمن و حجم بسیاری از اجناس به صورت ناایمن انبار شده است.
وی در پایان گفت: آتش نشانان در محل در حال انجام ایمن سازی های لازم هستند.
منبع: ايسنا -

ادعای خانواده قاتل از ماجرای قتل غزل
خانواده قاتل در حادثه قتل خانوادگی اخیر در اهواز که انتشار فیلم آن بازتابها مختلفی را داشت از ابعاد تازهای از این ماجرا میگویند.
حادثه قتل خانوادگی اخیر در اهواز و انتشار فیلم آن امنیت روانی جامعه را نشانه گرفت و در گفتوگو با خانواده قاتل ابعاد تازهای از ماجرا بیان میشود.
به راننده تاکسی که گفتم من را فلکه کسایی پیاده کند سرش را ۱۸۰ درجه سمت عقب ماشین چرخاند و گفت: فلکه کسایی چکار داری؟ گفتم: چطور مگه؟ و راننده با کلماتی شمرده که گویا احتیاط میکرد چگونه آنها را به کار ببرد گفت: اگر بابت اتفاق دیروز میخواهی آنجا بروی به نظرم اگر نروید خیلی بهتر است، به هر حال حالا خانواده هر دو عصبی هستند و احتمال هر اتفاقی وجود دارد.
سعی کردم با صحبتهای راننده مخالفتی نکنم و بیشتر شنونده باشم، وی نیز روایت خود را از اتفاقی که روز گذشته افتاد و همه را شوکه کرد بازگو کرد و گفت: به دروغ شایعه کردند دختری که به قتل رسید ترکیه فرار نکرده بود، این را اطرافیان قاتل میگویند که قاتل را تبرئه کنند، من احساس میکنم یک هفته پیش آن را در خیابان اصلی خشایار دیدم، اما چقدر شهر ما به حال خود رها شده است که هر کسی هر چه بخواهد توی روز روشن انجام میدهد هیچ کسی هم جوابگو نیست!
به دنبال خانواده قاتل و مقتول
راننده هنوز داشت داستانهای مرتبط دیگری را تحویل گوشهای بدهکار من میداد که به محل رسیدم؛ هنوز روبان زرد پلیس که محل جسد در فلکه کسایی را با آن احاطه کرده بودند به چشم میخورد؛ برای اینکه وقت را تلف نکنم سراغ چند خانم در فضای سبز اطراف فلکه رفتم و آدرس خانواده قاتل و مقتول را گرفتم.
در حال صحبت کردن با آنها بودم که آقایی که به نظر میرسید پدر خانواده است از راه رسید و متوجه علت حضورم شد بلافاصله صحبت ما را قطع کرد و خطاب به من گفت: به ما ربطی ندارد خانم! بعید هم میدانم مراسم فاتحهخوانی گرفته باشند، صحبت وی را قطع کردم و گفتم: برای مراسم نیامدم، خبرنگار هستم و بابت گرفتن گزارشی آمدهام.
دلیل حضورم را که متوجه شد دستش را با حالت تاسف در هوا چرخاند و با لحن ملایمتری گفت: چه گزارشی خواهر من؟ روسیاهی نوشتن دارد یا وحشیگری که تن همه ما را لرزاند؟ و گویی که بخواهد سریع از شر من راحت شود با اشاره دست مسیری را که باید طی کنم تا به آدرس برسم را نشان داد، با این حال برای اینکه زودتر به محل برسم در حین گذر از خیابان اصلی و چند فرعی چند بار سراغ آدرس را رهگذران گرفتم و هر کسی یک طور ترس و وحشت خود را از اتفاقی روز گذشته ابراز میکرد.
هیچ کس در خانه مقتول نیست
هدف من ابتدا مصاحبه با خانواده مقتول (دختر ۱۷ ساله) بود اما به اذعان اطرافیان مادر خانواده بعد از قتل دخترش خانه را ترک میکند و به منزل پدری میرود، از طرفی بعد از اتفاقی که افتاد معلوم نیست کجا رفتهاند و در خانه بسته است.
به همین دلیل مسیرم را تغییر دادم و سراغ آدرس قاتل را گرفتم، زیاد با خانواده مقتول فاصلهای نداشت وارد خیابان محل زندگی قاتل که شدم، چند بچه قد و نیم قد با فاصله کوتاهی حرفهایی را با هم رد و بدل میکردند که صحبت آنها را قطع کردم و سراغ منزل سجاد (قاتل) را گرفتم، بلافاصله بدون اینکه پاسخ سوال من را بدهند به کودک دیگری که کنارشان بود گفتند: با شما کار دارد و آن کودک بدون اینکه علت آمدنم را بپرسد مثل برق وارد خانه شد و من که چیزی از این فعل و انفعالات متوجه نشدم یاد صحبت راننده تاکسی افتادم که من را به احتیاط کردن در این شرایط نصیحت کرد.
به همین دلیل فاصله خودم را با منزل قاتل حفظ کردم اما بعد از چند لحظه کوتاه خانمی جوان به همراه دو دختر جوانتر از خودش دم در خانه ظاهر شدند و خطاب به من گفتند: خانم با کی کار دارید؟ و من برای اینکه اعتماد آنها را جلب کنم با لهجه محلی احوالپرسی کردم و بعد از آن با نشان دادن کارت خبرنگاری آنها را دعوت به مصاحبه کردم.
اگر چه با همان رسم و رسوم عربی و محلی بنده را به داخل خانه دعوت کردند اما ترجیح دادم در کنار در منزل، ایستاده صحبتهای آنها را گوش دهم.
دوستان غزل ترکیه رفتنش را خبر دادند
مادر سجاد اینگونه داستان را شروع میکند: حدود چهار ماه گذشته غزل از منزل خارج شد، مثل همیشه که به خانواده پدرش و یا دوستانش سر میزد، هیچ کس به رفت و آمدش نه حساس بود و نه شک میکرد اما آن روز به خانه بازنگشت، نگران که شدیم سراغش را از خانوادهاش گرفتیم آنجا هم نرفته بود، به دوستان، آشنایان و هر کسی که احتمال میدادیم ممکن است غزل آنجا رفته باشد گرفتیم اما خبری از غزل نبود، تا اینکه بعد از یک هفته به دوستان خودش اطلاع داد که در ترکیه است.
وی ادامه میدهد: نمیدانم کی و چطوری پای غزل به ترکیه رسیده است، تمام اطلاعاتی که از غزل دریافت میکردیم از طریق دوستانش است و هر بار که خبری میرسید پسرم میمرد و زنده میشد، خیلی تلاش کردیم کسی متوجه این قضیه نشود اما هر چه از نبودن غزل میگذشت اطرافیان بیشتر کنجکاو میشدند که عروس خانواده کجاست و چرا از آن خبری نیست.
مادر سجاد میگوید:غزل در زمان آشنایی با یک مرد سوریهای باردار بود و چند روز قبل از اینکه خانه رو ترک کنه بچه سقط شد، وقتی من و مادرش گفتم چرا و چطور این بچه سقط شد جواب میداد دبه آب را بلند کردم و سقط شد.
از مادر سجاد سوال میکنم غزل با شوهرش مشکلی داشت؟ یا مثلاً به اجبار با هم ازدواج کرده بودند؟ وی پاسخ میدهد: اتفاقاً غزل و شوهرش خیلی همدیگر را دوست داشتند، نباید از حق بگذرم ارتباط غزل با ما هم خیلی خوب بود و با هم عروسش مثل خواهر بودند و هیچ اجباری در ازدواجشان وجود نداشت، ما هم برایش کم نگذاشتیم، برای دو پسرم یک شب عروسی گرفتم، با اشاره دست عروس دومش که هرازگاهی صحبتهای مادرشوهر را تایید میکرد را نشانم داد.
غزل با مرد غریبه عقد کرد
مادر سجاد میگوید: خانه ما بزرگ است، بالای خانه دو واحد ساختم یکی برای سجاد و دومی برای آن یکی پسرم، مادرسجاد از من میخواهد وارد خانه بشوم و زندگی که برای غزل درست کردند را نشانم بدهد، میخواهد بگوید که به لحاظ زندگی همه چی را برای عروسها فراهم کردیم.
جریان ترکیه رفتن غزل را میپرسم و وی توضیح میدهد: طبق صحبتهایی که غزل برای دوستانش کرده و به ما منتقل میکنند، با شخصی از طریق اینستاگرام آشنا میشود که این شخص اهل سوریه است، این مرد به غزل ابراز علاقه زیادی میکند این دختر را وابسته خود میکند تا آنجایی که غزل بابت این مرد زندگی خودش را رها کرد، به محض اینکه غزل به ترکیه میرود این مرد غزل را به عقد خودش در میآورد و زندگی جدیدی را شروع میکنند.
غزل که همه جوره به این مردسوری اعتماد کرده بود کم کم شروع به ارسال عکسهای خود با آن مرد میکند، دوستانش که ما را در جریان تمام جزییات میگذاشتند پسرم هر روز بیشتر از دیروز کنترل خود را از دست میداد و نمیتوانست بر اعصاب خود مسلط شود مخصوصاً که بازاری بود و اطرافیان چپ و راست غیرت و مردانگی وی را تحریک میکردند.
طعنه اطرافیان پسرم رو غیرتی کرد
وی ادامه میدهد: در محله و خیابان کمترین بحثی که بین بچهها اتفاق میافتاد مستقیم و غیر مستقیم با طعنه، آبرو ریزی غزل را به رخ ما میکشیدند و بابت این مسأله بحث و دعوا کرده بودیم این در حالی است که همسایهها کاملاً از شرایطی که اتفاق افتاده اطلاع داشتند اما به جای دلداری احساسات پسرم را تحریک میکردند.
خواهر سجاد صحبتهای مادر را قطع میکند و میگوید: به نظرم ۱۷ سال سنی نیست که کسی بتواند درست تصمیم بگیرد، غزل گول خورده و تحت تاثیر صحبتهای مرد سوری قرار گرفته وگرنه چه کسی زندگی خودش را ول کند و سراغ کسی دیگر میرود، تازه این مرد همه طلاهای غزل را برده بود.
از مادر سجاد سوال میکنم با چه ترفندی غزل را به ایران برگرداندند؟ میگوید: ما از طریق پلیس بین الملل اقدام کرده بودیم که فردی دختر ما را دزدیده و… اما خودِ غزل هم ظاهراً پشیمان شده بود و این اواخر خودش به پدرش گفت: بیایید من را به ایران بیاورید که بعد از آن پدر غزل و شوهرم تا ترکیه دنبالش رفتند و روز جمعه ظهر اهواز رسیدند.
پسرم به مرد سوری(همسر جدید غزل) ویس تهدیدآمیز فرستاده بود و او در جواب عکسهای عروسی رو میفرستد و برای اینکه سجاد را عصبی کند گفته بود خودم به غزل گفتم بچه را سقط کند.
پسرم تهدید کرده بود غزل را میکشم برای همین پدر غزل و پدر سجاد در صدد مخفی کردن غزل تا تحویل آن به کلانتری بودند چرا که از تهدیدهای سجاد میترسیدند و زمانی که غزل را تحویل شوهرش ندادند عصبانیت و تهدید سجاد دو چندان شد، برای همین روز یکشنبه غزل را سوار ماشین کردند تا ببرند و تحویل کلانتری بدهند اما از آنجایی که سجاد حرکات پدر و عمویش را زیر نظر داشت به اتفاق برادرش جلوی ماشین را میگیرند و غزل را از انها میگیرد که ظهر همان روز آن اتفاق افتاد و سجاد غزل را با قمه کشت.
به او گفتم خب سرش را با قمه زد! چرا سرش را محله به محله نشان این و آن داد؟ مادر سجاد پاسخ داد: در هر محله و خیابانی که به سجاد انگ بیغیرت زده بودند سر غزل را گَرداند تا مثلاً به همه گوید: من آدم بیغیرتی نیستم.
غزل یک پسر دارد
از مادر سجاد میپرسم غزل یک فرزند پسر دارد؟ و مادر با اشاره دست پسر بچه زیبا و دوست داشتنی را نشان میدهد که بلوز قرمز و شلوار یشمی بر تن داشت و میگوید: بله این پسرش است و من که با دیدنش قلبم مچاله شد ناخودآگاه وای ممتدی را زمزمه کردم اما زن عموی پسربچه با جمله «این پسرم است و من آن را بزرگ کردم» توجهام را جلب کرد.
وی ادامه داد: من بچه دار نشدم، برای همین پسر غزل که به دنیا آمد همه جوره تروخشکش کردم، غزل هم کاری به کارم نداشت و بیشتر اوقات پسرش پیشم بود، این چند ماهی هم که مادرش نبود اصلاً دلتنگی نکرد و من از آن نگهداری کردم.
برای مصاحبه و شنیدن صحبتهای خانوادههای مقتول نیز تلاش کرد اما مادر مقتول به دلایل روحی خانه را ترک کرده و به منزل پدری پناه آورده و به این دلیل تاکنون در دسترس نبوده است.
قوانینی که عفو و یا تخفیف مجازات برای قتلهای اینچنینی را شامل می شوند از عوامل تشدید این معضل اجتماعی به شمار میروند و جرات تکرار را برای افراد بیش از پیش بیشتر کرده است.
-

قتل دختر اهوازی و قربانیان قتلهای ناموسی
خون بی گناهانی چون رومینا اشرفی، فاطمه بریهی، ریحانه عامری و حالا مونا حیدری بر روی دستان شیفتگان کودک همسری، زن ستیزان و متحجران تا همیشه باقی خواهد ماند.
پایگاه خبری تحلیلی رسا نشر – از خشونت، درگیری و حتی قتل در هیچ جامعه ای نمی شود رهایی یافت. در هر کجای دنیا بسته به شرایط و روحیات اجتماعی شهروندان، همه روزه اتفاقات تلخ بسیاری رخ می دهد. اما آنجا که این حادثه برچسب جنایت فجیع به خود می گیرد، دیگر نمی توان به آن یک نگاه عادی کرد. ماجرای شنبه خونین اهواز، 16 بهمن 1400 را نمی توان بی تفاوت از کنارش رد شد و ندید. قتل فجیع یک مادر 17 ساله، که در 12 سالگی و با اصرار به عقد پسرعمویش درآمده است، شاید یکی از قتل های تلخ در تاریخ جنایی ایران لقب بگیرد. اما بدون اغراق می توان گفت متفاوت ترین قتل ناموسی در تاریخ ایران بدون شک ماجرای مرحومه مونا حیدری است!

ظهر روز گذشته فیلمی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد که سر بریده یک زن جوان یا بهتر بگویم سر یک قربانی کودک همسری در دستان شوهرش، خونین به این سو و آن سو برده می شد. اینکه شهامت چنین عمل قساوت گونه همراه با لبخند توأم با افتخار چگونه در این مرد شکل گرفته است؛ همان چیزی است که سالیان سال مدافعان حقوق زنان و فعالین رسانه ای مدام در رابطه با آن هشدار می دهند و همه ساله بر تعداد قربانیان خشونت و قتل های ناموسی اضافه می شود. تفاوت این قتل با همه قتل هایی که پیشتر در باره آن شنیدید در همین دور افتخاری است که مرد به اصطلاح ناموس پرست، نه تنها فرار نکرده است، بلکه با سری بالا و لبی خندان سر جدا شده زنش را در کوچه و خیابان می گرداند!
زن اهوازی به بد سرنوشتی دچار شد. دختر 17 ساله ای که شاید تنها گناهش این بوده که برای رهایی از یک زندگی اجباری فرار کرده است. جنایتی از این بالاتر نیست که حقوق اولیه انسان، یک زن از او گرفته شود. اختیار و حق انتخابش را مصادره کنند و در کودکی به زور شوهرش بدهند. امروز همه آن خشک مقدسانی که مروج کودک همسری هستند در این جنایت بزرگ شریک هستند و باید پاسخگو باشند. آنانکه باعث شده اند تا قاتلان روانی فرزند یا همسر خود را به بدترین شکل ممکن به قتل برسانند و به سزای عملشان نرسند نیز در مظان اتهام قرار دارند.
قانون در دفاع از حقوق زنان نقص دارد. لایحه حمایت از زنان در برابر خشونت، بازیچه سیاسی کاری مسئولین است و تا زمانیکه قانون به عنوان یک پشتوانه مطمئن در حمایت از زنان آسیب پذیر قرار نگیرد، از این جنایت ها بارها رخ خواهد داد. دختران و زنان نیازمند حمایت ویژه ای در قانون قضایی هستند. و بر رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و نمایندگان مجلس واجب است که با رسیدگی ویژه قوانین فشل و مردانه را اصلاح کنند. خون بی گناهانی چون رومینا اشرفی، فاطمه بریهی، ریحانه عامری و حالا مونا حیدری بر روی دستان شیفتگان کودک همسری، زن ستیزان و متحجران تا همیشه باقی خواهد ماند. مشکل جریحه دار شدن احساسات جامعه با بستن رسانه ها و شبکه های اجتماعی حل نخواهد شد. تا زمانیکه حتی یک زن در خانه پدر و همسر احساس نا امنی میکند و مرد به خودش اجازه میدهد که با هر روشی زن را به تمکین و اطاعت از خود وا دارد، احتمال قتل های فجیع تر از این و جنایت های بیشمار دیگر وجود خواهد داشت. پس به جای بازی با الفاظ و اظهار تأسف های گاه و بی گاه، از زنان بی گناهی چون مونا حمایت کنید. اگرچه دیگر برای نجات مونا از تعصبات قومی و ناموسی خیلی دیر است. اما شاید در پهنه این دیار مونای دیگری باشد که هر لحظه جانش در خطر باشد ….
شبنم حاجی اسفندیاری
-

شلیک پلیس؛ پایان جولان مجرمانه یکی از اوباش معروف
فرمانده انتظامی ویژه شرق استان تهران دستگیری یکی از اراذل و اوباش معروف با شلیک پلیس در ورامین خبر داد.
سردار کیومرث عزیزی عصر امروز یکشنبه ۱۷ بهمن ماه در جمع خبرنگاران در تشریح این خبر طی سخنانی خاطرنشان کرد: در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر عربده کشی و قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت توسط یکی از اراذل و اوباش معروف با قمه در یکی از محله های شهرستان ورامین ، بلافاصله ماموران گشت انتظامی کلانتری ۱۳ شهید بهشتی به محل حادثه اعزام شدند.
وی افزود: ماموران با حضور در محل مشاهده کردند یکی از اراذل و اوباش سابقه دار با قمه کشی اقدام به درگیری و مزاحمت کرده و موجب اخلال در نظم عمومی و ترس و وحشت شهروندان شده است متهم با مشاهده ماموران انتظامی به سمت آنها حمله ور می شود.
رئیس پلیس ویژه شرق استان تهران با اشاره به اینکه علی رغم تذکر و هشدار پلیس این فرد شرور به اعمال مجرمانه خود ادامه می دهد خاطر نشان کرد: در این راستا ماموران کلانتری به سرعت وارد عمل شده و برابر قانون به کار گیری سلاح افدام به شلیک دو تیر هوایی می کنند و وقتی با جسارت آن فرد در حمله با سلاح سرد به سمت پلیس مواجه می شوند به سمت وی تیراندازی کرده و از ناحیه پای چپ مورد اصابت گلوله قرار می دهند.
سردار عزیزی با بیان اینکه متهم پس از انتقال به مراکز درمانی و مداوای اولیه با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شد ، امنیت و آرامش شهروندان را خط قرمز پلیس دانسته و اظهار کرد: با مخلان نظم و امنیت عمومی امنیت با قاطعیت و اقتدار برابر قانون برخورد می شود و لازم است شهروندان در صورت مشاهده و برخورد با هرگونه هنجار شکنی و موارد مشکوک از طریق سامانه ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند تا در کمترین زمان ممکن نسبت به شناسایی جرم و دستگیری مجرمان اقدام شود.
منبع: ايسنا



































