برچسب: اجنه

  • راز مرگ پسر جوان در خانه اجنه

    راز مرگ پسر جوان در خانه اجنه

     

    راز مرگ پسر جوان در خانه اجنه|خبر فوری

    پسر جوان وقتی راز خانه جن‌ها در شمال تهران را شنید از روی کنجکاوی تصمیم گرفت با دوستانش به آن خانه برود اما پس از ورود به خانه به طرز مرموزی از ارتفاع 4 متری سقوط کرد و جان باخت.

    پسر جوان وقتی راز خانه جن‌ها در شمال تهران را شنید از روی کنجکاوی تصمیم گرفت با دوستانش به آن خانه برود اما پس از ورود به خانه به طرز مرموزی از ارتفاع 4 متری سقوط کرد و جان باخت.

    ساعت 3 بامداد سه‌شنبه اول مهر، مأموران کلانتری 122 دربند در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از سقوط مرگبار پسر 21ساله‌ای خبر دادند.

    به‌ دنبال اعلام این خبر به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد پسر جوان به‌نام آرش همراه 5 نفر از دوستانش که همگی در یکی از محله‌های جنوب تهران زندگی می‌کردند از سر کنجکاوی و هیجان راهی خانه‌ای متروکه در منطقه دربند شده‌اند که گفته می‌شد آن خانه جن دارد.

    اما بعد از ورود به خانه با شنیدن سر و صداهایی موهوم و ترسناک ناگهان دچار وحشت شدند و پا به فرار گذاشتند اما در این میان آرش هنگام فرار تعادلش را از دست داد و از بالای دیواری به ارتفاع 4 متر به پایین پرتاب شد.

    اگرچه ارتفاع زیاد نبوده اما پسر جوان هنگام برخورد با زمین سرش به آهنی که کنار دیوار افتاده بود خورده و تسلیم مرگ شده است.

    بدین ترتیب جسد به دستور بازپرس ساسان غلامی به پزشکی قانونی منتقل شد و 5 پسر جوان نیز بازداشت شدند تا راز سقوط مرگبار پسر جوان برملا شود. تحقیقات در رابطه با ادعای 5 دوست وی نیز ادامه دارد.

    گفت‌و‌گو

    یکی از دوستان آرش که در این ماجرا بازداشت شده در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» به سؤالات وی پاسخ داد.

    با آرش چطور آشنا شدی؟

    ما 6 دوست هستیم که در واقع یک گروه تشکیل داده‌ایم و همه جا باهم می‌رویم. آخر هفته‌ها باهم قرار می‌گذاریم و دور

    هم جمع می‌شویم و برای تفریح به پارک و کوه می‌رویم. هر 6 نفر بچه محل هستیم و بین 15 تا 21 سال سن داریم.

    ماجرای خانه جن‌ها چه بود؟

    چند وقت قبل آرش به سراغم آمد و گفت شنیده‌ام خانه‌ای در شمال تهران است که داخل آن اجنه زندگی می‌کنند. یک روز که برای کوهنوردی به دربند رفته بودیم، تصمیم گرفتیم پرس و‌جویی در این باره کنیم. آن روز به سراغ محلی‌ها و قدیمی‌های دربند رفتیم و در مورد خانه متروکه سؤال کردیم. آنها تأیید کردند که در آن حوالی خانه‌ای است که داخل یکی از اتاق‌هایش یک حوضچه قرار دارد و روی دیوارهایش با لکه‌های خون جملاتی نوشته که اینجا طلسم شده است.

    گفتند حتی می‌توانیم اجنه را داخل این خانه مرموز ببینیم. این خانه برای ما که عاشق هیجان بودیم خیلی جالب بود. ما هر وقت که دور هم جمع می‌شدیم فیلم‌های ترسناک می‌دیدیم و لذت می‌بردیم. وسوسه شدیم که به آن خانه برویم.

    شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟

    آن شب قرار بود به پارک نهج البلاغه برویم اما تصمیم مان ناگهان عوض شد و سوار بر خودرو 6 نفری به خانه متروکه رفتیم. انگار آرش قبلاً آنجا رفته بود چون هم موقعیت جغرافیایی آنجا را می‌دانست و هم با خانه آشنایی داشت.

    وارد که شدیم یک کندوی زنبور عسل دیدیم. به محض ورود زنبورها به ما حمله کردند و حتی چند نفر از ما را نیش زدند.

    بعد همراه آرش به سمت همان اتاق مورد نظر رفتیم. من و آرش و یکی از دوستانم با هم وارد شدیم و سه نفر دیگر هم باهم بودند.

    به محض اینکه پایمان را به اتاق گذاشتیم صداهایی شنیدیم. صدایی مثل نیش مار، صدای قدم‌های چند مرد، قهقهه، … صداهای مختلفی که نمی‌دانم آن زمان به خاطر توهم به ما دست داده بود یا واقعاً می‌شنیدیم هر چه بود صداها باعث ترس شد و ما فرار کردیم. هر کدام از ما یک طرف دویدیم تا راهی برای فرار پیدا کنیم. ناگهان آرش تعادلش را از دست داد و افتاد و سرش به آهن خورد و در دم جان باخت.

     

  • برگزاری مجلس عزاداری سالگرد درگذشت زعفر جنی در تهرانسر!

    برگزاری مجلس عزاداری سالگرد درگذشت زعفر جنی در تهرانسر!

    مظاهری در یادداشتی به نقد برگزاری مراسم عزاداری برای سالروز درگذشت زعفر جنی، در یکی از هیئات شهر تهران پرداخته است.

    به گزارش ایکنا؛ محسن‌حسام مظاهری، پژوهشگر علوم اجتماعی، در یادداشتی به نقد برگزاری مراسم عزاداری به مناسبت سالروز درگذشت زعفر جنی، در یکی از هیئات شهر تهران پرداخته است. متن یادداشت از نظر می‌گذرد؛
    «تصویر زیر، آگهی برگزاری مجلس عزاداری سالگرد درگذشت زعفر جنی در هیئت «بنی الزهرا»ی غرب تهران است. مجلسی عجیب برای مناسبتی غریب.
    در روایت عامیانه تاریخ عاشورا، زعفر (یا جعفر) جنی فرمانده گروه جنیان مسلمان پنداشته می‌شود که در روز عاشورا به امام حسین(ع) پیشنهاد کمک داد، اما امام نپذیرفت.
    ظاهراً از اواخر دوره تیموری زعفر به برخی مقاتل عاشورا راه یافته و طبق قول مشهور، نخستین روایت مفصل از زعفر را ملاحسین واعظ کاشفی در روضةالشهدا آورده است.
    ماجرای حضور جنیان در عاشورا پس از کاشفی و به ویژه در مقاتل داستانی دوره قاجار تفصیل بیشتری یافت و زعفر همراه لشگر اجنه به یکی از عناصر مهم روایت اسطوره‌ای عاشورا بدل شدند که در ادبیات، فرهنگ و هنر عامیانه شیعی جایگاه مهمی یافتند. از جمله می‌توان به اشاره به زعفر در گنجینه الاسرار عمان سامانی و تصویرگری‌اش در نقاشی‌های تکیه معاون‌الملک (کرمانشاه) و برجسته‌تر از همه حضورش در مجالس تعزیه اشاره کرد.
    برخی گفته‌اند کمتر از یک قرن پیش (حدوداً اواخر دهه ۱۳۰۰ شمسی) زعفر جنی پس از چند صد سال عمر (طبق عرف جنیان) از دنیا رفت و آیت‌الله بروجردی برای وی مجلسی ختم برگزار کرد. فارغ از اصل مراسم، برپایی آن توسط مرحوم بروجردی صحت ندارد و احتمال دارد نام وی با که یکی از علمای بروجرد به نام سیدعلی‌اصغر شفیع جابلقی بروجردی (متوفای ۱۳۱۳ش) که در کتاب طرائف‌المقال خود به زعفر اشاره کرده، اشتباه شده باشد.
    با این اوصاف، برگزاری مجلس عزاداری برای رئیس وقت جنیان شیعه مسبوق به چنین سابقه‌ای است. گرچه روشن است که برگزاری مجلس ختم با مجلس عزاداری سالگرد تفاوت زیادی دارد.
    یک نکته جالب هشتگی است که در صفحه هیئت برگزارکننده این مراسم عجیب آمده است؛ هشتگی که به تنهایی گویاست و خاستگاه چنین ابتکاری را روشن می‌سازد: #بنی_الزهرا_پایتخت_مجانین.
    در فصل ۷ کتاب رسانه شیعه درباره رواج ادبیات عقل‌ستیز و فضیلت جنون و دیوانگی در هیئت‌های عامه‌پسند توضیح داده‌ام.
    توضیح: این مراسم که قرار بود دیشب برگزار شود، با مخالفت امام جماعت و هیئت امنای مسجد مواجه شده و لغو شد.»
  • کلاهبرداری‌های میلیاردی به سبک ارتباط با اجنه

    روزنامه خراسان نوشت: مرد ثروتمندی است که در آخرین روز‌های سال گذشته شکایتی را علیه دو جوان کلاهبردار مطرح کرده بود، درباره چگونگی ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد توضیحاتی ارائه داد.
    آن‌ها چنان مرا از حوادث و پدیده‌های ماوراءالطبیعه ترسانده بودند که حتی جرئت نمی‌کردم این موضوعات را با نزدیک‌ترین افراد خانواده ام مطرح کنم، فقط برای فرار از چنگ اجنه و باطل شدن طلسم جادو، میلیون‌ها تومان پول پرداخت می‌کردم تا جایی که آن شیادان با سوءاستفاده از عواطف و احساسات مذهبی من بیشتر از ۳۰۰ میلیون تومان کلاهبرداری کردند و …
    این‌ها بخشی از اظهارات مرد ثروتمندی است که دل به دریا زد و راز کلاهبرداری‌های میلیاردی با شگرد ادعای ارتباط با اجنه را برای پلیس فاش کرد. این مرد میان سال که در آخرین روز‌های سال گذشته شکایتی را علیه دو جوان ۳۰ ساله مطرح کرده بود، درباره چگونگی ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: از سال‌های دور به خاطر اعتقادات مذهبی ام در بسیاری از هیئت‌ها شرکت می‌کردم تا این که بسیاری از تجار و بازاریان نیز با من همراه شدند و به همین دلیل جلسات دوره‌ای خانگی و خانوادگی به راه انداختیم که در این جلسات معنوی از خواندن دعا و سخنرانی لذت می‌بردیم.
    در این میان و از چند سال قبل، دو جوان تبعه خارجی با ظاهری موجه و صوت زیبایی که داشتند، طرح دوستی با من ریختند به طوری که من هم آن‌ها را برای شرکت در این جلسات خانوادگی دعوت می‌کردم تا اشعاری را با صدای زیبایشان دکلمه کنند، ولی آرام آرام آن‌ها وانمود کردند که با اجنه در ارتباط هستند و گاهی خواب‌هایی می‌بینند که به حقیقت می‌پیوندد، ولی حق ندارند این خواب‌ها را بازگو کنند چرا که در آن صورت نه تنها ارتباط خودشان با ماوراءالطبیعه را از دست می‌دهند بلکه آثار منفی نیز به بار خواهد آورد.
    خلاصه، کلام آن‌ها طوری در وجودم می‌نشست که چشم و گوش بسته به همه حرف هایشان اعتماد داشتم و عمل می‌کردم. آن‌ها حتی اعتماد بسیار دیگری از اعضای این دورهمی دوستانه خانوادگی را جلب کرده بودند به گونه‌ای که مورد احترام همه اعضا بودند.
    یک روز یکی از آن دو نفر با چهره‌ای گرفته و غمگین نزد من آمد و گفت: خواب دیده ام که همسر و فرزندت را اجنه طلسم کرده اند و من باید ۳۰ گوسفند قربانی کنم. آن زمان هر رأس گوسفند حدود یک میلیون تومان بود، من هم بدون تفکر ۳۰ میلیون تومان به او دادم تا این کار را برایم انجام بدهد. این تازه آغاز ماجرا بود. مدتی بعد، دوست آن جوان هم به محل کارم آمد و از خواب‌های آشفته اش سخن گفت که روح پدرم به دلیل گناهانش در برزخ سرگردان است و چشم یاری به من دارد.
    او آن روز مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان برای نذر و نیاز و قربانی کردن ده‌ها رأس گوسفند از من گرفت تا با ذبح کردن آن‌ها روح پدرم آزاد شود. من پول‌ها را به او می‌دادم بدون آن که حتی ذره‌ای به ماجرای کلاهبرداری و ادعا‌های دروغین آن‌ها فکر کنم. آن‌ها در حرف هایشان چنان مرا از حوادث و پدیده‌های ماوراءالطبیعه ترسانده بودند که حتی جرئت تردید یا شک در گفته هایشان را نداشتم. آن‌ها در طول این مدت با همین شگرد با اجنه و خواب‌های گاه و بیگاهشان بیشتر از ۳۰۰ میلیون تومان از من کلاهبرداری کردند.
    آن‌ها با توسل به همین شیوه از دیگر اعضای جلسه که همه آن‌ها از تاجران سرشناس و پولدار بودند، مبالغ زیادی راکلاهبرداری کرده بودند، اما با آن که همه یکدیگر را می‌شناختند هیچ گاه این ماجرا را برای همدیگر بازگو نمی‌کردند چرا که می‌ترسیدند تاثیر این سحر و جادو‌ها از بین برود و دوباره اجنه در روح آن‌ها رسوخ کند.
    خلاصه، ماجرای کلاهبرداری آن‌ها را زمانی فهمیدم که یکی از همکارانم در کشاکش طلاق با همسرش بود، وقتی با او به گفت وگوی دوستانه نشستم، ناگهان حیرت زده شدم، او گفت: از آن جوان تبعه خارجی شنیدم که همسرم به من خیانت می‌کند و اکنون در آخرین مراحل طلاق توافقی هستیم. آن جا بود که فهمیدم همه ادعا‌های آن دو جوان دروغ است و هرکدام از دوستان و همکارانم را به طریقی سرکیسه کرده اند، اما‌ای کاش …
    شایان ذکر است، با کسب مجوز‌های قضایی و صدور دستورات ویژه‌ای از سوی سرهنگ احمد مجدی (رئیس کلانتری احمدآباد) دو متهم مذکور دستگیر شدند و اعتراف کردند که برای فرد دیگری به صورت درصدی کار می‌کنند. آن‌ها در حالی با ۱۴ شاکی رو به رو شدند که تحقیقات با دستورات خاص قضایی توسط ماموران زبده دایره اطلاعات کلانتری ادامه دارد.