علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، چهارشنبه شب در یک مراسم خصوصی در لسآنجلس با ابی، خواننده ایرانی، دیداری گرم و صمیمی داشت.

چهارشنبه شب و در یک مراسم خصوصی در لسآنجلس علی دایی و ابی در کنار هم، معاشرت گرم و صمیمی ای داشتند.



علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، چهارشنبه شب در یک مراسم خصوصی در لسآنجلس با ابی، خواننده ایرانی، دیداری گرم و صمیمی داشت.

چهارشنبه شب و در یک مراسم خصوصی در لسآنجلس علی دایی و ابی در کنار هم، معاشرت گرم و صمیمی ای داشتند.



نوش جانشان، خوشی به هر حال توشهی راه هر بنیبشریست، سلبریتی و غیرسلبریتی هم ندارد، این که کِی و کجا و چگونه هم چندان به من و شما ربطی ندارد. فلانی دوست داشته، فلان مهمانی را در آن کشور گرفته، دوست داشته مهمانیاش اینگونه باشد و البته که هر کیفیتی هم که مدنظر میزبان و مهمان بوده، به خودشان مربوط است.
نکته، اما اینجاست که خب این کلیپها خیلی دیده میشود، آن هم درست در لحظاتی که مناظرهها پخش میشد و تیمملی فوتبال حساسترین مسابقات را برگزار میکرد، مسابقات یورو برگزار میشد و البته والیبال هم در لیگ ملتها چپ و راست مسابقه داشت.
از میان این اتفاقات، حداقل انتخابات موضوع خیلی مهمیست. به هر حال نوعی تعیین سرنوشت است. اما خب آن چه که برای بخش بزرگی از مردم مهمتر بوده ظاهرا، تماشای آن کلیپهاست. البته شاید منافاتی هم نداشته باشد. مردم در عین حال سیاست و فرهنگ و زندگی روزمرهشان را دنبال میکنند. روزگاری میگفتند مردم ایران «سیاستزده» شدهاند، به آن معنا که هر چیزی را متصل به دنیای سیاست تفسیر میکنند، مثل آن چه که به کنایه درباره راننده تاکسیها و بحثهای داخل تاکسی گفته میشود؛ این که به نظر عدهای هر رویدادی یک پشت پرده سیاسی دارد و نباید مسائل را ساده گرفت، از دربی تا سرعت اینترنت، این که خلاصه همه چیز کار خودشان است!
حالا، اما گویا از آن دوران «سیاستزدگی» رد شدهایم و مردم کلا از سیاست، «زده» شدهاند. خیلیها دیگر نای صحبت کردن درباره سیاست را ندارند یا نایاش را دارند، اما به نظرشان نان و آب جای دیگری ا. ت، به این جمعیت اندک کلابهاوس و توئیتر توجه نکنید که البته انتخابات هم نشان داد تاثیر آنچنانی بر فضای سیاست ندارند. مردم یا حداقل بخشهای قابل توجهی از مردم، دیگر طالب هر چیز غیرسیاسی هستند، هر چیزی که «عرفی» باشد اصطلاحا و به متن زندگی مرتبط باشد، آن را بیشتر دوست دارند.
برای مردمی که سالی یک «ویاچاس» و پانزده کلیپ از لسآنجلس میدیدند، دیدن مراسم شخصی خیلی هم جذاب است، بخشهای از مردم احتمالا گمان میکنند که دیگر نقشی در معادلات کلان ندارند و بهتر است سرشان گرم تولد این و عروسی آن باشد، تعقیب توام با حسرت و اشتیاق جشن تولد شهره آغداشلو و یا ابی، چه بسا حاصل حجم زیادی از سرخوردگی و حسرت است. زندگی ایدهآل برای بخشهایی از مردم آن چیزیست که در کلیپ شالی زمردی میگذرد؛ یک خانه مجلل، کمی تحرک (!) و یک لبخند جمعی که با وجود کرونا خیلی وقت است از بخشی از ما دریغ شده.
این را هم اضافه کنید که مثلا تماشای بازیگری مثل گوهر خیراندیش در فضایی غیررسمی، خودش تضاد ایجاد میکند؛ «آنها دارند عشق و حالشان را میکنند و ما فکر ساعت منع تردد هستیم!» به هر حال این گزارهایست که در ذهن خیلیها میچرخد و تضاد روی تضاد میآورد، اکسپلور اینستاگرام انگار ضمیر ناخودآگاه شهر ماست، آن چه خواستیم، آن چه نشد و آن چه نیستیم. راهش تکفیر گوهر خیراندیش و ابی و امثالهم نیست، راهش شاید ایجاد حس رضایت است، مسیر رضایت از کوچهی شادی میگذرد، از خانههایی که مردمانش حال خوشی دارند و خراب آینده نیستند. بالاخره هرچه خدا بخواهد همان میشود!
منبع: برترینها

امروز شاید قریب به ۱۰ روزنامه به ماجرای ترانه و کلیپ جدید ساسی مانکن با نام “تهران توکیو” پرداختهاند اما این یکی در روزنامه فرهیختگان، روزنامه دانشگاه آزاد از همه مفصلتر است، روزنامهای که در خلال همین مطلب، ابی، را آقای صدا نوشته است.
اشکال کار آنجایی است که آقای صدا چرا با آگاهی از فعالیتهای پسرش تا این اندازه به تبلیغ غیرمستقیم او و ساسی میپردازد؟ ابی که در آمریکا کلینیک دارد و هیچ دغدغه مالیای ندارد، به چه علت راضی است که فرزندش درکنار ساسی، برای سودآوری، جیب ملت ایران را خالی کنند؟ 
روزنامه دانشگاه آزاد همچنین به زندگی خصوصی ساسی مانکن پرداخته و درباره ارتباط جنجالی او با دختری ساکن لندن نوشته است: دختر جوان ایرانی که در لندن پزشکی میخواند، آشنا شد و او را به عقد خود درآورد. پس از مدتی، آن دختر از وی حامله میشود و این اتفاق همزمان میشود با درست شدن کارهای اقامت ساسی در آمریکا. ساسی از نامزدش میخواهد که بچه را سقط کند اما این درخواست مورد پذیرش قانون انگلستان نبود و بههمین دلیل ساسی، فرار را بر قرار ترجیح میدهد.
متن کامل این گزارش درباره ساسی مانکن در ادامه میآید:
ساسان حیدرییافته ملقب به ساسی، خطرناکتر از آن چیزی است که احساس میشود میتواند از طریق تاثیرگذاریهای فرهنگی بر مردم نفوذ کند. خواننده جنجالی و پرحاشیهای که طی این سالها، موسیقی بهعنوان هنر تزئینی و ردگمکنی او برای برخی فعالیتهای دیگرش مطرح است. اتفاقی که متاسفانه در سایه حواشی بسیاری که تکآهنگهای او به وجود میآورند، مورد غفلت قرار گرفته و او با این حاشیه امن توانسته به کارها و اقدامات مخرب و غیراخلاقی خود ادامه دهد. در ادامه به برخی از این اقدامات اشاره میکنیم. گفتنی است این رزومه، درنتیجه گفتوگو با افراد متعددی بوده که طی سالیان اخیر، حشرونشرهایی با این خواننده پرحاشیه داشتهاند.
سایتهای شرطبندی
اگر دقت کنید، بحث سایتهای شرطبندی هماکنون چند ماهی میشود که به موضوع داغی در جامعه ایرانی تبدیل شده است. اتفاقی که حتی حواشی حضور برخی خوانندگان وطنی را هم با خود به همراه داشته اما هیچگاه رمزگشایی چندانی راجع به این قبیل فعالیتها و برجستهشدن ناگهانی این شکل قمارها در ایران صورت نگرفته است. باور عموم بر آن است که این سایتها در ادامه همان سایتهای شرطبندی همیشگی بوده و موردی است که طی سالها همواره وجود داشته و الان هم همان وضعیت حاکم است. اگر اینگونه فکر میکنید، کاملا در اشتباه هستید. این سایتها، چیزی فراتر از یک پول گذاشتن وسط بر سر برد و باخت فلان تیم ورزشی است. ساسی، طی یکسال اخیر، حداقل دو سایت شرطبندی راهاندازی کرده است. سایتهایی که در ابتدا و برای جذب مخاطب، نهتنها هیچ ورودی از مخاطبان و مشتریان خود نمیگرفتند بلکه در مواردی تا 100 بونوس (جایزه) رایگان نیز به آنها میدادند تا در هیاهوی تکثر سایتهای پرطرفدار، بتوانند مشتریانی برای خود دستوپا کنند. البته، این مربوط به آغاز فعالیت سایتهای شرطبندی بود، در این سایتها ورودیهایی در نظر گرفته شد تا افراد با پرداخت هزینه ورودی، نتیجه تمام فوتبالهای آن روز را حدس زده و برای هر بازی، اقدام به خرید بونوس کنند. این دایره تا اندازهای است که تمامی لیگهای فوتبال، از امارات و عربستان گرفته تا قطر و ایران را در بر میگرفت. مشخص است که علاوهبر ورودی، درصدی از جایزه هر برنده، به حساب ساسی و شریکش که در ادامه به او نیز خواهیم پرداخت، واریز میشود. بنابراین با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد چه سود سرشاری از بابت راهاندازی این سایتها به سمت این چهره سرازیر میشود. البته این موضوع هنوز قطعیت ندارد اما نمیتوان حضور یکباره چندین خواننده وطنی در این سایتها را چندان بیربط به گردانندگان آن دانست. در طول یکسال گذشته، چندین خواننده نهچندان مطرح به ترکیه رفتوآمدهایی داشتند و تا توانستند برای برخی سایتهای شرطبندی تبلیغ کردند. اتفاقی که نمیتوان آن را به مافیای ساسی و دایره ارتباطات خوبی که با برخی خوانندگان وطنی دارد، بیمناسبت دانست.
راز همراهی “ابراهیم حامدی” با ساسی
اگر در طول این سالها، صفحههای مجازی دنیای موسیقی را رصد کرده باشید با یک مورد عجیب برخورد کردهاید. تصور اینکه ساسی با ابراهیم حامدی ملقب به “ابی” در یک کادر باشند، نه به لحاظ سبک موسیقایی و نه جهان زیستی این دو چهره، بسیار سخت و تقریبا غیرقابلباور است. اما در طول یکی، دو سال گذشته، تصاویر بسیاری را از ابی و ساسی در موقعیتهای مختلف میبینیم؛ از ثبت تصاویر درکنار اعضای خانواده یکدیگر تا حضور در کنسرتهای هم و البته تعاریف بیحدوحصری که دوطرف نثار یکدیگر میکنند. کار حتی تا جایی بیخ پیدا کرده که برخی خوانندههای لسآنجلسی چون ابراهیم حامدی، در صفحه مجازی خود، تولد ساسی را تبریک گفت و بهواسطه این قبیل اقدامات در مورد خوانندهای که سابقهاش مشخص است، مورد شماتت بسیاری از هوادارانش قرار گرفت. ازجمله این اتفاقها میتوان به حضور این دو خواننده در کنسرت جنجالی عربستان اشاره کرد که درمورد بازتابهایش، حسابی شنیده و خواندهاید. اما پشتپرده این همه تعریف و تمجید ابی از ساسی و ثبت تصاویر وقت و بیوقت درکنار یکدیگر چیست؟
موضوع خیلی ساده است. آن شریکی که پیشتر از وی نام برده بودیم، همین “فرشید حامدی” پسر ابی است. فرشید به همراه ساسی، در سایتهای شرطبندی شریک هستند. ارتباط این دو نیز از زمانی آغاز شد که ساسی پس از فرار از انگلستان، به لسآنجلس میرود و در آنجا اقامت میگزیند و خیلی اتفاقی با فرشید آشنا شده و به این ترتیب، به درون خانواده آنها راه پیدا میکند تا جایی که در مراسم عروسی او حضور پیدا کرده و آقای صدا هم در آن مجلس با ترانه “جنتلمن” ساسی میرقصد. قطعا فرشید را نمیتوان در دایره هنرمندان قرار داد و چندان به بحث ما مربوط نیست اما اشکال کار آنجایی است که آقای صدا چرا با آگاهی از فعالیتهای پسرش تا این اندازه به تبلیغ غیرمستقیم او و ساسی میپردازد؟ ابی که در آمریکا کلینیک دارد و هیچ دغدغه مالیای ندارد، به چه علت راضی است که فرزندش درکنار ساسی، برای سودآوری، جیب ملت ایران را خالی کنند؟ اگر دقت کنیم، میبینیم ابی طی دو سال اخیر تصمیم گرفت دامنه کنسرتهای خود را کاهش داده و مثلا سالی یک اجرا در آمریکا داشته باشد. درحالی که تا پیش از آن، ابی یکی از شلوغترین خوانندههایی بود که اجرای صحنهای را در سراسر جهان به نام خود ثبت کرده بود. از دو سال پیش و با گسترش دایره فعالیتهای کلینیک، ابی، نیاز چندانی به کسب درآمد نداشت و بنابراین ترجیح داد هموزن اعتبار موسیقایی خود عمل کرده و چندان روی صحنهها آفتابی نشود. حمایت تلویحی ابی از ساسی، قطعا به معنای چراغسبز او به فعالیتهای او و پسرش در زمینه فعالیت در سایتهای شرطبندی است؛ سایتهایی که جیب مردم را نشانه گرفتهاند درست مانند دلارهایی که از شاهزاده جوان سعودی گرفت و حاضر شد در قبال دریافت دلار، به آن کشور برود و با یک پشت پای بزرگ به طرفدارانش در آنجا اجرای برنامه کند.
تاسیس گروه اکسبند
اگر اهل دنبال کردن فعالیتهای جدید دنیای موسیقی باشید، حتما تاکنون متوجه شدهاید که گروه جدیدالتاسیسی به نام “اکسبند”، چند ماهی است در دایره توجهات گسترده جوانها قرار گرفته است. گروه مرموزی که اطلاعات چندانی از آنها در دسترس نیست و خواننده اصلی گروه که یک دختر جوان است نیز روی صورت خود، یک ماسک بزرگ قرار داده تا شناخته نشود. خیلی جالب است که بدانید موسس این گروه، کسی نیست جز ساسی. او از این گروه بهعنوان یک سپر پوششی برای سایتهای شرطبندی خود استفاده میکند. ساسی حتی زمانی که از ایران رفت، دایره ارتباطهای خود را با بچههای موسیقی زیرزمینی کشور حفظ کرد و در این زمینه حتی استعدادهای جدید را نیز شناسایی میکرد. او در تکآهنگهایی که طی سالیان اخیر منتشر کرده، از صدای برخی از این استعدادها (که تقریبا تمامشان دختران جوان هستند) استفاده کرده و در تنظیم کارهایش نیز از افراد داخل ایران بهره برده است. “اکسبند” داستان استفاده او از همین آدمهاست. او برای این منظور، خواننده برخی تحریرهای کوتاه آهنگهایش را انتخاب کرد و کار تنظیم را هم به یکی از جوانهای مستعد داخل کشور که از دوستانش است، سپرد. شعر و آهنگ گروه هم کار خودش است بهطوری که ملودیهایی را که یک درجه از کارهای خودش پایین هستند به همان شیوه غیرآکوستیک میسازد و با شعری که خودش گفته، برای تنظیمکننده میفرستد؛ آنها صدای دختر را روی آن گذاشته و منتشر میکنند.
اما هدف ساسی از تاسیس این گروه مرموز چیست؟
به نوشته روزنامه دانشگاه آزاد، ساسی، با تاسیس این گروه، دو هدف شاخص را در سر میپروراند. نخست، کسب درآمدی است که میتواند بابت اجراهای زنده این گروه برای خود به دست آورد و دوم، هدایت افرادی است که به دلیل علاقهمندی به این گروه، به سایتهای شرطبندی فرستاده میشوند. ساسی برای نیل به این دو هدف، نیازمند یک پشتوانه عظیم مردمی بود تا مستقیما وجهه مردمی او خراب نشود. کمااینکه در تمام این سالها هیچگاه به شکل مستقیم، به تبلیغ سایتهای شرطبندی نپرداخت و ترجیح داد مردم تنها او را با فعالیتهای موسیقاییاش بشناسند. پشتوانه مردمی از طریق ساخت کلیپهای صریح جنسی فراهم شد. جایی که وی برای وسوسه بیشتر مردم، یک ماسک روی صورت یک مدل ایرانی حاضر در لندن قرار داد و سپس از چندین مدل ایرانی دیگر که با آنها آشنایی داشت، درخواست کرد تا بهصورت برهنه، در ویدئوکلیپهای این گروه حاضر شوند. همین اتفاق هم افتاد. درکنار این اتفاق، مافیای “رادیو جوان” بهعنوان یکی از مطرحترین شبکههای ماهوارهای موسیقی فارسیزبان وارد کار شد و برای پخش این کلیپها، سنگتمام گذاشت.نتیجه آن شد که هماکنون حدود 600 هزار نفر در صفحه مجازی این گروه حضور دارند که یک آمار خارقالعاده در 6 ماه فعالیت آنها محسوب میشود. ساسی در طول این 6 ماه، حدود 15 آهنگ برای این گروه ساخت و برای بسیاری از آن آهنگها هم کلیپ تهیه کرد تا یک دوره فشرده کاری را برای نیل به این مقصود سپری کند. جالب آنکه تبلیغ سایتهای شرطبندیاش را هم از همان آهنگ اول، در صفحه مجازی این گروه و کلیپهایشان قرار داد و خودش هم در پوشش یک طرفدار تا توانست در صفحه مجازیاش به تبلیغ این گروه و تحسین فعالیتهایشان پرداخت تا به این ترتیب، بخشی از هواداران خود را به سمت این گروه بفرستد. اگر صفحه مجازی این گروه را رصد کنیم، میبینیم که آنها توانستهاند در همین مدت کوتاه، طرفداران بسیاری را دستوپا کنند که یکی از خواستههای اصلیشان، حضور در کنسرت آنها یا دیدن صورت بدون ماسک خواننده این گروه است و این یعنی آنکه، تیر دوم ساسی در کسب درآمد از اجراهای صحنهای این گروه نیز به هدف اصابت کرده است.
پول بدهید تا مشهورتان کنم
یکی از اقدامهای عجیب ساسی، دریافت پول از خوانندههایی است که چندین سال در مارکت موسیقی حضور دارند، اما نتوانستهاند کار جنجالی و خوبی منتشر کرده و بههمین دلیل، کمتر کسی آنها را میشناسد. تعداد این افراد در خارج و علیالخصوص داخل کشور بسیار است و ساسی سرشاخههای خوبی برای شناسایی این آدمها درست کرده است. اتفاقی که هماکنون برای چند خواننده حاضر در اروپا رقم خورده و آنها با هدایت، مشورت و دخالت مستقیم او توانستهاند در قبال پرداخت هزینههایی که تا هفتهزار دلار بوده است، آهنگهایی را ساخته و تاحدودی عرضاندام کنند. البته در این میان بودهاند خوانندگانی که از طرق غیرمستقیم به ساسی وصل شده و هزینه آهنگ خود را به آن رابط دادهاند، اما بعد از چندماه هیچپاسخی نگرفته و پول خود را بربادرفته دیدهاند. برخی از آنها وقتی در مورد پسگرفتن پول خود مراجعه کردهاند با این پاسخ مواجهه شدهاند که اگر بازهم درخواست پول خودشان را کرده یا موضوع را رسانهای کنند، با مافیای ساسی طرف هستند و این مافیا دیگر هیچگاه به آنها اجازه نمیدهد که آهنگشان منتشر شود یا کلیپشان از طریق شبکههای پرطرفدار ماهوارهای پخش شود. گفتههایی که بیش از آن که مافیا باشد، یک تهدید توخالی است، همین هم آن خوانندگان را نسبت به دریافت هزینهای که کردهاند دلسرد میکند و آنها ترجیح میدهند قید پول خود را بزنند و به فعالیتهای سابق خود که بدون ساسی انجام میدادند، بازگردند.
خال زدن و منع تردد به انگلستان
اما خیلی جالب است که ساسی با این همه تبحری که در خلق تراکهای “سوپرهیت” دارد، برای دستیابی به آنچه “موفقیت” مینامد، دست به هر کاری میزند. اگر خاطرتان باشد در انتخابات ریاستجمهوری سال 88، برای یکی از نامزدهای انتخاباتی (مهدی کروبی) آهنگ خواند و تبلیغ او را کرد. سپس بازداشت و بعد از آن از کشور متواری شد و مدتی در ترکیه، مالزی، انگلستان و سپس آمریکا سکونت گزید. زمانی که ترکیه بود، عملا فراموش شد. یک آلبوم منتشر کرد که تفاوتهای بسیار با سبکی داشت که امروز میخواند و اصطلاحا شامل ترانههای سنگین او بود. خودش هم در گفتوگویی اعلام کرد که دوست ندارد مردم او را با آهنگهایی که قبلا میخواند (نظیر آنچه امروز میخواند) بهیاد داشته باشند و علاقهمند است مردم او را بهعنوان خوانندهای جدی بشناسند. اما آن آلبوم شدیدا شکست خورد و خیلی بعید است که مردم، حتی یک تراک از آن آلبوم را حتی تا امروز هم شنیده باشند. شاید سرخوردگی از انتشار این آلبوم سبب شد ساسی دوباره بههمان سبک همیشگی خود برگردد اما با چندسال تاخیر. او در آن چندسالی که هنوز اقامت آمریکای او درست نشده بود، بهصورت جستهوگریخته در چند کشور اروپایی حضور داشت. برای آنکه بتواند اقامت موقت انگلستان را داشته باشد، بهناچار باید با یک فرد تبعه آنجا ازدواج میکرد. تیرش به هدف خورد و با یک دختر جوان ایرانی که در لندن پزشکی میخواند، آشنا شد و او را به عقد خود درآورد. پس از مدتی، آن دختر از وی حامله میشود و این اتفاق همزمان میشود با درست شدن کارهای اقامت ساسی در آمریکا. ساسی از نامزدش میخواهد که بچه را سقط کند اما این درخواست مورد پذیرش قانون انگلستان نبود و بههمین دلیل ساسی، فرار را بر قرار ترجیح میدهد؛ نامزدش و فرزندی که بهدنیا آمد (برسام) را تنها گذاشت و به آمریکا رفت و گفته میشود تا امروز هنوز فرزندش را لمس نکرده است. بههمین دلیل او همچنان نمیتواند به انگلستان رفتوآمد داشته باشد. خیلی خوششانس است که انگلستان از اتحادیه اروپا جدا شد وگرنه تا چندسال او حق ورود به خاک اروپا را هم نداشت. نکته دیگری که خیلی جالب است آنکه ساسی که در شرایط فعلی، منبع درآمدهای بسیاری از طریق موسیقی، سایتهای شرطبندی، پولهایی که از خوانندههای گمنام برای معروفیت آنها میگیرد و… دارد، اما همچنان خال میزند.
اصطلاح “خال زدن” که از “خالتور” میآید بهمعنای خواندن خوانندگان در مراسم عروسی و جمعهای خودمانی است. طبق اطلاعاتی که به “فرهیختگان” رسیده، وی در تمام این سالها و حتی سال اخیر کرونایی، دعوت ایرانیهای مقیم آمریکا و حتی ترکیه برای خالزدن را در ازای مبالغی از هزار تا پنجهزار دلار میپذیرد و اینچنین ارزان، خود را در یک جمع خودمانی و خانوادگی عرضه میکند. کارهایی که در همان زمان شهرتش در ایران هم انجام میداد و بارها توسط پلیس تحت تعقیب قرار گرفت و گاهی با حضور پلیس در یک برنامه، فرار میکرد و کار اجرایش در یک مراسم را ناتمام میگذاشت. مشهورترینش، یک مراسم عروسی در رامسر اواخر دهه 80 بود که بابت اجرای خود و گروهش، 9 میلیون تومان گرفت و با آمدن پلیس در اواسط مراسم، پا به فرار گذاشت. بنابراین باید به این مهم توجه داشت که آن هژمونی گستردهای که در اثر انتشار یک تراک سالانه و کلیپی که از آن کار منتشر میشود، در نقش خامه روی کیکی است که زیر آن، اتفاقهای گسترده و مگویی درحال جریان است که طی این گزارش به برخی از مهمترین آنها اشاره شد.
یکسال زمان برای آهنگ جدید
به نوشته فرهیختگان، امشب آهنگ جدید ساسی منتشر میشود؛ آهنگی که او مدام تاکید کرده حاصل یکسال فعالیتش و تیم سازنده کلیپ است. اما در این زمینه، مخاطبان جدی موسیقی، دو نکته را بهخوبی میدانند؛ نخست آنکه ساسی عادت دارد برای رونق کنسرتهای نوروزی خود، تکآهنگش را در اسفندماه منتشر کند. مثلا “جنتلمن” را 15 اسفند 97 منتشر کرد، “دکتر” را 13 اسفند 98 و حالا “تهران، توکیو” را در 13 اسفند 99.
دوم هم آنکه دیگر همه میدانند طی این یکسال اخیر، سر ساسی به کجاها گرم بوده. او در این یکسال چون نمیتوانسته بهدلیل محدودیتهای کرونا، کنسرتی برگزار کند، عمده وقتش را بهساخت آهنگ و کلیپ برای گروه “اکسبند” و فعالیت در سایتهای شرطبندیاش گذرانده است. بنابراین با همین دو فکت میتوان متوجه شد که ادعای او برای زمان بردن یکساله این آهنگ اصلا درست نیست. ضمن اینکه بهلحاظ علمی (که موسیقی ساسی هیچقرابت ولو ظاهری هم با آن ندارد) چیزی شبیه بهمحال است که یک فرد خبره درحوزه آهنگسازی و ترانهسرایی در سبک خود، 12 ماه وقت بگذارد برای ساخت آهنگی که تماما از روی برنامههای کامپیوتری گرفتهشده و هیچ ساز زندهای در آن وجود ندارد. ساخت چنین ملودیهایی در بدبینانهترین حالت و برای فردی با قابلیتهای ساسی چیزی بیشتر از دوهفته وقت نمیبرد. برای ترانه این کار نیز خیلی بعید است فردی چون او که خود را استاد قافیهسازیهای عجیب و کمتر کارشده میداند، بیشتر از یک هفته وقت صرف آن کرده باشد. بنابراین با اغماض فراوان، چیزی در حدود یکماه صرف ساخت این آهنگ شده که با جلوههای رایانهای کار برای کلیپ آن، نهایتا این وقت به 45 روز رسیده است، بنابراین اینکه ساسی میگوید یکسال وقت صرف ساخت و تولید این آهنگ و کلیپ شده، اقدامی در همان زمینه برجستهسازی فعالیتهای موسیقایی خود است. اقدامی که حداقل طی سالیان اخیر یادگرفته چگونه روی آن موجسواری کند. بهجای وقت گذاشتن روی یک آلبوم، هر سال تکآهنگ میسازد و با همان تکآهنگ هم کارش پیش میرود. ترجیح او روی ساخت کلیپهای جنجالی است. جایی از جاذبههای برهنگی استفاده میکند و جایی مانند همین کلیپ اخیرش، بهنوعی مخاطبش را گول میزند. در کلیپ جدید ساسی، ما یک مدل را مشاهده میکنیم که شباهت بسیاری به یکی از پورناستارهای معروف آمریکایی دارد. چهرهای که تقریبا محال است در کلیپهای ساسی حضور یابد و اگر هم روزی چنین درخواستی را بپذیرد، هم هزینه بالایی را طلب میکند و هم زمان زیادی برای هماهنگی با او نیاز است. بنابراین آنچه امروز در کلیپ جدید ساسی مشاهده میکنیم، یا مدل این چهره مشهور است یا بهرهمندیهای رایانهای و افکتهای پیشرفته. با انتشار نسخه کامل این کلیپ، میتوان حرفهایتر و مسجلتر راجعبه این حضور صحبت کرد، اما قدرمسلم آنکه ساسی بمب جدید خود را با این چهره ترکاند، بهطوری که طی روزهای آینده شاهد همهگیری این آهنگ در جامعه خواهیم بود.

مهناز افشار بازیگر سرشناس سینمای ایران با درج تصویر خود در کنار ابی ، آرش و نازنین در برنامه پرشیاز گات تلنت محصول شبکه ام بی سی پرشیا در اینستاگرام، به حواشی راجع به این موضوع واکنش نشان داد. مهناز افشار در این پست آورده است:
برای من افتخار بزرگی است که در کنار آقای صدا ابی،آرش و نازنین و یک گروه درجه یک باشم.تا برای همه و شما مردم عزیزمون امید و شادی بیاریم.شو بزرگ پرشیاز گات تلنت

از زمان انتشار اولین تصاویر و خبرها از حضور مهناز افشار در این برنامه ، واکنش های فراوانی در فضای مجازی مطرح شده بود. مخصوصاً برخی از هنرمندان و بازیگرانی چون سحر قریشی، نیوشا ضیغمی ، رضا صادقی و … به مهاجرت و شرکت خانم افشار در این برنامه واکنش نشان داده اند. از طرفی دیگر بخش خبری بیست و سی هم با پرداختن به این موضوع سعی کرد تا مهناز افشار را به جهت وابستگی شبکه mbcpersia به عربستان تخریب کند.