دسته: فیلم و سینما

  • وداعی تلخ با حالیت یوکای: اشک‌های کیوانچ تاتلیتوغ در مراسم تشییع پیکر کارآفرین سرشناس

    وداعی تلخ با حالیت یوکای: اشک‌های کیوانچ تاتلیتوغ در مراسم تشییع پیکر کارآفرین سرشناس

     

    استانبول، ترکیه – مراسم تشییع پیکر حالیت یوکای، کارآفرین سرشناس ترکیه، با حضور جمع کثیری از مردم، خانواده، دوستان و چهره‌های شناخته شده در مسجد دانشکده الهیات دانشگاه مرمره برگزار شد. این مراسم که روز جاری در استانبول برگزار شد، شاهد حضور چهره‌های محبوبی از دنیای هنر و رسانه بود که برای ادای احترام به این کارآفرین فقید آمده بودند.

    وداعی تلخ با حالیت یوکای: اشک‌های کیوانچ تاتلیتوغ در مراسم تشییع پیکر کارآفرین سرشناس

    در این مراسم، چهره‌های سرشناسی همچون کیوانچ تاتلیتوغ، علی دوروست، سدا بکان، بوراک یامانتورک، محمد اصلان و نفیسه کاراتای حضور داشتند. کیوانچ تاتلیتوغ، بازیگر محبوب ترکیه، در این مراسم نتوانست جلوی اشک‌های خود را بگیرد و با خانواده یوکای ابراز همدردی کرد. این صحنه‌ها نشان از عمق تأثر و اندوه حاضرین در این مراسم داشت.

    وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه، محمد نوری ارسوی، نیز با ارسال تاج گل، در این مراسم حضور یافت و مراتب همدردی خود را با خانواده یوکای ابراز کرد. پس از اقامه نماز میت، پیکر حالیت یوکای در گورستان حکیم‌باشی در منطقه عمرانیه به خاک سپرده شد.

    ماجرای ناپدید شدن و کشف پیکر حالیت یوکای

    ماجرای ناپدید شدن حالیت یوکای به تاریخ ۴ اوت بازمی‌گردد. او در آن روز با قایق شخصی خود از یالوا به سمت بوزجاآدا حرکت کرد، اما ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. پس از اعلام خبر ناپدید شدن توسط خانواده، نیروهای امنیتی تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کردند. بررسی تصاویر ثبت شده از سوی گارد ساحلی نشان داد که قایق یوکای دچار سانحه شده است.

    وداعی تلخ با حالیت یوکای: اشک‌های کیوانچ تاتلیتوغ در مراسم تشییع پیکر کارآفرین سرشناس

    با وجود تلاش‌های گسترده غواصان، هیچ اثری از یوکای یافت نشد و دادستانی یالوا تحقیقات را با اتهام “سبب‌سازی در مرگ بر اثر بی‌احتیاطی” آغاز کرد. در این پرونده، کاپیتان کشتی‌ای که متهم به برخورد با قایق یوکای بود، ابتدا آزاد شد، اما با اعتراض دادستانی در تاریخ ۱۰ اوت بازداشت شد.

    در نهایت، پس از ۱۹ روز جستجو، مقامات استان بالیکسیر در ۲۳ اوت اعلام کردند که غواصان با استفاده از دستگاه‌های پیشرفته، پیکر یوکای را در عمق ۶۸ متری دریا پیدا کرده‌اند. این خبر، موجی از اندوه و ناراحتی را در میان مردم ترکیه و جامعه هنری این کشور به وجود آورد.

    وداعی تلخ با حالیت یوکای: اشک‌های کیوانچ تاتلیتوغ در مراسم تشییع پیکر کارآفرین سرشناس

    مراسم تشییع پیکر حالیت یوکای، نه‌تنها یادآور زندگی و تلاش‌های این کارآفرین بود، بلکه فرصتی برای ابراز همدردی و همبستگی با خانواده و دوستان او نیز فراهم کرد. حضور پرشور مردم و چهره‌های سرشناس در این مراسم، نشان از جایگاه والای یوکای در قلب‌های مردم ترکیه داشت.

    وداعی تلخ با حالیت یوکای: اشک‌های کیوانچ تاتلیتوغ در مراسم تشییع پیکر کارآفرین سرشناس

  • ماجرای درگیری علیرام نورایی با باران کوثری/ ویدئو

    ماجرای درگیری علیرام نورایی با باران کوثری/ ویدئو

    علیرام نورایی در برنامه رک مجید واشقانی حضور پیدا کرد و در مورد درگیری با باران کوثری توضیحاتی داد او گفت در تئاتر شهر باران کوثری به او فحش مادر داده و او نیز کنترلش را از دست داده و با همه درگیر شده است.

    ماجرای درگیری علیرام نورایی با باران کوثری/ ویدئو

    علیرام نورایی در مصاحبه‌ای گفت که باران کوثری در تئاتر شب به او فحش مادر داده و خون جلوی چشم‌هایش را گرفته و به همه حمله کرده و با ۸ نفر درگیر شده است.

    علیرام نورایی که به شدت از باران کوثری عصبانی است گفت خدا کند تو رو جای دیگر نبینم چرا که حسابی از دستت شاکی هستم علی الخصوص الان که عزادار مادرم هستم این تهدید علیرام نورایی با واکنش‌های زیادی همراه شده است.

    ماجرای درگیری علیرام نورایی با باران کوثری/ ویدئوعلیرام نورایی در مورد اینکه درگیری و علت فحاشی باران کوثری به او چه بوده توضیح نداد و فقط باران کوثری را تهدید کرد و گفت خدا کند تو را فقط یک روز ببینم. (البته علت درگیری بازی علیرام نورایی در فیلم قلاده های طلا بوده که فیلم سیاسی میباشد و به نظر میرسد باران کوثری برای اینکه علیرام در این فیلم بازی کرده او را مورد توهین قرار داده است)

    علیرام نورایی می‌گوید دوربین‌های مداربسته تئاتر شهر درگیری من با ۸ نفر را ضبط کرده‌اند که چگونه کنترلم را از دست دادم او که به تازگی در سوگ مادرش نشسته است در برنامه مجید عاشقانی شرکت کرد و گفتگوی مفصلی با یکدیگر داشتند

    علیرام نورایی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان بوده که در زمینه بازیگری فعالیت دارد او را این شب‌ها با اجرای مسابقه مردان آهنین می‌بینیم علیرام نورایی ۴۹ ساله بوده همسرش صبا تاجیک می‌باشد او دارای یک فرزند به نام نویان است.

  • «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، درخششی دوباره در ونیز با کسب جایزه بهترین فیلم کلاسیک

    «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، درخششی دوباره در ونیز با کسب جایزه بهترین فیلم کلاسیک

    نسخه مرمت شده فیلم ماندگار «باشو غریبه کوچک» به کارگردانی بهرام بیضایی، در هشتاد و دومین دوره جشنواره فیلم ونیز، درخشید و جایزه بهترین فیلم بخش کلاسیک را به خانه برد. این موفقیت، ادای احترامی شایسته به این اثر ارزشمند سینمای ایران است.

    «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، درخششی دوباره در ونیز با کسب جایزه بهترین فیلم کلاسیک

    به گزارش رسا نشر – جشنواره فیلم ونیز، یکی از معتبرترین رویدادهای سینمایی جهان، امسال میزبان نسخه مرمت شده فیلم «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی بود. این فیلم که در سال ۱۹۸۶ تولید شده، پس از بازسازی توسط استودیو روشنا و با حمایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بار دیگر بر پرده سینماها نقش بست و با استقبال گسترده منتقدان و تماشاگران مواجه شد.

    بخش کلاسیک جشنواره ونیز، هر ساله به نمایش نسخه‌های مرمت شده فیلم‌های کلاسیک از سراسر جهان اختصاص دارد. در این دوره، ۱۸ شاهکار سینمایی از کشورهای مختلف به نمایش گذاشته شدند که «باشو غریبه کوچک» با درخشش خود، توانست نظر هیئت داوران را جلب و جایزه بهترین فیلم این بخش را از آن خود کند.

    فیلم «باشو غریبه کوچک» روایتگر داستان پسربچه‌ای جنوبی به نام باشو است که در جریان جنگ ایران و عراق، خانواده‌اش را از دست می‌دهد. او در اثر بمباران، سوار بر یک کامیون به شمال کشور می‌رود و در آنجا با زنی به نام نایی (با بازی به یاد ماندنی سوسن تسلیمی) آشنا می‌شود. این فیلم، داستان رفاقت، همبستگی و پذیرش تفاوت‌ها را در بستری از جنگ و آوارگی روایت می‌کند و همچنان پس از گذشت سال‌ها، با مخاطبان خود ارتباط برقرار می‌کند.

    کمپانی فرانسوی mk۲ Films مسئولیت ارائه این اثر ارزشمند را در جشنواره ونیز بر عهده داشت. این موفقیت، نه تنها برای سینمای ایران، بلکه برای بهرام بیضایی و عوامل سازنده این فیلم، افتخاری بزرگ محسوب می‌شود.

    کسب این جایزه، مهر تاییدی بر ارزش‌های هنری و انسانی «باشو غریبه کوچک» است و یادآور می‌شود که آثار ماندگار سینما، همواره زنده و پویا باقی می‌مانند و نسل به نسل منتقل می‌شوند.

  • مونا فرجاد با استایلی شیک در اکران «ناتور دشت» (عکس)

    مونا فرجاد با استایلی شیک در اکران «ناتور دشت» (عکس)

    مونا فرجاد، بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون، با استایلی شیک در مراسم اکران مردمی فیلم سینمایی «ناتور دشت» که در هدیش مال برگزار شد، حضور یافت.

    مونا فرجاد با استایلی شیک در اکران «ناتور دشت» (عکس)

  • اعتراف “ملکه کتامین” در پرونده مرگ متیو پری؛ بازیگر “فرندز”

    اعتراف “ملکه کتامین” در پرونده مرگ متیو پری؛ بازیگر “فرندز”

     

    لس آنجلس – در یک تحول تکان‌دهنده در پرونده مرگ متیو پری، ستاره محبوب سریال “فرندز”، زنی به نام جاسوین سانگا به جرم خود در رابطه با مرگ این بازیگر اعتراف کرد. این پرونده که توجه جهانی را به خود جلب کرده، ابعاد جدیدی از سوء مصرف مواد مخدر و عواقب تلخ آن را آشکار می‌سازد.

    اعتراف "ملکه کتامین" در پرونده مرگ متیو پری؛ بازیگر "فرندز"

     

    جزئیات اعتراف و اتهامات

    جاسوین سانگا، 42 ساله، در دادگاهی در لس آنجلس به پنج فقره اتهام، از جمله فروش کتامین که منجر به مرگ شده است، اعتراف کرد. این دارو که به طور معمول برای بیهوشی استفاده می‌شود، عامل اصلی مرگ متیو پری در اکتبر 2023 تشخیص داده شد. دادستانی فدرال، خانه سانگا را به عنوان یک “مرکز توزیع مواد مخدر” توصیف کرده و در بازرسی از آن، شیشه‌هایی حاوی کتامین کشف کردند.

    اعتراف "ملکه کتامین" در پرونده مرگ متیو پری؛ بازیگر "فرندز"

    مرگ متیو پری و تحقیقات

    جسد متیو پری در اکتبر 2023 در خانه‌اش در لس آنجلس پیدا شد. معاینات پزشکی قانونی، اثرات حاد کتامین را به عنوان علت مرگ این بازیگر اعلام کرد. این رویداد، جامعه هالیوود و میلیون‌ها طرفدار پری در سراسر جهان را در بهت و اندوه فرو برد. تحقیقات در مورد منبع تامین کتامین و نقش احتمالی افراد دیگر در این ماجرا همچنان ادامه دارد.

    جلسه بعدی دادگاه

    جلسه بعدی دادگاه خانم سانگا در 10 دسامبر در لس آنجلس برگزار خواهد شد. در این جلسه، احتمالاً مجازات‌های تعیین‌شده برای وی اعلام می‌شود. این پرونده بار دیگر بر اهمیت مبارزه با قاچاق مواد مخدر و آگاهی از خطرات سوء مصرف داروها تاکید دارد.

    اعتراف جاسوین سانگا در این پرونده، یک گام مهم در راستای روشن شدن حقیقت مرگ متیو پری است. این رویداد، درس‌های تلخی درباره عواقب جبران‌ناپذیر سوء مصرف مواد مخدر و نیاز به توجه بیشتر به سلامت روان و اعتیاد در جامعه را یادآور می‌شود. پرونده همچنان باز است و انتظار می‌رود جزئیات بیشتری در جلسات آتی دادگاه فاش شود.

     

  • «شغال» یا نسخه ایرانی «فاطما گل»؟/ حاشیه‌های عجیب سریال «شغال»

    «شغال» یا نسخه ایرانی «فاطما گل»؟/ حاشیه‌های عجیب سریال «شغال»

    سریال درام و عاشقانه «شغال» محصول سال ۱۴۰۴ ایران، با کارگردانی بهرنگ توفیقی و بازی محمدمهدی سلطانی سروستانی، شبنم مقدمی، کامبیز دیرباز، امیرحسین فتحی، نورا محقق و جمعی از بازیگران شناخته‌شده، در هفته‌های اخیر به یکی از پرحاشیه‌ترین آثار شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است.

    «شغال» یا نسخه ایرانی «فاطما گل»؟/ حاشیه‌های عجیب سریال «شغال»

    پخش سریال «شغال» به کارگردانی بهرنگ توفیقی در شبکه نمایش خانگی، با وجود حضور جمعی از بازیگران مطرح، با واکنش‌های گسترده و متناقضی در فضای مجازی روبه‌رو شده است. روایت ماجرای تجاوز در قسمت نخست، خط اصلی داستان را شکل داده، اما ضعف‌های فیلمنامه و شباهت به سریال‌های ترکی، موجی از انتقاد و حمایت‌های متضاد را در توئیتر و اینستاگرام برانگیخته است.

    به گزارش خبرآنلاین، سریال درام و عاشقانه «شغال» محصول سال ۱۴۰۴ ایران، با کارگردانی بهرنگ توفیقی و بازی محمدمهدی سلطانی سروستانی، شبنم مقدمی، کامبیز دیرباز، امیرحسین فتحی، نورا محقق و جمعی از بازیگران شناخته‌شده، در هفته‌های اخیر به یکی از پرحاشیه‌ترین آثار شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است.

    خط اصلی روایت با بازگشت کامیار (پسر فرهاد کاویان) به ایران و ورود او به ماجرای قمار و درگیری با زندگی شخصی شکوه و دخترش آوا آغاز می‌شود؛ اما آنچه بیش از هر چیز توجه کاربران را جلب کرده، تجاوز به آوا در قسمت اول و پیامدهای آن است. این رخداد به نقطه ثقل درام بدل شده و جدال عاطفی میان آوا، مادرش و سیاوش (نامزد دختر و برادر کامیار) را شکل می‌دهد.

    اما سریال به‌سرعت زیر ذره‌بین مخاطبان قرار گرفت. بخشی از بینندگان ضعف‌های فیلمنامه را برجسته کردند؛ از جمله صحنه‌ای که آوا پس از اقدام به خودکشی، در قسمت بعدی به‌طور غیرمنطقی با پاشویه مادرش به زندگی بازمی‌گردد. این بخش به‌ویژه باعث تمسخر کاربران شد که نوشتند «مگر مخاطب کودک است؟»

    از سوی دیگر، واکنش‌ها به شخصیت کامیار جنجالی‌تر بود. برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی با اشاره به گذشته تلخ او و کتک‌هایی که از ناپدری خورده است، تلاش کردند رفتارش را توجیه کنند یا حتی با او ابراز همدلی کردند. در مقابل، گروهی دیگر با شدت به این نگاه تاختند و نوشتند «تجاوز، تجاوز است؛ گذشته سخت هیچ‌کس توجیه‌کننده آن نیست».

    البته که مخاطبان اقدام دختر و مادرش برای شکایت و نترسیدن از آبرو نیز مورد ستایش قرار گرفته است.

    علاوه بر جنبه‌های اخلاقی، شباهت ساختاری و محتوایی «شغال» با سریال ترکی «گناه فاطما گل چه بود» یکی دیگر از محورهای اصلی انتقاد بود. بسیاری در فضای مجازی نوشتند که «این فقط یک کپی از یک سریال ترکی است» و برخی نیز به کنایه پرسیدند: «مگر قرار است نسخه ایرانی «فاطما گل» را دوباره بسازید؟»

    کاربری با اشاره به واکنش‌های عجیب از سوی برخی مخاطبان فضای مجازی و شروع ایجاد ترحم برای شخصیت کامیار نوشت: «مثل این‌که یک سریالی به نام «شغال» پخش می‌شود که با تجاوز به یک دختر آغاز می‌شود. ایرانی چه کار کرده؟ با سکانس‌های این دو نفر در اینستاگرام ادیت عاشقانه درست می‌کند و امیدوار است به هم برسند.»

    «شغال» یا نسخه ایرانی «فاطما گل»؟/ حاشیه‌های عجیب سریال «شغال»

    کاربر دیگری با اشاره به تکرای بودن نقش مهدی سلطانی نوشت: « یک نفر  مهدی سلطانی را بیدار کند. سال هاست در یک نقش گیر کرده است و بیرون نمی‌آید. سریال «شغال» مثل بقیه سریال‌های ایرانی کلیشه و ادایی و حوصله سر بر. اگر وسط سریال بخوابی و بیدار شوی چیزی را از دست ندادی. ارزش دیدن ندارد وقتتان را تلف نکنید.»

    «شغال» یا نسخه ایرانی «فاطما گل»؟/ حاشیه‌های عجیب سریال «شغال»

  • دانلود قسمت چهارم سریال شغال

    دانلود قسمت چهارم سریال شغال

    در سریال شغال سیاوش سرانجام راز دلش را فاش می کند، اما بازگشت ناگهانی آزاد، همه چیز را در مسیری تازه و پیچیده ….

    دانلود قسمت چهارم سریال شغال

    درباره سریال

    سریال Jackal محصول کشور ایران و در ژانر فیلم ایرانی می‌باشد و به کارگردانی بهرنگ توفیقی در سال 1404 ساخته شده است. در سریال شغال بازیگرانی چون امیرحسین فتحی، کامبیز دیرباز، محمد مهدی سلطانی و… به ایفای نقش پرداخته اند.

    لینک دانلود همه قسمت ها

  • دانلود رایگان فیلم مرد عینکی همزمان با اکران فیلم!

    دانلود رایگان فیلم مرد عینکی همزمان با اکران فیلم!

    به نظر می‌رسد با وجود همه هشدارها، پیگیری‌های قضایی و تلاش‌های صنفی، قاچاق نسخه‌های اصلی ـ چه در دوران اکران سینمایی و چه پس از انتشار در نمایش خانگی ـ نه‌تنها متوقف نشده، بلکه با پیشرفت ابزارهای ضبط، تکثیر و انتقال داده، حتی سریع‌تر و گسترده‌تر از گذشته رخ می‌دهد.

    دانلود رایگان فیلم مرد عینکی همزمان با اکران فیلم!

    بعد از سال‌ها که موضوع انتشار غیرقانونی آثار سینمایی به یکی از دغدغه‌های جدی اهالی سینما و فعالان صنعت سرگرمی تبدیل شده است، بار دیگر شاهد تکرار پدیده‌ای هستیم که پیش‌تر نیز چندین‌بار فضای فرهنگی و اقتصادی سینما را تحت تأثیر قرار داده بود؛ پدیده‌ای که طی آن برخی فیلم‌ها ـ که یا در مسیر اخذ مجوز نمایش متوقف می‌شدند یا در نهایت هرگز به اکران عمومی نمی‌رسیدند ـ سر از فضای مجازی درمی‌آوردند. نسخه‌هایی که به اصطلاح «قاچاق» می‌شدند و گاه حتی کیفیت تصویری بالایی داشتند، تا آنجا که تماشاگر احساس می‌کرد فیلم را روی پرده سینما می‌بیند.

    به گزارش فارس، اما این بار ماجرا شکل دیگری پیدا کرده است. این بار نه فیلمی توقیفی یا بلاتکلیف، بلکه اثری در حال اکران گرفتار چنین سرنوشتی شده است؛ اتفاقی کم‌سابقه که ریشه‌های آن را باید در سال‌هایی جست‌وجو کرد که هنوز فضای رسانه‌ای تا این اندازه دیجیتالی نشده بود.

    همان روزگاری که برای نخستین بار نسخه‌ای با کیفیت پرده سینما، درست در میانه فروش و استقبال مردمی، به دست مخاطبان در فضای مجازی رسید و معادلات فروش یک فیلم پرمخاطب را به هم ریخت. حالا، پس از گذشت بیش از یک دهه، این اتفاق دوباره تکرار شده و این بار فیلم مرد عینکی قربانی شده است؛ نسخه‌ای از آن به شکلی کاملاً مبتدیانه، اما همزمان با حضور روی پرده، از روی نمایش سینمایی کپی و در شبکه‌های غیررسمی منتشر شده است.

    دانلود رایگان فیلم مرد عینکی همزمان با اکران فیلم!

    در کنار آن، طی همین مدت کوتاه، نسخه‌ای از فیلم صددام نیز با کیفیتی پایین و به همان شیوه ابتدایی «از روی پرده» در فضای مجازی دست به دست می‌شود. به این ترتیب، تنها ظرف کمتر از دو هفته، دو فیلم پرفروش از ژانر کمدی، که جزو آثار شاخص گیشه بودند، با کپی‌های پرده‌ای و کیفیتی یادآور دهه ۸۰ در معرض قاچاق قرار گرفته‌اند.

    البته صددام و مردعینکی هر دو به ترتیب در رتبه‌های سوم و چهارم جدول فروش آثار سینمایی سال ۱۴۰۴ قرار دارند و در مجموع ۲۰۷ میلیارد تومان فروش داشته‌اند و ۲.۵ میلیون را هم به سینما کشانده‌اند.

    به نظر می‌رسد با وجود همه هشدارها، پیگیری‌های قضایی و تلاش‌های صنفی، قاچاق نسخه‌های اصلی ـ چه در دوران اکران سینمایی و چه پس از انتشار در نمایش خانگی ـ نه‌تنها متوقف نشده، بلکه با پیشرفت ابزارهای ضبط، تکثیر و انتقال داده، حتی سریع‌تر و گسترده‌تر از گذشته رخ می‌دهد.

    تکرار تجربه «مرد عینکی» و «صددام» بار دیگر نشان می‌دهد که این معضل قدیمی هنوز هم می‌تواند ضربه‌ای به پیکره سینما ایران بزند؛ آن هم درست در لحظاتی حساس که فروش گیشه یا عرضه رسمی آثار، تعیین‌کننده سرنوشت اقتصادی یک فیلم و اعتماد تماشاگران به چرخه قانونی نمایش است.

  • نگاهی به کمدی ایرانی فراتر از آمار فروش، بی‌خیالش شو… اگر می‌فروشد، دوباره بساز!

    نگاهی به کمدی ایرانی فراتر از آمار فروش، بی‌خیالش شو… اگر می‌فروشد، دوباره بساز!

    “مرد عینکی” تازه‌ترین نمونه وضعیت کمدی ایرانی است و این یکی رکیبی است از اجزای مختلفِ ژانرها : کمدی، فانتزی، دارک، معمایی و… که بدون هیچ پیوند منطقی، کنار هم چیده شده‌اند.

    نگاهی به کمدی ایرانی فراتر از آمار فروش، بی‌خیالش شو… اگر می‌فروشد، دوباره بساز!

    عصر ایران؛ محسن سلیمانی فاخر- در سال‌های اخیر، ژانر کمدی در سینمای ایران عملاً از یک فرم هنری ـ  روایت‌محور، به سطحِ یک «ابزار فوری خنداندن» سقوط کرده است: مصرف سریع، فراموشی سریع.
    نمونه روشن این وضعیت را می‌توان در فیلم «مرد عینکی»   دید؛ فیلمی که نه موقعیت کمدی می‌سازد، نه دراماتورژی دارد و نه حتی یک شوخی جدی خلق می‌کند؛ بلکه ترکیبی است از اجزای مختلفِ ژانرها : کمدی، فانتزی، دارک، معمایی و… که بدون هیچ پیوند منطقی، کنار هم چیده شده‌اند.
    اولین نکته‌ای که مخاطب را در همان دقایق ابتدایی «مرد عینکی» غافل‌گیر می‌کند، فقدان مطلق منطق و طراحی  روایت درست  است.  دوربین نه شریک روایت است، نه همراه شخصیت. فقط ثبت‌کننده وقایع است؛ بدون خلاقیت، بدون مکث، بدون زاویه‌ای که کمترین تلاش برای شکل‌دادن به فضای صحنه داشته باشد.    انگار سازندگان «فسیل» در شب نشینی‌های فرهنگی هنری شان تصمیم گرفته‌اند رکوردی دیگرثبت کنند.
    بهرام افشاری که جلوی دوربین باشد انگار زمینه فراهم است اما یادشان رفته پژمان جمشیدی هم لازم بوده است.   فیلمساز هم تجسم کرده با چنین فیلم‌نامه  فاخر و بفروش فقط دکمه رک را فشار ‌دهد و منتظر بماند تا صحنه «به‌طبع خودش» جلو برود. هیچ فریم، حامل نگرش نیست. هیچ حرکتی، برآمده از روایت نیست.

    واقعاً «مرد عینکی» بیشتر شبیه دیگِ آش نذری‌یی‌ است که هرکسی از سر کوچه رد شده یک چیزی داخلش ریخته؛ یکی فانتزی، یکی دارک، یکی معمایی، یکی هم از سر خیرخواهی نصف استکان اکشن!
    آخر سر هم همه با هم هم می‌زنند و اسمش را می‌گذارند «کمدی». نتیجه؟ فیلمی که نه خنده دارد، نه گریه، نه داستان… فقط یک آدم بفروش وسط یک فضای ناشناخته دنبال چیزی می‌دوند که خودشان هم نمی‌دانند چیست.
    تجربه دیدن این فیلم دقیقاً مثل این است که با لباس غواصی و ماسک اکسیژن، کت و شلوار رسمی هم رویش بپوشی، بعد بروی سر کلاس ترکیب مواد و با صدای استاد که می‌گوید «حالا اسیدسولفوریک رو بریزید روی هیدروکسید کلسیم»، فقط سعی کنی نفس نکشی و نخندی.
    خلاصه اینکه «مرد عینکی» نه فیلم است، نه کمدی؛ بیشتر یک معجون بی‌هویت است که صرفاً به امید فروختن، همه‌چیز را با هم مخلوط کرده و از شما انتظار دارد به احترام فروش میلیاردی اش بلند شوید و بخندید.

    این «ایده‌های ناب» لعنتی
    اصلاً ماجرا طوری شده که انگار بهرام افشاری توی زیرزمین خانه‌اش یک گاوصندوق فولادی دارد که داخلش «ایده‌های ناب» را پنهان کرده؛ هر وقت می‌خواهد از خانه خارج شود، نگران است مبادا یک نفر از پشت‌ سر بیاید و بگوید: «ایده‌هاتو بده بالا!»بعد هم خیلی با ترس و لرز، یکی از همان ایده‌ها را در پاکت محرمانه آ4  می‌گذارد و به تیم عامریان – صالحی تحویل می‌دهد، با این امید که شاید این بار «کمدی اصیل ایرانی» متولد شود.اما نتیجه ناگهان تبدیل می‌شود به یک مثلث بسیار بکر که با نهایت جدیت، سینمای ایران را از سر تا پا داخل گِل فرو می‌کند؛ طوری‌ که آدم واقعاً می‌ترسد اگر این روند ادامه پیدا کند، چند سال دیگر بهرام افشاری مجبور شود برای حفاظت از ایده‌هایش از گارد ویژه کمک بگیرد!
    فیلمنامه؛ شبیه مخلوط‌کردن باقی‌مانده غذاها

       ساختار روایی فیلم، ‌نمونه واضحی از «بگیروببند ژانری» است. کافی‌ است لیست ژانرهای محبوب چند سال اخیر را ردیف کنیم؛ کمدی/فانتزی، اکشن، دارک، سوررئال، جنایی، معمایی ، اجتماعی و… به نظر می‌رسد نویسنده یا اتاق فکر فیلم، از هر کدام یک اسکوپ برداشته و در یک ظرف مشترک ریخته است، بدون آنکه لحظه‌ای بپرسد: قرار است این مواد در چه ساختاری با هم ترکیب شوند؟
       این وضعیت، نه فقط از منظر زیبایی‌شناختی بی‌دفاع است، بلکه عملاً سرگردانی مخاطب را به‌دنبال دارد. مخاطبی که وارد سالن شده تا یک اثر کمدی ببیند، ناگهان در میانه یک لحظه دارک یا دیالوگ های شبه‌اجتماعی گرفتار می‌شود و نه می‌داند باید بخندد، نه می‌داند باید فکر کند.
       ظاهراً فقط کافی‌ست اسم چیزی را بگذاری «حلیم رایگان» تا مردم خودبه‌خود قهقهه بزنند؛ مهم نیست فیلمنامه کجاست، کاراکترها چه می‌خواهند یا اصلاً چرا دور هم جمع شده‌اند! در سکانس افتتاحیه، یک مرد قد بلند را وسط یک سالن می‌نشانند، چند سؤال عجیب‌و‌غریب  از او می‌پرسند و همین‌که دخترها با چینش دایره‌ای دورش شروع می‌کنند به خندیدن، فیلمساز با خیال راحت می‌گوید: «خب… کمدی شکل گرفت، بریم سکانس بعد!»انگار نه انگار که موقعیت کمیک باید علت داشته باشد؛ نه، اینجا منطق خیلی ساده است: «تا می‌تونی بخند، بعداً می‌فهمیم چرا!»
       در ادامه هم درست مثل همان غذای شب مانده  ترکیبی است.اوج خلاقیت هم جایی ‌است که برای خنداندن مردم یک پروداکشن عظیم امنیتی راه می‌اندازند فقط برای اینکه یک مردی را (که معلوم نیست اصلاً چرا) به عنوان نظافتچی دستشویی دستگیر کنند؛ تازه در   لحظه دستگیری هم باید بخندیم! چون «کمدی است دیگر»
     شوخی‌هایی که بلاگرهای مجازی متبحرترند

    کمدی، به‌طور بنیادین، مبتنی بر موقعیت است؛ اما در «مرد عینکی»، هیچ موقعیت کمدی واقعی شکل نمی‌گیرد. شوخی‌ها دست‌به‌دست می‌شوند، بدون اینکه رابطه‌ای با پیرنگ یا تحول شخصیت‌ها داشته باشند. بعضی دیالوگ‌ها حتی در دنیای مجازی هم تکراری و نخ‌نما محسوب می‌شوند.
    واقعیت این است که اگر شوخی‌های یک فیلم سینمایی از سطح حرف‌هایی که روزانه دراکسپلور اینستاگرام فراتر نرود، دیگر چه نیازی به بلیت‌خریدن برای تماشای همان حرف‌ها در سالن تاریک سینماست؟
    قلیون ترکیبی
    بدتر از همه این است که وسط این همه «شوخی الکی و قلیون ترکیبی»، ناگهان یک نفر دستش را بالا می‌برد و با نهایت جدیت می‌گوید: «ببخشید… من نماینده نسلی‌ام که همه‌چیز را باخته!» یعنی دقیقاً وسط همان سکانس پر از خنده‌های بی‌دلیل و نظافتچی‌دستگیرکنی، ناگهان فیلم تصمیم می‌گیرد جامعه‌شناسی هم کند! تا چند ثانیه قبل داشتیم به حلیم رایگان و دختران دایره‌ای می‌خندیدیم، یکهو لحن عوض می‌شود و ما باید با بغض به صف نونوایی و پشت کنکور فکر کنیم. بالاخره می‌خواهی بخندانـی یا بسوزانی؟ این دیگر کمدی نیست، «تف‌مالیِ یک شعار اجتماعی» روی بدنه یک کمدی نخ‌نماست. واقعاً آدم می‌پرسد «این مثلث‌های مجهز به پول» قبل از تحویل نسخه نهایی، خودشان یک بار فیلم را می‌بینند یا نه؟ یعنی راستش را بخواهید گاهی آدم باورش نمی‌شود که در این مملکت یک مادری هم وجود دارد که در دلش به پسرش افتخار کند و بگوید: «ای وای… این همون فیلمه‌ست که پسر عزیزم ساخت؟!»
       عبدالله اسکندری؛ چهره‌پردازی در خدمت یک «دماغ غوزدار»

    تأسف‌آورتر از خود فیلم، حضور نام‌هایی است که زمانی ستون فقرات زیبایی‌شناسی این سینما بودند؛ مثل استاد عبدالله اسکندری.  کسی که طراحی شخصیت‌ها  را از «روزواقعه » گرفته تا آثار ماندگار علی حاتمی  عهده دار بوده، مردی که گریم در آثارش نه فقط یک «چسب و مو و سیبیل» بود، بلکه بخشی از هویت دراماتیک شخصیت محسوب می‌شد. حالا همان هنرمند بزرگ وارد پروژه‌هایی می‌شود که نهایت خلاقیت در چهره‌پردازی آن‌ها این است که «یک دماغ را غوزدار کنیم تا ملت بخندند»!واقعاً عجیب است که پول، وقتی بدون منطق لبریز می‌شود، نه فقط کارگردان و تهیه‌کننده را می‌برد، بلکه گریمور و بازیگر و حتی کارگر صحنه را هم با خودش می‌کشاند؛ همه در یک صف، با یک مأموریت: «بجنبید بچه‌ها… این دماغ باید امروز تحویل داده بشه، ملت منتظرن بخندن!
     ناخواسته در تخریب یک تصویر اجتماعی

    امید روحانی؛  پزشک متخصص؛ کسی که علاقه و ارج‌گذاری‌اش به هنر هفتم برای بسیاری از ما قابل احترام بود. اما کاش همان اندازه که به سینما دل بسته‌ای، قدری وسواس هم خرج می‌کردی که در چه فیلمی و در چه سکانسی حاضر می‌شوی. ذهنیتی که مخاطب از این نقش‌های تکراری و بی‌اثر می‌گیرد، ناخواسته شأن و اعتبار یک شغل حیاتی را هم زیر سؤال می‌برد. بعضی نقش‌ها «کوچک» نیستند؛ «خطرناک»‌اند. نقش: شهرداری که از دستشویی های عمومی بازدید میدانی عمیق می کند.
      مخاطب؛ تفریح ارزان، سالن خنک، فیلم بی‌اثر
      و البته تجربه‌ی شخصی من هم گواه این واقعیت است: با اصرار دختر ۱۳ ساله‌ام، ساعت ۹ شب به یکی از سالن‌های برتر تهران رفتم. در ابتدای فیلم، تنها ما دو نفر حضور داشتیم و به‌تدریج سه خانواده دیگر اضافه شدند، هرکدام با فرزندشان و دقیقاً با نیت یک تفریح ارزان برای بچه‌ها؛ نه برای تماشای یک اثر سینمایی. دختر و پسری دیگر هم آمده بودند که صرفاً سالن خنک و دنج بخواهند و فیلم، تنها بهانه بود.
       باور کنید، مخاطب سینمای ما همین‌ها هستند؛ وگرنه نه دغدغه هنری دارند، نه دنبال پیام اجتماعی. این یعنی وقتی صحبت از «مخاطب سینما» می‌کنیم، گاهی باید پذیرفت ما از سر اجبار و شرایط، همان‌ها هستیم که در سالن نشسته‌ایم، نه به خاطر علاقه یا درک سینمایی.
    سینما نه در جایگاه یک نهاد فرهنگی، بلکه به‌مثابه «جانشین پارک و کافی‌شاپ» عمل می‌کند.«کیفیت سالن و سیستم تهویه» برای مخاطب مهم‌تر از سطح فیلم‌نامه است. مخاطب گویی دیگرنمی آید فکر کند، بلکه آمده «اندکی از فشار روزمره» فاصله بگیرد. در چنین فضایی، کارگردان و تهیه‌کننده  و بازیگر و و… هم «به سمت فروش» نقشه چینی می کنند.
      نهادها و سیاست‌گذاران؛ مشارکت در ابتذال یا غفلت از مسئولیت؟

    آیا هیچ‌یک از نهادهای ناظر، قبل از عرضه اثر، آن را کامل دیده‌اند؟ اگر بله، آنها نیز در تولید و انتشار این ابتذال(به معنای نابودی سینما) سهیم‌اند. اگر نه ، پس سیستم نظارتی، عملاً ناکارآمد و فقط در حد شعار است. تناقض میان «بیانیه‌های رسمی» (درباره جلوگیری از ابتذال و صیانت از فرهنگ) با واقعیت تولید، بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است.
      نتیجه‌گیری: اگر می‌فروشد، دوباره بساز! منطق چرخه ابتذال

    سینمای کمدی امروز، در یک چرخه مصرفی گیر افتاده است، یک فیلم پرفروش می‌شود ، همان تیم، نسخه‌ای شبیه آن را می‌سازد ، مخاطب از سر اجبار یا تفریح آن‌ را می‌بیند ، فروش دوباره شکل می‌گیرد ،نسخه سوم ساخته می‌شود. در این چرخه، چیزی به‌نام خلاقیت، تعهد، سینمای موثر  و مسئولیت اجتماعی به‌طور کامل حذف شده است.
    بی‌خیالش شو. برو یه چیز جدید بساز

      این جمله نه‌فقط خطاب به یک کارگردان، بلکه خطاب به یک سیستم فکری در سینمای ایران است:سیستمی که باید بپذیرد، «فروش بالا» الزاماً به معنای «موفقیت فرهنگی» نیست،‌ همانطور که «خندهٔ بلند» الزاماً به معنای «کمدی بودن» نیست. اگر این منطق جای خود را به «خلق اثر تازه» بدهد،‌ شاید هنوز بتوان حیثیت از دست رفته‌ ژانر کمدی را بازسازی کرد.اگر نه، باید آماده باشیم تا سال آینده، نسخه سوم و چهارم «مرد عینکی» را تماشا کنیم؛ این‌بار با عنوان‌هایی مثل «مرد ماسک‌دار»، «مرد کفش‌ورنی» یا «مرد کت‌شلوار غواصی».
      شاید تنها آرزوی یک تماشاگر خسته و منتقد سینما این باشد که کارگردان ایرانی وقتی یک فیلم یا سریالش حسابی گرفته، چند مدل شبیه همان را دوباره نسازد. کافی است! ولش کن، بی‌خیالش شو. برو یک چیز جدید بساز.
      همین یک جمله، حکم نسخه نجات‌بخش سینمای امروز ایران را دارد؛ جمله‌ای که به کارگردان و تیمش یادآوری می‌کند: فروش بالا، تضمین کیفیت نیست؛ تقلید مکرر، تضمین سقوط است و مخاطب هم هنوز منتظر خلاقیت واقعی است.
  • سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

    قصد داریم تا لیست جدید سریال های نمایش خانگی که قرار است به زودی از پلتفرم‌های مختلف پخش شود را معرفی کنیم.

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

    به گزارش روزیاتو، چندی پیش لیست سریال‌های جدیدی که به زودی از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شوند را منتشر کردیم و از میان آن‌ها، مجموعه شکارگاه، اجل معلق، جزر و مد، و سووشون هم‌اکنون در حال پخش هستند. در این مطلب نیز قصد داریم تا لیست جدید سریال‌های نمایش خانگی که قرار است به زودی از پلتفرم‌های مختلف پخش شود را معرفی کنیم….

    سریال بی‌تو میمیرم

    کارگردان عباس مرادیان

    بازیگران: رضا کیانیان، مهران غفوریان، پوریا پورسرخ و یکتا ناصر

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

    سریال کوری

    کارگردان: سجاد پهلوان‌زاده

    بازیگران: امیر جعفری، مریلا زارعی و محسن قصابیان

    تاریخ پخش: زمستان ۱۴۰۴

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

     

    سریال دومان

    کارگردان: سعید غلامی

    بازیگران: شهاب حسینی، آناهیتا افشار و محسن قصابیان

    تاریخ پخش: نیمه دوم سال ۱۴۰۴

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

     

    سریال مو به مو

    کارگردان: پرویز شهبازی

    بازیگران: هانیه توسلی، الیکا ناصری، میرسعید مولویان و بنیامین بهادری

    تاریخ پخش: نیمه دوم سال ۱۴۰۴

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

     

    سریال هزار تو

    کارگردان: سیدعلی هاشمی

    بازیگران: امیرحسین آرمان، یکتا ناصر، محیا دهقانی و کاوه خداشناس

    تاریخ پخش: زمستان ۱۴۰۴

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

     

    سریال زرافه

    کارگردان: سیدجمال سید حاتمی

    بازیگران: نیما شعبان نژاد، الناز ملک و مهران احمدی

    تاریخ پخش: نیمه دوم سال ۱۴۰۴

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

     

    سریال برتا

    کارگردان: امیرحسن ترابی

    بازیگران: شهرام حقیقت‌دوست، مهدی حسینی‌نیا، سارا بهرامی و بهاره کیان افشار

    تاریخ پخش: پاییز ۱۴۰۴

    سریال های جدید نمایش خانگی تا پایان سال (+عکس)

     

    سریال مست عشق

    کارگردان: حسن فتحی

    بازیگران: پارسا پیروزفر، شهاب حسینی، هانده آرچیل و بنسو سورال

    تاریخ پخش: پاییز ۱۴۰۴