دسته: طنز و سرگرمی

ادوارد اسنودن در توئیت جدیدش نوشت:

به گفته یک اینفلوئنسر، عکس سلفی می‌تواند شما را بکشد، نجات دهد یا در جنگ برای ادامه زندگی به کمک‌ تان بیاید.

روسیه الیوم در گزارشی با استناد به تحقیقات انجام‌گرفته از سوی یک شرکت متخصص در امور امنیت و خطرات نوشت، ۳۵۲ نفر از سال ۲۰۱۱ تا به امروز بر اثر گرفتن سلفی جان خود را از دست داده‌اند.
طبق ارزیابی کارشناسان شرکت بریتانیایی Rhino Safety، از سال ۲۰۱۱- شروع استفاده از تلفن‌های هوشمند- تا به امروز تلاش برای گرفتن سلفی که بتواند مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد ۳۵۲ نفر را راهی دیار نیستی کرده است، این در حالی است که چند برابر این تعداد نیز با معلولیت‌ها و آسیب‌های مختلفی به زندگی خود ادامه می‌دهند.
جولای گذشته بود که صد هزار نفر از فالوورهای یک دختر ۲۳ هنگ‌کنگی ناراحتی خود را بابت سقوط او از ارتفاع ۵۰ متری ابراز کردند.
این دختر که شیائو کیومی نام داشت به دلیل رقصیدن بر فراز تاورکرین (جرثقیل‌های بزرگ ساختمانی) شهرت زیادی برای خود دست و پا کرده بود، اما در آخرین تلاش خود برای جذب مخاطب جان خود را از دست داد.
سوفیا چانگ هموطن ۳۲ساله این دختر نیز چندی قبل از او به دلیل سقوط از روی صخره‌ای در کنار یک آبشار هنگام گرفتن عکس سلفی جان خود را از دست داد.
سومنات ماهاتری مارگیر ۱۸ساله هندی نیز در حین بوسیدن یک مار کبرا کشته شد.
از طرف دیگر، آمیریتبال سینگ خلبان ۲۹ساله هندی نیز حین پرواز با هواپیمای سیسنا ۱۵۰، وقتی می‌خواست در ارتفاعی بسیار کم سلفی بگیرد، با زمین برخورد کرد، اما دوربینش موفق به ثبت آن لحظه و لحظه برخورد هواپیما با زمین شد.
به نقل از این رسانه، یکی از مسخره‌‌ترین مرگ‌ها را ۲ مرد رقم زدند که ضامن نارنجک را کشیده و با انفجار آن سلفی گرفتند؛ آنها درجا کشته شدند، اما تصاویر این واقعه در یکی از تلفن‌ها که سالم مانده بود ثبت شد.
بر اساس آمار جمع‌آوری‌شده، هندی‌ها با ثبت ۱۸۴ سلفی مرگبار در رده اول قرار گرفتند، پس از آن آمریکایی‌ها با ۲۵ مورد و روس‌ها با ۱۷ مورد حادثه سلفی مرگبار در رده‌های دوم و سوم این لیست هستند.
دولت روسیه تلاش زیادی برای مقابله با این نوع رویکرد اجتماعی داشته و به همین خاطر سال ۲۰۱۵ کتابچه‌ای در مورد قواعد ثبت سلفی امن در این کشور منتشر شد.
وزارت کشور روسیه بعد از اینکه طی ۶ ماه اول آن سال بر اثر حوادث مرتبط با سلفی ۱۱۰ شهروند روس کشته یا زخمی شدند (۱۰ شهروند کشته شدند) این کتابچه را منتشر کرد.
 

مادر بارداری که درد بسیار شدیدی را متحمل شده بود، در نهایت مجبور شد به شکل عجیب و باورنکردنی فرزندش را به دنیا بیاورد.

اکثر پدر و مادر ها یا بهتر است بگوییم که همه آن ها برای به دنیا آوردن فرزندشان به بیمارستان مراجعه می کنند اما با شیوع ویروس کرونا خطر قرار گرفتن در معرض بیماری در بیمارستان ها بیشتر است و تصمیم گیری برای به دنیا آوردن فرزند کمی شرایط را سخت کرده است.
“دیوید” و “سارا” هم زوجی بودند که نمی دانستند که فرزند شان را کجا به دنیا بیاورند.
“سارا پاتریک” مادر بارداری که ماجرای عجیب زایمانش را در این بخش می خوانید، مجبور شد که پسرش را در پارکینگ بیمارستان به دنیا آورد، زیرا به طور ناگهانی همه درهای بیمارستان قفل شده بود.
هنگامی که درد زایمان سارا شروع شد، او و همسرش سریع سوار ماشین شدند و بدون برنامه ریزی قبلی به بیمارستان محله خود مراجعه کردند و زمانی که به پارکینگ رسیدند، متوجه شدند که همه درهای ورودی بیمارستان بسته شده است و هیچ کاری از دستشان ساخته نیست. آن ها ورودی های مختلف را چک کردند اما همه آن ها هم قفل بود.
از طرفی درد زایمان سارا به حدی رسیده بود که دیگر خانواده اش نمی توانستند بیشتر از این صبر کنند تا او را به بیمارستان دیگر ببرند.
به همین دلیل سارا به طرز عجیبی پسرش را دقیقاً داخل پارکینگ بیمارستان به دنیا آورد.
زایمان و بریدن بند ناف با کمک ماسک ضد کرونا
شرایط بسیار حساس بود و وضعیت به گونه ای تغییر کرد که همسر سارا مجبور شد با اورژانس تماس بگیرد. همانطور که می دانید آن دو؛ در پارکینگ بیمارستان هیچ امکانات و تجهیزاتی نداشتند و مجبور بودند از کوچکترین چیز هایی که دارند استفاده کنند.
پزشک اورژانس دستورالعمل هایی را به آنها داد و آنها با دقت بند ناف را با ماسک صورت بریدند، بله درست متوجه شدید، با ماسک صورت، همین ماسک هایی که امروزه به دلیل جلوگیری از ابتلا به کرونا همه استفاده می کنیم.
آنها به طوری که پزشک به صورت تلفنی توضیح میداد، بند ماسک را به دور بند ناف گره زدند و آن را جدا کردند.
قبل از اینکه آمبولانس برسد، آن ها با موفقیت فرزند را به دنیا آورده بودند و هیچ مشکلی هم نداشتند و همه چیز به خوبی و در سلامت کامل پیش رفت اما چیزی که هنوز سوال است، این است که چرا ورودی های بیمارستان قفل شده بود.
تا به حال کسی به این سوال پاسخی نداده است و این زوج اهمیتی به آن نمیدهند چراکه برایشان سلامت فرزندشان مهم بود که در حال حاضر آن را دارند.