دسته: حوادث

  • نقض دوباره حکم اعدام متجاوز در پارک لویزان؛ پرونده مرد افغان به جریان افتاد

    نقض دوباره حکم اعدام متجاوز در پارک لویزان؛ پرونده مرد افغان به جریان افتاد

    پرونده مردی افغانستانی که به اتهام تجاوز به زنان در پارک‌ها و مناطق مختلف تهران محاکمه می‌شد، بار دیگر با نقض حکم اعدام توسط دیوان عالی کشور، به دادگاه کیفری استان تهران بازگشت. این چندمین بار است که این پرونده پرفراز و نشیب، با وجود محکومیت متهم به اعدام، در چرخه‌ی تجدیدنظر قرار می‌گیرد و سرنوشت آن همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است.

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، این متهم از سال ۹۹ با شکایت‌های متعددی از سوی زنان مواجه شد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که او با شناسایی طعمه‌های خود در مناطقی همچون لویزان، اقدام به اعمال مجرمانه می‌کرده است.

    یکی از قربانیان در شرح ماجرا گفت که چگونه در یک بعد از ظهر در پارک مهرگان مورد حمله قرار گرفته است. مردی با ماسک به او نزدیک شده، پس از پرسیدن ساعت، با حمله ناگهانی او را نقش بر زمین کرده و مورد آزار قرار داده است. او می‌افزاید که هیچ کس در آن لحظات برای کمک در دسترس نبوده است.

    قربانی دیگری نیز از حمله‌ای مشابه در حالی که در حال ورزش در پارکی دیگر بود، خبر داد. او گفت که چگونه مردی به او نزدیک شده، گردنش را گرفته و در نهایت او را مورد تجاوز قرار داده است.

    با افزایش شکایت‌ها، پلیس تحقیقات خود را گسترش داد و پس از بررسی دوربین‌های مداربسته و ردیابی تلفن همراه متهم، او را دستگیر کرد. مرد متهم به نام خلیل، در ابتدا منکر اتهامات شد، اما توسط شاکیان شناسایی شد.

    پرونده پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع داده شد. در جلسه دادگاه که با حضور شاکیان برگزار شد، متهم همچنان بر بی‌گناهی خود پافشاری کرد و مدعی شد که این زنان دروغ می‌گویند.

    با توجه به انکار متهم، دادگاه برای بررسی دقیق‌تر، دستور انجام آزمایش DNA و بررسی پزشکی قانونی را صادر کرد. پس از تایید آزار یکی از زنان توسط متهم، او برای دومین بار در دادگاه حاضر شد و در نهایت به اعدام محکوم شد.

    اما با اعتراض متهم، دیوان عالی کشور حکم اعدام را نقض کرد و پرونده دوباره به جریان افتاد. در این مرحله، متهم از برخی اتهامات تبرئه و به شلاق و زندان محکوم شد. این تجدیدنظرها و تغییر احکام، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های حقوقی این پرونده و اهمیت دقت در رسیدگی به آن است.

    این پرونده که از سال ۹۹ در جریان است، نشان می‌دهد که چگونه سیستم قضایی در تلاش برای برقراری عدالت است. اما آیا این رفت و برگشت‌های پرونده، می‌تواند التیامی بر زخم‌های قربانیان باشد یا این روند طولانی، سایه‌ای از ناامیدی را بر زندگی آن‌ها حاکم خواهد کرد؟

  • قتل هولناک زن شیرازی به‌دست شوهرش: خیانت، انتقام، و ۴۵ روز دروغ

    قتل هولناک زن شیرازی به‌دست شوهرش: خیانت، انتقام، و ۴۵ روز دروغ

    در شیراز، پرونده‌ای تکان‌دهنده از خیانت، خشونت خانگی و جنایتی هولناک، جامعه را در بهت فرو برده است. حمیرا فاضل‌منش، زنی جوان و مادر یک کودک ۱۱ ساله، قربانی بی‌رحمی همسرش شد. این گزارش، روایت تلخ این جنایت و ۴۵ روز فریبکاری پس از آن را از زبان مقامات و نزدیکان قربانی بازگو می‌کند.

     

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، این جنایت در شعبه پنجم پلیس آگاهی شیراز در حال پیگیری است و تحقیقات نشان می‌دهد حمیرا پس از افشای خیانت همسرش و شکایت از او، در تاریخ اول مرداد ۱۴۰۴ به قتل رسیده است.

    متهم، پس از قتل، جسد همسرش را ۲۴ ساعت در صندوق عقب خودرو نگه‌داشته و در سطح شهر تردد کرده است. سپس، پیکر حمیرا را در بیابان‌های اطراف شیراز دفن کرده و حدود ۵۰ روز با دروغ و فریب، ادعا کرده بود که همسرش فرار کرده است. او حتی با حضور در محل کارش و پیگیری ظاهری پرونده، تلاش می‌کرد تا توجه‌ها را از خود دور کند، اما سرانجام با لو رفتن رفتارهای مشکوکش، دستگیر و به قتل اعتراف کرد. متاسفانه، به دلیل گذشت زمان، تنها بقایای استخوانی از پیکر حمیرا باقی مانده است.

    روایت برادر مقتول از قتل و پیامدهای آن

    برادر حمیرا با چشمانی اشک‌بار از ۱۶ سال زندگی خواهرش با همسرش می‌گوید، زندگی‌ای که حاصلش پسری ۱۱ ساله بود و ظاهراً هیچ مشکلی نداشت، تا اینکه پای یک زن دیگر به میان آمد. او ادامه می‌دهد: «ماجرا، شروع به ارتباط با زنی اهل اصفهان کرد، آن زن هم شوهر و بچه داشت، اما ماجرا برای هر دو نفر مهم نبود. شوهر خواهرم بعد از مدتی وقتی شروع به کار کرد، تمامی درآمدش را خرج آن زن میکرد. وقتی حمیرا به خیانت شوهرش پی برد، علیه او و آن زن شکایت کرد. شاهرخ (قاتل) او را تهدید به مرگ کرد. وقتی خواهرم از موضوع شکایت خود به شاهرخ گفت او تصمیم گرفت خواهرم را بکشد. از همان روز اول مرداد که خواهرم ناپدید شد، هیچ خبری از او نبود. ۴۵ روز گذشت تا اینکه فهمیدیم جسدش را در اطراف نیروگاه برق دفن کرده بود. وقتی جسد را پیدا کردند چیزی جز استخوان باقی نمانده بود. هنوز هم جسد را تحویل ما نداده‌اند.»

    برادر حمیرا همچنین توضیح می‌دهد که چگونه دستگیری قاتل اتفاق افتاد: «روز یکشنبه هفته گذشته – ۷ شهریور ماه – با گرفتن کردن حساب خواهرم متوجه انتقال ۱۰ میلیون پول به حساب همسرش شدند. برای همین او را به کلانتری احضار کردند. همین کافی بود تا زیر فشار بازجویی اعتراف کند.»

    وی درباره سرنوشت فرزند حمیرا نیز می‌گوید: «گفت؟ پیش مادر همسر خواهرم است. چندین بار او را به کلانتری بردند. او فقط گفته است که مادرم طلاهای مادرم را برداشته است. اتفاقاً در زمان این اتفاق چون شب بوده در خانه نبوده است، اما نمیدانم چرا حرف نمیزند.»

    برادر مقتول، با اشاره به نحوه دفن جسد، این‌طور ادامه می‌دهد: «۲۹ ساعت جسد خواهرم را در ماشین نگه داشته بود. به نظر می رسد، برای کندن چاله ای برای دفن جسد از کسی کمک گرفته است. من احساس می کنم او همدستی داشته است.»

    وی در حالی که بغض گلویش را می‌فشارد، می‌افزاید: «تنها خواسته ما اجرای سریع عدالت است. از قوه قضاییه می خواهیم قاتل را هر چه زودتر اعدام کنند. از خواهر چیزی نمانده بود. معلوم نیست چقدر اسید بر روی پیکر خواهرم ریخته بود.»

    این پرونده که بازتاب گسترده‌ای در شیراز داشته، همچنان در پلیس آگاهی در حال رسیدگی است. در این میان، این سوال پیش می‌آید که آیا عدالت می‌تواند التیامی بر زخم‌های عمیق این خانواده باشد؟ آیا کودک ۱۱ ساله، با این داغ سنگین، روزهای آینده را چگونه سپری خواهد کرد؟

  • قتل زن مسافر به خاطر ریختن زباله در طبیعت

    قتل زن مسافر به خاطر ریختن زباله در طبیعت

    فاجعه‌ای تلخ در گیسوم تالش، جایی که یک زن مسافر باردار در پی درگیری بر سر ریختن زباله در طبیعت، جان خود را از دست داد. این خبر تکان‌دهنده، زنگ خطر دیگری را درباره‌ی اهمیت حفظ محیط‌زیست و ضرورت احترام به حقوق دیگران به صدا درآورده است.

    قتل زن مسافر به خاطر ریختن زباله در طبیعت

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، این حادثه‌ی دلخراش در پی درگیری میان مسافران و ساکنان محلی در جاده‌ی گیسوم شهرستان تالش رخ داد. در این نزاع که بر سر ریختن زباله در ساحل آغاز شده بود، متاسفانه یک زن باردار بر اثر اصابت سلاح سرد جان باخت و هشت نفر دیگر نیز زخمی شدند. ضارب اصلی این جنایت نیز بلافاصله توسط نیروی انتظامی تالش دستگیر شد.

    شاهدان عینی ماجرا، این درگیری را نتیجه‌ی یک مشاجره‌ی لفظی بر سر رعایت نکردن نظافت محیط‌زیست دانسته‌اند؛ مشاجره‌ای که متاسفانه به یک فاجعه‌ی انسانی ختم شد. این اتفاق تلخ، بار دیگر اهمیت حفظ محیط‌زیست و فرهنگ‌سازی در این زمینه را یادآور می‌شود.

    آیا می‌توانیم از این فاجعه، درسی برای آینده بگیریم؟ آیا این حادثه، تلنگری برای تغییر رفتارمان در قبال محیط‌زیست و هم‌نوعانمان خواهد بود؟ امیدواریم که این آخرین مورد از این دست حوادث باشد و دیگر شاهد چنین صحنه‌های دردناکی نباشیم.

  • قتل نوعروس به دست پسر عمه در شادگان

    قتل نوعروس به دست پسر عمه در شادگان

    خبر تلخ از شادگان می‌رسد؛ جایی که یک نوعروس جوان در اقدامی هولناک به ضرب گلوله به قتل رسید. این حادثه در حالی رخ داد که این زوج جوان برای مشاوره پیش از ازدواج رفته بودند. جزئیات بیشتر این فاجعه را در ادامه بخوانید.

    قتل نوعروس به دست پسر عمه در شادگان

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، صبح امروز در شادگان خوزستان، یک حادثه تلخ رخ داد و یک نو عروس جوان جان خود را از دست داد.

    بر اساس گزارش‌های رسیده از منابع محلی، این زن جوان به همراه نامزدش برای دریافت مشاوره قبل از ازدواج به مکانی رفته بودند که ناگهان پسر عمه‌ی او با اسلحه به سمت آن‌ها تیراندازی کرد و این فاجعه رقم خورد. هنوز مشخص نیست که چرا این اتفاق افتاده و چه انگیزه‌ای پشت این جنایت تلخ بوده است.

    در حال حاضر، مراجع انتظامی مشغول بررسی همه‌جانبه‌ی این پرونده هستند تا علت و انگیزه اصلی این قتل را مشخص کنند و عامل یا عاملان این جنایت را به دست عدالت بسپارند. این پرونده بازتاب گسترده‌ای در جامعه داشته و بسیاری منتظر روشن شدن زوایای پنهان این حادثه هستند.

    مرگ این نوعروس جوان، بار دیگر ضرورت توجه به مسائل روانشناختی و پیشگیری از خشونت‌های خانوادگی را یادآور می‌شود. امیدواریم با بررسی دقیق این پرونده، درس‌های لازم برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی گرفته شود.

  • توبه کلثوم اکبری قاتل سریالی 13 شوهرش در جلسه دادگاه / قول میدم بیام بیرون دیگه شوهرامو نکشم

    توبه کلثوم اکبری قاتل سریالی 13 شوهرش در جلسه دادگاه / قول میدم بیام بیرون دیگه شوهرامو نکشم

    بر اساس اظهارات خانواده، کلثوم اکبری در دادگاه بارها اظهار پشیمانی کرده و گفته است: «توبه کرده‌ام.»وی همچنین تأکید کرده که تمامی قتل‌ها با نقشه شخصی خود و بدون هیچگونه همدستی انجام شده است.

    توبه کلثوم اکبری قاتل سریالی 13 شوهرش در جلسه دادگاه / قول میدم بیام بیرون دیگه شوهرامو نکشم

    دومین جلسه دادگاه کلثوم اکبری، متهم به قتل ۱۳ شوهر خود، امروز در محمودآباد برگزار شد. رکنا با یکی از خانواده‌های قربانیان تماس گرفت تا از جزئیات این جلسه مطلع شود.

    به گزارش رکنا، بر اساس اظهارات خانواده، کلثوم اکبری در دادگاه بارها اظهار پشیمانی کرده و گفته است: «توبه کرده‌ام.»وی همچنین تأکید کرده که تمامی قتل‌ها با نقشه شخصی خود و بدون هیچگونه همدستی انجام شده است.

    دادستان پرونده حکم قصاص برای کلثوم اکبری صادر کرده است، اما پرونده همچنان در حال تکمیل مدارک و بررسی‌های قضایی است و جلسه بعدی دادگاه نیز به زودی برگزار خواهد شد.

    در شهریور 1402، خبری شوکه‌کننده در رسانه‌های محلی منتشر شد: مردی 82 ساله در محمودآباد مازندران به‌طرز مشکوکی جان باخت. پسر این مرد پس از بررسی‌های پزشکی قانونی متوجه شد که پدرش به دلیل مصرف زیاد قرص‌های قند به کما رفته و در نهایت جان باخته است. این موضوع باعث شد تا او از همسر پدرش، کلثوم اکبری ، که به تازگی با او ازدواج کرده بود، شکایت کند.

    در نخستین جلسه بازپرسی، دست این زن میانسال رو شد. او که اهل روستای ملک‌آباد مازندران بود، در جریان بازجویی‌ها به قتل 13 نفر از شوهرانش اعتراف کرد. او در تمامی قتل‌های سریالی که انجام داده بود، همسرانش را با قرص‌های قند زیاد به کما برده و اگر فوت نمی‌کردند، با حوله آنها را خفه کرده  و به قتل می رسانده.

    با رسانه‌ای شدن این پرونده، تعدادی از خانواده‌های همسران قبلی او با شنیدن این موضوع و دیدن چهره‌اش در رسانه‌ها، به مرگ یک‌دفعه‌ای پدرشان شک کرده و به پلیس شکایت‌شان را ثبت کردند. در نهایت، تحقیقات نشان داد که او در طول 20 سال گذشته، 13 شوهر خود را به قتل رسانده است.

    پرونده این قاتل سریالی در دادگاه محمودآباد به‌صورت ویژه بررسی شد و صحنه‌هایی از برخی از قتل‌ها با حضور خانواده‌ها بازسازی شد.

    *وضعیت پرونده خانم کلثوم اکبری چطور است؟

    ببینید، ماجرای ما کمی متفاوت است. این خانم اکبری 13 نفر را به قتل رسانده، اما تعدادی دیگر از شاکیان، از جمله خانواده ما، قربانیان مالی او هستیم؛ یعنی افراد زنده‌اند اما پول و دارایی‌هایشان به سرقت رفته که بیشترشان خانواده همسران کشته شده این زن هستند.

    *یعنی جمع کل شاکیان  حدوداً چند نفر هستند؟

    جمعاً 40 نفر از ورثه و خانواده‌های قربانیان مالی شکایت کرده‌اند.

    *پدر شما چندمین همسر خانم اکبری بود؟

    هفتمین همسر او بود.

    *میزان پول یا دارایی که از پدر شما گرفته شده چقدر بوده ؟

    ما زیاد دارایی نداشتیم، اما حدود سه میلیون تومان گرفته بود، به همراه چند سکه. علاوه بر آن، یک یخچال فریزر و یک ماشین لباسشویی نو هم با کل وسایل ما برده بود.

    *مدت زمانی که پدر شما با خانم اکبری زندگی کرده چقدر بوده است؟

    حدود دو ماه.

    *شما کجا با او مواجه حضوری داشتید؟

    ابتدا در محل خودمان برای بازسازی صحنه و بعد هم در دادگاه محمودآباد.

    *در دادگاه، خانم اکبری پشیمانی خود را ابراز کرد یا حرف خاصی زد؟

    نه، هیچ حرف خاصی نزد و هیچ نشانه‌ای از پشیمانی نشان نداد.

    *تا حالا چند جلسه دادگاه برای این پرونده برگزار شده و آخرین جلسه کی بوده است؟

    تا حالا چندین جلسه برگزار شده، آخرین جلسه هم 23 شهریور است.

    *شما در آن جلسه حضور پیدا می‌کنید؟

    صد در صد، حتماً خواهیم رفت.

    گفت‌وگو با خانم عمرانی ، دختر یکی از قربانیان پرونده کلثوم اکبری

    *پدر شما چه زمانی با خانم کلثوم اکبری ازدواج (عقد) کرد؟

    سال 92 عقد پدرم انجام شد. دقیقاً تاریخ عقدشان سیزدهم خرداد بود.

    *و پدرتان چه زمانی فوت کردند؟

    خیلی سریع ، تقریباً یک ماه بعد. تشییع پیکر پدرم سیزدهم تیر بود؛ یعنی درست حدود یک ماه پس از عقد.

    *در آن بازه زمانی، این خانم چه اموالی از خانواده شما برداشتند؟ چه منقول و چه غیرمنقول و نقدی؟

    تقریباً همه چیز را بردند. اموال منقول و غیرمنقول، حتی چیزهای خیلی ساده و ضروری خانه را، از وسایل آشپزخانه تا خوراکی‌ها. پول نقد هم بردند. واقعاً خنده‌دار و ناراحت‌کننده است که بگویم حتی برنج و تخم‌مرغ و چیزهای خوردنیِ ساده را هم برداشتند و بردند.

    *در آن لحظات چه اتفاقی در محل افتاد؟ آیا کسی جلوی رفتن آن‌ها را گرفت؟

    نه، کاری از دستمان برنمی‌آمد. آن‌روز داماد و دختر این خانم آمدند دم در خانه‌مان، درست سرِ کوچه‌مان و هر چه در دل و دهان‌شان بود به ما گفتند و رفتند.

    *آیا از همان ابتدا شک نکردید که فوت پدرتان مشکوک است؟

    اوایل نه.

    *چطور با این خانم آشنا شدند؟ آیا کسی او را به عنوان معرف معرفی کرد؟

    2 نفر او را معرفی کردند؛ یکی دوست من و دیگری همکارِ همان دوستم.

    *در رابطه با حال پدرتان و رفتن او به بیمارستان چه توضیحی دارید؟ پدرتان همان‌جا چه گفته بود؟

    از اینکه پدرم تشنج کرد، او را به بیمارستان برده بودند، وقتی برای ملاقات به دیدنش رفتم آن‌جا به من گفت که این خانم به او قرص داده و بعد از آن حالش بد شده !

    پزشکی قانونی زمان فوت پدرم را حدود ساعت 6 بعداظهر اعلام کرد اما آنها ساعت 12 شب از همسایه ها کمک خواسته بودند یعنی 6 ساعت از مرگ پدرم گذشته بود.

    *انتظارتان از روند پرونده بعد از دو سال چیست؟

    ما خواهان رسیدگی کامل و شفاف به همه ابعاد پرونده هستیم . ما انتظار داریم همه متهمانِ مرتبط محاکمه شوند و حق و حقوق پدرم و خانواده‌ام بازگردانده شود.

    *در پایان، آیا نکتهٔ دیگری هست که بخواهید بگویید؟

    فقط این‌که واقعاً دلم می‌خواهد عدالت اجرا شود. نمی‌خواهم حقِ پدرم ضایع بماند. امیدوارم دادگاه همه چیز را روشن کند.

  • 4 کشته در حادثه‌ای تلخ؛ تلاش برای نجات گوسفند!

    4 کشته در حادثه‌ای تلخ؛ تلاش برای نجات گوسفند!

    در روستای ایمر توره ملا، یک خانواده با فداکاری برای نجات یک گوسفند، بهای سنگینی پرداختند و چهار عضو این خانواده جان خود را از دست دادند. این خبر تلخ، قلب هر شنونده‌ای را به درد می‌آورد و بار دیگر یادآور اهمیت ایمنی در مواجهه با خطرات است.

    4 کشته در حادثه‌ای تلخ؛ تلاش برای نجات گوسفند!

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، فاجعه در روستای ایمر توره ملا، واقع در جاده گنبد به آق‌قلا، زمانی رخ داد که یک گوسفند بی‌نوا به داخل چاهی بتنی سقوط کرد. ابوالفضل لکزایی، چوپان این گوسفند، برای نجات حیوان وارد چاه شد، اما متأسفانه بر اثر استنشاق گاز سمی، جان خود را از دست داد.

    پس از این اتفاق ناگوار، پدر خانواده و دو فرزند او، با دلی پر از امید و برای کمک به ابوالفضل، به نوبت وارد چاه شدند. اما افسوس که آن‌ها نیز قربانی این حادثه دردناک شدند. این فاجعه نشان داد که گاهی اوقات، تلاش برای کمک به دیگران می‌تواند به بهای از دست رفتن جان عزیزان تمام شود. این حادثه، یک خانواده چهار نفره را در سوگ فرو برد.

    در حال حاضر، مسئولان محلی و امدادگران برای بررسی دقیق علت این حادثه دلخراش و همچنین ارزیابی ایمنی چاه‌های روستایی وارد عمل شده‌اند. این اقدام می‌تواند از تکرار چنین حوادثی در آینده پیشگیری کند.

    این حادثه، فراتر از یک خبر تلخ، درس‌های بزرگی را به ما یادآور می‌شود. این‌که چقدر باید در حفظ ایمنی و پیشگیری از خطرات، به‌ویژه در مناطق روستایی، کوشا باشیم. این‌که فداکاری و از خودگذشتگی، گاهی به بهای سنگینی تمام می‌شود. و این‌که باید برای جلوگیری از تکرار این‌گونه فجایع، با جدیت بیشتری به فکر چاره باشیم. امیدواریم این داغ، آخرین داغی باشد که جامعه ما شاهد آن است و درس عبرتی برای همه ما باشد.

  • آتش‌سوزی مهیب در مشهد: تلاش‌ها برای اطفای حریق و یافتن آتش‌نشان مفقود شده

    آتش‌سوزی مهیب در مشهد: تلاش‌ها برای اطفای حریق و یافتن آتش‌نشان مفقود شده

    در پی وقوع آتش‌سوزی گسترده در یک کارگاه مبل‌سازی در مشهد، آتش‌نشانان با تمام توان در حال اطفای حریق و جستجو برای یافتن همکار مفقود شده خود هستند. این حادثه که در منطقه بابانظر رخ داده، ۵۰ آتش‌نشان را به صحنه کشانده و عملیات اطفای حریق همچنان ادامه دارد.

    آتش‌سوزی مهیب در مشهد: تلاش‌ها برای اطفای حریق و یافتن آتش‌نشان مفقود شده

    به گزارش رسا نشر به نقل از مهر، آتشیار وحید باخدا، مدیر روابط عمومی سازمان آتش‌نشانی مشهد، از اعزام فوری ۵۰ آتش‌نشان از ایستگاه‌های مختلف به محل حادثه در ابتدای بابانظر خبر داد. این آتش‌سوزی در یک کارگاه چوب و مبل‌سازی رخ داده است.

    آتشیار باخدا با اشاره به تلاش بی‌وقفه آتش‌نشانان برای مهار آتش و جلوگیری از گسترش آن، افزود: عملیات اطفای حریق همچنان ادامه دارد.

    آتشپاد حمیدرضا کافی، مدیر عامل سازمان آتش‌نشانی مشهد نیز با ابراز نگرانی از وضعیت پیش آمده، خاطرنشان کرد: تمام تلاش‌ها برای اطفای حریق و پیدا کردن همکار مفقود شده متمرکز شده است.

    با توجه به وسعت حادثه و اهمیت حفظ جان آتش‌نشانان و شهروندان، نیروهای امدادی در حال انجام عملیات با حداکثر توان و دقت هستند.

  • تصاویر شوکه‌کننده از حمله اوباش قداره‌کش در تهران به یک پیرزن!

    تصاویر شوکه‌کننده از حمله اوباش قداره‌کش در تهران به یک پیرزن!

    ۲ نفر از اراذل و اوباش شرق تهران با حمله به یک مغازه‌دار و آزار شهروندان در خیابان نبرد، صحنه‌ای شوکه‌کننده رقم زدند؛ فیلم این حادثه به سرعت در فضای مجازی منتشر و با واکنش گسترده همراه شد. /خبرفوری

  • سرقت‌های سریالی با رویای خوانندگی زیرزمینی؛ “حسن ریزه” به دام افتاد

    سرقت‌های سریالی با رویای خوانندگی زیرزمینی؛ “حسن ریزه” به دام افتاد

    در حالی که آرزوی رسیدن به قله‌های شهرت، برخی را به تلاش‌های مشروع وا می‌دارد، هستند کسانی که با عبور از خط قرمز قانون، در پی رسیدن به آرزوهای خود هستند. “حسن ریزه”، سارق جوان تهرانی که با سرقت‌های سریالی گوشی‌های موبایل، خیال خوانندگی زیرزمینی را در سر می‌پروراند، سرانجام به دام قانون افتاد.

    سرقت‌های سریالی با رویای خوانندگی زیرزمینی؛ "حسن ریزه" به دام افتاد

    پلیس تهران چندی پیش، “حسن ریزه”، یکی از دو موتورسوار سارق را که با سرقت‌های سریالی در مناطق شمالی، شمال‌غرب و غرب پایتخت، امنیت شهروندان را به خطر انداخته بودند، دستگیر کرد. این سارق ۲۰ ساله، در جریان یک سرقت نافرجام در شمال تهران، پس از زمین خوردن از موتورسیکلت و فریادهای طعمه‌اش، دستگیر شد. همدست او موفق به فرار شده است و تلاش پلیس برای دستگیری وی ادامه دارد.

    به گزارش رسا نشر –  این دو سارق با استفاده از موتورسیکلت‌های پلاک مخدوش و پوشاندن چهره خود با کلاه و ماسک، به سرعت از محل سرقت فرار می‌کردند. طعمه‌های آن‌ها، عمدتاً افرادی بودند که در حال مکالمه تلفنی یا استفاده از گوشی در خیابان بودند. تحقیقات اولیه نشان می‌دهد که این سارقان، در طول دو تا سه ماه گذشته، بین ۳۰ تا ۴۰ فقره سرقت انجام داده‌اند. یکی از مالباختگان، با اشاره به جثه کوچک و قد کوتاه سارقان، شناسایی آن‌ها را دشوار توصیف کرد.

    در بازجویی‌ها، “حسن ریزه” با اعتراف به جرایم خود، از رویای خوانندگی زیرزمینی خود پرده برداشت. او گفت: “از کودکی به خوانندگی علاقه‌مند بودم و همیشه آرزو داشتم که یک خواننده زیرزمینی معروف شوم.” وی با اشاره به الگوبرداری از برخی چهره‌های حاشیه‌ساز، هدف خود از سرقت را کسب شهرت و مطرح شدن در دنیای موسیقی زیرزمینی عنوان کرد. “حسن ریزه” همچنین اعتراف کرد که برای سرقت‌ها، ساعت‌ها تمرین کرده و گوشی‌های سرقتی را در جنوب تهران به فروش می‌رسانده است.

    در حال حاضر، پرونده این سارق جوان در دست بررسی است و پلیس در تلاش برای دستگیری همدست فراری وی است. “حسن ریزه” که اکنون از کرده خود پشیمان است، به دلیل سابقه کیفری، با مشکلات متعددی در یافتن شغل مواجه شده است.

    این پرونده، بار دیگر زنگ خطری است برای جوانانی که به دنبال راه‌های میانبر برای رسیدن به شهرت هستند. “حسن ریزه” با وجود استعداد بالقوه در زمینه موسیقی، راه اشتباه را انتخاب کرد و اکنون با عواقب ناخوشایند آن دست و پنجه نرم می‌کند. این داستان، هشداری است برای همه کسانی که می‌خواهند به هر قیمتی، نام خود را در تاریخ ثبت کنند.

  • فاجعه در تورنتو: آتش‌سوزی عمدی جان خانواده ایرانی را گرفت

    فاجعه در تورنتو: آتش‌سوزی عمدی جان خانواده ایرانی را گرفت

     

    تورنتو، کانادا – فاجعه‌ای هولناک، جامعه ایرانیان کانادا و ساکنان ریچموند هیل را در بهت و اندوه فرو برد. بر اثر آتش‌سوزی عمدی در یک منزل مسکونی در این شهر، دو عضو یک خانواده ایرانی جان باختند و سه نفر دیگر به شدت مجروح شدند. پلیس منطقه یورک تحقیقات گسترده‌ای را در این زمینه آغاز کرده و این حادثه را به‌عنوان یک پرونده قتل پیگیری می‌کند.

    فاجعه در تورنتو: آتش‌سوزی عمدی جان خانواده ایرانی را گرفت

    جزئیات دردناک این فاجعه

    سرهنگ جیمز دیکسون، سخنگوی پلیس منطقه یورک، با اعلام این خبر تلخ، تأکید کرد که قربانیان این حادثه، اعضای یک خانواده ایرانی ساکن این خانه بوده‌اند. وی افزود: «متاسفانه در این آتش‌سوزی، یک دختر ۱۱ ساله و هلیا بهاری کاشانی، دختر ۲۴ ساله خانواده که فارغ‌التحصیل رشته علوم اعصاب از دانشگاه UCLA لس‌آنجلس بود، جان خود را از دست دادند.»

    محمد بهاری کاشانی، پدر ۷۰ ساله و جراح بازنشسته، به همراه همسر ۵۹ ساله‌اش هلی و یک دختر دیگر نیز در این حادثه به شدت مجروح شده و در بیمارستان بستری هستند. وضعیت این افراد وخیم گزارش شده است.

    تحقیقات پلیس و بررسی انگیزه

    تحقیقات گسترده پلیس در مورد این آتش‌سوزی عمدی همچنان ادامه دارد. سرهنگ دیکسون با اشاره به اینکه این حادثه به‌عنوان یک پرونده قتل در حال بررسی است، از شهروندان خواست تا در صورت داشتن هرگونه اطلاعات یا تصاویری از دوربین‌های مداربسته یا داشبورد خودرو، با پلیس همکاری کنند.

    پلیس در حال بررسی تمامی جوانب این حادثه است و در تلاش است تا انگیزه عامل یا عاملان این آتش‌سوزی را مشخص کند. تحقیقات نشان می‌دهد که آتش‌سوزی در منطقه اسکای‌وود درایو و رولینگ‌هیل رود رخ داده و به نظر می‌رسد عمدی بوده است.

    واکنش‌ها و پیامدهای این حادثه

    دیوید وست، شهردار ریچموند هیل، با ابراز تأسف از این حادثه، آن را «بسیار غم‌انگیز» توصیف کرد و با خانواده قربانیان ابراز همدردی کرد. وی از جامعه ایرانی خواست تا خویشتنداری کنند و اجازه دهند تحقیقات پلیس مسیر خود را طی کند. شهردار همچنین از مردم خواست از هرگونه گمانه‌زنی در مورد این حادثه خودداری کنند، زیرا این امر می‌تواند باعث نگرانی و ترس بی‌مورد در میان مردم شود.

    بر اساس اطلاعاتی که از همسایگان دریافت شده، مادر خانواده، هلی، در شب حادثه از وجود مشکلاتی با دامادشان سخن گفته بود. همچنین، دختر خانواده به‌تازگی به این خانه نقل مکان کرده بود. این اطلاعات، تنها بخشی از تحقیقات گسترده پلیس در مورد این حادثه است.

    حادثه آتش‌سوزی در ریچموند هیل، یک فاجعه انسانی بود که جامعه ایرانیان کانادا را در سوگ فرو برد. تحقیقات پلیس برای روشن شدن ابعاد این حادثه و شناسایی عامل یا عاملان آن ادامه دارد. این حادثه بار دیگر اهمیت همکاری مردم با نیروهای امنیتی و پرهیز از گمانه‌زنی‌های بی‌اساس را یادآور می‌شود.