دسته: حوادث

  • ازدواج و طلاق با گنده لات محل/ شوهرم بخاطر خیانت دوست دختر قبلی اش خودکشی کرد

    خراسان نوشت:زن ۲۲ساله ای که هنگام استعمال موادمخدر در کنار چهار مرد غریبه در یک ویلای شخصی دستگیر شده بود، سرگذشت دردناک خودرا برای مشاور و مددکار اجتماعی فرماندهی انتظامی طرقبه- شاندیز تعریف کرد.

    وی گفت: در سال آخر دبیرستان تحصیل می کردم که عاشق گنده لات محل شدم. او که به «قدیر لات» معروف بود هر روز مقابل مدرسه ام می ایستاد و به همین دلیل کسی جرئت نمی کرد برایم ایجاد مزاحمت کند. من هم که فرزند طلاق و تشنه محبت بودم خیلی زود عاشق هیبت و اقتدار مردانه او شدم و در ماجرای عشقی خیابانی و با وجود مخالفت اطرافیانم خیلی زود به عقد «قدیر» درآمدم ولی چون جا و مکانی برای زندگی نداشتیم او مرا به باغ یکی از بستگانش برد و مجبور شدیم با  تعمیرات حاشیه ای در آن زندگی کنیم .
    با وجود این من عاشق او بودم و حتی لباس های کهنه خواهرش را می پوشیدم تا این که در همان ماه اول ازدواج باردار شدم اما هنوز یک ماه بیشتر از ازدواجمان سپری نشده بود که همسرم مقابلم ایستاد و گفت: فقط به خاطر کل کل با دوست دختر قبلی ام که می گفت تو دختر خوشگلی هستی و به ارتباط خیابانی فکر نمی کنی! با تو دوست شدم تا به او ثابت کنم که من هر چیزی را بخواهم به دست می آورم!
    آن روز با این جملات قدیر خیلی دلم شکست اما باز هم نمی توانستم از او دل بکنم.  خلاصه،  درست زمانی که پسرم به دنیا آمد، قدیر مرا طلاق داد و با همان دوست دختر قبلی اش ازدواج کرد. با وجود این من فقط به او می اندیشیدم و به همین دلیل ازدواج نکردم تا این که مدتی بعد قدیر لات به خاطر شرارت هایش روانه زندان شد و من از این موضوع اطلاعی نداشتم اما چند ماه بعد، روزی زنگ تلفنم به صدا در آمد و من در حالی که خشکم زده بود صدای قدیر را از آن سوی خط شنیدم که با بغض و گریه گفت: «من در حق تو خیلی بدی کردم. تو زن باوفایی بودی اما همسر فعلی ام به من خیانت کرده است. زمانی که در زندان بودم تصویر زننده ای از او را در شبکه های اجتماعی و کنار یکی از دوستان صمیمی خودم دیدم که با یکدیگر ارتباط زشتی داشتند و حالا که قصد خودکشی دارم، در آخرین لحظات زندگی ام از تو می خواهم که مرا ببخشی!»
    آن روز با شنیدن این جملات، زبانم بند آمده بود، وحشت زده به او گفتم حاضرم در خانه تو و همسرت کلفتی کنم ولی در کنار تو باشم اما او گوشی تلفن را قطع کرد و من روز بعد فهمیدم که قدیر خودکشی کرده است و دیگر در این دنیا نیست. به همین دلیل دچار افسردگی شدید شدم و به پیشنهاد دوستانم برای رهایی از این شرایط به سراغ موادمخدر رفتم. مدتی بعد و در حالی که به یک معتاد حرفه ای تبدیل شده بودم، خواهران قدیر حضانت فرزندم را از من گرفتند و من دوباره در حسرت دیدن فرزندم دچار افسردگی های شدیدتری شدم.  این گونه بود که برای تامین هزینه های موادمخدر به هر جایی سر می زدم تا این که در آن باغ ویلا دستگیر شدم …
  • قتل وکیلی که حسین هدایتی می گوید ۵۰میلیارد تومان از او پول گرفته،سرنخ چیست؟

    ایران نوشت:قتل حمید حاجیان، وکیل سابق حسین هدایتی، متهم پرونده فساد بانک سرمایه، آن هم تنها چند روز پس از آنکه نام او در دادگاه مطرح شد، عجیب به نظر می‌رسد.

    نعمت احمدی، وکیل باسابقه دادگستری معتقد است این پرونده را نباید یک قتل ساده در نظر گرفت. او می‌گوید با روشن شدن همه ابعاد زندگی و ارتباطات این وکیل مقتول، می‌تواند به زوایای پنهان دیگری از پرونده فساد بانک سرمایه رسید.
    پیش از این حسین هدایتی در دادگاه گفته بود: «۴ سال است در دادسرای ناحیه سه شعبه ۱۲ علیه فیروز دولت‌آبادی طرح شکایت کرده‌ام، اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است. به سراغ حمید حاجیان که یک وکیل با نفوذ است و ۵۰ میلیارد تومان پول بنده را خورده و برده است، بروید. حاجیان گفته بود که اگر اسمش را در دادگاه ببرم، از من شکایت می‌کند. شاید فرار یقینی – یکی از متهمان پرونده- به حاجیان ارتباط داشته باشد.»
    سیامک مدیر خراسانی، وکیل مدافع حسین هدایتی در پرونده اخیر اما گفته است که «به هیچ عنوان ارتباطی میان موکل من و حاجیان وجود ندارد.»
    گفت‌وگوی «ایران» با نعمت احمدی را می‌خوانید.
     شما آقای حاجیان را می‌شناختید؟
    خیر، شناختی از ایشان نداشتم.
    پرونده دادگاه آقای هدایتی را دنبال کردید؟ ایشان در دادگاه مدعی شد که این وکیل ۵۰ میلیارد تومان گرفته، اما به جای کمک، یکی از متهمان پرونده را فراری داد؟
    من، هم از این واقعه و هم از اظهارات آقای هدایتی تعجب کردم. ضمن اینکه اخبار مختلفی درباره این مرحوم شنیدم، مانند اینکه بسیار بانفوذ بوده یا اینکه ثروت زیادی داشته است، غیر از این، آشنایی دیگری نداشتم.
    نفس قتل یک وکیل دادگستری چه معنایی دارد؟
    در جریان دادگاه بانک سرمایه مطرح شد که ایشان ۵۰ میلیارد تومان از آقای هدایتی گرفته، این رقم با هیچ منطق حقوقی سازگاری ندارد. زیرا آیین‌نامه‌ای درباره حق‌الوکاله داریم که مطابق آن، حق‌الوکاله وکلا عدد معینی خواهد بود، اما اگر بیش از این باشد، باید قرارداد نوشته شده و مالیات این حق‌الوکاله پرداخته شود.
    چنین رقمی برای وکالت یک پرونده که حتی موکل ایشان هم ناراضی بود، به چه معنا است؟
    اساساً کسانی که چنین مبالغی را به وکیل می‌پردازند، در درجه اول کار خودشان ایراد دارد، به عبارت دیگر، بخش زیادی از این مسأله به فسادی که متأسفانه حاکم است، باز می‌گردد.
    منظور شما از فساد چیست؟
    اگر یک مسئول فاسد نباشد، یا اگر یک رئیس بانک فاسد نباشد، من وکیل نمی‌توانم کار خاصی بکنم. بنابراین فساد یک چرخه به هم پیوسته است. از این رو معتقدم این حادثه، بویژه در طلیعه حضور آقای رئیسی در مقام ریاست دستگاه قضایی، می‌تواند فرصت خوبی برای پیگیری ریشه‌های مفاسد باشد. زیرا آقای رئیسی گفت که فساد را نباید تحمل کرد، حتی اگر کم یا در هر زمینه‌ای باشد.
    چرا شما مسأله قتل این وکیل را به چنین موضوعات با چنین گستره‌ای پیوند می‌زنید؟
    ببینید! یک وکیل کشته شده است. هنوز مشخص نیست که علت قتل چیست، اما سیگنال‌هایی که داده می‌شود، مشخص می‌کند که ضمیر این اتفاق به کجا برمی‌گردد. به عنوان مثال، وقتی دوربین محل قتل خراب می‌شود تا از صحنه قتل فیلمبرداری نشود، نشان می‌دهد که این اتفاق، می‌تواند یک نمونه باشد که ما به مسأله فساد اقتصادی به صورت سطحی نگاه نکنیم، به عبارت دیگر، این طور نباشد که در یک پرونده سه یا ۵ نفر را بگیریم یا در پرونده بابک زنجانی تنها شخص او یا دو نفر دیگر را بازداشت کنیم، این شیوه، ریشه‌یابی فساد نیست و پیامد آن نمی‌تواند مبارزه با فساد باشد، چه بسا می‌تواند زمینه‌ساز کتمان وضع موجود باشد که همه می‌دانیم با کتمان نمی‌توانیم با این مفاسد مبارزه کنیم.
    می‌گویید که نباید با پرونده‌های مفاسد برخورد سطحی کرد. به عنوان یک وکیل، آیا احتمال می‌دهید که  میان این قتل و پرونده مفاسد اقتصادی ارتباطی باشد؟
    من شنیدم که ثروت وکیل مقتول به میلیاردها تومان می‌رسید. باید تحقیق کرد که ایشان چه پرونده‌هایی داشته و در این پرونده‌ها با چه کسانی سر و کار داشته است؟ ما از این طریق باید به سرچشمه برسیم. یعنی اگر با فساد مبارزه کنیم، نباید مورد مقطعی و موردی باشد، بلکه باید فراگیر باشد. مثلاً در همین پرونده به صورت بسیار ساده می‌توان مشخص کرد که ایشان چند سال وکیل بود، چه میزان ثروت دارد، این ثروت را از چه راهی کسب کرد، پرونده‌های مهم او چه بود، در این پرونده‌ها با چه کسانی ارتباط داشت، تلفن همراه، کامپیوتر و دفتر او بررسی شود تا آدرس، نام و نشانی بسیاری از افرادی که با ایشان سروکار داشتند، مشخص شود.
  • سوزاندن دختر بنگلادشی به دستور مدیر مدرسه

    پلیس بنگلادش اعلام کرد: “نصرت جهان رفیع”، دختر ۱۹ ساله به‌ خاطر گزارش کردن مزاحمت‌های مدیر مدرسه‌اش به پلیس به آتش کشیده شد.
    به گزارش ایسنا، مرگ این دختر نوجوان اعتراضات گسترده‌ای را طی هفته گذشته در سراسر بنگلادش به‌ دنبال داشت. نخست وزیر این کشور وعده داده که این ماجرا را پیگیری می‌کند.
    طبق گزارش رسانه‌ها، رفیع به پشت بام مدرسه برده می‌شود و مهاجمان از او می‌خواهند که شکایتش را پس بگیرد. وقتی او این درخواست را رد کرد، مهاجمان روی وی نفت سفید ریختند و او را آتش زدند.
    پلیس روز گذشته (جمعه) با ارائه اطلاعاتی جدید، تصریح کرد که یکی از ۱۷ فرد بازداشت شده در ارتباط با این پرونده، مدیر مدرسه را متهم کرد که دستور این حمله را داده بود.
    محمد اقبال، مقام ارشد پلیس بنگلادش که در حال تحقیق روی این پرونده است، به خبرگزاری فرانسه گفت: مدیر به آن‌ها (مهاجمان) گفته بود که رفیع را برای پس گرفتن شکایتش تحت فشار بگذارند و اگر قبول نکرد او را بکشند.
    این دختر ۱۹ ساله، اواخر ماه مارس برای گزارش آزار و اذیت جنسی به اداره پلیس رفته بود. یک ویدئوی درز پیدا کرده از این ماجرا، نشان می‌دهد که رئیس پلیس محلی شکایت او را ثبت می‌کند اما پرونده را به دلیل اینکه «مسئله مهمی نبود»، مختومه اعلام کرد.
    پلیس اعلام کرد که دست‌کم پنج نفر از بازداشت شده‌ها از جمله سه نفر از همکلاسی‌های این دختر با روسری قبل از به آتش کشیدنش، دست و پای او را بسته بودند.
    طبق نقشه طراحی شده قرار بود این حادثه خودکشی جلوه داده شود اما نقشه زمانی خنثی شد که با سوختن روسری‌ای که دست و پای رفیع با آن بسته شده بود، او رها شد و توانست در حالیکه در آتش می‌سوخت از پشت بام به طبقه پایین برود.
    این دختر بنگلادشی، با ۸۰ درصد سوختگی، ۹ روز پیش (۱۰ آوریل ۲۰۱۹) در بیمارستان جان سپرد. او پیش از مرگش در ویدئویی، ادعاهای خود درباره مدیر مدرسه را تکرار کرد.
    او ضمن تاکید بر اقدام غیراخلاقی مدیر مدرسه همچنین برخی از مهاجمان خود را پیش از مرگش شناسایی کرد.
    به گزارش یورونیوز، این ماجرا، باعث ایجاد خشم در بنگلادش شده است. شیخ حَسینه واجد نخست وزیر این کشور اعلام کرد که هیچ یک از مجرمان از اقدام قانونی در امان نخواهند بود.
    گروه‌های حقوق بشر در این کشور می‌گویند که موارد آزار و اذیت جنسی و تجاوز در بنگلادش به دلیل شکست در پیگرد قانونی مهاجمان، افزایش یافته است.
  • جوان ۳۰ ساله قبل از خودکشی، یک میلیارد ریال به همراه خودرو شاسی بلند خود را به سیل زدگان اهداء کرد

    فرمانده انتظامی شهرستان همدان گفت: جوان ۳۰ ساله با بریدن شیرگاز و خفگی در خواب خودکشی کرد/ وی قبل از اقدام به خودکشی، یک میلیارد ریال به همراه خودرو شاسی بلند خارجی خود را به سیل زدگان کشور اهداء کرد.

    سرهنگ جمشید باقری، رئیس پلیس این شهرستان در گفتگو با خبرنگار خبرآنلاین در همدان با اعلام مطلب فوق افزود: جوان ۳۰ ساله ای با خوردن چند قرص خواب آور و سپس بریدن شیرگاز بخاری منزل مسکونی استیجاری خود در یکی از مناطق شهر همدان خودکشی کرد.
    وی در تشریح این خبر گفت: دو روز قبل خبر مرگ مشکوک جوان ۳۰ ساله ای در منزل مسکونی وی از طریق پلیس ۱۱۰، اطلاع رسانی شد.
    بلافاصله مامورین کلانتری در محل وقوع حادثه حضور پیدا کرده و در ادامه قاضی کشیک به همراه پلیس آگاهی و پزشکی قانونی نیز در محل حاضر می شوند.
    در تحقیقات از مالک منزل مسکونی، وی اعلام می کند که با استشمام بوی شدید گاز به دنبال منشأ بوی گاز رفته و متوجه می‌شود که این بو از طبقه پایین منتشر می‌شود به همین علت اقدام به در زدن می‌کند که وقتی کسی در را باز نمی کند از پنجره وارد خانه شده و با جسم بی جان مستأجر خود مواجه می‌شود.
    پلیس در ادامه بررسی صحنه حادثه و در کنار جسد بی جان این جوان ۳۰ ساله، دست نوشته ای که در آن متنی با این مضمون که به علت اختلافات خانوادگی دست به خودکشی زده است پیدا می کند.
    این جوان طی این نامه به اهداء مبلغ یک میلیارد ریال از دارایی به همراه خودرو خارجی شاسی بلند خود به سیل زدگان نیز اشاره و تاکید کرده است.
    این جوان طی همین نامه، به نحوه خودکشی خود، که ابتدا چند قرص خواب آور مصرف کرده و سپس با بریدن شیرگاز به خواب ابدی رفته است نیز اشاره کرده است.
  • سد کرج سرریز نشده است

    سد کرج سرریز نشده است

    نماینده عالی دولت در استان البرز با تکذیب شایعه سر ریز شدن سد کرج گفت: از ماه پیش اقدامات پیشگیرانه برای خالی کردن مخزن سد امیر کبیر انجام شده است و هیچ نگرانی در این مورد وجود ندارد.

    سد کرج سرریز نشده است

    به گزارش رسانشر به نقل از پایگاه اطلاع استانداری البرز، دکتر شهبازی در گفتگوی زنده با شبکه خبر که شامگاه یکشنبه صورت گرفت، اضافه کرد: مردم به شایعات منتشر شده در فضای مجازی توجه نکنند و اخبار را تنها از صدا و سیما و منابع رسمی پیگیری کنند.
    استاندار البرز گفت: نیروهای امدادی و خدماتی البرز به صورت کامل در آماده باش به سر می برند و اقدامات لازم برای پیشگیری از حوادث احتمالی در البرز صورت گرفته است.
    وی اضافه کرد: سد کرج حدود ۹۰ میلیون متر مکعب حجم خالی دارد که نه تنها با بارش بلکه با چند سیل پیاپی نیز پر نمی شود.
    هم اکنون میزان آب ورودی به سد ۱۸ هزار مترمکعب و حجم خروجی سد ۳۰ هزار متر مکعب است.
  • شکار دختران در اینستاگرام به بهانه انتخاب بازیگر

    شکار دختران در اینستاگرام به بهانه انتخاب بازیگر

    دو پسر شرور به بهانه انتخاب بازیگر برای فیلم‌های تبلیغاتی و برگزاری شوی لباس سه دختر جوان را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دادند.

    به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، سیزدهم بهمن امسال پرونده‌ای با موضوع آزار و اذیت خانمی ۲۵ ساله از شعبه دهم دادگاه کیفری یک تهران در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که در آن شاکی پرونده مدعی بود توسط ۲ سرنشین یک خودروی ۲۰۶ سفید رنگ مورد ضرب و شتم، تهدید و آزار و اذیت قرار گرفته است.
    تست بازیگری
    شاکی پرونده پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «حدود یک هفته پیش در اینستاگرام با فردی آشنا شدم که از من و تعدادی دیگر از خانم‌های جوان درخواست تست بازیگری و اجرای شوی لباس کرده بود.
    او ادامه داد: حدود یک هفته در خصوص شرایط و نحوه انجام تست بازیگری با این شخص از طریق فضای مجازی (اینستاگرام) در ارتباط  بودم تا اینکه روز سیزدهم بهمن از طریق پیامک به من اطلاع داده شد که ساعت ۸ شب راننده شرکت… به‌دنبال من خواهد آمد تا مرا برای انجام تست بازیگری به دفتر شرکت ببرد.
    زن جوان گفت: به این بهانه و ترفند بود که آدرس محل سکونتم را گرفتند؛ رأس ساعت ۸ شب یک ماشین ۲۰۶ سفید که مرد جوانی راننده‌اش بود به خانه ما در بزرگراه اشرفی اصفهانی مراجعه کرد. وقتی سوار خودرو ۲۰۶ شدم، راننده خودرو متن فیلمنامه‌ای را به من داد و خواست تا زمان رسیدن به شرکت آن را حفظ کنم و مدعی شد که بر اساس آن تست بازیگری گرفته خواهد شد. در محدوده بازار مبل یافت آباد بود که راننده خودرو به‌صورت تلفنی با شخصی تماس گرفت و مدعی شد که دفتر شرکت شلوغ است و قرار شده تا تست بازیگری در دفتر شماره ۲ شرکت انجام شود؛ دقایقی بعد نیز در مقابل یکی از مجتمع‌های فروش مبلمان در بازار یافت آباد فرد دیگری که خود را فیلمبردار معرفی کرد سوار ماشین شد.
    تعرض در خودرو
    شاکی جوان ادامه داد: او از راننده خواست تا به سمت دفتر شرکت در شهرری برود. هنوز مسافت زیادی نرفته بودیم که ناگهان خودرو ۲۰۶ به داخل باغ متروکه ای  رفت.
    او ادامه داد: خیلی ترسیده بودم؛ می‌خواستم از ماشین پیاده شوم اما در‌های ۲۰۶ از داخل باز نمی‌شد؛ مرد فیلمبردار ناگهان به سمت من حمله ور شد و در ادامه با توقف ماشین، راننده ۲۰۶ نیز به صندلی عقب خودرو آمد و با تهدید و ضرب و شتم مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند؛ پس از آن مرا در همان بیابان‌های تاریک از ماشین پیاده کرده و فرار کردند.
    دومین شکایت
    همزمان با آغاز رسیدگی به این شکایت پرونده مشابه دیگری نیز به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ رسید که به همان شیوه و شگرد، دختری ۱۹ ساله مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود؛ در بررسی اظهارات این دختر خانم مشخص شد که در شب حادثه مادرش او را همراهی می‌کرده اما در ادامه سرنشینان ۲۰۶، در زمان پارک خودرو و پیاده شدن مادر این دختر از فرصت استفاده کرده و دختر جوان را ربودند. در جاده‌ای خاکی وی را مورد آزار و اذیت قرار دادند. با توجه به حساسیت هر ۲ پرونده، کارآگاهان اداره شانزدهم با اقدامات ویژه پلیسی و بررسی تصاویر به دست آمده از مراکز تجاری منطقه یافت آباد موفق به شناسایی خودرو ۲۰۶ سفید رنگ شدند. با شناسایی هویت مالک خودرو به محل سکونت وی در باقرشهر مراجعه کرده و در تحقیقات میدانی مشخص شد که مالک خودرو چند سالی است که فوت کرده و خانواده‌اش نیز محل سکونتشان را تغییر داده‌اند.
    دستگیری پسر ۲۰۶ سوار
    در ادامه کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که در حال حاضر خودرو در اختیار پسر وی بوده و با نشان دادن تصویر جواد ۲۱ ساله به دو دختر جوان بلافاصله او را شناسایی کردند. در ادامه مخفیگاه وی در منطقه باقرشهر شناسایی و سرانجام در بیست و ششم بهمن دستگیر شد؛ خودرو ۲۰۶ سفید رنگ نیز در مقابل محل سکونتش شناسایی، توقیف و در بازرسی از داخل خودرو یک عابربانک متعلق به یک خانم کشف شد.
    با دستگیری جواد وی چاره‌ای جز اعتراف نداشت و در همان ساعت اولیه دستگیری به آزار و اذیت ۲ شاکی پرونده اعتراف و یکی از دوستانش به‌نام حمید (۲۲ ساله) را معرفی کرد؛ حمید نیز در همان محدوده زندگی جواد در منطقه باقرشهر دستگیر و هر ۲ متهم به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.
    جواد پس از انتقال به اداره شانزدهم پلیس آگاهی، در خصوص نحوه شناسایی این دو دختر گفت: با گردش در فضای مجازی بویژه اینستاگرام، داخل صفحات شخصی خانم‌های جوانی می‌شدم که تصاویر شخصی خودشان را در آنجا بارگذاری کرده بودند؛ در ادامه از طریق دایرکت (Direct) برای آنها پیام فرستاده و خودم را مدیر یک شرکت فیلمسازی معرفی می‌کردم و بعد از جلب اعتماد آنها نقشه‌ام را با همدستی دوستم اجرا می‌کردم.
    سومین قربانی
    با پیدا شدن عابر بانک یک خانم در خودرو ۲۰۶ کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی موفق به شناسایی سومین شاکی پرونده در استان البرز شدند که وی نیز با مشاهده متهمان بلافاصله آنها را شناخت و گفت که به همین شیوه و شگرد از سوی آنها مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی – معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ- در این باره گفت: در حال حاضر پرونده متهمان، به اتهام «آزار و اذیت» و «آدم ربایی»، با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند؛ از کسانی که با این شیوه و شگرد از سوی این دو متهم مورد آزار و اذیت قرار گرفتند دعوت می‌شود تا برای شناسایی متهمان و پیگیری شکایت‌های خود به نشانی اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.

  • متهم به تجاوز در دادگاه:من دست هم به این دختر نزده ام/با پدرش اختلاف مالی دارم،برای انتقامجویی به من تهمت زده اند

    شرق نوشت:دختر نوجوانی در شکایتی مدعی شد از سوی یکی از دوستان پدرش به او تعرض شده ‌است.

    او که مدعی بود متهم از او عکس و فیلم تهیه کرده ‌است، وقتی در برابر قضات شعبه ۸ قرار گرفت، گفت: من با متهم که کیان نام دارد، در یک جشن عروسی آشنا شدم. ما برای جشن عروسی یکی از دوستان پدرم به شمال کشور دعوت شده‌ بودیم که با کیان آشنا شدم. پدرم با کیان مراوده مالی داشت و با هم کار می‌کردند. وقتی ما با هم آشنا شدیم و با هم رابطه برقرار کردیم، پدرم در جریان ماجرا نبود. تا اینکه یک روز با کیان درگیر شدم و از او خواستم دیگر سراغ من نیاید. چندروزی از جدایی ما گذشته بود که یک روز وقتی داشتم در خیابان راه می‌رفتم، یک نفر از پشت من را گرفت و به دستانم دستبند زد. او کیان بود. کیان من را به‌زور سوار ماشین کرد و به خانه‌اش برد و به من تعرض کرد. من می‌خواستم از او شکایت کنم و به او گفتم که حتما این کار را می‌کنم اما به من گفت که عکس و فیلم از من تهیه کرده‌ است و اگر موضوع را به پلیس گزارش دهم، عکس و فیلم‌ها را پخش می‌کند.
    شاکی گفت: من نمی‌دانستم چرا این اتفاق افتاد چون اصلا فکر نمی‌کردم کیان چنین آدمی باشد تا اینکه متوجه شدم با پدرم دچار اختلاف مالی شده و قصد داشته از پدرم انتقام‌گیری کند. بعد از گفته‌های دختر شاکی، متهم بازداشت‌شده در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام را قبول ندارم. من این کار را نکرده‌ام و این دختر دروغ می‌گوید. البته ما با هم دوست بودیم اما زمانی او از من شکایت کرد که با پدرش دچار اختلاف مالی شدم و رابطه کاری ما به هم خورد. پدر این دختر من را تهدید کرد که اگر پولی را که می‌خواهد ندهم، انتقام سختی می‌گیرد و بعد دخترش به اتهام تجاوز از من شکایت کرد درحالی‌که من حتی دستم هم به دست این دختر نخورده ‌است.
  • ادعای راننده مسافربر در دادگاه:تجاوز نکردم؛آن دحتر خودش پیشنهاد رابطه داد

    ایران نوشت:راننده شرور به اتهام ربودن دختر دانشجو و آزار و اذیت وی صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

     رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر دانشجویی در شب بازی فوتبال ایران و پرتغال شروع شد.
    وی به پلیس گفت: حدود ساعت ۸شب وقتی می‌خواستم به خوابگاه برگردم سوار خودروی سفید با دو سرنشین شدم.
    راننده پس از پیاده شدن دو مسافر دیگر مرا به حوالی خیابان جلال آل احمد برد و نقشه شوم خود را اجرا کرد اما من شماره پلاک خودرو را حفظ کردم.
    بدین ترتیب خودرو توقیف شد و صاحب آن که همان پسر شیطان صفت بود بازداشت شد. این متهم در نخستین مراحل بازجویی ادعا کرد که این زن را نمی‌شناسد و شب حادثه در باشگاه ورزشی بوده است.
    صبح دیروز این متهم با صدور کیفرخواست و با اتهام آدم ربایی و تجاوز درحالی که با قرار وثیقه آزاد بود در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
    متهم این بار برخلاف اظهاراتی که در پرونده داشت ادعا کرد این زن را می‌شناسد اما او خودش به من پیشنهاد برقراری ارتباط داد و تعرضی در کار نبوده است.
    به دنبال پایان اظهارات متهم، قضات باتوجه به نتیجه گواهی پزشکی قانونی درباره تجاوز به دختر جوان وارد شور شده و بزودی حکم را صادر خواهند کرد.
  • دزد فراری خودکشی کرد/ رد پای دو دختر در پرونده

    در نهایت کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی مخفیگاه امین را در خیابان جمهوری شناسایی کردند؛ اما زمانی که برای دستگیری اقدام کردند، مرد جوان فرار کرد و به پشت‌بام رفت. در همین هنگام مأموران کلانتری جامی نیز در جریان ماجرا قرار گرفتند.

    شرق نوشت: مأموران پلیس در تماس با بازپرس دادسرای جنایی تهران اعلام کردند مرد کشته‌شده امین نام داشت و متهمی تحت تعقیب بود که خودکشی کرد.

    در بررسی‌های دقیق‌تر به بازپرس گفته شده مرد جوان از سارقان سابقه‌داری است که همراه اعضای باندش به اتهام جعل اسکناس و پلاک خودرو و سرقت تحت تعقیب بود. اعضای دیگر این باند در عملیات پلیسی بازداشت شده بودند و امین نیز به دستور دادیار دادسرای ویژه سرقت تحت تعقیب قرار داشت.

    در نهایت کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی مخفیگاه امین را در خیابان جمهوری شناسایی کردند؛ اما زمانی که برای دستگیری اقدام کردند، مرد جوان فرار کرد و به پشت‌بام رفت. در همین هنگام مأموران کلانتری جامی نیز در جریان ماجرا قرار گرفتند و به کمک مأموران پایگاه چهارم رفتند. در ادامه این تعقیب و گریز متهم ابتدا شروع به تیراندازی کرد؛ اما چون خود را در محاصره پلیس دید، کلت کمری‌اش را روی شقیقه‌اش گذاشت و شلیک کرد. پس‌ازآن متهم به بیمارستان منتقل شد؛ اما ساعاتی بعد جان سپرد.

    این در حالی بود که در بازرسی از مخفیگاه متهم تعدادی کاغذ چاپ اسکناس، سکه‌های تقلبی، دستگاه ضرب سکه قلابی و پلاک خودرو، مواد مخدر و کارت‌های عابربانک سرقتی به ‌دست آمد؛ بنابراین تحقیقات درباره این بخش از جرائم متهم نیز در دستور کار قرار گرفت. در تحقیقات مشخص شد بین ابزار کشف‌شده و پرونده شکایت یک‌سری از طلافروشی‌ها که متوجه جعلی‌بودن تعدادی از سکه‌ها شده بودند، رابطه‌ای وجود دارد. برخی مدعی بودند سکه‌ها را به گمان واقعی‌بودن به مردم فروختند و یک عده هم پس از آنکه فهمیده‌اند سکه قلابی است، طلایش را آب کردند.

    در مجموع حدود ۳۰ شاکی شناسایی شدند. پس‌ازآن تحقیقات برای شناسایی همدستان امین در این شاخه از اقدامات مجرمانه او آغاز شد تا اینکه مأموران به سرنخ‌هایی رسیدند که آنها را به سمت سه مرد و دو زن هدایت کرد. همچنین معلوم شد گردش مالی یکی از اعضای باند ۷۰۰ میلیون تومان است. حساب اعضای دیگر باند نیز بررسی شد. مأموران پی بردند امین که خودکشی کرده، با دختری دوست بوده که در فروش سکه‌های جعلی به او کمک می‌کرده و در ازای آن لباس مارک‌دار می‌خریده و رستوران شیک می‌رفته است.

    در بخش دیگری از تحقیقات مشخص شد فردی به نام سعید نفر دوم باند بود و دختر مورد علاقه‌اش طلاها را می‌فروخته و ازآنجایی‌که سعید جایی برای زندگی نداشته است، به او جا می‌داده است. همچنین بقیه اعضای باند دو مرد هستند که به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارند و همه درآمد خود را خرج اعتیادشان می‌کنند. این افراد با خرید ورق‌هایی از فلز برنج و تهیه قالب‌های سکه پارسیان سکه قلابی درست می‌کردند و بعد از بسته‌بندی می‌فروختند.

  • سارقان مسلح پیش از سرقت از صرافی خیابان جمهوری دستگیر شدند (+عکس)

     معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، از دستگیری گروهی ۵ نفره از سارقین مسلح خبر داد که پیش از انجام هرگونه اقدام به سرقت مسلحانه از یک صرافی دستگیر شدند .
    سرهنگ علی ولیپور گودرزی در توضیح این خبر گفت: در پی اقدامات پلیسی جهت دستگیری متهم تحت تعقیب پلیس آگاهی شهرستان ارومیه به نام “عزت . م” ( ۴۰ ساله ) ، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که این شخص از شهرستان ارومیه به غرب کشور و نهایتا منطقه هشتگرد در استان البرز متواری شده و این بار با تشکیل گروهی ۵ نفره قصد انجام سرقت به شیوه مسلحانه از یک صرافی در محدوده خیابان جمهوری را دارد.

    با انجام اقدامات پلیسی ، کارآگاهان اداره یکم با شناسایی دقیق مخفیگاه این گروه از سارقین در منطقه هشتگرد و طی هماهنگی با شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران ، در سحرگاه روز سه شنبه  نهم بهمن ماه اقدام به دستگیری هر ۵ عضو این گروه از جمله سرکرده گروه ( عزت . م ) کردند.
    متهمان در تحقیقات اولیه منکر هرگونه تلاش برای انجام سرقت از صرافی شدند اما در ادامه با ارائه شواهد و قرائن از سوی کارآگاهان ، به ناچار لب به اعتراف گشوده و به طراحی سرقت از یک صرافی در محدوده خیابان جمهوری اعتراف کردند.
    سرکرده گروه سارقان مسلح در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : از حدود شش ماه پیش تصمیم به این کار گرفته بودم اما هر بار اعضای گروه را تغییر می دادم تا بتوانم افرادی مورد اعتماد را انتخاب کنم . سوژه مورد نظر برای سرقت را نیز از چند ماه پیش شناسایی کرده و حتی قرار بود تا در پوشش مأمور به بهانه خرید ۱۰۰ هزار دلار از او سرقت کنیم اما سرقت به تأخیر افتاد تا اینکه اینبار با جمع شدن تمامی اعضای گروه قصد داشتیم تا به هر شکلی سرقت خود را انجام دهیم اما [ قبل از هرگونه اقدامی ] دستگیر شدیم .
    سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلییس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهمان به طراحی سرقت مسلحانه از یک صرافی ، تحقیقات جهت شناسایی جرایم احتمالی متهمان و همچنین کشف سلاح از متهمان در دستور کار قرار گرفت و تحقیقات در این پرونده در مراحل مقدماتی قرار دارد .