جذب سرژ اوریه توسط پرسپولیس در تابستان، با هیاهوی فراوان و امیدهای زیادی همراه بود. اما آیا این خرید پر سر و صدا، به یک فاجعه اقتصادی و ورزشی تبدیل شد؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد که این بازیکن آفریقایی، با وجود سوابق درخشان، نتوانست انتظارات را برآورده کند و هزینه‌های هنگفتی را به باشگاه تحمیل کرد.

به گزارش رسا نشر و به نقل از خبرآنلاین؛ حضور اوریه در فوتبال ایران، همانند یک بمب در فضای نقل و انتقالات ترکید و در رسانه‌های خارجی بازتاب گسترده‌ای داشت. این بازیکن با سابقه حضور در تیم‌های بزرگی چون تاتنهام و پاری‌سن‌ژرمن، به عنوان کاپیتان تیم ملی ساحل عاج و با کوله‌باری از افتخارات، به پرسپولیس پیوست و از سوی مدیران باشگاه، لقب بزرگترین خرید خارجی تاریخ باشگاه را به خود اختصاص داد.

متاسفانه، اوریه پس از جدایی از گالاتاسرای، بیش از یک سال از حضور در میادین دور بود و به همین دلیل، زمان زیادی نیاز داشت تا به آمادگی کامل برسد. اما این تنها مشکل نبود؛ مسائلی چون ابتلا به هپاتیت نیز حاشیه‌های فراوانی را برای باشگاه به همراه داشت. مصدومیت‌های پیاپی هم مزید بر علت شد تا این بازیکن، هفت بازی ابتدایی فصل را از دست بدهد.

قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

در نهایت، اوریه تنها در چهار بازی برای پرسپولیس به میدان رفت و ۲۶۰ دقیقه بازی کرد. او با دریافت ۳۹۰ هزار دلار، به ازای هر دقیقه ۱۵۰۰ دلار دریافت کرد، که معادل ۱۹۵ میلیون تومان با احتساب نرخ دلار در آن زمان بود. این در حالی است که قرارداد یک ساله او با پرسپولیس ۷۸۰ هزار دلار بود و باشگاه در آستانه فسخ قرارداد با این بازیکن است.

سرانجام، سرژ اوریه، که روزی به عنوان مهره‌ای کلیدی برای پرسپولیس معرفی شده بود، با کمترین میزان تاثیرگذاری از این تیم جدا خواهد شد. آیا این یک شکست بزرگ در استراتژی نقل و انتقالات پرسپولیس بود؟ آیا می‌توان از این تجربه درس گرفت و از تکرار چنین اشتباهاتی در آینده جلوگیری کرد؟

آینده، پاسخ این سوالات را روشن خواهد کرد. اما یک چیز مسلم است: این داستان، یادآور اهمیت برنامه‌ریزی دقیق، بررسی‌های موشکافانه و انتخاب‌های هوشمندانه در دنیای پرهزینه فوتبال است.

به دنبال اعلام خبرهایی از تغییرات اساسی در نحوه پرداخت یارانه، حالا خبرهایی از دستورالعمل جدیدی برای دهک‌بندی به گوش می‌رسد که می‌تواند در تعیین تکلیف یارانه نقدی بسیاری از خانوارها موثر باشد. این تغییرات که با محوریت ادغام اطلاعات وزارت کار و سازمان امور مالیاتی صورت می‌گیرد، قرار است دقت بیشتری در شناسایی دهک‌ها و وضعیت اقتصادی خانوارها ایجاد کند. در ادامه به جزئیات این تغییرات می‌پردازیم.

به گزارش رسا نشر و به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، احمد میدری، وزیر کار و رفاه اجتماعی، اخیراً اعلام کرده است که حذف افراد یارانه‌بگیر به سادگی امکان‌پذیر نیست و این موضوع با حساسیت و دقت زیادی در حال بررسی است، چرا که مستقیماً با حقوق مردم در ارتباط است. وی همچنین به صدور بخشنامه‌ای از سوی رئیس‌جمهور در شهریورماه اشاره کرد که هدف آن، تغییر در فرآیند حذف یارانه‌ها بود؛ بر اساس این بخشنامه، اطلاعات سازمان امور مالیاتی و وزارت رفاه با یکدیگر ترکیب شده و «کارپوشه ایرانیان» در سازمان مالیاتی به عنوان مبنای تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد.

یکی از نکات مهم در اجرای دهک‌بندی، شاخص‌های آن است که در سال‌های اخیر شاهد چالش‌هایی در این زمینه بوده‌ایم، اما به نظر می‌رسد این شاخص‌ها در دوره اخیر به بلوغ نزدیک‌تر شده‌اند. یکی از این شاخص‌ها، میزان خرید خرد خانوار بود که اگر از حد مشخصی فراتر می‌رفت، خانوار را در دهک‌های بالای درآمدی قرار می‌داد. البته تشخیص وضعیت خانوار برای تنظیم یارانه‌های دولتی، نیازمند اطلاعات دقیقی هم در مورد هزینه‌ها و هم در مورد درآمدها است.

قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

برای شناسایی دقیق‌تر وضعیت درآمدی هر شخص و خانوار، به شفافیت در کل اقتصاد ایران نیاز داریم؛ موضوعی که مستقیماً به موضوع مالیات نیز مرتبط می‌شود. ایجاد کارپوشه ایرانیان، در واقع بستری برای اجرای مالیات بر عایدی سرمایه است. تا زمانی که این کارپوشه غیرتجاری برای ثبت و شفاف‌سازی دارایی‌های مشمول قانون عایدی ایجاد نشود، امکان اجرای این قانون وجود نخواهد داشت. با اجرایی شدن کارپوشه ایرانیان به عنوان بستر قانون مالیات بر عایدی سرمایه، این سامانه به عنوان ملاک عمل در دهک‌بندی خانوارها نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

به نظر می‌رسد این تغییرات، گامی مهم در جهت هدفمندسازی یارانه‌ها و افزایش دقت در شناسایی نیازمندان واقعی باشد. اما سوال این است که آیا این تغییرات می‌تواند به طور کامل عدالت را در توزیع یارانه برقرار کند؟ آیا این اقدامات، منجر به شفافیت بیشتر در اقتصاد خواهد شد یا پیچیدگی‌های جدیدی را به وجود خواهد آورد؟ زمان پاسخ این سوالات را روشن خواهد کرد.

امروز، فضای تولید محتوای ایران با یک نگرانی جدی مواجه شده است. گزارش‌های متعددی از یوتیوبرهای شناخته‌شده و شرکت‌های واسط (MCN) حاکی از کاهش شدید درآمد کانال‌های فارسی‌زبان است؛ کاهشی که در برخی موارد تا ۹۰ درصد گزارش شده است.

به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، پس از بررسی‌های فنی، ادعای مطرح شده درباره سقوط درآمد یوتیوب فارسی کاملاً تأیید می‌شود. این اتفاق، یک باگ موقتی نیست، بلکه نتیجهٔ اجرای فاز جدیدی از سیاست‌های انطباق تحریمی گوگل در دسامبر ۲۰۲۵ است.

کالبدشکافی فنی بحران: پایان عصر «دور زدن»

برخلاف تصور اولیه که این افت را به نوسانات فصلی تبلیغات نسبت می‌داد، یافته‌های فنی نشان می‌دهد ریشهٔ بحران در به‌روزرسانی هستهٔ الگوریتم‌های گوگل برای تشخیص موقعیت جغرافیایی نهفته است.

قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

آنچه تغییر کرده است:

تا پیش از دسامبر ۲۰۲۵، استفادهٔ کاربران ایرانی از ابزارهای تغییر آی‌پی (VPN)، سیستم تبلیغاتی گوگل را متقاعد می‌کرد که این ترافیک از کشورهایی مانند آلمان، هلند یا آمریکا می‌آید و در نتیجه تبلیغات گران‌قیمت (Tier ۱) به آن‌ها نمایش داده می‌شد.

اما الگوریتم‌های جدید، مکانیزم شناسایی را از آی‌پی-محور به رفتار-محور و اثرانگشت دیجیتال تغییر داده‌اند. گوگل اکنون با تحلیل پارامترهایی نظیر:

• نشت DNS (DNS Leak): تضاد بین آی‌پی VPN و درخواست‌های DNS که از سرورهای داخلی ایران ارسال می‌شود.
• تنظیمات محلی: مانند منطقه زمانی (Time Zone) و زبان سیستم عامل.
• الگوهای ترافیکی: تشخیص آی‌پی‌های دیتاسنتری که به‌طور انبوه توسط VPNهای رایگان استفاده می‌شوند.

موفق شده است هویت واقعی کاربران ساکن ایران را با دقتی بی‌سابقه شناسایی کند. نتیجه؟ طبقه‌بندی این ترافیک به‌عنوان «ترافیک نامعتبر» (Invalid Traffic) از نظر تبلیغاتی. از آنجا که نمایش تبلیغ برای کاربر داخل ایران ناقض تحریم‌های ایالات متحده است، گوگل عملاً شیر تبلیغات را برای این بخش از بازدیدها بسته است.

داده‌های آماری: سقوط شاخص RPM

برای راستی‌آزمایی کمی، شاخص حیاتی «درآمد به ازای هر هزار بازدید» (RPM) را در بازه زمانی نوامبر تا دسامبر ۲۰۲۵ مورد پایش قرار دادیم. داده‌ها نشان‌دهنده یک سقوط آزاد است:

مثال موردی: داده‌های تأیید شده از کانال‌های بزرگ یوتیوب فارسی نشان می‌دهد ویدیویی که سابقاً با یک میلیون بازدید می‌توانست تا ۱۱ هزار دلار درآمد ایجاد کند، اکنون با همان تعداد بازدید، درآمدی در حدود ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار دارد. این یعنی مدل اقتصادی مبتنی بر «حجم بالای بازدید داخلی» رسماً فروپاشیده است.

پیامدهای اقتصادی و تغییر استراتژی بقا

این شوک الگوریتمی، اکوسیستم یوتیوب فارسی را از یک بازار «درآمد غیرفعال دلاری» (Passive Income) به یک بازار نیازمند «مدل تجاری پیچیده» تبدیل کرده است.

الف) عبور اجباری از AdSense

درآمد مستقیم از تبلیغات گوگل (AdSense) که تا دیروز منبع اصلی درآمد بود، اکنون به «پول خرد» تبدیل شده است. تولیدکنندگان محتوا ناچارند استراتژی خود را تغییر دهند:

• اسپانسرشیپ (Sponsorship): تنها راه نجات برای کانال‌های پربازدید، جذب اسپانسرهای مستقیم است. ارزش کانال دیگر به درآمد یوتیوب نیست، بلکه به «قدرت رسانه‌ای» آن برای تبلیغ برندهای ایرانی یا بین‌المللی است.
• نقش جدید MCNها: شرکت‌های MCN که پیش‌تر فقط نقش «صرافی» برای نقد کردن درآمد را داشتند، اکنون باید به «آژانس‌های بازاریابی» تبدیل شوند تا برای کانال‌های زیرمجموعه خود اسپانسر جذب کنند.

ب) توهم جایگزینی با پلتفرم داخلی

آیا این بحران باعث مهاجرت به پلتفرم‌هایی مثل آپارات می‌شود؟ خیر.

اگرچه آپارات سهم ۵۰ تا ۷۰ درصدی از درآمد را به تولیدکننده می‌دهد، اما به دلیل پرداخت ریالی و عدم امکان رقابت با نرخ دلار، حتی درآمد ۰.۵ دلاری یوتیوب همچنان ارزش اقتصادی و ثبات بیشتری نسبت به درآمد ریالی دارد. یوتیوب به عنوان «ویترین اعتبار» باقی می‌ماند، اما نحوه پول‌سازی در آن تغییر می‌کند.

چشم‌انداز: راه نجات چیست؟

بر اساس تحلیل کارشناسان، برای بقا در این اتمسفر جدید، تولیدکنندگان محتوا باید روی سه محور تمرکز کنند:

1. هدف‌گیری دیاسپورا (مهاجران): تغییر محتوا به سمتی که برای ایرانیان خارج از کشور (که درآمد تبلیغاتی بالایی دارند) جذاب باشد.
2. نیچ‌مارکت‌های گران‌قیمت: ورود به حوزه‌هایی مثل مالی (Finance)، تکنولوژی و املاک که حتی با بازدید کم، نرخ تبلیغاتی (RPM) بالاتری دارند.
3. بهداشت فنی: آموزش مخاطبان برای استفاده از ابزارهای تغییر آی‌پی معتبر (بدون نشت DNS) برای بازگرداندن بخشی از درآمد از دست رفته.

گزارش‌های کاهش درآمد نه شایعه است و نه یک اختلال گذرا؛ بلکه «واقعیت جدید» بازار محتوای فارسی است. گوگل با اجرای دقیق‌تر تحریم‌ها، زمین بازی را تغییر داده است. تولیدکنندگانی که نتوانند مدل درآمدی خود را از «تکیه بر تبلیغات گوگل» به «اسپانسرینگ و فروش مستقیم» تغییر دهند، محکوم به حذف از چرخه حرفه‌ای خواهند بود.

به نظر می‌رسد دوران طلایی درآمد دلاری یوتیوبرهای ایرانی به پایان رسیده است. آیا این تغییرات، فرصت‌های جدیدی را برای تولیدکنندگان محتوا ایجاد خواهد کرد یا شاهد کوچ گسترده آن‌ها به پلتفرم‌های دیگر خواهیم بود؟

انتشار پرونده پزشکی مهری طالبی دارستانی در فضای مجازی، ابهامات درباره وضعیت سلامتی وی را روشن کرد. بررسی این مدارک نشان می‌دهد که برخلاف برخی گمانه‌زنی‌ها، خبری از سکته قلبی یا مغزی در کار نبوده است.

به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، انتشار تصاویری از پرونده پزشکی مهری طالبی دارستانی در فضای مجازی، به دنبال مراجعه وی به بیمارستان و بروز برخی مشکلات جسمانی، واکنش‌های زیادی را به همراه داشت. بررسی این تصاویر، که توسط نزدیکان وی منتشر شده، نشان می‌دهد که اطلاعیه مرکز رسانه قوه قضاییه در مورد وضعیت بالینی وی، منطبق با واقعیت بوده است.

محتویات پرونده پزشکی حاکی از آن است که طالبی دارستانی پس از مراجعه به بیمارستان و انجام آزمایش‌های تخصصی، با تشخیص پزشک متخصص از وضعیت بالینی عادی برخوردار بوده است. در همین رابطه، بررسی دقیق‌تر تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد که هیچ مورد خاص پزشکی در پرونده وی ثبت نشده است. در یادداشت پزشک نیز، هوشیاری بیمار تأیید شده و از نبود هرگونه مشکل قلبی و عروقی خبر داده شده است.

قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

این گزارش همچنین تأکید می‌کند که نتایج آزمایش‌های انجام شده، از جمله ام‌آرآی، سیتی اسکن و بررسی‌های قلبی، هیچ‌گونه شواهدی از سکته قلبی یا مغزی را نشان نمی‌دهد. به این ترتیب، پرونده پزشکی منتشر شده، ابهامات ایجاد شده در مورد وضعیت سلامتی طالبی دارستانی را برطرف می‌کند.

به نظر می‌رسد انتشار این پرونده پزشکی، بیش از هر چیز، تلاش برای شفاف‌سازی و رفع سوءتفاهم‌ها بوده است. اما این سوال مطرح می‌شود که آیا این شفاف‌سازی‌ها می‌تواند اعتماد از دست رفته را بازگرداند؟ آیا این رویداد، مسیری تازه در نحوه اطلاع‌رسانی در موارد مشابه خواهد گشود؟ بهتر نیست آقای نماینده که بدون تحقیق و بررسی، زمان کار برای مردم را صرف یک دروغ کرده است، در همان تریبون از مردم عذرخواهی کرده و برای جلوگیری از رخ دادن چنین فاجعه ای، به سایر همکاران هم توصیه کند قبل از بیان هر چیزی از تریبون مجلس، دست کم از صحت آن اطمینان حاصل کنند!