فقط ۳ درصد ایرانی‌ها با هواپیما سفر می‌کنند: گرانی، خودرو شخصی و تغییر عادات سفر

فقط ۳ درصد ایرانی‌ها با هواپیما سفر می‌کنند: گرانی، خودرو شخصی و تغییر عادات سفر

شاید باورتان نشود، اما طبق داده‌های جدید، تنها ۳ درصد از سفرهای داخلی ایرانی‌ها با هواپیما انجام می‌شود. این آمار تکان‌دهنده بخشی از گزارشی مفصل‌تر است که نشان می‌دهد چطور گرانی و تغییرات اقتصادی، الگوهای سفر ایرانی‌ها را دگرگون کرده است. در ادامه، با هم به بررسی این آمار و علل آن می‌پردازیم.

فقط ۳ درصد ایرانی‌ها با هواپیما سفر می‌کنند: گرانی، خودرو شخصی و تغییر عادات سفر

به گزارش رسا نشر و به نقل از مرکز پژوهش‌های مجلس، فصل بهار همیشه زمان اوج سفرها در ایران بوده است، اما آمارهای جدید نشان می‌دهد که این سفرها، هم از نظر تعداد و هم از نظر شکل و شیوه، دستخوش تغییرات اساسی شده‌اند. بررسی‌ها حاکی از آن است که در بهار امسال، بیش از ۷۱ میلیون سفر در کشور به ثبت رسیده است.

شلوغی جاده‌ها و کاهش سهم هواپیما

با توجه به این آمار، این سؤال پیش می‌آید که مردم چطور سفر می‌کنند؟ طبیعتاً یکی از اولین گزینه‌ها، هواپیما است؛ اما آمارها چیز دیگری می‌گویند. در سال‌های اخیر، به دلیل افزایش هزینه‌های سفر و گرانی بلیت هواپیما، سهم این وسیله نقلیه در سفرهای داخلی بسیار ناچیز بوده است. طبق این گزارش، حدود 70 درصد از سفرها با خودروی شخصی انجام می‌شود، در حالی که سهم هواپیما و قطار کمتر از ۳ درصد است. این یعنی خانواده‌ها به دلیل گرانی، گزینه‌های دیگری را انتخاب می‌کنند.

اقامت در خانه‌های اقوام: تغییری در الگوی گردشگری

علاوه بر وسیله سفر، نوع اقامت هم دستخوش تغییر شده است. در سال‌های اخیر، به دلیل شرایط اقتصادی، بسیاری از مسافران ترجیح می‌دهند در خانه‌های اقوام و دوستان خود اقامت کنند. آمارها نشان می‌دهد که حدود 70 درصد از اقامت‌ها در بهار امسال، در خانه‌های بستگان و آشنایان بوده است، در حالی که سهم هتل‌ها و مهمان‌سراها بسیار کم بوده است.

مقاصد محبوب و انگیزه‌های سفر

خراسان رضوی، مازندران، گیلان، تهران و فارس، محبوب‌ترین مقاصد سفر در بهار امسال بوده‌اند. انگیزه‌های سفر هم معمولاً شامل دیدار با اقوام، تفریح و فراغت، و زیارت بوده است. این یعنی سفرها همچنان برای ایرانی‌ها مهم است، اما شرایط اقتصادی بر نحوه و شکل آن تأثیر گذاشته است.

با وجود تمام این آمارها، باید دید این روند به چه سمتی خواهد رفت. آیا با بهبود شرایط اقتصادی، شاهد افزایش سفر با وسایل نقلیه عمومی و اقامت در هتل‌ها خواهیم بود؟ یا همچنان شاهد تداوم این روند خواهیم بود؟

همچنین، آیا مسئولان و متولیان امر می‌توانند با برنامه‌ریزی‌های مناسب، شرایط را برای رونق گردشگری و ایجاد اشتغال در استان‌های میزبان فراهم کنند؟ این‌ها سوالاتی هستند که پاسخ آن‌ها در آینده روشن خواهد شد.

به نظر می‌رسد که این تغییرات، زنگ خطری برای صنعت گردشگری است. آیا باید منتظر یک بازنگری اساسی در این صنعت باشیم؟