قتل هولناک زن شیرازی به‌دست شوهرش: خیانت، انتقام، و ۴۵ روز دروغ

قتل هولناک زن شیرازی به‌دست شوهرش: خیانت، انتقام، و ۴۵ روز دروغ

در شیراز، پرونده‌ای تکان‌دهنده از خیانت، خشونت خانگی و جنایتی هولناک، جامعه را در بهت فرو برده است. حمیرا فاضل‌منش، زنی جوان و مادر یک کودک ۱۱ ساله، قربانی بی‌رحمی همسرش شد. این گزارش، روایت تلخ این جنایت و ۴۵ روز فریبکاری پس از آن را از زبان مقامات و نزدیکان قربانی بازگو می‌کند.

 

به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، این جنایت در شعبه پنجم پلیس آگاهی شیراز در حال پیگیری است و تحقیقات نشان می‌دهد حمیرا پس از افشای خیانت همسرش و شکایت از او، در تاریخ اول مرداد ۱۴۰۴ به قتل رسیده است.

متهم، پس از قتل، جسد همسرش را ۲۴ ساعت در صندوق عقب خودرو نگه‌داشته و در سطح شهر تردد کرده است. سپس، پیکر حمیرا را در بیابان‌های اطراف شیراز دفن کرده و حدود ۵۰ روز با دروغ و فریب، ادعا کرده بود که همسرش فرار کرده است. او حتی با حضور در محل کارش و پیگیری ظاهری پرونده، تلاش می‌کرد تا توجه‌ها را از خود دور کند، اما سرانجام با لو رفتن رفتارهای مشکوکش، دستگیر و به قتل اعتراف کرد. متاسفانه، به دلیل گذشت زمان، تنها بقایای استخوانی از پیکر حمیرا باقی مانده است.

روایت برادر مقتول از قتل و پیامدهای آن

برادر حمیرا با چشمانی اشک‌بار از ۱۶ سال زندگی خواهرش با همسرش می‌گوید، زندگی‌ای که حاصلش پسری ۱۱ ساله بود و ظاهراً هیچ مشکلی نداشت، تا اینکه پای یک زن دیگر به میان آمد. او ادامه می‌دهد: «ماجرا، شروع به ارتباط با زنی اهل اصفهان کرد، آن زن هم شوهر و بچه داشت، اما ماجرا برای هر دو نفر مهم نبود. شوهر خواهرم بعد از مدتی وقتی شروع به کار کرد، تمامی درآمدش را خرج آن زن میکرد. وقتی حمیرا به خیانت شوهرش پی برد، علیه او و آن زن شکایت کرد. شاهرخ (قاتل) او را تهدید به مرگ کرد. وقتی خواهرم از موضوع شکایت خود به شاهرخ گفت او تصمیم گرفت خواهرم را بکشد. از همان روز اول مرداد که خواهرم ناپدید شد، هیچ خبری از او نبود. ۴۵ روز گذشت تا اینکه فهمیدیم جسدش را در اطراف نیروگاه برق دفن کرده بود. وقتی جسد را پیدا کردند چیزی جز استخوان باقی نمانده بود. هنوز هم جسد را تحویل ما نداده‌اند.»

برادر حمیرا همچنین توضیح می‌دهد که چگونه دستگیری قاتل اتفاق افتاد: «روز یکشنبه هفته گذشته – ۷ شهریور ماه – با گرفتن کردن حساب خواهرم متوجه انتقال ۱۰ میلیون پول به حساب همسرش شدند. برای همین او را به کلانتری احضار کردند. همین کافی بود تا زیر فشار بازجویی اعتراف کند.»

وی درباره سرنوشت فرزند حمیرا نیز می‌گوید: «گفت؟ پیش مادر همسر خواهرم است. چندین بار او را به کلانتری بردند. او فقط گفته است که مادرم طلاهای مادرم را برداشته است. اتفاقاً در زمان این اتفاق چون شب بوده در خانه نبوده است، اما نمیدانم چرا حرف نمیزند.»

برادر مقتول، با اشاره به نحوه دفن جسد، این‌طور ادامه می‌دهد: «۲۹ ساعت جسد خواهرم را در ماشین نگه داشته بود. به نظر می رسد، برای کندن چاله ای برای دفن جسد از کسی کمک گرفته است. من احساس می کنم او همدستی داشته است.»

وی در حالی که بغض گلویش را می‌فشارد، می‌افزاید: «تنها خواسته ما اجرای سریع عدالت است. از قوه قضاییه می خواهیم قاتل را هر چه زودتر اعدام کنند. از خواهر چیزی نمانده بود. معلوم نیست چقدر اسید بر روی پیکر خواهرم ریخته بود.»

این پرونده که بازتاب گسترده‌ای در شیراز داشته، همچنان در پلیس آگاهی در حال رسیدگی است. در این میان، این سوال پیش می‌آید که آیا عدالت می‌تواند التیامی بر زخم‌های عمیق این خانواده باشد؟ آیا کودک ۱۱ ساله، با این داغ سنگین، روزهای آینده را چگونه سپری خواهد کرد؟