فیلم سینمایی «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی در بخش ویژه چهلوسومین جشنواره فجر به نمایش درآمد و قرار است به اکران عمومی در سینماهای سراسر کشور برسد.
تیزر فیلم سینمایی پیرپسر را می توانید در ادامه مشاهده کنید:
فیلم سینمایی «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی در بخش ویژه چهلوسومین جشنواره فجر به نمایش درآمد و قرار است به اکران عمومی در سینماهای سراسر کشور برسد.
تیزر فیلم سینمایی پیرپسر را می توانید در ادامه مشاهده کنید:
سینما اعتماد نوشت: شرکت برادران وارنر اخیرا تریلر جدیدی از فیلم Joker: Folie a Deux (جوکر: جنون مشترک) را پخش کرد که شروع ماجراجویی آرتور فلک و هارلی کویین را به نمایش درآورد.
اکنون در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون مطلع شدیم که مدت زمان این دنباله پیش از نخستین نمایش جهانی در جشنواره فیلم ونیز مشخص شد. فیلم جوکر ۲ با طول ۱۳۸ دقیقه (۲ ساعت و ۱۸ دقیقه) کمی طولانیتر از قسمت اول با طول ۱۲۲ دقیقه (دو ساعت و دو دقیقه) خواهد بود.
به نقل از کافه سینما از زومجی ، تاد فیلیپس، کارگردان فیلم جوکر سکان هدایت فیلم Joker: Folie à Deux را در دست داشت. واکین فینیکس دوباره برای ایفای نقش کاراکتر شرور دنیای دیسی بازگشته است و لیدی گاگا، خواننده برنده جایزه گرمی در نقش هارلی کوئین، دستیار نابغه و معشوقه جوکر ظاهر میشود.
در گزارشهای قبلی ذکر شده بود که بخش زیادی از اتفاقات این فیلم در تیمارستان آرکهام جریان دارد. فیلم جوکر ۲ در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳ (۴ اکتبر ۲۰۲۴) روی پرده سینما میرود.
قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آنقدر حیرتانگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن میتواند هر علاقهمند به عرفان را به سالنهای سینما بکشاند.
عصر ایران؛ رضا صائمی- نمیتوان دلبستۀ هنر و ادبیات ایرانزمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آنقدر حیرتانگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن میتواند هر علاقهمند به عرفان را به سالنهای سینما بکشاند.
با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچپچ و واکنشهای برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیهای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف میزدند.
البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنانکه برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و همبازی شدن آنها یکی از انگیزههای مهم تماشای فیلم است و این فیالذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم میتواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیهای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است. آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرتانگیزترین شخصیتها در تاریخ و ادبیات کهن فارسیاند.
به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیهای و چه ایرانی مهم است خود شخصیتهای اصلی قصهاند یعنی شمش و مولانا. شخصیتهایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعیاند. شخصیتهایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.
اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهمترین شخصیتهای تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازهشان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. اینکه حضور بازیگران ترکیهای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.
فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید میورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقهپذیری را در خود دارد و تماشای بابصیرت آن میتواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.
با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیهای به دیدن «مست عشق» میروند و این در حالی است که «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیهای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمیکند.
ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشاییترند. گرچه مهمترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.
هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژهاش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.
سینما اعتماد نوشت: اینکه فیلمها چرا و چگونه در ماهوارهها و شبکههای فارسی زبان تبلیغ میکنند اصلا موضوع این نوشته نیست ، آنچه قابل تحلیل است مبلغ هنگفتی است که پشت فروش هزار و دویست میلیاردی سود سینمای ایران نهفته است و اینکه سال گذشته پخشکنندهها برای تبلیغ فیلمشان هزینههای بالایی به ماهواره دادند تا فیلمشان دیده شود و مخاطب از آن استقبال کند.
سال گذشته فروش بالای هزار میلیارد تومانی گیشه برای سینمای دچار بحران در جذب مخاطب یک اتفاق مهم و اساسی به شمار میرفت. در میان خیل فیلمهایی که دخل و خرج خود را نمیتوانستند با هم مطابقت بدهند و اصلا بود و نبود آنها بر پرده سینما فرقی نمیکرد و حتی ساخته شدن بسیاری از آنها شکست مطلق برای سازندگان بود.
گیشه بالای هزار میلیاردی (البته فقط برای چند فیلم) خوشحال کننده بود. حتی این عدد آنچنان شوقی ایجاد کرد که به سرعت آن را به کل سینما چسباندند و مسئولان آن را جزو افتخارات دوران کاری خود میدانند و از این فروش به عنوان تحول در سینما یاد میکنند.خیلی هم خوب؛ به هر حال اتفاق خوب، خوب است و باید از آن حرف زد، ولی نکته قابل اهمیت اینکه باید آن را آنالیز کرد و دلایل و چرایی آن را بررسی کرد. برای شما پرسش نیست که چرا فقط چهار یا پنج فیلم توانستند رقمهای گیشه را جابهجا کنند؟ چرا اکثر فیلمها نه تنها بازگشت مالی نداشتند که هزینههای اولیه ساخت را هم برنگردانند؟
تعارف که نداریم، کیفیت چند فیلم پرفروش را حداقل خودمان میدانیم، اینکه چه جنسی به مخاطب ارائه دادیم قبل از همه خودمان مطلعیم، پس نمیتوانیم مدعی شویم کیفیت باعث جذب مخاطب فروش این چند فیلم شده است. البته که فضای کمیک و شاد حاکم بر فیلم و حضور بازیگران شناختهشده در فروش فیلم تاثیرگذار هستند، اما دلیل اصلی و کافی نیست، چرا که فیلمهای کمدی دیگری هم سال گذشته اکران شدند اما به فروش این چند فیلم نرسیدند.
سال گذشته ۲۲ مرداد بود که قربان نجفی کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» در گفتوگو با اعتماد درباره نحوه تبلیغات فیلمها در ماهوارهها گفته بود: رسانههای خارجی فارسیزبان هفتهای ۵ هزار تا ۱۵ هزار دلار از فیلمساز میگیرند تا فیلمهایشان را در رسانهشان تبلیغ کنند.
همان زمان قربان نجفی توضیح داده بود متاسفانه یکی از همین فیلمهای روی پرده مبلغ گزافی حدود ۲۵۰ هزار دلار به این ماهوارهها داده و تمام تبلیغات را برای فیلمش گرفته و البته همین دوستان سینماگر ما قیمت را بالا بردهاند تا دست کسی به تبلیغات آنجا هم نرسد.
دقت کنید، این نکات را سینماگری که سال گذشته فیلم روی پرده اکران داشته و طبیعتا از مناسبات اکران و تبلیغات فیلمها اطلاع داشته بیان کرده است.
اینکه فیلمها چرا و چگونه در ماهوارهها و شبکههای فارسی زبان تبلیغ میکنند اصلا موضوع این نوشته نیست. حتی اینکه آیا تبلیغات ماهوارهها در جذب مخاطب تاثیر دارد هم منظور نظر ما نیست، آنچه قابل تحلیل است مبلغ هنگفتی است که پشت فروش هزار و دویست میلیاردی سود سینمای ایران نهفته است و اینکه سال گذشته پخشکنندهها برای تبلیغ فیلمشان هزینههای بالایی به ماهواره دادند تا فیلمشان دیده شود و مخاطب از آن استقبال کند.
ما گفته قربان نجفی مبنی بر اینکه رقم ۲۵۰ هزار دلار برای تبلیغ یک فیلم شده را حساب نمیکنیم، اما شما در نظر بگیرید تعداد فیلمهایی که سال گذشته در شبکه جم تبلیغ داشتند چقدر بوده؟ بالای ۱۰ فیلم سال گذشته در شبکه جم تبلیغ داشتند، از فسیل و هتل و شهر هرت گرفته تا ویلای ساحلی و هاوایی و…، آن هم نه یک بار و حتی ده بار، به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار.
تبلیغ فیلمها آنقدر زیاد بود که لابهلای این تبلیغها سریالها و برنامههای جم هم پخش میشد، از زیرنویس گرفته تا تیزر و عکس و… فیلمهای در حال اکران سینماهای ایران از سر و روی شبکه جم می بارید. کمااینکه در حال حاضر هم وضع برای فیلمهای تمساح خونی و بیبدن و سال گربه همینگونه است.
حالا شما خودتان محاسبه کنید برای تبلیغات هزار باره فیلمها در شبکههای جم چقدر هزینه شده باشد خوب است؟
بر اساس شنیدههای موثق ما ، سال گذشته از سینمای ایران رقم بیش از صد میلیارد تومان به شبکه ماهوارهای جم تبلیغ داده شده و پخشکنندهها چنین رقم بالایی را برای تبلیغ فیلمشان هزینه کردهاند.
بله، یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است.حالا این پرسش به وجود میآید که با توجه به این پرداخت بالا به ماهوارهها، آیا سود اصلی از اکران فیلمهای کمدی را سینمای ایران برده یا ماهوارهها؟
سریالهای پلتفرمها که از همان دقایق ابتدایی انتشار ، بلافاصله در ماهوارهها با زمانبندی کامل پخش میشود، تبلیغات فیلمهای ایران که به ماهوارهها داده میشود…. آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟
سینمای ایران در سال جاری به آماری در زمینه جذب مخاطب دست یافته که طی ۲۳ سال اخیر به دست نیاورده بود، تا امروز بیش از ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به سینما رفتند که این آمار از ابتدای دهه ۸۰ تا به امروز محقق نشده بود.
به گزارش ایرنا، با فروش شب گذشته، تعداد مخاطبان سینما در سال ۱۴۰۲، از مرز ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر فراتر رفت تا این آمار، رکورد تعداد مخاطبان سینما طی ۲۳ سال اخیر را بشکند. درواقع سینمای ایران پس از سال ۷۹ که ۳۳ میلیون مخاطب را تجربه کرد، هیچگاه بهمانند امسال مخاطب نداشته است.
سینماها در بهار امسال، ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار مخاطب داشتند. در فصل تابستان به دلیل تلاقی این فصل با ماههای محرم و صفر، تعداد مخاطبان سینما به ۴ ملیون و ۵۰۰ هزار نفر تقلیل پیدا کرد. شمار مخاطبان در پائیز به ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر رسید و در زمستان نیز تا پایان شب گذشته، ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به سینما رفتند. علاوه بر این، ۷۱۵ هزار نفر نیز طی ماههای ابتدایی امسال، به تماشای فیلمهای بهجا مانده از اکران سال گذشته نظیر ملاقات خصوصی، بخارست و… نشستند تا تعداد مخاطبان سینما، برای سال جاری به ۲۷ میلیون و ۵۱۵ هزار نفر برسد.
فسیل، هتل، بچه زرنگ، شهر هرت، هاوایی، بچه زرنگ و ویلای ساحلی، ۶ فیلم اکران امسال هستند که موفق شدند تا به امروز، بیش از ۶۰ میلیارد فروش داشته باشند. فسیل که رکوردشکنی کرد و توانست با ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب و ۳۲۵ میلیارد تومان فروش، به دومین فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب کشور تبدیل شود. فسیل در شرایطی دومین فیلم پرمخاطب پس از انقلاب شمرده میشود که طی یک سال نخست نمایش خود به این میزان مخاطب دست یافته است حال آنکه عقابها (بهعنوان پرمخاطبترین فیلم پس از انقلاب) در سال نخست نمایش خود، کمتر از ۴ میلیون مخاطب داشته است.
سینمای ایران در شرایطی به بیش از ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب رسیده که این میزان برای سال گذشته، ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است
هتل نیز در کمال بیادعایی، به دومین فیلم پرمخاطب این جدول تبدیل شد. این فیلم موفق شد تا در کمتر از ۵ ماه و نیم از آغاز نمایش خود، ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب داشته باشد. انیمیشن بچه زرنگ توانست ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار مخاطب داشته باشد. شهر هرت نیز ۱ میلیون و ۸۵۰ هزار مخاطب جذب کرد. هاوایی نیز طی ۲ ماه نخست نمایش خود، ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب داشت. ویلای ساحلی نیز با ۱ میلیون و ۳۵۰ هزار مخاطب، در رده ششمین فیلم پرمخاطب امسال قرار گرفته است.
البته که سینمای ایران علاوه بر جذب مخاطب انبوه و گیشه خوب خود، رکوردهای دیگری را نیز به ثبت رسانده است. سینمای ایران موفق شد تا در روز سهشنبه ۲۳ آبانماه ۱۴۰۲، با جذب ۲۸۲ هزار مخاطب، پرمخاطبترین روز ۴ سال اخیر سینماها را رقم بزند. هر چند که احتمالا این روز، پرمخاطبترین روز یک دهه اخیر نیز به شمار میرود.
سینمای ایران در شرایطی به بیش از ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب رسیده که این میزان برای سال گذشته، ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است. بنابراین میزان مخاطبان امسال سینما نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته، رشدی ۱۰۰درصدی را تا به امروز تجربه کرده است.
میزان مخاطبان سینما در سال ۱۴۰۱، ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بود. این آمار برای سال ۱۴۰۰، ۷ و ۲۰۰ هزار نفر است.
طبق این گزارش، در سال ۹۹، ۷۰۰ هزار نفر
در سال ۹۸، ۲۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر
در سال ۹۷، ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر
در سال ۹۶، ۲۲ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر
در سال ۹۵، ۲۵ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر
در سال ۹۴، ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر
در سال ۹۳، ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر
در سال ۹۲، ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر
در سال ۹۱، ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر
در سال ۹۰، ۱۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر
در سال ۸۹، ۱۱ میلیون نفر
در سال ۸۸، ۱۸ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر
در سال ۸۷، ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر
در سال ۸۶، ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر
در سال ۸۵، ۱۶ میلیون نفر
در سال ۸۴، ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر
در سال ۸۳، ۱۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر
در سال ۸۲، ۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر
در سال ۸۱، ۱۸ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر
در سال ۸۰، ۲۱ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر
و در سال ۷۹، ۳۳ میلیون نفر به سینما رفتند.
مهندسی خوبی برای تفویض موفقیت سینمای ۱۴۰۲ به سال آینده صورت گرفته است. سینما سهم قابلتوجهی در سبد سبک زندگی جدید خانوادهها دارد که سبب میشود تا گیشه سینمای ۱۴۰۳، با استقبال بیش از ۳۳ میلیون مخاطب، بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان در گردش باشد
آخرین آمار افزایش میزان مخاطبان سینما، پس از امسال، به سال ۷۹ بازمیگردد که طی این سال، ۳۳ میلیون نفر به سینما رفتند. اگر شورای صنفی نمایش برای بازه تابستان که پس از نوروز، طلاییترین فصل اکران است و البته دوره بهمن و اسفند امسال، برنامه خوبی در حوزه نمایش فیلمهای قدرتمند داشت، سینمای امسال پتانسیل گذشتن از ۳۳ میلیون مخاطب سال ۷۹ را نیز داشت اما متاسفانه فرصت طلایی تابستان با ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب سوخت شد و برای بهمن و اسفند نیز میزان مخاطبان، به یکسوم زمان نرمال خود کاهش یافت.
اکنون و بر روی کاغذ، امیدواریهای بسیاری وجود دارد تا تعداد مخاطبان سینما برای سال آینده از مرز ۳۳ میلیون نفر عبور کند. اگر برای اکران نوروز امسال، کمدی فسیل، امید پررنگ استقبال از سینماها بود، اکنون حداقل ۲ فیلم در نوروز ۱۴۰۳، واجد چنین شرایطی هستند. کمدی تمساح خونی و درام اجتماعی بیبدن میتوانند با تشکیل یک دوقطبی قدرتمند، مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشانند. این ۲ فیلم البته اهرمهای کمکی خوبی نظیر پرویزخان و آپاراتچی را دارند که آثار دستوپابستهای در حوزه جذب مخاطب نیستند.
نکته مهم بسته نوروز ۱۴۰۳ سینماها، مهندسی خوب اکران بوده است. اگر این مهندسی در بازههایی چون عیدفطر، تابستان، محرم و صفر، پائیز، بهمن و اسفند سال آینده لحاظ شود، بیشک تعداد مخاطبان سینما، علاوه بر اینکه از مرز ۳۳ میلیون نفر عبور خواهد کرد بلکه تقسیم مخاطب خوبی میان فیلمهایی بیشتر صورت خواهد گرفت تا آثار بیشتری بهعنوان صدرنشینان جذب مخاطب سینمای ۱۴۰۳ مطرح شوند.
بر روی کاغذ، مهندسی خوبی برای تفویض موفقیت سینمای ۱۴۰۲ به سال آینده صورت گرفته است و امیدواریها در میان فعالان سینمایی، بهمراتب بیشتر از ماهها و سالیان اخیر شده است. سینما هم سهم قابلتوجهی در سبد سبک زندگی جدید خانوادهها دارد که تمام این موارد سبب میشود تا با در نظر گرفتن افزایش احتمالی قیمت بلیت، گیشه سینمای ۱۴۰۳، با استقبال بیش از ۳۳ میلیون مخاطب، بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان در گردش باشد.
مهسا بهادری: به تاریخ فیلمهای سینمایی که نگاه میکنیم، قطعا تجربه لو رفتن فیلمهای سینمایی به چشممان میخورد، هستند فیلمهایی که یا از روی پرده سینما قاچاق شدند، یا بدون اینکه اجازه اکران بگیرند در سایتها و کانالها در دسترس مخاطبان قرار گرفتهاند؛ منصفانه که به تعداد آنها نگاه کنیم میبینیم این رقم چندان زیاد هم نیست هر چند که حتی یک مورد هم اتفاق ناخوشایندی است، اما بالا نبودن رقم آن این امیدواری را به مخاطب و اهالی سینما میدهد که لازم نیست چندان هم نگران وضعیت سینما و نابهسامانی آن باشند، البته در حال حاضر باید هم نگران وضعیت نابهسامان سینما بود، چرا؟ چون وقتی در کمتر از ۶ ماه پنج فیلم سینمایی لو میرود یعنی وضعیت چندان هم تحت کنترل نیست.
در طول ریاست هیچ رییسی بر سازمان سینمایی به جز محمد خزاعی، اصلا چنین اتفاقی آن هم با این شدت رخ نداده است. هشتم خرداد بود که محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی درباره صیانت از سینما گفت: «وظیفه ما صیانت از سینما و ایجاد امنیت شغلی است. اینکه فیلمی زیرزمین تولید و روانه بازار شود و مسایل شرعی را رعایت نکند امنیت شغلی را به خطر انداخته است. وظیفه نهادهای صنفی این است که مراقبت کنند. همین جا میگویم که هر کسی به هر دلیل با فیلمهای قاچاق و بدون پروانه ساخت در ایران و خارج از ایران و آثار علیه ایران کار کند، با این دوستان وارد قطع ارتباط میشویم و خانه سینما هم احتمالا خودشان این موضوع را اعلام میکنند. تمام عوامل از بازیگر و تهیهکننده تا عوامل فنی دچار مشکل خواهند شد چون در غیر اینصورت سینمایی نخواهیم داشت که بخواهیم امنیت آن را حفظ کنیم.»
نکته جالب ماجرا این است که گویا هدف فقط صیانت از سینما برای عدم تولید آثار بدون مجوز است و کسی تصمیم ندارد که برای آثار مجوزدارد تولید شده و صیانت از حقوق آن اقداماتی انجام دهد. نکته جالب توجهتر ماجرا هم این است که دست برقضا و به صورت کاملا اتفاقی فیلمهایی لو میروند که بازیگران و عوامل آن به طور کلی، نسبت به موضوعات سیاسی یا اجتماعی کنشگری داشتند. البته پیش از این گفته شده بود که ما تلاش نمیکنیم این ماجرا هم باز میگردد به ۲۵ مرداد سال گذشته که خزاعی گفت: «تاکید میکنم که من ندیدم آقای اسماعیلی نام شخص خاصی را بیاورد، بلکه گفته است تمام هنرمندانی که نام آنها بهعنوان ممنوع الکار اعلام شوند، سعی خواهد کرد که عطف به ما سبق نشود و سرمایه، تهیه کننده و کارگردان و گروه تولید دچار آسیب نشوند. این به آن معنا است که جلوی آثاری که افراد ممنوع الکار در آن حضور دارند گرفته نشود و شرایط طبیعی اکران را طی کند. البته این مساله خیلی فرق میکند با آثار جدیدی که قرار است این افراد در آن حضور داشته باشند.»
خزاعی درست گفت جلوی اکران هیچ فیلمی گرفته نشد، اما نکته ماجرا این است که فیلمهایی چون «تفریق» یا «جنگ جهانی سوم» اصلا به مرحله موافقت یا مخالفت نرسید درجا لو رفت و قاچاق شد؛ اینجا دیگر اهمیتی ندارد که در ۱۹ بهمن خزاعی گفت: «حالا اگر خانمی کشف حجاب کرده اما هنوز حاضر است با حجاب در یک فیلم حضور داشته باشد، یعنی در عمل میگوید من اشتباه کردهام و میخواهم به عرصه فعالیت بازگردم، قطعاً قرار نیست ما مانع او بشویم. هر کس در هر شرایطی احساس میکند اشتباه کرده و میخواهد بازگردد، حتماً راه برایش باز است.»
او افزود: «همین که یک نفر میگوید من اشتباه کردهام و در یک مقطع تحت تأثیر فضای رسانهای دست به تصمیم و یا موضع خاصی زدهام و الان میخواهم به عرصه فعالیت بازگردم و میخواهم با حجاب کارم را ادامه دهم، این پذیرفته شده است. ما تا جایی که امکانپذیر باشد و دوستان بپذیرند که طبق قواعد کار کنند، پذیرای همه دوستان هستیم. کسی که میخواهد خارج از قواعد کار کند و میگوید نظام جمهوری اسلامی ایران را قبول ندارم، طبیعتاً سینمای جمهوری اسلامی ایران را هم نمیتواند قبول داشته باشد. قرار نیست کسی معیشتش از این سینما باشد اما در مباحث سیاسی اهل جای دیگری باشد!
البته محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست صمیمی با خبرنگاران در روز چهارشنبه نسبت به این ماجرا واکنش نشان داد و درباره پخش غیرقانونی فیلم سینمایی «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی بیان کرد: «ساعت یک دیشب، آقای خزاعی به من پیامک دادند و گفتند این فیلم گویا منتشر شده و یک صدایی هم از بنده خدایی که مسئول کار بود، فرستاد. این فیلم الان و قبل از نمایش در اختیار ما نیست، بلکه در اختیار خود تهیهکننده است؛ یعنی اصلاً در اختیار سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست که منتشرش کنیم. من هم بعضی وقتها که میخواهم در سازمان سینمایی فیلمی را هماهنگ کنم و ببینم، باید اول با تهیهکننده هماهنگ شود تا برای یک ساعت خاص، کدی را بدهند که بتوانیم آن دو سه ساعت فیلم را تماشا کنیم. در هر صورت برنامه ما حمایت از حوزه فرهنگ و هنر است.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به مشکلات بعضی از فیلمها گفت: «بله مواردی هست. من نمیخواهم انکار کنم اما تلاشمان این است که به خاطر برخی از عوامل فیلم ها، کمترین مشکل به خود فیلمها برگردد و سیاستمان هم همین بوده است. فیلم سینمایی «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی و با بازی ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده با وجود داشتن پروانه نمایش خارجی، هنوز اکران داخلی نگرفته است که یکی از احتمالات این اتفاق، اظهارنظرات غیر سینمایی برخی از عواملش درباره برخی مسایل اجتماعی و سیاسی است.»
در ماههای ابتدایی پس از لو رفتن «برادران لیلا» و «جنگ جهانی سوم»اعلام کردند که پیگیر آن هستند اما خبری نشد، محمد احمدی، عضو اتحادیه تهیهکنندگان و دبیرکارگروه قاچاق هم توضیحاتی را در این زمینه ارائه داد.
وضعیت پیگیری برای یافتن افرادی که باعث لو رفتن این چند فیلم سینمایی روی پرده شدند، به کجا رسیده و برای یافتن افراد چه تدابیری اندیشیده شده است؟
پیگیریهایی انجام شد و ماهم دنبال این ماجرا هستیم که با رعایت چند نکته جلوی قاچاق فیلم را بگیریم. یکی از این راهکارها هم این است که وقتی تهیهکنندهها فیلم را برای بازبینی لابراتور میفرستادند علامتی روی آن بگذارند تا درصورت لو رفتند مشخص شود که چگونه افشا شدند. چون تا الان فیلمها در بازبینی لو رفتهاند.
جدای از اقداماتی که تهیهکنندهها باید انجام دهند، پیگیری سازمان سینمایی و وزارت ارشاد برای یافتن افراد خاطی و تعیین مجازات آنها به کجا رسیده است؟
خود سازمان سینمایی باید پاسخگوی این ماجرا باشد، اما به صورت خیلی مستقیم هنوز مشخص نشده که این اتفاق از کجا رخ داده است و به باور من سازمان سینمایی علاوه بر اینکه باید تنبیه و مجازات را تعیین کند، خودش هم باید پاسخگوی این وضعیت باشد.
در حال حاضر هیچ یک از این موارد انجام نشده درست است؟
پیگیری شده اما این اتفاق به سرانجام نرسیده است.
محمد خزاعی همیشه واکنشهای سریعی برای تنبیه در نظر دارد، چگونه هنوز پس ازگذشت دو تا سه ماه از لو رفتن چند فیلم سینمایی، هنوز واکنشی نسبت به آن انجام ندادند؟ چند ماه پیش هم نسخه پرده سینمایی فیلم «فسیل» لو رفت، در سالهای گذشته فیلمی مثل «اخراجیها»یا «مارمولک» هم به این سرنوشت دچار شدند، اما این وضعیت در حال حاضر سه ماه مداوم است که تکرار میشود.
متاسفانه یک مشکل فنی در سرورها وجود دارد. اول از همه که هر سینمایی سرور دارد و باید افراد حاضر در سالن را چک کنند که کسی فیلمبرداری نکنند. مسئله دیگر هم که به لابراتورها و سرورها ارتباط دارد، این است که اگر آنها فیک نباشند، کدی را روی آنها بگذارند تا مشخص شود که این فیلم در فلان سینما و فلان سانس به نماش در میآید اما متاسفانه سرورهایی که در ایران استفاده میشوند، این امکان را ندارند، به دلیل اینکه نتوانستند نرمافزار لازمه را روی خودشان فعال کنند که تمام این مشخصات را دارا باشد که اگر فیلمبرداری میشود، جزییات آن هم وجود داشته باشد.
همین الان هم در تمام سینماها دوربین وجود دارد و باید افرادی را بگذارند که کار نظارت را انجام دهند اما متاسفانه خاطر هزینهها یا هرچه که هست این موضوع رخ نمیدهد و فیلمبرداری انجام میشود.
این سلسله لو رفتن فیلمها از «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی آغاز و با «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی، «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی، «بیرویا» به کارگردانی آرین وزیر دفتری پیش از اکران در سینماهای ایران لو رفتند و فیلم سینمایی «فسیل» هم نسخه روی پرده آن قاچاق شد.
عصر ترکیه – جشنواره بین المللی فیلم استانبول یکی از معتبر ترین جشنواره های سینمایی در منطقه و اروپا است که چهل دومین دوره آن از ۷ تا ۱۸ آوریل، ۱۹ تا ۳۰ فروردین در ترکیه برگزار شد.
در این دوره جشنواره فیلم سینمایی “جنگ جهانی سوم” ساخته هومن سیدی و «تفریق» از مانی حقیقی در بخش “بهترینهای جشنوارهها”، همچنین «عروسک» به کارگردانی اصغر یوسفینژاد، «عصبکشی» به کارگردانی امیر توده روستا و شش فیلم کوتاه از ساختههای مریم تفکری شامل «زخم غایب»، «کیف ایرانی»، «نظربازی»، «بخشهایی از یک نامه به کودکی که متولد نشده»، «من یک گناه پرشور مرتکب شدم» و «شعر و سنگ» به نمایش گذاشته شدند.
در دومین روز جشنواره، البته با کمی سختی بلیط حضور در نمایش و بررسی فیلم “جنک جهانی سوم” همون سیدی را تهیه کردیم. فیلم در یکی از بزرگترین سالنهای مجموعه سینمایی مرکز خرید سیتیز در نیشان تاشی، که یکی از لوکس ترین مراکز خرید در این منطقه پرآوازه از استانبول به شمار می رود به نمایش درآمد.
برخلاف آنچه انتظار می رفت سالن مملو از جمعیت بود و جالب تر اینکه حضور بیش از نود درصدی ترکها در سالن که برای دیدن فیلم آمده بودند ما را غافلگیر کرد. نمایش فیلم با زبان اصلی و دو زیرنویس ترکی و انگلیسی صورت گرفت.
“جنگ جهانی سوم ” نیز مانند آنچه از آثار هومن سیدی سراغ داریم، با موضوعی اجتماعی در میان قشر خاصی از جامعه است که این بار سعی دارد به نوعی روابط متقابل انسانها و تغییر رفتار آنان درمقابل یکدیگر که بخشی از آن ناشی از رفتار متقابل و بخشی شرایط و جبر محیط است را به نمایش بگذارد.
“شکیب” با بازی محسن تنابنده کارگر روزمزدی است که در یکی از شهرهای شمالی کشور، دور از خانواده کارگری میکند و در جریان کار برای یک تیم سینمایی که فیلمی با موضوع جنگ جهانی سوم می سازد، ناگهان به ایفا کننده نقش اول یا همان هیتلر در فیلم تبدیل می شود.
بعدها و در جریان فیلم در می یابیم که او همسر و پسر خود را در زلزله از دست داده و ارتباط عاطفی او با زنی ناشنوا با بازی مهسا حجازی که به نوعی با تیمی از خلافکاران مرتبط است حاشیه هایی را برای او می سازد و این کشمکش در کنار مفقود شدن معشوقه اش که گمان می رود در جریان فیلم برداری و سوزاندن دکور صحنه جان خود را از دست داده ، نهایتا شیکیب را که همچنان با از دست دادن زن و فرزند خود کنار نیامده و بارها سعی کرده خود را از بین ببرد، تبدیل به آنارشیستی می کند که قصد جان همه اعضای گروه را کرده و آنان را به کام مرگ می کشاند.
فیلم در سکانسهای ابتدایی، بویژه در سکانسهای مربوط به چنگ جهانی سوم و تبدیل شکیب از کارگر صحنه به نقش اصلی، کمی خنده دار و شاید کمدی به نظر می رسد، به طوری که صدای خنده بینندگان خارجی فیلم، بخصوص آلمانی ها که احتمالا با دیدن تصویر هیتلر بر روی پوستر فیلم جذب آن شده بودند را برانگیخت.
اما با پیش رفتن داستان این کمدی با ظرافتی هنرمندانه تبدیل یه یک تراژدی بسیار عمیق شده و بیننده را تا سکانس پایانی در حالت تعلیق نگه می دارد و سوالاتی از قبیل اینکه شکیب تا چه حد در اتفاقاتی که روی داد مقصر است؟ رفتار کارگردان فیلم که در سکانسهای پایانی تبدیل به یک دیکتاتور شده تا چه حد قابل توجیه است؟ و اینکه نهایتا درمجموعه رویدادهای فیلم، طرفدار شکیب هستید که می خواهد همه را با خود از بین ببرد، کارگردانی که منطقش را از دست داده و تبدیل به یک دیکتاتور شده است، یا تهیه کننده ای که همه سرمایه زندگی اش در معرض نابودی است و به هر دری میزند و گاهی کارهای کثیفی میکند که فقط و فقط فیلمش را به پایان برساند؟ سوالاتی است که شاید تا ساعتها بعد از پایان فیلم ذهن را به خود مشغول کند.
هرچند ما اینجا قصد تحلیل و نقد این اثر را نداریم، با این حال باید گفت آخرین اثر هومن سیدی، فیلمی خوب و در خور اعتنا، با سناریویی هوشمندانه و فکرشده، کارگردانی بسیار خوب، با ریتمی مناسب و تعلیقی که به کمک هرچه بهتر شدن اثر آمده، فیلم برداری، نورپردازی و دکوری خوب و یک اثر سینمایی خوب اجتماعی است که در هدف خود در به تصویر کشیدن روابط اجتماعی و تاثیر متقابل رفتار انسانها بر یکدیگر موفق عمل کرده است.
جلسه نقد و بررسی فیلم نیز در پایان آن، با حضور هومن سیدی کارگردان و پاسخ به سوالات تماشاگران فیلم برگزار شد و از نوع سوالات و استقبال و تشویق او از سوی تماشاگران می توان دریافت که فیلم توجه مخاطبان را کاملا به خود جلب کرده و تا حدود زیادی در رسیدن به اهدافش موفق بوده است.
و در نهایت، فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی موفق به کسب جایزه لاله طلایی بهترین فیلم بخش مسابقه بینالملل از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم استانبول در کشور ترکیه شد.
در حالی که پیش از این شورای صنفی نمایش از اکران محدود «جنگ جهانی سوم» از روز پنجشنبه ۱۴ مهر خبر داده بود، مخاطبان علاقمند به تماشای این فیلم طی دو روز گذشته امکان خرید بلیت پیدا نکردند.
به گزارش مهر، فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی که پیش از این و پس از اولین رونمایی رسمی در جشنواره ونیز موفق به دریافت دو جایزه بهترین بازیگری و بهترین کارگردانی از بخش افقهای این رویداد شده بود، چندی پیش بهعنوان نماینده ایران برای اسکار معرفی شد؛ فیلمی که یکی از شروط اسکار یعنی اکران عمومی را نداشت.
براساس قواعد اسکار فیلمی که به عنوان نماینده یک کشور برای رقابت در بخش بینالملل معرفی میشود، باید حداقل یک هفته در کشور مبدا به اکران عمومی گذاشته شود. بر همین اساس هفته پیش بود که شورای صنفی نمایش اعلام کرد «جنگ جهانی سوم» قرار است از ۱۴ مهرماه و به صورت محدود تنها در پردیس مگامال تهران اکران شود.
مهرجویی و همسرش (وحیده محمدیفر)، به طور مشترک فیلمنامه «لامینور» را نوشتهاند.
این کارگردان پیشکسوت، در اکران مردمی فیلم «لامینور»، به همراه همسرش حضور پیدا کرده بود.
وحیده محمدیفر، فیلمنامهنویس، طراح لباس و دستیار کارگردان است که فعالیت در سینما را از سال ۱۳۷۵ و با بازی در فیلم سینمایی «لیلا» آغاز کرد. او با نگارش اپیزود اول فیلمنامه «داستانهای جزیره»، نویسندگی را به شکلی جدی پی گرفت و با نگارش مشترک فیلمنامه «مهمان مامان» با مهرجویی و مرادی کرمانی، شناخته شد.
افزایش استخراج بیت کوین با انرژی زغال سنگ در پی ممنوعیت چین در قزاقستان
خوزستان را دریابید، اما با هم نجنگید!!