نویسنده: مهدی سوری

  • حماقتی به نام اینترنت طبقاتی

    حماقتی به نام اینترنت طبقاتی

    اینترنت طبقاتی در نهایت چیزی جز ایجاد رانت، فساد، گسترش نفوذ و از همه بدتر دور شدن مردم از حکومت و نا‌امیدی و سرخوردگی به واسطه تبعیض و بی عدالتی نخواهد داشت.

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری: حتی استفاده از این لفظ بسیار خجالت‌آور و شرم‌آور است. فکر کردن و مطرح کردن آن هم جز حماقت چیز دیگری نیست. و مسلماً واژه «اینترنت طبقاتی» از دهان همان‌هایی بیرون آمده است که در طول سالهای گذشته با افکار پوسیده و مغزهای تهی تلاش کردند آزادی مردم را به مسلخ اسارت ببرند. همانهایی که نفوذی وار اینترنت را محدود کردند و با فیلترینگ گسترده خسارت‌های جبران ناپذیری را به کشور زدند!

    حماقتی به نام اینترنت طبقاتی

    مگر دوران بربر و عصر خان و رأیت است که در یک حکومت انقلابی – اسلامی که آن هم با اراده مردمانش و اتفاقاً با هدف ایجاد برابری و عدالت تشکیل شده، حرف از طبقاتی کردن یک امکانات عمومی را به زبان می آورید؟ در کدام اندیشه اسلام، کدام کلام امام خمینی (ره) و بیانات رهبر انقلاب شنیده اید که جایی از دو دستگی و ایجاد محدودیت برای افرادی از جامعه و دادن امکاناتی برای خواص حرفی به میان آمده باشد؟ و کدام ماده و بند از قانون اساسی ایران به برخی افراد جامعه با هر هدف و توجیحی برتری و مزیت نسبی هبه شده است که ما خبر نداریم؟ بعضی حرف‌ها به زبان آوردنشان هم بد است؛ چه برسد به اجرایی کردنشان. من نمی‌دانم این کار شنیع از کجا و توسط چه کسانی مطرح شده است. اما اول خودم، آنها و همه را توصیه می کنم به تقوای الهی و از این دوستان می خواهم که توبه کنند. و دیگر حتی حرفش را به زبان نیاورند اگر وجدان دارند. اگر انسانند و برای انسانها شأن و حرمت قائلند. اینترنت و هر چیزی که بخواهد برای افراد یک جامعه خط کشی های نامتعارف ایجاد کند، در نهایت بلای جان آزادی و امنیت است. مردم را از هم جدا نکنید. ما همه در یک کشور و در یک مسیر هستیم. ما ایرانی هستیم.

    از تجربه فیلترینگ که دست آخر بلای جانمان شد، عبرت بگیرید. از رانت ایجاد شده به واسطه فروش فیلترشکن، از خسارت‌های امنیتی اپ‌های نا امن، از خسارت‌های مادی به مردم برای تهیه وی‌پی‌ان، از آسیب‌های مادی و معنوی گسترده به صاحبان کسب و کارهای آنلاین و … ، دهها دلیل منطقی که با فیلتر و محدود کردن اینترنت، درس بگیرید. از همان آغاز، راه را اشتباه رفتید و در مقابل تحلیل‌ها و گلایه‌های به حق هم جبهه گرفتید. سالها بر این کار اشتباه اصرار کردید و جالب است که اکنون از درون حاکمیت خیلی ها اذعان می‌کنند که فیلترینگ اشتباه بود. طبقاتی کردن اینترنت هم اشتباه است. چرا برخی به تکرار اشتباه اصرار دارند؟ اینترنت طبقاتی در نهایت چیزی جز ایجاد رانت، فساد، گسترش نفوذ و از همه بدتر دور شدن مردم از حکومت و نا‌امیدی و سرخوردگی به واسطه تبعیض و بی عدالتی نخواهد داشت. در آخر دودش در چشم خودتان می رود.

    مسئول گرامی، نماینده محترم، متخصص و کارشناس عزیز، اینترنت مانند آب است. و آب راهش را بالاخره پیدا می‌کند. اعمال محدودیت‌های بیشتر، تداوم فیلترینگ و طبقه‌ای کردن اینترنت باعث رواج استفاده مردم از اینترنت ماهواره‌ای و بسترهای جدیدی که در حال بروز و ظهور هستند خواهد شد. برای ماهواره و ویدیو هم جرم‌انگاری کردید، تهش چه شد؟ استارلینک هم به سرنوشت همانها دچار خواهد شد. جلوی تمایلات جامعه را نمی‌توان گرفت، محدودترش کنید بی آنکه به جریمه و زندان فکر کند، استارلینک را هم تهیه می کند و به اینترنت آزاد وصل می شود. می گویید نه! این گوی و این میدان …

     

  • بلاتکلیفی جمعی در برابر اقدام قانونی دولت؛ بالاخره اتباع افغانستانی بمانند، یا اخراج شوند؟

    بلاتکلیفی جمعی در برابر اقدام قانونی دولت؛ بالاخره اتباع افغانستانی بمانند، یا اخراج شوند؟

    اخراج سریع همه افغان‌های غیر قانونی و مشخص شدن تکلیف آنهایی که قانونی در این کشور زندگی می‌کنند، بسیار ضرورت دارد. خیلی از این افراد اقامت و کارت آمایش را در یک استان دیگر گرفته اند و اکنون در استان دیگری سکونت دارند. خیلی‌هایشان محل سکونت مشخصی ندارند. در کجای دنیا به اتباع بیگانه اجازه می‌دهند آزادانه و بدون رهگیری هرکجا که دلشان می خواهند بروند؟

    پایگاه خبری رسا نشر- مگر تا همین یک ماه پیش از جنگ، همین شماها ملت شریف ایران خواستار اخراج افغان ها از کشور نبودید؟ شماها نبودید که از افزایش بی رویه و قارچ‌گونه‌شان در شهرهایتان شکایت داشتید؟ از شلوغی صف نان، از گرانی و کمبود مسکن به واسطه شراکت شیطانی صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها در اجاره خانه به اتباع گلایه نمی‌کردید؟ از نوع فرهنگ شهرنشینی، از زاد‌ و‌ ولد بدون کنتورشان، از تفاوت‌های فرهنگی و … . مگر شما نبودید که به دولت فشار می‌آوردید چرا افغانستانی‌ها را بیرون نمی‌کنید؟ پس چه شد؟ به خاطر نوید محمدزاده پشیمان شدید؟ یا چون مخالفت با اخراجشان را یک شبه وایرال کردند، جو فضای مجازی شما را گرفت؟

    بلاتکلیفی جمعی در برابر اقدام قانونی دولت؛ بالاخره اتباع افغانستانی بمانند، یا اخراج شوند؟

    متاسفانه نبود مرجعیت رسانه‌ای، ملی نبودن صدا و سیما و عدم پرداختن به نیازهای عمومی جامعه، از دست رفتن مقبولیت چهره‌های سرشناس به سبب گیر افتادن در بازی‌های سیاسی،  فیلترینگ‌شبکه های اجتماعی و سکوت اجباری رسانه‌های مستقل باعث شده تا ایرانیان داخل کشور، نادانسته تلویزیون‌ها، کانال‌ها و صفحات بی‌هویت را دنبال و به آنها اعتماد کنند. و این کانالها به راحتی در ذهن اکثریت آدمهای معمولی جامعه اثر می‌گذارند و آنها را به هر سو که می‌خواهند می‌کشانند. در رابطه با موج مخالفت اخراج اتباع و مهاجران غیر‌قانونی هم، متاسفانه باز عده‌ ای ساده لوح آلت دست آنان شدند.

    اخراج اتباع افغانستانی که با روی کارآمدن دولت طالبان و در سالهای ۴۰۱ تا ۴۰۳ به طور غیرقانونی و با اهمال دولت سیزدهم وارد کشور شده‌اند در همان ابتدای تشکیل دولت پزشکیان در برنامه وزارت کشور بود و با کمک بی‌شائبه نیروی انتظامی تا آخر سال حدود ۲ میلیون افغان غیرقانونی از کشور اخراج شدند. متاسفانه هیچ آمار رسمی از تعداد اتباع افغانستانی مقیم در ایران وجود ندارد. اما اگر اخراج این ۲ میلیون نفر در عمل رخ داده باشد، تنها با یک گشت و گذار در سطح استان تهران می توان فهمید که فقط یک مشت از این خروار برداشته شده و تعداد اخراج شدگان آنچنان به چشم نمی‌آید.

    جنگ که شد، مشخص شد که تعدادی اتباع بیگانه در جنایت‌های موساد و کمک به ارتش اسرائیل برای شناسایی اهداف، ترور و تخریب نقش داشته‌اند. با دستگیری هایی که در اواسط جنگ رخ داد نهادهای امنیتی متوجه شدند که موضوع به یک یا دو نفر که لیزر بیاندازند و لوکشین بفرستند ختم نمی‌شود. با پیگیری‌های نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و انجام عملیات‌‌های گسترده، کارگاههای ساخت پهپاد و نفرات بسیاری در سرتاسر کشور شناسایی و دستگیر شدند.

    سوای این موضوع و نقش برخی از اتباع در همکاری با اسرائیل، اکنون شرایط کشور با وجود آتش‌بس به گونه‌ای نیست که بتوان از این تعداد افراد بیگانه حتی اگر فارسی‌زبان، مسلمان و شیعه هم که باشند پذیرایی کرد. موضوع جنگ شوخی بردار نیست. امنیت شهروندان ایرانی از هر چیز دیگری مهم‌تر است. در بهبوهه مشکلات سیاسی، اقتصادی و تحریم‌ها، ما دیگر نمی‌توانیم و نباید که اجازه دهیم میلیون‌ها غریبه بی‌نام و نشان، در شهرها و کنار همشهریانمان سکونت و تردد کنند. عقلانیت این را می‌گوید. استراتژی درست همین است که دولت و وزارت کشور پبش گرفته اند. اخراج سریع همه افغان‌های غیر‌قانونی و مشخص شدن تکلیف آنهایی که قانونی در این کشور زندگی می‌کنند، بسیار ضرورت دارد. خیلی از این افراد اقامت و کارت آمایش را در یک استان دیگر گرفته اند و اکنون در استان دیگری سکونت دارند. خیلی هایشان محل سکونت مشخصی ندارند. در کجای دنیا به اتباع بیگانه اجازه می‌دهند آزادانه و بدون رهگیری هرکجا که دلشان می‌خواهند بروند؟

    این یک قانون است. فریب شبکه‌های معاند را نخورید. بازیچه دست افراد غرض‌ورز نشوید. اتباع بیگانه که غیرقانونی وارد کشور شده اند، مجرم هستند. باید طبق قانون با آنها برخورد شود، حال اینکه جمهوری اسلامی با عطوفت و رأفت به جای جریمه، محاکمه و زندانی کردن این افراد، آنها را تا مرز مشایعت می‌کند، شایسته گلایه و انتقاد نیست. بله. حتماً باید کرامت انسانی آنان حفظ شود. حتماً باید تا آخرین دقیقه‌ای که در داخل مرز ایران هستند به آنها رسیدگی شود. این یک اقدام فورس بود که بدون تأمل باید همین روزها صورت می‌گرفت. و حتماً در این شرایط ممکن است تخلفاتی هم صورت بگیرد. ممکن است مشکلاتی هم برای این افراد به وجود بیاید. وقتی غیرقانونی وارد خاک کشور بیگانه می‌شدند، باید فکر این روزها را هم می‌کردند! از دولت سیزدهم کسی را نمی‌شود گیر آورد و پاسخگو کرد که چرا مرز کشور را به روی افرادی باز کردند که عده‌ایشان نمک خوردند و نمکدان شکستند؟ دیدید که اکثر دستگیر‌شدگان اتباعی بودند که کمتر از ۲-۳ سال قبل به ایران وارد شده‌اند!

    در رابطه با ماجرای پدر فرشته حسینی بازیگر و هنرمند ارزشمند سینما هم باید گفت بله، صورت خوشی نداشت و من هم ناراحت شدم. اما از آنجایی که خدمت سربازی را در کلانتری گذارنده‌ام به خوبی می‌دانم که این یک اقدام معمول است. چیز تازه‌ای نبود. اتباع را می‌گیرند، سوابق و هویتشان را بررسی می‌کنند، اگر مجوز قانونی اقامت داشته باشند، رهایشان می‌کنند. به عقیده من هرکسی که پدر خانم نوید محمد زاده را برای مشخص شدن وضعیتش به کلانتری هدایت کرده، وظیفه قانونی‌اش را انجام داده و تازه باید از او تشکر هم کرد. رفتار این بازیگر بسیار نسنجیده بود و شاید متصور بود که پدرخانمش هم می‌تواند مانند خودش تافته جدابافته‌ای از جامعه باشد. نه خیر عزیز! پدر همسر شما و همسر شما که هیچ، حتی خود شما و خانواده‌تان هم در مقابل ۹۰ میلیون ایرانی دیگر، هیچ امتیاز و اعتبار بیشتری در برابر قانون ندارید. همه با هم برابریم! همانطور که گفتم این یک اقدام مرسوم در پلیس است. متاسفانه هنرمندان دیگری هم نادانسته و من باب رفاقت با آقای بازیگر، با گذاشتن استوری حمایتی، قانون را زیر سوال بردند. من جای نوید محمدزاده و دیگر همکارانش بودم به جای اعتراض تازه تشکر هم می کردم که پلیس دارد به وظیفه اش عمل می کند.

    بلاتکلیفی جمعی در برابر اقدام قانونی دولت؛ بالاخره اتباع افغانستانی بمانند، یا اخراج شوند؟

    بله، باید با اتباع با احترام برخورد کرد. بله، باید با یک شرایط بهتر مقدمات خروجشان را فراهم کرد. بله، صاحبخانه ها باید پول پیش آنها را پس بدهند. بله، هرچه شما می گویید درست است. ولی! بگذارید خیالتان را راحت کنم. با وجود تمام تلاش‌های پلیس و نهادهای مربوطه و اذیت و آزاری که برای گرفتن و دیپورت همین تعداد اتباع غیر‌قانونی که برخی از آنان نه احترامی برای قانون ایران و شهروندانش قائلند. و نه مانند نسل قدیمی مهاجران افغان تعصب و تعهدی به کشور میزبان دارند، و از قضا نه اهل کسب و کارند و بدتر از همه به دلیل نداشتن تعهد قلبی و قانونی و عدم سکونت در محل مشخص، بیشترین تخلفات، جنایات، تعدی و تعرض به نوامیس، مزاحمت، استعمال و فروش مواد مخدر و چیزی که به تازگی شاهدش بودیم خیانت به کشور میزبان و همکاری با دشمنان و اقدامات خرابکارانه را در بین این قشر شاهد هستیم؛ بیشتر از نیمی از این افراد به محض اخراج، بلافاصله و در کمتر از یک هفته با کمک یک عده افراد سودجو دوباره به صورت قاچاقی وارد کشور می‌شوند. این چرخه ادامه‌دار است. پلیس می‌گیرد و اخراج می‌کند، این افراد دوباره از هر طریقی شده ورود پیدا می‌کنند.

    حقیقتاً نمی شود همه را اقناع کرد، مخصوصاً آن عده که از سر لجاجت با حکومت، بازیچه وطن‌فروشان شده‌اند. ساده لوحانی که درک نکردند و از خودشان نمی پرسند چرا باید حکومت کشور من به کسانی که غیرقانونی وارد شده‌اند  و امنیت را به مخاطره می‌اندازند، بیش از این اجازه ماندن بدهد؟ مگر همانهایی که در آنطرف آب و در کشورهای اروپایی نشسته‌اند و برای ما نسخه می‌پیچند، کشور محل اقامتشان به مهاجرین غیرقانونی اجازه ورود می‌دهد؟ بروید کمی جستجو کنید و ببینید که چه بلایی بر سر مهاجران می‌آورند. آنها را در کمپ‌های اقامت اجباری در محیط های کثیف و بدترین شرایط زندگی اسکان می‌دهند. به ضروری‌ترین امکانات زندگی دسترسی ندارند. حق دسترسی به پزشک ندارند. و پس از مدتی اخراجشان می‌کنند. یک هزارم رفتاری که با مهاجرین غیرمجاز در کشورهای دیگر می شود، در جمهوری اسلامی با اتباع قاچاقی نکرده‌اند. اتباع در کشور ما آزادانه کار کردند و هرکجا که خواستند سکونت گزیدند. ما با قدیمی‌هایشان دوست، هم‌بازی، همکلاسی، همکار و حتی فامیل شده‌ایم. کودکان بسیاری به واسطه ازدواج ایرانیان با اتباع افغانستان به دنیا آمده اند. این خود نشان از یک همزیستی مسالمت‌آمیز و محترمانه نمی‌دهد؟

    اما میهمانی تمام شد؛ اکنون وقت رفتن است. دوست عزیز! فریب اینترنشنال را نخور! آنها نگران شأن انسان‌ها نیستند. آنها به دنبال دغدغه صاحبشان و به عنوان کارفرما نگران از دست رفتن سرمایه کارشان برای ترور و نا‌امنی در داخل خاک ایرانند. کارفرما نگران کارگرانش شده، نگران میلیون‌ها دلار هزینه برای آوردن آنها به تهران و استفاده در زمان مناسب بعدی. اینها اگر دلشان برای افغانستان و مردمانش می سوخت که پس از برقراری یک حکومت مردمی، دوباره کشور را به دست طالبان نمی‌دادند! آمریکایی‌ها میلیاردها دلار هزینه کردند، کلی کشته دادند که طالبان را بیرون کنند. که چه بشود؟ چندسال بعد دو دستی افغانستان را تقدیم طالب جماعت کنند؟ اگر آخرش این بود، پس چرا وارد جنگ شدند؟

    افغانستان مظلوم است، مردمانش مظلوم‌تر و شریف‌تر. رُک و بدون تعارف اما افغان‌های تازه‌وارد را میهمانان ناخوانده می‌دانم. علاقه‌ای به حضورشان در خاک کشورم ندارم. همانگونه که گفتم نسل جدید اتباع وارداتی، نه در رفتار و نه در کردار هیج شباهتی به هم‎میهنان افغانی‌ام که بیشتر از ۳۰-۴۰ سال است در کنار ما زندگی می‌کنند ندارند. این موضوع را خود این عزیزان نیز تائید می‌کنند. اتفاقاً اتباع قدیمی هم از حضور این افراد گلایه دارند و آسیب زیادی دیده‌اند. هرچه در این سال‌ها این انسانهای زحمت‌کش و تلاشگر آبرو و عزت جمع کردند، این عده افراد بی هویت یک شبه بر بادش دادند. آنها به صراحت اعلام می‌کنند که مهاجرین غیرقانونی ۳ سال اخیر وارد ایران شدند، انسان‌های صادق و متعهدی نیستند. بنابراین، پیرو تمام موارد فوق و ضرورت ایجاد شده در کشور، کاملاً از اخراجشان حمایت می‌کنم. اما خروج اتباع افغانستانی باید با برنامه‌ریزی درست، نظارت بیشتر، محترمانه و در شأن آنان صورت پذیرد. ما هرگز برای افغانستانی‌ها میزبانان بدی نبودیم و انشالله هنگام بدرقه هم محترمانه روانه شهر و دیارشان خواهیم کرد.

    مهدی سوری

  • خلاء مشهود اطلاع رسانی امنیتی – نظامی در زمان جنگ و پسا‌‌جنگ

    خلاء مشهود اطلاع رسانی امنیتی – نظامی در زمان جنگ و پسا‌‌جنگ

    اطلاع رسانی سریع و به موقع به شهروندان برای حفظ جان و خروج از محدوده جنگی و خطرساز از بدیهیات جنگ است که هر دولتی باید این خدمات را در زمان جنگ به شهروندانش ارائه دهد.

    پدافند تهران

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر بنابر گزارش های مردمی در ساعات اولیه شب دوشنه ۹ تیر پدافند تهران در شمال  و شرق تهران فعال شده است. همچنین برخی کاربران از شنیده شدن صدای انفجار در تبریز و مراغه خبر دادند. بلند شدن صدای انفجار و عملکرد پدافند آن هم در شرایط آتش‌بس ناپایدار و انتشار شایعاتی مبنی بر آماده سازی رژیم صهیونیستی برای حمله دوباره به خاک ایران، موجب ترس و اضطراب در بین هموطنان می‌شود.

    متاسفانه در طول جنگ ۱۲ روزه اطلاع‌رسانی در رابطه با شرایط نظامی شهرها و مناطق تهران و امنیت محل‌ها از سوی صدا و سیما و رسانه های رسمی بسیاز ضعیف بود. و تا قبل از محدودیت‌های اینترنت کانال‌ها و رسانه‌های ضد‌انقلاب تبدیل به مرجع خبری و منبع موثق حملات و انفجارهای تهران و سایر شهرها شدند. رسانه‌های رسمی مانند صدا و سیما بیشتر وقتشان را به تحلیل و برنامه های حماسی می گذراندند و حملات رژیم اشغالگر صهیونیست به داخل خاک کشور را بنا بر مصلحت‌های خودشان یا پوشش نمی دادند و یا با کمترین اهمیتی بازخورد می دادند. معمولاً اطلاعیه ها و گزارشاتِ پس از حمله و انفجار، ساعاتی بعد و در بخش های خبری به اطلاع شهروندان می رسید. اما مردم به خصوص تهرانی ها به دنبال این بودند که بدانند کجاها مورد حمله قرار گرفته؟ چقدر با محل کار و سکونتشان فاصله دارد؟ و آیا محل سکونت خانواده، دوستان و عزیزانشان از حملات موشکی و پهپادی در امان بوده است؟

    اینکه حکومت و مردم ایران در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی مانند شهروندان اسرائیلی آمادگی لازم را نداشتند و ما در کشوری زندگی می کنیم که از آخرین جنگ آن ۳۶ سال می گذرد، کاملاً درست است. بنابراین می‌توان گفت مانند یهودیان سرزمین های اشغالی در شرایط جنگی زندگی نمی‌کنیم و زیاد بلدش نیستیم. اما اطلاع رسانی سریع و به موقع به شهروندان برای حفظ جان و خروج از محدوده جنگی و خطرساز از بدیهیات جنگ است که هر دولتی باید این خدمات را در زمان جنگ به شهروندانش ارائه دهد. اینکه در چه محله‌هایی حمله صورت گرفته است و شهروندان چه باید و نبایدهایی را باید رعایت کنند را می‌شد به آسانی برنامه‌ریزی و اطلاع‌رسانی کرد.

    شبکه خبر: حمله اسرائیل به چند استان دیگر/ بلند شدن دود از منطقه نطنز اصفهان/ تسنیم: صدای انفجار در کرمانشاه هم آمد

    اگرچه جنگ و تبادل آتش چندروزیست متوقف شده و مشخص نیست که آیا دوباره حکومت تروریستی و جنایتکار نتانیاهو توان و جرأت تکرار اشتباهش را دارد یا خیر!. اما در داخل کشور نباید این ماجرا پایان یافته تلقی شود. نگاه به خدعه‌ها و نیرنگ‌های سیاست‌مداران غربی خصوصاً ترامپ دروغگو و موهم،  به ما یادآور می شود که طرف مقابل هر لحظه ممکن است یک حماقت دیگری بکند. بنابراین باید با دقت عملکردِ تمام قوا، سازمان‌ها و نهاد‌ها در ۱۲ روز جنگ بررسی و ضعف‌هایمان شناسایی و مرتفع گردد.

    یکی از مهمترین ضعف‌های آشکار همین اطلاع‌رسانی است که باید یک سخنگوی مستقل اما هماهنگ با همه دستگاهها در هر لحظه وقایع و دستورالعمل‌های صادره را  انعکاس دهد. آنها در تلاویو از لحظه شلیک موشک‌های ما به شهروندان‌شان اطلاع می‌دادند و همه را به سمت پناهگاه‌ها هدایت می‌کردند. درست است ما پناهگاه عمومی نداشتیم و  هنوز یک زیرساخت و پلتفرم همگانی و فراگیر مناسب برای این شرایط نداریم. اما آنقدرها هم دستمان بسته نیست. می‌توان با استفاده از جوامع تشکیل شده در بسترهای مختلف دولتی و خصوصی در لحظات مهم و حیاتی از طریق تلفن‌های همراه اطلاع‌رسانی کرد. از ارسال پیامک گرفته تا ارسال نوتیفیکیشن در برنامه‌های پرمخاطب مانند اسنپ، تپسی و … . ضمن اینکه ایرانسل و همراه اول در روزهای عادی از طریق دکل های BTS با ارسال روزانه صدها پیامک تبلیغاتی اینباکس ما را سوارخ می‌کنند، نمی‌شد امشب از طریق همین سامانه ساعاتی قبل به مردم مناطق شمالی و شرقی تهران اطلاع داد که عملکرد پدافند به جهت تست و بررسی آمادگی است و خطری تهدیدشان نمی کند؟

    در همه خانه‌ها افراد مسن، بیمار و کودکانی هستند که در طول سه‌هفته اخیر دچار تروما، استرس و فشارهای فراوانی شده‌اند. اگرچه که حفظ آمادگی دفاعی بسیار واجب و حیاتی است، اما می‌شود با یک اطلاع‌رسانی ساده قبل از اقدامات کنترلی، از آلام این گروه‌ها کاست و از طرفی هم مانع از انتشار شایعه و ایجاد فضای رعب و وحشت توسط افراد و رسانه‌های ضد‌انقلاب شد. در رابطه با خبر عملکرد پدافند برای تست، تا خبر به صورت رسمی منتشر شود، دهها مطلب و شایعه باعث ایجاد فضای رعب و وحشت در فضای مجازی شد. یک خبر خوب که نشان از آمادگی کامل نظامیان فداکار و  از‌ جان‌گذشته نیروهی مسلح‌مان برای دفاع از مردم در برابر تجاوزات دشمن می‌داد، با عدم اطلاع‌رسانی درست، ساعاتی فضا را برای سوء استفاده بدخواهان ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم کرد.

    پی نوشت:

    اطلاع رسانی و شیوه بیان خبر در شرایط جنگی با توجه به مسائل امنیتی و نظامی خصوصاً در رابطه با حملات دشمن به داخل و جلوگیری از دادن اطلاعات حیاتی مانند موقعیت مکانی، آسیب‌ها، نمایش تجهیزات و تصاویر محل ها و هرچه که به عنوان یک داده ارزشمند نظامی و امنیتی تلقی شود، نیاز به کارشناس متخصص و خبره دارد و حتماً باید جوانب آن سنجیده و با نهادهای بالادستی هماهنگ شود. اما می‌توان با مخابره درست و به موقع یک اعلان به شهروندان در منظقه مورد حمله، اولاً جان شهروندان را حفظ کرد و از افزایش کشته ها و زخمی ها جلوگیری کرد و ثانیاً از بروز مشکلات بعدی مانند حضور بی دلیل در محل های حادثه و … جلوگیری کرد.

  • آقای وزیر ارتباطات، اینترنت اختلال دارد!

    آقای وزیر ارتباطات، اینترنت اختلال دارد!

    همانگونه که به طرفه العینی اینترنت را با یک دکمه قطع می کتید، در زمان وصل شدن هم دستتان روی دکمه نلرزد!

    به گزارش رسا نشر-  2 روز پس از برقراری آتش‌بس بین ایران، آمریکا و اسرائیل، بر اساس خبری که وزیر محترم ارتباطات اعلام کرد، محدودیت‌های اینترنت بین‌الملل برطرف شده و وضعیت به حالت قبل بازگشته است.

    آقای وزیر ارتباطات، اینترنت اختلال دارد!

    در روز دوم شروع جنگ تحمیلی اسرائیل بر ضد ایران و حملات صهیونیست‌ها به خاک ایران، اختلال در اینترنت جهانی آغاز گردید. اکثر سایت‌های خارجی با کمترین پهنای باند ممکن باز می‌شدند و فایروال و آی‌پی‌های بسیاری مسدود شدند. با افزایش تنش‌ها و شدت حملات از دو سمت جبهه جنگ، اینترنت جهانی به یکباره در سراسر کشور قطع و اینترنت بر بستر شبکه ملی ارتباطات یا همان اینترنت ملی جایگزین گردید.

    از تهران گرفته تا دورافتاده نقاط ایران که هیچ خبری از تهاجم دشمن در آن نبود، اینترنت قطع شد و تنها امکان استفاده از اپلیکیشن‌ها و سایت‌های داخلی فراهم گردبد. اگرچه همین هم دچار اختلالات بسیاری بود، چراکه دسترسی به کلی حتی برای سرورها هم قطع شده و امکان ارسال و دریافت داده از طریق API هم فراهم نبود. از اینرو می توان گفت اکثر سایت‌هایی که روی سرورهای داخلی هم بودند مشکلات بسیاری داشتند.

    گفته شد دلیل قطع شدن اینترنت استفاده عناصر خودفروخته موساد برای ارسال لوکیشن شخصیت ها و مسئولین، به پرواز دراوردن ریزپرنده‌ها و پهپاد های کنترل از راه دور و افزایش حملات سایبری و هک سامانه‌های مالی و تجاری است. ما به عنوان شهروند به خوبی درک کردیم که در چه شرایطی هستیم و شاید برای اولین بار از قطع شدن اینترنت جهانی نه‌تنها ناراحت نشدیم، بلکه همراهی و همکاری هم کردیم! اینکه همان اینترنت ملی و پیام رسان های داخلی چقدر در این یک هفته موفق بوده‌اند را مردم باید بگویند، اما روی صحبتم با وزیر ارتباطات و پس از آتش‌بس است؛ جناب وزیر اینترنت آنچنان که شما گفتید به وضعیت قبل باز نگشته است. اختلال داریم! هر روز هم بدتر از دیروز. خیلی از آی‌پی‌ها و فایروال‌ها همچنان در برخی آی‌اس‌پی‌ها مسدود هستند. سرعت اینترنت در هر لحظه تغییر می‌کند. ما که عملا از روز دوم دسترسی به سایت رسا نشر را از دست دادیم و نتوانستیم در آن روزهای مهم خدمت رسانی کنیم! اکنون هم سایت رسا نشر روی هر شبکه ای یک وضعیت متفاوت دارد. اینترنت مخابرات ما را مسدود کرده، روی  ایرانسل و سامانتل آنلاین هستیم. سایتمان روی آسیاتک باز می شود، روی پارس آنلاین نه

    دستتان درد نکند که به حرف امثال محمد جواد های لاریجانی گوش نمی‌دهید، اما خواهش می‌کنم همانگونه که به طرفه العینی اینترنت را با یک دکمه قطع می‌کتید، در زمان وصل شدن هم دستتان روی دکمه نلرزد! هرچند امنیت کشور و کاربران بسیار مهم‌تر و مقدم‌تر بر هرچیزی است، اما می‌توان کاری کرد که رضایت کاربران هم حاصل شود.

    با تشکر

    مهدی سوری

  • آمدیم بعد از آتش بس! بعد از ۱۰ روز تعطیلی ناخواسته!

    آمدیم بعد از آتش بس! بعد از ۱۰ روز تعطیلی ناخواسته!

    درست با آغاز حمله ددمنشانه دشمن صهیونیستی، رسانه خبری رسا نشر بنا بر مسئولیت خود لحظه به لحظه وقایع را ثبت می کرد و به اطلاع مخاطبان خود می رساند. اما چند ساعت بعد …

    خبر فوری: پدافند هوایی غرب تهران فعال شد، احتمال حمله موشکی

    پایگاه خبری رسا نشر – درست در همان لحظه که احساس می کردیم مانند نیروهای نظامی مان در دفاع از آب و خاک وظیفه داریم تا با کار رسانه‌ای، از یک جنگ ناخواسته و تحمیلی بگوییم، از خودمان خوردیم! وقت گلایه نیست اما در همه بزنگاههای تاریخی و حوادث اینچنینی، بر خلاف سایر کشورها که از رسانه‌های داخلی‌شان مدد می‌گیرند تا حقانیت خود را به گوش دنیا برسانند، ما رسانه‌های مستقل باز هم محدود شدیم. یک نفر در معاونت مطبوعاتی این کشور پیدا نمی‌شود برای این روزها خط مقدم تشکیل دهد، و با هماهنگی با وزارت ارتباطات خط آزاد به ما بدهد تا بتوانیم در کنار نیروهای فداکار نظامی‌مان که جانبرکف در میدان نبرد می‌جگند، به مصاف فرکانس‌ها و سیگنال‌های دشمن و ناهموطنان وطن‌فروش برویم؟!

    وقت گلایه نیست، باشد برای بعد، اما از نیمه شب ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ما دسترسی  به سایت رسا‌نشر را از دست دادیم. به دلیل قرار گرفتن سرور شخصی مجموعه در خارج از کشور و مسدود کردن آی پی و  فایروال عملاً امکان دسترسی از داخل برایمان میسر نبود. حتی تصمیم گرفتیم که سایت را بر پهنای سرورهای داخلی قرار دهیم. هرچه تلاش کردیم که داده های وب سایت را به سرورهای دیگر داخلی و حتی خارجی منتقل کنیم نتتوانستیم و کمی بعد هم که اینترنت کاملاً ملّی شد. این شد که خط رسانه ای ایران اسلامی چندین سنگر دفاع مظلوم در مقابل انبوه ظالمان مانند این رسانه را از دست داد. البته هنوز هم محدودیت وجود دارد. هنوز هم سایت ما در داخل کشور قابل مشاهده نیست. شاید ساعتی دیگر، شاید روزهای دیگر، حتی با وجود اعلام آتش بس!

    عزیزان! برای ثبت در تاریخ که ما خیلی دلمان میخواست در کنارتان باشیم، اما باز هم ناهماهنگی و عدم مدیریت به‌روز و آینده‌نگر مانع فعالیت ما شد! باشد که سازمان‌های مطبوع برای موارد خاص برنامه ریزی اصولی و منطقی داشته باشند. آرزو می کنم که سرزمین مقدسمان، ایران جانمان از بلا و گزند در امان بماند، آرزو می کنم که دیگر شاهد چنین حوادثی نباشیم، اما مدیران فرهنگی و ارتباطی باید بدانند که رسانه سنگر است و در جنگ یک سنگر رسانه‌ای آن هم در این دوران فوران اطلاعات و ظهور روش های متنوع ارتباطاتی، به مثابه یک لشکر تاثیرگذار و مهم است.

    یاد شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی اخیر را گرامی می‌داریم. و با آرزوی سلامتی و طول عمر برای رهبر عظیم الشأن انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی)، فرماندهان و نیروهای نظامی، مسئولان و مدیران کشور و همه مردم شریف و آزاده ایران عزیز، فعالیت دوباره خود را پس از وقفه ای کوتاه مجدداً از سر خواهیم گرفت.

    ایران پایدار / ایرانی سربلند

    مهدی سوری

    پایگاه خبری تحلیلی رسا نشر

  • مرگ همستر کامبت، واقعیت یا یک دروغ کثیف!!

    مرگ همستر کامبت، واقعیت یا یک دروغ کثیف!!

    یک خبر باعث شد تا کاربران میلیونی همستر کامبت نگران شوند. آیا همستر لیست می شود؟ یا در نهایت اسکم خواهد شد؟

    مرگ همستر کامبت

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری: همستر کامبت یکی از بزرگترین بازی‌های وب تلگرامی است که پس از نات کوین وارد بازار بازی‌های کریپتویی-تلگرامی شد. تفاوت این بازی با نات کوین و بازی‌های مشابه و همچنین سرخوردگی یا پشیمانی جاماندگان از نات کوین باعث شده افراد بسیاری این اپ تلگرامی را به امید جبران ضرر عدم اعتماد به نات کوین بازی کنند. اکنون اما یک کانال تلگرامی متعلق به مالک یک بازی دیگر مشابه به نام پیکسل در پستی اعلام کرده است که همستر اسکم (کلاهبرداری) شده و هرگز لیست نخواهد شد. کاربر الکس مدعی شده مالکان همستر با شرکا و سرمایه‌گذاران به مشکل خورده‌اند و قرار است تیم سرمایه‌گذاری از این پروژه رمزارزی شکایت کنند. بنابراین منتظر لیست شدن همستر کامبت نباشید.

    مرگ همستر کامبت، واقعیت یا یک دروغ کثیف!!

    رویای رسیدن به توکن‌های همستر کامبت در واقع یکی دو ماهی است که کمرنگ شده و روز به روز بر ناامیدی بازیکنان این برنامه تلگرامی افزوده می‌شود. بازی‌ای که قرار بود اوایل جولای یعنی ۱۳ تیر ۱۴۰۳ لیست شود، اما با تغییر برنامه‌ها و افزودن بخش‌های سردرگم‌کننده به بازی تاکنون روند لیست شدن این توکن را به تأخیر انداخته است. همستر در واقع پس از دیدن سود میلیون دلاری یوتیوب تپ سواپ، پروژه مشابهی که همین وضعیت را دارد، با تغییر روند بازی و کش دادن آن مخاطبان را به سمت یوتیوب هل داد تا از بازدیدها پول بیشتری به جیب بزند. اما به این راضی نشدند و به تازگی بخش دیگری به نام کلید را اضافه کردند. کاربران برای دریافت کلید مجبورند بازی‌های اندرویدی بی‌سروته و پر از تبلیغات را بازی کنند تا شاید یک کلید بگیرند. ترس و شک اهمیت سکه یا پروفیت کم بود، حالا غصه گرفتن کلید هم به آن اضافه شده است.

    پروژه‌ای پرقدرت که رکورددار بیشترین عضو در بازی، کانال تلگرام و یوتیوب است، حالا دچار مشکل شده است. چند وقت پیش در یک پست اعلام کرد که به همه توکن خواهد داد و مراحل در حال انجام است. کار سنگین است و ۲۵۰ میلیون کاربر داریم. در واقع این ۲۵۰ میلیون کاربر واقعیت ندارد. من به تنهایی ۶ اکانت دارم و این یعنی به طور میانگین هر کاربر می‌تواند ۴ اکانت داشته باشد و در نهایت همستر رکورد ۱۰۰ میلیون کاربر واقعی را هم نمی‌تواند ثابت کند. حالا هر چقدر کاربر هم که باشد، فعلاً با این خبرها که نه تکذیب شدند و نه تأیید، پروژه همستر روی هواست. با اینکه روند فعالیت آن همچنان مانند روزهای قبل است. خیلی‌ها معتقدند این خبر دروغ بزرگ و کثیف مدیر بازی پیکسل است که به دنبال محبوب کردن این بازی و تخریب همستر بوده است. در واقع بلاتکلیفی کاربران، بدعهدی همستر و نداشتن یک نقشه راه مناسب باعث شده تا این فرد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد. نکته جالب بازتاب این خبر در میان رسانه ها، به خصوص رسانه ها و واینرهای ایرانی است. یک بررسی ساده نشان می دهد، رسانه ها و افرادی که به این خبر بازتاب داده اند، در واقع اکثراً همانهایی هستند که به نات کوین بد بین بودند و در اوایل شروع بازی همستر نیز واکنش منفی زیادی نشان دادند. و حالا بر اساس این خبر غیر مستند، در صدد تخریب منتقدان خود برآمده اند و تلاش می کنند بگویند “دیدید همستر کلاهبرداری بود و سرانجام نداشت. ما که گفته بودیم و …”.

    همستر کامبت، تپ سواپ، دات کوین و یس کوین پروژه‌های قدیمی‌تری هستند که در صورت تداوم روند فعلی، به زودی دچار ریزش شده و منجر به بی‌اعتمادی کاربران به این نوع بازی‌ها و پیام‌رسان تلگرام می‌شوند. چراکه تلگرام با دادن تیک آبی به این برنامه‌ها در واقع تضمین کرده که برنامه اسکم نیست! و پاول دوروف نیز باید خیلی صریح و قاطع پیگیر این اپ‌ها باشد. اگر همستر لیست نشود قطعاً خاطره خوش کسب درآمد از تلگرام و نات کوین خراب خواهد شد و کام بیش از ۲۵۰ میلیون کاربر همستر تلخ می‌گردد. البته در چند روز آینده پروژه بسیار قوی داگز لیست می‌شود و شاید بتواند به طور موقت اعتماد رفته را بازگرداند.

  • صدای ۶۰ درصد رأی نداده: تحلیل عدم مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران

    شاید باور نکنید، اما بالاخره صدای اکثریت شنیده شد. از نامزدهای انتخاباتی گرفته تا رسانه‌ها و حتی عالی‌ترین مقامات کشوری، طی این چند روز به عدم مشارکت ۶۰ درصد جامعه اشاره کرده‌اند.

    پزشکیان جلیلیپایگاه خبری رسا نشر – از صبح شنبه ۹ تیر که نتایج نهایی انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری اعلام شد، مشخص گردید که ۶۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکرده‌اند. همین یک جمله هزاران معنی با خود به همراه دارد. این یعنی احتمالاً ۶۰ درصد دریافته‌اند انتخاب کردن و شرکت در انتخابات تأثیری در زندگی‌شان نداشته است. یعنی حدود ۸۰ درصد به دنبال تداوم دولت سیزدهم نبوده‌اند. یا برعکس، ۸۰ درصد اعتقادی به تأثیرگذاری تغییر در بدنه دولت نداشتند. چه شد که به اینجا رسیدیم و چه اتفاقی در جامعه و حاکمیت رخ داد که اکثریت نسبت به مهم‌ترین رویداد سیاسی-اجتماعی ایران که تا چند سال قبل مایه فخر ملی بود، بی‌تفاوت شده‌اند؟

    شاید باور نکنید، اما بالاخره صدای اکثریت شنیده شد. از نامزدهای انتخاباتی گرفته تا رسانه‌ها و حتی عالی‌ترین مقامات کشوری، طی این چند روز به عدم مشارکت ۶۰ درصد جامعه اشاره کرده‌اند. دلخوری و ناامیدی از اصلاح امور، بازگشت به ثبات و حاشیه امن که حداقل خواسته هر شهروندی از حاکمیت است را امروز نمی‌توان نادیده گرفت. با نام‌ها کاری نداریم. ریزش آراء نشان می‌دهد که در طول دو دهه گذشته هیچ دولتی در انجام وظایف خود موفق نبوده است. من برای رضای دل این دولت و آن فرد نمی‌نویسم. هیچ دولتی، هیچ رئیس‌جمهوری، هیچ مجلس و هیچ وزیری نتوانسته است بر اساس آنچه وظیفه‌اش بوده کار درست را انجام دهد. که اگر سطح رضایت‌مندی جامعه بالا بود، امروز با مشارکت پایین مواجه نبودیم. البته من هم بنا بر فرمایشات رهبر انقلاب معتقدم که ۶۰ درصدی که نیامدند، مشکلی با نظام ندارند. اردوگاه اپوزیسیون و ضد انقلاب خوشحال نشود. در دل این ۶۰ درصدی‌ها حتماً دلخور، ناامید، خسته و عصبانی بسیارند. اما این تعداد را نمی‌توان به مثابه ضد انقلاب جا زد. چرا که اگر ایران این تعداد معاند و مخالف داشت که فراخوان‌های ضد انقلاب طی این سال‌ها در کف خیابان شکست مفتضحانه نمی‌خورد.

    به شخصه دلباخته هیچ سیاستی نیستم. تعلق خاطر به هیچ جناح و تفکری ندارم و جز اعتلای ایران و رفاه و سعادت ایرانیان هیچ گفتمانی برایم اهمیت ندارد. اما ما ۸ صبح فردا با دو جناح طرفیم. با دو تفکر مواجه هستیم و باید به یکی از این دو گروه رأی بدهیم. البته اگر بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم. برای تفکیک این دو از هم می‌شود با چند فاکتور مشخص فرد مورد نظر را انتخاب کرد.

    گروهی که می‌گوید پزشکیان ادامه دولت روحانی است. روحانی سرنوشت ما را به برجام گره زد، غرب‌گراست و به توان داخل اعتقادی ندارد. برخلاف ما که برای هر چیزی برنامه داریم، آنها برنامه ندارند. قرار است بنزین را گران کنند، تفکر ظریف را در دیپلماسی حاکم می‌کنند و اینها همه خیانت‌کارند و باید محاکمه هم شوند. آذری جهرمی را عامل قطع اینترنت می‌دانند. طیب‌نیا را ناکارآمد، روحانی را خائن، و پزشکیان را نماد قوم‌گرایی معرفی می‌کنند.

    در مقابل گروهی که جلیلی را مسبب تمام تحریم‌ها و قطعنامه‌ها می‌دانند. او را باعث و بانی مشکلات اقتصادی و عدم تصویب FATF می‌دانند. می‌گویند نگاهش به مسائل مهم کشور شخصی و از روی عداوت است. در سایه است و در امور با فشار و لابی دخالت می‌کند. جلیلی هیچ سابقه اجرایی موفق و مشخصی ندارد. برنامه‌ها و تفکراتشان توهم و فضایی است و قابلیت اجرا ندارد. دنبال جنگ‌افروزی و تحریک دشمنان است. موافق محدودیت، برخورد خشن با بی‌حجاب‌ها، موافق بستن اینترنت و فشار به جامعه برای پذیرفتن تقدیری است که دولت برای مردم رقم می‌زند. وابسته به روس و چین است. مدعی هستند دولت شهید رئیسی کارآمد نبوده و کلی فشار به مردم وارد کرده و اقتصاد را خراب‌تر کرده و اینها ادامه‌دهنده راه آنها هستند. و می‌گویند اطرافیان جلیلی همه متحجر و به دنبال کره شمالی کردن کشورند. آنها از مومن‌نسب مدعی بارداری با اینترنت، علیرضا زاکانی شهردار و کاندیدای همیشه پوششی، امیرحسین ثابتی، مریم اشرفی که قائل به تنبیه دختران بدحجاب است، حجت عبدالملکی وزیر کار اخراجی و مدعی تولید شغل با یک میلیون و حمید رسایی نماینده حاشیه‌ساز و سرآمد آنان منصور ارضی مداح، رائفی پور تئوریسین که صحبت‌های خودش را گردن نمی‌گیرد و سعید قاسمی که مدعی بود اگر فائزه را زندانی کنند ریشم را می‌زنم و نزد، به عنوان اطرافیان جلیلی نام می‌برند.

    صدای شما که رأی ندادید شنیده شد. چون با نبود شما انتخابات به دور بعد رفت. و به گمان من حتی پیروز واقعی انتخابات ۸ تیر شما ۶۰ درصدی‌ها بودید. اما فردا ساعت ۸ صبح فرقی نمی‌کند چند نفر شرکت کنند. هرکس که حتی یک رأی بیشتر داشته باشد، رئیس‌جمهور می‌شود. هرگونه که فکر می‌کنید، نظام را قبول دارید یا نه. از نظام و مسئولین دلخورید. از دولت‌ها ناراضی هستید و حتی اگر احساس می‌کنید تفاوتی نمی‌کند که کدامشان به پاستور برود، فرقی نمی‌کند. اگر در داخل ایران زندگی می‌کنید، ۴ سال یکی از این دو گروه بر شما و سرنوشت شما حاکم می‌شود. بیایید حرف شما را بپذیریم که رئیس‌جمهور اختیارات زیادی ندارد. اما همین اختیارات کم اگر در دست کسی باشد که به جامعه ضرر برساند، شما هم آسیب می‌بینید. به تصمیم شما هرچه که هست احترام می‌گذارم. اگرچه من هم تنها یک حق رأی دارم، اما دلم نمی‌خواهد هفته آینده وقتی به تابلو قیمت دلار نگاه می‌کنم، با خودم بگویم کاش حرفم را زده بودم. شاید یکی از هموطنان مردد و ناامیدم به کمکمان می‌آمد. مهلت تبلیغات قانونی تمام شده و من نمی‌توانم نام ببرم. غیر از این هم بود بر خلاف رقیب کاندیدای مد نظرم، برای رأی مردم را تهدید نمی‌کردم. توهین نمی‌کردم. با استفاده از رانت و پول‌های هنگفت با منبع نامشخص مردم را با شام و بسته معیشتی و کارت هدیه فریب نمی‌دادم. الان هم به شما می‌گویم که بسم‌الله. برای ایران همراه ما شو کمک کن که سرنوشت خودمان و فرزندانمان بدتر از اینی که هست نشود. خیلی سخت نیست انتخاب بین آنکه صداقت دارد و آنکه مدام وعده می‌دهد و اگر هم برنامه‌ای دارد، حتماً در سمت و سوی منافع حزب و گروه و هم‌پالگی‌های خودشان منفعت‌آور است. و حتماً ضرر و خسارت برای ما مردم عادی است. چرا که اگر برنامه‌هایشان مفید و عملی بود، در این دوران یکدستی حاکمیت به قدر ارزنی اوضاع ما خوب می‌شد. و آمار شرکت‌کنندگان انقدر پایین نبود.

    در نهایت،

    هر طرف که باشی و هر کار که کنی تو هموطن خوب و عزیز منی.

    مخلصیم.

    مهدی سوری

  • کلاهبرداری تلفنی به نام برنده شدن جایزه از رادیو صبا و یک رأی عجیب از دادیار پرونده!!

    کلاهبرداری تلفنی به نام برنده شدن جایزه از رادیو صبا و یک رأی عجیب از دادیار پرونده!!

    مگر می‌شود یک نفر با مستندات مشخصی که اتفاقاً قابل ردیابی است، ادعای اخاذی و کلاهبرداری داشته باشد، و مرجع رسیدگی‌کننده بدون بررسی حساب مقصد و اخذ دفاعیه طرف دریافت‌کننده وجه، پرونده‌ای را با یک جلسه مختومه کند

    کلاهبرداریپایگاه خبری رسا نشر -مهدی سوری: اخیراً یکی از نزدیکانم با سادگیِ تمام به یک تماس تلفنی کلاهبرداری پاسخ داده، و بدون آنکه متوجه باشد فریب تماس‌گیرنده را خورده است. و بی آنکه کمی تامل کند به امید برنده شدن جایزه ۳۰ میلیونی از رادیو صبا، رمز پویای خود را در اختیار فرد قرار داده و در آن طرف خط با نصب اپلیکیشن بانک حدود ۶۰ میلیون تومان از حساب وی برداشت شده است.

    اینکه چگونه تماس‌گیرنده به تمام اطلاعات هویتی و کارت‌های بانکی و حتی موجودی حساب وی دسترسی و اطلاع دقیق داشته، بماند. حتی این موضوع که مالباخته با توجه به تمام هشدارهای رسانه‌ای و آموزش‌های پیشگیرانه پلیس فتا، چگونه باز هم فریب خورده و از او کلاهبرداری شده است، هم باشد برای بعد. موضوع مهم این است که علی‌رغم شکایت مالباخته از صاحبان حساب‌هایی که پول‌ها به آنها واریز شده، دادیار محترم شکایت مالباخته را نپذیرفته و بدون بررسی فنی و اخذ توضیح و بررسی تماس‌ها و پیام‌های رد و بدل شده، در یک انشاء ۳ صفحه‌ای، خالی کردن حساب این فرد را مصداق کلاهبرداری نمی‌داند، عجیب اندر عجیب است!

    هرچه در حکم نگارش شده کنکاش می‌کنم نمی‌فهمم چگونه برای دادیار محترم سرقت و کلاهبرداری آشکار در این پرونده محرز نشده است؟ مالباخته می‌گوید من هیچ اطلاعاتی از کارت بانکی شامل شماره کارت، تاریخ و CVV2 به فرد نداده‌ام. به من گفت دو بار کد احراز هویت برایت می‌آید، بده. تنها با دادن همین دو کد متوجه شدم که مبالغ زیادی از حسابم در حال کسر شدن است! اگر این سرقت و کلاهبرداری نیست، پس چیست؟ اینکه فرد را تطمیع کنند و بگویند جایزه برنده شده‌ای و با چرب‌زبانی و دروغ حسابش را خالی کنند، کلاهبرداری نیست؟ اینکه بدون نیت قبلی و بدون رد و بدل شدن مال و صورت گرفتن معامله‌ای پول به حساب دیگری واریز شود، امری خودخواسته است؟ مالباخته جنون آنی داشته و تصمیم گرفته پول را به یک حساب تصادفی واریز کند؟ حتماً باید چاقو زیر گلوی فرد بگذارند تا مصداق دزدی باشد؟ حتماً باید تلفن همراهش را هک کنند تا بگوییم کلاهبرداری صورت گرفته است؟ آیا در ساده‌ترین حالت برای اثبات ادعای مالباخته نباید صاحب حساب مقصد را احضار و از وی توضیحات اخذ شود که به چه دلیل و بر چه اساسی پول به حساب شما آمده است؟

    واقعاً هنوز فکر می‌کنم دادیار مستقر در دادسرا قصد شوخی داشته، یا اینکه موضوع کلاهبرداری تلفنی و اینترنتی در حوزه تخصصی ایشان نبوده است. مگر می‌شود یک نفر با مستندات مشخصی که اتفاقاً قابل ردیابی است، ادعای اخاذی و کلاهبرداری داشته باشد، و مرجع رسیدگی‌کننده بدون بررسی حساب مقصد و اخذ دفاعیه طرف دریافت‌کننده وجه، پرونده‌ای را با یک جلسه مختومه کند؟ آیا آخر سال بوده و خواسته‌اند حجم پرونده‌ها را سبک کنند؟ یا ۶۰ میلیون تومان پولِ به زحمت درآمده از مسافرکشی به چشمشان کم و ناچیز به نظر رسیده است؟

    منطق حکم می‌کند شماره تلفن همراه تماس‌گیرنده بررسی شود، مالک شناسایی و احضار گردد. حساب فرد دریافت‌کننده بررسی شده و فرد احضار شود. این یک رویه مشخص در پرونده‌های این‌چنینی است. ضمن اینکه با توجه به روایت مالباخته از تماس و فرد تماس‌گیرنده، به نظر نمی‌رسد طرف پشت خط یک جوجه هکر زیر ۲۰ سال بوده باشد که برای سرگرمی ۶۰ میلیون تومان یک نفر را بالا کشیده باشد. حتماً با در دست داشتنِ این حجم از اطلاعات کامل هویتی و بانکی  و نحوه تطمیع و سرعت عمل در فریب مالباخته، پشت این جریان یک تیم کلاهبرداری حرفه‌ای حضور دارد. و اتفاقاً رسیدگی به این پرونده می‌تواند رمزگشای پرونده‌های مشابه و کلاهبرداری‌هایی باشد که به راحتی در این کشور در حال انجام است.

    به هر حال، یک ادعایی مطرح شده است. آیا مرجع رسیدگی‌کننده نباید رویه اثبات یا رد ادعا را پیش گیرد؟ نوشتن چند خط حکم بر اساس چند بند و تبصره قانونی، بدون توجه به خسارت مادی و معنوی تحمیل شده بر مالباخته و مختومه کردن پرونده، آن هم به این دلیل که خودش کد را به طرف داده، با عدالت همخوانی ندارد. در کدام معامله مرسوم است که خریدار رمز پویایش را تلفنی به فروشنده بدهد تا او از آن طرف خط پروسه پرداخت آنلاین را تکمیل کند؟

    اینکه دادیار محترم ضرورت رسیدگی به این ماجرا را درک نکرده، بسیار تأسف‌آور است. شاید اگر به جای سرعت بخشیدن به مختومه کردن پرونده‌ها، کمی خود را جای مالباخته قرار می‌داد و به خسارتی که به فرد وارد آمده، فکر می‌کرد، شاید روند این پرونده به سمت کشف حقیقت و دستگیری کلاهبردارانی که همین الان آزادانه دنبال خالی کردن حساب یک فرد ساده‌لوح دیگر هستند، منجر شده بود. بر اساس دیده‌ها و شنیده‌های بسیاری احساس می‌کنم در دادسراهای شهرستان‌های غرب استان تهران، شاید به دلیل حجم بالای پرونده‌ها و کمبود نیرو، رسیدگی به پرونده‌ها آن‌چنان حرفه‌ای نیست. امیدوارم که ریاست محترم قوه قضائیه اهتمام ویژه‌ای به این مناطق داشته باشند و برای افزایش کیفیت خدمات قضایی و برخورداری شهروندان این شهرستان‌ها از عدالت تدبیری بیاندیشند. شاکی پرونده تا قبل از دریافت این حکم، امید بسیاری به عدالت دستگاه قضا برای پیگیری و احقاق حقوقش داشت. اگرچه خودش هم بسیار تقصیرکار است؛ اما آنچه از انشای این رأی برمی‌آید، مالباخته محکوم شده و کلاهبرداران بی‌گناه هستند. فکر می‌کنم آنها هم به خوبی رویه را می‌دانند و با شیوه‌ای مشخص کلاهبرداری می‌کنند و یقین دارند که قرار نیست پایشان به دادسرا و زندان باز شود!

    پ ن : رأی صادره تسط دادیار محترم به رویت چند نفر از وکلای خبره و متخصص در همین زمینه رسیده و همگی این عزیزان اذعان بر اشتباه دادیار در نگارش حکم داشته و معتقد هستند که در موضوع فوق کلاهبرداری آشکارا صورت گرفته و دادگاه باید علاوه بر احضار مالک خط همراه، فرد یا افرادی را که وجوه نقدی به حسابشان واریز شده است را احضار و توضیحات لازم از ایشان اخذ می شده و سپس اقدام به دادن حکم می کرده است.علی ایها الحال شاکی پرونده نسبت به این حکم در زمان مقرر اعتراض خود را پس از مشورت با وکلا تسلیم نموده است و همچنان امیدوار به رسیدگی عادلانه به این پرونده است. ۶۰ میلیون تومان برای ما مردم معمولی که با زحمت به دست می آید پول کمی نیست!

    به روز رسانی و ادامه پیگیری این پرونده {۳۰ تیر ۱۴۰۳}

    اکنون که حدود ۵ ماه از این کلاهبرداری می گذرد، پیگیری این پرونده همچنان توسط قوه قضائیه ادامه دارد. اما به جهت سرعت لاک پشت وار درپیگری و شناسایی و دستگیری کلاهبردار یا کلاهبرداران، هیچ اتفاق خاصی در این پرونده رخ نداده است. حدود یک ماه پیش با استعلام شماره تلفن همراه تماس گیرنده، آدرس کلاهبردار مشخص گردیده و با نیابت قضایی مشخص شد که مالک سیمکارت در محل اعلامی سکونت ندارد و تنها روند مثبت پس از ۵ ماه بی نتیجه ماند.

    نمی دانم دادایار شعبه منتظر چه چیزی بوده است؟ مشخص است کسی که کلاهبرداری می کند، آدرس ثبتی در سامانه اپراتور تلفن همراه و بانک یک نشانی غلط و سوخته است. و به فرض دادن اطلاعات درست در زمان خرید سیمکارت، حتماً پس از کلاهبرداری در نشانی اعلامی منتظر نمی نشیند تا یک روز پلیس او را دستگیر کند. پس نتیجه می گیریم رویه و روش شناسایی و احضار متهم به کلاهبرداری اشتباه است. اگر به جای تلف کردن وقت آن هم به مدت خدود ۵ ماه از شکایت مالباخته، حساب مورد نظر مسدود و یا رد زنی از سایر خطوط این فرد صورت می گرفت، امروز این پرونده مختومنه شده بود و شاکی به حقش رسیده بود. چه بسا این روند کند و طاقت فرسای رسیدگی به این شکایت، فرد کلاهبردار از همین روش برای خالی کردن حساب چندین نفر دیگر هم اقدام کرده باشد. واقعاً گمان نمی کنم اگر نیت بر رسیدگی عاجل به چنین پرونده هایی باشد، دسترسی به شخص کلاهبردار خیلی هم سخت باشد.

    در نهایت با عدم حضور کلاهبردار در محل اعلامی توسط اپراتور، این پرونده در بلاتکلیفی قرار گرفت. و مشخص نیست اقدام بعدی دستگاه قضایی برای پیگیری از طریق روش های دیگر چقدر زمان خواهد برد. اصلاً آیا مالباخته در نهایت به پولش می رسد؟ و یا اینکه اگر شانس داشته باشد کلاهبردار طعمه های بیشتری را به دام بیندازد، و شکات پرونده زیاد شوند و پلیس آگاهی مجیور شود به طور ویژه به این پرونده رسیدگی کند.

    احتمالاٌ بعد از مطالعه این پرونده متوجه شده اید که اگر از این روشها سر شما کلاه بگذارند، باید بی خیال پولتان شوید. نمی گوییم شکایت نکنید و یا امیدی نداشته باشید، فقط زیادی روی کمک پلیس و قوه فضائیه حساب باز نکنید. منتظر نباشید به این زودی ها کلاهبردار به دام بیفتد و شما به اموالتان برسید. پس بهتر است حواستان را جمع کنید و در دام شیادان نیفتید. شما آنقدرها هم آدم مهم و خوش شانسی نیستید که از صدا و سیما به شما زنگ بزنند و برنده جایزه شوید. امروز اگر به هشدار ها توجه نکنید و فریب بخورید شما هم مانند شاکی این پرونده ساده نباشید که م. صادقی و یا فرد ناشناس دیگری که از خط تلفن و حساب بانکی او استفاده می کند، به سادگی تمام پول را از حسابش برداشت کرد و یک لیوان آب خنک نوشید و اکنون گوشه ای از این مملکت به کلاهبرداری مشغول است، باید حسرت آن روز را بخورید که به آن تماس پاسخ دادید و طمع کردید که قرار است به حسابتان پول بریزند. اما برعکس، حسابتان را طوری خالی می کنند که برای پس گرفتن آن ماهها از این دادسرا، به آن اداره آگهی بروید و دست آخر پولتان که برنمی گردد هیچ، کلی هزینه اضافی هم خرج کردید و از همه بدتر اعصاب و روانتان آسیب خواهد دید.

    بعید می دانم در این پرونده اتفاق خاصی که به نفع مالباخته باشد رقم بخورد. اما اگر فرجی شد، در به روز رسانی بعدی اسناد و احکام صادره در این پرونده را منتشر خواهیم کرد. در آخر باز هم هشدار می دهیم که به هیچ عنوان به تماس های مشکوک پاسخ ندهید و اگر کسی از هر طریقی با انواع وعده ها از شما درخواست اطلاعات بانکی و مخصوصاً کد رمز پویای پیامک شده به تلفن تان را کرد، همان جا مکالمه را قطع کنید و شماره را به پلیس فتا گزارش دهید.

  • قیمت نات کوین چند؟ بفروشیم یا دست نگه داریم؟

    قیمت نات کوین چند؟ بفروشیم یا دست نگه داریم؟

    قیمت نات کوین هم اکنون در وُچر های ۱۰ میلیونی به سرعت در حال افزایش است و از ظهر امروز تاکنون به ۲ برابر قیمت رسیده است.

    قیمت نات کوینبه گزارش رسا نشر- نات کوین توکن غیر رسمی تلگرام که بر پایه ton و بر بستر این شبکه ارائه شده است، در حال حاضر روزهای آخر استخراج خود را می گذراند. بنا بر اعلام رسمی این بازی-ربات، تنها ۶ روز دیگر امکان ضربه زدن بر روی سکه بزرگ وسط صفحه و دریافت سکه های نات کوین باقی مانده و پس از آن عرضه رسمی آن آغاز خواهد شد. چیری که خیلی ها، علی الخصوص متخصصان کریپتو ایرانی آن را باور نمی کردند و حتی مسخره هم می کردند! اما با امکان تبدیل نات کوین به وُچر، فروش این توکن عرضه نشده شروع شد و هر وُچر ۱۰ میلیونی از ۶ تا ۱۲ تُن معادل ۲۰ تا ۶۰ دلار عرضه شد. البته برای ایجاد این وچر و تبدیل سکه ها نیاز به یک کیف پول دیجیتال و مقداری Ton دارید. چراکه خود تلگرام برای مینت کردن ۰.۰۶ Ton و گت جمز نیز معادل ۲۵ درصد از قیمت مورد معامله را از شما دریافت می کند.

    نات کوین به زودی عرضه می شود. در حال حاضر قیمت رسمی وجود ندارد. اما اگر میانگین فروش امروز وُچرهای ۱۰ میلیونی را ۱۰ تُن درنظر بگیریم، قیمت هر واحد نات کوین چیزی معادل ۴ تومان قیمت دارد. این قیمت با محاسبه کسریات و پرداخت های ارزی شما برای تبدیل به پول ملی بوده و بسته به نرخ دلار در ایران و Ton متفاوت می باشد. به نظر می رسد قیمت این توکن پس از عرضه با رشد بالایی مواجه شود. بنابراین اگر تعداد خوبی جمع کرده اید و در حال حاضر نیاز مبرمی به آن ندارید، نات کوین ها و وُچرهای خود را نفروشید.

    اگر هنوز هم در رابطه با استخراج رایگان نات کوین شک دارید، فقط ۶ روز یا کمتر وقت دارید تا می توانید نات کوین جمع کنید. حتی اگر بتوانید ۲ میلیون نات کوین در این چند روز جمع کنید باز هم ارزشش را دارد. کلیک کردن روی سکه ارزشمند نات کوین کار سختی نیست و دست کم اکنون مشخص شد، ضرری هم ندارد که هیچ، حتی سود هم دارد.اگر نمی دانید از کجا نات کوین بگیرید، اینجا را کلیک کنید.

  • شمارش معکوس پایان استخراج رایگان نات کوین

    شمارش معکوس پایان استخراج رایگان نات کوین

    تنها ۶ روز برای دریافت رایگان نات کوین باقی مانده است.

    نات کوین

    به گزارش رسا نشر – بر اساس اعلام رسمی نات کوین، تنها ۶ روز دیگر تا استخراج رایگان از درون وب اپلیکیشن نات کوین که بر بستر تلگرام فعال است باقی مانده است. نات کوین یک توکن است که بر پایه رمز ارز Ton  و توسط تلگرام عرضه شده است.

    نات کوین یک در ابتدا به عنوان یک بازی جمع اوری سکه فعالیت خود را آغاز کرد. این بازی توسط تلگرام تائید شد و حتی پاول دوروف مالک تلگرام نیز آن را معرفی کرد. اکنون تنها ۶ روز به پایان استخراج رایگان سکه های نات کوین باقی مانده و پس از آن قرار است این توکن با نام نات کوین با علامت انحصاری NOT در صرافی ها عرضه شود.

    چند ماه پیش هنگامی که نات کوین بر سر زبان ها افتاده بود، خیلی از فعالان رمزارز آن را غیر واقعی می دانستند و به دلیل نداشتن پشتوانه مالی، عملاً کسب درآمد از این بازی را غیر ممکن می دانستند. اما دو هفته پیش با آغاز پیش عرضه نات کوین تحت عنوان وُچر، این توکن قابلیت فروش پیدا کرد و کسانی که ساعتها با گذاشتن وقت و زدن ضربه روی سکه، توانسته بودند نات کوین بگیرند، وُچرهای خود را در وب سایت گت جمز عرضه و با قیمت خوبی فروختند.

    فروش نات کویندر حال حاضر وُچرهای ۱۰ میلیونی نات کوین در این سایت حداقل ۷ و حداکثر تا ۱۲ تُن فروخته می شود که با قیمت روز TON چیزی حدود یک و نیم تا  سه و نیم میلیون تومان قیمت دارد. همچنین از روز قبل نیز پلتفرم بای بیت نیز پیش عرضه این توکن را آغاز کرده و معاملات در آنجا هم با رقمی حدود ۰.۰۰۰۴ دلار برای هر نات کوین فروخته می شود.

    اگر هنوز اقدام به جمع آوری سکه های نات کوین نکرده اید، تنها ۶ روز فرصت دارید تا با ورود به ربات نلگرامی نات کوین (از اینجا) تا می توانید سکه جمع کنید. بر اساس نظر فعالان حارجی بازار رمز ارز توکن نات کوین به دلیل داشتن پشتوانه ۹۰۰ میلیون کاربری تلگرام، می تواند جایگاه وقیمت بسیار بالایی را در زمان عرضه به دست آورد.