دسته: سیاسی

  • روایت فیاض زاهد از پیشبینی سردار سلامی در ساعت ۱:۳۰ بامداد درباره حمله اسرائیل به ایران و تماس با رییس صداوسیما

    روایت فیاض زاهد از پیشبینی سردار سلامی در ساعت ۱:۳۰ بامداد درباره حمله اسرائیل به ایران و تماس با رییس صداوسیما

    فیاض زاهد گفت: ساعت ۱:۳۰ نیمه‌شب، سردار سلامی با رئیس صداوسیما تماس می‌گیرد و می‌گوید: «امشب به ما حمله می‌شود.» ساعت ۳:۰۰ نیمه‌شب، سردار سلامی هدف قرار می‌گیرد. آیا دقیقاً می‌دانستند او کجاست؟ آیا از محل جلسه‌ای که سردار کاظمی به آن هدایت شده بود، اطلاع داشتند؟/خبرفوری

    روایت فیاض زاهد از پیشبینی سردار سلامی در ساعت ۱:۳۰ بامداد درباره حمله اسرائیل به ایران و تماس با رییس صداوسیما

     

     

  • اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده پیشین مجلس

    اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده پیشین مجلس

    این گزارش حاکی است به دلیل این ادعای بدون سند و تشویش اذهان عمومی دادستانی تهران ضمن تشکیل پرونده قضایی علیه این فعال سیاسی اعلام جرم کرد.

    اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده پیشین مجلس

    مرکز رسانه قوه قضاییه از تشکیل پرونده و اعلام جرم علیه یک نماینده پیشین مجلس خبر داد و اعلام کرد که این فرد به منظور ارائه اسناد ادعای خود احضار شده است.
    یک فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلس در یک برنامه تلویزیونی ادعایی مجهول در رابطه با شخصیت‌های سیاسی کشور را مطرح کرد که این ادعا در رسانه‌ها بازخورد بسیار زیادی داشت.
    در پی ادعای مطرح شده، مقام قضایی ضمن احضار وی دستور داده است فرد مورد اشاره مدارک و مستندات ادعای خود را به مقام قضایی ارائه دهد که تا کنون هیچ سند و‌ مدرک معتبری بابت ادعای صورت گرفته ارائه نشده است.
    این گزارش حاکی است به دلیل این ادعای بدون سند و تشویش اذهان عمومی دادستانی تهران ضمن تشکیل پرونده قضایی علیه این فعال سیاسی اعلام جرم کرد.
  • عراقچی : تایید خبر بازداشت جوان فرانسوی

    عراقچی : تایید خبر بازداشت جوان فرانسوی

    وزیر خارجه ایران روز پنجشنبه، ۱۹ تیر در گفتگو با روزنامه فراسوی لوموند گفت که این جوان «به دلیل ارتکاب به تخلف بازداشت شده است».

    عراقچی : تایید خبر بازداشت جوان فرانسوی

    عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران تأیید کرد گردشگر جوان فرانسوی ۱۸ ساله‌ای که در ایران ناپدید شده، «بازداشت» شده است.
    به گزارش عصرایران، یورونیوز نوشت: این جوان فرانسوی-آلمانی که “لنار مونترلوس” نام دارد و اهل شهر بزانسون در شرق فرانسه است، در حال عبور از ایران با دوچرخه بود اما از روز ۱۶ ژوئن پس از خروج از شهر ورزنه به سمت کویر شرق اصفهان، دیگر هیچ نشانی از خود نداده بود.
    وزیر خارجه ایران روز پنجشنبه، ۱۹ تیر در گفتگو با روزنامه فراسوی لوموند گفت که این جوان «به دلیل ارتکاب به تخلف بازداشت شده است».
    عراقچی : تایید خبر بازداشت جوان فرانسوی
    عراقچی گفت: «اطلاعیه‌ای رسمی درباره وضعیت او به سفارت فرانسه ارسال شده است.»
    وزارت امور خارجه فرانسه در پاسخ به پرسشی درباره این موضوع گفته که در مورد وضعیت این شهروند فرانسوی با مقامات ایرانی در ارتباط است.
    قبل از این رویترز نوشته بود یک مرد فرانسوی از اواسط ژوئن (اواخر خرداد / اوایل تیر) در ایران ناپدید شده است. این موضوع را وزیر “شهروندان فرانسوی خارج از کشور” دولت فرانسه مطرح کرده و گفته بود پاریس نمی داند چه اتفاقی برای او رخ داده است.

    رسانه های فرانسوی گفتند این جوان ۱۸ ساله که در حال سفر با دوچرخه در کشورهای منطقه بود چند روز بعد از حملات هوایی اسرائیل به ایران، در این کشور ناپدید شد.
    این سومین شهروند فرانسه است که در ایران بازداشت می شود. هنوز دلیل بازداشت و جزئیات آن اعلام عمومی نشده است.

     

  • زیدآبادی: راهکار حفظ انسجام اجتماعی ، بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست

    زیدآبادی: راهکار حفظ انسجام اجتماعی ، بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست

    کشور نیازمند تصمیمات بسیار دشوار و عاجل است. به ناچار باید مسیر مشخص و تعریف شده‌ای را در پیش گیرد. اگر عموم بر سر آن اجماع کنند که وحدت و انسجام هم حاصل می‌شود، اما اگر در پیش گرفتن هر راهی، مخالفانی داشته باشد، آیا باید کشور را بلاتکلیف رها کرد که مبادا اختلاف‌نظرها بروز کند؟

    زیدآبادی: راهکار حفظ انسجام اجتماعی ، بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست

    احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: این روزها بسیاری هشدار می‌دهند که مبادا با مطرح کردن موضوعات حساس از جمله هر نوع بحثی که دوگانگی ایجاد کند، انسجام و وحدت کنونی جامعه از دست برود.
    وحدت و انسجام معمولاً بر روی موضوع یا راهکار یا هدفی مشخص به وجود می‌آید. در خلأ و بر سر هیچ که نمی‌توان انسجام جمعی را حفظ کرد!
    کشور نیازمند تصمیمات بسیار دشوار و عاجل است. به ناچار باید مسیر مشخص و تعریف شده‌ای را در پیش گیرد. اگر عموم بر سر آن اجماع کنند که وحدت و انسجام هم حاصل می‌شود، اما اگر در پیش گرفتن هر راهی، مخالفانی داشته باشد، آیا باید کشور را بلاتکلیف رها کرد که مبادا اختلاف‌نظرها بروز کند؟

     

    حفظ انسجام اجتماعی راهش تعلیق تصمیم‌گیری و بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست. تعلیق و تردید و بلاتکلیفی به وقتِ ضرورتِ تصمیم‌گیری، خطرناک‌ترین پدیده است. بنابراین حفظ همبستگی عمومی از راه جلوگیری از طرح نظرات افراد ممکن نیست. راهش مدنی‌سازی اختلافات و تعریف سازوکاری برای کشف نظر اکثریت مردم در بارۀ یک تصمیم است به گونه‌ای که اقلیت هم قادر به طرح نظرات خود در کمال آرامش و امنیت بدون امکان به هم زدن بازی در مقام اقدام و عمل باشد.

     

  • احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها در یک مراسم خصوصی و بسته حضور یافت و تصاویر او در این مراسم رسانه‌ای شد.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین محمود احمدی نژاد رئیس دولت‌های نهم و دهم پس از مدت‌ها که از سفر جنجالی‌اش به بوداپست می‌گذرد، حضورش در یک دیدار بسته رسانه‌ای شد.

    بر اساس گزارش دولت بهار، احمدی نژاد در نشست سراسری اعضای شوراهای استانی «نهضت به سوی بهار» که با حضور اعضا و میهمانان و سخنرانی چهره‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تهران برگزار شد، حاضر شد.

    در ادامه تصاویری از این نشست را مشاهده می‌کنید:

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

    احمدی نژاد پس از مدت‌ها آفتابی شد+تصاویر

     

  • عکس/ مسعود پزشکیان در پنج‌سالگی، کنار پدر و مادرش

    عکس/ مسعود پزشکیان در پنج‌سالگی، کنار پدر و مادرش

    تصویری کمتر دیده شده از مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم را در کنار پدر و مادرش در ارومیه و در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی می‌بینید.

    عکس/ مسعود پزشکیان در پنج‌سالگی، کنار پدر و مادرش

    به گزارش خبرآنلاین به نقل از فرادید، در ادامه تصویری کمتر دیده شده و جالب از مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم را در کنار پدر و مادرش در ارومیه و در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی می‌بینید.

    عکس/ مسعود پزشکیان در پنج‌سالگی، کنار پدر و مادرش

  • قالیباف: شهیدان سلامی و حاجی زاده می‌دانستند امشب یا فردا شب حمله می‌شود/ شب اول، فرماندهان در اتاق‌های فرماندهی شهید شدند/ در شیوه جنگ غافلگیر شدیم

    قالیباف: شهیدان سلامی و حاجی زاده می‌دانستند امشب یا فردا شب حمله می‌شود/ شب اول، فرماندهان در اتاق‌های فرماندهی شهید شدند/ در شیوه جنگ غافلگیر شدیم

    رئیس مجلس با بیان اینکه در شب نخست حمله فرماندهان ما در اتاق‌های فرماندهی به شهادت رسیدند، گفت: در اصل جنگ ما غافلگیر نشدیم. ضربه اول هم ترور و هم جنگ بود و آن چیزی که غافلگیری بود شیوه جنگی بود که رژیم انجام داد.

    قالیباف: شهیدان سلامی و حاجی زاده می‌دانستند امشب یا فردا شب حمله می‌شود/ شب اول، فرماندهان در اتاق‌های فرماندهی شهید شدند/ در شیوه جنگ غافلگیر شدیم

    به گزارش خبرآنلاین، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگویی با صدا و سیما، با اشاره به زمینه‌ها و ابعاد مختلف جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران به تبیین نقش فرماندهی کل قوا و انسجام ملی و شکل گیری هسته سخت ۹۰ میلیونی مردم ایران در دفاع از کشور پرداخت و جزئیات و خبرهای جدیدی از ابعاد عملیات‌های موشکی ایران در این جنگ را تشریح کرد.

    بنا بر روایت باشگاه خبرنگاران، رئیس قوه مقننه اظهار کرد: مرکز مطالعات امنیت رژیم صهیونیستی تعداد مجروحان این رژیم را ۳۵۲۰ نفر اعلام کرده و براساس همین عدد اعلامی از تعداد مجروحان، این رژیم بیش از ۵۰۰ کشته داشته است.

    وی همچنین تاکید کرد: در جریان جنگ اخیر طراحی‌های عملیاتی ایران به صورت مداوم به روز می‌شد و این جنگ یک تمرین واقعی برای قلق‌گیری موشک‌های ایران بود و در نتیجه این عملیات‌ها به جز مراکز نظامی رژیم که منهدم شد، سامانه‌های پدافندی این رژیم نیز از کار افتاد.

    قالیباف تصریح کرد: فرمانده‌کل‌ قوا در چندساعت، نیروهای مسلح را از شوک خارج کرد و ایشان مثل سال ۵۹ در اتاق جنگ بودند و به‌صورت حضوری فرماندهان را توجیه می‌کردند.

    رئیس مجلس بیان کرد: فرماندهانی که منصوب شده‌اند افرادی لایق و همانند نسل فرماندهان شهید هستند که بلافاصله به میدان آمدند و پس از ۱۷ ساعت از تهاجم دشمن، ۱۵۰ موشک به سمت رژیم صهیونیستی شلیک کردند.

    رئیس قوه مقننه اظهار کرد: حمله رژیم صهیونیستی به ایران قطعاً با هماهنگی آمریکا انجام شده است و نتانیاهو سه هدف را برای این حمله اعلام کرد: تغییر نظام سیاسی ایران، نابودی صنعت هسته‌ای و از بین بردن توان موشکی کشور، اما در هر سه هدف خود شکست خوردند. البته این پیروزی به‌معنای آن نیست که ما آسیبی ندیده‌ایم؛ قطعاً چنین نیست. ما در این جنگ، بیش از هزار شهید تقدیم کرده‌ایم.

    نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس در مجلس گفت: در جنگ‌های جهانی اول و دوم، ایران اعلام بی‌طرفی کرد، اما آیا قدرت‌های درگیر این بی‌طرفی را پذیرفتند؟ متحدین و متفقین، جغرافیای ایران را «پل پیروزی» می‌دانستند.

    عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس بیان کرد: امروز نیز، جغرافیای ایران در کنار ظرفیت‌های مادی و معنوی‌اش، و قدرتی که اسلام به آن بخشیده، موقعیتی راهبردی و تعیین‌کننده دارد؛ بنابراین حتی اگر ما با اسرائیل کاری نداشته باشیم، او با ما کار خواهد داشت.

    قالیباف گفت: شهید سلامی در اتاق فرماندهی و حاجی زاده در اتاق فرماندهی بود و می‌دانستند که دشمن امشب یا فرداشب حمله می‌کند. در اصل جنگ ما غافلگیر نشدیم. ضربه اول هم ترور و هم جنگ بود و آن چیزی که غافلگیری بود شیوه جنگی بود که رژیم انجام داد، چون ذاتا تروریست است. چون در همان لحظه اول فرماندهان ما را زد. رئیس ستاد، قرارگاه خاتم، فمانده سپاه و فرمانده هوافضا و دانشمندان ما را زد و مغزهای ما را زد. دوم چشم ما را هم زد و با اف ۱۵ و ۱۶ و موشک‌های کروز و پالستیکی که هواپرتاب است و از هواپیما شلیک میکند و با نفوذهایی که انجام داد غافلگیر شدیم و به همه شوک وارد شد.

    او افزود: در شب نخست حمله فرماندهان ما در اتاق‌های فرماندهی حضور داشتند و در همانجا به شهادت رسیدند.

    رئیس قوه مقننه تصریح کرد: فرمانده‌ کل‌ قوا در چندساعت، نیروی های مسلح را از شوک خارج کرد. ایشان مانند سال ۵۹ در اتاق جنگ بودند و به صورت حضوری فرماندهان را توجیه می‌کردند و فرمان می‌دادند.

    رئیس مجلس اظهار کرد: فرماندهانی که منصوب شده‌اند افرادی لایق و همانند نسل فرماندهان شهید هستند که بلافاصله به میدان آمدند و پس از ۱۷ ساعت از تهاجم دشمن، ۱۵۰ موشک و ۳۵۰ پهباد به سمت رژیم صهیونیستی شلیک کردند.

  • کیهان و اسراییل؛  ۱۰ موضع کنار هم/ خاطرۀ گزارش ۲۵ سال قبل روزنامۀ ایران تازه شد

    کیهان و اسراییل؛  ۱۰ موضع کنار هم/ خاطرۀ گزارش ۲۵ سال قبل روزنامۀ ایران تازه شد

    قرار دادن موضع وزارت خارجه اسراییل و براندازان در کنار مخالفان داخلی مصاحبۀ اخیر رییس جمهور تعجب روزنامۀ کیهان را برانگیخت اما بیشتر به نمایندگان مجلس توجه نشان داده با این حال اهل فن را به یاد اتفاق ۲۵ سال قبل انداخته که روزنامۀ ایران طی چند روز به کیهان تاخت و دوم مرداد با این تیتر منتشر شد:  “دور جدید افشاگری‌های ایرنا دربارۀ مافیای رسانه‌ای/ کیهان، یکی از مهم‌ترین منابع خبری رادیو اسراییل”

    کیهان و اسراییل؛  10 موضع کنار هم/ خاطرۀ گزارش 25 سال قبل روزنامۀ ایران تازه شد

    عصر ایران؛ سروش بامداد-  کانال تلگرامی روزنامۀ کیهان از قرار دادن نام اصول گرایان منتقد رییس جمهور در کنار وزارت خارجۀ اسراییل و رضا پهلوی که به نوشتۀ اصلاحات نیوز “از مصاحبۀ رییس جمهور خشمگین شدند” ابراز تعجب کرد و از هیأت رییسۀ مجلس شورای اسلامی خواست با “فرد هتاک به جایگاه مجلس” برخورد کند. این در حالی است که:

    اولا:“اصلاحات نیوز” به عنوان رسانه ۱۰ موضع علیه مصاحبۀ رییس جمهور را در کنار هم قرار داده و تنها نوشته “خشم‌گین” شدند و نسبت دیگری به آنها نداده است.

    ثانیا هر چند مدیر این رسانه (علی احمد‌نیا) این تصویر را در صفحۀ شخصی خود قرار داده اما بر اساس سمت خود در بخش اطلاع رسانی دولت موضع نگرفته است تا لازم باشد با او به عنوان “فرد هتاک” بر خورد شود و روایت کرده نه هتک.

    ثالثا هر چند برخی اظهار نظرها از نمایندگان مجلس است اما عینا نقل کرده و کاری به نهاد مجلس و جایگاه مجلس نداشته تا هیأت رییسه در راستای حفظ شأنیت مجلس برخورد کند.

    به لحاظ تاریخی اما قضیه از دو جنبه قابل توجه است:

       نخست این که کیهان عادت دارد تهمت بزند نه این که متهم شود. به روزنامه‌های اصلاح طلب بگوید زنجیره‌ای و به سایت‌های مستقل اجاره‌ای. به یک رسانه بگوید غرب‌گرا و به دیگری غرب‌گدا و ابایی از اتهام و توصیف با عنوان “پادوی اسراییل” هم ندارد. برای هر  فعال سیاسی غیر اصول‌گرا لقبی به کار گیرد و تنها کسی که از حملات کیهان فعلا مصون مانده رفیق سابق خودشان و مدیر مسؤول پیشین کیهان – مهدی نصیری- است که حالا اپوزسیون شده و روزگاری همین لحن را علیه روشن‌فکرانی چون سروش و شاملو و نراقی به کار می‌برد. هر چند برخی نویسندگان آن دوره که لحن هتاکانه داشتند ( مانند یوسف‌علی میر شکاک) بعدتر عذرخواهی کردند و از آن ادبیات فاصله گرفتند.

    وجه دوم اما این است که معمولا رسانه‌ها سعی می‌کنند با کیهان درنیفتند تا کار دست آنان ندهد ولی ۲۵ سال قبل اتفاق عجیبی رخ داد. چون تنها سه ماه بعد از توقیف گسترده مطبوعات مستقل و دوم خردادی در ۴ اردیبهشت ۱۳۷۹ و در اول مرداد ۱۳۷۹ روزنامۀ ایران که طبعا به خاطر آن که ارگان دولت بود از این توقیف گسترده در امان مانده بود به تندی به کیهان تاخت و روز بعد  در دوم مرداد ۱۳۷۹ با این تیتر منتشر شد: “دور جدید افشاگری های ایرنا دربارۀ مافیای رسانه‌ای/ کیهان، یکی از مهم ترین منابع خبری رادیو اسراییل

    روزنامه ایران ۲۵ سال قبل تصمیم گرفت چند روز از لاک دفاعی و کتک خوری کیهان خارج شود و نقش مهاجم به خود گرفت

    کیهان و اسراییل؛  10 موضع کنار هم/ خاطرۀ گزارش 25 سال قبل روزنامۀ ایران تازه شد

    در همان صفحه اول هم با ذکر تاریخ مطالب متعددی از رادیو اسراییل نقل کرد که در آنها به مطلبی در کیهان استناد شده بود.

    این شمارۀ روزنامۀ ایران تاریخی شد و خود روزنامه خبر داد شماره دیروز آن – اول مرداد ۱۳۷۹- نایاب شده است.

    سابقه نداشت که رسانه‌ای دیگر به کیهان که مصون پنداشته می‌شد چنین اتهامی وارد کند. حالا  ۲۵ سال بعد از تیتر مشهور “ایران” با عنوان “کیهان، یکی از مهم‌ترین منابع خبری رادیو اسراییل” که مثل بمب در فضای سیاسی و رسانه‌ای دوران اصلاحات منفجر شد یک رسانه در دنیای دیجیتال و اینترنت تیتر زده “چه کسانی از مصاحبۀ رییس جمهور خشم‌گین شدند؟” و از این قرار توضیح داده و ۱۰ موضع را نقل کرده:

    کیهان و اسراییل؛  10 موضع کنار هم/ خاطرۀ گزارش 25 سال قبل روزنامۀ ایران تازه شد

     –وزارت خارجه اسراییل: تمسخر موضع صلح‌آمیز ایران
    سفیر اسراییل در سازمان ملل: پزشکیان دروغ می‌گوید!
    رضا پهلوی: کسی فریب صلح‌آمیز بودن ایران را نمی‌خورد
    مسیح علی‌نژاد: هی کارلسون! از پزشکیان سؤال نپرس
    حمید رسایی: یکی گفت پزشکیان فقط به درد مراسم خواستگاری می‌خورد نه ریاست
    امیر حسین ثابتی: مصاحبه شرم‌آور بود. برخورد ما با دولت عوض خواهد شد
    میثم ظهوریان: پزشکیان به هم‌دستِ ظالم پناه برد
    زهره‌سادات لاجوردی: ملت ایران تا کی باید هزینۀ ساده لوحی شما را بدهد؟
    حسین شریعتمداری: اظهارات آقای پزشکیان در این مصاحبه با “مواضع کشورمان” فاصله‌ای پرناشدنی دارد!
    قاسم روان‌بخش: آقای پزشکیان! ای کاش سکوت می‌کردید

    کیهان از این گزارش این گونه تفسیر و برداشت کرده: عجیب اما واقعی. مسؤول اطلاع رسانی دولت، نمایندگان منتقد مصاحبۀ اخیر پزشکیان را اسراییلی دانست. به عبارت دیگر ترجیح داده روی اسامی چند نماینده مانور دهد.

    با این حال به نظر می‌رسد خاطرۀ ۲۵ سال قبل روزنامۀ ایران هم تازه شده باشد.  ۲۵ سال قبل روزنامۀ رسمی دولت اصلاحات تصمیم گرفت ولو برای دو سه روز از لاک محافظه کاری و کتک خوری خارج شود و به کیهان تاخت و حالا رسانه نزدیک به دولت وفاق ملی بی آن که گارد تهاجمی گرفته باشد ۱۰ نظر مخالف دربارۀ مصاحبه رییس جمهور را کنار هم قرار داده است.

    ۲۵ سال قبل اما چندان ادامه نیافت ولی حالا با وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و ادامه یافتن قضیه با نامه نمایندگان تهران در مجلس که در واقع نماینده ۵ تا ۱۰ درصد مردم تهران هستند بعید است حاشیه‌های ماجرای مصاحبه رییس جمهور پزشکیان تمام شود.

     

  • فریدون صدیقی: رسانه‌ ملی تک‌صدا نیست، بی‌صداست / متأسفم که صداوسیمای ما سال‌هاست مخاطب‌محور نیست

    فریدون صدیقی: رسانه‌ ملی تک‌صدا نیست، بی‌صداست / متأسفم که صداوسیمای ما سال‌هاست مخاطب‌محور نیست

    در حالی که افکار عمومی در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران چشم‌انتظار روایت‌های شفاف و ملی از سوی رسانه‌ها بودند، فریدون صدیقی، روزنامه‌نگار و استاد پیش‌کسوت روزنامه‌نگاری، با نقد جدی عملکرد صداوسیما می‌گوید این رسانه «کنش‌مند نیست، واکنشی است» و در عمل «سال‌هاست کارکرد ملی خود را از دست داده است». او معتقد است رسانه ملی، نه‌تنها در روایت‌سازی ملی و بحران‌محور ناتوان بوده، بلکه با بی‌توجهی به مخاطب، عملاً میدان را برای رسانه‌های برون‌مرزی باز گذاشته است.

    فریدون صدیقی: رسانه‌ ملی تک‌صدا نیست، بی‌صداست / متأسفم که صداوسیمای ما سال‌هاست مخاطب‌محور نیست

    زینب‌کاظم‌خواه: فریدون صدیقی در گفت‌وگو با خبرآنلاین، با انتقاد از فقدان مخاطب‌محوری، تک‌صدایی شدن رسانه ملی، نبود خبرنگاری میدانی و مرجعیت از دست رفته‌ی رسانه‌ها، درباره صدا و سیمایی سخن می‌گوید که دیگر نه اعتماد عمومی را دارد، نه سرعت و دقت در روایت واقعیت، و نه حتی جسارت شنیدن صدای مخالف در چارچوب منافع ملی. به اعتقاد او، رسانه‌ای که مخاطب را نمی‌شناسد، طبیعتاً برنامه‌ای هم برای او ندارد، و نتیجه‌ی این بیگانگی، کوچ تدریجی افکار عمومی به سوی رسانه‌های بیگانه‌ای است که هرچند با نیت‌های سیاسی و غیردوستانه عمل می‌کنند، اما صدایی را بازتاب می‌دهند که مردم در رسانه رسمی خود گم کرده‌اند.

    در این گفت‌وگو، صدیقی فقط از ضعف فنی یا محتوایی این رسانه گلایه نمی‌کند؛ او از بحران اعتماد، از نادیده‌گرفتن عقل جمعی، و از ساختاری می‌گوید که «رسانه ملی» را به ابزاری برای حفظ یک نگاه خاص بدل کرده است، نه انعکاس‌دهنده‌ی صدای ملی. از نگاه او، صداوسیما دیگر نه رسانه‌ای ملی، که تنها پژواک یک جریان محدود فکری است؛ رسانه‌ای که به‌جای همراهی با مخاطب، از او فاصله گرفته و هر روز بیشتر به بی‌صدا شدن نزدیک می‌شود.

    در پاسخ به این پرسش که در دوران بحران، روایت ملی و مؤثر چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و صداوسیما چقدر در جنگ ۱۲ روزه موفق به چنین روایتی شد، گفت: «صداوسیمای ما جناحی است و جناحی بوده است. این جناحی بودن باعث شد پاره‌ای از اخبار نگاهی جناحی داشته باشد. این خود به خود اتفاق نیفتاده، بلکه سال‌هاست در این سازمان نهادینه شده است. صداوسیمای ما یک رسانه کنش‌مند نیست، معمولاً واکنشی است؛ یعنی اتفاقی می‌افتد و وقتی از طریق شبکه‌های مجازی یا شهروندخبرنگاران منتشر می‌شود، آن‌وقت وارد عمل شده و واکنش نشان می‌دهد.»

    صدیقی ادامه داد: «وظیفه‌ی رسانه واکنش آنی، کنش‌مند بودن، دقت و سرعت در عمل است. اما صداوسیمای ما هرگز این‌طور نبوده و دهه‌هاست این موضوعات مشمول حالش نمی‌شود و همچنان به همین رویکرد ادامه می‌دهد.»

    به باور او صداوسیما در مورد جنگ ۱۲ روزه، پوشش خبری درستی ارائه نداد و ادامه می‌دهد: «اول به این دلیل که جامعه را به زعم خودش نگران و لرزان نکند و دوم این‌که با نشر خبر و تصاویر غیرمستقیم، به زعم خود، به رسانه‌ها و خبرنگارانی که دشمن تلقی می‌شوند، کمک نکند.»

    او با تأکید بر تأخیری بودن عملکرد صدا و سیما در پوشش اخبار، افزود: «در نتیجه‌ی همین نگاه، ما کمتر خبرهایی را دیدیم که به‌موقع منتشر شوند. بیشتر خبرهای تأخیری را می‌دیدیم که از فلان خبرگزاری یا شبکه برون‌مرزی منتشر شده بود.»

    صدیقی به جِد باور دارد که رادیو و تلویزیون ما که منسوب به «ملی» است، مدت‌هاست کارکرد ملی‌اش را از دست داده‌ و چنین قابلیتی برای روایت‌گری ملی را ندارد.

    مخاطب موضوعیت ندارد

    وقتی بحث به شناخت مخاطب رسید، صدیقی با اشاره به سه کارکرد اصلی یک رسانه توضیح داد: «رسانه سه کارکرد دارد؛ خبررسانی به موقع، دقیق و صحیح، تحلیل رویداد، و سوم سرگرمی. سال‌هاست صدا و سیما مرجعیت خود را در خبررسانی و تحلیل رویدادها از دست داده. آنچه برایش مانده، فقط سرگرمی است، آن هم در حد یک سریال و پخش برنامه‌های تلویزیونی که اغلب دستخوش تغییرات نابجا و ناروا می‌شود تقلیل یافته است. به عنوان مثال برنامه نود فردوسی‌پور یکی از برنامه‌های پرمخاطب تلویزیون بود اما نتوانستند تحملش کنند، در حالی که آن برنامه مخاطب داشت، سودآوری داشت و آورده‌ی اجتماعی بالایی برای صداوسیما فراهم کرده بود؛ ولی آن را نادیده گرفتند و حذفش کردند. بنابراین صداوسیمای ما اصلاً مخاطب‌محور نیست. بیشتر برای یک جریان فکری است و مخاطبش هم از همان گروه است. بنابراین این‌که چند درصد مردم تلویزیون می‌بینند برای این سازمان اهمیتی ندارد.»

    صدیقی سپس با اشاره به فقدان حضور به‌موقع خبرنگاران در صحنه‌ی حوادث گفت: «مثلاً اسرائیل به خاک ایران تجاوز کرده و اهدافش پادگان‌ها و مکان‌های نظامی بوده. آیا صدا و سیما، با آگاهی از این مسئله، خبرنگاران و تصویربردارانش را بلافاصله به محل حادثه اعزام می‌کرد تا گزارش بگیرند؟ من کاملاً بعید می‌دانم. کما اینکه در حمله‌ای که به خود صدا و سیما شد، خودش هم غافلگیر شد.»

    فریدون صدیقی: رسانه‌ ملی تک‌صدا نیست، بی‌صداست / متأسفم که صداوسیمای ما سال‌هاست مخاطب‌محور نیست

    او ادامه داد: «عمیقاً متأسفم که صداوسیمای ما سال‌هاست مخاطب‌محور نیست. بسیاری از رسانه‌های دیگر ما هم مرجعیت خود را از دست داده‌اند. سایت‌ها، روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها… چرا کسی رغبت نمی‌کند روزنامه بخرد؟ چون بیشتر رسانه‌های ما تأخیری عمل می‌کنند. در حالی که وظیفه‌ی رسانه و خبرنگار، حضور به‌موقع و بهنگام در صحنه است. اگر قرار است مورد مواخذه قرار گیرد، ما دروازه‌بان خبر داریم. سردبیر یا مدیرمسئول آن رسانه باید مؤاخذه شود.»

    او در پایان این بخش از سخنانش، با انتقاد از وضعیت صنفی خبرنگاران گفت: «در سال‌های اخیر، نمونه‌های زیادی بوده که خبرنگاران به خاطر تهیه‌ی گزارش، از ادامه‌ی کار محروم شده‌اند. به همین دلیل، به گمان من، ناامیدترین قشر جامعه برای انجام وظیفه‌ی درست خود، روزنامه‌نگاران هستند. آن‌ها عملاً کارمند شده‌اند؛ خودشان را مثل کارمند ساده‌ی ثبت احوال می‌بینند که فقط باید شناسنامه صادر کند.»

    صداوسیما حتی تک‌صدا هم نیست؛ بی‌صداست

    صدیقی در پاسخ به پرسشی درباره تک‌صدایی شدن رسانه ملی و حضور تحلیلگران تکراری، گفت: «من اصلاً قائل به تک‌صدایی بودن هم نیستم. رادیو و تلویزیون ما در واقع بی‌صدا حرکت می‌کند. اگر هم گاهی چند نفر از جناح اصلاح‌طلب دعوت می‌شوند، مصاحبه‌ها بیشتر هدایت‌شده است. سعی می‌کنند صداها را کنترل کنند یا نادیده بگیرند.»

    او با اشاره به حذف صداهای دلسوز اما متفاوت افزود: «آدم‌هایی که دعوت می‌شوند، قطعاً حرفی برای گفتن دارند. اما آیا آن نظرها باعث تغییر یا اصلاح رویکرد شده؟ اصلاً و ابداً. حتی کسانی که دیدگاه مخالف دارند، همگی پایبند به منافع و مصالح ملی‌اند. من کسی را نمی‌شناسم که بخواهد در رسانه ملی حرف بزند و هر چه دلش خواست بگوید.»

    او ادامه داد: «ده‌ها تحلیل‌گر واقع‌بین داریم که در چارچوب منافع ملی می‌نویسند. اما رسانه‌ی ما، آن‌ها را حداقلی و بی‌اهمیت تلقی می‌کند. بودن و نبودن آن صداها برای رسانه ملی بی‌اهمیت شده است. برای همین است که آن‌ها اگر بخواهند حرف بزنند، می‌روند با رسانه‌های بیگانه حرف می‌زنند.»

    خودمان مردم را به سمت رسانه‌های برون‌مرزی سوق دادیم

    در ادامه گفت‌وگو، فریدون صدیقی درباره انتقادات نسبت به رجوع مردم به رسانه‌های خارجی، چنین توضیح داد: «هر رسانه‌ای می‌خواهد پیامش را به مخاطب هدفش برساند. اگر رسانه‌ای برای سازمان نظام پزشکی است، برای پزشکان، دانشجویان پزشکی و علاقه‌مندان به پزشکی تولید محتوا می‌کند. یک رسانه ورزشی است، یکی سیاسی است، یکی عمومی. بنابراین وقتی رسانه‌های داخلی ما خواسته یا ناخواسته، مخاطب را هل داده‌اند که ما را نبین، نشنو، نخوان، طبیعی است که او به سمت رسانه‌های برون‌مرزی سوق داده شود.»

    او ادامه داد: «هر رسانه‌ای کارکرد و هدف خودش را دارد. انتقاد از رسانه‌ای مثل اینترنشنال بی‌مورد است. چون آن رسانه برای دشمنی با جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته. بی‌بی‌سی یک نوع محتوا تولید می‌کند، الجزیره یک نوع دیگر. این‌که آن‌ها صدای ما نیستند، عجیب نیست. صدای ما باید در داخل کشور تولید شود.»

    صدیقی با انتقاد از ضعف رسانه‌های داخلی گفت: «عمیقاً متأسفم که رسانه‌های ما عموماً صدای مخاطب خودشان نیستند. در نتیجه نباید انتظار داشته باشیم که رسانه‌ی خارجی دوست ما باشد و برای ما حرف بزند. چرا روزنامه‌های ما حداقلی شده‌اند؟ چرا خبرگزاری‌ها دیده و خوانده نمی‌شوند؟ ما پنج میلیون دانشجو داریم، نود میلیون جمعیت داریم، چرا این اتفاق می‌افتد؟ این را نهادهای بالادستی مثل وزارت ارشاد باید پاسخ دهند.»

    او در پایان گفت: «مخاطب، وقتی صدای خودش را در رسانه داخلی نشنود، مجبور است سراغ صدای بیرون برود. رسانه باید به نیاز واقعی مخاطب پاسخ دهد تا مخاطب سراغ رسانه‌های بیگانه نرود.»

     

     

     

  • شمس‌الواعظین: سوختن ساختمان شیشه‌ای را نباید صدا و سیما نشان می‌داد

    شمس‌الواعظین: سوختن ساختمان شیشه‌ای را نباید صدا و سیما نشان می‌داد

    در روزنامه‌نگاری بحران، پروتکلی داریم که این جور تصویرسازی که به طرف مقابل گفته شود موشک شما به هدف خورده است، اشتباه است و نباید ارائه شود. 

    شمس‌الواعظین: سوختن ساختمان شیشه‌ای را نباید صدا و سیما نشان می‌داد

     

        عصر ایران- دومین نشست از مجموعه نشست‌های «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با عنوان «ابعاد رسانه‌ای» در ۱۸ تیر۱۴۰۴ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. 

        در این نشست شماری از استادان حوزه علوم ارتباطات به بررسی ابعاد رسانه‌ای و روایت‌سازی رسانه‌ها در جنگ اسراییل علیه ایران پرداختند. «علی ربیعی» رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، «ماشاءالله شمس‌الواعظین»، مشاور مرکز مطالعات راهبردی غرب آسیا در تهران و روزنامه‌نگار، «مسعود کوثری»، استادیار و مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران و «نفیسه زارع کهن»، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه در این نشست به ایراد سخنرانی پرداختند. 

        اعظم ده‌صوفیانی دانش‌آموخته دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی هم دبیری علمی نشست را بر عهده داشت.

     

     

        جنگ ۱۲ روزه، مبتنی بر جاسوسیِ متکی بر هوش‌مصنوعی و عملیات روانیِ متکی بر رسانه بود- ربیعی

        علی ربیعی رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در این نشست با اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت: ما شاهد جنگی بودیم که از جنگ‌های متعارف متفاوت بود. این جنگ بیشتر متکی بر ۲ پایه تکنولوژی و عملیات روانی بود که البته جنگ‌های آینده هم از همین جنس خواهد بود.

        ربیعی توضیح داد: اگر جنگ‌های سنتی مانند جنک ناپلئون و جنگ صلیبی را در نظر بگیریم، باید بگوییم این نوع جنگ‌ها بیشتر بر نیروی انسانی و ابزار زمان خود متکی بود. جنگ جهانی دوم هم بیشتر مبتنی بر ابزار و نیروی انسانی و اصل تصرف بود در حالیکه در روزهاه اخیر ما شاهد جنگی علیه ایران هستیم که بیشتر مبتنی بر هوش مصنوعی است. بنا به تعریف پسا مدرنی در واقع، نیروی انسانی و نیروی زمینی و اصلاً موضوع تصرف در این جنگ جایگاهی نداشت. به عبارتی این جنگ مبتنی بر قدرت هوش مصنوعی و جاسوسی متکی بر هوش مصنوعی و عملیات روانی متکی بر رسانه بود. در عملیات روانی متکی بر رسانه هم از رسانه‌های دیجیتال و هم از اخبار شبکه‌های اجتماعی استفاده شد.

      رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات یادآور شد: آنچه در این جنگ بی‌سابقه بود نوعی تصمیم مردم، رفتار سیاسی و قضاوت مردم و همدلی بزرگی بود که ظاهر شد و این تصمیم مردم و رفتار سیاسی آنها بود که مهمترین عنصر بازدارنده برای هر نوع نقشه اسرائیل و آمریکا علیه ایران بود که البته بی‌سابقه بود.

      در جنگ‌های نسل جدید، روایت‌سازی رسانه‌ای جای توپ و تفنگ را گرفته است- شمس الواعظین

      ماشاءالله شمس الواعظین مشاور مرکز مطالعات راهبردی غرب آسیا در تهران گفت: ما بطور کلی ۲ دسته بلایای جهانی داریم. یک دسته بلایای طبیعی مانند زمین لرزه، طوفان و سونامی و دیگری بلایای دست‌ساز انسان هستند مانند جنگ‌ها، حرکت‌های تروریستی و … این نوع بلایا توسط انسان ایجاد می‌شوند. به عنوان مثال انسان‌ها تصمیم می‌گیرند که فلان جنگ اتفاق بیفتد.

      رییس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در ادامه اظهار داشت: در جنگ‌های نسل چهارم به بعد، به دلیل وسعت جغرافیای وقوع چالش، دیگر بحث‌های نظارت بصری روی رویدادها حذف شده‌است. 

      بنابراین به جای مشاهده انسان در محل وقوع آن چالش یا آن جنگ، روایت در نوشتار یا قاب در تصویر و یا گفتار در رسانه‌های شنیداری قرار گرفته است. به همین دلیل روان شناسان تبلیغات و اساتید علوم ارتباطات این سه قاب یا سه اصل را که می‌تواند رابطه مخاطب با پدیده دست‌ساز انسان را برقرار کنند، مورد توجه قرار داده‌اند. 

      به عنوان مثال، ساختمان شیشه‌ای صدا و سیما هدف قرار گرفت. من که در منزل بودم یا مردمی که در خانه نشسته بودند، نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاده است تا آن قاب ساخته شد. 

      البته ما در جنگ‌ها پروتکل‌هایی داریم که نباید آن قاب پخش می‌شد. من به مدیران صدا و سیما هم گفتم که قاب بسیار زیبایی از سوختن ساختمان شیشه‌ای در اختیار اسرائیل قرار دادند. در حالی که ما در روزنامه‌نگاری بحران، پروتکلی داریم که این جور تصویرسازی که به طرف مقابل گفته شود موشک شما به هدف خورده است، اشتباه است و نباید ارائه شود. در روایت‌سازی بسیار مهم است که ما قاب را چگونه تدوین کنیم و چگونه عرضه کنیم.

        مشاور مرکز مطالعات راهبردی غرب آسیا در تهران ادامه می‌دهد: در جنگ ایالات متحده آمریکا و ائتلاف بین‌المللی، سقوط بغداد توسط نیروهای مسلح صورت نگرفت؛ بلکه توسط نیروهای سی‌ان‌ان صورت گرفت. فاصله اولین سرباز ایالات متحده آمریکا با بغداد یعنی مرکز وقوع رویداد، ۱۶۸ کیلومتر بود، اما سی‌ان‌ان پیش‌قراول این حرکت بود و اعلام کرد بغداد سقوط کرد. 

       اصلاً جنگ و مقاومتی برای سقوط بغداد صورت نگرفت، زیرا سربازی که در حلقه اول، دوم تا پنجم دفاع از بغداد ایستاده بود، شنیده بود بغداد سقوط کرده است و دیگر از کجا دفاع کند.  قابی که سی‌ان‌ان ساخت در چگونگی طرح این موضوع و غافل گیری افکار عمومی و ارتش عراق در جنگ بسیار بسیار تعیین‌کننده بود.

       وی با اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت: در جنگ ۱۲ روزه تجاوز اسرائیل به ایران، من به عنوان روزنامه‌نگار شاهد یک سری جابه‌جایی‌هایی در ایستگاه‌های تلویزیونی، شبکه‌ها، انتقال خبرنگار از تقطه‌ای به نقطه دیگر بودم. احساس کردم اتفاقی در حال وقوع است؛ زیرا رسانه‌های فارسی زبان خارجی مانند اینترنشنال در حال یک سری تدارکات برای ساختن آن قاب بودند. برخی از آنها قاب خود را لو دادند و آن قاب، ضربه وارد آوردن و ایجاد شوک غافل گیرکننده به روان اجتماعی مردم ایران بود که من معتقدم به صورت نسبی در کنار شوک بسیار عظیم نظامی، موفق بودند.

      شمس الواعظین ادامه داد: اولین خبر رسانه‌های فارسی زبان و برخی از رسانه‌های انگلیسی ایالات متحده آمریکا از این قرار بود: بر اساس گزارش رسیده به اینترنشنال شخصیت‌هایی از بیت رهبری مشغول گفت‌وگو با مقامات روسیه برای انتقال رهبران ایران به روسیه در این جنگ هستند. 

       این به این معناست که تهران سقوط کرده و یا در حال سقوط است. همزمان هواپیما و پهبادها و نیروهای جاسوسی آن قاب را ساختند یعنی ایران در حال فروپاشی است و فرماندهانش در حال خروج هستند و ایران دیگر توان برخاستن ندارد. این قابی است که اصطلاحاً ساخته شد.

      این متخصص علوم ارتباطات یادآور شد: اتفاقی که در ایران افتاد، نشان داد مساله کاملاً عادی و بوروکراتیک در حال صورت گرفتن است. رسانه‌های ملی ما شهادت یک سری فرماندهان را به صورت قطره چکانی اعلام کرد که البته جزو پروتکل‌های رسانه برای حفظ روانی جامعه و بسیار ضروری است؛ زیرا کسانی که باید به حفظ شرایط جامعه بپردازند باید تعادل روانی و اتکای نفس داشته باشند تا بتوانند امدادرسانی کنند و یا واکنش نشان دهند. قابی که ساخته شد، نمی‌دانست یک ضد حمله آرام و بوروکراتیک در حال ساخته شدن است و آن جایگزین کردن پست‌های خالی شده فرماندهان شهید هم به سرعت طی سه تا چهار ساعت صورت گرفت و این بی‌سابقه بود و مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در جهان قرار گرفت.

      ابتدای جنگ ۱۲ روزه، جنگ روایت رسانه‌ای هم بود- کوثری

      مسعود کوثری استادیار و مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهرانگفت: اینکه گفته می‌شود جنگ، جنگ روایت‌ها است به معنایی درست و به معنای دیگر درست نیست. به نظر من، ما در سطح دانشگاه و مسئولان سیاسی و فرهنگی گرفتار پست مدرن شدیم که همه چیز روایت است. ظاهر زیباست اما نشان می‌دهد که ما حتی روایت‌هایی در دل روایت‌های قبل می‌سازیم و این روایت‌ها هستند که مشخص می‌کنند که چه کسی پیروز است.

    کوثری: به نظر من الان وقت ایجاد شرایط جدید برای ایران جدید است. ما وارد دوران جدید شدیم که باید برای نقش‌آفرینی در این دوران جدید نماد جدید داشته باشیم.

      مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران توضیح داد: آیا واقعا جنگ فقط جنگ روایت‌ها است؟ آن موقع حقیقت و واقعیت چگونه می‌شود؟ به نظر من این کلاهی است که اندیشه‌های پسامدرن بر سر ما می‌گذارند. متاسفانه در همه جا هم جا افتاده است که جنگ، جنگ روایت‌ها است. اگر چه تا حدی روایت‌ها مهم هستند اما فلسفه‌ای که پشت این روایت‌ها است این است که اصلاً حقیقتی وجود ندارد. در غرب هم صدها کتاب در مورد دوران پساحقیقت نوشته شده یعنی همه چیز روایت است. حتی این موضوع به فلسفه هم کشیده شده است.

      وی اظهار داشت: به نظر من صرف نظر از طبقه‌بندی جنگ‌ها بر اساس سلاح، روایتی که مبنای این جنگ بود این بود که ما با حکومت ایران کار داریم و این حکومت هم شاخص‌ها و نمادهایی دارد. برای مثال بخش‌هایی از سپاه و موشک‌های هسته‌ای و بخش‌هایی از دانشمندان هسته‌ای. در واقع روایت این بود که ملت از حاکمیت جداست و کاری با مردم نداریم. بنابراین روایت رسانه این بود. 

      در لحظات اولیه موفق نشدیم روایتی همسنگ با این روایت را بسازیم و مقابله کنیم به این دلیل که به نظر من صدا و سیما آمادگی این کار را نداشت. بنابراین صدا و سیما سعی می‌کرد شیوه مظلوم نمایی مورد حمله واقع شدن را ابراز کند.

       کوثری ادامه داد: در آلمان در سال ۱۹۹۱ دلیوس کتابی تحت عنوان «گلابی‌های ریبک» نوشته است که داستان درخت گلابی است که بعد از فروپاشی دیوار برلین به نماد اتحاد فرهنگی و آشتی ملی در محلی در آلمان شرقی کاشته شده است. در اقع این درخت به نمادی برای اتحاد ۲ آلمان درآمده است.

      وی در ادامه توضیح داد: به نظر من، ما نیاز داریم در این فضا یک درخت گلابی بکاریم. درختی که شکافی که بین ملت و حاکمیت ایجاد شده را از بین ببرد. در واقع نماد قوی برای به سوی هم رفتن ایجاد شود. خیلی‌ از اندیشمندان و مخالفان و موافقان به دلیل شرایط ایجاد شده جلو آمدند.  استاد ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در پایان یادآور شد: من فکر می‌کنم الان زمان کاشتن آن درخت گلابی است.

       به نظر من الان وقت ایجاد شرایط جدید برای ایران جدید است. در این جنگ فقط آسیب ساختمانی و دادن شهید نبود ما وارد دوران جدید شدیم که باید برای نقش‌آفرینی در این دوران جدید نماد جدید داشته باشیم. نمادی که نشان‌دهنده آشتی بین گروه‌های مختلف باشد.

      صدا و سیما در جنگ ۱۲ روزه نقاط قوت و ضعف داشت که باید مورد توجه قرار گیرد- زارع کهن

      نفیسه زارع کهن روزنامه‌نگار ابعاد کیفیت روایت‌سازی رسانه‌های ایران را مورد توجه قرار داد و گفت: اگر عملکرد صدا و سیما  طی ۱۲ روز جنگ  را مورد توجه قرار دهیم، به نقاط قوت و ضعف مشخصی می رسیم.

     به گفته وی از نقاط قوت صدا و سیما اطلاع‌رسانی سریع بود ،نمایش مواضع اصلی حاکمیت،پوشش بیانیه‌های وزارت‌خانه‌ها  و عرضه نمایش قدرت بود.ضمن آن که  تلاش می‌کرد در این زمینه که ما پیروز جنگ خواهیم بود، امیدآفرینی کند و از افشای اطلاعات محرمانه پرهیز می‌کرد.

      این روزنامه‌نگار ادامه داد: در کنار این عملکرد مثبت، ضعف‌ها و نواقصی هم داشت که بسیار مهم است مورد توجه قرار بگیرد. متاسفانه آنچه در صدا و سیما شاهد بودیم این بود که گویی به جنگ ۸ ساله ایران و عراق برگشته‌ایم. یعنی فضا همان فضا بود. گویش‌ها همان بود و آن آگاهی‌بخشی واقعی غایب بود. اینکه مردم در شرایط جنگ چکار کنند و چه رفتاری باید داسته باشند غایب بود . تحلیل‌ها جناحی، سطحی و کم عمق بود. این روایت‌ها روایت درستی نبودند تا جریان غالب را در دست بگیرند.

      نکته دیگر بزرگ‌نمایی واقعیت‌ها بود تا جایی که با هوش مصنوعی تصاویری هم ساخته می‌شد. اگر چه نشان دادن دستاورد خوب است اما دستاوردسازی برای بزرگ‌نمایی واقعیت آن هم در عصری  که مردم با نرم افزارهایی راست و دروغ بودن را تشخیص می‌دهند یک نقطه ضعف است و بی‌اعتمادی موجود در جامعه را دامن می‌زند. جایی که روایت‌های غیر رسمی بتوانند خود را عرضه کنند وجود نداشت. در واقع بعد انسانی ماجرا در روایت‌های صدا و سیما بسیار غایب بود. ضعف در تنوع روایت هم یکی دیگر از نقاط ضعف بود.

      زارع کهن اظهار کرد: اگر به رسانه‌های مکتوب توجه کنیم می‌بینیم این رسانه‌ها تحلیل‌های سیاسی و بین‌المللی را داشتند. در یک دسته‌بندی رسانه‌های اصولگرا اکثراً تمرکزشان بر نیروی‌های نظامی و روایت‌سازی حماسی و ایدئولوژی بود. به ابعاد انسانی و هزینه‌ها چندان توجهی نداشتند اما اگر به رسانه‌های دولتی مانند روزنامه ایران و اطلاعات توجه کنیم می‌بینیم که برای حفظ تعادل بین روایت رسمی و آرام‌سازی افکار عمومی تلاش می‌کردند. همچنین پرهیز از هیجان‌زدگی یکی از نقاط مثبتی بود که در رسانه‌های مکتوب دولتی دیده می‌شد اما رسانه‌های منتقد بیشتر به برجسته‌سازی ابعاد انسانی و هزینه‌های جنگ می‌پرداختند که در رسانه‌های اصلاح طلب غایب بود. با این حال چیزی که در رسانه‌های اصلاح‌طلب غایب بود، روایت‌های آلترناتیو بود. به این دلیل که ضعف‌ها و شرایط موجود نمی‌گذاشت تا آنها روایت‌ها را بسازند.

     

      وی در نهایت گفت: در مجموع اگر بخواهم نقاط قوت روایت سازی توسط رسانه ها را در ایران بیان کنم باید بگویم تاکید رسانه‌ها بر دفاع مشروع از ایران، و زمانبندی رسانه‌ها و سرعت انتشار اخبار تا قبل از قطعی اینترنت خوب بود. بین رسانه‌های رسمی و غیررسمی هماهنگی خوبی صورت می‌گرفت و نمادسازی ارزشمند بود با این حال نقاط ضعف رسانه‌ها نیز حول عدم انعطاف کافی برای ساختن روایت و تمرکز بر بعد نظامی بود و همچنین روایت‌های جهانی به اندازه کافی تولید نمی‌شد.